یعقوب آژند

یعقوب آژند

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۱۵ مورد.
۸۱.

از پس پرده نمایش در ایران

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۶
در این مقاله سیر شکل گیری و تکوینی تئاتر کشورمان بازنمایی شده است. برای پیگیری آن چهار مرحله را در نظر گرفته ایم و معتقدیم که تئاتر کشورمان از این چهار مرحله گذر کرده و به افق های جدیدی دست یافته است. مرحله اول را از «برانگیختگی تا نوشکفتگی» عنوان بندی کردم که مرحله آغازین و طلیعه آشنایی ایرانیان با تئاتر جدید است. مرحله دوم را « از ناآزمودگی تا آزمودگی» نام نهادم که قصدم ناآزمودگی فنی و تکنیکی در نمایش جدید و بخصوص در نمایشنامه نویسی است که رفته رفته به آزمودگی می رسد. این دوره، دوره پر تلاطم مشروطه را در برمی گیرد که خود نیز نوعی ناآزمودگی سیاسی بود و ایرانیان در این زمینه سنتی نداشتند تا اینکه بتدریج به آزمودگی سیاسی دست یافتند. مرحله سوم را «از پذیرندگی تا پروردگی» نامیدم، چون صحنه نمایش ایران در این زمان بیشتر شگردها و فنون نمایش غرب را می پذیرد و به پرورش آنها در آثار و اجرای خود می پردازد. دوره ای است که پر از کوشندگی و در عین حال تجربه. این مرحله راه را برای مرحله چهارم یعنی « از پختگی، فرهیختگی» می گشاید و این مقوله مفصلی است و بحث در آن به مقاله دیگری احاله دادم. کلیدواژگان: درام ، مولیر،تئاتر، اپرت نویسی، هنرپیشگی، نظامنامه، نمایش های عمومی، درام منظوم، گروههای نمایشی
۸۳.

خط مشکّل (تحول و تطور فرم ومفاهیم آن)

کلید واژه ها: مشکّل سازی قلم گلزار قلم غبار مشکّل سازی انسانی مشکّل سازی جانوری مشکّل سازی گیاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۵۹۹
این مقاله با این فرضیه شروع شد که تحریم مذهبی و کلامی تصویر پیکره ای در صدر اسلام، خطاطان و خوشنویسان را به مشکّل سازی حروف رهنمود کرد و با انتقال مفاهیم و وجوه ارتباطی آن، ارزش های بصری والایی به خوشنویسی بخشید. خطاطان و خوشنویسان در ابداع خطوط مشکّل و با توجه به مواریث مذهبی و فرهنگی به افق های وسیعی از هنرتجسمی دست یافتند و حروف را من حیث حروف و نیز فرم های آن راه مشکّل سازی کردند. آنها انواع مشکّل ها را پدید آوردند و در این پدیداری از انواع قلم ها چون کوفی و نسخ و ثلث و رقاع و تعلیق گرفته تا نستعلیق و شکسته نستعلیق و غیره بهره گرفتند. مهمترین دستاورد آنها در مشکّل سازی بهره گیری از نمادهای انسانی و جانوری و گیاهی از برای تفسیر و توجیه بعضی از مفاهیم قرآنی و فرهنگ اسلامی بود. خط معرفت تصویرالفاظ شد؛ الفاظی که خود به تصویری جاندار و پرمفهوم بدل گشت و این شاخه از هنر اسلامی را در حد فاصل نوشتار و تصویر قرار داد. در این مقاله ارتباط نهادی خط و تصویر با بهره گیری از سه فرآیند وصف(چیستی) ارزیابی(چگونگی) و نقادی علمی در بوته بحث و فحص قرار گرفت.
۸۵.

خوانش نشانه گی و رموز تصاویر آیینی- حرکتی در نخستین سفال نگاری های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیین ایران نشانه شناسی نماد نگاره پیش از تاریخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۰ تعداد دانلود : ۶۳۲
در ایران پیش از تاریخ، پدیده  های هنری_انسانی بسیاری قابل شناسایی است که با مطالعه بر روی آنها کاربست نماد در ساختار آنها مشهود می آید. از میان این پدیدارهای هنری به هنر تصویرسازی بر روی سفالینه ها باید اشاره کرد. پدیدارشناسی اینگونه از پدیدارها، نیاز به رمزگشایی نشانه های نمادین کاربردی در ساختار آنها را دارد. علم نشانه شناختی و رویکردهای وابسته آن، جهت پدیدارشناسی تبار چنین پدیده هایی و نیز رمزگشایی از این نمادها کارآمد خواهد بود. بخش قابل توجه ای از هنر مزبور به نگاره گری تصاویری انسانی در حال اجرای موزون نمادین آیینی مربوط است. این مقاله سعی بر آن دارد تا با تکیه بر مطالعات، روش ها،آراء و رویکردهای نوین علم نشانه شناسی به خوانش و رمزگشایی تصاویر باقی مانده از حرکات نمادین آیینی بر روی سفالینه ها به مثابه اثر هنری و متن تصاویرسازی شده هنری_ فرهنگی ایران در پیش از تاریخ، نائل آید. به واسطه این مطالعه،هم بخشی از تاریخ مطالعات هنرهای تجسمی ایران مورد واکاوی قرار می گیرد و هم بخش مغفول مانده باوری، فرهنگی و آیینی حرکات آیینی_نمادین موزون در گذشته ایران، به مثابه هنر آیینی و نمادین خوانش خواهد شد. نتیجه بنیادین این پژوهش آشکار خواهد کرد که بخش اعظم تصاویر ساده سفال نگاره ها پیش از تاریخ در ایران به صورت نمادگرایانه ای به تصویر در آمده اند که برای خوانش، نیاز به رمزگشایی نشانه گی دارند.
۸۶.

خوانش ژنتیِ لوگوی دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل بینامتنی ترامتنیت ژرار ژنت لوگوی دانشگاه تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۷۹۱
مقاله ی حاضر بر آن است با استفاده از رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت، به خوانش لوگوی دانشگاه تهران- به مثابه ی متنی تصویر بپردازد. در این رویکرد، از طریق پیگیری روابط بین متون، دلالت مندی های عناصر تشکیل دهنده ی متن تشریح و درنتیجه، معانی پنهان آن آشکار می شود. ژنت از نسل دوم بینامتنیت است که نظریه ی او با عنوان ترامتنیت شناخته می شود؛ در این رویکرد، رابطه ی پیش متن و بیش متن از منظرهای مختلفی بررسی می شود تا معانی متکثر متون تشریح شود. سؤالی که نوشتار حاضر می خواهد به آن بپردازد این است که معانی ضمنی لوگوی دانشگاه تهران چیست؟ به منظور پاسخ به این سؤال، پس از تشریح آرای ترامتنیِ ژنت، لوگوی دانشگاه تهران، تحلیل و سپس مبتنی بر  روشمندی ترامتنیت، خوانش شد. در خوانش این متن تصویری، با تشریح روابط بینامتنیِ عناصر تشکیل دهنده ی لوگو، آشکار شد که لوگوی دانشگاه تهران، متنی بینانشانه ای است که در آن تلفیقی از نمادهای دو دوره ی پیشااسلامی و اسلامی دیده می شود؛ از طرف دیگر، پیگیری روابط بینامتنی در این لوگو، مبین دلالت های این لوگو بر تکمیل شدگی و کمال عقلی، پیروزی و آگاهی اندیشمندانه، پویایی و تحرک است. روش کلی این مقاله از منظر هدف، بنیادی و از منظر روش، توصیفی- تحلیلی است و داده های آن نیز به شیوه ی اسنادی جمع آوری شد.
۸۷.

تصویرسازی حرکات موزون با سماچه در سفال نگاری های ایران پیش از تاریخ

کلید واژه ها: آئین اسطوره رق‍ص سماچه پیش از تاریخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۹ تعداد دانلود : ۸۴۵
آدمیان در گذر زمان تلاش کرده اند اندیشه ها و باورهایشان را صورتی عینی بخشیده و آن را تصویرسازی کنند. تصاویر ظروف منقوش باستانی باقی مانده که حاوی پیا م های گوناگون است بهترین گواه این مدعاست. مطالعه ظروف کاربردی -هنری بخش اعظمی از هویّت مردمان سرزمین کهن ایران را می  تواند آشکار کند و اطلاعات ژرفی از هنرهای دیگر این مرز و بوم را منتقل سازد. نقوش انسانی در حال انجام حرکات موزون از جمله آثاری است که در ورای خود سبقه فرهنگی و معنایی بارز توجه ایی را متبلور می نماید. در این میان حرکات موزون متفاوت و شاخص  تر از دیگر نقوش رقصنده برظروف مشاهده می شود که می  توان آنها را در یک گروه، به «رقص با سماچه» موسوم دانست. این مقاله با هدفی کاربردی در جهت شناخت و شناساندن این پدیده انجام شده و مسئله اصلی آن واکاوی و هویّت  یابی تاریخی هنری رقص با سماچه در ایران می باشد. روش تحقیق کیفی می باشد و با رویکردی تحلیلی- توصیفی، براساس گردآوری اطلاعات مکتوب کتابخانه ایی انجام شده است. نتیجه حاصله نشان از آن دارد که رقص با سماچه پدیده ایی نمایش گونه و کهن در ایران است که می توان با کاربردی کردن آن در هنرهای نمایشی، راه برون رفت از بن بست های کلیشه ای نمایش در ایران و حتی جهان را مهیا ساخت.
۸۸.

بازکاوی مجسمه های پرویز تناولی با تأکید بر نقد روانسنجانه شارل مورون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شارل مورون اسطوره شخصی حجم سازی پرویز تناولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۳۴۰
پرویز تناولی یکی از هنرمندان مجسمه ساز ایرانی و از بنیانگذاران جنبش سقاخانه است. آثار او به عنوان هنرمندی پیشرو و خلاق، پیش تر ها باید به نقد روان شناسانه درمی آمد. شارل مورون از بانیان نقد روان سنجی، برای مطالعه آثار هنری و ادبی، چهار مرحله معرفی می نماید: گام اول، گردآوری و مطالعه آثار یک هنرمند و بررسی عناصر مشترک آن ها؛ گام دوم، یافتن تصاویر ثابت در آثار هنرمند؛ گام سوم، شناسایی اسطوره شخصی هنرمند؛ و گام آخر، مطالعه سرگذشت هنرمند با هدف ارزیابی نتایج به دست آمده از مراحل قبلی. با این رویکرد در مقاله پیش رو، پرسش آن است، ذهنیت هنرمند چه تأثیری در انتخاب غالب و محتوای آثارش دارد؟ هنرمند با آگاهی شخصی به سوی ضمیر درونی و ناخودآگاهش هدایت می شود؟ این پژوهش به روش مطالعه موردی که یکی از رایج ترین روش های تحقیق کیفی است و با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای انجام شده است. این خوانش علاوه بر، بازیابی اسطوره شخصی تناولی، امکان شناخت بهتر آثار و نگاه پنهان هنرمند به دنیای اطرافش و ضمیر ناخودآگاه مؤثر در خلق آثارش را آشکار می نماید؛ ناخودآگاهی که بیانگر تعلق خاطر و جست وجوهای درونی هنرمند به ریشه های بومی و ملی است و هم چنین عمق گفت وگوی درونی هنرمند با خودش را نمایان می سازد.
۸۹.

خراج، ویرانی، آبادانی در نظامِ حقوقی و اقتصادِ آبادانی در ایران و الزاماتِ فنی و بازتابِ فرهنگیِ آن، بر پایه متونِ کهنِ پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۴۱۳
نظامِ دیوانیِ حاکم بر ایران از راه های گوناگون با عمارت و آبادانی نسبت می یافت. از اجزای این رابطه جز اندکی نمی دانیم. اما یکی از مجراهای ارتباطِ دیوان با عالمِ معماری مفهومِ خراج و ضوابطِ حاکم بر خراج ستانی بود. خراج نسبتی با درآمدِ مِلک داشت و درآمدِ ملک وابسته به میزانِ آبادی و ویرانیِ آن بود. اصولاً از ویرانه ها خراج نمی ستانده اند. اجرای این قانونِ ساده ملزوماتِ فنی و مقدماتی داشت. باید آماری از املاک کشور می داشتند که در آن آباد و ویران از هم تفکیک شده باشد. اما در ایران اوضاعِ املاک متغیر و عواملِ ویرانی پیوسته در کار بود. آبادی به ویرانی می افتاد و ویرانه ها آباد می شد. پس پیمایش های پی درپی و دیوانِ مساحیِ عریض و طویلی لازم بود با کثیری مساحانِ آموخته. عده ای به هوای معافیت و تخفیف، ملکِ خود را ویرانه نشان می دادند. از این رو تشخیصِ آبادانی و ویرانی از مسائلِ کلیدیِ نظامِ دیوانی بود. حکومت باید خبرگانی تربیت می کرد تا ویرانه ها را بشناسند و حساب ها را نو کنند. گذشته از این حکومت برای تشویقِ مردم به آباد کردنِ ویرانه ها، خراج را از ویرانه ای که آباد می شد بر می داشت. این معافیت ها هم ضوابطِ دقیق و محاسباتِ ویژه ای داشت. نو کردنِ حسابِ ویران و آبادان و اعمالِ معافیت از اصلاحاتِ مهم نظامِ دیوانی به حساب می آمد؛ اصلاحاتی که در اسطوره و تاریخِ ایران سابقه دارد. در دوره های تنگی، خراج عاملِ ویرانی بود و طلبِ خراج از زمین های بی محصول مردم را از آبادی ها می راند. رابطه خراج و ویرانی و نسبتِ مستقیمِ زندگیِ مردم با آن سبب شده است این دوگانه در فرهنگِ ایرانی جایی باز کند و به آثارِ سخن گویان فرهنگِ ایرانی راه یابد؛ آن چنان که تمثیلِ «خراج و دهِ ویران» بارها برای انتقالِ مفاهیمِ تغزلی و عرفانی به کار رفته است. در این مقاله با تکیه بر متونِ سده های چهارم تا هشتمِ هجری در پیِ یافتنِ صورت های مختلفِ رابطه دو مفهومِ خراج و ویرانی و الزاماتِ فنیِ آن خواهیم بود. اخباری که از این متون به دست می آید در شناختِ نظامِ حقوقیِ معماری در ایرانِ سده های میانه اسلامی به کار خواهد آمد؛ عرصه ای که تا کنون بیش وکم تاریک مانده است.
۹۰.

مدیریت هنری و کتابخانه های دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت هنری کتابخانه های ایلخانی ارزشهای آیینی ارزشهای گفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۲۹۸
هدف: هدف از این پژوهش بررسی ساختار کتابخانه و سایر نهادهای فرهنگی، چگونگی مدیریت آن، گزینش و به کارگیری منابع انسانی در آن ها در دوره ایلخانی است.روش پژوهش: در این پژوهش از تئوری مدیریت هنری استفاده شده تابه روش استقرایی، عملکردهای ایلخانان، مدیریت و برنامه ریزی کتابخانه ها و مراکز فرهنگی آن دوره مورد ارزیابی قرار گیرد و موفقیت آن ها در تبدیل ایده به عمل یا از تعریف ارزش ها و اهداف به مرحله اجرا از خروجی کتابخانه ها (آثار) تثبیت شود. منابع این پژوهش کتابخانه ای و تصاویر از منابع دیجیتال موزه ها تهیه شده است.یافته ها:در دوره ایلخانان سازمان فرهنگی هنری با عناوین کتابخانه، دارالمصحف و محلات هنرمندان با ساختار و وظایفی معین به وجود آمدند. این سازمان در رابطه با مؤسسات فرهنگی- هنری یوان و بر اساس ارزش ها و اهداف ایلخانان مدیریت راهبردی هنری داشته و هنرمندان، مترجمان و مؤلفانی را جذب کرده که توانایی اجرای آن ارزش ها را داشتند. ارزش ها برای دستگاه اجرایی از زمان غازان تعریف شد و آن ها نیز به نوبه خود ساختار سازمانی ایجاد کردند و برای منابع انسانی بر طبق آن ارزش ها برنامه ریزی نمودند. ایلخانان با تغییر دین متوجه تاریخ اسلام شدند و مباحث به وجود آمده باعث مصورسازی قصص و وقایع اسلامی شد.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد ارزش های گفتاری به صورت مدون درآمده اند. موضوعات مورد علاقه چون ستاره شناسی، هندسه، حکمت، طب و تاریخ مورد حمایت قرار گرفت. ارزش های آیینی بصری در تزئینات معماری به کار رفت، سپس در دوره اسلامی در تذهیب و نگارگری وارد و با مفاهیم اسلامی تلفیق شد.
۹۱.

واکاوی یک فانتزی تاریخی: انگاره ی یوسف و زلیخا"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقاشی جنسیت روان کاوی لکان فانتزی یوسف و زلیخا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۲۵۸
خوانش روان کاوانه ی آثار نقاشی ایران، به ویژه در بستر تاریخی-اجتماعی، امری است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است؛ بنابراین اهمیت و ضرورت چنین پژوهش هایی ایجاب می شود. نقاشی یوسف و زلیخا، اثر بهزاد، یکی از نقاط عطف تاریخ نقاشی ایران محسوب می شود و بدین سبب، بسیار به آن پرداخته شده است. بررسی های انجام شده، بیشتر به خوانشی مذهبی و عرفانی در خودآگاهی راه می برند؛ ولی فارغ از این نگاه متافیزیکی، اگر این صحنه را به مثابه ی یک فانتزی در پیش آگاه یا ناخودآگاهی در نظر بگیریم؛ چه نتایجی حاصل خواهد شد؟ بدین جهت، نیاز به یک دستگاه مفهومیِ متفاوت داریم. رویکرد روان کاوانه ی لکان، با یک روش توصیفی و تحلیلِ ترکیبی که به نحوی انتقادی شکل یافته است؛ چارچوبی برای واکاوی و فهم دیگرگون اثر فراهم می آورد. نتایج حاکی از آن بود که این نقاشی، با توجه به عناصر تصویری و ویژگی های خاص تاریخِ فرهنگ دیداری، نوعی فانتزی برای دیالکتیک میل و اضطراب سوژه-مخاطب فراهم آورده که به لحاظ فرآیندهای روانی در ساحات خیالی و نمادین ریشه دارند. این صحنه، با توجه به تبعات تصویری اش در سیر تاریخ ، می تواند آغازی برای شکل گیری یک دیدمان جنسیتی در تاریخ نقاشی ایران باشد که در اداور بعدی (از میانه ی دوره ی صفوی) حاکم شده است.
۹۲.

