فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۹٬۹۷۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مهمترین وظیفه زبان را برقراری ارتباط می نامند ، آنچه که بار این وظیفه را بر دوش دارد ، واژگان نیستند بلکه جمله است . از این رو ، بحث جمله در زبان از اهمیت ویژه ای برخوردار است . بنابه اهمیت موضوع ، تقسیم بندی جمله و ساخت آن در هر زبانی اهمیت یافته است . در زبان عربی از دیرباز تقسیم بندی جمله به دو قسم فعلیه و اسمیه صورت گرفته که تقریباَ ساخت ثابت یافته است . در این مقاله کوشش خواهد شد تا با نگاهی تازه به این تقسیم بندی و ضمن نقد ساخت سنتی ، گونه های احتمالی دیگر ارائه گردد .
نگاهی تازه به فرایند «مجاز» در زبان وادب فارسی
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر کوشش شد ه است تا به چگونگی عملکرد فرآیند «مجاز»در زبان خودکار فارسی و نیز امکان طرح این فرآیند در زبان ادب پرداخته شود. برای نیل به این هدف، ابتدا به سنت مطالعه «مجاز» اشاره شده و سپس جایگاه طرح این فرآیند در پژوهشهای ادبی مورد ارزیابی قرار گرفته، گونه های «مجاز» بر حسب نوع رابطه معنایی در سنت مطالعه این فرآیند باز کاویده شده است. بازبینی این دسته از مطالعات بخش بعدی نوشته ی حاضر را به خود اختصاص داده و سپس توصیف تازه ای از «مجاز» در زبان ادب پیشنهاد شده، تا در نهایت مشخص شود این فرایند از دیدگاه معنی شناسی چگونه قابل تبیین می نماید.
آشکارسازی متنی در دو نوع متن توصیفی و خبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشکارسازی فرآیندی است که طی آن اطلاعاتی که در صورت متن مبدا به صورت تلویحی وجود دارد در متن مقصد آشکار می شود. آشکار سازی موضوعی گسترده است، انواع گوناگونی دارد و در سطوح مختلفی روی می دهد. در این تحقیق، فرضیه آشکارسازی بلوم کولکا (1986) مبدا کار و ساختارهای حذفی متنی (بین جمله ای) به واسطه تلویحی بودن اطلاعات در آنها و احتمال آشکارسازی این اطلاعات در آنها در محوریت هستند. هدف اصلی پژوهش یافتن پاسخ این پرسش بود که آیا آشکارسازی متنی به نوع متن وابسته است یا خیر. در اینجا منظور از آشکارسازی متنی، آشکار سازی عناصر حذفی متنی است. نوع متون مورد نظر در این تحقیق را دو نوع متن توصیفی و خبری تشکیل می دهند که بر پایه دسته بندی کاترین رایس (1977, 1971) استوار است. لذا پیکره ای متشکل از دو زیر پیکره فراهم گردید؛ زیر پیکره اول شامل سه متن روایی انگلیسی و ترجمه آنها به فارسی بود. زیر پیکره دوم از سه متن روان شناسی و ترجمه فارسی آنها تشکیل شده بود. علت گزینش این متون آن بود که آنها به خوبی بیانگر متون توصیفی و خبری هستند. تحلیل بر روی 200 جمله آغازین و ترجمه یافته متون مبدا صورت پذیرفت. نتایج مشاهدات مبنی بر آن است که (1) آشکارسازی در هر دو نوع متن رخ می دهد، (2) گرایش به آشکار بودن در متون آموزنده به مراتب بیش از متون توصیفی است، (3) گرایش به آشکاربودن در متون آموزنده هم پیش از ترجمه و هم پس از آن بیشتر است، و در نتیجه (4) آشکارسازی متنی به نوع متن وابسته است.
تحلیل رویکردهای نظری نقد ترجمه: کاربردهای آموزشی و پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث اصلی این مقاله تحلیل گفتمان محققان و پژوهشگران زمینه نقد ترجمه به منظورکشف مبانی و منابع آموزشی و یادگیری، تعیین معیارها و ملاک های نقد ترجمه، و تشخیص نوع، کیفیت، و چگونگی هم کنشی بین متغیرها در عرصه نقد ترجمه است. این مقاله با نگرشی تحلیلی، توصیفی، و تطبیقی دیدگاه های زبان شناسان، ترجمه شناسان، و مترجمان را تجزیه و تحلیل کرده است. نتیجه نشان می دهد که 7/62% مبانی فکری و منابع آموزش و یادگیری محققان در مطالعات انتقادی ترجمه را بررسی و توصیف خود فرایند ترجمه تشکیل می دهد. این نکته مبین رابطه مثبت بین رویکردهای نقد ترجمه و مبانی علم آزمون سازی است. 5/39% محققان ابعاد گوناگون تحلیل را مورد توجه قرار داده اند که در آن هم کنشی بین متغیرها تجزیه و تحلیل می گردد. 7/69% محققان بر این باورند که فرایند نقد ترجمه دارای معیارها و ملاک هایی است که میان آنها و زبان، ادبیات، فرهنگ، و علوم گوناگون رابطه معناداری وجود دارد. به نظر همه محققان، نقد ترجمه ماهیتی پژوهشی دارد و می تواند آثار مختلفی بر ابعاد گوناگون نظام تربیت مترجم داشته باشد. لازمه چنین رویکردی بازنگری و تحول در زمینه های تهیه و تدوین مطالب درسی، آموزش، و روش های آزمون ترجمه می باشد و روش های سنتی دیگر پاسخ گوی نیازهای رشته تربیت مترجم در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات نیست. با توجه به این که در رشته های مرتبط از جمله آموزش زبان و زبان شناسی تحقیقات گسترده و نظام مندی صورت گرفته است، می توان اصول و مبانی آنها را مطالعه کرد و اشتراکات را اقتباس نمود و با اتخاذ روش های خلاق، نظام آموزشی مدون تربیت مترجم را ارائه کرد. به خاطر این که در آن حوزه ها در طول سال ها تحقیقات فراوانی انجام گرفته است و ترجمه شناسان می توانند با تجزیه و تحلیل آنها رسیدن به هدف در ابعاد گوناگون را تسهیل نمایند.
واج آرایی کلمات فارسی با ساخت هجایی (C)(C)V.CVC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوعات مربوط به ساختار هجا و همچنین سازماندهی واحدهای واجی در درون هجا و فراتر از آن یعنی در مرز بین دو هجا، از جمله مباحث مطرح حوزة واج شناسی محسوب می شوند. در این مقاله تلاش شده است تا با تکیه بر زبان فارسی، با نگاهی نو به موضوع ساخت هجا و واج آرایی پرداخته شود. زبان فارسی دارای ساختار هجایی (C)V(C)(C) است. هدف کلی مقالة حاضر این است که نشان دهد اولاَ آیا تفاوتی میان واج آرایی یک هجا به صورت مستقل و واج آرایی همان ساختار هجایی در ترکیب با هجاهای دیگر وجود دارد، و ثانیاً آیا می توان به وجود یک رابطة معنادار بین واج آرایی کلمات از یک سو و نوع و مقولة واژگانی آنها از سوی دیگر قائل بود؟ به منظور پاسخگویی به سؤالات فوق، مجموعاً 4075 واژة دوهجایی با ساختار هجایی (C)V.CVC(C)، از دو فرهنگ لغت زبان فارسی یعنی فرهنگ الفبایی- قیاسی زبان فارسی (شامل40000 واژه) و لغت نامة متوسط دهخدا (شامل60000 واژه) استخراج و نوع (بسیط، مشتق، مرکب، مشتق-مرکب) و مقولة واژگانی هر واژه (اسم، فعل، صفت، قید، حرف) و همچنین واج آرایی آن تعیین شد. نتایج این تحقیق به طور کلی بیانگر آن است که عوامل متعددی از جمله نوع واکة هستة و همخوان های پایانة یک هجا می تواند بر روی واج آرایی هجای مجاور تأثیرگذار باشد. همچنین به نظر می رسد رابطة مشخصی بین ساختار هجایی کلمات با نوع و مقولة واژگانی آنها وجود دارد.
چگونگی تشکیل ترکیب های عطفی و تمایز آنها ازگروه های نحوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی تشکیل ترکیب های عطفی و تمایز آنها ازگروه های نحوی * بشیر جم چکیده درباره کلمات مرکب در زبان فارسی پژوهش های بسیاری صورت پذیرفته است ولی در مورد ترکیب های عطفی که گونه ای از کلمات مرکب هستند، فقط در برخی از منابع نکاتی به صورت گذرا بیان شده است. ترکیب عطفی ساختی متشکل از دو واژه تلفظ می گردد، [O] وجود دارد. این نشانه همپایگی یا حرف ربط که به صورت واکه « و» است که بین دو واژه عنصر پیوندی ممکن است در اثر بسامد بالای کاربرد یا به منظور برطرف کردن التقای واکه ها در برخی ترکیب ها حذف شود. از این دست اشاره کرد. هدف اصلی این مقاله تبیین و دسته بندی « بساز بفروش » و « دل وجرأت » ،« زد وخورد » می توان به ترکیب های قرار بگیرند. یافته های این « و» عواملی است که مشخص می کنند در ترکیب های عطفی چه نوع واژه ها یی باید پیش و پس از پژوهش حاکی از آن است که عوامل مختلف آوایی، ساختواژی، نحوی، معنایی و کاربردشناختی در تعیین آرایش واژه های این نوع ترکیب ها نقش دارند. طبق آمار ارائه شده در این پژوهش، مهمترین نقش را عوامل آوایی ایفا می کنند. این عوامل در قالب قاعده ها و گرایش ها دسته بندی شده، مورد تحلیل قرارگرفته اند. هدف دیگر این پژوهش که در واقع زمینه ساز هدف اصلی است، دست یافتن به معیاری مناسب برای بازشناختن ترکیب های عطفی از گروه های نحوی است. مسلماً ابتدا باید ترکیب بودن این ساخ تهای همپایه اثبات شود تا بتوان چگونگی تشکیل آنها را مورد تحلیل قرارداد. واژه های کلیدی: ترکیب عطفی، ترکیب متوازن، گروه نحوی، تکی ه اصلی، ثبات درونی.
شیوه ای در تحلیل گفتمان و بررسی دیدگاه های فکری - اجتماعی
حوزههای تخصصی:
نقش های معنایی- منظوری جملات پرسشی در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"معمولترین مقولههاى دستورى در زبانهاى دنیا جملههاى خبرى، پرسشى، امرى و تعجبى است، که عمدتا به ترتیب براى بیان مقولههاى معنایى-منظورى خبر، سؤال، فرمان و شگفتى به کار مىروند. با این وجود، مطالعات نوعشناسى زبان حاکى از آن است که رابطه میان مقولههاى نحوى و معنایى- منظورى رابطهاى مستقیم نیست.بسیار اتفاق مىافتد که از جمله خبرى براى صدور فرمان، و از جمله پرسشى براى بیان شگفتى استفاده مىشود.
تحقیق حاضر در پى کشف نقشهاى معنایى-منظورى جملههاى پرسشى در شعر حافظ است. استفاده هنرمندانه شاعر از جملههاى پرسشى براى بیان مقولههاى گوناگون معنایى-منظورى تأثیر کلام وى را دو چندان و خواننده را مسحور مىسازد.
تحقیق حاضر نشان مىدهد که از 366 بیت، 255 بیت، یعنى تقریبا 70%از ابیات، براى بیان پنج مقوله معنایى-منظورى شگفتى، نفى، انکار، تمنا(آرزو)و نهى به کار رفته است.30%باقیمانده براى بیان 15 مقوله معنایى-منظورى استفاده شده است.یکى از نتایج بسیار جالب توجه تحقیق این است که بیان حافظ براى بیان سؤال از جملات پرسشى کمترین استفاده را مىبرد."
مجموعه مقالات مردم شناسی ویژه شناسایی گویشهای ایران
منبع:
فرهنگ ۱۳۶۹ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
تاثیر فرهنگ در سبکهای غالب یادگیری ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان بر این باورند که افراد در فرهنگهای مختلف برای یادگیری زبان از سبکهای ادراکی خاص بهره می گیرند. مقاله حاضر، براساس تحقیقی تجربی به شناسایی سبکهای غالب یادگیری ادراکی در بین زبان آموزان ایرانی می پردازد. نتیجه سالها تجربه آموزش نشان می دهد هنگامی که هوش غالب خود را با سبک ترجیحی یادگیری همراه می کنیم برای یادگیری و کسب مهارتهای لازم در شرایط مطلوبتری قرار می گیریم. از این رو برای تعیین رابطه فرهنگ و سبک غالب یادگیری از پرسشنامه رید (1987) که شامل 30 سؤال در شش زیرگروه سبکهای دیداری، شنیداری، حرکتی، لامسه ای، انفرادی و گروهی است استفاده گردید. پس از محاسبه روایی و پایایی پرسشنامه، 400 نفر دانشجو که در دانشگاههای تهران و مشهد و برحسب دسترسی آسان در چهار رشته ادبیات انگلیسی، علوم انسانی، پزشکی و مهندسی تحصیل می کردند به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روشهای آماری آزمون t و تحلیل واریانس و نهایتاً آزمون شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد: الف) سبکهای غالب یادگیری در فرهنگ ایرانی، سبکهای لامسه ای و حرکتی هستند؛ ب) تفاوت معناداری بین جنسیت، سن و سطح بسندگی و استفاده از سبکی خاص مشاهده نگردید. گرچه زنها به نسبت مردان از سبک شنیداری بیشتری بهره بردند.
آموزش واژگان هم آوا- هم نویسه از طریق داستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری زبان عموماً با چهار مهارت زبانی در ارتباط است: شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن. هر یک از این چهار مهارت نقش بسزا و ویژه ای در امر یادگیری دارد. اما پرورش این مهارت نیازمند عواملی چند ازجمله مطالب آموزشی مناسب، معلم آگاه به اصول آموزش و نیز شیوه ها و راهکارهای آموزشی کارآمد است. مطالب آموزشی باید با جهت گیری های خاص و ویژگی های معین تهیه شده باشند، معلم زبان باید با اصول آموزشی زبان آشنا باشد و سرانجام باید از روش ها و راهکارهای نوین و نتیجه بخش آموزش زبان نهایت استفاده را ببرد. هدف از این پژوهش بررسی این نکته است که آیا داستان می تواند به عنوان یک شیوه آموزشی در آموزش زبان دوم به کار برود یا نه. برای بررسی میزان موفقیت داده های داستانی در آموزش زبان دوم، در یک بررسی میدانی تعدادی از واژگان هم آوا- هم نویسه زبان فارسی در دو گروه (آزمایش، کنترل) به 7 دانشجوی خارجی زبان آموز زبان فارسی با استفاده از داستان و بدون داستان آموزش داده شد. برای بررسی نتایج و تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون t استفاده شده است. با توجه به این که سطح معناداری آزمون t کمتر از 05/0 ( sig=0.00 ) می باشد، می توان گفت که نمره گروه آزمایش با نمره گروه کنترل تفاوت معناداری دارد و بنابراین یافته های پژوهش نشان می دهد که می توان از داستان به عنوان یک شیوه آموزشی مناسب برای آموزش واژه های هم آوا- هم نویسه مدد جست و این شیوه یادگیری را تسهیل و جذاب می کند .
رابطه ترجمه شناسی و زبان شناسی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است تا جایگاه دانش ترجمه شناسی به منزله مطالعه علمی ترجمه، نسبت به زبانشناسی مشخص گردد. برای دست یازیدن به این مهم ابتدا به معرفی زبان فردی و زبان اجتماعی پرداخته خواهد شد؛ سپس به مطالعه ترجمه و گونه های آن در طول زمان اشاره خواهد گردید. در بخش بعد با اشاره به چگونگی تعبیر پیام، امکان طرح پرسش اصلی این مقاله فراهم خواهد آمد تا با پاسخ دادن به آن معلوم گردد، آیا ترجمه شناسی را باید به ضرورت شاخه ای از مطالعه علمی زبان دانست یا نه.
بررسی آواییِ ریتم در پایه های واژگان، شعر و نثر فارسی رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ریتم زبان ها به تفکیک در سه حوزه بحث و بررسی میشود: ساخت وزنیِ ( metrical structure ) زبان، ریتم طبیعی گفتار ( speech rhythm )، و وزن شعر. در زبان فارسی رسمی، ساخت وزنی واژگان در چهار شکل پایه ( foot ) آیمبی ( iambic ) خلاصه میشود (طبیبزاده 1386). وزن شعر نیز در عروض جدید به تفصیل، تبیین و تشریح شده (نجفی 1386الف وب) و در زمینه ریتم گفتار فارسی رسمی نیز، گمان هجا-زمانی ( syllable-timing ) (حق شناس1376) با شاخصهای کمّی محک خورده است (بوبان1386)، اما تجلیِ آواییِ این خصیصهها و ارتباط این سه مقوله برای فارسی رسمی تاکنون تجربه نشده است.
در پژوهش حاضر، با توجه به هجا-زمانی و محوریت هجاها در ریتم فارسی، نمونههایی صوتی از واژگان و شعر و نثر فارسی رسمی را به کانون دریافت هجا ( P-centre: Perception centre ) تقطیع، و پایههای واژگان را در آنها بازبینی و اندازهگیری کردهایم. نتایج روی این نمونهها نشان میدهد که کمیت هجاهای سهگانه فارسی رسمی در نمونههای قرائتشده واژگان، شعر و نثر بخوبی قابل مشاهده است و پایهبندیِ افاعیل عروضی نیز در این تقطیع های آوایی به وضوح متجلی است. به این ترتیب، با استفاده از تقطیع به کانون هجاها میتوان ریتم را به روشی تازه بررسی و تحلیل کرد.
ساخت اسم های تحبیبی در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی ساخت اسم های تحبیبی یا خودمانی در زبان انگلیسی است. اسم هایی مانند « Vickie، Bettie، Maddie» کوتاه شده اسم های « Victoria، Elizabeth، Madeline» هستند که در این مقاله نحوه ساخت آنها مورد مطالعه قرار گرفته است. در یک اسم تحبیبی یا خودمانی، اولین واکه اسم یا واکه تکیه دار آن انتخاب می شود که معمولاً در اطراف آن یک یا چند همخوان وجود دارد. به هجای انتخاب شده، پسوند تصغیری ie ـ با صورت آوایی [i] متصل می شود. مانند:
Madeline Madd Maddie
در مثال فوق، ابتدا از صورت کامل اسمMadeline هجای Madd انتخاب شده، سپس پسوند تصغیری ie ـ به آن افزوده شده و صورت Maddie را تولید کرده است. اسم های تحبیبی معمولاً در بین اعضای خانواده و دوستان صمیمی به کار می رود و تقریباً در تمام زبان ها دیده می شود. در این مقاله ساخت این نوع اسم ها در زبان انگلیسی موردنظر است.
کاربرد عوامل انسجامی در ترجمه: بررسی مقابله ای متون فارسی و ترجمه های انگلیسی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این تحقیق بررسی کاربرد عنصر گفتمانی "عوامل انسجامی" (cohesive devices) در ترجمه متون فارسی و انگلیسی است. جهت تحقق این امر، شانزده داستان از باب دوم گلستان (در سیرت درویشان) انتخاب و ترجمه های انگلیسی آن توسط آربری (1945)، راس (1890) و رهاتسک (1964) مقایسه و مقابله گردید. در این مقایسه ابتدا عوامل انسجامی متون مبدا و مقصد شناسایی شد و سپس بر اساس مدل هالیدی و حسن (1976) به دو مقوله کلان انسجامی یعنی مقوله دستوری شامل اشاره (reference)، جایگزینی (substitution)، حذف (ellipsis) و وصل (conjunction) و مقوله واژگانی تکرار موکد، (reiteration)، که خود دارای شاخه های خاصی است، و همنشینی (collocation) تقسیم بندی گردید. نتیجه حاصل از بررسی توصیفی عوامل مذکور از نقطه نظر حجم کاربرد (density) تفاوتهای معنی داری را بین هر یک از عوامل انسجامی به کار رفته در متون مبدا و معادل انگلیسی آن در متون مقصد آشکار نمود. این تفاوت ها در مقایسه متون مقصد با یکدیگر نیز تا حدی مشاهده شد. نتیجه اینکه تشخیص و آگاهی از این گونه تفاوت ها که خود حاکی از عدم وجود رابطه یک به یک گفتمان بین دو زبان انگلیسی و فارسی است، انتخاب معادلهای واژگانی مناسب را برای ترجمه متون این دو زبان به یکدیگر آسان می نماید.
زبان های محلی ایران و دورنمای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر حاضر، بدون شک، عصر تغییرات وسیع، تحولات سریع و پویایی مفرط است. آثار چنین تحولات ناگهانی در تغییرات پیوستة فن آورانه، فرهنگ مادی، اکوسیستم ها و حتی ارزش های اخلاقی حاکم بر جامعة ما قابل مشاهده است. یکی از پیامدهای بارز این وضعیت، زبان هایی هستندکه دیگر کسی با آنها تکلم نمی کند. این پدیده مرگ زبان و عوامل و شرایطی که به آن دامن می زند، به اختصار در بخش ابتدایی این مقاله مورد بحث قرار گرفته اند و به دنبال آن پیشینة مطالعات انجام شده در این زمینه آمده است.
کشور ما، ایران، از تاریخ و پیشینة طولانیِ گروه های قومی متنوع برخوردار است که هر کدام از آنها زبان بومی خود را دارند. در سال های اخیر، شرایطی که وصف آن در بالا گذشت، این زبان ها را در معرض خطر انقراض قرار است. بخش اصلی این مقاله به گزارش یافته های چند مطالعة میدانی در خصوص کاربرد و جایگاه اجتماعی زبان های محلی ایران و نگرش های گویشوران نسبت به زبان مادری شان می پردازد. بخش پایانی مقاله نیز شامل پیشنهادهایی برای بهبود وضع موجود به منظور حفظ زبان های در معرض خطرِ ایران است.
آیا هر جمله مثبت فارسی یک نظیر منفی دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه می توان به هر فعل مثبتی عنصر منفی ساز افزود و آن را منفی کرد، در این نوشته این پرسش مطرح شده است که آیا منفی کردن جمله، تنها با افزودن نشانه نفی به فعل آن است و آیا هر جمله مثبت، یک نظیر منفی نیز دارد؟ در این بررسی، صورت منفی چند جمله فارسی با رویکردی نقش گرا، براساس نظر گیون و میستامو، دو تن از نظریه پردازان زبان شناسی نقش گرا، مطالعه می شود و روش کار تحلیلی- توصیفی است. از آنجاکه جمله-های مثبت و منفی، بافت گفتمان و پیش انگاره های متفاوتی دارند و افزودن عنصر منفی ساز به فعلِ جمله مثبت، تمام یا بخشی از معنای آن را تحت تأثیر قرار می دهد، در مواردی تنها منفی کردن فعل کافی نیست و منفی سازی جمله با تغییرات ثانویه ای همراه است. همچنین در زبان فارسی همیشه چنین نیست که هر جمله مثبت یک قرینه منفی نیز داشته باشد.