فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۰۸۳ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
۱۰۳-۸۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوع بیماری کووید-19، پذیرش های غیرضروری بیمارستان ها را لغو کرد. ازاین رو، بیمارستان ها با پیامدهای اقتصادی روبرو شدند. در این زمینه، این پژوهش به بررسی تأثیر همه گیری ویروس کووید-19 بر درآمد اختصاصی یکی از بیمارستان های شهر تهران پرداخته است. روش ها: این مطالعه، از انواع مطالعات سری زمانی است. در این مطالعه ی سری زمانی درآمد ماهانه ی کلیه خدمات ارائه شده در یکی از بیمارستان های شهر تهران به صورت سرشماری در دو گروه قبل (از اسفند 1397 تا بهمن 1398) و حین شیوع کووید-19 (از اسفند 1398 تا اسفند 1399)، جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزار ای-ویوز انجام شد. برای تشخیص وجود یا عدم وجود شکست ساختاری در سری های زمانی مورد مطالعه از آزمون چاو استفاده شد. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد شیوع کووید-19، درآمد همه ی خدمات بیمارستان را کاهش داد. معناداری ضریب رگرسیون و ضریب منفی متغیر دوره کووید-19 ، به وجود رابطه ای منفی بین درآمد کل بیمارستان با شیوع دوره کووید-19 دلالت دارد. درآمد دستگاه آزمایشگاه و دستگاه داخلی بعد از شیوع کووید-19 نسبت به سال قبل به میزان 50 درصد کاهش یافت و در ادامه، این فاصله به 20 درصد تقلیل یافت. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد در همه گیری کووید-19 با تغییر اولویت های پذیرش و کاهش مراجعات به دلیل ترس از ابتلا، بیمارستان با شوک های مالی روبرو شد. از این رو، پیشنهاد می شود مدیران بیمارستان جهت آموزش نیروها، ارتقاء بهره وری خدمات، کاهش هزینه ها و استفاده ی بهینه از منابع بالقوه ی مالی و نیروهای انسانی در دوران آرامش اقدام نمایند.
سیستم پیش بینی زردی نوزادان بر اساس الگوریتم ماشین بردار پشتیبان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زردی یکی از مشکلات شایع دوران نوزادی است که حدود 60 درصد از نوزادان رسیده و 80 درصد از نوزادان نارس در هفته اول زندگی به آن مبتلا می شوند. مطالعه حاضر، به منظور ایجاد سیستمی برای پیش بینی زردی نوزادان در 24 تا 72 ساعت اول پس از تولد با بکارگیری الگوریتم ماشین بردار پشتیبان انجام شد. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی -توسعه ای بود که با روش کمی انجام شد. ابتدا بر اساس بررسی متون، پرسشنامه ای حاوی عوامل مؤثر در پیش بینی زردی نوزادان طراحی شد. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شد و عواملی در مدل لحاظ شد که حداقل 50 درصد از متخصصان آن را ضروری تشخیص دادند. سپس، داده های 1178 نوزاد متولدشده در بیمارستان لولاگر تهران از پرونده زایمان استخراج شد و جهت پیش بینی زردی نوزادان، از چندین الگوریتم یادگیری ماشین استفاده شد که در این میان با توجه به نتایج حاصله جهت مدلسازی نهایی، الگوریتم ماشین بردار پشتیبان استفاده و با سنجه های مختلف ارزیابی گردید. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی با الگوریتم SVMبه دلیل ایجاد فاصله بین کلاس ها به عنوان بهترین خروجی انتخاب شد. بنابراین، مدل نهایی الگوریتم SVM با استفاده از هسته گوسی و با سیگمای 1/2360605 ایجاد شد که 30 درصد از نمونه ها (354 مورد) آزمون شدند و از این تعداد 321 مورد به درستی پیش بینی شد. در این مدلسازی سنجه های دقت، سطح زیر نمودار ROC و معیار F1 به ترتیب 92/7 درصد، 93 درصد و 88 درصد بدست آمد. نتیجه گیری: استفاده از SVM در ایجاد سیستم پیش بینی زردی نوزادان می تواند به پزشکان در پیش بینی به موقع زردی نوزادان کمک نماید و امکان انجام اقدامات پیشگیری و جلوگیری از خطرات احتمالی ناشی از زردی نوزادان را فراهم نماید.
طراحی سیستم تصمیم یار هوشمند کارشناسی خرید ملزومات پزشکی بر پایه فنون فازی و شبکه های عصبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
۱۲۴-۱۰۴
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زنجیره های تامین تجهیزات و ملزومات پزشکی در مراکز بهداشتی و درمانی بسیار پیچیده، متنوع و پویا هستند و این پیچیدگی، انتخاب و خرید بهینه را به امری تخصصی و چالش برانگیز تبدیل نموده است. لذا این پژوهش به طراحی سیستم تصمیم یار هوشمندی جهت پشتیبانی از فرایند کارشناسی خرید ملزومات پزشکی پرداخته است. روش ها: مطالعه حاضر توسعه ای-کاربردی و با روش توصیفی-پیمایشی است. در این پژوهش، بر مبنای هوش مصنوعی و با مجموعه های فازی و شبکه های عصبی، نحوه تصمیم گیری کارشناسان خرید ملزومات پزشکی در نرم افزار متلب الگوسازی شد. به نحوی که با اخذ اطلاعات، امتیاز ملزومات پزشکی را پیش بینی نماید. داده های لازم، در سال 1401 از وبگاه اداره کل تجهیزات پزشکی و دانش متخصصین این حوزه استخراج شد. یافته ها: بنا بر نتایج، استفاده از شبکه عصبی پرسپترون سه لایه، با میانگین مربعات خطای 0/0011 و همبستگی کلی 0/97، می تواند تصمیم یار مناسبی در ارزیابی و انتخاب ملزومات پزشکی باشد. نتیجه گیری: استفاده از ابزاری که منجر به بهبود فرایند کارشناسی خرید ملزومات پزشکی گردد، کمک شایانی به نظام سلامت در حفظ منابع و ارتقاء کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی می نماید. شبکه های عصبی یکی از مؤثرترین روش ها با قابلیت یادگیری و تعمیم است که می تواند به عنوان پشتیبانی هوشمند با سرعت و دقت بالا، کارشناسان حوزه خرید ملزومات پزشکی را در پردازش داده یاری رساند و منجر به تصمیم گیری و انتخاب ملزومات پزشکی بهینه گردد.
ارتباط سواد سلامت با توانایی خود مراقبتی در بیماران مبتلا به فشارخون بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
۱۵۹-۱۴۴
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فشارخون بالا یکی از بیماری های شایع قلبی-عروقی در سرتاسر جهان است. توانایی خودمراقبتی در این بیماران می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند سواد سلامت قرار بگیرد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین سواد سلامت با توانایی خودمراقبتی در بیماران مبتلا به فشارخون بالا انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر، مطالعه مقطعی از نوع توصیفی همبستگی است که در بازه زمانی آذر تا اسفند 1397 انجام شد. در این پژوهش، 120 بیمار مبتلا به فشارخون بالا مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر سنندج به صورت نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. معیارهای ورود به مطالعه شامل سن بیشتر از 30 و کمتر از 75 سال، تشخیص بیماری پزشک متخصص و سپری شدن بیش از 6 ماه از تشخیص بیماری بود. جهت جمع آوری داده های پژوهش از فرم مشخصات جمعیت شناسی و پرسشنامه های استاندارد خودمراقبتی در فشارخون بالا و سنجش سواد سلامت بزرگسالان استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 16 تحلیل شد. سطح معنی داری 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها: میانگین و انحراف معیار نمره خودمراقبتی و سواد سلامت بیماران به ترتیب برابر 1/56 ± 6/8 و 117/2 ± 25 بود. بین میانگین نمره خودمراقبتی با سواد سلامت همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت (r=0/409، P=0/001 ) به طوری که با افزایش سواد سلامت به طور مستقیم نمره خودمراقبتی آن ها افزایش پیدا می کرد. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط بین سواد سلامت و خودمراقبتی، اجرای مداخلات آموزشی در جهت ارتقای سواد سلامت بیماران مبتلا به فشارخون بالا ضروری به نظر می رسد.
راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت: یک مرور حیطه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تقاضای القایی عبارت است از ارائه مراقبت یا خدمت غیر ضروری به بیماران و مراجعین نظام سلامت با اعمال قدرت و سفارش افراد متخصص. تقاضای القایی باعث افزایش هزینه های سلامت و کاهش کارایی نظام سلامت می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت انجام شد. روش ها: این مطالعه با روش مرور حیطه ای انجام شد. کلیه مقالات منتشر شده در زمینه راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت تا 22 بهمن 1401 خورشیدی در نه پایگاه داده ای و موتور جستجوگر Google Scholar جستجو و جمع آوری شدند. در نهایت، تعداد 36 مقاله مناسب انتخاب شد. داده ها با روش تحلیل موضوعی با استفاده از نرم افزار MAXQDA10 تحلیل شد. یافته ها: تعداد 44 راهکار برای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت شناسایی شد. این راهکارها در سه سطح کلان (نظام سلامت)، میانی (سازمان های بهداشتی و درمانی) و خرد (ارائه کنندگان و گیرندگان خدمات سلامت) گروه بندی شدند. اجرای نظام ارجاع، به کارگیری راهنماهای بالینی، اصلاح روش پرداخت به ارائه کنندگان خدمات سلامت، تعیین سقف تعداد خدمات برای پزشکان، رعایت اخلاق پزشکی از طرف ارائه کنندگان خدمات سلامت، آموزش ارائه کنندگان و گیرندگان خدمات سلامت و نظارت و کنترل وزارت بهداشت از پرتکرارترین راهکارهای کاهش تقاضای القایی در نظام سلامت در مطالعات قبلی بود. نتیجه گیری: تقاضای القایی برای کالاها و خدمات سلامت، ماهیتی پیچیده دارد و در اثر رفتارهای سیاستگذاران و مدیران سلامت، ارائه کنندگان و دریافت کنندگان خدمات سلامت و در نهایت، پرداخت کنندگان هزینه خدمات سلامت ایجاد می شود. بنابراین، راهکارهای کاهش تقاضای القایی باید در سه سطح نظام سلامت، سازمان های بهداشتی و درمانی و ارائه کنندگان و گیرندگان خدمات سلامت به طور سیستمی بکار گرفته شوند تا نتایج بهتری داشته باشند.