بازیابی مفهوم و عملکرد چرخ های حکاکی در گوهرتراشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گوهرتراشی گوهرنامه های پارسی جواهر چرخ حکاکی چرخ سوراخ کاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۶۳۷
گوهرتراشی از پرسابقه ترین حوزه های فنی و علمی در فرهنگ اسلامی است. دامنه کاربرد این رشته، وسیع بوده و از جمله در ساخت زیورآلات، مُهرها، حرزها و طلسمات کاربرد دارد. بخشی از اطلاعات مربوط به گوهرتراشی در رسالاتی موسوم به «گوهرنامه» بازتاب یافته است. گوهرنامه ها، معمولاً به معرفی شیوه های گوهرشناسی (کانی شناسی) می پردازند. مباحث تمدنی، علوم طبی، علوم حدیث، جنبه های فنی تراش و جلای سنگ ها نیز از دیگر مفاد این رسالات است. مباحث فنی گوهرتراشی در این منابع، غالباً به اشاره و مختصر طرح شده و گاه با تعابیر تخصصی یا نامأنوس همراه شده است. از این رو، درک و کشف دانش پیشینیان در این مورد با ابهاماتی روبروست. یکی از این موارد، تنوع چرخ های تراش و جلاست که به رغم اشاره در اغلب گوهرنامه ها، مفهوم و عملکرد آنها مبهم و نامشخص باقی مانده است. از این رو، پرسش اصلی این تحقیق آن است که چرخ های حکاکی مصطلح در گوهرنامه های فارسی، دارای چه ویژگی هایی از نظر مفهوم، نوع شکل، ساختار و عملکرد بوده اند؟ هدف این مقاله، شناخت بیش تر این هنر و شیوه های به کارگیری چرخ های حکاکی در گوهرتراشی بر اساس متون و اصطلاحات رایج در گوهرنامه هاست. در ابتدای مقاله حاضر، گوهرنامه ها و ساختار محتوایی آنها به اجمال، معرفی و بررسی شده است. سپس بسامد اصطلاحی چرخ های گوهرتراشی (حکاکی) در این متون مورد بررسی قرار گرفته است. هم چنین، برای دستیابی هرچه بیش تر به داده های مرتبط با شکل، ساختار و عملکرد چرخ حکاکی، به جستجوی شواهد تاریخی و تصویری از منابع پیرامونی و متأخر پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که اصطلاح چرخ حکاکی و نظایر آن در متون مختلف، ناظر به سه دستگاه چرخ گوهرتراشی، چرخ کنده کاری و تخته سفته گری بوده است. هم چنین، ساختار و عملکرد کلی این چرخ ها در طول زمان تغییر چندانی نکرده است.
۹۳.

احوال و آثار محمد علی بیک نقاشباشی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: علی قلی بیک جبادار محمد باقر (آقا باقر) محمد حسن (آقا محمد حسن) محمد علی بیک نقاشباشی نجفعلی (آقا نجف)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۲۱
محور اصلی این مقاله بر این نکته استوار است که محمد علی بیک، نقاشباشی شاه طهماسب دوم و نادرشاه علاوه بر اینکه از بازماندگان علی قلی بیک جبادار، نقاش فرنگی ساز دوره شاه عباس دوم، بلکه پدر محمد باقر، نقاش نامدار دوره زندیه و اوایل قاجاریه هم هست. نکته دیگر این مقاله اثبات این فرضیه است که محمدباقر هم پدر محمد حسن اصفهانی، نقاش زیرلاکی دوره قاجار است. سومین نکته که در این مقاله تائید شده اینست که محمدحسن اصفهانی هم طبق سند قباله ای که در دست است برادر نجفعلی یا آقا نجف، نقاشباشی دوره قاجار، و یا به سخن دیگر، فرزند دیگر محمدباقر و یا نواده محمد علی بیک نقاشباشی است. نگارنده برای اثبات این نکات به منابع مکتوب و مصور به ویژه به رقم های نقاشان یادشده مراجعه نمود و با استناد به رقم های آمده در آثار محمدباقر و نیز اطلاعات آمده در تذکره آتشکده آذر بیگدلی درباره محمدعلی نقاشباشی و محمدباقر در دو مرقع نقاشی کاخ گلستان تهران و نیز اشارات دیگر این ارتباط را هر چه بیشتر تقویت کرد. آنچه در این مقاله درخور اعتناست تداوم هنر نقاشی در خانواده علی قلی بیک جبادار در چندین نسل متوالی است که سه تن از آنها یعنی خود علی قلی بیک جبادار و محمد علی بیک و نجفعلی یا آقا نجف به منصب نقاشباشی دست یافته اند.
۹۴.

زندگی و آثار علی اشرف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: علی اشرف محمدعلی نقاشباشی ز بعد محمد علی اشرف است مرقع میرزا مهدیخان استرآبادی نقاشی لاکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۹۸
درباره علی اشرف، نقاش لاکی قرن دوازدهم هجری، اطلاعاتی درخور در دست نیست و آنچه هست اشارات گذرای چند منبع تاریخی است. در این مقاله با فرضیه اینکه علی اشرف، نقاش دربار نادرشاه بود و در نزد منشی و مورخ او میرزا مهدیخان استرآبادی کار می کرد و از شاگردان محمد علی نقاشباشی در دربار نادرشاه بود، تلاش شد تا زندگی و آثار او از لابلای اشارات کوتاه منابع و بویژه رقم های او در آثار باقیمانده لاکی، بازسازی نموده و تصویری مقبول و متعادل و مستند از زندگی او در نزد میرزا مهدیخان استرآبادی حامی او، پیش رو نهاده شود. از دستاوردهای قابل ملاحظه علی اشرف، مرقع میرزا مهدی خان استرآبادی است که امروزه در موزه ارمیتاژ سن پطرزبورگ نگهداری می شود. این مرقع که حاصل کار علی اشرف و سه شاگرد اوست، دربردارنده آثاری از این چهار هنرمند و نیز پیشینیان آنها محمد زمان و علیقلی بیگ جبادار است. روش تحقیق در این پژوهش، مبتنی بر تجزیه و تحلیل آثار باقیمانده بصری و منابع مکتوب موجود با امعان نظر به سه فرآیند درهم تافته وصف، ارزیابی و تحلیل است و جزئیات فرازآمده، منجر به تصویری گویا و کل نما از زندگی هنری علی اشرف شده است.
۹۵.

خاستگاه شمایل نگاری صورت فلکی برساوش در رساله صور الکواکب عبدالرحمن صوفی (مطالعه موردی نسخه ۱۴۴ کتابخانه بادلیان آکسفورد)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۴۶
کتاب صور الکواکب نوشته عبدالرحمن صوفی یکی از مهم ترین رساله های علم نجوم دوره اسلامی است که در ادوار مختلف بارها توسط دانشمندان و علاقه مندان نسخه برداری و تصویرسازی شده است. صور الکواکب نقش مؤثری در تاریخ علم نجوم داشته است و به شیوه بخش ستارگان ثابت کتاب مجسطی بطلمیوس، شامل فهرست گسترده ای از ستارگان به صورت جدول های دقیق برای ۴۸ صورت فلکی است . کهن ترین نسخه به جامانده از این رساله با تاریخ سال 400 هجری، به شماره ۱۴۴ در کتابخانه بادلیان آکسفورد نگهداری می شود و هدف این مقاله، بررسی معیارهای تصویرسازی صورت فلکی برساوش در این نسخه است. در این نوشتار تشابهات و اختلاف های تصویر صورت فلکی برساوش در نسخه مذکور با تصاویر کلاسیک یونانی و غربی مطابقت داده می شود تا پاسخی برای این پرسش بیابد که صوفی برای تصاویر صور فلکی (مطالعه موردی برساوش) از چه منابعی بهره برده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تصویرسازی علمی جایگاه ستارگان در صورت فلکی برساوش بر اساس توصیفات جایگاه ستارگان صورت فلکی پرسئوس در مجسطی بطلمیوس بوده، اما از آنجا که صوفی مختصات ستارگان را دوباره رصد کرده بود، اختلافاتی با جدول مجسطی دارد. با مطابقت دادن فرم صورت فلکی برساوش با تصاویر کره های یونانی و کلاسیک غربی مشخص می شود که در شیوه ترسیم نیز صوفی متفاوت عمل کرده است. از سوی دیگر آشکار شد که تصاویر صورت فلکی برساوش با توصیفات آیین های کهن مریخ در متون مختلف شباهت دارد. این تحقیق با روش توصیفی تطبیقی انجام گرفته و با مطالعه موردی صورت فلکی برساوش در کهن ترین نسخه صور الکواکب ، با جمع آوری اطلاعات در باره پیشینه و الگوهای مؤثر در شکل گیری فرمی و محتوایی این صورت فلکی در زمان ها و مکان های مختلف، به تحلیل و تطبیق اشتراکات و اختلاف های تصویری این صورت فلکی با نمونه های مشابه در متون و تصاویر شرق و غرب پرداخته است.
۹۶.

تحلیلی بر صُور تحول در هنر فلزکاری دوره صفوی (با تأکید بر کاسه ها و جام ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۶۱
 هنر فلزکاری یکی از شاخه های مهم در هنرهای صناعی محسوب می شود که با توجه به پیشینه طولانی آن در ساخت و تولید در بازه های تاریخی مختلف، تغییرات متعدد و قابل توجهی داشته است. این تغییرات در دوره صفوی به صورت مشخص و تحت تأثیر عوامل مؤثر بر ساختار حکومت و اجتماع، قالب منسجم و متفاوتی به خود گرفت. آنچه در پژوهش پیش رو مورد تحلیل قرارگرفته، واکاوی تأثیر مؤلفه های تحول بر اشیای فلزی با تأکید بر کاسه ها و جام ها است. هدف از این تحقیق مشخص نمودن ارکان تغییر و تحول در ساختار فرم و کارکرد هنر فلزکاری در بستر دو رویکرد مهم دوره صفوی یعنی مذهبی و اجتماعی؛ همچنین راستی آزمایی محتوای معنادار و یکپارچه در هنر فلزکاری این دوره در کاسه ها و جام های فلزی است. سؤالات طرح شده بدین شرح است: 1. تأثیرات رویکردهای مذهبی و اجتماعی بر فلزکاری دوره صفویه چگونه تبیین می گردد؟ 2. شکل تحول در قالب فرم و عملکرد اشیای فلزی دوره صفویه حاوی چه مضامینی است؟ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه انتخاب نمونه و تحلیل داده ها منتج از داده های کتابخانه ای و نمونه های موزه ای است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد تبیین تحول تحت تأثیر شاخص مذهبی در دوره صفوی به شکل مضامین شیعی در کتیبه ها و نقوش، آشکار می گردد. درعین حال، شاخص اجتماعی نشان داد مضامین ایران باستان در نزد اصناف و صنعتگران در فرم و معنا بروز نموده است؛ اما آنچه این نتایج را به سمت شکل متفاوتی در اشیای فلزی این دوره سوق می دهد، عملکرد معنایی مشابه در اشیایی است که به ظاهر در فرم و کارکرد متفاوت هستند. لایه های عمیق تر محتوای معنادار در مقاطع مختلف تاریخی به ویژه دوره صفوی قابل واکاوی است.
۹۷.

تحلیل معنای قالیچه محرابی «سلیمان نبی» با روش آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قالیچه محرابی سلیمان نبی آیکونولوژی آرمان شهر شهریاری عروج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۸۰
با خوانش متون هنری به شکل نظام مند، می توان اندیشه ی دوره ای که اثر هنری در آن خلق شده است را بهتر شناخت. از جمله این متون، قالی و قالیچه های محرابی است که در دوره صفویه جایگاه ویژه ای دارد. اکثر قالیچه های محرابی در دوره صفویه با آیه آمن الرسول یا آیه الکرسی آغاز می گردد؛ ولیکن در این بین تعدادی قالیچه موجود است که با نام سلیمان قسمتی از آیه 30سوره نمل آغاز می گردند. حال پرسشی که مطرح می شود این است، چرا در دوره ای خاص این متن جانشین دیگر متون می شود؟ برای رسیدن به پاسخی مطلوب، نیاز است معنای متن دریافت گردد. این گذار از صورت ظاهریِ قالیچه و درک معنای نهفته در آن، فرایندی است که به روش آیکونولوژی قابل تحصیل است. پس از مطالعه قالیچه به روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات با توجه به اسناد موجود در کتابخانه و سایتهای اینترنتی و با روش آیکونولوژی، شبکه ای از معانی ایجاد می گردد، که در ارتباط با کل اثر می تواند بیانگر تفکرات آیینی- اسطوره ای با مفهومی اسلامی باشد. بنابراین به نظر می رسد حضور  نام سلیمان در آستانه در کنار قسمتی از سوره انعام و فرم محراب علاوه بر مفهوم عروج، دلالت به مفهوم شهریاری در مفهوم ایرانی-اسلامی آن و مشروعیت بخشی به حکومت پادشاهان صفوی را دارد.
۹۸.

بیش متن های نگاره «ولادت غازان خان» در دو نسخه از جامع التواریخ مصور دوره بابری هند (قرن 16م)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیش متنیت ولادت غازان خان دوره بابری جامع التواریخ نگارگری هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۲۰۸
    دوره اکبرشاه بابری (قرن دهم قمری) یکی از شکوفاترین دوره های تاریخی هند به شمار می رود که شاهد خلق نسخ خطی ادبی تاریخی متعددی بوده است. هنرمندان درباری بسیاری از این نگاره ها را با اقتباس از آثار هنری ایرانی خلق کرده اند. از میان این آثار، می توان به دو نسخه مصور از جامع التواریخ اشاره کرد که حاصل این دوره است. یکی از نگاره های مصورشده این دو نسخه، با موضوع «ولادت غازان خان» بوده و دارای یک پیش متن دوره تیموری است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه چگونگی ارتباط میان دو اثر یادشده و نگاره ولادت غازان خان (پیش متن) در جامع التواریخ نسخه پاریس (دوره تیموری) است. در این مقاله تلاش شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که شکل روابط برگرفتگی در آثار نقاشی بررسی شده چگونه تبیین می شود و در فرایند اقتباس این آثار از نگاره نسخه پاریس چه تغییراتی صورت پذیرفته است؟ این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از رویکرد بیش متنیت انجام شده است. گردآوری داده ها برآمده از مطالعات کتابخانه ای و وبگاه های اینترنتی انجام شده است. بررسی های این مقاله نشان می دهد که ارتباط بین بیش متن ها و پیش متن از نوع درزمانی و بینافرهنگی بوده و متن های پسین یعنی هر دو نگاره نسخه رامپور و نگاره موزه وورستر با تغییر و تراگونگی در پیش متن خلق شده اند. البته فرایند اقتباس در دو اثر منتخب به یک صورت نبوده و علی رغم وجود تغییرات بسیاری، چون تغییرات فرهنگی، نشانه ای و زمانی، هم راستا بوده و انتقال فرهنگی- هنری را نیز در پی داشته است.        
۹۹.

جستارهایی ذات گرا به طراحی ملی بر اساس نظریه شخصیت ملی هردر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذات گرایی طراحی ملی هویت ملی شخصیت ملی مطالعات پسااستعماری وان هردر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۹
بیان مسئله: نگرش ملی به تاریخ طراحی از یک سو محبوب و از سوی دیگر با چالش مواجه بوده است. این جنبه دوگانه در بستر جهانی شدن تشدید هم شده است. از یک سو، نگرش غالب عملکردگرا هویت اشیاء را منحصر به اهداف کاربردی آن دانسته و در سوی دیگر، مورخین نوگرای طراحی با رویکرد پسااستعماری، طراحی اشیاء را ملهم از شرایط مختلف اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی می دانند. بنابراین طراحی محصول به عنوان بخشی از فرهنگ مادی یک ملت، چگونه می تواند واجد معانی هویت ساز ملی یا منطقه ای باشد؟ طراحی محصول چگونه شخصیت ملی خاصی را به مخاطبان خود انتقال می دهد؟ روش پژوهش: پژوهش حاضر در پاسخ به سؤالات فوق، با رویکرد کیفی و با روش توصیفی-تحلیلی روش های کلان ذات گرای طراحی ملی بر اساس شناسایی مفهوم شخصیت ملی در طراحی را بررسی کرده است. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تبیین جایگاه رویکرد ذات گرایی طراحی ملی در تاریخ نگاری طراحی جهان و شناسایی رویکردها، ابزارها و روش های اتخاذ شده برای تشکیل طراحی با هویت ملی بر اساس شناسایی شخصیت ملی در آن است. نتیجه گیری: در این پژوهش در مجموع با بررسی اسناد معتبر تاریخ طراحی ملی، پنج روش کلی تأثیرگذار در تأسیس شخصیت ملی در طراحی محصول شناسایی شد: استخراج اختصاصات زیبایی شناسی منطبق بر منش ملی، ویژگی خاص عملکردی محصول منبعث از منش ملی، طراحی محصولات برآمده از سبک زندگی شهروندان یک کشور به سان برند ملی، نشان دارکردن محصول با استفاده از مواد بومی و روش ساخت خاص آن و بالاخره روش تفکر طراحی ملی که ریشه در جهان بینی متفاوت دارد. در تمامی روش های فوق، رسیدن به هویتی ذاتی و ایجاد شخصیت ملی در طراحی با اتکا به دو عامل «عنصر یا پدیده اختصاصی» طراحی و «استمرار یا تکثر تاریخی» آن عنصر انجام شده است.
۱۰۰.

شیوه شیراز مکتب ترکمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پیربوداق سلطان خلیل کومرال شیخی درویش محمد شیخ محمود هروی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۱
در این مقاله فرضیه بر این بود که شیوه شیراز مکتب ترکمان از عناصر هنری مکتب شیراز (بویژه تذهیب آن) و مکتب هرات (به ویژه عنصر رنگ بندی و ترکیب بندی آن) و مکتب ترکمان (به خصوص فضابندی امکانات زیستی و طبیعت گرای آن) پدید آمد و با انتقال به تبریز و در آمیختگی آن با شیوه تبریز مکتب ترکمان، زمینه را برای پدیداری مکتب تبریز صفوی فراهم کرد. شیوه شیراز مکتب ترکمان در دو مرحله زمانی شکل گرفت. یکی دوره هفت ساله پیربوداق قراقویونلو بود که از امکانات هنری دوره ابراهیم سلطان و نیز هنرمندان مکتب هرات بهره گرفت. پس از برافتادن حکومت پیربوداق در شیراز، مرحله دوم این شیوه در حکومت هفت ساله سلطان خلیل آق قویونلو شروع شد و وی با بهره گیری از بنیه انسانی هنری دوره پیربوداق قراقویونلو به حمایت هنرها و هنرمندان پرداخت و شیوه شیراز مکتب ترکمان را به اوج کمال هنری خود رساند. در این مقاله، با بهره گیری از روش تحقیق استقرایی مبتنی بر وصف (چیستی) ارزیابی (چگونگی) و تحلیل (چرایی) و نقادی علمی مضمر در مسامات یافته ها و داده ها، شیوه شیراز مکتب ترکمان فحص و تتبع شد و نتیجه حاصله پاسخگوی سوالات برآمده از فرضیه گردید.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان