آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۴

چکیده

کل نگری جدید رویکردی است که با مشخص شدن ضعف های دیدگاه جزءنگر در تبیین مکانیکی جهان و با هدف برطرف کردن این نقاط ضعف به وجود آمده است. کل نگری جدید و کل نگری قدیم عموماً دارای صفات یکسان شناخته می شوند اما پرسش اصلی این تحقیق آن است که معماری مبتنی بر نگاه های کل نگر جدید و قدیم چه مشابهت ها و چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند و میزان هم نوایی آنها تا چه اندازه است؟ فرضیه پژوهش حاضر بر این استوار است که اگرچه دیدگاه های کل نگر جدید و قدیم مشابهت هایی با یکدیگر دارند اما به نظر می رسد دقیقاً یکی نیستند و به همین سبب معماری مبتنی بر آنها نیز متفاوت خواهد بود. این پژوهش با هدف روشن کردن نسبت کل نگری جدید با کل نگری قدیم انجام یافته است. مقایسه ی تطبیقی دو دیدگاه پس از استخراج محورها به کمک تحلیل مضمونی و روش دلفی، با استدلال منطقی صورت گرفته و مقایسه در سه بخش مبادی، عمل و ارتباط اندیشه و عمل انجام شده است. این سه محور سطح نظری، سطح میانی و سطح کاربردی را در نمونه ای از نگاه های کل نگر جدید و نمونه ای از نگاه های کل نگر پیش از مدرن مقایسه می کند. در سطح عملی (کاربردی) نگاه طبایعی و نتایج آن در معماری (به عنوان نمونه ای از اندیشه های کل نگر پیش از دوره ی مدرن) در کنار نظریه ی سالینگروس (به همراه ریشه های آن در فیزیک نوین) از سهم نظرِ ارتباط درونی اجزای معماری، ارتباط معماری و محیط و ارتباط معماری و انسان با یکدیگر مقایسه شده اند. نتیجه به دست آمده نشانگر این امر است که کل نگری جدید بیش از آنکه هم نوا با کل نگری قدیم باشد، سنتی برآمده از جزءنگری مدرن است. نگاه طبایعی به عنوان یکی از دیدگاه های کل نگر قدیم برای مواردی که در ظاهر ارتباطی باهم ندارند، راهکار یکسانی ارائه می دهد. در حقیقت می توان نگاه طبایعی را شکلی تکمیل شده از «نظریه ای برای همه چیز» دانست که فیلسوفان کل نگر جدید آرزوی دستیابی به آن را دارند.

تبلیغات