رابطه بین نوآوری سازمانی و سبک های رهبری در مراقبت های سلامت با نقش میانجی فرهنگ سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوآوری در سازمان های مراقبت سلامت برای ارائه خدمات باکیفیت بالا به بیمار ضروری است. بنا بر نظریه های رهبری و نوآوری، رابطه محکمی میان سبک های رهبری و نوآوری سازمانی وجود دارد. این مطالعه، باهدف تعیین رابطه بین سبک های رهبری و نوآوری سازمانی در بخش مراقبت های سلامت با در نظر گرفتن فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر میانجی از دیدگاه پزشکان انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که به روش پیمایشی به صورت مقطعی انجام شد. جامعه پژوهش شامل پزشکان تمام وقت شاغل در پنج بیمارستان بزرگ دولتی در لاهور پاکستان بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه استاندارد به صورت برخط جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (مدلسازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تائیدی) در نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سبک های رهبری و نوآوری سازمانی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد(p=0.000, p=0.030) تحلیل مسیر غیرمستقیم از متغیر میانجی نشان داد که فرهنگ سازمانی واسط بین سه سبک رهبری و نوآوری سازمانی است. (p<0.001) تأثیر مستقیم رهبری تحول گرا و رهبری دوسویه بر نوآوری سازمانی پس از درنظرگرفتن فرهنگ سازمانی به عنوان متغیر میانجی، معنا دار نبود (p>0.05) که تأثیر آن بر نوآوری اثبات شد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از اهمیت سبک های رهبری سرپرستان مراقبت های سلامت است. این مطالعه، شواهدی را برای پزشکان، مدیران مراقبت های سلامت و سیاست گذاران در مورد ویژگی های اساسی سرپرستان مراقبت های سلامت و فرهنگ محیط کار ارائه می کند. همچنین، این مطالعه بیانگر اهمیت فرهنگ محیط کار حمایتی است که رفتارهای نوآورانه را در پزشکان ترویج می نماید.
تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر خود مراقبتی کاربران نسبت به کووید-19: مدل معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۶۷-۵۴
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه شبکه های اجتماعی فرصت خوبی برای خود مراقبتی فراهم کرده است. مطالعه حاضر با هدف شناخت میزان تأثیر و رابطه شبکه های اجتماعی مجازی بر خود مراقبتی کاربران نسبت به کووید-19 و دستیابی به مدل معادلات ساختاری انجام شده است. روش ها: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. ابزار سنجش، پرسشنامه برخط مستخرج از الگوی خود مراقبتی اورم 2011 (همراه با جرح وتعدیل با توجه به اهداف پژوهش) بود. نمونه پژوهش شامل 662 نفر از کاربران شبکه های اجتماعی (واتساپ، اینستاگرام و تلگرام) استان هرمزگان بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای تحلیل و مدل سازی از نرم افزار SPSS وAmos استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش رابطه معنی دار و مستقیم را بین متغیرهای مستقل حضور و تعامل در شبکه و گرایش کاربر به نوع شبکه با متغیر وابسته خود مراقبتی نسبت به کووید-19 نشان داده است (0009/0 ≤ p). همچنین، 45 درصد از تغییرات متغیر خود مراقبتی توسط مجموعه ای از شاخص های حضور و تعامل در شبکه های اجتماعی پوشش داده شده است. مدل معادلات ساختاری نشان داد در متغیر خود مراقبتی بُعد حمایت روانی با ضریب استاندارد 99/0، بیشترین و بُعد آگاهی و توجه به تأثیرات و نتایج کووید-19 با ضریب استاندارد 95/0 کمترین تأثیر را از متغیرهای حضور و تعامل در شبکه و گرایش کاربر به نوع شبکه داشته است. نتیجه گیری: از آنجائی که شبکه های اجتماعی توانسته بر خود مراقبتی کاربران مؤثر باشد مسئولان سلامت و مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری می توانند از پتانسیل های شبکه های اجتماعی در امر خود مراقبتی استفاده نمایند.
پیش بینی حوادث ترافیکی بر اساس وضعیت آب وهوا در استان گیلان با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۷۸-۶۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: حوادث ترافیکی یکی از دلایل اصلی مرگ ومیر در سراسر جهان از جمله ایران محسوب می شود. عوامل متعددی در بروز حوادث ترافیکی نقش دارند که با استفاده از مدل های مختلف می توان این عوامل را شناسایی و بروز حوادث ترافیکی را پیش بینی کرد. هدف این مطالعه پیش بینی حوادث ترافیکی بر اساس وضعیت آب وهوا با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی می باشد. روش ها: پژوهش حاضر به روش کمی بین سال های 1393 تا 1396 انجام شد که داده های ترافیکی طی با استفاده از شبکه پرسپترون چندلایه بررسی شد. متغیرهای ورودی شبکه شامل حداقل دما، میانگین دما، متوسط بارش، حداکثر سرعت باد، یخبندان، فشار هوا، غلظت مه و متغیر خروجی نیز تعداد تصادفات در محیط موردمطالعه بود. یافته ها: شبکه طراحی شده، با هفت نورون در لایه ورودی، چهار نورون در لایه میانی و یک نورون در لایه خروجی با تابع بهینه سازی لونبرگ-مارکواردت و تابع انتقال تانژانت سیگموئید در لایه میانی و تابع انتقال خطی در لایه خروجی به عنوان شبکه بهینه انتخاب شد. یافته ها نشان داد که شبکه طراحی شده با ضریب همبستگی (R= 0.90) و میانگین مربع خطا (MSE= 0.01) توانایی بالایی در پیش بینی حوادث ترافیکی دارد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت پیش بینی حوادث ترافیکی و نقش آن جهت ارتقای سلامت افراد جامعه، نتایج حاصل از این مطالعه می تواند جهت گسترش اقدامات پیشگیرانه مؤثرتر برای سیاست گذاران و محققان قابل استفاده باشد. با توجه به نتایج بدست آمده شبکه عصبی کارایی خوبی برای پیش بینی کوتاه مدت جریان ترافیک از خود نشان داده است.
چالش های مدیریت مراکز بهداشتی درمانی در دوران پاندمی کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۹۱-۷۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: آمادگی مراکز بهداشتی درمانی به ویژه بیمارستان ها در مقابل چالش های مدیریتی پیشرو، تأثیر بسزایی در کاهش مرگ ومیر و آسیب های جسمی و روانی ناشی از شیوع بیماری های واگیر از جمله پاندمی کووید-19 دارد. این پژوهش با هدف شناسایی چالش های مدیریت مراکز بهداشتی درمانی و اولویت بندی آن ها در دوران پاندمی کووید-19 انجام گرفته است. روش ها: در این پژوهش ابتدا با مرور پیشینه و متن کاوی متون و مصاحبه با متخصصین، چالش های اصلی مدیریت مراکز بهداشتی درمانی شناسایی شدن. سپس، برای تعیین چالش های اصلی از پرسشنامه طیف لیکرت، برای تعیین میزان اهمیت هریک، از روش بهترین-بدترین و جهت تعیین میزان تأثیرگذاری هر چالش بر سایر چالش ها از رویکرد نقشه شناختی فازی استفاده شد. یافته ها: 20 چالش شناسایی شده، در سه طبقه چالش های منابع انسانی، سازمانی و برون سازمانی طبقه بندی شدند و نُه چالش اصلی از میان آن ها مشخص گردید. بر اساس نتایج، فضای فیزیکی نامناسب، قوانین و دستورالعمل های محدودکننده و کمبود نیروی انسانی به ترتیب مهم ترین چالش بودند و فضای فیزیکی نامناسب تأثیرگذارترین چالش در بین چالش های موجود شناخته شد. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت مدیریت مراکز بهداشتی درمانی و نیاز به اقدامات فوری در این دوران، جذب بیشتر کارکنان تخصصی، توانمندسازی نیروهای پزشکی و تصحیح قوانینی که بیشتر به عنوان موانع عمل می کنند، می توانند در کوتاه مدت راهکارهای مفیدی برای بهبود مدیریت این مراکز باشند.
ایجاد برنامه کاربردی رژیم حسی مبتنی بر تلفن همراه برای آموزش والدین کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
۲۲-۱۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع بالای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی و مشکلاتی که برای افراد مبتلا و والدین آن ها ایجاد می شود، درمان آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از بین درمان های موجود یکپارچگی حسی و رژیم حسی تأثیر بسزایی در بهبود این افراد دارد. هدف از مطالعه حاضر طراحی و ارزیابی برنامه کاربردی رژیم حسی برای کودکان مبتلابه نقص توجه/ بیش فعالی بود. روش ها: این پژوهش از نوع توسعه ای-کاربردی در دو مرحله انجام شد. ابتدا نیازسنجی از 15 متخصص کاردرمانی صورت گرفت. سپس، نمونه اولیه برنامه کاربردی تحت پلتفرم اندروید طراحی شد. درنهایت، از پرسشنامه استاندارد کوئیز نسخه 5/5 جهت ارزیابی قابلیت استفاده و رضایت کاربران از برنامه کاربردی استفاده شد و برنامه دو هفته در اختیار 12 نفر از والدین کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه/ بیش فعالی قرار گرفت. داده ها با روش های آمار توصیفی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. یافته ها: افراد شرکت کننده در پژوهش، شش نیاز از میان 14 نیاز آموزشی، نُه ویژگی از میان 10 ویژگی برنامه کاربردی و از میان 67 تمرین ارائه شده، تمامی تمرینات ارائه شده در پرسشنامه نیازسنجی را ضروری دانستند. برنامه طراحی شده شامل بخش های پروفایل بیمار، تعریف نقص توجه/ بیش فعالی، تعریف رژیم حسی، فهرست تمرینات، برنامه هفتگی، ثبت تاریخ انجام تمرین و تنظیمات بود. ارزیابی قابلیت استفاده از برنامه کاربردی نشان داد که کاربران برنامه کاربردی را با میانگین امتیاز 35/8 از مجموع نُه امتیاز (در سطح خوب) ارزیابی نموده اند. نتیجه گیری: از برنامه های کاربردی رژیم حسی می توان جهت کمک به بهبود کودکان مبتلابه اختلال نقص توجه/ بیش فعالی استفاده نمود.
روند بودجه ای و شیوه های تامین مالی بخش سلامت در ایران: یک پیشنهاد عملیاتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
۸۳-۷۱
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تخصیص بهینه منابع به بخش سلامت همیشه از مهم ترین تصمیمات پیش روی مدیران این حوزه است. هدف از این پژوهش، بررسی منابع بودجه تخصیص یافته به بخش سلامت در ایران طی برنامه ششم توسعه و ارائه پیشنهاد مشخصی برای جبران بخشی از کمبود منابع است. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی انجام شد. برای گرداوری داده ها از روش اسنادکاوی در بازه زمانی برنامه ششم توسعه (بین سال های 1396 تا 1400) استفاده شد. در پژوهش حاضر روند منابع بودجه ای بخش سلامت شامل برنامه های محوری سلامت (شامل پزشک خانواده و پرونده الکترونیک سلامت) و تغییرات منابع در مقایسه با تورم کل و تورم بخش بهداشت بررسی شد. داده ها با روش آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار اکسل تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که به طور متوسط در حدود 76 درصد منابع به بخش درمان اختصاص یافته است. روند تخصیص اعتبارات اختصاصی در سال 1396 از حدود 63 درصد به 35 درصد در لایحه بودجه 1400 رسیده است. تورم بخش بهداشت و درمان از تورم کل کمتر بوده و رشد اعتبارات توانسته تورم بخش بهداشت را در سال های 1396، 1397 و 1400 جبران کند. همچنین، رشد اعتبارات از میزان تورم کل کشور در سال های 1396 و 1400 بیشتر بوده است. مهم ترین موانع در اعتبارات تخصیص یافته به بخش سلامت به ترتیب شامل ناپایداری، درمان محور بودن اعتبارات، تخصیص ندادن منابع کافی، بی توجهی به برنامه های پزشک خانواده و پرونده الکترونیک سلامت بود. نتیجه گیری: برای جبران بخشی از کاستی های موجود در زمینه اعتبارات مالی و ایجاد فرصت برای برنامه های محوری در بخش سلامت کشور و پایداری بیشتر منابع پیشنهاد می شود که شرکت تخصصی سرمایه گذاری سلامت برای استفاده از منابع بخش خصوصی جهت تأمین مالی پروژه های توجیه پذیر فنی-مالی و زیست محیطی تشکیل شود.
چالش های برآورد قیمت تمام شده در نظام سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
۱۰-۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه:اصلاح نظام مدیریت مالی در ایران دارای چهار مرحله است که یکی از مراحل آن اجرای سیستم هزینه یابی و بهای تمام شده، است. [1] اطلاعات در مورد هزینه و بهای تمام شده خدمات سلامت می تواند در تخصیص بهینه منابع، شناسایی سطح عملکرد مراکز فعالیت در مصرف منابع، اصلاح بودجه و نرخ تعرفه موثر باشد. [2] سیستم محاسبه بهای تمام شده خدمات با تهیه اطلاعات اداری وقابل مقایسه در هر زمان که وضعیت غیر عادی می شود، می تواند زنگ خطر را جهت آگاهی مدیران به صدا در آورد. این هشدار به موقع می تواند سازمان را از خطرات مصون بدارد. [3] اما نظام مالی بخش سلامت و بدنه نیروی انسانی آن هنوز راه زیادی تا استقرار و بهره مندی از حسابداری بهای تمام شده دارند. [4] لذا در این مقاله چالش های محاسبه قیمت تمام شده نقد و بررسی شده است. در این راستا چهار مؤلفه در رابطه با چالش های محاسبه قیمت تمام شده در بخش سلامت کشور مطرح شده که به ترتیب به هر یک از آنها پرداخته می شود: مؤلفه 1( مشخص نبودن تعریف قیمت تمام شده): مشخص نبودن تعریف قیمت تمام شده خدمات و محصولات در بخش سلامت از مهمترین چالشها محسوب می شود. چون تعریف کامل و جامعی از قیمت تمام شده وجود ندارد و تعاریف ذکر شده نمی تواند پاسخ موادی از قبیل منظور کردن هزینه های جذب نشده، هزینه های اداری و تشکیلاتی و هزینه استهلاک و از این قبیل را بدهد. در نظر گرفتن این هزینه ها به دلیل تاثیر آن بر روی تعرفه ها و قیمت گذاری اهمیت بسیاری دارد. در قوانین تعاریف مختلفی ارائه شده که لازم است در محاسبات، وحدت رعایت شود. مؤلفه 2 (تعداد زیاد محصولات و خدمات): تنوع بسیار خدمات و محصولات نظام سلامت انجام این کار را با مشکل مواجه کرده است. علاوه بر تعداد بسیار خدمات و محصولات، مسائلی مانند شیفت کارکنان و جا به جایی آنها در محاسبه بهای تمام شده ابهاماتی ایجاد کرده است. در نظام سلامت خدمات متنوع و متعددی وجود دارد که هر کدام از این خدمات برای افراد مختلف ممکن است معنای متفاوتی داشته باشد. مؤلفه 3 (نیروی انسانی): دربحث نیروی متخصص، کمبود تعداد افراد با رشته مرتبط وجود دارد و بسیاری از این افراد نیز تخصص کافی و تجربه لازم را ندارند. تخصص و مهارت نیروی انسانی در بخش بهداشت و درمان برای دستیابی به اهداف توسعه ملی ضروری است. چراکه این موضوع پیش نیاز اصلاحات جدی در بهداشت و درمان در قالب نظام نوین مالی است. همچنین باور و اعتقاد افراد به مسئله بهای تمام شده اهمیت بسیاری دارد. تا زمانی که رویکرد افراد از حسابداری نقدی به تعهدی تغییر نکند چالش ها در این زمینه مرتفع نخواهد شد. مؤلفه 4 (ابزار و مدل): در بحث بهای تمام شده مدل های متفاوت و روش های مختلفی برای محاسبه وجود دارد که مرسوم ترین آنها روش سنتی (Traditional costing) و روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت (Activity-Based Costing (ABC)) است. [5] از طرفی به دلیل نبود استاندارد و شاخص های مرتبط به اولویت های تسهیم مراکز هزینه مشخص نیست. به همین خاطر آزمون و خطا اتفاق می افتد که عواقب بسیاری در پی دارد. همچنین، عوامل دیگری از قبیل مخدوش بودن اطلاعات و معرفی برخی مدل ها مانند (بالا به پایین) یا (پایین به بالا) نیز می تواند مشکلاتی به همراه داشته باشد. لذا، لازم است مدل واحدی وجود داشته باشد که همه در محاسبه از آن تبعیت کنند. نتیجه گیری: در مجموع رفع چالش های محاسبه قیمت تمام شده مستلرم آموزش تخصصی نیروی انسانی و تدوین استاندارد، شاخص ها و مدل های یکسان جهت محاسبه آن می باشد. آموزش جامع و کاربردی برای کارشناسان در کنار ابزارهای کمکی می تواند بسیاری از ابهامات را برطرف نماید. علاوه بر آن، ایجاد یک نرم افزار یکپارچه که بتواند تمام نرم افزارهای جداگانه را به یکدیگر متصل کرده و از ورود اطلاعات مجدد و موازی جلوگیری کند تاثیر بسزایی در افزایش دقت و صحت محاسبات در صنعت پیچیده بهداشت و درمان دارد. تضاد منافع: نویسندگان اظهار داشتند که تضاد منافعی وجود ندارد. تشکر و قدردانی: بدین وسیله از ...
اثر بلندمدت تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران بر سلامت: رویکرد خود رگرسیونی با وقفه های توزیعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۱۰۹-۹۸
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بانک مرکزی ایران در سال 1391 با تحریم روبرو شد. تحریم بانک مرکزی، شامل خریدوفروش ملزومات و تجهیزات درمانی نمی شود. این مقاله از جنبه تجربی، تأثیرگذار بودن تحریم بانک مرکزی را در بلندمدت بر سلامت افراد در ایران بررسی کرده است. روش ها: : مطالعه حاضر از نوع کاربردی با روش توصیفی-تحلیلی به صورت طولی با استفاده از مدل خود رگرسیونی با وقفه های توزیعی در سال های بین 1359 تا 1396 انجام شد. جامعه پژوهش داده های سالانه کل کشور بود. متغیر وابسته، مرگ ومیر سالانه کشور و متغیر مستقل متغیر مجازی تحریم بانک مرکزی است. سایر متغیرهای کنترلی شامل رشد وابستگی سنی، مخارج دولت، واردات، واکسیناسیون سه گانه کودکان 12 تا 23 ماهه، صادرات و ازدحام جمعیت، در مدل وارد شده اند. تحلیل داده ها با نرم افزار Eviews (نسخه 10) انجام شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که در بلندمدت تحریم بانک مرکزی، رشد وابستگی سنی، مخارج دولت و واردات، به صورت معنی دار باعث افزایش مرگ ومیر می شوند. واکسیناسیون نیز باعث کاهش مرگ ومیر شده است. متغیرهای صادرات و ازدحام جمعیت، تأثیر معنی داری بر مرگ ومیر و سلامت نداشته اند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، بهترین استراتژی های پیشنهادی برای کاهش مرگ ومیر (افزایش سلامت) در بلندمدت شامل حذف تحریم و یا کاهش اثرات آن، اتخاذ سیاست های اجتماعی و جمعیتی مناسب در راستای کاهش وابستگی سنی، استفاده کارآمد از منابع مالی کشور در بودجه عمومی دولت و واردات، انتخاب سیاست های مناسب سلامت عمومی مانند واکسیناسیون است.
ارائه داشبورد برای نظام ثبت بیماری آلزایمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۸۲-۷۰
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظام ثبت بیماری آلزایمر با جمع آوری داده ها در طی زمان، دارای پتانسیل زیادی برای تولید کلان داده می باشد که می توان با ابزارهای تحلیل بصری نظیر داشبوردها، این کلان داده ها را به دانش تبدیل کرد. در پژوهش حاضر، با توجه به نیازهای ذینفعان به تعیین شاخص های کلیدی بیماری آلزایمر و طراحی و ارزیابی داشبورد مبتنی بر نظام ثبت بیماری آلزایمر پرداخته شده است. روش ها: این پژوهش از نوع توسعه ای- کاربردی بود که به روش توصیفی انجام شد. در مرحله اول به منظور تعیین شاخص های کلیدی عملکرد، پرسشنامه با نظر 31 نفر از اعضای هسته پژوهشی بیماری آلزایمر در دانشگاه علوم پزشکی ایران تکمیل شد. در مرحله دوم طراحی داشبورد بر اساس مطالعات قبلی و با استفاده از نرم افزار کلیک ویو انجام گرفت. در نهایت، این داشبورد با نظر چهار نفر از اعضای هسته پژوهشی بیماری آلزایمر و سه نفر از فارغ التحصیلان در رشته های انفورماتیک پزشکی و فناوری اطلاعات سلامت از طریق پرسشنامه مقیاس کاربردپذیری سیستم، ارزیابی شد. یافته ها: از میان 15 شاخص کلیدی عملکرد که توسط اعضای هسته پژوهشی بیماری آلزایمر تائید شد، سه شاخص در مقایسه با سایر شاخصها بیشترین امتیاز را کسب کرد که شامل نسبت بیماران دارای تاریخچه اختلالات روانی به کل بیماران، شاخص نسبت بیماران دارای سابقه افسردگی به کل بیماران و مقایسه شیوع و بروز کل جمعیت بود. سپس، با مقیاس کاربردپذیری ارزیابی داشبورد انجام شد و میانگین نمره 71/07 به دست آمد. نتیجه گیری: پیاده سازی داشبورد بیماری آلزایمر، نقش مهمی در جهت تأمین نیازهای هر یک از ذینفعان و افزایش توانایی تحلیل اطلاعات برای تصمیم گیری بهتر خواهد داشت.
تأثیر پرداخت مبتنی بر عملکرد بر نابرابری درآمدی بین کارکنان پزشکی و غیر پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۵۵-۴۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: منابع انسانی مهم ترین سرمایه هر سازمانی می باشد و نظام پرداخت عامل اصلی انگیزش کارکنان در بیمارستان است. این مطالعه با هدف ارزیابی تأثیر اجرای دستورالعمل پرداخت مبتنی بر عملکرد بر عدالت در توزیع درآمد بین کارکنان پزشک و غیرپزشک انجام شده است. روش ها: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی انجام شد. جامعه آماری مطالعه، بیمارستان های اجراکننده پرداخت مبتنی بر عملکرد در دانشگاه علوم پزشکی مشهد بودند. داده های مربوط به ویژگی های تمام کارکنان پزشک، پرستار و دریافتی های ایشان برای سه دوره شامل یک دوره شش ماهه برای قبل از اجرا و دو دوره شش ماهه برای بعد از اجرای پرداخت مبتنی بر عملکرد جمع آوری شد. برای سنجش نابرابری در توزیع دریافتی ها از منحنی لورنز و ضریب جینی استفاده شد. یافته ها: ضریب جینی بدست آمده برای کل کارکنان از 63 درصد برای دوره قبل از اجرای دستورالعمل به 62 درصد در دوره دوم و 65 درصد سوم بعد از اجرای دستورالعمل رسیده است. ضریب جینی بین گروه پزشکان و گروه پرستاران برای دوره اول به ترتیب برابر با 64 و35 درصد ، دوره دوم 61 و 25درصد و دوره سوم 62 و 26 درصد بود. نتیجه گیری: انتظار می رود نتایج این پژوهش بتواند در اصلاح سیاست های فعلی پرداخت مبتنی بر عملکرد در کارکنان بیمارستان استفاده شود. با این حال، طرح هایی که جبران خدمات را با تغییراتی همراه می کنند باید از ابعاد مختلف بررسی شود. یکی از مهم ترین ابعاد، تأثیر در نابرابری درآمد است که نیازمند انجام مطالعات وسیع تر می باشد.
الزامات برنامه های کاربردی خودمدیریتی بیماران مبتلابه سرطان روده بزرگ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۹۷-۸۴
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماران مبتلابه سرطان روده بزرگ، ناتوانی ها و عوارضی را تجربه می کنند که منجر به کاهش کیفیت زندگی می شود. به منظور کاهش علائم و عوارض بیماری، کاهش هزینه ها و افزایش کیفیت زندگی، بیماران باید آگاهی خود را نسبت به بیماری افزایش داده و بیماری را مدیریت و کنترل نمایند. هدف این مطالعه شناسایی الزامات برنامه های کاربردی برای خودمدیریتی بیماران مبتلابه سرطان روده بزرگ بود. روش ها: این پژوهش از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی در سال 1399-1398 انجام شد. الزامات برنامه های کاربردی سرطان روده بزرگ شامل محتوای آموزشی، عناصر داده ها و قابلیت ها بود که نیازسنجی از بیماران، پزشکان و پرستاران انجام شد. پرسشنامه ها بین 114 نفر در انستیتوکانسر و بیمارستان فیروزگر تهران توزیع شد. داده های به دست آمده (88 مورد) با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل و مؤلفه های ضروری شناسایی شدند. یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد به جز نیاز به آموزش در زمینه خستگی، سایر نیازهای آموزشی ضروری قلمداد شدند. در قسمت عناصر داده ضروری، داده بالینی نسبت به داده جمعیت شناختی از دیدگاه بیماران، پزشکان و پرستاران ضروری تر تشخیص داده شد. در نهایت، از 79 قابلیت مورد سؤال، 39 قابلیت در 10 حیطه مدیریت مصرف دارو، تغذیه و رژیم غذایی، درد، خستگی، کاهش و کنترل استرس، اضطراب و افسردگی، خواب، ورزش و فعالیت بدنی، ترک سیگار و الکل، برقراری ارتباط و ابزارهای جانبی ضروری تشخیص داده شد. نتیجه گیری: به کارگیری الزامات موجود در مطالعه حاضر می تواند خودمدیریتی بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ را بهبود بخشد. مؤلفه های ارائه شده می توانند به عنوان الگویی برای طراحی نرم افزار، سیستم یا برنامه کاربردی در دسترس کاربران قرار گیرد.
واکاوی پیشران های رفتارهای نابهنجار از دیدگاه مدیران بخش سلامت در پاندمی کووید 19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۱۹-۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به بحران همه گیری کرونا و تأثیرات گسترده آن بر زندگی، بدون شک واکاوی مؤلفه ها و پیشران های رفتارهای نابهنجار، می تواند تسهیلگر بروز رفتارهای اخلاقی گردد. لذا، این پژوهش باهدف واکاوی پیشران های رفتارهای نابهنجار از دیدگاه مدیران بخش سلامت در پاندمی کرونا انجام شد. روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کاربردی بود که با روش کیفی از نوع توصیفی انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر معیار بود که 13 نفر از مدیران سطوح مختلف مدیریتی بیمارستان های تأمین اجتماعی استان مازندران انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد و با روش تحلیل محتوای تجمعی با نرم افزار MAXQDA10 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عوامل ساختاری (شامل سیستم حقوق و دستمزد نامناسب، ویژگی های شغلی، بدرفتاری سازمانی، ضعف مدیریتی)، عوامل رفتاری (شامل کنشگرهای تنش زا، پرخاشگری در سازمان، رفتار ضداجتماعی و ناهنجاری روانی فردی) و عوامل محیطی (شامل محیط درونی و بیرونی سازمان) جزو پیشران های رفتارهای نابهنجار در بیمارستان ها بودند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش به مدیران کمک می کند با افزایش حمایت ها و مشوق های مالی و کاهش تنش گرهای استرس زا شرایط مناسب تری را برای کارکنان ایجاد کرده تا موجب افزایش کیفیت عملکرد، خدمات دهی به بیماران و حفظ سلامت بهداشت و درمان کشور شود.
کیفیت زندگی کاری و تمایل به ترک خدمت پرستاران شاغل در بیمارستان های دولتی شهر هرات- افغانستان: 1399- 1398(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۴۴-۳۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ازآنجاکه ترک خدمت پرستاران منجر به کاهش کیفیت مراقبت و افزایش هزینه ها می گردد. بنابراین، غفلت از کیفیت زندگی کاری پرستاران می تواند منجر به ترک خدمت آنان گردد. هدف از این مطالعه تعیین رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تمایل به ترک خدمت پرستاران شاغل در بیمارستان های دولتی شهر هرات واقع در افغانستان بود. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی و به روش توصیفی-تحلیلی در سال 1398 تا 1399 انجام شد. جامعه پژوهش 258 نفر از پرستاران بیمارستان های دولتی بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی کاری بود. تمایل به ترک خدمت پرستاران با استفاده از یک گویه سنجیده شد. جهت بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق از آزمون من ویتنی، کای دو، کروسکال والیس و ضریب همبستگی اسپیرمن با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: کیفیت زندگی کاری و تمایل به ترک خدمت پرستاران در سطح متوسط بود. بین تمایل به ترک خدمت و متغیرهای جمعیت شناختی ارتباط معنی داری وجود ندارد (05/0<p). بین تمایل به ترک خدمت با ابعاد کیفیت زندگی کاری مشارکت در سازمان، امنیت شغلی، حقوق و دستمزد، افتخار شغلی و استرس شغلی رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد (05/0>p). رابطه بین تمایل به ترک خدمت و کیفیت زندگی کاری معنادار و معکوس بود (001/0=p، 279/0=r). نتیجه گیری: مدیریت مشارکتی در تصمیم گیری ها، توجه به حقوق و مزایا، اطمینان دادن به پرستاران که در صورت هرگونه تغییر در شرایط اجتماعی-اقتصادی کار خود را از دست نخواهند داد، می تواند موجب افزایش رضایتمندی و کاهش تمایل به ترک خدمت پرستاران گردد.
چالش های خدمات سلامت به بیماران قلبی و عروقی در پاندمی کووید-19 در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
۱۰۴-۹۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پاندمی بیماری کووید-19 تأثیرات بسیاری بر روند دریافت خدمات پزشکی در بیماران مبتلا به بیماری های مزمن از جمله بیماری های قلبی و عروقی داشته است. معطوف شدن تمام توجه و تخصیص منابع جهت کنترل همه گیری کرونا، دسترسی بیماران قلبی و عروقی را به خدمات سلامت دچار مشکل نموده است. هدف از انجام این مطالعه شناسایی چالش های ارائه خدمات سلامت به بیماران قلبی و عروقی در زمان پاندمی کووید-19 در ایران بوده است. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی بود که با روش کیفی- توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان 15 نفر از متخصصین قلب و عروق، متخصصین طب اورژانس، متخصصین داخلی و پرستاران بخش قلب بودند. داده ها از طریق راهنمای مصاحبه به صورت نیمه ساختارمند جمع آوری شدند که به روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه تعداد چهار طبقه اصلی و نُه زیرطبقه استخراج شد. طبقات اصلی شامل کمبود منابع در بخش قلب و عروق، ضعف در ارائه آموزش کارآمد و مؤثر، ضعف در برنامه آمادگی بیمارستان، اختلال در کیفیت و کمیت خدمات درمانی بوده است. نتیجه گیری: ارائه خدمات مراقبت سلامت به بیماران قلبی و عروقی به دلیل همزمانی با پاندمی بیماری کووید-19 با چالش ها و موانعی روبرو شده است. تخصیص درست منابع، آگاه سازی و آموزش به اقشار جامعه و کادر درمان و تدوین برنامه های جامع جهت آمادگی بیمارستان ها در زمان همه گیری می تواند به رفع این چالش ها و ارائه خدمات سلامت مطلوب به بیماران قلبی و عروقی کمک نماید.
چالش های طب تسکینی: یک مرور متون نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۵
۲۱-۹
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مراقبت های تسکینی نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی بیماران مزمن و صعب العلاج دارد. بنابراین، ضروری است موانع دسترسی به مراقبت های تسکینی برطرف شود تا نیاز بیماران به این خدمات تأمین شود. مطالعه حاضر باهدف شناسایی چالش های مراقبت تسکینی به صورت مرور نظام مند انجام شد. روش ها: در این مطالعه مروری نظام مند، جست و جو در پایگاه های Magiran, Scopus, SID, Cochrane, Embase, Pubmed, Web of science وموتور جست و جوی Google scholar در بازه زمانی 2000 تا 2021 میلادی انجام گرفت. برای جست و جو در پایگاه های ذکر شده از کلیدواژه های فارسی و انگلیسی شامل ((طب سنتی))، ((مراقبت های پایان زندگی))، ((هاسپیس)) و ((مراقبت های بهداشتی)) استفاده شد. کلیه مقالات به دست آمده در سه مرحله ( بررسی عنوان، چکیده و متن کامل) غربال گردید. داده ها بر مبنای چارچوب WHO 2018 و با رویکرد استقرایی - قیاسی تحلیل شد. یافته ها: در جست وجوی اولیه 3497 مقاله بازیابی شد و از بین این مقالات تعداد 48 مقاله وارد مطالعه شد. داده ها بر اساس چهار کارکرد ارائه خدمت، تولیت، تولید منابع و مالی استخراج و دسته بندی شدند. کارکرد ارائه خدمت با چهار گروه و نه زیرگروه، کارکرد تولیت با دو گروه و پنج زیرگروه، کارکرد تولید منابع با سه گروه و نه زیرگروه و کارکرد تأمین مالی با یک گروه و سه زیرگروه شناسایی شد. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه می تواند به سیاستگذاران حوزه مراقبت های تسکینی در خصوص توجه به تقویت زیرساخت ها، منابع و فرآیندهای مختلف برای بهبود پیامدهای طب تسکینی کمک کند. همچنین، رفع این چالش ها مستلزم تقویت نظام های سلامت کشورها باهدف طراحی و به کارگیری سیاست های مناسب می باشد.