فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه کارآفرینی زنان روستایی بخش میانکوه شهرستان اردل، انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان روستایی بخش میانکوه (8381N=) تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای 254 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. ابزار گرد آوری داده های میدانی پرسشنامه ای بود که روایی صوری آن با استفاده از نظرات اساتید دانشگاهی و کارشناسان مربوطه و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. با استفاده از تحلیل عاملی، شش عامل به عنوان عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه کارآفرینی زنان روستایی بخش میانکوه استخراج و نام گذاری شد. نتایج نشان داد که این عوامل به ترتیب 824/71 درصد و 784/67 درصد از واریانس عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه کارآفرین در بین زنان روستایی مورد مطالعه را تبیین می کنند. هم چنین، نتایج پژوهش نشان داد که سهم عوامل پیش برنده مؤثرتر از عوامل بازدارنده بوده و در نتیجه با ایجاد زمینه لازم می توان با تقویت عوامل پیش برنده و فائق آمدن بر عوامل بازدارنده، به توسعه کارآفرینی در بین زنان روستایی در بخش میانکوه کمک کرد.
نقش جنسیت در هوش سازمانی مدیران مدارس متوسطه شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی مقایسه ای میزان هوش سازمانی مدیران در مدارس متوسطه دخترانه و پسرانه استان یزد به تفکیک جنسیت است. روش تحقیق، از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا علّی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دبیران مدارس دوره متوسطه استان یزد، در سال تحصیلی91- 1390 بودند که از میان آنها 285 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه هوش سازمانی بود که پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 97/0 تعیین شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار و ...) و آمار استنباطی(آزمون tبرای مقایسه میانگین های مستقل) استفاده شد. یافته ها نشان داد که از دیدگاه دبیران تفاوت معناداری میان هوش سازمانی کل مدیران مدارس دوره متوسطه استان یزد به تفکیک جنسیت وجود ندارد و با تعمیم نتایج این پژوهش در مورد هوش سازمانی مدیران زن و مدیران مرد سازمان های موجود در جامعه و با توجه به اهمیت روزافزون مدیریت منابع انسانی و نقش تعیین کننده آن در انتخاب و انتصاب نیروی کار سازمان ها می توان گفت که پرسنل کارگزینی سازمان ها، بایستی اصل شایسته گزینی را سرلوحه برنامه های استخدامی خود قرار دهند و شایسته ترین افراد را بدون در نظر گرفتن جنسیت آنها، به منظور مدیریت سازمان ها برگزینند.
سلامت اجتماعی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن مطالعه موردی: زنان سرپرست خانوار شهر قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی میزان سلامت اجتماعی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در میان زنان سرپرست خانوار در شهرستان قروه می پردازد. رویکردی نظری تحقیق مبتنی بر رویکردهای سلامت اجتماعی کییز، پایگاه اجتماعی اقتصادی وبر، باورهای دینی گلاک و استارک و مهارت های ارتباطی می باشد. جامعه آماری شامل تمام زنان سرپرست خانوار( 92 نفر) زیر پوشش سازمان بهزیستی شهر قروه می باشد. همچنین 92 نفر از زنان غیر سرپرست خانوار ساکن همان شهر به صورت تصادفی جهت مقایسه به روش پیمایشی مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که از لحاظ میزان سلامت اجتماعی و ابعاد آن (که شامل پنج بُعد است) در میان زنان سرپرست خانوار و زنان غیرسرپرست، تفاوت معنادار آماری وجود دارد. به علاوه از لحاظ متغیرهای پایگاه اجتماعی اقتصادی، باورهای دینی (بُعد اعتقادی) و مهارت های ارتباطی بین زنان سرپرست خانوار و زنان غیر سرپرست تفاوت معناداری وجود ندارد.
تاثیر سرمایه اجتماعی بر ارتقا شغلی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: امروزه شواهد و تحقیقات نشان می دهد که با وجود افزایش نسبت زنان تحصیل کرده در بازار کار، پیشرفت آنان در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است. از آن جا که بر اساس منابع نظری و پژوهشی، سرمایه اجتماعی یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر ارتقا شغلی است و زنان به سبب عوامل اجتماعی و فرهنگی در مقایسه با مردان از سرمایه اجتماعی کمتری برخوردارند، در این پژوهش تاثیر سرمایه اجتماعی بر ارتقا شغلی زنان مورد مطالعه قرار گرفته است. داده های میدانی از طریق پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شده است. بر اساس یافته ها، شانس ارتقا شغلی زنان دارای پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی بالا، بیشتر از سایر زنان بوده و زنان مدیر عمدتا از پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی بالا و از خانواده هایی با ساختار دموکراتیک و مشارکتی برخاسته اند؛ درحالی که زنان غیرمدیر در بیشتر موارد در خانواده هایی با ساختار تساهل گرا یا اقتدارگرا تربیت شده اند. همچنین میزان سرمایه اجتماعی (مشارکت، روابط و اعتماد اجتماعی) زنان دارای پست های مدیریتی، بیشتر از سایر زنان بوده و ترکیب و ساختار آن نیز با سایر زنان تفاوت دارد. روابط اجتماعی زنان در مشاغل غیر مدیریتی غالبا به خویشان و همسایگان و افراد خودی ختم می شود، درحالی که روابط اجتماعی زنان دارای مناصب مدیریتی از افراد فامیل فراتر رفته و همکاران و دوستان را نیز دربرمی گیرد. در نتیجه آن ها را از اطلاعات و حمایت های متنوع و متعدد و امتیازات اجتماعی بیشتری برخوردار می سازد
رهبران تحول بخش در مدرسه: مدیران زن یا مدیران مرد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش های مربوط به تفاوت های جنسیتی در سبک رهبری تحول بخش انگشت شمار است. این شواهد اندک اغلب رهبران زن را تحول بخش تر از رهبران مرد می دانند. هدف پژوهش حاضر؛ مطالعه تفاوت های جنسیتی در ابعاد سبک رهبری تحول بخش مدیران زن و مرد و اثر آن ها بر اعتماد به مدیر و رفتار شهروندی سازمانی معلمان است. نمونه ای مرکب از 200 معلم زن و 36 مدیر زن از مدارس ابتدایی دخترانه و 200 معلم مرد و 41 مدیر مرد از مدارس ابتدایی پسرانه شهر تهران انتخاب و داده ها به وسیله 3 پرسش نامه گردآوری شد. معلمان، پرسش نامه های رهبری تحول بخش و اعتماد به مدیر و مدیران، پرسش نامه رفتار شهروندی سازمانی را تکمیل کردند. برای تشخیص تفاوت های جنسیتی در ابعاد رهبری تحول بخش، تحلیل واریانس عاملی و برای تعیین اثر هر یک از ابعاد بر اعتماد به مدیر و رفتار شهروندی سازمانی معلمان، تحلیل مسیر به کار رفته است. نتایج تحلیل واریانس نشان می دهد که میانگین هر یک از ابعاد در مدیران زن به طور معناداری بیشتر از مدیران مرد است. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که اثر ابعاد رهبری تحول بخش مدیران زن بر اعتماد به مدیر و رفتار شهروندی سازمانی معلمان بیشتر از مدیران مرد است. درباره یافته های پژوهش با تاکید بر علل تفاوت های جنسیتی و مزیت های زنان در سبک رهبری تحول بخش بحث خواهد شد
خانواده و ارتقای شغلی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان و مردان در بازار کار، نه تنها از نظر میزان مشارکت و بی کاری، بلکه از لحاظ نوع شغل، درآمد حاصل از کار، و ارتقای شغلی هم دارای شرایط متفاوت اند.
در این پژوهش، عوامل موثر بر میزان ارتقای شغلی زنان شاغل در اداره های دولتی، با تاکید بر خانواده، مورد بررسی قرار گرفته است و جامعه آماری را زنان 30 تا 40 ساله، شاغل، همسردار، و دارای فرزند تشکیل می دهند، که از کل شاغلان زن در 50 اداره دولتی شهرستان اسکو انتخاب شده اند و جمعا بیش از 120 نفراند. ابزار پژوهش نیز پرسش نامه است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون های معناداری استفاده شده است.
یافته ها نشان می دهد میزان ارتقای شغلی زنان این شهرستان از میزانی متوسط برخوردار بوده و عوامل خانوادگی بیش از سایر عوامل در عدم ارتقای شغلی زنان موثر است. میزان ارتقای شغلی زنان پاسخ گو، از کیفیت نقش، فشار نقش، تقسیم جنسیتی کار در خانه، تقاضاهای ساختاری خانواده، اضطراب، و ویژگی های مدیریتی، به طور مستقیم، و از متغیرهای افسردگی، استرس، خستگی شغلی، تهی سازی انرژی فرد، سرایت شرایط تنش آمیز یک نقش به نقش دیگر، و محرک های تنش زای خانوادگی، به طور غیرمستقیم و از طریق فشار نقش تاثیر می پذیرد. عوامل سازمانی در این میان نقشی ندارد.
بررسی تاثیر برخی عوامل موثر بر میزان رضایت شغلی و امکان ارتقای شغلی زنان شاغل: شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر اشتغال زنان و مسایل مرتبط با آن به عنوان یکی از حوزه های تحقیقاتی در جامعه شناسی، روانشناسی اجتماعی، مدیریت و اقتصاد مطرح شده است. نگرش نسبت به اشتغال زنان و تواناییهای شغلی آنها معمولا به عنوان مانع ورود زنان به بازار کار و نبود موفقیت آنها پس از ورود مطرح می شود. از سوی دیگر مسایلی نظیر میزان رضایت شغلی و امکان ارتقای شغلی بویژه برای زنان به عنوان دو حوزه مهم در جامعه شناسی کار و مشاغل مطرح می شود. این پژوهش با هدف شناسایی میزان رضایت شغلی، امکان ارتقای شغلی زنان و نگرش زنان شاغل نسب به مشروعیت فرهنگی اشتغال زنان، تواناییهای شغلی آنان و ارتباط این متغیرها با یکدیگر در بین زنان شاغل در بخشهای دولتی شهر کرمان انجام شده است. نتایج نشان می دهد که رضایت شغلی برای 48.5 درصد افراد وجود داشته است، در حالی که 17.4 درصد پاسخگویان معتقد بودند امکان ارتقای شغلی دارند و 42.8 درصد پاسخگویان نگرش مثبتی نسبت به اشتغال زنان و تواناییهای شغلی آنها نداشتند. عواملی همچون تعداد اعضای خانواده، نگرش نسبت به اشتغال زنان، وضعیت تاهل، میزان حقوق و وضعیت اقتصادی خانواده بر رضایت شغلی زنان تاثیر داشته است و متغیرهای نوع سازمان محل کار و وضعیت استخدام نیز بر امکان ارتقای شغلی زنان تاثیرگذار بوده است.
زنان و خانواده در چهار برنامه توسعه
حوزه های تخصصی:
با توجه به جایگاه رفیع نهاد خانواده در دین اسلام و زن به عنوان رکن رکین این نهاد مقدس، انتظار بر این بود که در چهار برنامه توسعه پس از انقلاب اسلامی موضوع زنان و خانواده جزء محورهای حائز اهمیت باشد. این نوشتار با بررسی اجمالی انواع برنامهریزی در ایران، میزان رویکرد نظام اسلامی را به رفع مشکلات و مسایل زنان در برنامههای توسعه بررسی نموده است. نتایج مقاله نشان میدهد در برنامههای اول و دوم توسعه در محور زنان، افزایش سطح سواد عمومی زنان، ارتقای سلامت آنان و برنامههای اوقات فراغت و تربیت بدنی زنان مورد توجه بوده است و در برنامه سوم یکی از مواد برنامه، مختص توسعه مشارکتهای فرهنگی اجتماعی زنان در نظر گرفته شده بود. در برنامه چهارم توسعه نیز علیرغم درک ضرورت توجه به مسایل زنان و خانواده و گنجاندن پارهای مباحث در این خصوص، محورهای مهمی نیز مغفول واقع شده است.
شاخص توسعه جنسیتی و برابری خواهی زنان در ایران (Indices of Gender Development and Women’s Egalitarianism in Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موانع دستیابی زنان به پست های مدیریت (1)
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۴
حوزه های تخصصی: