ابراهیم متقی

ابراهیم متقی

مدرک تحصیلی: استاد علوم سیاسی، دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۱۹ مورد.
۱.

رابطه بنیان های الگوی اسلامی پیشرفت در جمهوری اسلامی ایران: از نظریه تا عمل (مطالعه موردی دهه اول انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
طراحی الگویی برای پیشرفت ایران در دوره معاصر یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران علوم اجتماعی بوده است. در این میان یکی از الگوهای مغفول مانده که دارای قابلیت های بومی است، الگوی پیشرفت مبتنی بر مکتب اسلام است. اساس الگوی اسلامی پیشرفت این است که نظام های زندگی بر اساس سنت اسلامی حفظ و به روز می شود و از این طریق پیشرفت حاصل می شود. از آنجایی که سنت اجتماعی ایران به ویژه در حیات جهانی جمهوری اسلامی ماهیت دینی دارد، مبانی الگوی اسلامی پیشرفت در جمهوری اسلامی بر اساس شاخص های برگرفته از دین در سیاست، اقتصاد و فرهنگ تنظیم شد. و میزان اجرای آن در دهه اول. انقلاب مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق ضمن پرداختن به این موضوع که ضرورت پیگیری الگوی واحد پیشرفت چیست و مشخص نمودن مبانی بنیادی آن، این سوال مطرح شد که شاخص های اساسی الگوی اسلامی پیشرفت کدامند و تا چه حد بوده اند. در دهه اول انقلاب مورد توجه قرار گرفت. آیا دولت ها قرار دارند؟ در پاسخ، نتایج تحقیق نشان داد که اساس الگوی اسلامی پیشرفت و حدود و ثغور آن بر اساس منابع و سنت اسلامی، در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، اساساً مبتنی بر پاسداری از دستاوردهای عادلانه است.
۲.

راهبرد عملیات روانی ایالات متحده آمریکا در قبال برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگو تهدیدنمایی فریبنده خنثی سازی سازوکارهای عملیات روانی متهم سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۷۰
عملیات روانی موضوعی پیچیده، چندوجهی و تحت تأثیر ملاحظات راهبردی امنیتی است که به عنوان بخشی از تهدیدات نرم جهت اعمال قدرت، در عرصه روابط بین الملل است. مسئله فوق بیش از اینکه بر محور واقعیت های جاری باشد مبتنی بر کاربست روانی برای افزایش اثرگذاری، استوار است. بنابراین این پژوهش در صدد شناخت راهبرد عملیات روانی آمریکا علیه برنامه هسته ای بوده که با تکیه بر جمع آوری اسنادی و استفاده از روش تحلیل محتوای کمی با تکنیک کیوسرت تدوین یافته است. سوال اصلی مقاله حاضر اینست که راهبرد عملیات روانی آمریکا در قبال برنامه هسته ای ایران چیست و از چه سازوکارهای اجرایی استفاده می کند؟ برای پاسخ به سوال فوق، فرضیه مقاله اینگونه تدوین یافته است که راهبرد عملیات روانی آمریکا در مورد برنامه هسته ای ایران، استفاده از الگوی تهدیدنمایی فریبنده بوده است. یافته های مقاله حکایت از آن دارد که نهادهای جنگ نرم آمریکا با استفاده از سازوکارهای متهم سازی و خنثی سازی، نقش زیادی در برساخت آگاهی عمومی منفی و تشدید روند امنیتی حوزه تهدیدات نرم در قبال برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران داشته است.
۳.

نظم منطقه ای خاورمیانه در پرتو روابط ایران و عربستان؛ توصیف گذشته، تبیین حال و پیش بینی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاورمیانه نظم منطقه ای الگوهای تعارض و همکاری ایران عربستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۸۱
چرایی و چگونگی حاکم شدن گونه خاصی از نظم در ساختار امنیتی مناطق و شناسایی متغیرهای موثر در این فرآیند از جمله پرسش های مهم مطالعات امنیتی است. در بسیاری از متون کلاسیک روابط بین الملل، نظم و امنیت منطقه ای ذیل روابط قدرت های بزرگ تعریف شده است. پژوهش حاضر اما سطح تحلیل منطقه ای را در بررسی پرسمان امنیت منطقه ای حائز اهمیت دانسته و بر این دیدگاه استوار است که ساختار امنیتی مناطق در کنار تاثیرپذیری از نقش آفرینی قدرت های بزرگ مبتنی بر کنش بازیگرانی در سطح منطقه است که اهداف امنیتی خود را بر اساس روندهایی از ثبات و همکاری یا ناامنی و تعارض تعریف می کنند. در این راستا هدف اصلی پژوهش توصیف گذشته، تبیین حال و ترسیم آینده ساختار امنیتی خاورمیانه با تمرکز بر الگوهای تعارض و همکاری ایران و عربستان به عنوان دو بازیگر اصلی محیط امنیتی خاورمیانه است. پرسش اصلی این است که رقابت های منطقه ای ایران و عربستان چه تاثیری بر ساختار امنیتی خاورمیانه داشته و آینده این ساختار متاثر از رقابت دو کشور چگونه است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این پرسش مطرح می شود پویش های منطقه ای و مناسبات امنیتی متقابل ایران و عربستان را عاملی مهم در شکل گیری و تحول ساختار امنیت منطقه ای دانسته و معتقد است مناسبات امنیتی دو کشور متغیری تعیین کننده در آینده نظم منطقه ای خاورمیانه است. روش انجام پژوهش تحلیل کیفی با بهرمندی از روش ردیابی فرآیند است. متغیر وابسته پژوهش ساختار امنیتی خاورمیانه و متغیر مستقل الگوهای تعارض و همکاری ایران و عربستان در دوره های تاریخی مشخص است.
۴.

سیاست مقایسه ای خاورمیانه ای ترامپ و بایدن؛ از موازنه نظامی تا موازنه فراساحلی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: موازنه فراساحلی موازنه منطقه ای ترجیحی موازنه نظامی کنش پیش دستانه کنش پیشگیرانه خاورمیانه ترامپ بایدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۳۴
سیاست مقایسه ای رؤسای جمهور آمریکا از این جهت اهمیت دارد که الگوی کنش رفتاری آنان در ارتباط با حوزه های منطقه ای بررسی می شود. اگرچه هر یک از رؤسای جمهور آمریکا دارای انگاره های متفاوتی در ارتباط با حوزه سیاست خارجی هستند، آنان اهداف مشترکی را در ارتباط با امنیت منطقه ای و سیاست بین الملل در دستور کار دارند. ترامپ و بایدن شکل های مختلفی از سیاست خاورمیانه را برای مهار منطقه ای پی گرفته، هرکدام از سازوکارهای متفاوتی برای تحقق اهداف بهره می گیرند. در این فرایند دونالد ترامپ از سیاست موازنه ترجیحی قدرت بهره گرفت؛ در حالی که بایدن سازوکارهای موازنه همکاری جویانه در مقابله با تهدیدها و حداکثرسازی منافع از طریق موازنه گرایی فراساحلی را در دستور کار قرار داده است. اسناد امنیت ملی بایدن که در سال های 2021م. و 2022م. منتشر شد، بیانگر آن است که سیاست امنیتی آمریکا با تغییراتی همراه شده است. بحران اوکراین تأثیر خود را در ارتباط با امنیت منطقه ای و الگوی کنش راهبردی بایدن با ایران بر جای گذاشته است. اگرچه انگاره های تاکتیکی و راهبردی بایدن و ترامپ با یکدیگر تفاوت هایی دارند، هرکدام از رؤسای جمهور آمریکا، سیاست منطقه ای خود را بر اساس ضرورت های راهبردی سیاست بین الملل تنظیم می کنند. در این راستا، پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که سیاست امنیت منطقه ای آمریکا در دوران ترامپ و بایدن، چه نشانه هایی از کنش تاکتیکی و راهبردی دارد؟ در تبیین الگوی رفتاری رؤسای جمهور آمریکا، از نظریه نئونئو استفاده شده است؛ این نظریه به کنش منطقه ای بر اساس رهیافت نئولیبرالی و نئورئالیستی معطوف است. فرضیه پژوهش این است که سیاست امنیت منطقه ای دونالد ترامپ، بر اساس موازنه ترجیحی قدرت است و به کنش پیش دستانه در ایجاد موازنه انجامیده است؛ در حالی که بایدن از سازوکارهای موازنه فراساحلی بهره گرفته، درصدد ایفای نقش موازنه گر منطقه ای در خاورمیانه است.
۵.

