ورزش و علوم زیست حرکتی
ورزش و علوم زیست حرکتی سال 15 بهار و تابستان 1402 شماره 1 (پیاپی 29) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در سطح سلولی تاثیرات حفاظت قلبی ناشی از ورزش بر بافت قلب در سنین محتلف متفاوت است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تغییرات آنژیوژنز (VEGF)، هایپوکسی بافتی (HIF-1) و جریان یونی کلسیم (Calcineurin) بافت قلبی رت های نابالغ، بالغ و پیر متعاقب تمرین ترکیبی م ی باشد.مواد و روش ها: تعداد 30 سر رت نر نژاد ویستار در سه رده سنی 2 هفتگی، 8 هفتگی و 24 ماهگی تهیه (هر رده سنی 10 سر) و هر رده سنی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند (هر گروه 5 سر). در گروه تمرین ترکیبی حیوانات به صورت یک روز در میان برنامه تمرینی مقاومتی یا هوازی را به مدت 6 هفته انجام می دادند. میزان اضافه بار در برنامه تمرین مقاومتی بر اساس وزن بدن حیوانات از 30% در هفته اول به 120% وزن بدن در هفته آخر تعیین شد. برای تمرین هوازی نیز شدت تمرین از 50 درصد حداکثر سرعت در هفته اول به 80 درصد در هفته آخر رسید. پس از 6 هفته تمرین، حیوانات قربانی و بافت قلب برای اندازه گیری فاکتورهای VEGF، HIF-1 و Calcineurin با روش RTPCr جدا گردید. برای آنالیز داده ها از روش آماری تحلیل واریانس یک راهه با معناداری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: گروه تمرین 8 هفتگی مقادیر بالاتری در بیان ژن VEGF بافت قلب، نسبت به گروه کنترل خود (کنترل 8 هفتگی) نشان داد (0.02=P). با این وجود، بین گروه های تمرین در سه رده در بیان ژن VEGF تفاوت معنی داری وجود نداشت (0.05<P). همچنین، بین گروه های کنترل و تمرین در هر رده سنی و بین گروه های تمرین در سه رده در بیان ژن HIF-1 و Calcineurin قلبی تفاوت معنی داری وجود نداشت (0.05<P). بحث و نتیجه گیری: انجام تمرین ورزشی در سنین جوانی تاثیرات مطلوب تر سلولی (به ویژه تنظیم مثبت فاکتور رگ زایی) بر جای می گذارد. لذا برای داشتن یک دوره سالمندی با کیفیت پیشنهاد می شود از سنین جوانی تمرینات مقاومتی- هوازی منظم انجام شود.
تاثیر وضعیت بدن حین فعالیت ورزشی بر فشار خون پس از فعالیت مقاومتی در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر تمرین باندهای الاستیک در وضعیت های افقی و عمودی بدن بر فشار خون پس از ورزش در زنان چاق بود.مواد و روش ها: تعداد 13 زن چاق (سن: 8.33±37 سال و شاخص توده بدنی 2.84±31.75 کیلوگرم بر متر مربع) در این مطالعه با طرح متقاطع شرکت کردند. آزمودنی ها در دو پروتکل فعالیت ورزشی مقاومتی در وضعیت افقی و وضعیت عمودی با استفاده از باند الاستیک که متشکل از حرکات معمول بالاتنه و پایین تنه بود، شرکت کردند. پاسخ های همودینامیک قبل، 30 و 60 دقیقه پس از فعالیت ورزشی ثبت و از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر آنالیز شدند.یافته ها: فشار خون سیستولیک (SBP) و فشار متوسط شریانی (MAP) 30 دقیقه پس از فعالیت ورزشی افقی در مقایسه با قبل از فعالیت پایین تر بود. SBP نیز 30 دقیقه پس از فعالیت ورزشی افقی در مقایسه با 60 دقیقه پس از فعالیت ورزشی افقی کمتر بود (0.05>P). ضربان قلب (HR) 30 دقیقه پس از فعالیت ورزشی عمودی در مقایسه با قبل و 60 دقیقه پس از فعالیت ورزشی عمودی به طور قابل توجهی بالاتر بود (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: یک جلسه تمرین فعالیت ورزشی افقی می تواند SBP و MAP را در زنان چاق کاهش دهد. یافته های ما نشان می دهد که فعالیت ورزشی افقی ممکن است اثر مفید قلبی عروقی داشته باشد. علاوه بر این، بار مکانیکی کمتر و فشار کمتر روی مفاصل و ستون فقرات در طول فعالیت ورزشی افقی احتمالاً می تواند ظرفیت ورزشی را در افراد چاق بهبود بخشد.
پاسخ گلوکز، انسولین خون و میزان اشتها به مقدار مصرف کربوهیدرات پس از فعالیت تناوبی شدید (HIIE) در دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: ریکاوری مطلوب بخش مهمی از فرایند تمرین است و میل به مصرف غذا در این دوره اهمیت فراوانی دارد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی پاسخ گلوکز ، انسولین و میزان اشتها به مقدار مصرف کربوهیدرات پس از فعالیت تناوبی شدید (HIIE) بود.مواد و روش ها: تعداد 32 دختر ورزشکار (با سن 1.04±22.41 سال و وزن 2.41±56.77) به دو گروه نوشیدنی کربوهیدراتی (با مقادیر 1.2 گرم/کیلوگرم و 0.4 گرم/کیلوگرم) تقسیم شدند. فعالیت تناوبی شامل 8 تکرار 3 دقیقه ای (3×8) با شدت 80 درصد حداکثر ضربان قلب، سرعت اولیه 6 کیلومتر/ساعت و شیب 1 درصد بود. هر 3 دقیقه، 1 کیلومتر بر سرعت افزوده ولی شیب ثابت باقی می ماند. استراحت فعال بین تکرارها 90 ثانیه و با شدت 55 درصد اجرا شد. آزمودنی ها در دقایق 15 و 90 ریکاوری، نوشیدنی مصرف کردند و پیش، بلافاصله و 150 دقیقه پس از فعالیت خون گیری به عمل آمد. میزان اشتها پیش، بلافاصله، دقایق 15، 30، 60، 90 و 150 پس از فعالیت با مقیاس اشتها (VAS) اندازه گیری شد. برای ارزیابی آماری از آزمون آنالیز واریانس چند متغیری با اندازه گیری مکرر و ضریب همبستگی پیرسون در سطح 0.05>P استفاده شد.یافته ها: مقدار مصرف کربوهیدرات تفاوت معنی داری در میل به غذا 30 دقیقه پس از فعالیت بین دو گروه ایجاد کرد (0.05>P). میل به غذا در گروه 0.4 گرم/کیلوگرم کمتر بود (0.05>P). گلوکز خون بر خلاف انسولین در هر دو گروه پس از فعالیت HIIE افزایش یافت ولی در دقیقه 150 در گروه 1.2 گرم/کیلوگرم کاهش یافت (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج به طور کلی به نظر می رسد بعد از فعالیت تناوبی شدید اشتها کاهش و بعد از مصرف کربوهیدرات در هر دو گروه روند افزایشی داشته است که با توجه به جذب گلوگز و تغییرات مقاومت به انسولین قابل توجیه است.
تاثیر یک دوره تمرینات TRX بر شاخص های قلبی و عروقی پنتراکسین 3 ،CRP، اینترلوکین 18 در مردان سالمند دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: از نشانه های رایج دوران سالمندی افزایش 2 تا 4 برابری سطوح سایتوکاین های پیش التهابی است. هدف از این مطالعه بررسی اثر یک دوره تمرینات TRX بر شاخص های قلبی و عروقی PTX3، CRP و IL-18 در مردان سالمند دارای اضافه وزن بود.مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی، 30 مرد سالمند دارای اضافه وزن شرکت کرده و به طور تصادفی به دو گروه تمرین TRX (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 60 دقیقه (10 دقیقه گرم کردن، 40 دقیقه تمرین و 10 دقیقه سرد کردن) تمرینات را انجام دادند. نمونه های خونی در دو مرحله پیش آزمون و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، جهت سنجش سطوح سرمی PTX3، CRP و IL-18 تحلیل شدند.یافته ها: تمرینات TRX، موجب کاهش معنی دار در سطح سرمی PTX3، CRP و IL-18 گردید (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد این نوع تمرینات بتواند در کاهش مارکرهای التهابی CRP و IL-18 در افراد سالمند موثر واقع شود. این تمرینات به عنوان یک عامل موثر در بهبود عوامل خطر قلبی - عروقی مرتبط با افزایش سن پیشنهاد می شود.
تاثیر یک دوره تمرین شنا بر میزان حافظه و اینترلوکین 6 در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش های مبتلا به ترومای مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: ترومای مغزی یکی از شایع ترین علل آسیب به سیستم عصبی مرکزی است که می تواند باعث مرگ و ناتوانی های بلندمدت شود. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر یک دوره تمرین شنا بر میزان حافظه و اینترلوکین 6 در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش های مبتلا به ترومای مغزی است.مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع تجربی و توسعه ای بود. تعداد 40 سر موش نر نژاد NMRI به صورت تصادفی ساده به 2 گروه مساوی (موش های تمرین و موش های بدون تمرین) تقسیم شدند. موش های گروه تمرین از سن 28 روزگی تا سن 80 روزگی به مدت 8 هفته (5 روز در هفته) تحت انجام تمرین شنا قرار گرفتند. بعد از اتمام پروتکل ورزشی هرگروه به روش تصادفی ساده به 2 گروه مساوی، موش های بدون تمرین (کنترل، تروما) و موش های تمرین (تمرین شنا، تمرین شنا + تروما) تقسیم شدند. در انتهای هفته هشتم، القای تروما در گروه تمرین شنا + تروما و تروما با روش سقوط وزنه، بر روی ناحیه تمپورال راست تنظیم و انجام شد. 14 روز پس از القای تروما موش ها مورد سنجش حافظه تشخیص شی جدید قرار گرفتند. تحلیل آماری از طریق آزمون تحلیل واریانس یک طرفه با آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0.05≥P و با استفاده از نرم افزار SPSS-26 صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که 8 هفته تمرین شنا باعث افزایش معنادار میزان حافظه در موش های مبتلا به ترومای مغزی می شود (0.001=P). همچنین 8 هفته تمرین شنا باعث کاهش معنادار میزان اینترلوکین 6 در پرفرونتال کورتکس موش های مبتلا به ترومای مغزی می شود (0.003=P) ولی این کاهش در هیپوکامپ معنادار نبود (0.076=P).بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد تمرینات شنا قبل از ترومای مغزی از طریق مکانیسم هایی از جمله کاهش سطح سایتوکاین های پیش التهابی مانند اینترلوکین 6 می تواند باعث کاهش التهاب و اختلالات حافظه ناشی از ترومای مغزی شود.
مقایسه تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی و پیلاتس بر برخی از شاخص های عملکرد جسمانی زنان مبتلا به بیماری مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بیماری MS شایع ترین علت ناتوانی های نورولوژیایی در میان بالغین جوان می باشد و از مهم ترین بیماری های تغییردهنده مسیر زندگی افراد است. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرینات مقاومتی و پیلاتس بر برخی از عملکردهای جسمانی در زنان مبتلا به ام.اس بود.
مواد و روش ها: این پژوهش نیمه تجربی بود و 33 زن مبتلا به MS شرکت داشتند (EDSS بین 1 تا 4). آنها هدفمند انتخاب و تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. تمرینات، هشت هفته، سه جلسه در هفته انجام شد. گروه تمرینات مقاومتی حرکات فلکشن و اکستنشن پا، قایقی، پروانه، پرس پا و کرانچ را از شدت 40 درصد یک تکرار بیشینه شروع و بعد از هشت هفته به 60 درصد یک تکرار بیشینه رساندند. گروه تمرینی پیلاتس نیز طی هشت هفته، سه جلسه در هفته، 70-60 دقیقه تمرین کردند و گروه کنترل هیچ تمرینی نداشتند. در طول تمرین، حرکات از سه ایستگاه به 10 و ست ها از یک به سه رسید. استقامت و قدرت عضلانی، تعادل و انعطاف پذیری قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد. آزمون آنووای یک سویه برای مقایسه شاخص ها بین گروه ها و آزمون تی زوجی برای تغییرات درون گروهی استفاده شد. برای تشخیص محل اختلاف میانگین بین گروه ها،آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (0.05>P).
یافته ها: تحلیل آماری یافته ها نشان داد؛ هشت هفته تمرین مقاومتی و پیلاتس نسبت به گروه کنترل، سبب بهبود معناداری در شاخص های قدرت،استقامت عضلانی و تعادل شد. انعطاف پذیری در تمرینات پیلاتس و شاخص تعادل در تمرینات مقاومتی تاثیر بهتری داشتند (0.05>P).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج، احتمالاً بتوان تمرینات پیلاتس و مقاومتی را به عنوان روشی مؤثر برای بهبود عملکرد حرکتی به بیماران MS، پیشنهاد کرد.
