در سالهای اخیر ، برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی به عنوان ابزاری که بطور مستقیم ، اهداف وبرنامه های منابع انسانی متصل می کند ، مورد توجه شایانی قرار گرفته است . تغییرات حکومتی ، اقتصادی ، اجتماعی ، جمعیتی در طول دهه 1970 به عنوان انگیزه و عزم اصلی برای این علائق فزاینده معرفی شده اند . طرفداران برنامه ریزی منابع انسانی در سازمانها ، می تواند نقش مهمی در بهره وری مؤثر و مطلوب منابع انسانی داشته باشد. در حالی که مدلها و روشهای زیادی برای منابع انسانی داشته باشد. در حالی که مدلها و روشهای زیادی برای برنامه ریزی منابع انسانی توسعه و پیشنهاد شده است . یک بررسی از 500 شرکت موفق نشان می دهد که با توجه به اینکه 54% از شرکتها ، طرحهای رسمی استراتژیک منابع انسانی را تهیه می کنند ، ولی فقط درصد کمی ( 15%) بطور متداول ، سیسنمهای جامع را بکار می برند .
با ظهور عصر اطلاعات و تشدید رقابت ، دیگر ارزیابی عملکرد سازمان تنها با تحلیل معیارهای مالی گذشته امکان پذیر نیست و ایجاد تحول در سیستم ارزیابی و مدیریت استراتژی سازمان امری غیر قابل اجتناب است .
«روش ارزیابی متوازن» به عنوان یک سیستم ارزیابی عملکرد ، علاوه بر ارزیابی مالی سنتی ، عملکرد سازمان را با افزودن سه بعد دیگر ، یعنی : مشتریان ، «فرایندهای داخلی کسب و کار» و «یادگیری و رشد» مور ارزیابی قرار می دهد . روش مذکور با توجه به ویژه به دارائیهای نامشهود سازمان که در عصر حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار گردیده است .