Turbulence Management Model in Iran's Middle East Policy(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Chaos the Middle East Iran Strategic Management

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۴۶
The Middle East today can be considered an area with the features of chaos due to its geopolitical structure, complex historical identity and decades of crisis. In this volatile area, security has undergone an extensive alteration, and the Islamic Republic of Iran, as a major actor and historical activist, needs certain behavioral patterns to correspond to the situations and trends of security chaos. The present paper seeks to identify the elements of Iran's regional behavioral patterns in the Middle East security chaos. It is hypothesized that Iran needs to take advantage of patterns of constructive interaction, balancing, geopolitical stability, and Interactive Order-Building to play a regional role in this chaos. A descriptive-analytical method and theoretical modeling is employed to account for the historical process of chaos in the Middle East and Iran's chaos management model in foreign policy.
۶.

بررسی جامعه شناختی موضع گیری بازاریان نسبت به مشارکت سیاسی در دوره اعتدال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت سیاسی بازاریان اعتدال مشارکت مثبت مشارکت منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
مشارکت سیاسی افراد در هر جامعه ای، یکی از مهم ترین عوامل در رسیدن به دموکراسی و توسعه به حساب آمده و از ملزومات دوسویه در جوامع مردم سالار به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی موضع گیری بازاریان نسبت به مشارکت سیاسی در دوره اعتدال (دوره هشت ساله ریاست جمهوری حسن روحانی) با روش نظریه بنیانی درصدد شناسایی موضع گیری مشارکت سیاسی بازاریان است. داده های پژوهش، برآمده از شانزده مصاحبه نیمه ساختاریافته است. مشارکت کنندگان به صورت هدف مند از میان بازاریان تهران انتخاب و تعداد نمونه ها با توجّه به رسیدن به اشباع، تعیین شد. روند تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کدگذاری انجام شد. طی این مراحل کدگذاری، داده ها ابتدا خرد و سپس دوباره با هم مرتبط می شوند. در نوشتار پیش رو، از مجموع 837 داده خام، 387 مفهوم از داده های اولیه استخراج شد که از میان آن مفاهیم، 58 خرده مقوله و 17 مقوله، به دست آمد. درنهایت، دو مفهوم محوری «رویکرد مشارکتی مثبت» و «رویکرد مشارکتی منفی»، به عنوان پدیده های اصلی که بقیه مقوله ها را پوشش می دادند، انتخاب شدند. افرادی که رویکرد مثبتی به مشارکت داشتند، آینده سیاسی و اقتصادی کشور را قابل تغییر در راستای عقلانیت و مردم گرایی، می دیدند. درمقابل، افرادی که رویکرد مشارکتی منفی داشتند، خود (مردم) را دارای هیچ وزن تأثیرگذاری ای در حال و آینده سیاسی و اقتصادی – اجتماعی جامعه، قلمداد نمی کردند.
۷.

