آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

در بسیاری از زبان ها و گویش های ایرانی واکه [a] به [e] ارتقا می یابد و این فرایند عاملی غیر از هماهنگی با واکه یا همگونی با همخوان مجاور دارد. برای مثال، در دلواری [a] در «در» [dar] در صورت جمع این واژه یعنی [der-ɑ] به [e] ارتقا پیدا می کند و مشخص است که این فرایند متأثر از هماهنگی واکه ای یا همگونی با همخوان نیست. پژوهش های پیشین این فرایند را متأثر از تعداد و جایگاه هجا و تکیه دانسته اند، اما بررسی دقیق تر نشان می دهد که این فرایند به تعداد هجا و تکیه حساس نیست و آنچه در ارتقاء واکه [a] به [e] دخالت دارد ساخت هجاست. نمونه های متعدد این فرایند در زبان ها و گویش های ایرانی نشان می دهد که بازشدنِ هجای بسته به دنبال حذف همخوان پایانی یا بازهجابندی آن در فرایندهای صرفی عامل ارتقاء [a] به [e] است. حذف برخی از همخوان های پایانی در سیر تحول زبان فارسی از دوره میانه تا به امروز به بازشدن هجای پایانی، ارتقاء [a] به [e] و درنهایت خنثی شدگی تقابل آنها در این جایگاه منجر شده است. حتی به نظر می رسد که گوناگونی آزاد [a] و [e] در بسیاری از واژه های زبان فارسی نیز ناشی از این باشد که [a] در هجای بسته و [e] در هجای باز مطلوبتر است. بررسی صوت شناختی فضای واکه ایِ زبان فارسی در دو نوع هجای باز و بسته پایانی نیز نشان می دهد که ساخت هجا حتی در سطح صوت شناختی نیز بر ارتفاع واکه ها تأثیرگذار است، به گونه ای که واکه ها در هجای بسته بازتر و در هجای باز بسته ترند و این ویژگی به خصوص در مورد واکه [a] تفاوت معنی داری را نشان می دهد. این ویژگی بسیار به آنچه که در نظام های واکه ای مبتنی بر تمایز در سختی و نرمی مشاهده می شود شبیه است. در این زبان ها، واکه های نرم (بازتر) در هجای بسته و واکه های سخت (بسته تر) در هجای باز مطلوب ترند.

تبلیغات