فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
153 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی دو رمان فارسی «جزیره سرگردانی» و «رود راوی» با دو سبک رئالیسم و سورئالیسم بر اساس چارچوب نظری سبک شناسی شناختی می پردازد. از اهداف این پژوهش می توان به استفاده شیوه ای جدید در تحلیل متن در رمان های فارسی اشاره کرد. همین طور می-توان با استفاده از این رویکرد پلی میان رشته ای بین زبان شناسی شناختی و مطالعات ادبی برقرار کرد و نگاهی تازه به تحلیل های ادبی ارائه نمود. از میان مفاهیم شناختی از استعاره های مفهومی استفاده شده است. استعاره های موجود به صورت دستی و جداگانه از هر یک از این رمان ها استخراج شد. از میان داده های استخراج شده آن هایی که تکرار بیشتری داشتند و معرف سبک بودند جدا و بررسی شدند. با بررسی مقایسه ای میان دو رمان می توان به این مورد اشاره کرد که وقوع استعاره های مفهومی در رمان «رود راوی» به صورت معناداری بیشتر از رمان «جزیره سرگردانی» است. با بررسی استعاره های مفهومی در رمان «جزیره سرگردانی» مشخص شد که این رمان از «انسان» برای مفهوم سازی در حوزه مبدأ به صورت برجسته ای استفاده کرده است. همین طور مفاهیمی که با استفاده از این مفهوم در حوزه مقصد قرار گرفتند عناصر موجود در طبیعت هستند. در رمان «رود راوی» خاصیت جان بخشی برای اشیای فراواقعی در داستان استفاده شده است.
Translation of general extenders in Persian dubbing and non-professional subtitling(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Notwithstanding the growing number of research on many aspects of audiovisual translation, cross-cultural pragmatics has remained under-investigated in audiovisual translation. The purpose of this paper is to examine the translation of general extenders—such as and stuff (like that) and or something in Persian dubbing and non-professional subtitling. Positioned at the crossroads of the pragmatics of fiction and audiovisual translation, the analysis presented in this article draws upon past research on English and Persian general extenders, as well as the models for translating general extenders. In doing so, this study follows a corpus-based approach, using both qualitative and quantitative approaches to identify translation patterns of general extenders by dubbing translators and fansubbers in Iran. A corpus of twelve English films from different genres, along with their Persian dubbing and non-professional subtitling, was compiled for the investigation. Overall findings suggest that non-professional subtitlers followed a literal and sourced-oriented approach to translation, resulting in a more direct translation of general extenders. In contrast, the dubbing team (i.e., translator and dubbing director) tended to edit out these pragmatic issues in their translations; therefore, many general extenders were deleted in the translation. This was partly because the translation for dubbing has to be synchronized, resulting in some omissions and partly because the dubbing team paid less attention to these elements. Additionally, other strategies, such as substitution or explicitation were infrequently used in both dubbing and non-professional subtitling. The paper concludes by discussing limitations and offering opportunities for future research.
Toward Crowdsourcing Translation Post-editing: A Thematic Systematic Review(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Crowdsourcing Translation as a Post-Editing Method (CTPE) has emerged as a rapid and inexpensive method for translation and has drawn significant attention in recent years. This qualitative study aims to analyze and synthesize the approaches and aspects underpinning CTPE research and to identify its potential that is yet to be discovered. Through a systematic literature review focused on empirical papers, we examined the limited literature thematically and identified recurring central themes. Our review reveals that the topic of CTPE requires further attention and that its potential benefits are yet to be fully discovered. We discuss the eight core concepts that emerged during our analysis, including the purpose of CTPE, CTPE areas of application, ongoing CTPE processes, platform and crowd characteristics, motivation, CTPE domains, and future perspectives. By highlighting the strengths of CTPE, we conclude that it has the potential to be a highly effective translation method in various domains.
اثربخشی آموزش تلفیقی بر خودپنداره و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در درس عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
423 - 437
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش تلفیقی بر خوپنداره و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در درس عربی بود. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کنگاور بود که با روش نمونه گیری خوشه ای 40 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده بودند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های خودپنداره (SCQ) کارزل راجرز و اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2005) بود که پایایی پرسش نامه ها با استفاده از آلفای کرنباخ به ترتیب 79/0 و 75/0 به دست آمد و روایی آن ها نیز با کمک اساتید روان شناسی و مختصصین حوزه علوم تربیتی و روان شناسی مورد بررسی قرار گرفت و پس از بررسی های لازم مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل آماری spss ورژن 24 در بخش تحلیل توصیفی (واریانس، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی) و استنباطی (تحلیل کواریانس یک متغیره) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش تلفیقی تأثیر معناداری بر خودپنداره و اشتیاق تحصیلی و مؤلفه های آن ها در دانش آموزان داشته است(01/0>p). همچنین نتایج پژوهش نشان داد روش آموزش تلفیقی سبب افزایش خودپنداره و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان شد. بدین ترتیب پیشنهاد می شود که در جهت افزایش استفاده از روش آموزش تلفیقی به منظور بهبود سایر عوامل روان شناختی دانش آموزان برنامه ریزی گردد.
Exploring Iranian ESP Teachers’ Assessment Practices in Online Specialized English Courses
حوزههای تخصصی:
As an integral dimension of instruction, assessment determines whether or not the educational goals are being fulfilled. The present study was an attempt to investigate Iranian ESP instructors’ common classroom assessment practices. To this end, based on convenience sampling, eight different ESP teachers teaching BA students from a variety of departments at Rasht Islamic Azad University, Iran were selected. An observation checklist containing 31 items was used as the only data-gathering instrument of this study. The results of the descriptive statistics revealed that some assessment practices including using portfolio to assess student progress, assessing group class participation, conducting item analysis for teacher-made tests, and writing matching questions were applied less frequently in the ESP classes. However, some assessment practices such as incorporating attendance in the calculation of grades and recognizing unethical, illegal, or inappropriate uses of assessment information were more likely to be used in the observed ESP classes. The instructors were also more likely to incorporate classroom behavior in the calculation of grades, incorporate extra credit activities in the calculation of grades, recognize unethical, illegal, or inappropriate assessment methods, and inform students how grades are to be assigned. It is concluded that ESP teachers utilize both traditional testing and alternative assessment for achieving a complementary process of assessment, and they call for an integration of them due to their importance in assessing both the process and product of learning. The results of this study may hopefully be beneficial for curriculum developers, materials developers, course and syllabus designers, teachers and teacher trainers, and the other stakeholders in the fields of language teaching and learning as well.
واژه بست در گویش کُندازینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی و توصیف واژه بست های گویش کُندازینی است. کُندازی روستایی است کوهستانی و کهن که در دهستان اَبرَج و در بخش دُرودزَن شهرستان مرودشت قرار دارد. گویش کندازینی یکی از گویش های بازمانده از زبان فارسی میانه و گویشی از شاخه غربی-جنوبی زبان های ایرانی نو است که با گویش های دشتکی، امامزاده اسماعیلی، کوهمَره ای/ کُهمَره ای، اردکانی، خلاءری، قَلاتی، لارستانی، دَوانی و دشتی و پاره ای دیگر از گویش هایی شباهت و همانندی هایی دارد که دارای ساخت کنایی هستند. در این پژوهش، نخست هفت آزمون از آزمون های زوئیکی و پولوم (1983) که شقاقی (1374) برای بررسی و طبقه بندی تکواژهای وابسته در زبان فارسی اقتباس کرده است، در گویش کندازینی به کار گرفته می شوند. سپس انواع واژه بست در گویش کندازینی مشخص و هر واژه بست در چند جمله نمونه، آورده می شود. همچنین، هر جمله، جداگانه آوانگاری و تحلیل و در صورت نیاز، توضیحاتی برای تغییرات و دگرگونی آوایی و دیگر فرایندهای واژ-واجی در سطح واژه و جمله ارائه می شود. شیوه پژوهش در بررسی و مطالعه این گویش، میدانی و کتابخانه ای است. بر اساس مطالعه صورت گرفته، واژه بست های این گویش عبارتند از ضمیرهای پیوسته شخصی، فعل های پی بستی، نشانه مفعولی صریح، نشانه معرفه، نشانه نکره، نشانه اضافه، نشانه متمم ساز، نشانه هم پایگی، صورت مخفف قید افزایشی هم، نشانه تأکیدی. ضمیرهای پیوسته واژه بست های فاعلی نقش مطابقه را در جمله ایفا می کنند. داده های زبانی این گویش می تواند پرتویی بر دانش ایران شناسی، شناخت و مطالعه زبان های ایرانی و پژوهش های رده شناسی باشد. در این پژوهش، 16 نفر گویشور مرد و 4 گویشور زن در گروه های سنی 30 تا 80 ساله از افراد بی سواد، کم سواد و باسواد در گردآوری پیکره زبانی همکاری داشته اند.
توصیف دستگاه واجی گویش بوالخیری به روش IPA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان تنگستان استان بوشهر، دارای دو بخش مرکزی و دلوار است. روستای بوالخیر، مرکز دهستان بوالخیر از بخش دلوار است. گویش بوالخیری گونه ای از گویش تنگسیری (تنگستانی) است. در این مقاله به توصیف و بررسی دستگاه واجی این گویش پرداخته می شود. برای برپایی شالوده این پژوهش (پیکره زبانی)، از روش مصاحبه با گویشوران، ضبط گفتار و آوانگاری فایل های صوتی آن ها استفاده می شود. روش انجام این پژوهش ترکیبی از روش های میدانی و توصیفی – تحلیلی با ابزار کتابخانه ای است و داده های مورد نیاز از همین روش ها و به کمک الفبای آوانگاری بین المللی (IPA) به ترتیب، جمع آوری، بررسی و توصیف می شوند. در این پژوهش واج آرایی، توزیع و ویژگی های همخوان ها و واکه ها، فرایندهای واجی و ساختمان هجا بررسی و واکاوی می شود. بر اساس شواهد به دست آمده، این گویش 25 همخوان و 9 واکه (6 ساده و 3مرکب) دارد. همخوان های این گویش همگی از نوع ششی هستند. این گویش، دو همخوان /w, ŋ/ را بیش تر از فارسی معیار دارد. ساختمان هجا در این گویش به سه دسته (سبک، سنگین، فوق سنگین) از نظر وزن هجا تقسیم می شود. برای اجماع انواع هجاها و آرایش واجی در این گویش می توان فرمول کلی cv(:)(c(c)) را بیان کرد. در این گویش همه هجاها با همخوان آغاز می شوند، خوشه آغازین وجود ندارد و واژگان همانند فارسی معیار به بیش تر از دو همخوان ختم نمی شوند. فرایندهای واجی همگونی، ناهمگونی، حذف، افزایش، قلب و ابدال در این گویش دیده می شوند و از پرتکرارترین آن ها می توان به ابدال و حذف اشاره کرد که گاهی به صورت توأمان دیده می شوند.
مفهوم سازی استعاری حجاب در گفتمان رسانه ای داخل کشور؛ رویکردی شناختی و تحلیل گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد استعاره های مفهومی رایج در گفتمان حجاب را با رویکرد زبان شناسی شناختی و براساس دو نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980) و تحلیل انتقادی استعاره (چارتریس-بلک، 2004) تحلیل کند. در این پژوهش توصیفی-تحلیلی، داده ها متشکل از عبارات استعاری مرتبط با موضوع حجاب است که از متون رسانه ای داخل کشور شامل خبرگزاری های فارس، مشرق نیوز، مهر، تسنیم، باشگاه خبرنگاران جوان و نیز پایگاه اینترنتی خبرآنلاین استخراج شده اند. استخراج داده ها به کمک روش جستجوی کلیدواژه و در یک دوره زمانی یک ساله از ابتدای تیرماه 1401 تا انتهای خردادماه 1402 صورت گرفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که حوزه مفهومی جنگ مهم ترین حوزه مبدأ برای مفهوم سازی حجاب است که استعاره های مفهومی متعددی از قبیل «حجاب، جبهه است»، «حجاب، سلاح است» و «حجاب، سنگر است» را شامل می شود که آن ها را می توان ذیل کلید مفهومی «مقوله حجاب، میدان جنگ است» قرار داد. علاوه بر جنگ، حوزه های دیگری مانند محافظت، ساختمان و بازار نیز برای مفهوم سازی حجاب به کار رفته اند. در طرف مقابل، مفهوم بی حجابی نیز با استعاره هایی از حوزه جنگ، بیماری، گیاهان، آتش و بازار بیان شده اند. کارکرد استدلالی و عاطفی این استعاره ها تولیدکنندگان گفتمان حجاب را قادر می سازد تا نگرش ها و باورهای ایدئولوژیکی خود را به صورتی مؤثر منتقل و ترویج کنند.
واکاوی جایگاه زن در ضرب المثل های ترکی آذری و فارسی در ایران: از منظر تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
113 - 139
حوزههای تخصصی:
این مقاله در چارچوب تحلیل کفتمان انتقادی بر اساس الگوی فرکلاف به تحلیل و تفسیر جایگاه زن در ضرب المثل های زبان آذری و فارسی می پردازد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است که هدف از آن دستیابی به چگونگی بازنمایی زن در ضرب المثل های زبان آذری و فارسی می باشد. جامعه آماری این تحقیق ضرب المثل ترکی و ضرب المثل فارسی با موضوعیت زن است که به صورت هدفمند از کتب افشار (1396)، رحیمی نیا (1395) و حقیقت سمنانی (1400) جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نتایج نشان می دهند که بازنمایی زن در ضرب المثل های آذری بیشتر از نوع خنثی می باشند و قدرت میان مردان و زنان تقریبا بصورت مساوی تقسیم شده است. ولی بازنمایی زن در ضرب المثل های فارسی در اکثر موارد منفی بوده است. همچنین بیشترین بازنمایی زن در ضرب المثل های آذری با 63/44% مربوط به دختران و بیشترین بازنمایی زن در ضرب المثل های فارسی مربوط به زنان در نقش همسر (41/63%) می باشند. ضرب المثل های متعددی درباره زن و جایگاه او در خانه و جامعه وجود دارد که با مطالعه و بررسی آنها می توان جایگاه فرهنگی و اجتماعی زنان در دیروز و امروز را شناخت. در این مقاله به طور کلی زن در ادبیات شفاهی زبان آذری و فارسی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بازنمایی شده است. داده های مورد بررسی مجموعه ای است از ضرب المثل های این دو گونه زبانی که در کتب افشار (1396)، رحیمی نیا (1395) و حقیقت سمنانی (1400) منتشر شده است.
Academic Vocabulary in Applied Linguistics Research Articles: A Corpus-based Replication Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۷۷)
۲۲۱-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
With the global spread of English as the lingua franca for academic publishing, non-native researchers and university students are constantly facing linguistic barriers including insufficient vocabulary knowledge in writing for publication. This persistent need motivated the development of a good number of corpus-based word lists for frequently used academic and technical words in research articles across disciplines. Nevertheless, despite its importance in corpus-based study of language for word list development, replication research has received far less attention in this line of inquiry. The current study aimed to address this gap and replicated two published studies that investigated the use of academic vocabulary in applied linguistics research articles. To this end, research articles published from 2010 to 2020 in 20 well-known journals in the field were collected, and a corpus with around 48 million words was compiled and analyzed. The findings indicated that academic vocabulary accounted for 11.46% of the corpus, which is similar and close to the reported coverage of the AWL in replicated studies. However, regarding the frequently occurring academic and non-academic content words, the findings showed considerable variation with respect to the results reported earlier. In light of these findings, the study highlighted the importance of replication research to test the reliability of corpus-based vocabulary studies that developed field-specific academic word lists. Finally, the study developed an updated version for applied linguistics academic word list, that might be regarded as a resource and guide for the vocabulary learning component of the relevant EAP programs in the field.
شگردهای تداوم معنا در رمان به سوی فانوس دریایی ویرجینیا وولف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز معنا تابع کارکردهای شناختی در گفتمان های کُنِشی و احساس و ادراک برونه ای، درونه ای و جسمانه ای در گفتمان های شوشی است. ابعاد هوشمندی و حسی ادراکی که براساس کارکردهای شناختی و احساس و ادراک سبب بروز معنا هستند، در آفرینش نشانه ها و تداوم معنا نقشی ارزنده دارند و این کارکردها برای درک نشانه ها و تداوم معنای گفتمان مؤثر هستند. پژوهش پیش روی با هدف تبیین شگردهای تداوم معنا و نیز تعامل میان نشانه و معنا در رمان به سوی فانوس دریای از ویرجینیا وولف با رویکردی توصیفی تحلیلی انجام شده است تا پاسخ به این پرسش باشد که شگردهای تداوم معنا براساس کارکردهای گفتمانیِ شناختی، حسی ادراکی، عاطفی و زیبایی شناختی در رمان مورد مطالعه کدام هستند و چگونه سبب تداوم معنای گفتمان در این رمان شده اند؟ دستاورد پژوهش نشان می دهد، تداوم معنا در رمان به سوی فانوس دریایی تابع کارکردهای زاویه دید در بُعد شناختی، بُعد حسی دیداری، جسم ادراکی در بُعد عاطفی گفتمان است و رابطه زمان و زیبایی شناختی به استخراج نشانه هایی منجر شد که در تعامل با یکدیگر معنا را در روایت تداوم می بخشند.
هیجان نخبه بینی دانش آموزان و بازتاب آن در کتاب های فارسی دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد آموزش و پرورش نقش بسزایی در معرفی مؤلفه های فرهنگی دارد و کتاب های درسی در آگاهی بخشی نسبت به شخصیت ها و مشاهیر حائز اهمیت هستند. در پژوهش حاضر، میزان هیجان نخبه بینی دانش آموزان دوره متوسطه دوم و رضایتمندی آنان از چگونگی پرداختن به مشاهیر و نخبگان در کتاب های فارسی، مورد بررسی قرار گرفته است. این هیجان به میزان برانگیخته شدن هیجانات که هنگام دیدن یا شنیدن درمورد نخبگان در فرد ایجاد می شود، اشاره دارد و در دو سطح انفرادی و اجتماعی دارای ابعاد همگرایی و واگرایی مثبت/منفی است. از آن جایی که مشاهیر، شاعران و نویسندگان از عناصر تشکیل دهنده زبان فارسی و هویت ایرانیان هستند، نگارنده در پژوهش حاضر آنان را به عنوان شخصیت هایی برجسته درنظر گرفته و با استفاده از پرسش نامه هیجان نخبه بینی (Pishghadam et al., 2021)، به بررسی هیجان نخبه بینی 917 دانش آموز دختر و پسر (میانگین سنی 16.51 سال) دوره متوسطه دوم (پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم) در رشته های ادبیات و علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی فیزیک پرداخته است. نتایج آزمون تی نشان داد که هیجان نخبه بینی دختران در سطوح انفرادی و اجتماعی بالاتر از پسران است و آنان تمایل بیشتری به نخبگان و مشاهیر به ویژه مشاهیر خانم نشان دادند. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و مقایسه زوجی میان پایه های تحصیلی نشان داد که میزان هیجان نخبه بینی دانش آموزان پایه دهم از دو پایه دیگر بیشتر است و دانش آموزان رشته ریاضی فیزیک هیجان نخبه بینی کم تری نسبت به دو رشته دیگر دارند که به نظر می رسد به دلیل ماهیت رشته تحصیلی آنان است. بررسی کیفی کتاب های فارسی این دوره نشان می دهد که میزان توجه به نخبگان و مشاهیر در حد ارائه اثری کوتاه از شاعران است که این امر با نیازهای نخبه بینی دانش آموزان هم راستا نیست و 76 درصد از دانش آموزان معتقدند توجهی به نخبگان و افراد برجسته در کتاب های فارسی نشده است و این مهم، لزوم بازنگری کتاب ها را بر مبنای نیازهای هیجان نخبه بینی دانش آموزان و زباهیجان های فرهنگی روشن می سازد.
On the Relationship Between Iranian EFL Teachers’ Media Literacy and their Attitude toward Online Teaching
حوزههای تخصصی:
Online teaching ultimately encourages language teaching to use established and best practices to provide this teaching modality in empirically validated ways. The use of the media in classrooms leads students to learn about the subject more creatively and objectively. The study investigated the relationship between teachers' media literacy and their attitude toward online teaching. Three hundred eighty-three males and females EFL teachers participated in the present study. All participants had a Master of Arts in TEFL. The participations were selected through convenience sampling. Then, the researcher used the Pearson correlation to investigate the correlation between teachers’ media literacy and their attitude toward online teaching. The results showed that there was a positive significant relationship between teachers’ media literacy and their attitude towards online teaching.
The Effects of Web-based Dynamic Assessment on Grammatical Accuracy and Autonomy of Iranian EFL Learners and Their Attitudes to Web-based Dynamic Assessment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۲, No. ۱, June ۲۰۲۳
205 - 236
حوزههای تخصصی:
Abstract The necessity of using online education during the Coronal virus pandemic and the barriers created by the absence of face-to-face instruction has shifted the researchers’ focus to web-based instruction and assessment. In this regard, an explanatory sequential mixed-methods design was selected to consider the effects of web-based dynamic assessment (DA) on learners' grammar accuracy, autonomy, and attitudes. To this end, a convenient sample of 60 male English as a Foreign Language (EFL) learners was chosen and categorized into two groups of web-based dynamic assessment and a control group. The data collection tools were a pretest and posttest of grammar, a pretest and posttest of autonomy, and a semi-structured interview. The participants were exposed to web-based DA via a designed web based on the level and the students’ needs in grammar, whereas the learners in the control group learned the grammar through the traditional method of instruction. Based on the results of ANCOVA and Mann-Whitney U test, the learners’ grammar accuracy and autonomy mean scores in web-based DA increased compared to those of the control group. In addition, the results of interview showed that the learners had a positive attitude toward web-based dynamic assessment treatment. The results of the semi-structured interview with the experimental group verified the quantitative results. The platform and methods employed in this study suggest encouraging implications for the field of language instruction which will be discussed.
فرایند جابه جایی موضعی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه بست های ضمیری زبان فارسی غالباً در دورترین فاصله از پایه واقع می شوند؛ اما در برخی ساختارها قادرند به صورت بلافصل به پایه متصل شوند. توان تبیین این رفتار دوگانه می تواند محکی برای بررسی کارآمدی رویکردهای مختلف باشد. این جستار درپی آن است که مشخص کند آیا برای تعیین جایگاه تکواژها در سطح واژه، در زبان فارسی، به نظریه غیرواژگان گرای صرف توزیعی و حضور بخشی پسانحوی به نام صرف نیاز است؟ یا آنکه می توان با استفاده از سازوکارهای رایج در واژگان گرایی به تبیینی کارآمد دست یافت؟ برای این منظور، پس از معرفی مبانی نظری و آرای پژوهشگران پیشین، به تحلیل داده ها می پردازیم. تحلیل ها نشان می دهد که فرضیه های واژگان گرا توان تبیین این مسئله را ندارند که چرا واژه بست «-شون» در «خودشونی ها» و «خودی هاشون» دو جایگاه دارد؛ اما چنین امری در سایر ساختارها مجاز نیست. با تحلیل ساختارهای فوق در چارچوب صرف توزیعی مشخص شد که وجود عملیات های فرانحوی همچون جابه جایی موضعی و نوع مشخصه های موجود در هسته واژه بست و واژه پایه در تبیین رفتار واژه بست ضمیری موثر است.
A Pragmatic Analysis of the Translation of the Quranic Discourse Marker Thumma in Kurdish and Persian Parallel Corpora(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Communicative and natural processing of language in the world of translation is substantiated through simultaneous decoding and encoding of information in the source and target languages. The researchers analy zed pragmatic strategies and approaches undertaken by the Persian and Kurdish translators of the Quranic discourse marker thumma. The source text corpus was selected randomly and the target text parallel corpora were selected based on purposive sampling. Theoretical perspectives in pragmatics and translation were employed in the analysis of parallel corpora in this investigation. The results revealed that various types and combinations of the Kurdish and Persian temporal discourse markers were utilized by these translators. Moreover, other Kurdish and Persian elaborative, contrastive, and inferential discourse markers were also used in rendering the discourse marker thumma in the Quran. This dynamic approach to the construction of discourse was substantiated based on the realization of different conventions in the construction of discourse in different languages and cultures. This dynamic system in the construction of a proper discourse for the readers is verified based on the application of different theories in discourse analysis and pragmatics and the application of context and text-sensitive strategies in the process of translation. The characteristics, bases, and resources of these dynamic translation strategies are discussed based on pragmatic awareness rising in various aspects of translation education and some suggestions were offered in the application of the findings in syllabus design, translation evaluation, and rethinking of approaches in lexicography.
نظام های مطابقه و حالت و نقش آنها در تعیین رده زبان پشتو (گونه معیار- افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
53 - 76
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نظام مطابقه و نظام حالت زبان پشتو (گونه معیار) به بررسی گرفته شده و هدف آن شناسائی ویژگی های رده شناختی زبان پشتو است. برای رسیدن به این هدف به مطالعه دستوری نظام های مطابقه و حالت پرداخته شده، و نهایتان نقش این دو نظام در تعیین رده زبان پشتو بررسی شده. زبان پشتو هم دارای نظام مطابقه بوده و هم دارای نظام حالت است، پس با توجه به نظام مطابقه و نظام حالت در زمان غیرگذشته رده زبان پشتو فاعلی-مفعولی توصیف شده، ولی در زمان گذشته با توجه به نظام مطابقه و نظام حالت رده آن کنائی مطلق خوانده شده است. پس رده زبان پشتو نه یکدست فاعلی_مفعولی است، و نه یکدست کنائی مطلق. زبان های که چنین ویژگی را دارند، بنام زبان های نیم کنائی/دوگانه یاد می گردند. در بخش افعال ترکیبی سه نوع مطابقه معرفی شده، که شامل مطابقه فعل ترکیبی با فاعل، مطابقه فعل ترکیبی با مفعول و مطابقه فعل ترکیبی همزمان با فاعل و مفعول. این نوع مطابقه در زمان آینده؛ در افعال امری زمان حال کامل؛ در افعال پرسشی، تعجبی و ندائی زمان حال کامل گزارش شده است.
محدودیت های واج آرایی در خوشه های همخوانی پایانی در زبان پشتو: تحلیلی مبتنی بر نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر خوشه های همخوانی پایانی در واژه های اصیل و وام واژه های زبان پشتو (گونه معیار) را بررسی و برخی از محدودیت های واج آرایی حاکم بر هم نشینی همخوان ها در این خوشه ها را بر اساس نظریه بهینگی تحلیل کرده است. تمرکز پژوهش های پیشین درباره خوشه های همخوانی در زبان پشتو عمدتاً بر خوشه های دو و سه همخوانی آغازی در این زبان بوده است، اما بررسی محدودیت های واج آرایی خوشه های پایانی نکاتی را در مورد نظام آوایی زبان پشتو روشن می کند که تاکنون به آنها پرداخته نشده است. بررسی محدودیت های موجود در خوشه های همخوانی پایانی نشان می دهد که زبان پشتو می تواند در خوشه های همخوانی پایانی که در آن ها تمایز ادراکی همخوان های تشکیل دهنده خوشه اندک است همخوان پایانی را حذف کند. همچنین، در مقایسه خوشه های همخوانی وام واژه ها در زبان پشتو و زبان فارسی تفاوتی در ویژگی های همخوان های خیشومی در این دو زبان در جایگاه پایانه هجا دیده می شود. به این صورت که در یکی به تحمل نقض اصل توالی رسایی و در دیگری به درج واکه در چنین خوشه هایی منجر می شود.
بررسی گسترش معنا و بافت کاربردی واژه ها و اصطلاح ها به/ از حوزه خودرو در گونه گفتاری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه ها و اصطلاح های بسیاری درباره حوزه خودرو دستخوش انواع گسترش معنا یا گسترش بافت کاربردی شده اند. پیکره زبانی این پژوهش مجموعه واژه ها و اصطلاح هایی است که با تغییر معنا یا گسترش بافت کاربردی به حوزه خودرو راه یافته یا از حوزه خودرو به گنجینه واژگان زبان فارسی افزوده شده است. هدف اصلی این پژوهش توصیفی- تحلیلی ارائه و تعریف این واژه هاست. سپس به چگونگی رخداد این تغییرها و گسترش ها با بهره گیری از نظریه «ربط» اسپربر و ویلسون پرداخته شده است. طبق نتایج گویشوران زبان فارسی با توجه به دانش ها، تجربه ها و اطلاعات زمینه ای مشترکشان هم معنای اولیه این دست واژه ها و اصطلاح ها را می دانند، هم به معانی و کاربرد گسترش یافته آنها دسترسی دارند. مطابق نظریه «ربط» هنگامی که شنونده واژه یا اصطلاحی درباره حوزه خودرو دریافت می کند، با در نظر گرفتن بافت موقعیت، آن را با اطلاعات زمینه ای خود می سنجد و تطبیق می دهد و سرانجام درک می کند منظور گوینده معنی اولیه آن واژه و اصطلاح، یا معنی گسترش یافته آن است. دلیل این بده بستان واژه ها و اصطلاح ها جدایی ناپذیری حوزه ترابری از زندگی انسان و بهره بردن از ویژگی های خودرو در توصیف برخی از ویژگی های بدن و رفتار انسان است.
بررسی دستگاه و صرف فعل در گویش بوالخیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرکز دهستان بوالخیرِ بخش دلوار از شهرستان تنگستانِ استان بوشهر، روستای بوالخیر است. بوالخیری، گونه ای از گویش تنگستانی (تنگسیری) است. برای تشکیل پیکره زبانی این پژوهش، از مصاحبه با گویشوران، ضبط گفتار و آوانگاری داده های صوتی استفاده شده و روش این پژوهش، ترکیبی از روش های میدانی و توصیفی– تحلیلی با ابزاری کتابخانه ای است. داده ها با همین روش ها و با کمک الفبای آوانگاری بین المللی (I.P.A) جمع آوری، واکاوی و توصیف شده اند. در پژوهش حاضر، تجزیه ساختاری و استخراج ویژگی ها و ساختمان افعال، جایگاه تکیه و صرف افعال در وجه، باب و زمان های مختلف در بوالخیری، واکاوی شده است. براساس یافته ها، فعل در این گویش دارای دو ماده گذشته یا حال و وجوه امری، التزامی یا اخباری است. از ویژگی های مهم این گویش، می توان به حالت ارگتیو فاعلِ افعال ماضی متعدی اشاره کرد. این حالت در بوالخیری، به صورت کنایی گسسته است. در این گویش، صرف افعال معلوم و مجهول در زمان های حال و گذشته است و ساختار خاص افعال آینده فارسی معیار وجود ندارد و همان فعل مضارع اخباری برای بیان فعل مستقبل به کار می رود. تکیه در اغلب افعالِ مثبت و منفیِ این گویش، بر هجای اول است.