فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
بررسی رابطه بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان
حوزه های تخصصی:
دانش به عنوان منبع اصلی سازمان ها تلقی شده و به عنوان یک سرمایه مطرح است. انتقال، خلق و بکارگیری دانش مستلزم وجود فرهنگ سازمانی است و دانشگاهها به عنوان سازمان های تولیدکننده دانش می بایستی از این امر بهره مند باشند. هدف این پژوهش تعیین رابطه بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بوده که تعداد آنها در زمان انجام تحقیق 310 نفر می باشد. نمونه گیری روش طبقه ای منظم و از میان اساتید گروه ها و رشته های مختلف بوده و تعداد 70 نفر مطابق با جدول مورگان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های فرهنگ سازی و مدیریت دانش استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکوئر و ضریب همبستگی) استفاده شده است. نتایج این تحقیق توصیفی که به روش پیمایشی انجام شده است نشان می دهد که بین مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی همبستگی مثبت وجود دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که رسالت سازمانی دارای بالاترین ضریب همبستگی و تولید دانش کمترین ضریب همبستگی را داشته اند.
بررسی وضعیت ویژگی های سازمان های یادگیرنده و رابطه آن با خلاقیت کارکنان در سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی
حوزه های تخصصی:
هدف کلی مقاله حاضر سنجش وضعیت مولفه های سازمان های یادگیرنده و بررسی رابطه آن با خلاقیت کارکنان در سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی است. در تحقیق حاضر از نظریه واتکینز و مارسیک (1996) به عنوان مبنای مطالعاتی سازمان های یادگیرنده و از نظریه استاین به عنوان مبنای مطالعاتی خلاقیت استفاده شده است. فرضیه های تحقیق شامل یک فرضیه اصلی و هفت فرضیه فرعی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی - همبستگی است. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان های دولتی استان آذربایجان غربی که بر اساس آمار اخذ شده از سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان برابر با 51058 نفر می باشد که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 380 نفربه عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در تحقیق حاضر دو پرسشنامه محقق ساخته می باشد که قبلا روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده های توصیفی بر اساس نرم افزار کامپیوتری SPSS از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، جداول، نمودار و ...) و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از آمار استنباطی (همبستگی پیرسون) استفاده شده است. با توجه به تحلیل داده ها، همه فرضیه های تحقیق مورد تایید قرار گرفت.
مقایسه مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی کاری اعضای هیات علمی فعال و غیرفعال حرکتی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان شرقی
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف مقایسه مهارت های ارتباطی و کیفیت زندگی اعضای هیات علمی فعال و غیرفعال حرکتی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان شرقی به مرحله اجرا گذاشته شد. جامعه اماری این تحقیق اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد استان آذربایجان شرقی بودند که تعداد 342 نفر از جامعه مذکور با استفاده از مطالعات مقدماتی انتخاب شدند و پرسش نامه های تحقیق بین آنان توزیع گردید. متغیرهای مورد مطالعه این تحقیق با استفاده از سه نوع پرسش نامه کیفیت زندگی (والتون) و پرسش نامه مهارت های ارتباطی (چیک بوس و مارتنز)، اندازه گیری شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست امده از آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. همچنین برای بررسی فرض نرمال بودن توزیع داده ها، از ازمون کلموگروف-اسمیرونوف و برای بررسی همسانی کلیه متغیرهای تحقیق از آزمون لوین استفاده شد و در بخش یافته های استنباطی از آزمون t و آزمون های همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که:- میانگین سن اعضای هیات علمی نمونه 37.53 سال بود. از مجموع 342 نفر ازمودنی تحقیق، تعداد 209 نفر در یک سال گذشته به طور مرتب فعالیت حرکتی و ورزشی داشتند.- در مقایسه کیفیت زندگی ازمودنی های فعال و غیرفعال اختلاف معنی داری مشاهده نشد.- در مقایسه مهارت های ارتباطی آزمودنی های فعال و غیرفعال اختلاف معنی داری مشاهده شد.
رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: دانشگاه تربیت مدرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور غلبه بر شرایط نامطمئن، پیچیده و پویا تنها راهی که پیش روی مدیران قرار دارد، داشتن نیروی انسانی توانمند و کارآمد که بنیاد ثروت و دارایی های حیاتی سازمان به حساب می آیند، منافع بسیار زیادی برای کلیه موسسات و سازمان ها، خواهد داشت. در مقاله حاضر، به بررسی رابطه یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان و سنجش میزان احساس توانمندی کارکنان و تعیین موقعیت دانشگاه از نظر یادگیری سازمانی پرداخته شده است. از این رو از دو پرسشنامه استاندارد یادگیری و توانمندسازی استفاده گردید. جامعه آماری در این تحقیق تعداد 271 نفر از کارکنان دانشگاه تربیت مدرس با تحصیلات لیسانس و بالاتر است. نمونه آماری تحقیق 74 نفر محاسبه شد. با این حال تعداد 90 پرسشنامه توزیع گردید و تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تعداد 89 نفر با استفاده از نرم افزار SPSS 15 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد رابطه معنی دار میان یادگیری بر توانمندسازی و تاثیر بسیار قوی یادگیری بر توانمندسازی است و نیز مشخص گردید که در دانشگاه، پنج بعد توانمندی که عبارتند از: احساس شایستگی، استقلال، موثر بودن، معنی داری و اعتماد در کارکنان وجود دارد، اما از هفت بعد یادگیری سازمانی، سه بعد: کار و یادگیری گروهی، اشتراک دانش و رهبری مشارکتی از حد متوسط کمتر و چهار بعد: چشم اندار مشترک، فرهنگ یادگیری، تفکر سیستمی و توسعه شایستگی کارکنان، از حد متوسط بالاتر است.
تاثیر هوش فرهنگی بر اثربخشی گروهی (مورد مطالعه: شرکت فولاد مبارکه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها به دنبال افرادی هستند که بتوانند به صورت گروهی عملکرد مطلوبی داشته باشند و از سوی دیگر توانایی برقراری ارتباط و تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگ های مختلف را دارا باشند. بنابراین لازم است با فرهنگ های مختلف آشنا باشند و به طور مناسب با افراد سایر فرهنگ ها ارتباط برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. این مطالعه به بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی در47 گروه کاری در شرکت فولاد مبارکه اصفهان پرداخته است. داده ها پس از جمع آوری از طریق پرسشنامه های هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی بوسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد بین هوش فرهنگی و مولفه های آن (استراتژی، دانش، انگیزش و رفتار) با اثربخشی گروهی رابطه معناداری وجود دارد.همچنین از بین این مولفه ها، مولفه انگیزش و رفتار، قابلیت پیش بینی اثربخشی گروهی را دارا بودند.
هوش معنوی: دیدگاه ها و چالش ها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر پس از مقدمه ای در مورد روان شناسی دین یکی از جدیدترین مفاهیم مطرح شده در این حوزه یعنی هوش معنوی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در سال های اخیر مفهوم هوش تنها به عنوان یک توانایی شناختی در نظر گرفته نمی شود، بلکه به حوزه های دیگری مانند هوش هیجانی، هوش طبیعی، هوش وجودی و هوش معنوی گسترش یافته است. چهار چوب نظری هوش معنوی و مولفه های ان مطرح و چالش های که در رابطه با این مفهوم جدید در روان شناسی وجود دارد مورد بحث قرار گرفته است. بعضی از مولفه های آن با متون اسلامی و ادبی مطابقت شده است و در پایان سوال های برای مطالعات و تحقیقات بیشتر در آینده مطرح شده است.
بررسی تأثیر تناسب فرد- سازمان و فرهنگ سازمانی بر رفتار سازمانی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها (مطالعه موردی: دانشگاه شهید باهنر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این بررسی، تأثیر فرهنگ سازمانی و میزان تناسب اعضای هیئت علمی در دانشگاه مورد مطالعه،
در راستای تعیین پیامدهای رفتاری آن ها مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. سؤال اساسی این است
که فرهنگ سازمانی و میزان تناسب (عدم تناسب) میان اعضای هیئت علمی و دانشگاه تا چه حد
می تواند بر میزان شهروندی سازمانی و تمایل به ماندگاری آنها در راستای پرورش نیرو های انسانی
مورد نیاز، تأثیر داشته باشد؟ این مطالعه، از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و ابزار پرسشنامة باز و
بسته، برای بررسی متغیرها و پاسخگویی به این سؤال، استفاده می کند. جامعة آماری این مطالعه،
393 نفر شامل کلیة اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال 1385 است که
بر اساس مطالعه مقدماتی و با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای، تعداد 205 نفر از آنها به عنوان
حجم نمونه انتخاب شدند.
نتایج به دست آمده، به طور کلی تأثیر تناسب فرد- سازمان بر رفتار اعضای هیئت علمی را مورد
تأیید قرار دادند. همچنین، میان تناسب ارزشها و میزان تمایل به خروج، تناسب اهداف و میزان تمایل
به خروج و تناسب محیط کاری و رفتارهای سازمانی (تابعیت سازمانی و تمایل به ماندگاری) در
سطح معنی دار 5%، رابطة معنی داری به دست نیامد. رابطة میان نوع فرهنگ سازمانی و تناسب فرد-
سازمان نیز، مستقیم و تا حدی قوی نشان داده شده است.
شناسایی عوامل موثر بر تعهد سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر قصد بر آن است که ضمن اندازه گیری تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه، عوامل مرتبط با آن نیز شناسایی شود. مطالعه مقدماتی در ادبیات تحقیق نشان داده است که عواملی از قبیل گروه شغلی، وجود فرصت های شغلی جایگزین، تاهل، سابقه کار در سازمان، حقوق و دستمزد، استنباط کارکنان از عدم تمرکز، استقلال کاری، تکرار پذیری کار، رضایت از سرپرست، جنسیت و سن می تواند بر میزان تعهد سازمانی کارکنان موثر باشد.برای اندازه گیری تعهد ساز مانی از پرسشنامه تعهد سازمانی لوتانس استفاده شده است. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان و برای انتخاب اعضای نمونه ازروش تصادفی طبقه ای و تصادفی ساده استفاده شده است.روش های آماری برای پاسخ به سوالات تحقیق شامل ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن، آزمون های غیر پارامتری من ویتنی و کروسکال والیس بوده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های تحقیق نشان داده است که متغیرهای تکراری بودن کار،رضایت از سرپرست، استقلال کاری و استنباط کارکنان از عدم تمرکز دارای رابطة معنا داری با تعهد سازمانی داشته است و همچنین میزان تعهد سازمانی مردان بیشتر از زنان و میزان تعهد کارکنان واحد پژوهش بیشتر از کارکنان سایر واحدها بوده است.
چرا کارمندان جدید مشکلات تازه ای را با خود به مجموعه وارد می کنند ؟
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش فرهنگ سلسله مراتبی در اثربخشی سازمان های نظامی (مطالعة موردی: دانشگاه افسری امام علی(ع))
حوزه های تخصصی:
فرهنگ سازمانی سلسله مراتبی که در آن برتری سلسله مراتب یک هنجار است و سرپرستی و نظارت مستمر بر کارکنان وجود دارد، کارکنان را مجبور می سازد تسلیم دستورات مافوق شوند. در این پژوهش، نقش فرهنگ سلسله مراتبی در اثربخشی سازمانی مورد بررسی قرارگرفته است. جمعیت آماری این پژوهش، دانشجویان سال آخر دانشگاه افسری امام علی(ع) در سال 1386 است. حجم نمونه 340 نفر و نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. برای داوری در باب فرضیات، از روش جدول متقاطع سه بُعدی و روش تحلیل رگرسیون (با استفاده از نرم افزار SPSS) استفاده شده است. یافته های تجربی نشان می دهد که راهبردهای آموزش نظامی، اثربخشی سازمانی را به میزان 4% و راهبردهای آموزش علمی، آن را تا 2% افزایش می دهد و فرهنگ سلسله مراتبی می تواند در صورت همسو بودن با راهبردهای آموزش علمی و نظامی منجر به افزایش اثربخشی شود.
بررسی رابطة بین دو دسته از عوامل سازمانی (ساختار و فرهنگ) با مدیریت دانش در دانشگاه افسری امام علی (ع)
حوزه های تخصصی:
در عصر دانایی که دانش مهمترین سرمایة هر سازمان و جامعه ای محسوب می شود، مدیریت دانش وظیفة سازمان هایی است که می خواهند به سازمان یادگیرنده تبدیل شوند. بسیاری از سازمان ها که می خواهند بقا و موقعیت رقابتی خود را حفظ کنند، مدیریت دانش را در پیش گرفته اند. اما موفقیت این امر مستلزم آن است که عوامل سازمانی مختلف موجود در یک سازمان از جمله ساختار و فرهنگ سازمانی دارای ویژگی های خاصی بوده و از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار باشند.
وجود شکاف و ناهماهنگی در بین این عوامل، مانع مدیریت دانش خواهد شد. در این پژوهش از میان عوامل سازمانی متعددی که در مدل های سازمانی مختلف ذکر شده اند، به بررسی دو عامل کلیدی «ساختار سازمانی» و «فرهنگ سازمانی» در رابطه با مدیریت دانش پرداخته می شود. «خلق دانش» و «انتقال دانش» به عنوان دو فعالیت اصلی و کلیدی مدیریت دانش در نظر گرفته شده اند که ارتباط عوامل سازمانی با این دو عامل کلیدی مورد بررسی قرار گرفت.
روش پژوهش به صورت (توصیفی- پیمایشی) است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و منابع کتابخانه ای استفاده شده است. جامعة آماری در این تحقیق کلیة فرماندهان، مدیران و استادان دانشگاه افسری با مدرک کارشناسی به بالا می باشد. نتایج نشان می دهد که رابطة معناداری بین این عوامل سازمانی و مدیریت دانش وجود دارد. بنابراین باید به سازمان به عنوان یک «سیستم» نگاه کرد و همة این عوامل را مورد توجه قرار داده و وضعیت آنها شناسایی و تحلیل شود. بررسی وضعیت عوامل سازمانی از حیث ویژگی های لازم در رابطه با مدیریت دانش، اقدام اولیة مهمی است که می تواند بنیان مستحکمی برای اقدامات بعدی در این راستا فراهم سازد.
راهبری خلاقانه شهر
حوزه های تخصصی:
تبیین پیامدهای عوامل روان شناختی مثبت در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی پیامدهای عوامل روان شناختی مثبت و اجزای آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) در سازمان است. جامعهی آماری این پژوهش، کتابداران عضو انجمن کتابداری ایران هستند که از میان آن ها، 128 نفر به عنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. بنابر یافته های این پژوهش، سطح متغیر عوامل روان شناختی مثبت و مؤلفه های تشکیل دهندهی آن در کتابداران بالاتر از سطح متوسط است. در رابطه با تاثیر اجزای تشکیل دهندهی عوامل روان شناختی مثبت شامل خودکارآمدی، امیدواری، خوش بینی و تاب آوری بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی کتابداران، بیشترین تاثیر مربوط به متغیر خوش بینی است. هم چنین در بین اجزای تشکیل دهندهی عوامل روان شناختی مثبت، در سطح اطمینان 95 درصد، تنها متغیر خودکارآمدی با متغیر میزان تحصیلات پاسخ دهندگان رابطهی معنادار دارد، به طوری که خودکارآمدی در دارندگان مدرک دکتری بیشتر از دارندگان مدارک تحصیلی پایین تر است. علاوه بر این، در سطح اطمینان 95 درصد، میزان تاب آوری کارکنان متاهل بیشتر از تاب آوری کارکنان مجرد است