فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
خانواده شالوده ی جامعه ی انسانی و کانون اصلی رشد و تعالی افراد محسوب می شود. با این حال همچون هر نهاد دیگری ممکن است تعارضات و اختلافاتی در آن به وجود آید. در این موارد باید تا حد امکان کوشید که اختلافات به نحوی حل و فصل شود که به جایگاه ارزشمند خانواده و قواعد اخلاقی حاکم بر آن لطمه ای وارد نشود. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که آیا در صورت بروز اختلافات می توان راه کاری برای حل و فصل آن پیشنهاد داد که در عین حل اختلاف، کمترین آسیب به شئونات خانواده واعضای آن وارد شود؟ به نظر می رسد ارجاع اختلافات به داوری طبق شرایطی که قرآن کریم در سوره ی نساء بیان فرموده، تا حدود زیادی می تواند مانع از لطمه به حیثیت و قداست خانواده واعضای آن باشد، اما رویکرد قانون گذار نسبت به حل و فصل اختلافات خانوادگی از طریق داوری قرابت چندانی با تدبیر پیشگیرانه قرآن کریم ندارد. در این پژوهش رویکردهای موجود در این زمینه و امکان یا عدم امکان همسویی رویکرد قوانین با رویکرد قرآنی داوری در اختلافات خانوادگی بررسی می شود.
بررسی عوامل درون خانوادگی مؤثر بر خانه گریزی دختران (مطالعه موردی: دختران خانه گریز و غیر خانه گریز شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی عوامل خانوادگی مؤثر بر فرار دختران از خانه پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش، دختران فراری و عادی شهر همدان در سال 1390، و تعداد نمونه 60 نفر متشکل از 30 دختر فراری و 30 دختر غیرفراری بوده که با روش نمونه گیری در دسترس از مرکز بهزیستی شهر همدان بررسی و تحلیل شده است. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه انجام گرفته است بدین صورت که داده ها از طریق دو پرسشنامه جداگانه در دو مرحله از دختران فراری و غیر فراری تکمیل گردیده است. یافته ها نشان می دهد که عوامل خانوادگی در ایجاد زمینه های فرار دختران از خانه نقش بسزایی ایفا می کند. در این زمینه می توان گفت که دختران فراری از نظر خانوادگی به علت نفاق، ناسازگری، اعتیاد والدین، تشنج در محیط خانوادگی، طرد و تحقیر، کمبود محبت، سبک تربیتی نادرست، از هم گسیختگی خانواده، عدم مراقبت و بی توجهی والدین و سرپرستان نسبت به دختران، ترس از تنبیه و پایگاه اجتماعی نامناسب به فرار از خانه اقدام کرده اند.
مقایسه بین متغیرهای جمعیت شناختی، فرهنگی و مذهبی زوج های عادی و متقاضی طلاق در شهر تهران در سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف محقق از پژوهش حاضر مقایسه متغیرهای جمعیت شناختی، فرهنگی، و مذهبی زوج های عادی و متقاضی طلاق در شهر تهران است و جامعه آماری این پژوهش را زوج های متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده در شهر تهران و زوج های عادی تشکیل می دهند. نمونه اولیه شامل 156 زوج متقاضی طلاق و 164 زوج عادی بود و پس از ریزش 132 زوج متقاضی طلاق و 132 زوج عادی باقی ماندند. پرسش نامه تحقیق شامل دو پرسش نامه (جمعیت شناختی و باورهای مذهبی) بود. در پرسش نامه جمعیت شناختی اطلاعاتی مثل زمان ازدواج، تحصیلات، تفاوت های فرهنگی، و قومیت استفسار شد و شرکت کنندگان در تحقیق آن را تکمیل کردند. پس از تکمیل پرسش نامه ها، داده ها با نرم افزار Spss v15 و با استفاده از آزمون های خی دو (chi-squared) و کوکران تحلیل شد. تحلیل نتایج نشان داد که تفاوت فرهنگی زیاد، تفاوت مذهبی زیاد، سن زیر 25 سال مرد در زمان ازدواج، سن زیر 20 سال زن در زمان ازدواج، میزان آشنایی کم تر از شش ماه زوجین، و اختلاف تحصیلات بیش از دو مقطع زن و مرد در دو گروه زوج های عادی و متقاضی طلاق تفاوت های معنی داری داشتند.
