فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۶٬۷۵۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
جایگاه تحول اداری و مدیریتی در فرآیند توسعه - (نگرش مدیریتی به توسعه)
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی تأثیر سبک های رهبری تحول آفرین و تبادلی بر توسعة رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی اعتماد سازمانی (مورد مطالعه: یکی از مراکز نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازوکارهای ارتقای قابلیت های سازمانی در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان ها برای ادامه بقای خود به منابع مختلفی نیاز دارند و برای استفاده بهینه از این منابع باید به قابلیت هایی مجهز شوند و آنها را تقویت کنند. قابلیت از نظر مدیران، توان سازمان برای ایجاد ظرفیت ها و تحمل محدودیت ها و نارسایی ها برای رسیدن به اهداف معین است. هدف این پژوهش، احصاء سازوکارهایی است که منجر به ارتقای قابلیت های سازمانی در بخش دولتی ایران می شود و اولویت بندی این سازوکارها براساس میزان اهمیت آنهاست. پژوهش به صورت ترکیبی انجام شده که در مرحله کیفی از ابزار مصاحبه و در مرحله کمی از ابزار پرسشنامه استفاده شده است.با ارائه نوعی طبقه بندی از سازوکارهای ارتقای قابلیت های سازمانی، این سازوکارها از نظر درجه اهمیت نیز رتبه بندی شدند. این سازوکارها به ترتیب اولویت عبارتند از: سازوکارهای روانشناختی، فرایندی، سیاسی و مالی در رتبه اول. سازوکارهای انسانی، فرهنگی اجتماعی و فناورانه در رتبه دوم و سازوکار ساختاری در رتبه سوم.
سازمان و جامعه (مسئولیتهای اجتماعی سازمانها)
منبع:
تحول اداری ۱۳۷۷ شماره ۱۸
حوزه های تخصصی:
سازمانهای غیر رسمی و تأثیر آن بر مدیریت سازمانهای رسمی
حوزه های تخصصی:
تبیین و طبقه بندی مولفه های انسجام سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسجام سازمانی، به عنوان فرایند برقراری وحدت، یکپارچگی و هماهنگی در سازمان و عاملی مهم و راهبردی جهت تحقق اهداف سازمان ، مطرح می باشد. پژوهش حاضر به منظور تبیین و طبقه بندی مؤلفه های انسجام سازمانی انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش، ترکیبی آمیخته- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارکنان ارشد بخش ستاد مرکزی سازمان اتوبوسرانی مشهد و مناطق چهارگانه این سازمان، در سه رده معاونین، مدیران و مسئولین می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی با21 نفر به اشباع رسید. جهت جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شد. برای تحلیل مصاحبه ها نیز از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد و سرانجام، مدل انسجام سازمانی استخراج شد. همچنین، جهت سنجش و برازش مدل، از روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار آموس استفاده شد. درنهایت، پس از انجام تحلیل های لازم، انسجام سازمانی با 6 مؤلفه: ارزش های بنیادین، سبک مدیریت، هماهنگی، نظارت، توافق پذیری و جبران خدمات انگیزشی و همچنین 22 زیر مؤلفه مرتبط با آن شناسایی شد.
تأثیر پیچیدگی سازمانی بر رفتار پیش بینی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ظهور و نمود پیچیدگی، رشد و شیوع ی چنان روز افزون به خود گرفته است که بسیاری قرن جدید میلادی را سده پیچیدگی نام نهادهاند. نظریه پیچیدگی به تمام علوم، مخصوصاً مدیریت و حسابداری راه یافته است.پیچیدگی سازمانی یک ویژگی است که باعث میشود درک فعالیتها و عملیات شرکت دشوار گردد.
از این رو، در این پژوهش تأثیر هر یک از اجزای پیچیدگی سازمانی را بر صحت و خوشبینیهای مدیریت در رابطه با ارائه پیشبینی سود بررسی شده است.برای این پژوهش دو روش کتابخانهای و میدانی مورد استفاده قرار گرفت.برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدل آماری تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره و نرمافزارهای Spssو Eviews استفاده شده است.نتایج حاصلاز تجزیه و تحلیل 97 شرکتدر بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا 1392 در سطح اطمینان 95 درصد نشان میدهد پیچیدگی سازمانی در هر دو سطح پیچیدگی هزینه و پیچیدگی اطلاعاتی خود اثر کاهشی بر صحت و خوشبینی پیشبینی سود مدیریت داشت.
اخلاق در دولت:آگزیوماتیزه کردن اخلاق در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرصه ی کسب و کار نوین، تحقیقات در زمینه اخلاق و اصول اخلاق حرفه ای، در سازمان های بخش دولتی، شرکت های بخش خصوصی و نهادهای مدنی در حال افزایش است. تا آنجاکه سازمان ها به سمتی حرکت می کنند که بتوانند فعالیت های خود را بر بستری از پارادایم های ارزشی و اخلاقی قرار دهند. هدف این پژوهش جستاری در مؤلفه های اخلاقی در سازمان های دولتی است که در راستای آن، الزامات اساسی برای پیاده سازی و ایجاد مدیریت اخلاقی مهیا گردد. جامعه ی آماری این تحقیق براساس گروه بندی مندرج در قانون مدیریت خدمات کشوری، چهار وزارتخانه از چهار گروه امور فرهنگی اجتماعی، امور خدماتی، امور زیربنایی و امور اقتصادی است. روش تحقیق حاضر از منظر روش‑شناختی روشی آمیخته (کیفی و کمی) بوده و همچنین برای گردآوری داده ها از پرسشنامه (با آلفای 91/0) و مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان دهنده مؤلفه های اخلاقی در سازمان های دولتی است که شامل عقلانیت گرایی، مسؤلیت پذیری، مساوات و برابری، تعامل گرایی و سایر موضوعات اخلاقی است. همچنین مدلی فرایندی از مدیریت اخلاق گرا در سازمان های دولتی طراحی شده است که در سه بعد ساختاری، زمینه ای و رفتاری قابل پیاده سازی است.
تأثیر استفاده از بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان در دوره آموزشی مدیریت مشارکتی شرکت نفت و گاز پارس استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاضر با هدف تأثیر استفاده از بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان در دوره آموزشی مدیریت مشارکتی شرکت نفت و گاز پارس استان تهران به روش شبه تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت نفت و گاز پارس استان تهران به تعداد 700 نفر بود که بر مبنای نظر کرسول (2011) 36 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (18 نفر) و کنترل (18 نفر) گمارش شدند. ابزار مورد استفاده این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته سنجش انگیزش یادگیری دارای 20گویه با مقیاس 7 درجه ای و پرسشنامه میزان یادگیری به صورت پیش آزمون و پس آزمون با 9 سوال به صورت تشریحی بود که روایی صوری توسط تعدای از شرکت کنندگان پژوهش و محتوایی آن نیز توسط استاد راهنما و چند نفر از صاحبنظران تأیید شد. همچنین پایایی پرسشنامه، سنجش انگیزش یادگیری با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای به مقدار 0.832 محاسبه شده که مقدار آن قابل قبول است. تجزیه و تحلیل یافته ها نیز با استفاده از آمار توصیفی شامل محاسبه میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی برای تحلیل کواریانس چند متغیره و تحلیل کواریانس یکراهه انجام گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد بکارگیری روش بازی وارسازی بر انگیزش و یادگیری کارکنان درآموزش دوره مدیریت مشارکتی در شرکت نفت و گاز پارس مؤثر بوده است.
رویکرد برتری سازمان در تعامل با محیط: ارتقای نیروی انسانی برای محیط کار جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات محیطی و در پی آن، تغییرات سازمانی در حال وقوع است. این تغییرات به دلایلی چون جهانی شدن، مقررات زدایی بازارها، کاهش انحصارها، افزایش و تغییر خواسته ها و ترجیحات مشتریان و... روی داده و رقابت را به ویژه در حوزه های هزینه و کیفیت، نوآوری و مشتری مداری شدت بخشیده است. از طرفی دانش به یک مزیت رقابتی مبدل شده و سازمان ها دیگر قادر به تأمین خواسته ها و نیازهای بهره وران خود از طریق تکیه کردن به ساختارهای سلسله مراتبی و سامانه ی تولید انبوه نمی باشند. بنابراین، درک و شناخت شیوه ها و فنون کاری جدید از الزامات سازمان های امروزی است. از این رو، مقاله ی حاضر- با رویکرد مدیریت منابع انسانی- مضامین پیش کنشی، نوآوری، پای بندی، تعهد بالای کارکنان و کار گروهی را به عنوان مؤلفه های تسلط سازمان در تعامل با محیط های متلاطم مورد توجه دقیق قرار داده است. تحلیل داده ها (119 پرسش نامه) با استفاده از آزمون کولموگرف اسمیرونف، مقایسه ی میانگین یک جامعه، همبستگی و رگرسیون صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان دهنده ی وجود روابط معنادار بین متغیرهای تحقیق و عملکرد سازمانی (به استثناء متغیر کارگروهی) می باشد.
بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین مدیران بر نگرش های شغلی دبیران با نقش میانجی هویت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر هویت سازمانی، و پیامدهای آن بر نگرش هنگرش های شغلی کارکنان در تحقق اهداف سازمان نقش مهمی ایفا می کنند، یکی از فاکتور های مهم در افزایش تعهد سازمانی و رفتارهای فرانقشی کارکنان، کسب هویت سازمانی است. یکی از مشاغلی که نیازمند سطح بالایی از هویت سازمانی، وفاداری، تعهد سازمانی و انجام رفتارهای فرانقشی است حرفه دبیری است که تحقق این امر مستلزم وجود رهبران تحول آفرین است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر هویت سازمانی، و پیامدهای آن بر نگرش های شغلی یعنی تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی دبیران دبیرستان (متوسطه2) است. روش تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل دبیران دبیرستانهای (متوسطه2) منطقه (5) غرب تهران به تعداد 1100 نفر که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 160 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. برای آزمون فرضیه ها از روش همبستگی اسپیرمن، ضریب رگرسیون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که رهبری تحول آفرین بر هویت سازمانی تأثیر مثبت و معنا داری دارد و نیز هویت سازمانی باعث افزایش تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی می شود و همچنین تأثیر غیرمستقیم رهبری تحول آفرین مدیران بر نگرش های شغلی دبیران یعنی تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی از طریق هویت سازمانی از تأثیر مستقیم آن بیشتر است.ای شغلی کارکنان(دبیران) است. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل دبیران دبیرستانهای منطقه غرب تهران که 145نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت آزمون فرضیه ها از روش همبستگی اسپیرمن، ضریب رگرسیون ومدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که رابطه مثبت و معناداری بین رهبری تحول آفرین ، هویت سازمانی، و نگرشهای شغلی کارکنان( تعهدسازمانی و رفتارشهروندی سازمانی) وجود دارد.
معماری اطلاعات نظام اداری
منبع:
تحول اداری ۱۳۸۳ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
تأثیر آموزش در توسعه و پرورش نیروی انسانی
حوزه های تخصصی:
بررسی سبک های رهبری در بیمارستان های مورد مطالعه شهر شیراز و ارائه الگوی مناسب
حوزه های تخصصی:
بررسی سیستم های سازمانی با استفاده از تجزیه و تحلیل شبکه های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی اثربخشی برنامه های آموزش ضمن خدمت کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی برنامه های آموزشی عمومی و تخصصی برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه های آموزشی عمومی و تخصصی برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماری این پ ژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر می باشند. برای ارزشیابی سطح واکنش فراگیران از پرسشنامه کرمی (1386)، برای ارزشیابی میزان یادگیری از پیش آزمون و پس آزمون و برای ارزشیابی میزان تغییر رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که فراگیران واکنش مطلوبی به دوره های عمومی و تخصصی از خود نشان داده اند. سطح یادگیری در دوره های تخصصی و عمومی اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص میزان تفاوت در تغییر رفتار فراگیران براساس نظر سه گروه (خود فراگیران، مافوق و همکاران شان) نتایج نشان داد که به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت.