در این مقاله ضمن اشاره به تفاوت ویژگیهای شرکتهای مقیاس متوسط، با شرکتهای کوچک و بزرگ، در انتخاب رویکرد مناسب برای تدوین و اجرای استراتژی ها و مروری بر دلایل شکست استراتژیها و توجه به نقش روش کارت امتیازی متوازن در همسوسازی هدفهای سازمانی، همچنین توجه به نقش فرایندهای داخلی سازمانها در تحقق خواست مشتریان اجرا شده و تبیین می گردد...
دیگر ابزارهای سنتی، راهگشای مسائل دنیای مدرن نیستند. اگر مهندسی مجدد را یک امر گریزناپذیر برای سازمان بدانیم، باید کاراترین ابزار برای نیل به آن را نیز دراختیار داشته باشیم. فناوری اطلاعات و ارتباطات همین ابزار است و «محمد شیخ زاده» و «محمدرضا عطاردی»،«اتحاد استراتژیک برای خلق سازمانی پیشرو» را تجزیه وتحلیل می کنند.
بررسی ادبیات استراتژی بیانگر پنج فاز مختلف در تکامل این پارادایم از جنگ جهانی دوم به بعد است. گلاک، کافمن، و والک سیر تکامل فرایند مدیریت استراتژیک را در چهار فاز تشریح کرده اند که فاز سوم آن طرح ریزی استراتژیک و فاز چهارم آن مدیریت استراتژیک بوده است. حال، با تکامل پارادایم از مدیریت استراتژیک دهه 1980 به شکل انعطاف پذیرتری از تفکر استراتژیک در دهه 1990 ، فاز پنجمی نیز قابل درک است.
مقاله حاضر شامل سه بخش کلی است که در بخش اول به فرایند تغییر نقش استراتژیست های سازمانی به سمت رفتارهای رهبری و نقش رهبران در جریان تحولات سازمانی توجه شده که برای درک بهتر موضوع به تفاوت موجود میان مدیریت و رهبری نیز پرداخته شده است. در بخش دوم مقاله به مبنای نظری رهبری استراتژیک و نقش این رهبران در درون سازمان توجه شده است. این سبک رهبری بر مبنای رهبری تحول آفرین بنا نهاده شده است که با تدوین چشم انداز سازمان نیز رابطه تنگاتنگی دارد. در بخش سوم مقاله با ترکیب مطالب مطرح شده، عملکرد رهبران استراتژیک به صورت فرایندی نمایش داده شده است.
کارت ارزیابی متوازن مجموعه ای از معیارهاست که امکان قضاوت سریع اما جامع در مورد عملکرد شرکت را به مدیران ارشد می دهد. فرایند بکارگیری سیستم کارت ارزیابی متوازن، با تعیین دیدگاه های سازمان آغاز می شود. با استخراج هدف های سازمان، تنظیم استراتژی ها، استقرار آنها در مجموعه ای از چشم اندازها، اشتقاق معیارهای عملکرد ...