مجتبی انصاری

مجتبی انصاری

مدرک تحصیلی: دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۹۱ مورد.
۲۱.

محمدکریم پیرنیا و دونالد ویلبر؛ تفاوت مقاصد و عناصر روایت سبکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محمدکریم پیرنیا سبک شناسی معماری تاریخ نگاری معماری دونالد ویلبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 726 تعداد دانلود : 944
تاریخ معماری ایران رشته ای است که هرچند پیشینه ای در سده اخیر دارد، مبانی و موضوعات آن هنوز محل بحث است. یکی از مهم ترین ابزارهای تاریخ نگاری معماری و هنر، سبک شناسی است. در این مقاله، به مقایسه مقاصد سبک شناسیِ دو تن از مهم ترین مورخان معماری ایرانی، یعنی محمدکریم پیرنیا و دونالد ویلبر می پردازیم. هدف مقاله تأمل در سبک شناسی معماری ایرانی و نشان دادن اثر مقاصد سبک شناختی بر تجربه تاریخ نگاری معماری است. مقاله به روش تحلیل مایگانی، مفاهیم را از تاریخ نامه اصلی هریک از دو نویسنده، یعنی کتاب های سبک شناسی معماری ایرانی و معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان استخراج می کند. سپس با استدلال منطقی، آن مفاهیم را در مقابل یکدیگر قرار می دهد. برای این منظور، ابتدا مقدماتی را مقایسه می کنیم که پیرنیا و ویلبر برای تدوین روایت های سبکی شان از تاریخ معماری فراهم کرده اند؛ سپس عناصر روایی و اهداف سبک شناسی ایشان را تطبیق می دهیم. در مقدمات، تفاوت های ایشان را در طبقه بندی سبکی و تحدید مکانی و زمانی آثار نشان می دهیم و در مقایسه عناصر روایت، تفاوت های ایشان را در پرداختن به منشأ سبک ها، مراحل سبک ها، و تحول سبک ها بررسی کرده ایم. عناصر فرعی تر روایت ازجمله ارتباط های سبک ها را با یکدیگر و همچنین مقاصد و تفاوت های تاریخ نامه های ایشان را برای معماران روشن کرده ایم. یافته های مقاله نشان می دهد رویکرد پیرنیا و ویلبر به سبک شناسی یکسان نیست. به نظر می رسد غایت های متفاوتی در پس تاریخ نویسی پیرنیا و ویلبر وجود داشته که باعث استخدام دو دستگاه متفاوت سبک شناسی شده است. در سبک شناسی پیرنیا، توجه به نقش مناطق در شکل گیری سبک های معماری، مشوق معماران است برای روی کردن به معماری بومی به هدف حرکت در مسیر معماری ایرانی. بااین حال از نظر پیرنیا هریک از سبک ها، قوت و ضعف هایی دارند و در مقام الگو هم ارز نیستند. او تحولات درونی معماری را عامل مهم تغییر سبک ها می داند. ویلبر قائل به نوعی پیوستگی در سبک های ایرانی است؛ چنان که گویی هر سبک از سبک قبلی خود زاده می شود. او قضاوت ارزشی درباره سبک ها نمی کند و تغییر سبک ها را بازتاب تحولاتی در بیرون از معماری می بیند. به این نحو، سبک شناسی پیرنیا را می توان معلمانه و درونی نامید و سبک شناسی ویلبر را مورخانه و بیرونی.
۲۲.

معیارهای مرمت منظر محوطه های تاریخی و طبیعی با تأکید بر محوطه بیستون کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیستون منظر تاریخی مرمت منظر منظر طبیعی بومشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 532 تعداد دانلود : 136
منطقة بیستون جزو مناطق بینظیر در کشور و حتی جهان است که آمیختگی تاریخ و طبیعت، فرهنگ و افسانه را یک جا به نمایش میگذارد. این منطقه به عنوان پناهگاه حیات وحش از یکسو ارزشهای طبیعی منحصر به فردی دارد و از دیگر سو دارای آثار تاریخی با ارزش جهانی است. در این مقاله به نقش معماری منظر به عنوان پیونددهنده و احیاکنندة ارتباط بین لایههای طبیعی، تاریخی و روایتهای داستانی منظر در چارچوب دیدگاه جامعنگر «مرمت منظر» تأکید شده است. این پژوهش با هدف بازشناسی طبیعی و فرهنگی منطقه بیستون که عرصهای مناسب برای طرح دیدگاه جدید مرمت منظر به محوطههای تاریخی و طبیعی است به بررسی بومشناسانة لایههای این محوطه پرداخته است تا از این رهگذر راهکارهایی عملی در مرمت جامع منظر بیستون به دست آید. در این مقاله ابتدا به طرح موضوع و روش تحقیق اشاره میشود و پس از واکاوی مفهوم واژههای مرمت بومشناسی و مرمت منظر، اصولی برای مرمت جامع منظر به دست میآید. در ادامه به تحلیل بومشناختی منطقه پرداخته و با توجه به ارکان مرمت منظر که شامل انسان، طبیعت، فرهنگ و تاریخ است، نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدات طبیعت و فرهنگ منطقه در دو جدول جمعبندی میشود. از آنجا که تأکید دیدگاه مرمت منظر به بازخوانی و احیای تمامی لایههای منظر است، در انتها با کنار هم قراردادن اصول مرمت منظر و مطالعات بومشناسانة سایت، معیارهای مرمت منظر طبیعی و فرهنگی بیستون به دست میآید. نتیجه کلی آنکه صرفاً با مرمت تمامی لایههای موجود در منظر و درک رابطة بین آنهاست که میتوان به احیای جامع محوطههای تاریخی و طبیعی دست یافت. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفیـ تحلیلی در بستری از مطالعات کتابخانهای و همچنین مشاهدات میدانی متعدد بهره گرفته شده است.
۲۳.

روح مکان در باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باغ ایرانی روح مکان رابطه انسان با طبیعت عناصر باغ ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 377 تعداد دانلود : 636
در طی سده اخیر، واژه مکان همراه با طیف وسیع معانی، تقریباً در تمامی فضاهای معماری مطرح شده است. ساخت مکان، به معانی و باورهای انسان تجسد بخشیده و ارتباط عمیقی با ساحت های وجودی انسان و ارتباط وی با محیط اطراف خود دارد. از این رو پرداختن به چگونگی ارتباط انسان با طبیعت به صورت تحدید شده در حوزه منظر و شناساندن نوع ارتباط شکل گرفته، گام اولیه در بررسی مفهوم مکان است. از سویی دیگر، باغ ایرانی به عنوان نمونه متعالی از منظر ایران، تصویر باورهای انسان ایرانی ـ اسلامی در بطن تاریخ است که علی رغم ناملایمات، همچنان به عنوان الگویی موفق از آن یاد می شود. بدین منظور، پژوهش حاضر در تلاش است تا با بررسی عناصر باغ ایرانی، و تطبیق آنها با مفاهیم و اجزای مکان کیفیت هایِ واجدِ معنایِ روح مکان در باغ ایرانی را شناسایی کند. نگارندگان این مقاله، به سبب باور به ارتباط ناگسستنی انسان و محیط، از رویکرد پدیدارشناسانه نسبت به مفهوم مکان و باغ ایرانی استفاده کرده اند. روش تحقیق در این کار، روش توصیفی ـ تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. نتایج، حاکی از آن است که هر کدام از اجزای باغ، علاوه بر دارا بودن کیفیت هایی شناخته شده، به سبب داشتن کیفیت های لاهوتی و قدسی به انضمام بار معنایی و تاریخی، در جهت القای حس مکان به مخاطب نقش به سزایی دارند. مفاهیمی چون محصوریت، گستردگی، هندسه و فضا که از ارتباط بین عناصر باغ ایرانی به وجود آمده اند، دارای کیفیت هایی مادی و معنایی هستند که باغ ایرانی را واجد حس مکان (روح مکان) می کنند.
۲۶.

باغ ایرانی، زبان مشترک منظر در ایران و هند

نویسنده:

کلید واژه ها: ایران باغ ایرانی معماری منظر گورکانیان هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 625 تعداد دانلود : 197
باغ ایرانی به عنوان یکی از مهم ترین سبک های باغسازی و معماری منظر در جهان شناخته شده است. باغ های ایرانی در هند نشانگر بکارگیری شیوه استقرار سریع حکام گورکانی هند (بابر، همایون، اکبرشاه، جهانگیر، شاه جهان و...) بر هند است؛ همان شیوه ای که توسط تیمور و اعقاب او در سمرقند و هرات به عنوان الگوی تغییر روش زندگی از چادرنشینی به تشکیل دارالسلطنه و استقرار در پایتخت بکار گرفته شد. تفاوت هایی که در اقلیم و آب و هوای هند با ایران وجود داشت، سبب شد که دوگونه از باغسازی ایرانی ـ باغ مقبره و باغ آب (طبق تعریف نویسنده)ـ بیشتر مورد انتخاب قرار گیرد؛ این گونه از باغسازی در اکثر باغ های ایرانی ساخته شده در دوره گورکانیان بکار رفته است. این تحقیق مطالعه ای تطبیقی است که با روش تاریخی به بررسی عوامل مؤثر در شکل گیری باغ های ایرانی در هند، گونه شناسی این باغ ها، مقایسه آنها با باغ های ایران (ابعاد مشترک و تفاوت)، می پردازد و درصدد است نقش باغ ایرانی را به عنوان نشانه ای از اشتراکات فرهنگی کشورهای ایران و هند مطرح کند. در این راستا بررسی مشابهات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و زبان مشترک معماری دو کشور، در دورة گورکانیان و صفویان مورد نقد و تحلیل قرار خواهد گرفت.
۲۷.

بررسی تطبیقی نگارگری مکتب شیراز وعناصر باغ ایرانی در دوره تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باغ ایرانی نگارگری مکتب شیراز تیموری صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 966 تعداد دانلود : 708
نگارگری ایرانی از دیرباز درگیر تغییرات مختلفی بوده است که از جمله آنها میتوان به تغییرات حکومتی و عدم نفوذ یکسان هنر نگارگری در شهرهای ایران و تحولات فرهنگی هنری اشاره کرد. بررسی وتطبیق عناصر وجودی باغ در دو دوره تیموری و صفوی و عناصری چون آب،گیاهان، کوشک و عمارت ها و دیگر عناصر معماری و عناصر تزیینی در نگارگری های ایرانی در مکتب شیراز که خود از دوره های مختلفی چون آل اینجو، آل مظفر و تیموریان تشکیل شده، انگیزه بخش این تحقیق است. این تحقیق به توصیف و تحلیل وقایع تاریخی آن مکتب و تأثیر باغ در نگارگری می پردازد و با توجه به ارتباط معنادار اینگونه نگارگری ها و پیشرفت باغ، نگارگری های دوره مربوطه با توجه به منتخب تصاویر از شاهکارهای ادبی آن سده بررسی شده و منطق شکل گیری این نوع نقاشی ها و ارتباط معنادار عناصر نگارگری و عناصر باغ در این مکتب آشکار می گردد. با بررسی نگاره ها این پرسش مطرح می شود که: تا چه اندازه این نگارگری ها بازتابی واقع گرایانه از موجودیت باغ هستند؟ عناصر تصویر شده با باغات دوره های تحت بررسی در چه مواردی تطبیق می کند؟ روش پژوهش مقاله توصیفی-تحلیلی و از طریق استفاده از اسناد کتابخانه ای و پژوهش های تحلیلی بر روی نگاره های دوره مربوطه است. نتیجه حاصل از این تحقیق مبین این مطلب است که فضای باغ و عناصر آن تا چه حد در نگارگری ایران در مکتب شیراز تاثیر داشته و بررسی ها گواه بر عناصر مشترک بین باغ ها و منظره پردازی ها در نگاره ها و باغات موجود در عناصری چون اندرونی و عمارت،گیاهان و درختان، نظام آب و هندسه و عناصری زینتی چون دیوارنگاری و کتیبهها و غیره است. هم چنین تأثیر دوره باغسازی تیموری بر روی صفوی با بیان ویژگی های موبوط به هر دوره آشکار می گردد. 
۳۳.

بازخوانی باغ سعادت آباد قزوین ؛ بر اساس اشعار عبدی بیگ شیرازی و انطباق با اسناد تاریخی دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باغ سعادت آباد قزوین باغ ایرانی باغ صفوی منظومه جنات عدن عبدی بیگ شیرازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 542 تعداد دانلود : 280
باغ سعادت آباد قزوین در دوره شاه طهماسب صفوی و در جریان انتقال پایتخت به قزوین ساخته شد. با توجه به مستندات موجود، علت این انتقال در سال 962 ق. مخاطراتی بود که از سوی حکومت های عثمانی و روسیه متوجه تبریز بود. به دستور شاه طهماسب صفوی باغ ها و فضاهای لازم برای بخش های سکونتگاهی، دیوانی و سایر عرصه ها ساخته شد. وی عده ای از بزرگان کشوری و خویشاوندان نزدیک خود را تشویق کرد که باغ هایی در کنار باغ های سکونتگاهی حکومتی بسازند. در اطراف باغ سعادت آباد حدود بیست و سه باغ و گلزار وجود داشت. شاه طهماسب از شاعری به نام خواجه زین العابدین علی نویدی معروف به عبدی بیگ شیرازی متولد 921 ق. در تبریز (متوفی 988 ق. در اردبیل) که در دیوان خانه همایونی حضور داشته، خواست که مجموعه باغ های قزوین را به زبان منظوم وصف کند. خمسه "جنات عدن" عبدی بیگ شامل مثنوی های "روضه الصفات"، "دوحه الازهار"، "جنه الاثمار"، "زینت الاوراق" و "صحیفه الاخلاص" حاصل این تلاش است که حاوی اطلاعات ارزشمندی درباره کلیات و جزییات این باغ و عمارت های آن است. اشعار عبدی بیگ از مهم ترین اسناد در مورد این باغ بوده و از توصیفات آن روشن می شود که باغ سعادت آباد در زمان خود باغی کم نظیر بوده است. از مهم ترین فضاها و ویژگی هایی که در این اشعار به توصیف آن ها پرداخته شده می توان به خیابان، سردر، ارشی خانه، خانه شروانی، ایوان ها، صفه سرچنار، حوضخانه، هندسه باغ و انواع درختان و گیاهان اشاره کرد. اطلاعات موجود و فضاهای اشاره شده در این منظومه ها بیش از چیزی است که امروزه بر جای مانده است و بر اساس این اطلاعات، می توان تصویری کلی از نقشه عمومی باغ و ویژگی های فضایی آن به دست آورد. هدف این پژوهش باز خوانی طرح این مجموعه باغ حکومتی بر اساس اشعار عبدی بیگ شیرازی و مطابقت آن با دیگر متون و اسناد تاریخی است. روش به کار رفته در این پژوهش، روش تفسیرى-تاریخى است که پس از استنتاج و تحلیل متون، تصاویر و نقشه های موجود به هدف خواهد رسید. ساختار کلی باغ و عناصر اصلی آن شامل سردر عالی قاپو، ارشی خانه (چهلستون)، خانه شروانی، دیوانخانه (ایوان شاهی) از مهم ترین عناصر مورد بررسی در این پژوهش هستند. این منبع تاریخی می تواند علاوه بر روشن کردن جنبه های کالبدی مختلف معماری، منظر و باغ سازی، جنبه های ذهنی-معنایی و اصول زیبایی شناسی آن زمان را نیز آشکار کند. این نوشتار سعی دارد تا ساختار فضایی کلی، توصیفات و جزییات این باغ ها را از میان اشعار استخراج و در قالب نقشه و کروکی به تصویر بکشد تا مبنایی برای مطالعات بعدی و برنامه های توسعه آتی پدید آید.
۳۴.

ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر حس دلبستگی به مکان در فضاهای جمعی مجتمع های مسکونی منتخب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس دلبستگی به مکان کالبد مجتمع مسکونی فضای جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 960 تعداد دانلود : 192
بیان مسئله: با گسترش جوامع انسانی و ارتقای نیازهای اجتماعی بشری، ضرورت حضور در فضاهای جمعی و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقای حس دلبستگی به مکان، جهت انجام برخی از فعالیت های انسانی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. از بین رفتن حس دلبستگی، جدایی افراد از یکدیگر و کمبود تعاملات اجتماعی در کنار سایر معضلات شهری ماحصل دید مدرنیستی به فضا است. هدف تحقیق: طبقه بندی  مؤلفه های کیفی سازنده فضاهای جمعی در مجتمع های مسکونی با تراکم متوسط شهر تهران و استخراج مؤلفه های کیفی کالبدی، فعالیتی و ادراکی و ارزش گذاری آنها در مقیاس مجتمع مسکونی و همچنین نحوه و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های کالبدی در ایجاد حس دلبستگی به مکان هدف اصلی این پژوهش است. روش تحقیق: روش این پژوهش، ترکیبی کمی-کیفی است. به کمک راهبرد علی- مقایسه ای، میزان تأثیر ویژگی های کالبدی فضاهای جمعی مسکونی بر حس دلبستگی ساکنان بررسی شد. به منظور انجام آزمون تجربی و مطالعات پیمایشی، پس از برداشت میدانی براساس مقیاس، طبقه و شکل همنشینی فضای باز و بسته، گونه های متفاوت مجتمع های مسکونی انتخاب و از طریق بازدیدهای منظم روزانه به شیوه ثبت رفتاری و تکمیل ۳۶۱ پرسشنامه به همراه تحلیل (رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی با استفاده از نرم افزار SPSS19، به آزمون چندین مؤلفه و ویژگی های شخصیتی و رفتاری استفاده کنندگان پرداخته شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی اعم از «انسجام و وحدت»، «محرمیت»، «مدیریت تسهیلات و نظارت»، «عناصر طبیعی و سبز»، «غنای بصری» و «قابلیت جهت یابی و خوانایی» به ترتیب اولویت، بیشترین تأثیرگذاری را بر حس دلبستگی به مکان دارند. بنابراین طراح به عنوان خالق فضا با انتخاب مقیاس و چیدمان بلوک ها توأمان با طراحی ساختار فضاها منجر به تغییر در میزان حس دلبستگی افراد ساکن در آینده می شود.
۳۵.

تبیین معیارهای حیات مبتنی بر علم بیونیک در برنامه ریزی و طراحی سکونتگاه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیونیک حیات سکونتگاه های انسانی طبیعت مجموعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 550 تعداد دانلود : 358
طبیعت طی میلیاردها سال به سعی و خطا پرداخته و در این مدت فقط کارآمدترین ساختارهای طبیعی باقی مانده اند که می توانند با واسطه علم بیونیک منبع الهام انسان و راه گشای چالش های انسانی باشند. از طرفی، سکونتگاه های انسانی، به عنوان مهم ترین و عمده ترین بخش از زیستگاه های انسانی، با وجود فناوری های پیشرفته، در مقایسه با گذشته کیفیت مطلوبی ندارند. از این رو، پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که معیارهای حیات بر مبنای اصول علم بیونیک به منظور استفاده در برنامه ریزی و طراحی سکونتگاه های انسانی چیست؟ برای پاسخ به این پرسش ضروری است اصول علم بیونیک شناخته شود تا بتوان با نگاه عمیق تر در سیستم های زنده کیفیات ویژه و حیات را به سکونتگاه های انسانی بازگرداند. پژوهش حاضر براساس هدف بنیادی است که به روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده است. در بخش اول نظریه های پایه به روش کتابخانه ای جمع آوری و متناسب با هدف و در جهت شکل گیری چارچوب نظری پژوهش به روش استدلال منطقی تجزیه و تحلیل شده است. در ادامه، با استفاده از روش دلفی و طی سه راند پیمایشی متوالی معیارهای حیات جمع آوری، دسته بندی، تعدیل، تلخیص، رتبه بندی، و عرضه شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد حیات کیفیت ویژه ای از طبیعت است که هم به جاندار هم بی جان اطلاق می شود و دارای مراتب و ترازهای مختلف و قابل اندازه گیری است. معیارهای حیات در قالب چهار معیار اصلی (مجموعیت، تکامل، سازگاری، بهینه سازی)، یک معیار بنیادی (نظم)، و دو معیار مکمل (نفوذپذیری و مرکز نیرومند) عرضه شده اند که حیات بخشی به سکونتگاه های انسانی فقط در پرتو توجه به همه معیارها محقق می شود.
۳۶.

روش مرمت منظر مناظر طبیعی بر مبنای رویکرد اکولوژی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرمت منظر اکولوژی منظر طراحی اکولوژیک منظر طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 146 تعداد دانلود : 27
بیان مسئله : مداخلات ناآگاهانه در مناظر طبیعی موجبات تنزل کیفی و اختلال در فرآیندهای اکولوژیکی این بسترها را فراهم آورده است. از این رو بازیابی و ایجاد شرایط مناسب در مناظری طبیعی که دچار آشفتگی (اعم از طبیعی و غیر طبیعی) شده اند. در جهت بازیابی ارزش های والای بستر و مرمت جامع امری ضروری است. رویکرد اکولوژی منظر از متأخرترین دیدگاه ها در زمینه چگونگی و فرآیند مداخلات انسان در مناظر طبیعی است و به دنبال ارایه راهکارهای حفظ و احیای تمامی ارزش ها و سرمایه های طبیعی این مناظر در قالب مرمت جامع منظر است. هدف : هدف اصلی در پژوهش حاضر، ارایه روش مرمت منظر در مقیاس منظر بر مبنای رویکرد اکولوژی منظر در مناظر طبیعی است. روش پژوهش : در راستای دست یابی به هدف، پژوهش حاضر در سه مرحله تبیین، تدقیق و ارزیابی با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در بستری پیمایشی شکل گرفته است. در مرحله تبیین، به تعاریف پایه و رویکردهای نظری و تحلیل و بررسی اطلاعات به دست آمده از مرور متون، اسناد کتابخانه ای و منابع اینترنتی پرداخته شده است. سپس در مرحله تدقیق و ارزیابی با بررسی روش های ارایه شده در حوزه مرمت و اکولوژی منظر در بستر پیمایشی با استفاده از پرسش نامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها، به ارایه روش جامع مرمت منظر بر مبانی رویکرد اکولوژی منظر پرداخته شده است. نتیجه گیری : نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که روش مرمت منظر بر پایه مراحل پنج گانه : 1. پیمایش و مشاهده دقیق، 2. ارزیابی در مقیاس منظر، 3. شناخت و ادراک اکولوژیکی، 4. طراحی و اقدام و در نهایت 5. مدیریت و کنترل صورت می پذیرد. این روش که با عنوان روش SARDM نام گذاری شده، بر حضور طراح به عنوان فرد مقیم در مناظر مطالعاتی جهت ادراک صحیح از روابط و سیرکولاسیون فضایی عناصر ساختاری منظر تأکید دارد و امکان تحلیل و ارزیابی منظر در بعد فضایی و توالی زمانی، تطبیق ارزیابی ها با نتایج حاصل از پیمایش و در نهایت ادراک اکولوژیکی طراح از پویایی و پیچیدگی های موجود در مناظر را فراهم می آورد. این روش مرمتی که در قالب مرمت مقیاسی منظر تجلی می یابد، بر ارزیابی ویژگی های فیزیکی و اکولوژیکی بستر تأکید دارد. 
۳۷.

داده کاوی هندسی و گرامر شکلی رابطه ساختار فضایی مسکن و سبک زندگی اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فناوری های نوین اصل مجموعیت دیدگاه کل نگر نحو فضا اقلیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 474 تعداد دانلود : 747
اهداف: فناوری های نوین معماری، درک از مسکن ایرانی را متحول کرده اند. اصل مجموعیت در دستگاه نظریه معماری سرآمد نشان می دهد که اجزاء مسکن ایرانی در عین کثرت به عنوان واحد کلی در نظر گرفته می شود که همه اجزا در خدمت این کل می باشند. هدف از پژوهش شناخت و معرفی مفهوم شاخصه های اصلی شکل دهنده ساختار مسکن ایرانی مبتنی بر سبک زندگی ایرانی اسلامی از دیدگاه کل نگر است. روش ها: نمونه ها به صورت غیراحتمالی هدفمند با پیمون بندی و مساحت و دوره ساخت متفاوت از فلات مرکزی ایران و شهرهای اصفهان، کاشان، یزد و اردکان انتخاب شده اند. ابزار گردآوری شامل منابع مکتوب و میدانی؛ شیوه تحلیل داده ها مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی مبتنی بر یک فرآیند علی براساس روابط ریاضی نحو فضا می باشد. یافته ها: مقایسه اصول در نظر گرفته شده در نمونه های انتخابی بوسیله ابزارهای نحوی فضا، نشان داد که این اصول در ساختار فضایی مسکن ایرانی همواره جاری و ساری بوده است. یافته های پژوهش بر چهار شاخصه اصلی نظریه معماری سرآمد شامل 1- سلسله مراتب فضایی، 2- درونگرایی، 3- شفافیت، 4- مرکزگرایی اشاره دارد. نتیجه گیری: ساختار فضایی مسکن ایرانی ساختاری کاملا یکپارچه است، و دارای ساختار فضایی مشخص با یک حیاط مرکزی. البته مفهوم مسکن ایرانی با توجه به اقلیم متفاوت، نمود متفاوتی نیز در نقاط مختلف کشور ایران داشته است. مسکن ایرانی تفسیری فنی-اقلیمی از سبک زندگی ایرانی است.
۳۸.

مقایسه تطبیقی دو نمونه دیدگاه کل نگر پیش و پس از دوره مدرن در معماری: نگاه طبایعی (بر مبنای طبیعیات) و نظریه سالینگروس (بر مبنای فیزیک نوین و ریاضی)

کلید واژه ها: کل نگری جزءنگری نگاه طبایعی معماری کل نگر نظریه سالینگروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 472 تعداد دانلود : 122
کل نگری جدید رویکردی است که با مشخص شدن ضعف های دیدگاه جزءنگر در تبیین مکانیکی جهان و با هدف برطرف کردن این نقاط ضعف به وجود آمده است. کل نگری جدید و کل نگری قدیم عموماً دارای صفات یکسان شناخته می شوند اما پرسش اصلی این تحقیق آن است که معماری مبتنی بر نگاه های کل نگر جدید و قدیم چه مشابهت ها و چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند و میزان هم نوایی آنها تا چه اندازه است؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این استوار است که اگرچه دیدگاه های کل نگر جدید و قدیم مشابهت هایی با یکدیگر دارند اما به نظر می رسد دقیقاً یکی نیستند و به همین سبب معماری مبتنی بر آنها نیز متفاوت خواهد بود. این پژوهش با هدف روشن کردن نسبت کل نگری جدید با کل نگری قدیم انجام یافته است. مقایسه ی تطبیقی دو دیدگاه پس از استخراج محورها به کمک تحلیل مضمونی و روش دلفی، با استدلال منطقی صورت گرفته و مقایسه در سه بخش مبادی، عمل و ارتباط اندیشه و عمل انجام شده است. این سه محور سطح نظری، سطح میانی و سطح کاربردی را در نمونه ای از نگاه های کل نگر جدید و نمونه ای از نگاه های کل نگر پیش از مدرن مقایسه می کند. در سطح عملی (کاربردی) نگاه طبایعی و نتایج آن در معماری (به عنوان نمونه ای از اندیشه های کل نگر پیش از دوره ی مدرن) در کنار نظریه ی سالینگروس (به همراه ریشه های آن در فیزیک نوین) از سهم نظرِ ارتباط درونی اجزای معماری، ارتباط معماری و محیط و ارتباط معماری و انسان با یکدیگر مقایسه شده اند. نتیجه به دست آمده نشانگر این امر است که کل نگری جدید بیش از آنکه هم نوا با کل نگری قدیم باشد، سنتی برآمده از جزءنگری مدرن است. نگاه طبایعی به عنوان یکی از دیدگاه های کل نگر قدیم برای مواردی که در ظاهر ارتباطی باهم ندارند، راهکار یکسانی ارائه می دهد. در حقیقت می توان نگاه طبایعی را شکلی تکمیل شده از «نظریه ای برای همه چیز» دانست که فیلسوفان کل نگر جدید آرزوی دستیابی به آن را دارند.
۳۹.

نقد جریان تاریخ فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 301 تعداد دانلود : 305
تاریخِ فرهنگی رویکردی میان رشته ای در تاریخ نگاری است که تلاش می کند دو حوزه اصلی علوم انسانی، یعنی تاریخ و فرهنگ، را در تعامل با یکدیگر به کار گیرد. به طورکلی، منابع فارسی موجود در حوزه تاریخ فرهنگی را می توان در دو دسته کلی دسته بندی کرد: الف) شناخت تاریخ فرهنگی شامل تاریخچه، تعریف، مبانی نظری، نظریه ها و نظریه پردازان، معرفی آثار شاخص، طرح موضوعات و مسائل اصلی و تحلیل و نقد آن ها؛ ب) اِعمال تاریخ فرهنگی شامل شناخت منابع، موضوعات، روش ها و رویکردها و ارائه راهکارها. در این مقاله با بررسی منابع فارسی موجود به نقد سِیر مطالعات انجام شده در حوزه تاریخ فرهنگی در ایران پرداخته شده و با توجه به کاستی های پژوهش های موجود، راهکارهایی به منظور نظام بخشی به پژوهش های آتی جهت شناخت عمیق تر و رشد و شکوفایی این جریان و بهره گیری از آن در تاریخ نگاری ایران، ارائه شده است. داده ها نشان می دهد که پراکندگی زمانی و ناپیوستگی موضوعیِ در انتشار منابع  به چشم می خورد و همچنین در این حوزه دانش، مبانی نظری، نظریه پردازان و منتقدان، روش ها و مصادیق آن به طور کامل معرفی نشده و جای خالی نقدها و تحلیل ها به وضوح مشهود است. نتایج (راهکارهای) ارائه شده عبارت اند از: ۱) تعریف سِیر مطالعاتی؛ ۲) تعیین اولویت های ترجمه؛ ۳) نقدوتحلیل موضوعات تاریخ فرهنگی؛ ۴) تلاش برای ایجاد سنت ایرانیِ تاریخ فرهنگی با بهره گیری از نظریه های درون فرهنگی؛ ۵) توجه به شاخص های اصلی تاریخ فرهنگی و پایبندی به آن، پرهیز از خّلطِ مباحث.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان