ورزش و علوم زیست حرکتی
ورزش و علوم زیست حرکتی سال 16 بهار و تابستان 1403 شماره 1 (پیاپی 31) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: سندرم متابولیک مجموعه ای از نقایص سوخت و سازی مرتبط با چاقی است که تحت تاثیر فعالیت های ورزشی و محدودیت کالری قرار دارد و با دریافت و هزینه انرژی، مقدار چربی و افزایش اکسیداسیون مرتبط است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر ورزش هوازی و کسر کالری بر پروتئین های انتقال دهنده اسید چرب سلولی (FATPs) و مقدار چربی احشایی است.مواد و روش: تعداد 36 سر رت نر نژاد ویستار (سن 4 هفته، وزن 4.9± 139.8 گرم) به صورت تصادفی در 4 گروه زیر (هر گروه 9 سر) تقسیم شدند: کنترل: رت طبیعی و غذای استاندارد؛ کنترل دیابتی: رت دیابتی و غذای استاندارد و بدون تمرین؛ محدودیت کالری: رت دیابتی و غذای کم کالری و بدون تمرین؛ ورزش هوازی: رت دیابتی و غذای استاندارد و ورزش هوازی تداومی. برنامه ورزش هوازی شامل 8 هفته، پنج بار در هفته با سرعت 28 متر/دقیقه و به مدت 60 دقیقه دویدن روی تردمیل بود. میزان کسر کالری معادل کاهش 25 درصدی از وزن غذای روزانه بود.یافته ها: تفاوت معنی داری در افزایش بیان ژن FATP4 و کاهش FATP1 بین گروه ورزش هوازی دیابتی و گروه محدودیت کالری دیابتی نسبت به گروه های کنترل دیابتی و سالم مشاهده شد (0.05>P). وزن چربی احشایی در گروه ورزش هوازی دیابتی بیشترین کاهش را داشت و در گروه محدودیت کالری با گروه های کنترل دیابتی و سالم تفاوت معنی دار بود (0.05>P). بحث و نتیجه گیری: ورزش هوازی و محدودیت کالری بر بیان ژن های FATP4 و FATP1 اثرگذار است. این وضعیت احتمالاً تحت تاثیر کاهش چربی احشایی قرار دارد.
بررسی اثر یک دوره تمرینات شنای تناوبی شدید بر بیان ژن LRRK2 و mir-205 موش های مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال در miRNAها می تواند موجب بروز و پیشرفت بیماری هایی از جمله پارکینسون شود. اثر فعالیت های ورزشی بر عوامل مؤثر در پیشرفت بیماری پارکینسون و miRNA های مرتبط با آن به درستی مشخص نیست. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر یک دوره تمرینات شنای تناوبی شدید بر بیان ژن LRRK2 و mir-205 موش های مبتلا به پارکینسون بود.مواد و روش ها: تعداد 14 سر موش نر صحرایی نژاد ویستار 8 تا 10 هفته ای با تزریق روزانه 1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ماده رزرپین و به مدت 5 روز به پارکینسون مبتلا شدند. سپس موش ها به طور تصادفی در دو گروه تمرین شنا و کنترل بیمار قرار گرفتند. 7 سرموش نیز بدون تزریق رزرپین به عنوان گروه سالم کنترل در نظر گرفته شد. موش های گروه تمرین، به مدت شش هفته و در قالب 20 نوبت 30 ثانیه ای با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت تمرینات شنا را اجرا کردند. پس از 48 ساعت از آخرین جلسه تمرینی، حیوانات کشتار و بیان ژن هیپوکامپی LRRK2 و mir-205 اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و در سطح معنی داری 0.05>P بهره گرفته شد.یافته ها: بیان ژن LRRK2 در گروه بیمار نسبت به گروه کنترل سالم و گروه تمرین به طور معنی داری بالاتر بود (به ترتیب 0.001=P و 0.001=P) اما تفاوت معنی داری بین گروه تمرین و کنترل سالم مشاهده نشد (0.1=P). بیان ژن mir-205 در گروه بیمار نسبت به گروه سالم و گروه تمرین به طور معنی داری پایین تر بود (به ترتیب 0.001=P و 0.01=P). ارتباط معکوس و معنی داری بین بیان ژن هیپوکامپی LRRK2 و mir-205 مشاهده شد (0.01=P و 0.71-=r).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرین شنای تناوبی شدید می تواند با کاهش بیان ژن LRRK2 و افزایش بیان ژن mir-205 در بهبود بیماری پارکینسون مؤثر باشد.
تاثیر 8 هفته تمرین HIIT و مکمل یاری کورکومین بر میزان آدیپونکتین و مقاومت انسولینی در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: آدیپوکین ها اعمال حیاتی زیادی را تنظیم می کنند و نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی مقاومت به انسولین، دیابت، اختلال در اندوتلیال عروقی و التهاب ایفا می کنند. فعالیت بدنی و مصرف گیاهان دارویی با خواص ضدالتهابی نیز یکی از پرکاربردترین روش ها برای کاهش عوارض دیابت نوع دو است. از این رو هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین HIIT و مکمل یاری کورکومین بر میزان آدیپونکتین و مقاومت انسولینی در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مطالعه شبه جربی بود که به صورت تصادفی 40 نفر از بین 60 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین سنی 0.13±36.5 و میانگین وزنی 3.53±89.6 کیلوگرم، ساکن شهرستان ارومیه در سال 1403-1402 انتخاب شدند. مشارکت کنندگان در مطالعه به صورت تصادفی ساده و در دو گروه همگن 20 نفری شامل: گروه تمرین مکمل و گروه تمرین دارونما تقسیم شدند. مداخله تمرینی سه جلسه در هفته و مصرف کورکومین روزانه 2100 میلی گرم در سه وعده 700 میلی گرمی به مدت 8 هفته انجام شد. قبل و بعد از تمرین شاخص های بیوشیمیایی و ترکیب بدنی اندازه گیری شد. نمونه های خونی در طی دو مرحله (پیش و پس آزمون) برای اندازه گیری متغیرهای بیوشیمایی جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و در سطح معنی داری 0.05 بررسی گردید.
یافته ها: در گروه تمرین+ مکمل کورکومین، اثر تعاملی کورکومین و تمرین تناوبی شدید موجب افزایش آدیپونکتین (P=0.001)، کاهش مقاومت انسولینی (P=0.001)، کاهش انسولین (P=0.001)، و کاهش معنی دار گلوکز (P=0.002) شد، در حالی که در گروه تمرین+دارونما این تغییرات معنی دار نبود.
بحث و نتیجه گیری: تحقیق حاضر نشان می دهد که انجام تمرینات تناوبی شدید به همراه مصرف کورکومین به عنوان یک روش غیرتهاجمی می تواند اثر مثبت و مهمی بر افزایش آدیپونکتین و کاهش مقاومت انسولینی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 داشته باشد.
تاثیر تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید بر بیان ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز، وزن وشاخص لی موش های چاق2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: چاقی و اضافه وزن یک اختلال سوخت و سازی است که سطوح بافت چربی در این اختلال تاثیرگذار است. لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز یک آنزیم منحصر به فرد در خانواده لیپوکالین است و نقش مهمی در بیماری های متابولیک مانند چاقی دارد. هدف از پژوهش حاضر، تاثیر هشت هفته تمرینات متفاوت بر بیان ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز، وزن و شاخص لی موش های چاق بود.
مواد و روش ها: برای این منظور، تعداد 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار چاق شده با رژیم غذایی پرچرب، به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی تمرین استقامتی، مقاومتی، تناوبی شدید و کنترل تقسیم شدند. موش های گروه های تجربی به مدت هشت هفته، هفته ای پنج جلسه تمرین استقامتی با شدت 70 تا80 درصد سرعت بیشینه، مقاومتی با شدت 50 تا 120 درصد وزن بدن و تناوبی شدید با شدت 85 تا 90 درصد سرعت بیشینه را انجام دادند و هر هفته 5 درصد به شدت تمرینات اضافه شد. برای اندازه گیری بیان ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز از روش Real Time-PCR استفاده شد. از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی جهت تعیین اختلاف بین گروه ها در سطح معناداری 0.05≥P استفاده شد.
یافته ها: پس از هشت هفته تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید، بیان ژن لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز (0.001=P) در گروه های تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری افزایش یافت. وزن (0.001=P) و شاخص لی (0.001=P) در گروه های تمرین نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافت. بین گروه های تمرینی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0.05<P).
بحث و نتیجه گیری: تمرینات استقامتی، مقاومتی و تناوبی شدید با تأثیر مثبت بر عامل درون سلولی لیپوکالین پروستاگلاندین D سنتاز، کاهش وزن و شاخص لی می توانند به عنوان راهکار موثر در زمینه افزایش لیپولیز و کاهش اختلالات مرتبط با اضافه وزن و چاقی در نظر گرفته شوند.
تاثیر تمرین هوازی بر MDA, TAC, GPX, SOD در بافت قلب موش های صحرایی نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: بیماری قلبی عروقی یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در جهان است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح MDA، TAC، GPX و SOD در بافت قلب موش های صحرایی نر سالم انجام شد.مواد و روش ها: برای اجرای این مطالعه تعداد 12 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (وزن 21±253 گرم، سن: هشت هفته ) به طور تصادفی به دو گروه 1-کنترل سالم، 2- تمرین هوازی تقسیم شدند. پروتکل تمرین دویدن روی تردمیل با محرک صوتی با سرعت 5-24 متر در دقیقه برای 10-60 دقیقه، پنج روز در هفته برای هشت هفته بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، تمام موش ها با محلول کتامین و زایلازین بیهوش شدند و نمونه بافت قلبی از موش ها گرفته شد. سطح MDA ,TAC ,GPX SOD در نمونه های بافت قلب اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تی مستقل در سطح معنی داری 0.05>P تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که پس از هشت هفته مداخله در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل سطوح SOD و GPX افزایش و TAC و MDA کاهش یافت، اما این تغییرات معنی دار نبود (0.05<P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده احتمالا می توان گفت تمرینات هوازی منظم می تواند تاثیرات مثبتی بر کارایی سیستم آنتی اکسایشی بدن گذاشته و اثرات مضر رادیکال های آزاد را خنثی نماید. همچنین تمرینات هوازی منظم در موش های صحرایی منجر به استرس اکسیداتیو نمی شود.
تاثیر تمرین شنا با زمان متفاوت، بر بیان ژن های انتقال معکوس کلسترول بافت کبد موش های نر صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: جمع آوری کلسترول اضافی از بافت های پیرامونی و بازگرداندن آن به کبد به منظور تشکیل صفرا، فرآیند انتقال معکوس کلسترول است، که متاثر از تمرین های ورزشی با مدت زمان و شدت مختلف می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین شنا در دو زمان متفاوت بر بیان ژن های موثر بر انتقال معکوس کلسترول بافت کبد موش های نر بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع مقطعی کاربردی است، که تعداد 18 سر موش نر نژاد صحرایی (20±210 گرم) به صورت تصادفی به سه گروه شش تایی کنترل، شنای میان و شنای بلندمدت تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت ده هفته و پنج روز در هفته در آب 2 ±30 درجه سانتی گراد شنا کردند. در هر جلسه گروه میان مدت یک ساعت و گروه بلندمدت سه ساعت شنا کردند. لوب سمت چپ کبد جدا گردید و برای سنجش بیان ژن از روش Real-time PCR توسط مستر میکس Ampliqon و کیت سنتز DNA ساخت دانمارک استفاده شد. تفاوت ها با روش تحلیل واریانس یک سویه و مقایسه گروه ها توسط آزمون تعقیبی توکی تعیین گردید (سطح معنی داری P≤0.05).
یافته ها: در گروه بلند مدت، مقادیر بیان ژن های ABCA1 و ApoA1 در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی دار (P=0.04) و ژن ApoB در مقایسه با گروه کنترل (P=0.003) و در مقایسه با گروه میان مدت (P=0.009) افزایش معنی داری یافت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که اجرای تمرین بلندمدت در مقایسه با میان مدت بر فرآیند انتقال معکوس کلسترول تاثیر بیشتری داشته باشد، بر همین اساس انتخاب زمان تمرین ورزشکاران یا بیماران کبدی تاثیر مهمی بر سطوح کلسترول دارد.
بررسی تغییرات BDNF و آیریزین در عملکرد شناختی به دنبال 6 هفته تمرین تناوبی شنا با شدت بالا در هیپوکمپ موش های صحرایی نر بالغ ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: آیریزین و عامل نوروتروفیک مغزی به عنوان شاخص های مولکولی درگیر در عملکرد شناختی می باشند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثر شنا با شدت بالا بر تغییرات این دو عامل و عملکرد شناختی می باشد.مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع تجربی بود. 20 سرموش صحرایی نر ویستار (سن 8 هفته، وزن 30 ±250 گرم) پس از دو هفته آشناسازی با محیط استاندارد حیوانات در آزمایشگاه و پروتکل تمرین، به طور تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل تقسیم شدند. گروه تمرین در شش هفته تمرین شنا با شدت بالا شرکت کرد و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، موش ها قربانی و بافت هیپوکمپ آن ها برداشته شد. برای سنجش بیان ژن آیریزین و BDNF از روش real-time PCR و برای ارزیابی عملکرد شناختی از آزمون آبی موریس استفاده شد. برای تحلیل یافته های بیان ژن از آزمون تی مستقل و برای عملکرد شناختی از آزمون کوواریانس در سطح معناداری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد، شش هفته شنا با شدت بالا موجب افزایش معنادار سطوح آیریزین، BDNF (P=0.001) و بهبود عملکرد شناختی (P=0.001) گروه تمرین نسبت به گروه کنترل شد.بحث و نتیجه گیری: سطوح آیریزین و BDNF هیپوکمپ در پاسخ به شش هفته تمرینات شنا با شدت بالا به طور معناداری افزایش می یابد و این افزایش با بهبود عمکرد آزمون شناختی ماز آبی همراستا بود. از این رو به نظر می رسد بخشی از بهبود عملکرد شناختی متعاقب پروتکل تمرین با تغییرات افزایشی آیریزین و BDNF سلول های مغزی رخ داده باشد.
تاثیر تمرین هوازی به همراه محدودیت کالری بر برخی شاخص های التهاب عروقی و اینترلوکین-1 رت های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: افزایش التهاب ناشی از چاقی با سلامت عروقی مرتبط است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تمرین هوازی و محدودیت کالری بر برخی شاخص های التهاب عروقی و اینترلوکین -1 رت های نر چاق انجام شد.مواد و روش ها: تعداد 24 سر رت نر به طور تصادفی در چهار گروه کنترل، تمرین، محدودیت کالری و تمرین+ محدودیت کالری تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی به مدت هشت هفته و شدت 24 تا 33 متر در دقیقه با شیب 15 درصد حفظ شد و مدت زمان تمرین از 10 دقیقه در روز اول تمرین تا 60 دقیقه در روز، در هفته پنجم تمرین افزایش و تا انتهای برنامه با همین شرایط حفظ شد. گروه های دارای محدودیت، 50 درصد مقدار غذای مصرفی سایر گروه ها را دریافت کردند. غلظت ای سلکتین، ICAM و اینترلوکین -1 به روش الایزا اندازه گیری شد. از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری P<0.05 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که تمرین هوازی، محدودیت کالری و تمرین هوازی به همراه محدودیت کالری منجر به کاهش معنی دار ای سلکتین (P=0.001)، ICAM (P=0.002) و اینترلوکین -1 (P=0.001) گردید.بحث و نتیجه گیری: هشت هفته تمرین هوازی چه به تنهایی و چه همراه با محدودیت کالری، منجر به بهبود سطوح برخی از فاکتورهای التهاب عروقی می شود.
تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید با مصرف عصاره برگ انبه بر فاکتور رونویسیNrf2 مردان تمرین نکرده دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه چاقی از جدی ترین چالش های سلامت عمومی همه جوامع است. استرس اکسیداتیو ناشی از چاقی، یکی از عوامل مهم بروز بیماری های مزمن مرتبط با چاقی است. هدف این مطالعه، تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید با مصرف عصاره برگ انبه بر فاکتور رونویسی Nrf2 مردان تمرین نکرده دارای اضافه وزن و چاق است. مواد و روش ها: در این مطالعه نیمه تجربی40 مرد تمرین نکرده با میانگین سنی(4.1±32.4) سال و میانگین شاخص توده بدنی (2.6±30.13) کیلوگرم بر مترمربع شرکت داشتند. آزمودنی ها پس اخذ رضایت نامه، به طور تصادفی در چهار گروه «تمرین+دارونما، برگ انبه، تمرین+ برگ انبه و کنترل» قرار گرفتند. تمرینات تناوبی شدید به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته انجام گردید. گروه های برگ انبه و دارونما هشت هفته به ترتیب روزانه یک عدد کپسول 500 میلی گرمی عصاره برگ انبه و دارونما مصرف کردند. خونگیری قبل و بعد از هشت هفته مداخله، انجام گرفت. در تحلیل داده ها، از آزمون آنالیز کوواریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد (0.05≥P).یافته ها: نتایج نشان داد پس از هشت هفته تمرین تناوبی شدید همراه با مصرف عصاره برگ انبه مقادیر سرمی فاکتور رونویسیNrf2 آزمودنی ها در گروه های مورد مطالعه افزایش معناداری نسبت به گروه کنترل داشت (0.001=P). بیشترین افزایش فاکتور رونویسی Nrf2 در گروه تمرین+عصاره برگ انبه مشاهده شد.بحث و نتیجه گیری: تمرین تناوبی شدید با مصرف عصاره برگ انبه، منج ر ب ه افزایش فاکتور رونویسی Nrf2 شدند. فعال کردن این مسیر پیام رسانی می تواند منجر به کاهش استرس های اکسایشی و سبب بهبود عوامل آنتی اکسیدانی شود که برای سلامت افراد چاق و بهبود وضعیت فیزیولوژیکی آنها موثر است.
اثر مکمل یاری بی کربنات سدیم و دی متیل گلایسین بر پارامترهای بیوشیمیایی خون و عملکرد بی هوازی بسکتبالیست های نخبه جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: سیستم انرژی غالب در رشته ورزشی بسکتبال، سیستم بی هوازی است و بازیکنان این رشته ورزشی درصد هستند تا مکمل هایی را مورد استفاده قرار دهند که به افزایش ظرفیت و توان بی هوازی آنها کمک کند. لذا، هدف از این تحقیق مقایسه اثر حاد مکمل یاری بی کربنات سدیم و دی متیل گلایسین بر پارامترهای بیوشیمیایی خون و ظرفیت عملکردی بی هوازی بسکتبالیست های نخبه جوان بود.مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مطالعات نیمه تجربی و با طرح تکرارهای زمانی بود. بر همین اساس، 15 بسکتبالیست نخبه سالم با میانگین سن 0.37±16 سال و وزن 2.56±72.02 کیلوگرم به سه گروه بی کربنات سدیم، دی متیل گلایسین و دارونما تقسیم شدند. به هر سه گروه محلول 500 میلی لیتری حاوی 300 میلی گرم بی کربنات سدیم، 400 میلی گرم دی متیل گلایسین و دارونما داده شد. پیش و پس از مکمل یاری و پس از اجرای آزمون 30 ثانیه ای دوچرخه وینگیت، نمونه های خون جمع آوری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد پس از مکمل یاری بی کربنات سدیم و دی متیل گلایسین، هر چند لاکتات خون افزایش اندکی یافته بود، بااین حال این افزایش معنادار نبود. مصرف بی کربنات سدیم، مقادیر تامپون خارج سلولی بی کربنات را به طور معناداری افزایش داد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: مصرف بی کربنات سدیم در بسکتبالیست های جوان می تواند به طور معناداری ظرفیت بیوشیمیایی خون را طی تمرین تناوبی شدید کوتاه مدت، افزایش دهد. هم زمان، مصرف بی کربنات سدیم احتمالاً می تواند به سبب افزایش ظرفیت تامپونی، عملکرد بی هوازی را بهبود بخشد.
تاثیر فعالیت های شدید بی هوازی بر برخی شاخص های آسیب سلولی و گلوتاتیون سرم، در کشتی گیران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: فعالیت و تمرین شدید موجب افزایش تولید رادیکال های آزاد و ایجاد آسیب های سلولی در ورزشکاران می شود. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی شاخص های آسیب سلولی و گلوتاتیون سرم، پس از فعالیت های شدید مکرر در کشتی گیران نخبه بود.
مواد و روش ها: بدین منظور 15 نفر از کشتی گیران جوان شهر تهران با میانگین سن (3±22سال) و شاخص توده بدن (3±24کیلوگرم بر مترمربع) به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. در این تحقیق قبل از انجام کلیه ی مراحل آزمون (۴ مرحله فعالیت شدید با فاصله ۱۵ دقیقه استراحت فعال وهر مرحله شامل ۳ آزمون وینگیت پا و ۳ آزمون وینگیت دست به صورت متناوب و با استراحت فعال ۱ دقیقه ای بین هر آزمون) و پس از اتمام کل ۴ مرحله آزمون و نیز پس از یک ساعت بازگشت به حالت اولیه از آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد.
یافته ها: نتایج تحقیق با استفاده از روش تحلیل واریانس مکرر نشان داد که بطور کلی فعالیت باعث افزایش معنی دار لاکتات دهیدروژناز در بعد از فعالیت شده است (0.03=P) ولی این افزایش در کراتین کیناز سرم معنی دار نبود (0.08=P)، همچنین نتایج نشان داد که فعالیت باعث کاهش گلوتاتیون سرم در بعد از فعالیت و دوره ریکاوری شده هرچند که این کاهش معنی دار نمی باشد (0.12=P).
بحث و نتیجه گیری: این داده ها پیشنهاد می کنند که فعالیت های شدید بی هوازی می تواند برخی از شاخص های آسیب سلولی (لاکتات دهیدروژناز) را افزایش دهد ولی در خصوص اثر بر سطوح گلوتاتیون سرم تحقیق بیشتر مورد نیاز است. لذا به نظر می رسد ورزشکاران درگیر در رشته کشتی نیز در معرض آسیب های رادیکال های آزاد هستند و می بایست بدنبال راهکارهایی برای کاهش این عوامل مخرب باشند.
تاثیر تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر رزیستین، کمرین و امنتین-1: یک مقاله مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: آدیپوکاین های رزیستین، کمرین و امنتین-1 هورمون های ترشح شده از بافت چربی هستند که در تنظیم متابولیک و فرایندهای فیزیولوژیکی نقش دارند. از طرف دیگر تمرینات تناوبی شدید (HIIT) در پیشگیری از بیماری های متابولیک نقش مثبتی ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر، مروری بر مطالعات انجام شده جهت بررسی تاثیر HIIT بر رزیستین، کمرین و امنتین-1 است.مواد و روش ها: جستجوی مقالات مربوط به تاثیر HIIT بر رزیستین، کمرین و امنتین-1 در پایگاه های اطلاعاتی معتبر از جملهPubMed ، Scopus،Web of Science ، SID و Magiran بین سال های 2009 تا 2023 انجام گرفت.یافته ها: گزارش های اخیر نشان می دهد HIIT منجر به کاهش رزیستین، کمرین و افزایش امنتین-1 می شود، همچنین مداخله HIIT منجر به کاهش وزن، درصد چربی بدن و شاخص توده بدنی می شود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر و اهمیت تغییرها در سطوح رزیستین، کمرین و امنتین-1 به نظر می رسد HIIT می تواند یک عامل مهم و کاربردی برای تنطیم هورمون های بافت چربی رزیستین، کمرین و امنتین-1 باشد که در افراد سالم و بیمار با توجه به توانایی خود می توانند این نوع تمرین ورزشی را انجام دهند