فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مهارت های سیاسی و مدیریت تصویرپردازی ذهنی دیگران دو مقوله جدید و مهم در حوزه رفتار سازمانی هستند که ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند؛ که در این تحقیق سعی شده است تاثیر این دو مقوله بر یکدیگر بررسی شود. تحقیق حاضر تحقیقی کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف آن، از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق تمامی کارکنان استانداری خراسان شمالی می باشند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 68 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه مهارت های سیاسی فریز و همکارانش با ضریب آلفای 80% و پرسشنامه فنون مدیریت تصویرپردازی بولینو و تورنلی با ضریب آلفای 82% می باشد. داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی ساده و چندگانه و نیز مقایسه میانگین یک جامعه آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج این تحقیق نشان داد که مهارت های سیاسی(هوشیاری اجتماعی، نفوذ بین شخصی، توانایی شبکه ای و صداقت ظاهری) بر توانایی استفاده از فنون مدیریت تصویرپردازی ذهنی دیگران موثر هستند و میزان استفاده کارکنان از مهارت های سیاسی و نیز استفاده از فنون مدیریت تصویرپردازی در حد متوسط به بالا می باشد.
The Role of Situational Leadership Style in Employee Satisfaction in an Iranian Oil Company(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this quantitative correlation study was to determine the extent to which the role of leadership style preferences correlate with employee satisfaction with supervision among employees and leaders of an Iranian oil company. This study measured preferences for each of five common leadership styles and examined correlations with measures of employee satisfaction. The styles studied were transactional leadership, transformational leadership, autocratic leadership, charismatic leadership, and situational leadership. Results indicated that each of the five leadership styles has a positive correlation with employee satisfaction, suggesting that the situational leadership style may be the most appropriate style for leaders in an Iranian oil company.
تبیین عوامل موثر بر نگرش و رفتار مبتنی بر تسهیم دانش (مورد مطالعه: پرستاران بیمارستان 17 شهریور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش اشتباهات انسانی و ارتقای سطح یادگیری در سازمان ها، مستلزم تبادل یا تسهیم دانش و اطلاعات به طور مستمر می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش عوامل سه گانه اعتماد، روابط متقابل بین فردی و توانمندی مدیر بر نگرش و رفتار مبتنی بر تسهیم دانش پرستاران انجام گرفته است . نوع تحقیق ،مقطعی بوده و به روش تصادفی ساده 66 پرستار بیمارستان 17 شهریور در شهر مشهد، به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. از پرسشنامه برای جمع آوری دادهها استفاده شد و برای آزمون فرضیه ها در قالب معادلات ساختاری از روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار PLS استفاده به عمل آمد. مدل ساختاری نشان داد که عوامل سه گانه اعتماد، روابط متقابل بین فردی و توانمندی مدیر، بر تغییرات رفتار مبتنی بر تسهیم دانش به طور معنی داراثر می گذارد و نگرش نسبت به تسهیم دانش نیز متغیر میانجی می باشد.نتایج به دست آمده از یافته ها نشان داده است : اعتماد متقابل بر ترغیب همکاری و تبادل اطلاعات بین پرستاران اثر می گذارد و جلب مشارکت، ابراز قدردانی و اطلاع رسانی به پرستاران از سوی مدیران، زمینه را برای ایجاد فضای یادگیری جمعی فراهم می سازد.
آزمون مدل میانجی رابطه بین ارزیابی عملکرد توسعه- مدار و عملکرد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود تا بررسی کند چگونه حمایت سازمانی و تعهد سازمانی رابطه بین ارزیابی عملکرد توسعه مدار و عملکرد شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار می دهد. 217 نفر از کارکنان رسمی دارای مدرک تحصیلی دیپلم به بالا شرکت گاز استان گیلان با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسشنامه های ارزیابی عملکرد توسعه- مدار، تعهد سازمانی، حمایت سازمانی، عملکرد وظیفه ای و رفتار شهروندی سازمانی را تکمیل کردند. به منظور تأیید ساختار عاملی پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تأییدی و برای ارزیابی الگوی پیشنهادی از مدل معادلات ساختاری و جهت بررسی آثار میانجی و معناداری آن ها آزمون بوت استراپ مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که الگوی پیشنهادی پژوهش برآزش خوبی با داده ها دارد. یافته ها نشان داد تنها مسیر غیر مستقیم ارزیابی عملکرد توسعه- مدار، تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معنادار است، در حالی که سه مسیر غیر مستقیم ارزیابی عملکرد توسعه- مدار، حمایت سازمانی و تعهد سازمانی با عملکرد وظیفه ای و ارزیابی عملکرد توسعه مدار، حمایت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مورد حمایت قرار نگرفت.کاربردهایی برای عمل و جهت گیری تحقیقات آینده مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس بر سلامت روان، رضایت شغلی و کیفیت خوابِ کارکنان نوبتکار و روزکار شرکت پتروشمی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثر بخشی آموزش مدیریت استرس بر سلامت روان، رضایت شغلی و کیفیت خوابِ کارکنان پتروشیمی تبریز می باشد. برای این منظور از بین کارکنان مرد پتروشیمی تبریز ابتدا نمونه آماری(300 نفر) استخراج و بعد از پاسخ گویی به پرسشنامه های سلامت عمومی(GHQ-28)، رضایت شغلی (JDI) و کیفیت خواب(PSQI)، با توجه به روش آزمایشی طرح تحقیق (شبه آزمایشی) از هر گروه کاری(روزکارستادی، روزکار عملیاتی و نوبتکاری) 30 نفر و جمعاً 90 نفر که در امتیازات دو یا هر سه پرسشنامه، خارج از خط برش بوده اند، در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی انتخاب شدند. مداخله آموزشی (آموزش مدیریت استرس) بر روی گروه آزمایش، طی10جلسه 90 دقیقه ای برای هر سه گروه جمعاً 30 جلسه آموزش اعمال گردید. تجزیه و تحلیل آماری به صورت توصیفی و استنباطی و نتایج یافته ها از طریق تحلیل کواریانس و تحلیل واریانس یک راهه به دست آمد. یافته های پژوهش نشان دادند که آموزش مدیریت استرس در سطح معنی داری(P<0/01) با سطح اطمینان 99 درصد باعث افزایش سلامت روان و افزایش رضایت شغلی و بهبود کیفیت خوابِ کارکنان پتروشیمی تبریز شده است .
بررسی تعالی سازمانی شرکت مهندسی قائم سپاهان اصفهان بر اساس مدل پیترز و واترمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تعالی سازمانی بر اساس مدل پیترز و واترمن در شرکت مهندسی قائم سپاهان اصفهان است. متغیرهای مورد ارزیابی در این مدل هشت متغیر تعصب به عمل، توجه به نیازهای مشتریان، استقلال و کارآفرینی کارکنان، افزایش بهره وری از طریق کارکنان، توجه به ارزش های مشترک، پایبندی به کار اصلی، استفاده از ساختارهای ساده و انعطاف پذیری است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی پیمایشی می باشد، جامعه آماری متشکل از کلیه کارکنان شرکت مهندسی قائم سپاهان اصفهان بوده که نمونه ای به روش نمونه گیری تصادفی ساده به حجم 89 نفر محاسبه شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با تعداد 45 سوال از نوع پنج گزینه ای لیکرت استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون t یک طرفه، T2 هتلینگ و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) استفاده شد. نتایج نشان دهنده آن است که t مشاهده شده در خصوص هشت متغیر مدل تعالی سازمانی پیترز و واترمن در این شرکت بالاتر از سطح متوسط قرار دارد و در نتیجه، این شرکت بر اساس مدل تعالی سازمانی پیترز و واترمن، سازمان متعالی است. در نهایت، با در نظر گرفتن الگوی تحقیق، مقاله حاضر به مدل سیستمی از مدل مورد نظر دست یافت.
ارائه چارچوبی برای ارزیابی نظام مدیریت ایده و پیشنهادهای کارکنان بر اساس کاربرد پذیری آن ها: مورد مطالعه شرکت گاز استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موفقیت سازمان ها و شرکت ها تا حدود زیادی به نوآوری، مدیریت ایده ها و پیشنهادهای کارکنان ارتباط دارد. کاربرد پذیری به عنوان معیاری کلیدی در ارزیابی نظام های سازمانی و منابع انسانی می تواند به مدیریت سازمان ها و دستیابی به عملکرد بهتر کمک فراوان نماید.
این مقاله چارچوبی برای ارزیابی نظام های مدیریت ایده و پیشنهادها بر اساس کاربردپذیری در چهار نظام پیشنهادی ارائه داده است. این چهارچوب به صورت توصیفی – تحلیلی در سال 1392 چهار نوع سیستم پیشنهادی در شرکت گاز استان لرستان مورد مطالعه قرار گرفت. این ارزیابی نشان داد که قابل استفاده ترین نظام های پیشنهادها بالاترین نرخ مشارکت را دارند و کم استفاده ترین آن ها کم ترین پیشنهادها را از سوی افراد جذب می کنند.
مطالعه عوامل مؤثر بر بهبود میزان مشارکت اولیاء در فرآیند تحصیلی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۳ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۹
17 - 40
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین فعالیت های وزارت آموزش و پرورش و انجمن اولیاء و مربیان، افزایش مشارکت اولیاء در امور مدارس است. تحقیق حاضر به بررسی میزان مشارکت اولیاء در فرایند تحصیلی دانش آموزان و ارائه راه کارهای عملی برای افزایش آن می پردازد تا از این طریق، علل کاهش مشارکت اولیاء در امور تحصیلی فرزندان شان مشخص گردد. جامعه آماری این تحقیق، کلیه مدیران و والدین شهرستان ملکان می باشد. به منظور انجام این پژوهش از کل والدین دانش آموزان، تعداد 360 نفر و از کل مدیران، تعداد 173 نفر براساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته ای است که به مشارکت در امور مدارس می پردازد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های "تی استیودنت" ، "کای دو" و "ضریب پیرسون" استفاده شده است. نتایج حاصله از این پژوهش نشان داد که؛ بین مشخصات دموگرافیک والدین (به جز عامل جنسیت) و عدم آگاهی اولیاء از مزایای مشارکت، عدم آگاهی اولیاء از حقوق خویش در قبال فرزندان و مدرسه، نگرش سنتی مدیران نسبت به اداره مدرسه، عملکرد مسئولین حوزه ستادی و مدرسه و میزان مشارکت آنان در امور تحصیلی فرزندان شان رابطه وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، وزارت آموزش و پرورش و انجمن اولیاء و مربیان باید با پربارتر کردن کلاس های آموزش خانواده از طریق استفاده از نیروهای متخصص و آموزش دیده، عملی کردن نظرات اولیاء در مدارس، برخورد دوستانه و محترمانه با والدین و توجه به نیازهای مخاطبان، ارتباط خود را با والدین بیشتر نماید.
The relationship Between Emotional Intelligence and Organizational Citizenship Behavior (Testing the Mediating Effect of Job Satisfaction)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose - The study tested the extent to which the emotional intelligence (EI), job satisfaction (JS) and organizational citizenship behavior (OCB) and their dimensions are related. Alsoit was tested that whether job satisfaction mediates personality effects (Emotional Intelligence) on organizational citizenship behavior. method - A questionnaire survey was carried out to explore these relations at the Islamic Azad University of Tehran, South Branch. Participants were 187 employees who completed the Wong Law Emotional Intelligence Scale, Blazer Job Satisfaction Scale and Podsakoff Organizational citizenship behavior Scale. Some basic socio-demographic questions were included too. Finding - Results indicated that emotional intelligence affects both job satisfaction and organizational citizenship behavior; and job satisfaction affects organizational citizenship behavior significantly. Using structural equation modeling (SEM), it was cleared that job satisfaction mediates the effects of emotional intelligence on organizational citizenship behavior partially. Among the four EI dimensions, ""self-emotional aPPraisal"", ""other’s emotional aPPraisal"" and ""use of emotion"" were significant independent predictors of job satisfaction and all the four EI dimensions were significant independent predictors of OCB. Originality/value - The relations among emotional intelligence, job satisfaction and organizational citizenship behavior have been analyzed simultaneously. Job satisfaction was found to be a mediator between emotional intelligence and organizational citizenship behavior. Emotional intelligence dimensions have significant relation with some aspects of job satisfaction and some dimensions of organizational citizenship behavior.
طراحی الگوی بهره وری سرمایه ی انسانی (مورد مطالعه: شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف استفاده ی بهینه از سرمایه ی انسانی شرکت راه آهن ج.ا.ا انجام گرفته و فرض شده است که با ایجاد فضای مبتنی بر عوامل شش گانه ی: اعتماد متقابل کارکنان و مدیریت سازمان، کارراهه ی شغلی، ارتقای انگیزه، مشارکت در تصمیمات سازمان، آموزش و توجه به زندگی کاری و شخصی کارکنان، می توان سایر منابع را به نحو احسن و مطلوب در جهت اهداف سازمان هدایت نمود. سؤال اصلی پژوهش این است که عوامل مؤثر بر بهره وری کارکنان شرکت راه آهن ج.ا.ا کدامند و میزان تأثیر هر یک چه قدر است؟
در این راستا، رابطه ی بین عوامل یادشده با بهره وری سرمایه ی انسانی، در قالب فرضیه های پژوهش از طریق آزمون همبستگی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. نتایج به دست آمده، گویای آن است که عوامل شش گانه ی یادشده، بر بهره وری سرمایه ی انسانی در شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران تأثیر مثبت و معناداری دارد.
رابطه چندگانه ی هوش هیجانی، ویژگی های شخصیتی و متغیرهای جمعیت شناختی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با رضایت ارباب رجوع با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی ادراک عدالت سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یک سازمان زمانی با موفقیت از عهده ی مأموریت و رسالت خود برمی آید که توانسته باشد رضایت مراجعانش را تأمین کند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی روابط هوش هیجانی، ویژگی های شخصیتی و متغیرهای جمعیت شناختی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با رضایت ارباب رجوع با نقش تعدیل کنندگی ادراک عدالت سازمانی انجام شده است.
روش بررسی:این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی می باشد. دو جامعه ی آماری این پژوهش شامل الف: کلیه ی کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با تعداد 872 نفر و ب: مراجعان به بخش های مختلف دانشگاه مذکور که در نقش ارباب رجوع به کارکنان مراجعه می نمودند. بازه ی زمانی تحقیق در نیمه ی دوم سال 1391 بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه ی پنج عاملی شخصیت NEO، پرسش نامه ی Servqual، پرسش نامه ی عدالت سازمانی، پرسش نامه ی هوش هیجانی و پرسش نامه ی ویژگی های جمعیت شناختی بود که تمامی آن ها پایایی و روایی لازم را دارا بوده اند. برای تحلیل داده ها، از شاخص های توصیفی نظیر پراکندگی و میانگین و نیز از روش های آمار استنباطی همچون همبستگی Pearson، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس با استفاده از نسخه ی 19 نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که همبستگی بین رضایت ارباب رجوع از یک سو و ویژگی های شخصیتی، هوش هیجانی و ادراک عدالت سازمانی از سویی دیگر (870/0R= و 757/R2=) دارای رابطه ی معنی داری است. همچنین بین کلیه ی ویژگی های جمعیت شناختی کارکنان دانشگاه در سطح (05/0Pvalue<) با رضایت مراجعان با نقش تعدیلی عدالت سازمانی رابطه ی معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به تأثیرگذاری ادراک عدالت سازمانی بر ارتباط هوش هیجانی و شخصیت کارکنان با رضایت مراجعان، به منظور ارتقای رضایت مراجعان تمرکز بر مسایل فردی حایز اهمیت است. در این بین، به واسطه ی آموزش پذیری و امکان ارتقای هوش هیجانی، این متغیر جایگاهی ویژه دارد.
بررسی عوامل موثر بر ارتقای هوشمندی انسانی-ساختاری در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط های متلاطم امروزی، موفقیت و قدرت سازمان های دانش بنیان بستگی به توان فکری کارکنان آنها دارد و یکی از بزرگ ترین چالش هایی که این سازمان ها با آن مواجه هستند، این است که چگونه نسل جدید سازمان های هوشمند ایجاد شوند که به طور خاص برای عصر دانایی طراحی شده باشند.
این تحقیق به دنبال پاسخ به این مسئله است که چگونه می توان یک سازمان دانش بنیان را که عمده ترین دارایی های آن سرمایه های دانشی هستند، هوشمند کرد. مدل مفهومی تحقیق بر اساس مدل سیستم باز طراحی شده و در آن راهبردهای دانش، جوامع دانشی، ساختار ویژه موقت و سرمایه های فکری نقش عوامل توانمندساز در ایجاد هوشمندی را ایفا می کنند. جامعه آماری تحقیق شامل اعضای علمی پژوهشیِ پژوهشگاه های دانش بنیان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بوده که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 278 نفر انتخاب و پرسشنامه تحقیق بین آنها توزیع شده است.
نتایج نشان می دهد که ساختار ویژه موقت با ضریب تشخیص 86 درصدی بیش ترین اثر کل را روی فرایندهای هوشمندی ساختاری داشته اند. همچنین راهبردهای دانش و سرمایه های فکری به ترتیب با ضریب تشخیص 67 و 64 درصدی در مرتبه دوم و سوم تأثیر بر فرایندهای هوشمندی ساختاری قرار گرفته اند. همچنین نتایج نشان می دهند ساختار ویژه موقت با ضریب تشخیص 64 درصدی، سرمایه های فکری و راهبردهای دانش هر دو با ضریب تشخیص 59 درصدی، به ترتیب بیش ترین اثر کل را روی فرایندهای هوشمندی انسانی داشته اند.
شناسایی عوامل موثر بر اعتماد عام گرایانه در سازمان ها (مطالعه موردی : سازمان های دولتی و عمومی شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتماد از عناصر مهم روابط انسانی و زمینه ساز همکاری میان اعضای سازمان است. اعتماد می تواند در حد خاص گرایانه بین شخصی یا درون گروهی باشد و درحد عام گرایانه، تعمیم یافته و مرتبط به کل سازمان باشد. اعتماد خاص گرایانه – عام گرایانه به عنوان یک فرایند تعاملی پیچیده تحت تاثیر عوامل و متغیرهای گوناگون فردی و اجتماعی است که ویژگی های شخصیتی (نظام تمایلات)، روابط اجتماعی و پایگاه اجتماعی - اقتصادی از مهم ترین این عوامل به شمار می آیند. تحقیق حاضر به تبیین اعتماد عام گرایانه و بررسی عوامل موثر برآن در سازمان های دولتی و عمومی کاشان می پردازد. نتایج این تحقیق که حاصل جمع آوری اطلاعات از یک نمونه 363 نفری است، نشان می دهد در جامعه مورد بررسی بین اعتمادعام گرایانه با رضایت شغلی، احساس امنیت، خوش بینی، مشارکت، اعتماد به مدیریت و بده بستان ارتباط معنادار وجود دارد، ولی رابطه معناداری بین متغیرهای دسترسی به اطلاعات، گروه های مرجع وجایگاه سازمانی با اعتماد عام گرایانه مشاهده نمی شود. به طورکلی رابطه معناداری بین روابط اجتماعی کارکنان و اعتماد عام گرایانه وجود دارد.
سازمان اخلاقی و تأثیر آن بر مسئولیت اجتماعی سازمان در ستاد وزارت جهاد کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی سازمان اخلاقی و تأثیر آن بر مسئولیت اجتماعی سازمان در وزارت جهاد کشاورزی است. در این پژوهش پنج فرضیه مورد بررسی قرار گرفته است. نمونه پژوهش شامل 313 نفر از کارکنان ستاد وزارت جهاد کشاورزی است که با روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدهاند. این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی- همبستگی است. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای مختلف سازمان اخلاقی مسئولیت اجتماعی و برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی و روش مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شده است.
بررسی رابطه بین ویژگی های فردی کارکنان، راهبردها و محرک های رهبری مدیران و تمایل کارکنان به حفظ و بقای خویش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین ویژگی های فردی کارکنان، راهبردها و محرک های رهبری مدیران و تمایل کارکنان به حفظ و بقاء بر مبنای ابعاد مشارکت، رضایت شغلی و ترک شغل در قالب یک مدل توضیحی می باشد. روش تحقیق آن توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان اداره بهزیستی شهرستان شیراز می باشد. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده و بر مبنای ویژگی های فردی از 240 کارمند، 125 نفر انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه رهبری چند عاملی، پرسشنامه مشارکت و ترک شغل و مقیاس محقق ساخته رضایت شغلی و رضایت از حقوق و مزایای شغلی بود که پس از محاسبه روایی و پایایی صوری نمونه توزیع، و داده ها از طریق نرم افزارهای آماری SPSS16 و LISREL8.54و آمار ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و برازش مدل مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ویژگی های فردی رابطه معنی داری با ابعاد تمایل کارکنان به حفظ و بقاء ندارند. بین ویژگی های فردی موقعیت استخدامی، سابقه کار با محرک های رهبری و بین میزان تحصیلات و راهبردهای رهبری رابطه معنی داری وجود دارد و راهبردهای رهبری پیش بینی کننده معنی دار ابعاد تمایل کارکنان به حفظ و بقاء در سازمان می باشد. همچنین محرک های رهبری پیش بینی کننده معنی دار رضایت شغلی کارکنان می باشد و محرک ها و راهبردهای رهبری واسطه رابطه معنی داری بین ویژگی های فردی و تمایل کارکنان برای بقا هستند.