فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
زبان ها از ابزار حالت نمائی و مطابقه بهره می برند تا مفعول ها را نشان دار کنند. پژوهش حاضر صرفاً ابزار مطابقه را به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی در کردی کلهری بررسی می نماید. برای انجام این کار، رویکرد نقش گرایانه ساخت اطلاع به عنوان چارچوب نظری پژوهش به دیگر رویکردها ترجیح داده شد (لامبرکت، 1994 و 2000؛ دالریمپل و نیکولاوا، 2010؛ نیکولاوا، 2001). پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده ها به شیوه میدانی و با ابزار مصاحبه، مشاهده و مشاوره با منابع معتبر کتابخانه ای استخراج شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در کردی کلهری مطابقه مفعولی به عنوان جلوه ای از مفعول نمائی افتراقی با مفعول هائی که دارای برجستگی کلامی باشند و مصداق آنها قبلاً در کلام آمده باشد انجام می گیرد. این مطابقه از لحاظ شخص و شمار است که به وسیله گروهی از پی بست های مفعولی که بر روی فعل ظاهر می شوند صورت می گیرد. نتیجه دیگر این که ساخت اطلاع برای مطابقه فاعلی عامل تأثیرگذار قلمداد نمی شود. همچنین، نتایج نشان می دهند که مفعول غیرمستقیم و افزوده ها نمی توانند محرک یا مبنای مطابقه باشند، حتی اگر مبتدائی باشند. نهایتاً، این که اگر مفعول (و یا فاعل) مبتدائی باشند، هم می توان آنها را حذف کرد و هم می توان به جایگاه پسافعلی منتقل کرد.
تحلیل روایت موسی(ع) و سامری بر پایه نشانه معناشناسی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تحلیل روایت موسی (ع) و سامری در چارچوب نشانه معناشناسی گفتمانی با استفاده از الگوی کنشی گرمس و معناهای محوری ، با توجه به مربع معناشناختی در ژرف ساخت روایت و انواع نظام های گفتمانی به کار رفته در تولید گفتمان روایی بحث و بررسی شد. این تحقیق با رویکرد توصیفی تحلیلی در پی آن است تا با تحلیل روایت موسی (ع) و سامری، بر اساس نظریۀ نشانه معناشناسی گرمس، ضمن کشف انواع نظام های گفتمانی حاکم بر این روایت، الگوی کنشی موجود در آن را مشخص و معانی محوری در ژرف ساخت این روایت را به منظور فهم شیوۀ گفتمان سازی قرآن دریابد. نتایج به دست آمده نشان خواهد داد، هستۀ مرکزیِ این روایت مبتنی بر دو نظام کنشی و شوشی به دنبال اثبات گفتمان هدایت و نفی گفتمان بت پرستی است. به علاوه، تحلیل ها نشان می دهند روند پیوست قوم به ابژۀ ارزشی، ابتدا با گفتمانی تجویزی شکل می گیرد و سپس این گفتمان تجویزی به شکل گیری شوش در وجود کنشگر و نهایتاً توانش و پیوست قوم به گفتمان هدایت منجر می شود؛ اما در گفتمان، ضلالت روند با نظامی شوشی در درون کنشگر آغاز شده است و این شوش تبدیل به کنش و گسست قوم از ابژۀ ارزشی می شود که این امر حاکی از ساز و کار تولید معنا در دو خط متضاد، بر اساس نظام های گفتمانی است.
Investigating Noticing in Narrative Writing Tasks and its Effect on EFL Learners’ Writing Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۸ , N. ۳ , ۲۰۱۹
365 - 382
حوزه های تخصصی:
The practice of ‘writing to learn’ has been propounded as fast-tracking the dynamic process of noticing problems in L2 writing. However, a marked melioration in learners’ attempted output requires a form of corrective feedback, among which modeling has proven to bear vigorous input enhancement effects. The present study attempted to inspect what EFL learners notice throughout their own output and exposure to model texts and how this noticing acts upon their short-term and long-term writing performance. In a repeated measure quasi-experimental design, the performance of 43 Iranian EFL learners on narrative writing tasks was collected upon pre-test, post-test, and delayed post-test. The participants indicated their noticing of linguistic problems through note-taking during the writing task followed by the exposure to two model texts and two revisions of the original writing, immediately, and two months later. The type of linguistic features noticed was studied through qualitative analysis. Paired-samples t-tests were conducted to compare students' accuracy performance before and after noticing. The results indicated that learners’ grammatical accuracy was improved by noticing. As to the nature of incorporated features, learners' noticing played a prompting role in the effectiveness of models since learners retained those lexical and grammatical features compatible with their own noticing. It is argued that the participants' engagement in output activity has increased their awareness of the required linguistic features, facilitating their noticing of those features through exposure to positive feedback. The findings provide further evidence for the constructive role of output in language learning.