نقش متغیرهای زمینه ای در تهدیدِ ثبات ازدواجِ زنان و مردان متأهل شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی برخی متغیرهای زمینه ای تهدیدکننده ثبات ازدواج زنان و مردان متأهل شهر قزوین صورت گرفت. روش پژوهش پیمایشی و از نوع علّی مقایسه ای است. نمونه پژوهش شامل 384 متأهل (192 زن و 192 مرد) به شیوه تصادفی از پنج ناحیه شهر قزوین انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه بی ثباتی زناشویی ادواردز و همکاران و پرسشنامه حاوی اطلاعات جمعیت شناختی استفاده شد. نتایج نشان داد احتمال وقوع طلاق در سه سال آینده زندگی زناشویی زنان و مردان متأهل شهر قزوین 22 درصد است و بین گروه ها از حیث جنسیّت، تحصیلات، تعداد فرزندان، طول مدت ازدواج تفاوت معناداری در نمره های بی ثباتی ازدواج مشاهده نشد. نتایج هم چنین نشان داد که بین زوجین با قومیّت متفاوت در مقایسه با همسران با قومیّت مشابه و نیز زوجین با تفاوتِ در طبقه اقتصادی اجتماعی در مقایسه با زوجینِ مشابه از حیث طبقه اقتصادی اجتماعی در میانگین بی ثباتی ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد. هم چنین بین گروه ها از حیث نوع ازدواج (اعم از سنتی یا دوستی پیش از ازدواج) تفاوت معناداری مشاهده شد. آگاهی از نقش عوامل تهدیدکننده ثبات ازدواج زوجین می تواند ضمانتی نسبی برای ثبات روابط زناشوییِ همسران فراهم سازد.
بررسی تعارض نقش های خانوادگی و اجتماعی بانوان و ارائه ی الگوی مناسب برای زندگی خانوادگی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران معاصر، روند اشتغال زنان سیر صعودی به خود گرفته است. این در حالی است که زنان از وظایف و مسئولیت های سنتی خانه داری و همسرداری و تربیت فرزند و... معاف نشده و علاوه بر کار بیرون بار این مسئولیت ها را نیز همچنان بر دوش می کشند. ایفای همزمان نقش های خانوادگی و شغلی باعث تعارض نقش می شود که آثار و پیامدهای سویی به دنبال دارد. لازم است برای کاهش این تعارضات و مشکلات تبعی آن چاره جویی شود. این چاره اندیشی باید با فرهنگ جامعه همخوان و هماهنگ باشد. بنابراین تعیین چارچوب های منطقی و عالمانه که با موازین دینی و عرفی مطابقت داشته و بتواند مبنای عمل جامعه ی اسلامی ما قرار گیرد حائز اهمیت است. این جستار ضمن واکاوی ابعاد مختلف پدید هی اشتغال زنان و طرح راهکارهای مناسب برگرفته از نتایج تحقیقات و مطالعات انجام شده و استفاده از متون و نصوص معتبر دینی نظریه ی روشن و ثابتی را به عنوان الگوی مناسب برای زندگی خانوادگی و شغلی زنان بر مبنای فکر دینی ارائه می دهد.
