در دهه اخیر مرشدیت به عنوان نوع جدیدی از آموزش و توسعه منابع انسانی مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، نظریه مرشدیت با تأکید بر نقش مدیر به عنوان مرشد، ادعا می کند که مرشدیت در سازمان به عنوان پدیده ای ممکن و واقعی پذیرفته شده است. این پژوهش به منظور مطالعه اکتشافی مؤلفه ها و ابعاد رفتار مرشدانه از دیدگاه مدیران صنعت نفت انجام گرفته است. بدین منظور با استفاده از رویکرد تحلیل محتوا با 20 نفر از مدیران شرکت پالایش نفت اصفهان مصاحبه عمیق صورت گرفت. نتایج حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در قالب مضامین دسته بندی شدند که با توجه به آنها ابعاد رفتار مرشدانه مدیران به پنج رفتار همنوایانه، کمال گرایانه، خودمدیرانه، نقش مدارانه و اثرگذارانه طبقه بندی شدند که هر کدام از این رفتارها خود از مفاهیم دیگری تشکیل شده اند. در واقع؛ یافته های حاصل از این پژوهش، با ارائه ابعاد و مؤلفه های رفتار مرشدانه، از دیدگاه مدیران، زمینه بسط این حوزه در مطالعات سازمانی را فراهم می سازد و زمینه ساز افزایش این گونه رفتارها در سازمان ها می شود.
"این تحقیق با هدف طراحی و تبیین الگویی برای تحلیل متغیرهای گروهی مؤثر بر خلاقیت در مؤسسات پژوهشی انجام شده است. برای نیل به این هدف، موضوع تحقیق در قالب ادبیات خلاقیت در سازمان به پژوهش سپرده شد و نتیجه آن دستیابی به الگوی مفهومی تحقیق بود که در بر¬دارنده پنج متغیر خلاقیت ، اندازه گروه، تنوع گروه ، انسجام گروه و سیستم ارتباطات گروه می¬باشد.
بر اساس الگوی مفهومی ، پرسشنامه سنجش شاخصها تهیه و تنظیم شد. پرسشنامه مذکور بین افراد نمونه توزیع شد. بعد از توزیع ، تکمیل و جمع¬آوری، پرسشنامه¬ها از نظر محتوا مورد کنترل و بررسی قرار گرفتند و درنهایت تعداد 308 پرسشنامه به¬دست آمد. داده¬های حاصل از پرسشنامه مذکور با استفاده از نرم افزار5/8 لیزرل حول فرضیه¬های تحقیق در قالب یک الگوی واحد آزمون شدند. نتایج به¬دست آمده نشان داد که انسجام گروه به¬طور مستقیم ،اندازه گروه و سیستم ارتباطات گروه به¬طور غیر مستقیم و تنوع گروه هم به¬طور مستقیم و هم به¬طور غیر مستقیم بر خلاقیت پژوهشگران مؤسسات پژوهشی تأثیر دارند."
محیط کسب وکار امروز، محیطی متلاطم، غیرقابل پیش بینی با تغییرات پیچیده و غیرخطی، تحولات ناپیوسته و رقابتی، ضرورتی را برای بانک انصار ایجاد می کند که برای بقا و رشد در محیط رقابتی، با تشخیص به موقع وکشف فرصت ها، منافع بازار را نصیب خود سازند. هدف اصلی تحقیق حاضر، طراحی الگوی توسعه تفکر راهبردی مدیران ارشد بانک انصار است. پژوهش حاضر از نوع ماهیت موضوع، پژوهشی تجویزی (هنجاری) و به لحاظ هدف، کاربردی است. در این جهت الگوی برساخته مبتنی بر مطالعات نظری، با استفاده از روش میدانی ارزیابی و اعتبارسنجی انجام شد. در این جهت، جامعه موردمطالعه پژوهش حاضر را مدیران ارشد صنعت بانکداری و بانک انصار تشکیل می دهند که به صورت هدف مند نمونه ای از آن انتخاب شد و جامعه آماری شامل36 نفر از مدیران ارشد نظام بانکی و خبرگان بانکی دارای دانش و تجربه مدیریت راهبردی بود که در این ارزیابی برای تحلیل نتایج و استخراج داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه استاندارد با ضریب کرونباخ 0.893 و از طریق نرم افزار spss و pls3 با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی، داده ها تجزیه وتحلیل شد. یافته های حاصل از تحقیق پس از آزمون و تحلیل های مرتبط با سؤالات، الگوی توسعه تفکر راهبردی مدیران ارشد بانک انصار را تأیید کرد.
با توسعه ی بازارهای سرمایه نقش معیارهای ارزیابی عملکرد در انعکاس عملکرد شرکت ها از طریق محتوای اطلاعاتی آنها نیز با اهمیت تر شده است. سرمایه گذاران همواره تمایل دارند تا ازمیزان موفقیت مدیران در به کارگیری سرمایه ی آن ها آگاهی یابند. ایجاد ارزش و افزایش ثروت سهامداران در بلندمدت از مهم ترین اهداف شرکت ها محسوب می شود و سیستم های ارزیابی عملکرد ابزارهایی مفید برای ارزیابی عملکرد مدیران به شمار می رود. برخی از پژوهش های صورت گرفته بیان گر آن است که ثروت سهامداران به انگیزه ی مدیران (در قالب پاداش جبران خدمات و درصد مالکیت سهام) حساس است. هدف اصلی این پژوهش مطالعه ی ارتباط بین پاداش مدیران ارشد به عنوان متغیر مستقل و ارزش افزوده ی سهامدار به عنوان متغیر وابسته در بورس اوراق بهادار تهران است. در راستای این هدف، اطلاعات شش ساله ی (1390-1385) هشتاد و یک شرکت مورد مطالعه قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونیداده های پانلی با مدل اثرات ثابت استفاده شده است. یافته های حاصل از پژوهش بیان گر آن است که بین پاداش مدیران ارشد و ارزش افزوده ی سهامدار (مجموع تغییرات ارزش بازار و سود نقدی پرداخت شده)، (بازده سهام غیر عادی انباشته) ، ارتباط معنی داری وجود ندارد. از این رو می توان نتیجه گرفت که تخصیص پاداش در طول دوره تصدی مدیران ارشد شرکت های ایرانی موثر نبوده است.