حمید محبی

حمید محبی

مدرک تحصیلی: استاد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه گیلان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۰ مورد.
۱.

اثر ورزش هوازی و محدودیت کالری بر میزان FATPs میتوکندریایی عضله اسکلتی و میزان چربی احشایی در رت های نر دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی محدودیت کالری دیابت نوع 2 FATPs میتوکندریایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
مقدمه و هدف: سندرم متابولیک مجموعه ای از نقایص سوخت و سازی مرتبط با چاقی است که تحت تاثیر فعالیت های ورزشی و محدودیت کالری قرار دارد و با دریافت و هزینه انرژی، مقدار چربی و افزایش اکسیداسیون مرتبط است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر ورزش هوازی و کسر کالری بر پروتئین های انتقال دهنده اسید چرب سلولی (FATPs) و مقدار چربی احشایی است.مواد و روش: تعداد 36 سر رت نر نژاد ویستار (سن 4 هفته، وزن 4.9± 139.8 گرم) به صورت تصادفی در 4 گروه زیر (هر گروه 9 سر) تقسیم شدند: کنترل: رت طبیعی و غذای استاندارد؛ کنترل دیابتی: رت دیابتی و غذای استاندارد و بدون تمرین؛ محدودیت کالری: رت دیابتی و غذای کم کالری و بدون تمرین؛ ورزش هوازی: رت دیابتی و غذای استاندارد و ورزش هوازی تداومی. برنامه ورزش هوازی شامل 8 هفته، پنج بار در هفته با سرعت 28 متر/دقیقه و به مدت 60 دقیقه دویدن روی تردمیل بود. میزان کسر کالری معادل کاهش 25 درصدی از وزن غذای روزانه بود.یافته ها: تفاوت معنی داری در افزایش بیان ژن FATP4 و کاهش FATP1 بین گروه ورزش هوازی دیابتی و گروه محدودیت کالری دیابتی نسبت به گروه های کنترل دیابتی و سالم مشاهده شد (0.05>P). وزن چربی احشایی در گروه ورزش هوازی دیابتی بیشترین کاهش را داشت و در گروه محدودیت کالری با گروه های کنترل دیابتی و سالم تفاوت معنی دار بود (0.05>P). بحث و نتیجه گیری: ورزش هوازی و محدودیت کالری بر بیان ژن های FATP4 و FATP1 اثرگذار است. این وضعیت احتمالاً تحت تاثیر کاهش چربی احشایی قرار دارد.
۲.

اثر تمرین هوازی در شرایط هیپوکسی و نرموکسی بر مسیر پیام رسانی لیپوژنز و لیپولیز کبد رت های نر دارای رژیم غذایی پر چرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین در هیپوکسی کبد چرب غیرالکلی بیان ژن Chrebp بیان ژن Srebf1 بیان ژن Atgl

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
زمین ه و ه دف: بررسی شکل گیری و تجزیه لیپیدها در پاسخ به محرک های تغذیه ای و تمرینی، می تواند دیدگاه بهتری را نسبت به استراتژی پیشگیری و درمان کبد چرب غیرالکلی فراهم نماید. بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی اثر تغذیه، تمرین و هیپوکسی بر مکانیسم های مولکولی فرآیند متابولیسم چربی کبد می باشد. روش تحقیق: تعداد 24 سر رت نر نژاد ویستار با سن تقریبی پنج هفته و میانگین وزن 9/94±165/90 گرم، به طور تصادفی به چهار گروه شامل رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب+تمرین در حالت نرموکسی (HFD+NE)، و رژیم غذایی پرچرب+تمرین در حالت هیپوکسی (HFD+HE) تقسیم شدند. پس از تعیین حداکثر سرعت هوازی (MAV)  در شرایط نرموکسی (ارتفاع  ̴ 50 متر) و هیپوکسی - هیپو باریک (ارتفاع ̴ 3000 متر)، تمرینات با شدتی معادل 68 تا 80 درصد MAV به مدت 12 هفته و تکرار سه جلسه در هفته، با رعایت اصل اضافه بار اجرا شدند. در پایان، نمونه های بافتی برای اندازه گیری تغییرات بیان ژن های Srebf1 ،Chreb و Atgl جمع آوری شد. بیان ژن ها با استفاده از روش Real-Time PCR اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس و توکی در سطح معنی داری 0/05>p تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: در تمامی گروه های دارای HFD، محتوای چربی کبدی و بیان ژن های Srebf1 و Chreb نسبت به گروه ND، افزایش داشت. میزان افزایش بیان ژن Srebf1 و Chreb در گروه HFD+HE نسبت به سایر گروه ها بیشتر بود؛ اما بیان ژن Atgl در گروه HFD نسبت به دیگر گروه ها، پایین تر بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد HFD با افزایش لیپوژنز و کاهش لیپولیز، سبب افزایش محتوای چربی کبدی می شود. احتمالاً تمرین از طریق افزایش بیان ژن های لیپولیزی، میزان افزایش محتوای چربی کبد در رت های دارای HFD را تا حدودی کنترل می کند؛ اما در تغییر بیان ژن های لیپوژنزی نسبت به تغذیه، نقش کمتری دارد. به طورکلی تمرین در شرایط هیپوکسی، تأثیر مازادی بر کاهش محتوای چربی کبدی ندرد.
۳.