تبیین جامعه شناختی خشونت شوهران علیه زنان: آزمون تجربی دیدگاه نظری ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، خشونت شوهران علیه زنان، به مسئله ای فراگیر تبدیل شده است که مرزهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را در نوردیده است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر خشونت شوهران علیه زنان در شهر تهران می باشد. برای نیل به این منظور از روش تحقیق پیمایشی و ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری اطلاعات بهره گرفته شده است. روایی ابزار سنجش متغیر وابسته (91/0=α) و اعتبار آن از طریق اعتبار سازه تأیید شده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان 15- 45 ساله متأهل ساکن شهر تهران تشکیل می دهند که در مجموع 400 نفر از زنان ساکن منطقه 4 تهران به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای بررسی خشونت شوهران علیه زنان، از چهارچوب نظری دربرگیرنده نظریات پدرسالاری، یادگیری اجتماعی و منابع استفاده شده است. براساس تحلیل داده های تحقیق، از میان شش متغیر مستقل، متغیر قدرت زن در ساختار خانواده با ضریب تأثیر رگرسیونی (43/0-=β)، مهم ترین تبیین کننده خشونت شوهران علیه زنان می باشد و متغیرهای خشونت در خانواده خاستگاه،
بررسی جایگاه و نگرش به فرزند آوری در خانواده های(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه رفتار باروری در خانواده های جوان ایرانی و نگرش آن ها به فرزندآوری، در میان گروهی از خانواده های جوانِ موجود در محدوده سنی 38-19سال با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای به شیوه تصادفی از مناطق مختلف شهر قزوین انجام شد. نگرش خانواده ها به فرزندآوری، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل عوامل موجود در چهار دسته عوامل اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی و هویّت شناختی- جسمانی گردآوری شد که بااستفاده ازضریب آلفای کرونباخ پایایی آن درحدود86% به دست آمد. داده های به دست آمده بااستفاده از آزمونT وابسته و ANOVA مشاهده شد که آزمودنی ها به فرزندآوری و تعدد فرزند، نگرش منفی داشته، بین زن و مرد از حیث نگرش به فرزندآوری درسطح معناداری05/0،تفاوت معناداری مشاهده نشد. بین تحصیلات، طبقه اقتصادی-اجتماعی و عضویت آزمودنی ها در خانواده های کم جمعیت یا پرجمعیت و نگرش آن ها به فرزندآوری، درسطح معناداری05/0،تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین، مقادیر واریانس به دست آمده ازتحلیل عاملی، در این پژوهش نشان داد که عوامل اقتصادی بیش از سایر عوامل چون اعتقادی، فرهنگی و هویّت شناختی- جسمانی بر نگرش منفی خانواده های جوان به فرزندآوری تأثیرگذار بوده است.
تحلیلی بر کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی (مطالعه موردی: شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی است. به این منظور در قالب روش پیمایشی، 340 نفراز زنان شهرکرد در دو گروه نمونه عادی و طلاق عاطفی به دو روش نمونه گیری گلوله برفی و سهمیه ای اتفاقی ساده انتخاب شده و از طریق پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات پرداخته شد. یافته های تحقیق نشان می دهد: بین طلاق عاطفی و شش بعد کیفیت زندگی زنان (احساس فردی، روابط خانوادگی، روابط اجتماعی، کیفیت سلامت، رضایت از شرایط محیطی و رضایت از شرایط اقتصادی) رابطه معناداری وجود دارد. همچنین اختلاف رتبه ها در هر کدام از متغیرهای وابسته در دو گروه نیز معنادار بوده است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که کیفیت زندگی زنان دچار طلاق عاطفی بر اساس طیف لیکرت، درحد پایین و کیفیت زندگی زنان عادی درحد بالایی است.
بررسی نقش آموزش آکادمیک زنان در نحوه مدیریت تعارض در زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند توسعه اجتماعی ، جوامع در حال گذار ، از جمله ایران را دستخوش تغییرات اجتماعی بنیادین و گسترده ای ساخته و ماهیت بنیادین و فرایند سریع و ناموزون آن ، تغییرات اجتماعی متعددی را برای این جوامع و خانواد هها در پی آورده است. پیشی گرفتن زنان نسبت به مردان در سطوح تحصیلی در جامعه در دهه های اخیر یکی از این تغیرات است. مقاله حاضر با بهر هگیری از روش موردپژوهی ابزاری ، درصدد آزمون تئوری های آرچر در مورد عاملیت فردی ، نظریه منابع بلود و وولف ، تئوری منابع در بستر فرهنگی رادمن ، اجزای کنش پارسونز ، تئوری عدم تعادل در ساختار خانواده و نظریه مبادله و همزمان بررسی نقش تحصیلات آکادمیک زنان در بروز تغییرات و بهدنبال آن ، نحوه حل تعارض در زندگی زناشویی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تحصیلات دانشگاهی زنان چنانچه باعث تغییر در گرایش هنجاری آنان نسبت به نقش های زناشویی گردد ، در حالی که نگرش همسرانشان به نقش های زناشویی تغییر نکرده باشد ،
ممکن است میزان تضاد در خانواده را افزایش دهد. اما در این میان ، نقش زنان در مدیریت تضاد و برقراری تعادل در خانواده بسیار مؤثر است.
اثر بخشی آموزش امنیت هیجانی بر تعارضات زناشویی و بهزیستی ذهنی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش امنیت هیجانی بر تعارضات زناشویی و بهزیستی ذهنی زنان متأهل شهر اصفهان بود. این پژوهش به روش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شده است. جامعة آماری، شامل کلیة زنان متأهل مراجعه کننده به یکی از فرهنگ سراهای شهر اصفهان با تجربه حداقل یک سال زندگی مشترک و نمونه در این پژوهش 40 نفر از بانوان متأهل بودند که از بین داوطلبان ثبت نام کننده در این طرح انتخاب (این افراد نمرات بالاتری نسبت به سایر افراد در پرسشنامه تعارض زناشویی کسب کردند) و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش عبارت بود از پرسشنامه تعارض زناشویی و پرسشنامه بهزیستی ذهنی. تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که آموزش امنیت هیجانی بر تعارضات زناشویی زنان و نیز ابعاد آن در مرحله پس آزمون به صورت معناداری اثرگذار بود (05/0P<). هم چنین، یافته ها نشان داد آموزش امنیت هیجانی تنها بر دو بعد از ابعاد بهزیستی ذهنی شامل اراده و روان رنجوری به صورت معناداری اثرگذار بوده است و در دو بعد سرزندگی و استرس- افسردگی تأثیر معناداری نداشته است. بنابراین، می توان گفت آموزش امنیت هیجانی در جهت کاهش تعارضات زوجین و دو بعد از ابعاد بهزیستی ذهنی شامل اراده و روان رنجوری مؤثر است.
بررسی رابطه بین تعارض زناشویی با خشونت خانوادگی نسبت به دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین تعارض زناشویی با خشونت خانگی والدین نسبت به دختران نوجوان شهر اهواز بود. این پژوهش از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان شهر اهواز و والدین آن ها بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 384 نفر آن ها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار سنجش دراین پژوهش دو پرسشنامه کودک آزاری و ضربه (CTQ) برنستاین، (Bernstein, 1995) و پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ) براتی و ثنایی( ( Barati & Sanae,2004 می باشد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. براساس یافته های این پژوهش بین متغیر کل تعارض زناشویی با خشونت والدین نسبت به دختران رابطه معنا داری وجود دارد. هم چنین، بین ابعاد تعارض زناشویی (کاهش همکاری زوجین، افزایش واکنش های هیجانی، جلب حمایت فرزندان، رابطه با خویشاوندان و دوستان همسر) با خشونت والدین به دختران همبستگی معناداری وجود دارد، اما بین متغیر های رابطه فردی با خویشاوندان خود و جدا کردن امور مالی همبستگی معنا داری مشاهده نگردید. هم چنین، نتایج بدست آمده از این پژوهش، حاکی از آن است که بین تعارض زناشویی با ابعاد خشونت خانگی (جسمی ،عاطفی، غفلت) والدین نسبت به دختران رابطه معناداری وجود دارد. نتایج بدست آمده از رگرسیون چند گانه نیز نشان دادند که متغیر رابطه با خویشاوندان و دوستان همسر، بیش ترین تاثیر را در تبیین متغیر وابسته داشته است.
بررسی بین نسلی نگرش به طلاق: مطالعه ای در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش نگرش نسبت به طلاق را در نسل های مختلف واکاوی می کند. جامعه آماری، افراد (مرد و زن) ۱۵ سال و بالاتر ساکن در استان زنجان هستند که با روش نمونه گیری چند مرحله ای طبقه بندی شده و متناسب با حجم جمعیتی هر یک از شهرها (متناسب با طرح آمارگیری نفوس و مسکن سال ۱۳۸۵)، ۶۱۰ نمونه به طور تصادفی و سیستماتیک مطالعه شده است. یافته ها نشان می دهد که نگرش به طلاق هنوز منفی است (4/47 درصد پاسخگویان)، اما مخالفت با طلاق به طور بین نسلی کاهش یافته است. تحلیل جنسیتی داده ها، این تغییر نگرش نسلی را در بین زنان با معنی نشان می دهد. موافقت نسل های جدید با سنگینی صدمات عاطفی ناشی از طلاق و ارجحیت زندگی زناشویی دشوار به طلاق کاسته شده و بر بی موردی اغلب مخالفت های اجتماعی با طلاق اجماع بیشتر شده است.
اثر بخشی بر نامه درمانی خود بخشودگی بر مبنای مفاهیم قرآنی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثر بخشی بر نامه ی درمانی خود بخشودگی مبتنی برمبانی قرآنی بر کاهش افسردگی در زنان مطلقه، انجام گرفت. ابتدا در مرکز بهزیستی شهر زنجان، از 65 زن طلاق گرفته که بواسطه فراخوان اطلاع یافته بودند، آزمون افسردگی بک (2) اجرا شد. سپس برای 20 نفر از شرکت کنندگان که نمرات افسردگی 10-30 (خفیف تا متوسط) کسب کرده بودند، آزمون خودبخشودگی موگر اجرا شد و سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایشی و کنترل (در هر گروه 10 نفر) جایگزین شدند. طی 2 ماه، 8 جلسه مشاوره ی گروهی خود بخشودگی بر مبنای مفاهیم قرآنی بر گروه آزمایشی انجام شد .پس از اتمام جلسات، پرسشنامه افسردگی بک(2) و آزمون خود بخشودگی موگر مجددا برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان دادند که نمرات خود بخشودگی در گروه آزمایشی افزایش یافته و به تبع آن نمره ی افسردگی نیز در این گروه در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته بود
آسیب شناسی مهریه و عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهریه در ازدواج نقشی تعیین کننده دارد. بر اساس دستورات شرع مقدس اسلام شایسته است با تعیین مهریه ی متعادل، پایه های یک زندگی مشترک از ابتدا به گونه ای صحیح بنا نهاده شود. متاسفانه امروزه تعیین مهریه های زیاد و خارج از توانایی پسران، یکی از موانع عمده ی ازدواج است. هدف این پژوهش بررسی وضعیت مهریه ی دانشجویان متاهل، شناسایی آسیب های ناشی از مهریه و عوامل فرهنگی اجتماعی موثر بر آن بود. روش پژوهش از نوع توصیفی – پیمایشی بود که در مورد 180 نفر نمونه ی آماری از مجموع 530 نفر دانشجویان متاهل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد فلاورجان که به گونه ی نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند، انجام گرفت. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه ی محقق ساخته بود که در سه بخش اطلاعات جمعیت شناختی، شناسایی آسیب های ناشی از مهریه و شناسایی عوامل آسیب زا در مقیاس لیکرت تنظیم گردید. پایایی پرسشنامه براساس آلفای کرونباخ، برابر 89/0 در شناسایی آسیب ها و 86/0 در شناسایی عوامل آسیب زا برآورد شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی تجزیه و تحلیل شد. یافته های بدست امده از تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مهریه سبب ایجاد آسیب های خانوادگی، آسیب های اجتماعی، آسیب های اقتصادی و آسیب های فرهنگی به ترتیب با ضریب کفایت نمونه گیری 82/0، 66/.، 64/. و 73/0 می شود. هم چنین، یافته های بدست آمده از آمار استنباطی نشان داد که عوامل اجتماعی (با میانگین 35/3)، عوامل اقتصادی (با میانگین 33/3) بیش از حد متوسط و عوامل فرهنگی (با میانگین 99/2) در حد متوسط بر وضعیت مهریه موثر بودند.
مطالعه رابطه رضایت مندی جنسی زنان و تعارضات میان همسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه رابطه رضایت مندی جنسی زنان و تعارضات میان همسران در بین 400 نفر از زنان متاهل شهر شیراز با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انجام شده و داده های آن از طریق پرسشنامه در سال 1388 جمع آوری شده است. رضایت مندی جنسی در این پژوهش به ابعاد خشنودی جنسی، تبادل کلامی جنسی، تفتهم جنسی، نگرانی ارتباطی جنسی و نگرانی شخصی جنسی تقسیم شده است. همچنین تعارضات در سه طبقه تعارضات کلامی، روانی و فیزیکی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش برای نشان دادن رابطه رضایت مندی جنسی زنان و تعارضات میان همسران، از نظریه تعارض اسکانزونی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد رابطه معکوس و معنی داری بین رضایت مندی جنسی زنان و تعارضات میان همسران وجود دارد، بدان مفهوم که هر چه رضایت مندی جنسی زنان افزایش می یابد، تعارضات زوجین کاهش پیدا می کند و بالعکس. ضمن اینکه سه بعد اول از ابعاد پنج گانه رضایت مندی جنسی نیز با هر کدام از ابعاد تعارضات زوجین، دارای رابطه معکوس نشان داده است
مطالعه کیفی عوامل اجتماعی همسرکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همسرکشی مساله ای فردی، خانوادگی و اجتماعی است که تاثیر مخرب و نابودکننده ای بر امنیت و سلامت عمومی جامعه به جای می گذارد. قتل های خانوادگی، به خصوص همسرکشی، برخلاف قتل های دیگر، خشونتی تصادفی و نامحتمل نیست، بلکه ماجرای غم انگیزی از انواع خشونت خانوادگی، فشارها و پیامدهای زیان بار فردی و اجتماعی را در خود پنهان دارد. از این رو هدف مقاله حاضر، کشف علل و عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر بر پدیده همسرکشی است که در سال های اخیر در جامعه ما افزایش داشته و زنان و مردان بسیاری را در جایگاه قاتل یا مقتول درگیر ساخته است. بدین منظور، با روش کیفی از میان پرونده های جنایی همسرکشی مربوط به قتل هایی که در خلال سال های 1380 تا 1387 در استان تهران رخ داده است، 34 پرونده، 17 مورد مربوط به زن کشی مردان و 17 مورد مربوط به شوهرکشی زنان، به طور تصادفی انتخاب شده اند و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بررسی و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که وجود فشارهای روانی - اجتماعی بر زنان و مردان در خانواده، در غیاب یا ضعف شبکه های حمایت اجتماعی و فردی، همچنین معاشرت با دوستان بزهکار و انسداد راه های قانونی مواجهه با این فشارها، همسران را به قتل شریک زندگی سوق داده است. یافته ها همچنین تفاوت هایی را در الگوی ارتکاب قتل زنان و مردان و عوامل دخیل در ارتکاب قتل توسط آنان نشان داده اند. علاوه بر این، متغیرهای جمعیت شناختی و اجتماعی چون پایگاه اقتصادی - اجتماعی زن و شوهر و خانواده منشا، سن زن و شوهر و تعداد و سن فرزندان نیز بر ارتکاب همسرکشی تاثیر داشته اند
بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی، بخشش و تعارضات زناشویی در زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره ی شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی، بخشش و تعارضات زناشویی در زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرج بود. به همین منظور، تعداد 200 زوج (400نفر) از زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ی تجارب شخصی در روابط صمیمانه، بخشش و تعارضات زناشویی براتی و ثنایی استفاده شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و آزمون تی برای گروههای مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که میان سبک های دلبستگی، تعارضات زناشویی و بخشش رابطه ای معنادار وجود دارد. هم چنین، میزان تعارضات زناشویی در زوج هایی که سبک دلبستگی هر دوی آن ها ایمن است کم تر و میزان بخشش در آن ها بیش تر از زوج هایی است که سبک های دلبستگی هر دوی آن ها ناایمن و یا سبک دلبستگی یکی از آن ها ایمن و دیگری ناایمن است. در نهایت، زوج های بدون تعارض نسبت به زوج های دارای تعارضات زناشویی، یکدیگر را بیش تر می بخشند.
نگاه ویژه؛ دلالت ها و عوامل موثر بر کنش های خانواده ایرانی
منبع:
حورا ۱۳۹۰ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی: