چکیده

رویکرد شباهت گریزی پایه اصلی شکل گیری واج آرایی زبان های بشری را ادراک پذیری می داند. در این رویکرد، همخوان های انسدادی به دلیل ضعف ذاتی در سرنخ های ادراکیشان، بخصوص درجایگاه پایانی، گزینه های اصلی برای حذف هستند. مقاله حاضر با این رویکرد و در قالب نظریه بهینگی به بررسی رابطه میان امکان حذف انسدادی پایانی در خوشه های همخوانی زبان فارسی، براساس میزان شباهت میان دو عضو خوشه همخوانی می پردازد. بدین منظور، کلیه خوشه های همخوانی پایانی در زبان فارسی که عضو دوم آنها یک همخوان انسدادی است، گردآوری و میزان شباهت اعضای خوشه بر اساس سه مشخصه واک، جایگاه و شیوه تولید بررسی شد. تحلیل داده ها نشان داد که در خوشه های همخوانی مختوم به همخوان انسدادی، هرچه میزان شباهت انسدادی پایانی به همخوان پیشین در خوشه بیشتر باشد، احتمال حذف آن بیشتر است و هر سه عامل واک، جایگاه و شیوه تولید در این زمینه دخالت دارند. الگوهای حذف همخوان انسدادی در خوشه های همخوانی براساس شباهت گریزی در قالب محدودیت های نظریه بهینگی با پایه ادراکی صورت بندی شد. در این رویکرد، محدودیت های نشانداری علیه برونداد ی که به اندازه کافی ادراک پذیر نیستند، عمل می کنند و محدودیت های وفاداری از اعمال تغییر بر دروندادی که به لحاظ ادراکی برجسته است، جلوگیری می کنند.

تبلیغات