ریشه ها و مفاهیم توسعه منظرگرا-بوم گرا و زمینه های مشترک آن با معماری و شهرسازی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه منظرگرا-بوم گرا شهرسازی منظرگرا شهرسازی بوم گرا معماری و شهرسازی ایرانی بوم شناسی منظر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۲
توسعه منظرگرا-بوم گرا به عنوان نسخه تکامل یافته شهرسازی منظرگرا-بوم گرا پیشنهاد شده است که گفتمانی متأخر در معماری و شهرسازی غرب به شمار می آید و ریشه در جنبش های محیطی قرن گذشته دارد. در این رابطه توسعه منظرگرا-بوم گرا با تکیه بر چارچوب های مفهومی همچون منظر به عنوان واحد سازنده، بوم شناسی منظر و خدمات اکوسیستمی افق های جدیدی پیش روی شهرهای معاصر می گذارد که در آن تضاد بین محیط طبیعی و محیط مصنوع رنگ می بازد و شهر در قالب یک اکوسیستم در برگیرندههانسان صورت بندی می شود. به طوری که می توان گفت از بسیاری جهات با راهبردهای شهرسازی متدوال امروز که زاییده نگاه مدرن است فاصله می گیرد و شیوه ای نو در شکل دهی محیط مصنوع پایه می گذارد. از طرفی با مداقه در اصول و راهبرد های اصلی این مکتب می توان اشتراکات بسیاری با معماری و شهرسازی شرق به خصوص معماری ایرانی بازشناخت. به طوری که می توان آن را نقطه تلاقی معماری و شهرسازی غرب و معماری بومی ایران و همچنین راهکاری برای تداوم و تکامل آن در دنیای امروز دانست. در این راستا این مقاله می کوشد تا ابتدا با رویکردی تحلیلی- توصیفی به واکاوی مفاهیم، ریشه ها و الگوهای مستتر این شاخه به عنوان محصول هم افزایی دو نحله شهرسازی منظرگرا و شهرسازی بوم گرا بپردازد و بیانیه ای هرچند ناکامل از آن ارائه دهد و سپس اشتراکات آن را با معماری و شهرسازی ایرانی ذیل مفاهیمی همچون توسعه تدریجی، یکپارچگی، آمیختگی با طبیعت، چنددانشی بودن، پیوستگی با سیاست و بوم گرایی معرفی کند.
۴.

پاسخ گلوکز، انسولین خون و میزان اشتها به مقدار مصرف کربوهیدرات پس از فعالیت تناوبی شدید (HIIE) در دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت تناوبی شدید اشتها انسولین گلوکز مکمل کربوهیدرات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۴
مقدمه و هدف: ریکاوری مطلوب بخش مهمی از فرایند تمرین است و میل به مصرف غذا در این دوره اهمیت فراوانی دارد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی پاسخ گلوکز ، انسولین و میزان اشتها به مقدار مصرف کربوهیدرات پس از فعالیت تناوبی شدید (HIIE) بود.مواد و روش ها: تعداد 32 دختر ورزشکار (با سن 1.04±22.41 سال و وزن 2.41±56.77) به دو گروه نوشیدنی کربوهیدراتی (با مقادیر 1.2 گرم/کیلوگرم و 0.4 گرم/کیلوگرم) تقسیم شدند. فعالیت تناوبی شامل 8 تکرار 3 دقیقه ای (3×8) با شدت 80 درصد حداکثر ضربان قلب، سرعت اولیه 6 کیلومتر/ساعت و شیب 1 درصد بود. هر 3 دقیقه، 1 کیلومتر بر سرعت افزوده ولی شیب ثابت باقی می ماند. استراحت فعال بین تکرارها 90 ثانیه و با شدت 55 درصد اجرا شد. آزمودنی ها در دقایق 15 و 90 ریکاوری، نوشیدنی مصرف کردند و پیش، بلافاصله و 150 دقیقه پس از فعالیت خون گیری به عمل آمد. میزان اشتها پیش، بلافاصله، دقایق 15، 30، 60، 90 و 150 پس از فعالیت با مقیاس اشتها (VAS) اندازه گیری شد. برای ارزیابی آماری از آزمون آنالیز واریانس چند متغیری با اندازه گیری مکرر و ضریب همبستگی پیرسون در سطح 0.05>P استفاده شد.یافته ها: مقدار مصرف کربوهیدرات تفاوت معنی داری در میل به غذا 30 دقیقه پس از فعالیت بین دو گروه ایجاد کرد (0.05>P). میل به غذا در گروه 0.4 گرم/کیلوگرم کمتر بود (0.05>P). گلوکز خون بر خلاف انسولین در هر دو گروه پس از فعالیت HIIE افزایش یافت ولی در دقیقه 150 در گروه 1.2 گرم/کیلوگرم کاهش یافت (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به طور کلی به نظر می رسد بعد از فعالیت تناوبی شدید اشتها کاهش و بعد از مصرف کربوهیدرات در هر دو گروه روند افزایشی داشته است که با توجه به جذب گلوگز و تغییرات مقاومت به انسولین قابل توجیه است. 
۵.

اثر تمرینات تناوبی با شدت بالا و متوسط بر TFAM و NRF-1 عضله اسکلتی در رت های نر دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۷
زمینه و هدف : بخوبی مشخص شده است که عامل نسخه برداری A میتوکندری (TFAM) و عامل تنفسی هسته ای-1 (NRF-1) تنطیم کننده های کلیدی بایوژنز میتوکندری و فسفوریلاسیون اکسیداتیو هستند. این مطالعه اثر 12 هفته تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) و متوسط  (MIIT)  را بر مولکول های تنظیمی بایوژنز میتوکندری (TFAM و NRF-1) عضله اسکلتی رت های نر دیابتی نوع دو بررسی کرد. روش تحقیق : تعداد 40 سر رت نر (سن: 8 هفته، وزن: 20±180 گرم) به دو گروه رژیم غذای پر چرب (HFD) شامل 32 سر و رژیم غذای استاندارد (C) شامل 8 سر تقسیم شدند. پس از القاء دیابت نوع دو از طریق استروپتوزوتوسین در رت های چاق، 8 سر رت دیابتی (D) و 8 سر رت گروه C کشته شدند و 24 سر رت باقیمانده به طور تصادفی به سه گروه کنترل دیابتی  (DC)، گروهMIIT ، و گروه HIIT  تقسیم گردیدند. برنامه MIIT شامل 13 وهله فعالیت 4 دقیقه ای با شدت 70-65 درصد VO2max و برنامه HIIT شامل اجرای 10 وهله فعالیت 4 دقیقه ای با شدت 90-85 درصد VO2max  با دوره های استراحتی  فعال دو دقیقه ای بودند که به مدت 12 هفته با تکرار 5 جلسه در هفته، به اجرا در آمدند. از روش وسترن بلات برای اندازه گیری مقادیر پروتئین های TFAM و NRF1 و از آزمون های پارامتریک و ناپارامتریک برای تحلیل داده ها در سطح معنی داری 05/0≥p استفاده شد. یافته ها : سطوح پروتئینی TFAM و NRF1 پس از القاء دیابت نسبت به گروه C به طور معنی داری کاهش یافت (01/0>p). هر دو برنامه HIIT و MIIT منجر به افزایش غیر معنی دار سطوح پروتئینی NRF-1 نسبت به گروه DC شدند (05/0<p)؛ ضمن آن که HIIT بر TFAM اثر معنی داری نداشت (05/0<p).   نتیجه گیری : به نظر می رسد برنامه های HIIT و MIIT منجر به بهبود تنفس میتوکندریایی می شوند، اما اثری بر بایوژنز میتوکندری ندارند؛ با این وجود بررسی های بیشتر در این زمینه ضروری است.
۶.

تغییرات پاتومورفولوژی ماکروفاژ و بافت چربی نواحی مزنتریک و رتروپریتونئال به تغییر محتوای رژیم غذایی و سه روش ایزوکالریک تعادل منفی انرژی در موش های صحرایی چاق تحت رژیم غذایی پر چرب غیراشباع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت چربی محدودیت کالری ماکروفاژ شاخص های متابولیک فعالیت هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۵۹
اهداف: مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه چهار روش محدودیت-کالری به مدت 10 هفته بر تغییرات هسیتولوژیک بافت چربی و نفوذ ماکروفاژی و همچنین متغیرهای سرمی چربی و شاخص های گلیسمیک در موش های صحرایی نر چاق انجام شد. مواد و روش ها: نمونه بر داری خونی و بافتی از 72 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار(وزن 5 ± 195 گرم، سن هشت هفته) پس از ناشتایی شبانه در هفته های اول، هجدهم و بیست و هشتم صورت گرفت. پس از نمونه برداری پایه، 64 سر موش باقیمانده به طور تصادفی به گروه های کنترل ( CO ) (16 سر) و رژیم غذایی پرچرب غیراشباع ( UHFD ) (۴۸ سر) تقسیم شدند. پس از 18 هفته، گروه UHFD به زیرگروه های تغییر محتوای رژیم غذایی ( SD )، فعالیت ورزشی ( EX )، محدودیت کالری ( CR )، ترکیبی ( CR+EX ) و رژیم پرچرب ( UHFD ) تقسیم شد. گروه ورزشی به مدت 10 هفته (پنج جلسه در هفته)، تمرین هوازی با شدت معادل Vo2max  75-70 درصد انجام داد. CR با کاهش 25 درصد از کالری جیره دریافتی اعمال شد و گروه SD تحت تغییر جیره غذایی از رژیم پرچرب غیراشباع به غذای استاندارد قرار گرفت. تغییرات هیستولوژیک بافت چربی نواحی رتروپریتونئال و مزنتریک به همراه میزان نفوذ ماکروفاژی به نواحی مذکور، پس از پاساژ بافتی، رنگ آمیزی H & E و عکس برداری میکروسکوپی با رزولوشن زیاد، ارزیابی شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمام شاخص های گلیسمیک و لیپیدی (به جز HDL ) و همچنین مساحت آدیپوسیت های نواحی مطالعه شده در گروه های مداخله در مقایسه با UHFD تفاوت معنا داری را نشان دادند ( 0.05 > P )؛ نتیجه گیری:  به نظر می رسد روش های مداخله انرژی صرف نظر از نوع مداخله انجام شده، احتمالاً به واسطه کاهش سطح آدیپوسیت و نه به دلیل تغییر نفوذ ماکروفاژی می توانند بهبود متغیرهای متابولیک به همراه داشته باشند.
۷.

تدوین و به روز رسانی هنجار آمادگی جسمانی مردان و زنان 60-18 سال استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجاریابی آمادگی جسمانی استان اردبیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین و به روز رسانی هنجار آمادگی جسمانی مردان و زنان 60-18 سال استان اردبیل بود. در این پژوهش، تعداد 400 مرد با میانگین سنی 07/29 سال و تعداد 400 زن با میانگین سنی 16/28 سال از 4 شهرستان استان اردبیل به شیوه خوشه ای و تصادفی انتخاب و به طبقات سنی مختلف تقسیم شدند. در پژوهش حاضر، شاخص توده بدن (BMI)، نسبت دور کمر به لگن (WHR)، درصد چربی، آمادگی قلبی- تنفسی، قدرت عضلانی ایزومتریک پنجه دست با نیروسنج دستی، استقامت عضلانی کمربند شانه با آزمون شنا، انعطاف پذیری و استقامت عضلانی شکم اندازه گیری شد. از آمار توصیفی برای دسته بندی داده ها، میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر متغیّرها مورد سنجش قرار گرفت و در قسمت آمار استنباطی هم برای توزیع نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف-اسمیرنف و برای بررسی تفاو های بین گروهی از آزمون آماری T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین استقامت قلبی- عروقی مردان 13/44 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، و برای زنان هم 83/39 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه،درصد چربی مردان برابر با 29/14 و زنان 94/21، شاخص توده بدنی مردان 8/24 کیلوگرم بر مترمربع، زنان 2/24 کیلوگرم بر مترمربع، استقامت عضلانی شکم مردان برابر با 89/36 و زنان 20/28، انعطاف پذیری مردان 41/29 و انعطاف پذیری زنان 11/29 سانتی متر بود. با توجه به نتایج بدست آمده، وضعیت آمادگی جسمانی زنان و مردان استان اردبیل در شرایط مطلوبی هست که یافته های منتج از پژوهش حاضر می تواند به عنوان مرجعی برای پژوهش های آینده در حوزه سلامتی در سنین مختلف مورد استفاده قرار بگیرد.
۸.

جنبش های مؤثر بر مفهوم پایداری در مقیاس محلات (تحلیلی بر نظریه ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایداری محلات جنبش های پایداری محلات شاخص های پایداری محلات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۴۴
بیان مسئله : مفهوم پایداری به شکل روزافزون به عنوان مؤلفه ای مهم در شکل گیری محیط مصنوع مطرح می شود. این موضوع به خصوص در محلات به عنوان واحد سازنده شهرها و سازمان دهنده دانه های معماری اهمیت می یابد. اما پیاده سازی و به عمل درآمدن این مفهوم در جهان واقع بیش از هر چیز نیازمند شناخت و داشتن فهمی دقیق از آن است. هدف پژوهش : این مطالعه با هدف ارائه درک بهتری از مفهوم امروزین پایداری درمقیاس محلات و باز نمودن زمینه برای تحول و تکامل آن صورت گرفته. روش پژوهش : این پژوهش با رویکردی تحلیلی و با بهره گیری از روش تحقیق زمین های به واکاوی اصول پایداری در جنبش های مؤثر بر ساخت محلات در150 سال گذشته می پردازد و در انتها رویکردهای مشترک و همچنین مشخص کردن وجوهی از آنها که در فهم امروزین از پایداری مشارکت دارند را شناسایی می کند. این جنبش ها دربرگیرنده پارک ها و زمین های بازی، باغشهرها، واحد همسایگی، برنامه ریزی اکولوژیکی منطقه ای، مدرنیزم، نوسنت گرایی، شهرسازی منظرگرا-بومگرا و اکوشهرها می شود که البته مکاتب مؤثر محدود به موارد بیان شده نیست و نویسندگان بر پایه میزان اهمیت، گستره تأثیر و محدودیت های مقاله، به انتخاب آنها پرداخته اند. نتیجه گیری : با بررسی راهبردها و اصول جنبش های معماری-شهرسازی که بر محلات تأثیرگذار بوده اند، دنباله ای به هم پیوسته از نظرها و افکار برآمده از حیطه های تخصصی مختلف قابل مشاهده خواهد بود که هر یک به عنوان پاسخی به چالش های زندگی شهری در زمان خود مطرح شده اند و نظر به میزان اثربخشی، جایگاه خود را در طول زمان در چارچوب مفهوم پایداری تثبیت نموده اند. به عبارتی مفهوم امروزین پایداری را می توان پدیده ای منعطف و تکامل یافته در طول زمان دانست که حاصل مشارکت جنبش های گذشته و برآیند تجارب موفق آنهاست. این مقاله همچنین در ادامه این روند با توجه به گسترش سیستم های ارزیابی محلات در راستای جنبش های با غلبه رویکرد برنامه ریزانه، مدیریت پایداری را به عنوان جریان مؤثر بر ساخت محلات در دهه اخیر شناسایی و معرفی می کند.
۹.

هنجارهای آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای مردان 18 تا 60 ساله شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجار آمادگی جسمانی مردان رشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۶
هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین هنجار آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی مردان 18 تا 60 ساله شهر رشت بود. این پژوهش از نوع توصیفی و به روش پیمایشی بود که از میان جامعه آماری موردنظر 384 مرد 18 تا 60 ساله شهر رشت به صورت خوشه ای و سیستماتیک انتخاب شدند. وزن، قد، BMI، WHR،چربی زیرپوستی 3 نقطه، استقامت قلبی- تنفسی ، قدرت پنجه های دست، انعطاف تنه، استقامت کمربند شانه ای و استقامت عضلات شکم با استفاده از آزمون های استاندارد اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، فرمول z و محاسبه نقاط درصدی در هر آزمون استفاده شد و از روی رتبه های درصدی به تفکیک عوامل آمادگی جسمانی، هنجار تهیه شد. میانگین استقامت قلبی- تنفسی(14/48 میلی-لیتر/کیلوگرم/دقیقه)، قدرت پنجه دست (28/54 کیلوگرم)، استقامت عضلات ناحیه شکم (تعداد 77/34 دراز و نشست)، استقامت عضلانی ناحیه کمربند شانه (تعداد 39/32 شنای سوئدی)، انعطاف پذیری (52/26 سانتی متر)، چربی بدن (76/25 درصد)، BMI (38/26 کیلوگرم بر مترمربع) و WHR (96/0) آزمودنی ها به دست آمد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد اکثر مردان 18 تا 60 ساله شهر رشت در ارتباط با ترکیب بدن در وضعیت متوسط و در ارتباط با دیگر عوامل آمادگی جسمانی در شرایط نسبتاً خوبی قرار دارند. خوشبختانه در بسیاری از فاکتورهای آمادگی جسمانی، مردان رشتی در مقایسه با مردان دیگر مناطق ایران و حتی دیگر کشورها در وضعیت بهتری قرار دارند. بااین حال، اطلاعات اندکی در زمینه نورم آمادگی جسمانی افراد جامعه در رده سنی بررسی شده در مطالعه حاضر(18-60 ساله)در ایران وجود دارد که پیشنهاد می شود مطالعاتی در این راستا صورت پذیرد.
۱۰.

اثر نوشیدن شیر کم چرب، شیرسویا و آب بر آب گیری مجدد و عملکرد ورزشی در دختران جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعادل مایعات خستگی شیر شیرسویا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۴۴۵
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثر نوشیدن شیر، شیرسویا و آب بر آب گیری مجدد و زمان رسیدن به خستگی در دختران جوان تمرین کرده بود. هشت دختر تمرین کرده (سن 74/0 ± 37/21 سال، شاخص توده بدن 49/1 ± 062/22 کیلوگرم بر مترمربع، حداکثر اکسیژن مصرفی 83/1 ± 09/43 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) به عنوان آزمودنی در پژوهش حاضر شرکت کردند. آزمودنی ها فعالیت تناوبی را روی تردمیل با شدت 75 درصد ضربان قلب بیشینه در دوره های 20 دقیقه ای برای کاهش وزن 17/0 ± 8/1 درصد توده بدن اجرا کردند و به صورت متقاطع تصادفی یکی از نوشیدنی ها شامل شیر کم چرب، شیر سویا و آب را به میزان 150 درصد توده بدنی ازدست رفته مصرف کردند. نمونه های ادرار در شش مرحله جمع آوری شدند و میزان حجم ادرار و وزن مخصوص ادرار اندازه گیری شد و پس از پایان ریکاوری سه ساعته، آزمون بروس برای بررسی عملکرد ورزشی اجرا شد. حجم کل ادرار تولیدی در دو آزمون شیر و شیرسویا در مقایسه با آزمون آب کاهشی معنادار داشت (P < 0.05). تعادل خالص مایع بدن در دو آزمون شیر و شیر سویا در مقایسه با آزمون آب به طور معنا داری مثبت بود (P < 0.05). همچنین، زمان رسیدن به خستگی، در هر دو آزمون شیر و شیر سویا نسبت به آزمون آب بیشتر بود (P < 0.05)؛ باوجوداین، بین دو نوبت شیر و شیرسویا تفاوتی معنا دار در حجم کل ادرار تولیدی، تعادل خالص مایع بدن و زمان رسیدن به خستگی وجود نداشت (P > 0.05)؛ بنابراین، باید گفت که هر دو نوشیدنی شیر و شیر سویا به بهبود آب گیری مجدد و تعادل مایعات پس از فعالیت ورزشی منجر می شوند و می توانند سبب بهبود عملکرد ورزشی شوند.
۱۱.

اثر چاقی و تمرین استقامتی شدید متعاقب آن بر غلظت آیریزین سرم و بیان UCP1 mRNA چربی زیرپوستی و ارتباط این عوامل با تغییرات لپتین در موش های نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیریزین تمرین استقامتی شدید چاقی لپتین UCP1 mRNA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۲۹۲
اطلاعات درباره ی غلظت و تنظیم آیریزین تحت شرایط فیزیولوژیکی مختلف، کم است. هجده سر موش، 12 هفته غذای پرچرب و 6 سر غذای استاندارد (غیرچاق) مصرف کردند. سپس گروه غیرچاق و 6 سر موش چاق (چاق پایه) کشته و دوازده سر موش باقی مانده به گروهای چاق تمرین و چاق کنترل تقسیم شدند. گروه تمرینی 14 هفته، هر هفته 5 روز با شدت بالا روی نوارگردان دویدند. نمونه ها 48 ساعت پس از آخرین جلسه ی تمرینی گرفته شد. غلظت آیریزین و لپتین سرم در گروه چاق پایه بالاتر از گروه غیرچاق بود (05/0≥P). تمرین منجربه افزایش آیریزین و کاهش لپتین سرم گردید (05/0≥P). بیان UCP1 mRNA در گروه چاق پایه کمتر از گروه غیرچاق بود (05/0≥P). درحالی که در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش داشت (05/0≥P). ارتباط لپتین و آیریزین در گروه چاق پایه مثبت و گروه تمرینی منفی بود (05/0≥P). لپتین و UCP1 در گروه چاق پایه ارتباط منفی داشتند (05/0≥P). علیرغم اینکه چاقی با افزایش لپتین و آیریزین همراه بود، اما بین لپتین وUCP1  یک ارتباط منفی معنی دار مشاهده شد. بااین حال، تمرین با کاهش لپتین و افزایش آیریزین و UCP1  سبب کاهش وزن موش های چاق گردید.
۱۲.

مقایسه تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و متوسط بر پری لیپین 3 بافت چربی احشایی و مقاومت به انسولین در رت های نر دیابتی نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پری لیپین3 تمرین تناوبی دیابت نوع2 مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۲۹۶
هدف از پژوهش حاضر مقایسه  تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و متوسط بر پری لیپین3 (PLIN3) بافت چربی احشایی و مقاومت به انسولین رت های نر دیابتی نوع 2 بود. در این مطالعه 24 سر رت نر دیابتی نوع 2 به صورت تص ادفی ب ه س ه گ روه تمرین تناوبی با شدت متوسط (MIIT)، تمرین تناوبی شدت بالا (HIIT) و کنت رل تقس یم ش دند. تمرینات تناوبی (HIIT ، MIIT) به مدت 12 هفته و 5 جلسه در هفته اجرا شد. پروتکل MIIT شامل اجرای 13 وهله فعالیت چهاردقیقه ای با شدت 70-65 درصد VO2max و پروتکل HIIT شامل اجرای 10 وهله فعالیت چهاردقیقه ای با شدت 90-85 درصد VO2max با دوره های استراحتی  فعال دودقیقه ای بود. از روش وسترن بلات برای اندازه گیری سطوح پروتئینی PLIN3 استفاده شد. از آزمون های ANOVA و آزمون توکی برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها بیانگر کاهش معنا دار PLIN3 در گروه های HIIT وMIIT  نسبت ب ه گ روه کنت رل ب ود (001/0=P)، با این حال، تفاوت معنا داری بین گروه های تمرینی وجود نداشت (274/0=P). همچنین، هر دو پروتکل HIIT و MIIT به  کاهش معناداری در سطوح سرمی گلوکز منجر شدند (001/0=P)، درحالی که انسولین سرمی کاهش و تأثیر معنا داری بر مقاومت به انسولین نداشتند (05/0˃P).  همچنین، تفاوت معنا داری بین گروه های تمرینی در تغییرات انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین وجود نداشت (05/0˃P). یافته های پژوهش حاضر نشان داد که هر دو پروتکل HIIT و MIIT موجب کاهش چشمگیر PLIN3 چربی احشایی و بهبود متابولیسم گلوکز در رت های دیابتی نوع 2 می شوند. بنابراین، به نظر می رسد که تغییرات PLIN3 چربی احشایی مستقل از شدت فعالیت ورزشی است.
۱۳.

بررسی اثر 12 هفته تمرین تداومی با شدت Fatmax و آستانه بی هوازی و تناوبی شدید بر ظرفیت چربی سوزی بیماران پیش دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حداکثر اکسیداسیون چربی پیش دیابتی تمرین تداومی تمرین تناوبی شدید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۸۴۱
اختلال در سوخت وساز چربی یکی از نقص های موجود در افراد پیش دیابت و زمینه ابتلابه دیابت نوع دو است. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر 12 هفته تمرین تداومی و تناوبی شدید بر ظرفیت چربی سوزی بیماران پیش دیابتی بود. تعداد 32 بیمار پیش دیابتی (سن 0/4 ±  7/38 سال، BMI 4/1   ± 9/26 کیلوگرم بر مترمربع، چربی بدن 5/2 ±  2/26 درصد و VO<sub>2</sub>peak 22/0   ± 49/2 لیتر در دقیقه) در چهار گروه کنترل ( CON )، تمرین تناوبی شدید ( HIT )، تمرین تداومی با شدت Fatmax ( FAT ) و تمرین تداومی با شدت آستانه بی هوازی ( IAT ) قرار گرفتند. گروه های HIT ، FAT و IAT ، به مدت 12 هفته و هفته ای چهار جلسه به اجرای تمرین ورزشی (به ترتیب با شدت 90 درصد VO<sub>2</sub>peak در هر تناوب، شدت Fatmax و شدت آستانه بی هوازی) پرداختند. از آزمون آماری تی همبسته و تحلیل واریانس یک طرفه برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. میزان تأثیر تمرین ورزشی بر حداکثر اکسیداسیون چربی در گروه های FAT ، IAT و HIT ، به ترتیب 35 درصد، 25 درصد و 26 درصد بود که این تفاوت بین گروه FAT با گروه های IAT و HIT معنا دار بود ( P < 0.05 ). همچنین، میزان تأثیر تمرین ورزشی بر Fatmax در گروه های FAT ، IAT و HIT ، به ترتیب 33 درصد، 24 درصد و 27 درصد بود که این تفاوت فقط بین گروه های FAT و IAT معنادار بود ( P < 0.05 ). نتایج پژوهش نشان داد که میزان تغییر اکسیداسیون چربی در سه گروه تمرینی نسبت به قبل از تمرین متفاوت بود. این بدان معنی است که شدت و نوع فعالیت ورزشی ممکن است از عوامل تأثیرگذار بر اکسیداسیون چربی در افراد پیش دیابتی باشند.
۱۴.

تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا و تمرین تداومی با شدت متوسط بر محتوای میتوکندری و PGC-1α چربی زیرپوستی در رت های نر چاق شده با رژیم غذایی پرچرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیوژنز میتوکندری تمرین تناوبی با شدت بالا تمرین تداومی با شدت متوسط چاقی مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۴ تعداد دانلود : ۳۷۲
هدف پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIIT) و تداومی با شدت متوسط (MICT)بر محتوای میتوکندری و PGC-1α چربی زیرپوستی در رت های نر چاق بود. 40 سر رت نر پس از القای چاقی با رژیم غذایی پرچرب (به مدت 10 هفته)، 8 سر رت از گروه رژیم غذایی پرچرب (O) و 8 سر رت گروه رژیم غذایی استاندارد (C) کشته شده و سایر رت های چاق به طور تصادفی به سه گروه کنترل چاق (OC)، تمرین تداومی با شدت متوسط (MICT) و تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم شدند. برنامه HIIT شامل اجرای 10 وهله فعالیت 4 دقیقه ای با شدت معادل 90-85 درصد VO2max و با دوره های استراحتی فعال 2 دقیقه ای و برنامه MICT با شدت معادل 70-65 درصد VO2maxبا مسافت طی شده همسان با HIIT به مدت 12 هفته و 5 جلسه در هر هفته اجرا شدند. از روش وسترن بلات برای اندازه گیری PGC-1α و از روش RT-PCR برای اندازه گیری بیان ژن mtDNA استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های ANOVA، ANCOVA و بونفرونی انجام گرفت و سطح معنا داری 05/0P≤ در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که HIIT و MICT به افزایش شایان توجه محتوی پروتئینی PGC-1α و بیان mtDNA منجر شدند (05/0P
۱۵.

تدوین نُرم های عوامل آمادگی جسمانی برای مردان سنین 60- 18 ساله شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نرم آمادگی جسمانی مردان اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۴۰۸
هدف کلی پژوهش حاضر، تدوین نُرم های عوامل آمادگی جسمانی برای مردان سنین 60-18 ساله شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر ازنوع توصیفی برای تدوین نُرم است. تعداد 396 نفر از مردان سنین 60-18 ساله شهر اصفهان با میانگین سنی 12/44  ± 39/47 سال، قد 6/20  ± 170/16 سانتی متر، شاخص توده بدن 2/92  ± 24/65 کیلوگرم/ مترمربع و وزن 8/54  ± 71/26 کیلوگرم، نمونه آماری پژوهش را تشکیل دادند که به صورت تصادفی در طبقات سنی مختلف تقسیم و انتخاب شدند. از آزمون های دویدن/ راه رفتن راکپورت برای اندازه گیری استقامت قلبی- عروقی، شنای روی زمین تعدیل شده برای سنجش استقامت عضلات کمربند شانه ای، درازونشست برای سنجش استقامت عضلات ناحیه شکم، نیروسنج دستی برای سنجش قدرت عضلات مچ دست، جعبه اندازه گیری انعطاف بدنی برای تعیین انعطاف ناحیه کمری و عضلات همسترینگ، چین پوستی سه ناحیه ای و معادله جکسون و پولاک برای تخمین درصد چربی بدن استفاده شد. از آمار توصیفی، معادله Z و محاسبه نقاط درصدی، به تفکیک آزمون های مختلف آمادگی جسمانی، نُرم تهیه شد. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین استقامت قلبی- عروقی آزمودنی ها 43/8 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، درصد چربی 17/79 درصد، قدرت مچ دست 38/04 کیلوگرم، استقامت عضلانی ناحیه شکم تعداد 22/95 دراز و نشست، انعطاف بدنی 29/18 سانتی متر و استقامت عضلانی ناحیه کمربند شانه ای تعداد 16/29 شنای سوئدی بود. در مقایسه میانگین و نُرم های افراد همسال کشورهای دیگر، آزمودنی های پژوهش در متغیرهای استقامت قلبی- عروقی، استقامت عضلات ناحیه شکمی و قدرت مچ دست در وضعیت ضعیف، در متغیرهای درصد چربی بدن و شنای سوئدی در وضعیت متوسط، اما در متغیر انعطاف بدنی در وضعیت تقریباً مطلوب قرار داشتند. به طورکلی، وضعیت آمادگی جسمانی و میزان فعالیت ورزشی منظم آزمودنی ها درحد بهینه نبود.
۱۶.

تأثیر رژیم غذایی پرچرب غیر اشباع و تمرین هوازی بر سطوح سرمی ایزوفرم های منتخب آدیپونکتین، مقاومت به انسولین و نیم رخ لیپیدی در موش های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آدیپونکتین مقاومت به انسولین تمرین هوازی رژیم پرچرب غیر اشباع نیم رخ لیپیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۸ تعداد دانلود : ۴۲۳
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 10 هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی پرچرب غیراشباع بر سطوح سرمی آدیپونکتین در موش های نر چاق می باشد. نمونه برداری خونی از 48 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار(با میانگین وزن 5±195 گرم و سن 8 هفته) پس از ناشتایی شبانه در هفته های اول، 18 و 28 صورت گرفت. پس از نمونه-برداری پایه،40 سر موش باقیمانده بطور تصادفی به گروه کنترل(16 سر) و رژیم غذایی پرچرب(24 سر) تقسیم شدند. پس از 18 هفته گروه پرچرب به زیرگروه های ورزشی و رژیم پرچرب تقسیم شد. گروه ورزشی به مدت 10 هفته(5 جلسه در هفته)، تمرین هوازی با شدت معادلVo2max 75-70% انجام داد. غلظت های سرمی آدیپونکتین تام و HMW و همچنین متغیرهای نیم رخ لیپیدی و شاخص های گلیسمیک اندازه گیری شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که تمرین هوازی تحت رژیم پرچرب در مقایسه با غذای پرچرب موجب افزایش معنی دار سطوح سرمی آدیپونکتین تام گردید(01/0>P). همچنین تمام شاخص های گلیسمیک، کلسترول تام، LDL-C و تری گلیسیرید در گروه تمرین هوازی در مقایسه با غذای پرچرب کاهش یافت(05/0>P). این مطالعه نشان داد که تمرینات هوازی حتی در زمان مصرف غذای پرچرب غیراشباع می تواند سطوح سرمی آدیپونکتین تام را در موش های چاق افزایش و همسو با آن موجب بهبود نیم رخ لیپیدی و متابولیکی شود.
۱۷.

رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص توده بدنی نارضایتی از شکل بدن دختران دانش آموز فعالیت بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۷۵۷
امروزه، یکی از مشکلات جدی در اقشار مختلف جامعه به ویژه در گروه سنی نوجوان، فرهنگ حفظ ترکیب و فرم بدن است. اگر واکنش فرد نسبت به ابعاد بدنش همراه با رضایتمندی نباشد، نارضایتی از شکل بدن ایجاد می شود. شاخص توده بدنی یکی از مناسب ترین معیارهای سلامتی است که برای تعیین وضعیت توده بدنی به کار می رود که به نظر می رسد با تصور شخص از ترکیب بدنی همسو نیست. هدف این مطالعه، بررسی رابطه شاخص توده بدنی با رضایتمندی از شکل بدن در دختران دانش آموز ورزشکار و غیرورزشکار بود. آزمودنی ها 185 نفر ورزشکار و 901 نفر غیرورزشکار 17-15 سال بودند. میانگین وزن به ترتیب در گروه ورزشکار 03/9 ± 32/57 و غیرورزشکار 37/9 ± 41/57 کیلوگرم و متوسط شاخص توده بدنی به ترتیب 32/3 ± 62/21 و 68/3 ± 8/21 کیلوگرم بر مترمربع بود. برای جمع آوری اطلاعات از فرم رضایت نامه، پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناسی، سابقه ورزشی و مقیاس تصویری شکل بدن استفاده شد. نتایج نشان داد که در میزان نارضایتی از شکل بدن اختلاف معناداری دربین ورزشکاران و غیرورزشکاران وجود داشت که در سطح معناداری ۰۳۳/۰، غیرورزشکاران به طور قابل ملاحظه ای از بدن های خود ناراضی تر بودند. همچنین، همبستگی بین نارضایتی از شکل بدن و فشار اجتماعی برای تغییر وزن در گروه غیرورزشکار برابر با ۴۸۷/۰ و بین ورزشکاران برابر با ۳۹۵/۰ بود. این پژوهش نشان می دهد که غیرورزشکاران بیشتر از ورزشکاران درمعرض خطر نارضایتی از شکل بدن هستند و عوامل مؤثر در بروز این نارضایتی در افراد ورزشکار و غیرورزشکار متفاوت است.
۱۸.

مقایسه اثر زمان های متفاوت مصرف کربوهیدرات قبل از فعالیت ورزشی بر MFO و Fatmax در دوندگان استقامتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Fatmax حداکثر اکسیداسیون چربی مصرف کربوهیدرات

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۵۹
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر زمان های متفاوت مصرف کربوهیدرات قبل از فعالیت ورزشی بر بیشینه اکسیداسیون چربی و شدتی از فعالیت که بیشینه اکسیداسیون چربی در آن رخ می دهد (Fatmax ) در دوندگان استقامتی بود. در این پژوهش هشت دونده استقامتی حرفه ای ( با میانگین سنی 61/2 ± 6/21 سال؛ حداکثر اکسیژن مصرفی 7/8 ± 0/63 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه؛ درصد چربی بدن 92/1 ± 1/9 درصد؛ سابقه ورزشی 3 ± 7 سال) به عنوان آزمودنی در چهار آزمون جداگانه شرکت نمودند. در جلسه اول، آزمودنی ها ساعت هشت صبح و در حالت ناشتا، آزمون فعالیت ورزشی فزاینده (شامل فعالیت روی نوارگردان تا مرحله خستگی) را به منظور تعیین میزان بیشینه اکسیداسیون چربی وFatmax انجام دادند. در جلسه دوم، سوم و چهارم نیز با فاصله هفت تا 10 روز، آزمودنی ها درحالت ناشتا، مقدار یک گرم گلوکز به ازای هرکیلوگرم وزن بدن به همراه 500 میلی لیتر آب را در فواصل پنج دقیقه، یک ساعت و سه ساعت قبل از شروع آزمون فزاینده مصرف نمودند. مقدار بیشینه اکسیداسیون چربی وFatmax از طریق روش کالری سنجی غیرمستقیم با استفاده از دستگاه گازآنالایزر با کمک معادلات عنصرسنجی اندازه گیری گردید و آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر برای تجزیه و تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت. زمانی که کربوهیدرات، پنج دقیقه و یک ساعت قبل از اجرای فعالیت ورزشی مصرف شده بود، بیشینه اکسیداسیون چربی وFatmax به ترتیب کمترین و بیشترین کاهش را نشان می داد. همچنین، بیشینه اکسیداسیون چربی وFatmax در وضعیت ناشتا به طور معناداری نسبت به وضعیت مصرف کربوهیدرات در فواصل پنج دقیقه، یک ساعت و سه ساعت قبل از فعالیت ورزشی بالاتر بود (0.05 >P )؛ اما تفاوت معناداری در میزان بیشینه اکسیداسیون چربی وFatmax بین وضعیت های متفاوت مصرف کربوهیدرات مشاهده نگردید. به طور کلی، نتایج حاکی از آن است که مصرف کربوهیدرات در زمان های متفاوت قبل از فعالیت ورزشی باعث کاهش بیشینه اکسیداسیون چربی و جابه جاییFatmax به شدت پایین تری از فعالیت می شود؛ بدان معنا که شروع کاهش اکسیداسیون چربی در شدت پایین تری رخ می دهد و آزمودنی ها بیشتر به منابع کربوهیدرات وابسته می شوند.
۱۹.

اثر تمرین هوازی و محدودیت کالری بر سطوح پروتئین ناقل گلوکز و دی آسیل گلسیرول درون عضلانی موش های صحرایی نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پروتئین ناقل گلوکز تعادل منفی انرژی تمرین هوازی چاقی محدودیت کالری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۲۹۸
مقاومت به انسولین ناشی از مصرف مواد غذایی پرچرب، با متابولیت های چربی درون عضلانی ارتباط دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر تمرین هوازی، محدودیت رژیم غذایی و ترکیب آنها بر مقاومت به انسولین از طریق تغییرات دی آسیل گلسیرول درون عضلانی در موش های صحرایی نر چاق بود. از 56 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزن 6/12±5/194 گرم به عنوان نمونه استفاده شد. 48 سر موش به مدت 18 هفته رژیم غذایی پرچرب مصرف کردند و به 8 سر موش غذای نرمال داده شد. سپس، موش های تحت رژیم غذایی پرچرب، به گروه های کنترل، تمرین هوازی، محدودیت رژیم غذایی و ترکیبی (تمرین هوازی و محدودیت رژیم غذایی) تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی به مدت 10 هفته و با شدت 28 متر بر دقیقه دویدند. گروه محدودیت رژیم غذایی 25 درصد از غذای مصرفی شان کاسته شد و گروه ترکیبی، به صورت یک روز در میان تحت تمرین هوازی و محدودیت رژیم غذایی قرار گرفتند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که وزن موش ها پس از 18 هفته مصرف رژیم غذایی پرچرب افزایش یافت (05/0>P). همچنین، تفاوت معنا داری بین سطوح دی آسیل گلیسرول عضله و سطوح سرمی انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین گروه های تمرین هوازی، محدودیت کالری و ترکیبی با گروه غذای پرچرب وجود دارد (05/0>P). سطوح PKC-θ در گروه های تعادل منفی انرژی کاهش یافت (05/0>P) و تفاوت معنا داری بین سطوح GLUT4 گروه های تمرین هوازی و ترکیبی در مقایسه با گروه غذای پرچرب، مشاهده شد (05/0>P). نتایج این مطالعه نشان داد که روش های تعادل منفی انرژی حتی همراه با مصرف غذای پرچرب می تواند سبب کاهش دی آسیل گلیسرول عضله اسکلتی شود که تا حد زیادی با بهبود مقاومت به انسولین همسوست.
۲۰.

آثار هشت هفته تمرین تناوبی بر سطح لاکتات (La) و فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH) خون موش های صحرایی نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موش صحرایی تمرین تناوبی آنزیم لاکتات دهیدروژناز (LDH) لاکتات (La)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۶۰ تعداد دانلود : ۶۵۲
هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار تمرین تناوبی بر سطح لاکتات و فعالیت آنزیم لاکتات دهیدروژناز خون موش های صحرایی بود. 20 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (میانگین سن و وزن به ترتیب 3 ماه و 14± 224 گرم) تهیه شده و سپس، به طور تصادفی به دو گروه شاهد (10 = n) و تجربی (10 = n) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی شامل 4 دقیقه دویدن روی نوار گردان و 2 دقیقه استراحت فعال در 10 مرحله تمرینی روی گروه تجربی اجرا شد. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی بعد از ناشتایی شبانه، موش ها با ترکیبی از کتامین و زایلازین بیهوش شدند. برای اندازه گیری لاکتات و فعالیت آنزیم LDH، خون گیری از قلب حیوان انجام گرفت. اطلاعات با استفاده از شاخص های پراکندگی میانگین و انحراف معیار (SE ±M) و آزمون t مستقل تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در سطح لاکتات خون دو گروه وجود نداشت، ولی در میزان فعالیت آنزیم LDH، تفاوت معناداری بین دو گروه تجربی و شاهد مشاهده شد (05/0P <). این نتایج نشان می دهد، تمرین تناوبی به پاکسازی لاکتات منجر می شود. پایش لاکتات، موجب حفظ گلیکوژن عضلات شده و از تجمع +H که همراه با لاکتات تولید می شود، جلوگیری می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان