فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه جهان متن یکی از چارچوب های نظری در مطالعات شعرشناسی شناختی است که از رهگذر تحلیل ساختارهای مفهومی، زمینه مطالعه گفتمان ادبی را فراهم می آورد. مسئله اصلی پژوهش حاضر، تبیین برخی سازه های این نظریه یعنی عناصر جهان ساز و گزاره ها در سبک ِ جریان سیال ذهن در سه داستان فارسی معاصر باتوجّه به چارچوب نظری جهان متن است. به این منظور، بند آغازین متن به عنوان معرف سبک و تمرکزنما برگزیده شده و عناصر جهان ساز مشتمل بر زمان، مکان، شخصیت و ابژه های به کاررفته در آن و نیز گزاره های نقش گستر و جهان های فرعی تحلیل شده اند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که میزان گزاره های نقش گستر کنش رویدادی که درواقع پِی رنگ گستر هستند بیشتر از گزاره های دیگر است و تمایل بیشتری به بازنمایی جهان متن ازطریق مکان های نامعلوم و اشخاص در زمانی نامعین دیده می شود. پرش زمانی و استفاده از افعال وجهی و ضمایر به جای اسامی خاص به طور فراگیر به چشم می خورد که این کاربرد تأییدی برنگارش غیرخطی رویدادهاست. جهان های فرعی در داستان های سیال ذهن بیشتر از نوع عبارت اشاره ای نسبت به جهان های فرعی نگرشی و معرفت شناختی است.
Effects of Teacher vs Grammarly Feedback on Iranian EFL Learners' Writing Skill(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۵, Summer ۲۰۲۳
85 - 97
حوزههای تخصصی:
Among four language skills, writing is a complex and demandingcognitive process.Writing is an important tool in evaluationwhere English proficiency needs to be assessed. The present study aimed to explore the impact of feedback provided by Grammarly Software compared to teachers’ feedback on the writing ability of Iranian EFL learners. Through the nonrandom sampling method, 60 intermediate male and female EFL learners were selected, then they were randomly assigned to two main groups: the experimental and control group. The participants were administered the Oxford Placement Test (OQPT), Pretest of Essay Writing, Grammarly software program, Posttest of Essay Writing, and an attitude questionnaire in ten sessions. The data gathered from the comparison of pretest and posttest revealed that the experimental group members outperformed those in the control group, meaning that the Grammarly software program positively affected the EFL learners' writing ability. The results might have implications for language teachers, learners, and materials developers.
The Effects of Task-Based Collaborative Output Activities and Scaffolding Techniques on EFL Learners' Writing Performance: A Mixed-Methods Study(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۲, Spring & Summer ۲۰۲۳
245 - 276
حوزههای تخصصی:
Literature review confirms that TBCOA and ST were effective in improving EFL learners’ writing skills. However, a new study is necessary to compare the rate of effectiveness of these activities and techniques on Iranian intermediate L2 learners' writing performance. Moreover, the impact of two types of TBCOA versus two types of ST on intermediate EFL learners' writing performance was compared. This research followed a quasi-experimental design. A sample of 80 intermediate-level EFL learners, selected through convenience sampling from a private language school, constituted the participants. The learners were divided into four groups. The homogeneity of the participants in terms of writing performance was checked through a quick placement test at the outset of the study. Furthermore, the effects of debating vs. dictogloss., teacher scaffolding vs. peer scaffolding, and overall TBCOA vs. overall ST were compared through ANCOVA, with the pretest scores treated as the covariate. Debating outperformed dictogloss, teacher scaffolding was more effective than peer, and the overall TBCOA group significantly performed better than the general ST group in writing performance. The learners' interview results concerning the role of TBCOA and ST in their writing production resulted in several common themes, which were categorized into 16 codes for debating, 11 codes for dictogloss, six common codes for teacher scaffolding and peer scaffolding. This study provides implications for EFL writing instruction.
Effects of Immersive Learning and Communicative Language Teaching on the Oral Complexity, Accuracy, and Fluency of Iranian EFL Learners with Expressive Language Disorder(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۶, Autumn ۲۰۲۳
63 - 81
حوزههای تخصصی:
The CTML served as the primary source of motivation for this investigation, which explored the effects of Immersive Learning (IL) and Communicative Language Teaching on the Oral Complexity, Accuracy, and Fluency (CAF) of Iranian EFL learners with Expressive Language Disorder (ELD). Using a quasi-Solomon four-group design, the participants, who were all Iranian pre-intermediate EFL learners with mild to moderate levels of ELD, were separated into experimental and control groups. There were a total of 36 participants in this study. The intervention consisted of virtual reality (VR) authoring eighty speech exercises in the form of learning chunks for twenty sessions lasting seventy minutes each. In the groups that served as controls, the content was presented using a method known as Communicative Language Teaching (CLT). Both the pre-test and the post-test were conducted orally using the CAF test. In terms of oral complexity (syntactic complexity and diversity), oral accuracy (error-free sentences and accurate verb forms), and oral fluency (number of vocally generated syllables), the findings revealed that individuals who received IL fared better than their counterparts in the CLT group. The findings may have important implications for teaching English as a foreign language and for rehabilitative education.
افعال کنشی و انواع آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستور نقش و ارجاع افعال زبان را منطبق با وضعیتهای امر به چهار دسته شامل ایستا، کنشی، پایا و لحظه ای تقسیم می کند.طبقه افعال کنشی خود به زیر طبقاتی مانند مصرفی،اجرایی، تولیدی و غیره در این دستور تقسیم می شوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مطابقت طبقه بندی افعال کنشی ارائه شده توسط ون ولین (2005) با افعال کنشی در زبان فارسی است..جهت نیل به این هدف، چارچوب نظری ون ولین (2005) برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت به این معنی که 98 فعل کنشی از مکالمات روزمره، تارنما های اینترنتی و کتب زبان فارسی استخراج گردید و در دسته بندی افعال ارائه شده توسط ون ولین قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که طبقه بندی افعال کنشی در زبان فارسی کاملا مطابق با دسته بندی ون ولین نبوده، چنان که دسته جدیدی از افعال به نام افعال حسی به طبقه بندی از پیش موجود اضافه شد و در ساخت ظرفیتی طبقات حرکتی، حرکت در حال سکون، اجرایی و استفاده یا کاربرد تغییراتی ایجاد شد.
معرفی کتاب ایران شناسی: هویّت، فرهنگ و خلقیات ایران
منبع:
گویش شناسی و فرهنگ عامه سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
165 - 176
حوزههای تخصصی:
این جستار کتاب ایران شناسی: هویت، فرهنگ و خلقیات ایرانی نوشته زاگرس زند را معرفی می کند. مطالب کتاب در شانزده گفتارِ مفصل طرح شده است و نویسنده در پایان هر گفتار از آنچه سخن رانده، خلاصه ای و نتیجه ای هرچند کوتاه، تحت عنوان حاصلِ گفتار آورده است. زند به کتاب خود ماهیت علمی و آکادمیک بخشیده و این مهم را با پرداختن به چارچوب نظری و پیشبرد مطالب با درنظر گرفتن چنین چارچوبی و توضیح نظریه در گفتار یکم کتاب پی گرفته است. نویسنده در این کتاب مبحث هویّت ملی را با دو نگاه از درون و بیرون، از دوران باستان و با جمع آوری داده از متون اوستایی، سنگ نوشته های هخامنشی، سکه ها و معماری و ادبیات پارتی دوره اشکانیان و ادبیات کتیبه ای و سنگ نوشته های ساسانیان آغاز کرده است و این مبحث را در دوره ایران پس از اسلام با تکیه بر دوران آل بویه که ایران گرایی را با تشیع و تصوف همراه با تساهل دینی پیوند زده اند طرح کرده و سپس در دوران صفویه و بعد قاجار با تکیه بر سفرنامه هایی که از نگاه دیگری نوشته شده است توضیح داده و همچنین با توضیح نگاه از درون دو نویسنده مهم در این دوران جمالزاده و بازرگان پیش گرفته است. در گفتار پایانی با نقد نگاه ایران شناسان به شرح ارکان هویت ملی و سهم هر یک پرداخته است. واژه های کلیدی: هویت، فرهنگ، خلقیات ملی، سفرنامه، ایران شناسی، خودی، دیگری
نسبت گونه های موسوم به تاتی خلخال با زبان تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیشِ رو، گونه های زبانی بخش شاهرود خلخال را که در استان اردبیل در روستاهای اسکستان، شال، درو، کرین، کلور، گیلوان و لرد رایج اند و در محل به تاتی موسوم اند با گویش های سه گانه تالشی در چند سطح زبان شناختی به صورت هم زمانی سنجیده ایم. این روستاها در غرب استان گیلان، آن سوی رشته کوه تالش جای دارند. سنجش برپایه ویژگی های آوایی، ساخت واژی، نحوی و نیز واژگانی است. داده ها افزون بر پژوهش کتابخانه های از پژوهش میدانی نیز به دست آمده است. گویش های تاتی برغم اشتراک لفظی چنان تنوع و پراکندگی دارند که در بررسی های هم زمانی نمی توان همه آنها را ذیل یک گروه یا زبان مشخص تعریف کرد. به همین خاطر زبان شناسان آنها را در دسته های مختلف طبقه بندی کرده، و در مواردی گویش های تالشی را هم به آنها افزوده اند. هدف مقاله پاسخ به این سؤال است که آیا گونه های زبانی رایج در شاهرود خلخال ذیل گویش های تالشی قابل تعریف اند یا گونه هایی مستقل اند. براساس داده های این مقاله زبان پنج روستا از هفت روستاهای بررسی شده در این مقاله؛ اسکستان، شال، درو، کلور و گیلوان را می توان ذیل تالشی جنوبی در یک دسته قرار داد اما زبان دو روستای کرین و لرد تفاوت هایی با پنج روستای دیگر شاهرود و نیز تالشی جنوبی دارد.
A Corpus Investigation of the Third-Person Singular Simple Present Tense Suffix in English as a Lingua Franca (ELF) Academic Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۱۲, No. ۱, June ۲۰۲۳
119 - 143
حوزههای تخصصی:
With the spread of English, the conception of English is currently changing into English as a Lingua Franca (ELF) worldwide. However, the form of English teaching and learning is still identified by reference to native-speaker norms. In response to the increasing use of ELF and an emergent need to describe it in various domains, the current study takes a preliminary step in linguistic analysis of the written mode of ELF. Adopting an exploratory case study, the morphological marking of third-person singular present tense main verbs, i.e., -s/es has been analyzed using the Written ELF in Academic Setting (WrELFA) corpus. The selected corpus included 82369 tokens. It was tagged by the LancsBox software, and all instances of variation were categorized into two groups: omission and addition of the suffix. The quantitative analysis revealed that most ELF writers conform to the grammatical rules of English simple-present tense, yet, there is a negligible amount (0.5%) of variation in the use of this suffix in a way that writers either drop it or overgeneralize it. Dropping the third-person singular suffix accounts for around half of the entire variety (56%), and overusing this feature accounts for the other half (44%). Moreover, through qualitative analysis, factors contributing to such variations were identified. The overall findings indicate that such minor grammatical errors shouldn't be overemphasized, as long as they do not hinder the reader's understanding. The results may contribute to constructing a framework for teaching ELF in general and English for Research Publication Purposes (ERPP) in specific.
Translation of general extenders in Persian dubbing and non-professional subtitling(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Notwithstanding the growing number of research on many aspects of audiovisual translation, cross-cultural pragmatics has remained under-investigated in audiovisual translation. The purpose of this paper is to examine the translation of general extenders—such as and stuff (like that) and or something in Persian dubbing and non-professional subtitling. Positioned at the crossroads of the pragmatics of fiction and audiovisual translation, the analysis presented in this article draws upon past research on English and Persian general extenders, as well as the models for translating general extenders. In doing so, this study follows a corpus-based approach, using both qualitative and quantitative approaches to identify translation patterns of general extenders by dubbing translators and fansubbers in Iran. A corpus of twelve English films from different genres, along with their Persian dubbing and non-professional subtitling, was compiled for the investigation. Overall findings suggest that non-professional subtitlers followed a literal and sourced-oriented approach to translation, resulting in a more direct translation of general extenders. In contrast, the dubbing team (i.e., translator and dubbing director) tended to edit out these pragmatic issues in their translations; therefore, many general extenders were deleted in the translation. This was partly because the translation for dubbing has to be synchronized, resulting in some omissions and partly because the dubbing team paid less attention to these elements. Additionally, other strategies, such as substitution or explicitation were infrequently used in both dubbing and non-professional subtitling. The paper concludes by discussing limitations and offering opportunities for future research.
مقایسه گفتمان سالمندان مبتلا به آلزایمر و سالمندان طبیعی فارسی زبان از منظر زبانی و کاربردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
253 - 287
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال مقایسه گفتمان سالمندان فارسی زبان طبیعی و مبتلا به آلزایمر فارسی زبان (در مراحل آغازین و میانی ابتلا) در سطح های زبانی و کاربردشناختی بوده است. این مقاله، پژوهشی ترکیبی بود. بخش کیفیِ مطالعه، شاملِ بررسی پرونده پزشکی بیماران، فارسی سازی آزمون های بازگویی داستان کوتاه، ضرب المثل، داستان سازی تصویر و دزدی کلوچه بود. بخش کمّی پژوهش نیز شامل اجرای آزمون های یادشده به روش شبه آزمایشی بود. به این منظور، توانایی 31 سالمند فارسی زبان مبتلا به بیماری آلزایمر در مرحله های آغازین و میانی بیماری با 31 سالمند فارسی زبان طبیعی از جنبه سطح های زبانی و کاربردشناختی مقایسه شدند. همگی این افراد تک زبانه بوده و به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. ابزارِ این پژوهش، شکل فارسی سازی شده آزمون های دزدی کلوچه، داستان سازی تصویر و ضرب المثل و نیز آزمون های بازگویی داستان کوتاه و گزینش اجباری بودند. داده ها با آمار توصیفی خلاصه شدند. همچنین، پس از تأیید طبیعی بودن توزیع داده ها توسط آزمون شاپیروویلک، با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها نشان داد بین عملکرد سالمندان بیمار مبتلا به آلزایمر و سالمندان طبیعی در سطح زبانی (شامل خطاهای دستوری، ساختاری و معنایی) و کاربردشناختی (استنباط و توانایی تشخیص تکلیف) تفاوت معناداری وجود دارد، و سالمندان مبتلا به آلزایمر عملکرد ضعیف تری داشتند. همچنین یافته های این پژوهش نشان داد که مهارت های بیانی در مراحل آغازین و میانی بیماری کمتر از مهارت های ادراکی دچار اختلال می گردد. درباره پیامدهای این یافته ها بحث می شود.
تحلیلی بر پیکره حاصل از داده های زبانی فارسی در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
117 - 136
حوزههای تخصصی:
امروزه وجود ابزارهای ارتباطی نوظهور سبب شده است که ارتباط میان گویشوران ازطریق نوشتن میسر شود. ماهیت الکترونیکی، جهانی و تعاملی این دسته از فناوری های نوظهور سبب تسهیل و افزایش سرعت در ارتباطات شده است. تعامل زبانی با به کارگیری این ابزارها و رابطه میان گفتار و نوشتار سبب می شود که گونه ای از نوشتار توسط کاربران یک زبان خلق شود، گونه ای که به نونویسی معروف است. هدف از انجام این پژوهش بررسی ویژگی های نونویسی در فارسی و طبقه بندی انواع آن براساس پیکره زبانی تهیه شده از داده های منتشرشده در شبکه های اجتماعی است. برای این هدف، داده های گردآوری شده در این پیکره براساس شیوه نگارش معیارشان، در سطوح آوایی، بن واژه ای و مقوله دستوری به صورت نیمه خودکار برچسب گذاری شده است. سپس واژه هایی که صورت نوشتاری شان متفاوت از صورت معیار است و دارای نوعی نونویسی است ازجنبه ویژگی های خط و همچنین ویژگی های زبانشناختی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل این داده ها و برچسب هایشان نشان می دهد که نونویسی در فارسی در فضای مجازی در دو سطح نگارشی و آوایی-ساخت واژی اتفاق می افتد و واژه های محتوایی بیشترین میزان نونویسی واژه ها را متحمل می شود.
Relationship between Iranian Undergraduate English Students’ Bodily-Kinesthetic Intelligence and their Grammar Knowledge(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
129 - 138
حوزههای تخصصی:
This study investigated the bodily-kinesthetic intelligence of Iranian undergraduate students in the English language and its relationship with their grammar knowledge. For this purpose, 139 male (N=46) and female (N=93) English language students aged 22 -32 years old were randomly selected as the participants. Multiple Intelligence Questionnaire (MIQ) and a grammar TOEFL test were used to evaluate the bodily-kinesthetic intelligence of the students and measure their grammar knowledge. Bodily-kinesthetic intelligence of students and its relationship with grammar knowledge was gauged using descriptive statistics and correlation analysis. The means of males and females in grammar knowledge and bodily-kinesthetic intelligence were assessed through a one-way sample t-test. The findings revealed a statistically significant relationship between the bodily-kinesthetic intelligence of the participants and their grammar knowledge. The findings also showed no remarkable differences between males and females regarding bodily-kinesthetic intelligence and grammar knowledge. The implication of the findings is that English language teachers should utilize the same effective grammar textbooks and tasks for both male and female students.
کنکاش شناختی و پیکرهای چندمعنایی فعل حسی »بوییدن« در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چند معنایی از جمله مسائلی است که، برحسب سنت مطالعات زبان شناختی،در بخش معنایی دستور و به عنوان موضوعی در بررسی هایمعنی شناختی قابل طرح است. در شرایطی که یک واحد زبانی چند معنی پیدا میکند، از حوزههای مهم بررسی چندمعنایی در رویکرد شناختی، مطالعه افعال حسی است که مربوط به عملکرد حواس پنجگانهاند. پژوهش حاضر بارویکرد معناشناسی شناختی با روش توصیفی – تحلیلی، تحلیلی بر چندمعنایی فعل »بوییدن« به عنوان یکی از افعال حسی در زبان فارسی بر مبنای دادههای پیکرهای و سایت گنجوربراساس الگوی لیکاف )1987 )ارائه میدهد. در این مرحله )202)جمله از پایگاه دادگان زبان فارسی استفاده شد که برمبنای معانی بسط یافته دسته بندی شدند. از انجا که افعال حسی حاصل تجارب فیزیکی و اجتماعی است، پایهای میشود برای درک ما از مفاهیم انتزاعی. به همین جهت ما شاهد مفاهیم گسترده فعل »بوییدن« هستیم و این شبکه معنایی میتواند در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان کاربرد داشته باشد.
بررسی ریشه شناختی و معنایی واژۀ پهلوی اشکانی تورفانی nw ̉r(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
179 - 191
حوزههای تخصصی:
واژه پهلوی اشکانی nw ̉rدر متن تورفانیM5815 IVi/29/ آمده است. آندره آس- هنینگ آن را در MMiii,b آورده اند (Durkin-Meisterernst,2004:246)این واژه را بویس در واژه نامه اش آورده است (Boyce,1975:63). دورکین – مایسترارنست نیز آن را در واژه نامه اش آورده است(Durkin‑Meisterernst,2004:246) در هیچ یک از این موردها، معنی و آوانوشت درستی برای آن داده نشده است. این جستار بر آن است تا با نویسه گردانی، آوانوشت و ترجمه سطرهای مربوطه در متن پهلوانیگ M5815 و با یاری گرفتن از گونه های واژگانی ای که در زبان پارسی می توانند دنباله این واژه باشند، آوانوشت، ریشه شناسی و معنای آن را روشن سازد؛ چراکه بسیاری از واژه های پهلوی اشکانی در زبان پارسی کاربرد دارند و واژگانی نیز هستند که در پارسی میانه و پهلوی اشکانی یکسان به کاررفته اند؛ چراکه ریشه ای مشترک دارند. در پایان چنین نتیجه گیری شده است که واژه موردنظر را می توان از پیشوند ni- و ریشه par دانشت.
نماد شناسی اسب بالدار در ایران باستان (مطالعه موردی مهری از موزه بوعلی سینای همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نقوش به جا مانده بر مهرهای ساسانی نقش اسب بالدار است که پیشینه آن در ایران بسیار قدیمی تر از دوران ساسانی است و به قرن 10 یا 9 ق.م برمی گردد. در ابتدا تصویر اسب بالدار را نشان از مرکبی برای حمل روح درگذشتگان می دانستند که مفهوم آن به مرور زمان تغییر و جنبه اسطوره ای می یابد. وجه اشتراک افسانه های متفاوت درباره خلقت این موجود ترکیبی در تمدن های مختلف، ارتباط اسب بالدار با عالم ماورایی و ایزدان است. علیرغم تفاوت ها در افسانه های پیدایش اسب بالدار اما در آثار مختلف هنری، شباهت های زیادی وجود دارد. نقش اسب بالدار پشت سکه های یونانی، رومی و بعضی از سکه های اشکانی و روی مهرهای ساسانی آمده است. در ایران اسب بالدار به عنوان یکی از جلوه های ایزدان تیشتر و بهرام و به عنوان حمل کننده گردونه مهر در دین زردشتی بوده است. پرسش های این پژوهش عباتند از : تاثیر ایران در انتقال درون مایه اسب بالدار چیست؟ ارتباط میان نقش اسب بالدار با باورهای دینی و اساطیری چیست؟ بر اساس فرضیه این پژوهش اسب بالدار از ایران به تمدن های همسایه راه پیدا کرد و در دوره ساسانیان، نقش آن بیشتر بر روی مهرها و گاهی بر روی پارچه ها و ظروف استفاده شد که تاثیر باورهای دینی بر هنر را نشان می دهد. مطالعات انجام شده بر مهرهای کتیبه داری که حاوی نقش اسب بالدار هستند، حاکی از آن است که نقش این اسب بر روی مهرهای موبدان کاربرد بیشتری داشته است. پژوهش فوق به روش تاریخی- توصیفی وبه شیوه گردآوری مطالب کتابخانه ای انجام شده است.
Process types in Persian-speaking aphasic discourse: a systemic functional approach
حوزههای تخصصی:
This research explores the verbs used in aphasic spoken data by using Hallidayan systemic functional linguistic framework and compares them with the type of verbs used by healthy subjects. Persian aphasia test was used to recruit eight right-handed aphasic patients (mean age of 57.5 years) based on convenient sampling, and there was also another control group of six healthy participants (mean age of 52.2±2.04 years). They were interviewed orally and the process types in each group were determined and compared. These processes were compared to each other by using descriptive statistics characteristics such as the mean and standard deviations of the processes. In order to study descriptive results more precisely, statistical inference was used and ‘test for comparing two binominal populations’ was implemented to analyze differences of the process proportions between two groups. Results showed that aphasics significantly used more material processes than normal individuals (p=0.021); on the other hand, aphasics significantly used less relational (p=0.012) and behavioral (p=0.018) processes than normal individuals. There could be seen no significant differences for the use of mental, verbal, and existential processes between the two groups (p>0.05). Relying more on some processes and less on some others in aphasics implies the linguistic areas where they have more problems with and suggests where they base their speech in the process of recovering linguistic abilities. These findings has implications for both linguists and language pathologists.
An Evidence-based Review of Test de Connaissance du Français (TCF): A French Competency Test for Non-native Speakers of French(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Test de Connaissance du Français (TCF), a French knowledge test for any non-native speakers of French, is an official language exam for the certificate of proficiency in French designed by France Éducation international (FIE) and accredited by le Ministère Français de l’Éducation Nationale, de la Jeunesse et des Sports (French Ministry of National Education, Youth and Sports). To meet the need triggered by American TOEFL and British IELTS, TCF was created in 2001 by FIE (formerly Centre International d'études Pédagogiques) and has been administrated in more than 120 countries by more than 700 centers around the world and has served for more than 2,000,000 candidates by the year 2022 for personal, academic or professional purposes (France Éducation International, n.d.). The increasing number of French learners worldwide and the growth of popularity French enjoyed give rise to the need of more reviews of test fairness and usefulness on recognized French competence tests such as TCF. However, unlike the large number of assessment practices focusing on English language testing, only a few studies available show awareness about the assessment on world languages other than English. With the hope to enrich the body of research in the field of language testing and to expand the scope of assessment on world languages, this review aims at examining the overall usefulness and fairness of TCF using Kunnan’s (2018) most recent theoretical framework of test fairness and justice. As a result, our review shows that TCF test developers have made great efforts on addressing core issues of validity, reliability, and authenticity, while there might be room for improvement to provide more meaningful and useful information to all stakeholders.
تبیین استعاره های هستی شناختی و ساختاری مفهوم «دنیا» در اشعار سعدی و پروین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
99 - 129
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریه استعاره مفهومی، نظام مفهومی در ذهن انسان ماهیتی استعاری دارد و استعاره ها، پایه های اصلی انتقال مفاهیم انتزاعی هستند. در پژوهش پیشِ رو، مسئله اصلی آن است که با بررسی استعاره های هستی شناختی و ساختاری «دنیا» در قصیده ها و قطعه های سعدی و پروین، در یابیم تفاوت ها و شباهت های آن ها چگونه است؟ هدف اصلی مقاله حاضر آن است که به درک این مسئله بپردازیم که مفهوم سازی دنیا، دیدگاه غالب این دو شاعر نسبت به دنیا را چگونه بازنمایی می کند. پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. یافته های به دست آمده از بررسی داده ها نشان می دهد فراوانی رخداد استعاره های مفهومی هستی شناختی در اشعار هر دو شاعر بیش از فراوانی رخداد استعاره های ساختاری است. استعاره هستی شناختی «دنیا شیء است» در اشعار سعدی و «دنیا انسان است» در اشعار پروین از فراوانی بالایی برخوردار است. استعاره های ساختاری «دنیا ساختمان است»، «دنیا سفر است»، «دنیا مزرعه است»، «دنیا دریاست»، «دنیا اقتصاد و تجارت است» و «دنیا جنگ است» در شعر هر دو شاعر یافت شد. هر دو شاعر با بهره گیری از استعاره های هستی شناختی «دنیا» کوشیده اند مخاطب را در درک موقعیتی که در دنیا دارد، راهنمایی کنند و با تکیه بر استعاره های ساختاری «دنیا» او را وادار به پذیرش دیدگاهی خاص نسبت به مفهوم دنیا و رفتارکردن بر اساس آن دید گاه کنند. بر اساس یافته ها هر دو شاعر، دنیا و وابستگی های آن را به دلایلی چون ناپایداری و فناپذیری، شایسته دلبستگی ندانسته اند. روی هم رفته، بدون توجه به جنبه آماری، کاربرد انواع استعاره های هستی شناختی و ساختاری در قصیده ها و قطعه های هر دو شاعر نمایانگر تشابه دیدگاه غالب آن ها در زمینه مفهوم سازی دنیا است.
طراحی و هنجاریابی پرسشنامه انرژی معلّم: گامی به سوی فرادلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه انرژی معلّم در پرتو مفهوم «فرادلی» است. بدین منظور، ابتدا مدرّسان به 5 دسته انرژی آفرین، انرژی افزا، انرژی ده، انرژی کاه و انرژی کُش طبقه بندی شدند. سپس براساس آن، مقیاسی متشکل از 30 گویه طراحی شد و جهت سنجش و اعتباریابی آن، با انتشار برخط و نمونه گیری در دسترس، 283 زبان آموز (170 زن و 113 مرد) با رده سنی 15 تا 51 سال به پرسشنامه پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. نتایج نشان داد به نظر می رسد این مقیاس به دلیل شباهت گویه ها و عدم تمایز سطوح توسّط زبان آموزان از روایی مطلوب را ندارد؛ بنابراین مقیاس به 12 گویه در دو سازه کلّی انرژی افزایی و انرژی کاهی تقلیل یافت و مجدد مدل سازی «SEM» اعمال شد که مدل دوم به لحاظ روایی و پایایی در سطح مطلوبی بود. در پایان نتایج مورد بحث و بررسی قرار گرفت و پیشنهادهایی برای پژوهشگران و مدرّسان ارائه شد.
نظام شناختیِ مفهوم ترس در فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
187 - 212
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، استعاره شناختی را به عنوان ابزاری مؤثر برای تحلیل زبان که یکی از نمودهای ذهن است، به کار می گیریم. در استعاره شناختی، بخشی از ویژگی های یک مفهوم فیزیکی بر بخشی از ویژگی های یک مفهوم انتزاعی تر منطبق می گردد و زمینه درک و بیان آن را فراهم می سازد. روش انجام این پژوهش، تحلیلی- معناشناختی است و مفهوم ترس در چارچوب نظریه اصلاح شده کوچش (Kövecses, 2020) مورد بررسی قرار می گیرد. وی بر این باور است که بسیاری از استعاره ها بر مبنای ملاحظات فرهنگی پدید می آیند و نه لزوماً بر اساس تجارب جسمانی مانند عامل ترس، تصور کردنِ بسیاری از پدیده ها و رویدادهایی که بدیُمن انگاشته شده اند. اهمیت پژوهش حاضر، شناساییِ نظام شناختیِ عبارت های گسترده و به ظاهر پراکنده متضمنِ مفهوم ترس است و سعی برآن بوده که نظم نهفته در پسِ ده ها عبارت، در ساختار به هم مرتبطِ شناختی، توصیف گردد. بررسی منتخبی از رایج ترین عبارت های شناختیِ زبان های فارسی و عربی ، نشان می دهد که بسیاری از جنبه های مفهوم ترس در این دو زبان، مشترک و برخی دیگر مختلف است. داده های فرهنگ بنیاد این پژوهش، عمدتاً جزء استعاره های متجانس اند؛ یعنی هر دو زبان از استعاره های مشترک در سطح عام استفاده نموده، سپس اطلاعات شناختی فرهنگی خود را به آن افزوده و استعاره های خاص زبانی به وجود آورده اند. برای نمونه، استعاره «ترس، انجماد سیال درون ظرف است» در زبان عربی، استعاره عامِ (ترس سرما است) را انتخاب و عبارت فرهنگ بنیادِ (خوف یجمد الدم فی العروق) را به وجود آورده است، در حالی که در فارسی غالبا انجماد خود ظرف است که نمود زبانی دارد (تنم یخ کرد).