اثر تمرین مقاومتی برونگرا بر قدرت عضلانی، ظرفیت هوازی و فاکتور رشد شبه انسولینی در زنان جوان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: فعالیت جسمانی یک محرک قوی برای سازگاری های قلبی - عروقی و فیزیولوژیکی به شمار می رود. اثرات مثبت تمرین مقاومتی در افزایش حجم عضلانی، از طریق هورمون ها و با افزایش میزان متابولیسم و سنتز پروتئین اعمال می شود. لذا هدف از پژوهش حاضر ، بررسی اثر تمرین مقاومتی برونگرا بر قدرت عضلانی، ظرفیت هوازی و سطح فاکتوررشد شبه انسولینی (IGF-1) در زنان جوان غیرفعال بود.مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و به صورت پیش و پس آزمون انجام شد، تعداد 28 زن جوان غیرفعال به طور تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی برونگرا (14 نفر) وگروه کنترل (14 نفر) تقسیم شدند. سپس برنامه تمرینی مقاومتی برونگرا در گروه تمرین به مدت 10 هفته و هفته ای 3 جلسه اجرا گردید. نمونه گیری خونی ، آزمون های قدرت عضلانی اندام های بالاتنه و پایین تنه، اکسیژن مصرفی بیشینه و ترکیب بدنی در قبل و بعد از مداخله انجام شد. گروه کنترل درطول مدت تحقیق، هیچ گونه برنامه تمرینی انجام ندادند. IGF-1 سرم با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها ازآزمون های پارامتریک تی مستقل و تی زوجی استفاده و سطح معنی داری کمتر از 0.05 درنظرگرفته شد.یافته ها: در این مطالعه اختلاف معنی داری در قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه، توان هوازی، توده بدون چربی و IGF-1 سرمی در گروه تجربی نسبت به پیش از دوره تمرینی یافت شد (0.05>P)، در حالی که در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد (0.05<P). در مقایسه با گروه کنترل، قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه، توان هوازی، توده بدون چربی و سطح IGF-1 سرمی گروه تجربی پس از ده هفته تمرین مقاومتی برونگرا افزایش معنی داری نشان داد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: ده هفته تمرین مقاومتی برونگرا، تغییرات مثبتی در شاخص توده بدن ، قدرت عضلانی بالاتنه و پایین تنه و حجم عضلات داشته و احتمالا در افزایش وضعیت فیزیولوژیکی و فیزیکی موثر است.
اثر هشت هفته تمرین ترکیبی (هوازی + مقاومتی) به همراه عصاره برگ شاتوت بر سطوح سرمیTNF-α و اینترلوکین 18 در بیماران سالمند مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: مارکرهای التهابی نقش مهمی در پاتوژنز دیابت دارند. اما اثر ورزش و عصاره برگ شاتوت روی افراد دیابتی به خوبی مشخص نیست. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرینات هوازی - مقاومتی به همراه مصرف عصاره برگ شاتوت بر سطوح سرمی TNF-α و اینترلوکین 18 در بیماران سالمند مبتلا به دیابت نوع دو بود.مواد و روش ها: در این مطالعه بالینی 40 مرد سالمند (میانگین سن: 1.5±67.07 سال) دیابتی نوع دو به طور تصادفی ساده در پنج گروه کنترل (8 نفر)، دارونما (8 نفر)، عصاره برگ شاتوت (8 نفر)، تمرین ترکیبی (8 نفر) و عصاره برگ شاتوت + تمرین ترکیبی ( 8 نفر) قرار گرفتند. تمرینات هشت هفته و سه جلسه در هفته به مدت 90 دقیقه انجام شد. روزی 3000 میلی گرم عصاره برگ شاتوت در کنار سه وعده غذایی اصلی تجویز شد. پیش از مداخله و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین مقادیر سرمی TNF-α و اینترلوکین 18 از طریق نمونه خونی اندازه گیری شد. از نرم افزار SPSS و آزمون آماری تحلیل کوواریانس و متعاقب آن از آزمون تعقیبی بنفرونی در سطح معنی داری 0.05 جهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها: در گروه ه ای تمرین، عصاره و تمرین + عصاره کاهش معنادار سطوح TNF-α و اینترلوکین 18 مشاهده شد (0.05>P). نتایج بین گروهی اختلاف معناداری را در TNF-α (P=0.001) و اینترلوکین 18 (P=0.001) نشان داد که این کاهش در گروه عصاره + تمرین نسبت به گروه های تمرین و عصاره بزرگتر است.بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد 8 هفته تمرین ترکیبی همراه با مصرف عصاره برگ شاتوت سیتوکین های التهابی TNF-α و اینترلوکین 18 را در مردان سالمند مبتلا به دیابت نوع 2 کاهش می دهد.
مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید با و بدون مصرف عصاره خرفه بر سطح سرمی MDA و TAC رت های مبتلا به کبد چرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: استرس اکسایشی و آسیب های اکسایشی متعاقب آن، یکی از اصلی ترین عوامل پیشرفت بیماری کبدچرب غیرالکلی (NAFLD) می باشد. هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر تمرین تناوبی شدید (HIIT) با و بدون مصرف عصاره خرفه بر سطح سرمی مالون دی آلدئید (MDA) و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) در رت های مبتلا به NAFLD بود.مواد و روش ها: 25 سر رت نر بالغ نژاد ویستار بطور تصادفی انتخاب و در 5 گروه کنترل سالم، کنترل کبدچرب، عصاره خرفه، تمرین HIIT و تمرین+عصاره خرفه قرار داده شدند. جهت القایNAFLD، رت ها بمدت 12 هفته تحت رژیم غذایی پُرچرب قرار گرفتند. عصاره خرفه با دوز 400 mg/kg به گروه های مربوطه خورانده شد. پروتکل تمرینیHIIT بمدت 8 هفته، 5 جلسه در هفته با 7 تکرار یک دقیقه ای باشدت ۹۰ درصد سرعت بیشینه انجام شد که با تناوب های استراحت فعال شامل 2 دقیقه دویدن با شدت ۲۰ درصد بیشینه همراه بود. برای مقایسه بین گروه ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 0.05>P استفاده شد.یافته ها: سطح سرمی MDA در گروه کنترل کبد چرب به طور معنی داری نسبت به کنترل سالم بالاتر بود (0.034=P). سطح این شاخص در گروه عصاره و تمرین+عصاره بطور معناداری نسبت به گروه کنترل کبدچرب پایین تر بود (مقادیر P بترتیب 0.021 و 0.049). اما سطح سرمی MDA در گروه تمرین نسبت به کنترل کبد چرب، تفاوت معناداری نداشت (0.08=P). سطح سرمی TAC در گروه عصاره نسبت به گروه کنترل سالم و کنترل کبد چرب بطور معناداری بالاتر بود (مقادیر P بترتیب 0.044 و 0.001). سطح این شاخص در گروه تمرین+عصاره نسبت به گروه کنترل کبد چرب بطور معناداری بالاتر بود (0.003=P).بحث و نتیجه گیری: بنظر می رسد تمرین تناوبی شدید طولانی مدت و مصرف عصاره خرفه از طریق کاهش پراکسیداسیون لیپیدی و بهبود عوامل آنتی اکسیدانی در رت های NAFLD، می تواند نقش مهمی را در کنترل پیشرفت این بیماری برعهده داشته باشند.
بررسی ارتباط بین تکرار ذخیره و خستگی در مردان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پایش ورزشکاران دارای اهمیت بالایی است چرا که برای مدیریت خستگی و عملکرد ورزشکاران ضروری است. هدف این پژوهش بررسی امکان استفاده از تکرار ذخیره برای پایش و کنترل خستگی هنگام اجرا تمرین مقاومتی می باشد.
مواد و روش ها: 11 آزمودنی مرد (1.14 ± 22.82 سال) باسابقه تمرینی حداقل یکسال کار با وزنه به صورت داوطلبانه در طی دو جلسه آزمون حداکثر یک تکرار بیشینه و حداکثر تکرار تا ناتوانی با فاصله 72 ساعت شرکت کردند. میانگین سرعت اجرای هر تکرار پرس سینه تا ناتوانی با سرعت 240 فریم بر ثانیه (240fps) فیلم برداری گردید. همبستگی میان کاهش سرعت و تکرار ذخیره با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون با سطح معناداری (0.05>P) بررسی شد. همچنین دامنه تغییرات میزان تکرار ذخیره به ازای 10 درصد کاهش سرعت برای بررسی امکان استفاده کاربردی بررسی شد.
یافته ها: همبستگی قوی میان کاهش سرعت و تکرار ذخیره وجود داشت (0.97=r)، دامنه تغییرات تکرار ذخیره به ازای 10 درصد کاهش سرعت برابر 4 بین اعداد 7 و 3 تکرار ذخیره بود.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد علیرغم همبستگی بالای میان کاهش میانگین سرعت و تکرار ذخیره، امکان استفاده از تکرار ذخیره برای پایش و کنترل خستگی به علت دامنه گسترده تکرار ذخیره درازای مقدار ثابتی از کاهش سرعت (10 درصد) ممکن نیست.
تأثیر هشت هفته تمرینات ورزشی مقاومتی با تراباند برحس عمقی، عملکرد حرکتی، شدت درد و قدرت زنان مبتلا به آستئوآرتریت زانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: استئوآرتریت زانو در افراد مسن، تاثیر مخربی بر غضروف مفصلی، غشای سینوویال، کپسول مفصلی، لیگامنت ها و همچنین استخوان زیر غضروفی دارد. هدف پژوهش حاضر، تأثیر یک دوره تمرینات مقاومتی با تراباند بر حس عمقی و عملکرد حرکتی، شدت درد و قدرت زنان سالمند مبتلا به استئوآرتریت زانو می باشد.
مواد و روش ها: تعداد 30 زن سالمند مبتلا به استئوآرتریت زانو به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری کنترل و تمرین تقسیم شدند. به منظور ارزیابی شدت درد از مقیاس دیداری سنجش درد VAS، سنجش حس عمقی از گونیامتر، اندازه گیری قدرت عضلات همسترینگ و چهارسر از دینامومتر دستی، و سنجش عملکرد حرکتی از آزمون TUG استفاده شد. برنامه تمرین مقاومتی با تراباند شامل هشت هفته و هر جلسه 60 دقیقه بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر به کار گرفته شد (0.05>P).
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که اجرای هشت هفته تمرینات تراباند، منجر به تغییر معنی دار شدت درد زانو، حس عمقی در زاویه 30 و 60 درجه، عملکرد حرکتی، قدرت عضلات همسترینگ، و قدرت عضله چهار سر، در مقایسه گروه کنترل گردید (P=0.001).
بحث و نتیجه گیری: اجرای تمرینات مقاومتی تراباند موجب بهبود میزان درد، حس عمقی، قدرت عضلات چهارسررانی و همسترینگ، و عملکرد حرکتی زنان سالمند مبتلا به آستئوآرتریت می گردد.
اثر حاد برنامه های تمرینی مختلف بر عملکرد تیر اندازی و کنترل پاسچر افراد نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تیراندازی یکی از ارکان اصلی نظامی گری می باشد. در حال حاضر در خصوص تأثیر برنامه های تمرینی کوتاه مدت بر عملکرد تیراندازی نتایج روشنی وجود ندارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر حاد فعالیت هوازی، کشش ایستا و تمرینات ثبات مرکزی بر عملکرد تیراندازی و کنترل پاسچر افراد نظامی بود.مواد و روش ها: در پژوهش حاضر 36 مرد تازه کار نظامی در دامنه سنی 25 - 18 سال مشارکت داشتند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی 9 نفری فعالیت هوازی، کشش ایستا، ثبات مرکزی و کنترل تقسیم شدند. شرکت کنندگان در هر یک از مراحل پیش و پس آزمون 20 شلیک با تپانچه بادی انجام دادند. عملکرد تیراندازان با استفاده از دستگاه اسکت ارزیابی شد و همزمان اطلاعات مرکز فشار آزمودنی ها با استفاده از سیستم اندازه گیری توزیع فشار کف پایی ثبت گردید. به منظور تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معناداری 0.05 استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد، میانگین نوسانات قدامی- خلفی (AP) و داخلی- خارجی (ML) مرکز فشار در گروه تمرین ثبات مرکزی به طور معناداری کمتر از تمرین هوازی،کشش ایستا و حالت کنترل بود (0.05<P). در بررسی متغیرهای مربوط به عملکرد تیراندازی نتایج نشان داد میانگین امتیاز رکورد تیر در گروه تمرین هوازی به طور معناداری از گروه های دیگر بالاتر بود (0.05<P)، با این حال، میانگین امتیاز رکورد بعد از کشش ایستا به طور معناداری از حالت کنترل پایین تر بود (0.05<P). همچنین نوسانات افقی، عمودی و میانگین نوسانات نقطه نشانه روی در تمرین هوازی به طور معناداری از برنامه های دیگر کمتر بود (0.05<P).بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که فعالیت هوازی کوتاه مدت با شدت متوسط در بهبود عملکرد تیراندازی تأثیرگذار است. تمرین ثبات مرکزی با وجود بهبود تعادل، تاثیر مثبتی بر عملکرد تیراندازی ندارد.