ماریا آیوازیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستیابی به مهارت بیان شفاهی بدون نیاز به دانش صریح زبانی: بر اساس یک روش آموزش زبان با عنوان رویکرد عصب زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلود ژرمن و یوان نِتِن در سال ۱۹۹۷ در کانادا، با تکیه بر علوم اعصاب و نظریه عصب شناسی زبان و نظریه عصب زبان شنا سی در دوزبانگی میشل پارادی، روش نوینی در حوزه یاددهی/ یادگیری زبان خارجی با نام رویکرد عصب زبان شناختی ابداع کردند. این روش پس از کسب موفقیت در کانادا از سال 2011 تاکنون در کشور های دیگر نظیر چین، ژاپن، اسپانیا و فرانسه کاربرد یافت. بر اساس این رویکرد، یادگیری قواعد دستوری در ابتدای یادگیری سبب کندی و یا اختلال در مهارت بیان شفاهی می شود. از این رو، در این رویکرد اولویت اصلی کسب مهارت بیان شفاهی در زبان آموزان بدون فراگیری قواعد دستوری است. در این مقاله که مبتنی بر روش تحقیق توصیفی تحلیلی است ضمن معرفی رویکرد مذکور در پی پاسخ به این پرسش هستیم: چگونه مهارت بیان شفاهی بدون فراگیری دانش صریح (قواعد دستوری) در این رویکرد شکل می گیرد؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش، فرایند یادگیری زبان خارجی طبق رویکرد مذکور بررسی می شود. پرسش دیگر این تحقیق این است که رویکرد عصب زبان شناختی زبان تا چه اندازه می تواند در کسب مهارت بیان شفاهی در زبان فرانسه نزد زبان آموزان ایرانی مؤثر باشد؟ برای یافتن پاسخ، یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش انتخاب شد. مطالعه تجربی مقایسه ای (تحلیل کمی) و نظرسنجی ( تحلیل کیفی) انجام گرفت. بر اساس نتایج این تحقیق، زبان آموزانی که با رویکرد مذکور زبان فرانسه را یاد گرفته اند، نتایج بهتری از نظر میزان دقت در بیان شفاهی کسب می کنند، حین مکالمه اشتباهات زبانی کمتری را مرتکب می شوند و خود تصحیحی نیز در میان این زبان آموزان بسیار زیاد است.
التقای واکه ها و رفع آن در کردی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار پیش رو نویسندگان به روش توصیفی - تحلیلی پدیده التقای واکه ها و راهکارهای اصلاح آن را در کردی میانی بررسی و داده های گردآوری شده پژوهش را در چهارچوب نظریه واج شناسی بهینگی تحلیل کرده اند. تحلیل داده ها که مشتمل بر حدود هشتاد کلمه ساده، صرفی و ترکیبی است، نشان داد که معمول ترین راهکاری که گویشوارن کردی میانی به این منظور به کار می برند، فرایند غلت سازی است. افزون بر غلت سازی، فرایند حذف واکه نیز تنها در مواردی که دو واکه افتاده در مجاورت هم واقع می شوند، به دلیل غیر مجازبودن غلت سازی از واکه های افتاده، استفاده می شود. درنهایت، محدودیت های حاکم بر غلت سازی به صورت *OCP » IDENT-F(ROUND) » IDENT و محدویت های حاکم بر حذف نیز به صورت*OCP » GF(+LOW), M.MAX » IDENT تعیین و مرتبه بندی شدند
چندمعنایی و روند دستوری شدگی حرف اضافه «با» بر اساس تحلیل مؤلفه ای معنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر پژوهشی بنیادی در حوزه معنی شناسی، در چارچوب تحلیل مؤلفه ای معنی، با رویکردی درزمانی است. صورت های واژگانی و نقش های معنایی «با» از منابع تاریخی و کتاب های دستور زبان فارسی و نیز فرهنگ هشت جلدی سخن استخراج و تحلیل شده اند. در این پژوهش معانی «با»، روابط این معانی با یکدیگر، مؤلفه معنایی اصلی و روند دستوری شدگی آن بررسی می شود. مسئله دیگر، توجیه روند دستوری شدگی «با» با استناد به چند معنایی آن است. حرف اضافه «با» بازمانده * upāka- دوره باستان است. upāka- در سنسکریت به معنی «مجاور و نزدیک» بوده است و مؤلفه معنایی «همراهی» را در بر داشته است. در فارسی میانه به abāg بدل شده که هم کارکرد حرف اضافه را داشته و هم با افزوده شدن پسوند، اسم abāgīh به معنی «همراهی» و فعل abāgēn-/abāgēnīd «همراهی کردن و همراه کردن» ساخته شده است. در این مقاله، چندمعناییِ «با» با توجه به معنی اصلی آن و با تکیه بر الگوی انتقال مفهومی بررسی شده است. پرسش هایی که نگارندگان در پی پاسخ به آن ها بوده اند عبارت اند از: معنی و کارکرد اولیه «با» چه بوده است و روند دستوری شدگی آن چگونه و در چند مرحله طی شده است ؟ کدام معانی این واژه برگرفته از معنی اولیه آن هستند؟ کدام مؤلفه معنایی معانی گوناگون «با» را به هم پیوند می دهد و سبب ارتباط این معانی با هم شده است؟ بررسی ها نشان دادند این حرف اضافه در تحولات زبان فارسی، دو مرحله دستوری شدگی را طی کرده است: نخست اسم به حرف اضافه بدل شده و بر همراهی دلالت کرده و سپس در مرحله بعد کارکردهای دیگری یافته و نقش های معنایی خاستگاه و مفاهیم مشتق از آن را رمزگذاری کرده است. نگارندگان در مجموع، شانزده نقش معنایی برای حرف اضافه «با» شناسایی کردند و نقش های معنایی را در دو گروه قرار داده اند: گروه نخست، نقش هایی که حاصل گسترش معنای اولیه آن، یعنی همراهی اند و مفهوم سازی «شخص» را در سطح نخست استعاره های مقوله ای هاینه نشان می دهند. گروه دوم معانی حاصل دستوری شدگی ثانویه «با» هستند و مفهوم سازی «شیء» و «فعالیت/ فرایند» را در استعاره های مقوله ای نشان می دهند.
بررسی تاثیر فرایندهای واجی بر وام واژه های انگلیسی در فارسی: بررسی رمان بادبادک باز اثر خالد حسینی
منبع:
رخسار زبان سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۱
۱۳۹-۱۲۷
حوزه های تخصصی:
مبانی اصطلاح شناسی فرهنگی و کاربرد آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کارکردها و فراوانیِ ارتباط های غیر کلامی در رمان «چشم هایش» نوشته بزرگ علوی
منبع:
رخسار زبان سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
۸۶-۶۱
حوزه های تخصصی:
Translating Legal Texts: Adequacy or Acceptability? Implications for Teaching Legal Translation
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۴, No. ۱, October ۲۰۱۹
1 - 16
حوزه های تخصصی:
Translation is almost always conducted within a certain socio-cultural framework with its particular ideology. In the present study, the application of various shift types in two legal translations was examined to show how socio-cultural and ideological inclinations of the translator affect adequacy and acceptability in translation. Two legal texts in English (the Geneva Interim Agreement and NPT) and their Persian translations released by IRI’s Ministry of Foreign Affairs formed the corpus of the study. The analysis of the translations indicated the lack of ideological and cultural shifts and the presence of structural and stylistic shifts. Legal texts are highly sensitive and need the utmost precision in their translation. These requirements could make ideological and cultural shifts out of the question in legal translation. The results, therefore, suggest that in legal translation training, attention should be devoted to structural and stylistic shifts. As for the adequacy and acceptability, it was also observed that translated texts cannot be totally adequate or totally acceptable; the poles of adequacy and acceptability are on a continuum, and translators move between these two extremes.
بررسی جامعه شناختی تنوع گویش گیلکی در مقایسه با زبان فارسی
منبع:
رخسار زبان سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
۱۴۰-۱۱۷
حوزه های تخصصی:
Possible Selves as Correlates of EFL Teachers’ Self-Efficacy and Students’ Achievement
حوزه های تخصصی:
The present study was intended to investigate possible relationships of the development of EFL teachers’ possible selves with teacher efficacy and students’ achievement. Eighty seven teachers were selected through convenience sampling from different Language Institutes participated in this study and filled in EFL teachers’ Possible Selves Development Questionnaire as well as Teacher Self-Efficacy Scale (TSES). The participants were also requested to specify the mean scores of the achievement tests they administered to their students in the previous terms. The results of data analyses indicated significant relationships of teachers’ possible selves development with their self-efficacy and students’ achievement. To investigate which components of possible selves might have more predictive power in predicting teacher’s self-efficacy and students’ achievement, the researchers employed regression analysis. The four subscales of possible selves – ideal, ought-to, actual, and feared selves- were found to be good predictors of teacher self-efficacy and only three subscales of possible selves including ideal, ought-to, and actual selves were strongly correlated with students’ achievement. The researchers concluded by suggesting that a sense of self-efficacy as well as a concern for students’ achievement as two main senses of selves should be incorporated into the possible selves of EFL teachers through implementing specific pre-service as well as in-service teacher education programs.
بررسی استعاره قدرت و دانش در نمایشنامه کارنامه بندار بیدخش
منبع:
رخسار زبان سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸
۳۹-۲۵
حوزه های تخصصی:
نام شناسی حیوانات در قرآن کریم: کاربرد واژه های شتر و خوک در آیات مکرمه
منبع:
پازند سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۶ و ۵۷
97 - 109
حوزه های تخصصی:
از دید انسان موحد، اجزای جهان هستی جلوه هایی از قدرت، حکمت و جمال الهی اند، از این رو، حیوانات مختلف با گستردگی و تنوع اعجاب آور، همگی نشانه ها و آیات آفرینش الهی محسوب می شوند. بنابراین، از جمله ویژگی های قرآن کریم کاربرد کلمات معمول و مأنوس همچون اسامی جانوران و حیوانات است. کاربرد نام ۴۰ حیوان در بیش از ۱۹۰ آیه و نامگذاری برخی سوره ها بدین نام ها، بیانگر اهمیت کاربرد این دسته از نام ها در قرآن است. اما در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، از میان این حیوانات شتر و خوک بررسی می شود. هدف از این بررسی، عوامل کاربرد شتر و خوک در آیات حاوی نام آن دو به لحاظ دلالت معنایی و موضوعیت است. بدین منظور پس از استخراج کلیه آیاتی که نام آن حیوانات در آنها اشاره شده بود، دلالت معنایی و موضوعیت این آیات بررسی می شود. همان طوری که نتایج تحلیل داده، نشان می دهد، شتر به همان اندازه که در قرآن و اعراب از جایگاه ویژه ای برخوردار بود و به دفعات با نام های مختلف از این حیوان در قرآن کریم اشاره شده است، در مقابل از خوک به پلیدی و نجاست با یک نام «الخنزیر» یاد شده است.
On the Relationship Between Iranian EFL Teachers' Quality of Work Life and Their Teaching Efficacy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The review of the literature indicates EFL teachers’ sense of efficacy has been influenced by cognitive and affective factors. Socio-economic factors may also influence EFL teachers’ sense of efficacy directly and their teaching effectiveness indirectly. One of the socioeconomic variables is the quality of work life (QWL). This study was an attempt to investigate the relationship between EFL teachers’ quality of work life and their teaching efficacy. Ninety High school English teachers from Sistan and Baluchestan were selected. The data of the study were collected through two adapted instruments and analyzed through Pearson correlation and linear regression analysis. The results of the study showed that Iranian EFL teachers perceived themselves as having a good level of teaching efficacy. The results also showed that there was a significant correlation between all dimensions of QWL and teachers’ teaching efficacy except for “adequate and fair compensation” is significant at a P value of 0.05, but only one dimension of QWL could predict teachers’ teaching efficacy. Therefore, it could be strongly argued that teachers’ QWL is not the only influential factor in teaching efficacy.
تأثیر زبان فارسی و تصوف ایرانی بر سروده های فکیر لَلان شاه
حوزه های تخصصی:
فکیر لَلان شاه غزل سرایی نامدار و مشهور در زمینه ی موسیقی بنگلادشی است. درحدود ده هزار غزل از ترانه های عامیانه ی وی به طور شفاهی گردآوری شده اند که فقط هزاروصد ترانه تاکنون به دست ما رسیده است. استنباط های متفاوتی از دیدگاه های مذهبی لَلان شاه وجود دارد؛ وی اشعاری درباره ی عشق، برابری و تصوف سروده است. زمانی که او در سرزمین بنگال چشم به جهان گشود، سراسر منطقه ی شبه قاره مستعمره ی امپریالیسم دولت انگلیس بود. زبان فارسی در شبه قاره ی هند بیش از شش صد سال رواج داشت و به ویژه در دوره ی مغول به عنوان زبان رسمی استفاده می شد. از آن زمان، زبان وادبیات فارسی، فرهنگ ورسوم ایرانی با زبان وادبیات و فرهنگ و رسوم بنگالی مخلوط شد که تأثیر شگرفی بر ادبیات بنگالی گذاشت. بسیاری از شاعران بنگلادشی از عناصر و واژه های فارسی در ادبیات خود بهره جستند. آن ها همچنین کتاب هایی به زبان فارسی چاپ کردند که نسخه های خطی آن ها را می توان امروزه در این منطقه پیدا کرد. به همین ترتیب، سروده های صوفیانه و ترانه های عامیانه ی لَلان شاه در ایران نیز یافت می شوند و ایرانیان نیز از عناصر و واژه های فارسی اشعار او بهره مند شده اند. در این جستار، درباره ی تأثیر زبان فارسی و تصوف ایرانی بر سروده های این شاعر بحث خواهیم کرد.
نحو لسانیات معرفیه نقدیه؟
حوزه های تخصصی:
تتساءل هذه المقاله عن وجود أساسیات یتقاسمها کل من اللسانیات المعرفیه والتحلیل النقدی للخطاب، کما تبحث إمکانیه التوفیق بینهما. یمکن للتحلیل النقدی للخطاب أن یجعل اللسانیات أکثر وعیا بخصوصیتها، مع توجیهها بشکل أکبر نحو السیاق الاجتماعی، لتقوی بذلک توجها تحلیلیا للمعنى مرتبطا بالسیاق. کما یمکن لنماذج اللسانیات المعرفیه أن تمنح للتحلیل النقدی للخطاب أدوات من أجل منح الصبغه النظریه للمفاهیم التحلیلیه من قبیل التمثیلات الاستعاریه والسیاق. علاوه على ذلک، یمکن أن یکون التولیف بین التخصصین أمرا ممکنا إذا ما تقاسما میدانا معینا. فالتوافق الممکن ینبغی أن یُجرى فی المجال الذی تتجسد فیه أوجه التضارب النظری.
“Through-Produced” Multiple Questions in Tagalog-English Faculty Meetings: Setting the Agenda Dimension of Questions
حوزه های تخصصی:
This study describes the sequential pattern of “through-produced” multiple questions using Conversation Analysis that sets the agenda dimension of questions, and the academic conditions that advance its use during turns at talk from five faculty meetings. Results show that a. No first-pair of the “through-produced” questions has been answered; b. the answers to the second-pair questions are achieved through paraphrases, clarifications, keyword repetitions, and circuitous rephrasing until the hearer conforms with the agenda set; c. The subordinates frame their default identities with lower epistemic knowledge, and d. “Through-produced” multiple questions can be a manifestation of Chair’s power. Implications and recommendations for cross-linguistic comparisons are offered to generalize the findings beyond the specific domain of the meeting.
طرح روش تحقیق جهت کاربست نظریه استدلال تولمین در سبک شناسی، تحلیل گفتمان، و زبان شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار درونی استدلال، به لحاظ سنتی، از یک یا چند مقدمه، یک یا چند برهان یا روش استقرایی و تنها یک نتیجه (ادعا) تشکیل می شود؛ مباحثه استدلالی، معمولاً با طرح داده هایی درست یا غلط آغاز می شود، و با ارائه دلیل و برهان اوج می گیرد و به نتیجه گیری یا ادعا، ختم می شود. در این فرایند دست کم دو نفر مخالف و موافق نتیجه گیری ها درگیرند که تلاش می کنند بر دیگری فائق آیند. تولمین با ملاحظه این فرایند استدلالی و مداقه در نظریه پردازی فلاسفه نسبی گرا و مطلق گرا در این خصوص، به ارائه مدلی شش مؤلفه ای دست یازید که از برخی جنبه ها مطلق گرا و از برخی دیگر نسبی گرایانه است. در مدل او، استدلال دارای اجزای ادعا، برهان، داده های حقیقی، شاخص های قطعیت، پشتوانه، و ردیه است که سه مورد اول، لازم، و سه مورد آخر، اختیاری هستند. با گذر زمان، زمزمه های ظرفیت کاربرد این مدل در مسائل زبان شناختی و تحلیل گفتمانی به گوش رسید. در همین راستا، با توجه به فقدان روش تحقیقی سامان یافته در این زمینه، در پژوهش حاضر با طراحی چند هدف و سؤال پژوهشی، روش تحقیقی پیشنهاد شد تا بتوان از توان تحلیلی مدل تولمین در حوزه های سبک شناسی، زبان شناسی حقوقی و تحلیل گفتمان بهره گرفت. هدف اصلیِ روش تحقیق پیشنهادی «شناخت سبک استدلال ورزی نویسنده منتخب در اثری گزیده از او» است که به تبع آن، دارای 5 پرسش پژوهشی است. کاربستِ این روش روی سه متن از ژانرهای مختلف نشان داده شد که عبارت اند از شعری از اعتصامی با عنوان «فرشته انس»، نمونه ای از لوایح دفاعی، و سخنرانی سیاسی ترامپ در باب سیاست خارجی امریکا پیش از انتخاب به ریاست جمهوری.