گذار به نظم جدید جهانی؛ نشانه ها و فرآیندهای کنش راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نظم جهانی دوران گذار امنیت نسبی قدرت نسبی ایدئولوژی نسبی ظهور دیگران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۶۵
درباره ی نشانه ها و شکل بندی ساختاری نظام جهانی در حال گذار، رویکردهای مختلفی ارائه شده است. هرگاه ادبیات راهبردی بازیگران تغییر پیدا کند، نشان می دهد که تحولات سیاسی وجود دارد که زمینه ی شکل گیری تغییرات ساختاری و کارکردی را به وجود می آورد. چنین نشانه هایی را می توان به عنوان شاخص های تحول و دگرگونی کنش بازیگران در حال گذار دانست. ویژگی های اصلی دوران گذار را می توان در افول نسبی بازیگران مؤثر در سیاست جهانی، گسترش منازعه میان کشورهای منطقه ای و همکاری های تاکتیکی بازیگران برای نیل به اهداف و منافع ملی دانست. واقعیت های موجود سیاست جهانی و منطقه ای، تمامی نشانه های یادشده را منعکس می سازد. تغییر در مزیت نسبی آمریکا در حوزه ی اقتصاد جهانی، افول نشانه هایی از ایدئولوژی نسبی، قدرت نسبی و امنیت نسبی آمریکا را می توان در زمره ی شاخص های افول نسبی بازیگران مؤثر نظام جهانی در فضای تغییر و دگرگونی ساختاری دانست. بسیاری از نشانه های یادشده را می توان در ساختار سیاسی، اقتصادی و راهبردی نظام جهانی مشاهده کرد. به همین دلیل است که گذار در نظم جهانی واقعیتی است که به گونه ای تدریجی شکل می گیرد و تحت تأثیر نیروهای مرکز و حاشیه قرار خواهد گرفت. هرگاه تغییراتی در سیاست بین الملل ایجاد شود، طبیعی است که توانمندی بازیگران نیز دگرگون خواهد شد. بنابراین محیط منطقه ای و بین المللی را می توان تابعی از سازوکارهایی دانست که تحت تأثیر قابلیت ابزاری و ساختاری قرار می گیرند. هرگونه تغییر و دگرگونی در قابلیت ابزاری کشورها تأثیر خود را در فرآیندهای ساختاری به جا می گذارد. بنابراین لازم است تا در مرحله ی اول این موضوع مورد توجه قرار گیرد که قابلیت های بازیگران چه تغییراتی پیدا کرده است؟ در مرحله ی دوم تأثیر قابلیت ها بر ساختارها مورد بررسی قرار می گیرد و در مرحله ی سوم، توانمندی بازیگران را می توان در محیط راهبردی تحلیل نمود.
۸.

بررسی رابطه تعارض های هویتی و زیست سیاسی زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارض هویتی جامعه پذیری سیاسی ساختار عاملیت زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۶
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه تعارض های هویتی و زیست سیاسی زنان طراحی و اجرا شده است. این پژوهش از نوع مطالعات مقطعی، پهنانگر، توصیفی و کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان ساکن استان های تهران، کردستان، لرستان، ایلام، فارس، سیستان و بلوچستان، خراسان و مرکزی است که براساس سطح توسعه یافتگی و امکانات محقق انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. برای انتخاب نمونه ها از شیوه ترکیبی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده و برای تحلیل داده ها از ضرایب همبستگی، تحلیل مسیر و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که 47 درصد از زنان موردمطالعه تعارض هویت فردی را در حد زیادی تجربه کرده اند؛  میزان جامعه پذیری سیاسی کل زنان با میانگین 1.15 پایین تر از حد متوسط بوده است.  همچنین یافته ها حاکی از آن است زنانی که دچار تعارض های هویتی هستند از نظر جامعه پذیری سیاسی نسبت به زنانی که تعارض های هویتی را تجربه نکرده اند؛ وضعیت متفاوتی دارند و میزان جامعه پذیری سیاسی در زنانی که تعارض های هویتی را تجربه نکرده اند بیشتر است. بیشترین میانگین تعارض هویتی در استان های ایلام (2.36) و لرستان (2.29) و کمترین تعارض هویتی در استان های تهران (1.6) و خراسان (1.14) مشاهده شد.  نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نشان داد؛ تعارض های هویت فردی بیشترین تأثیر را بر عدم جامعه پذیری سیاسی زنان دارند. استنباط مقاله این است؛ زنان در کشمکش میان ساختارهای هویتیِ سنتی و خواست های مدرن و عاملیت گرایی سیاسی قرار گرفته اند. به عبارت دیگر می توان گفت جامعه ایران امروز با پدیدهِ «زیست سیاسی متعارض زنانه» مواجه است و همچنان چالش ها و سردرگمی ها در حوزه زنان به دلیل تداوم چنین تناقض هایی، پابرجا مانده و بحران های سیاسی و اجتماعی را نیز در پی داشته است.
۹.

هوش سیاسی و ذهن آگاهی رهبران آمریکا و کره شمالی و تاثیر آن بر روابط دو کشور در بازه زمانی 2017 تا 2019(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاهی سیاسی ایالات متحده آمریکا هوش کره شمالی ترامپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۲
بحران روابط کره شمالی و ایالات متحده آمریکا در برنامه هسته ای و موشکی این کشور از دیرپاترین بحران ها در نظام بین الملل معاصر است. پیشرفت توقف ناپذیر برنامه هسته ای کره شمالی در کنار تمایل و اراده آمریکا برای از بین بردن توان تهدیدزای این کشور سبب شده است تا نه تنها بحران موجود تداوم داشته باشد بلکه بر شدت آن نیز افزوده شود. با در نظر گرفتن سنت فکری رهبری در کره شمالی و پیوند برنامه هسته ای با هویت دفاعی و سیاسی این کشور از یک سو و روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا با رویکرد تهاجمی تر در مقایسه با باراک اوباما بیش از هر زمان دیگری تشدید بحران میان کره شمالی و آمریکا را ایجاد کرد. پرسش اصلی که مطرح می شود این است چگونه هوش سیاسی و ذهن آگاهی بر تصمیم گیری رهبران سیاسی دو کشور آمریکا (ترامپ) وکره شمالی (کیم) اثرگذار بوده است؟ فرض ما در این تحقیق این است که هوش سیاسی و ذهن آگاهی بر نحوه تصمیم گیری رهبران دو کشور کره شمالی (کیم) و ایالات متحده (ترامپ) تأثیرگذار بوده است. با توجه به پیچیدگی و چالش های روابط دو کشور آمریکا و کره شمالی تلاش می شود تا با روش کیفی و تفسیری- تطبیقی و نوعی تحلیل محتوا، بررسی تطبیقی و شناخت دقیق از هوش سیاسی و ذهن آگاهی رهبران سیاسی دو کشور، تاثیرات آن بر روابط دو کشور به درستی تبیین شود. یافته های تحقیق نشان می دهد هوش سیاسی رهبران سیاسی این دو کشور کاملاً بر نحوه و کیفیت روابط دوجانبه آنها اثرگذار بوده و پیامدهای سیاسی- امنیتی خاصی را به دنبال آورده است.
۱۰.

چرخه ساختاری و کارکردی دیپلماسی عمومی سیاست خارجی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: دیپلماسی عمومی سیاست خارجی ایران برجام روابط خارجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۵۰
هدف پژوهش حاضر بررسی چرخه ساختاری و کارکردی دیپلماسی عمومی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است. فرضیه آن است که چرخه ساختاری و کارکردی دیپلماسی عمومی ایران را الهام بخشی و نهادهای دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی معطوف به صدور انقلاب شکل می دهد. در تبیین پژوهش از رهیافت قدرت نرم، هویت و دیپلماسی عمومی جان میلسن استفاده شده است. تنظیم پژوهش بر اساس روش شناسی تحلیل داده ها، تحلیل محتوا و تحلیل الگوی رفتاری هر یک از نهادهای دیپلماسی عمومی سیاست خارجی ایران است. نتیجه اینکه دیپلماسی عمومی ایران پس از برجام تحت تأثیر فشارهای بین المللی و محدودیت های راهبردی قرار داشته است. اصلی ترین نشانه دیپلماسی عمومی ایران را می توان در ارتباط با کنش متقابل بازیگران برای نیل به نقطه تعادلی دانست. هرگونه توافق نیازمند شکل گیری موازنه قدرت و تعادل انتظارات می باشد؛ بنابراین ایران در صدد برآمد دیپلماسی عمومی خود را در قالب «سازوکارهای مسیر دوم» در فرایند توافق و همکاری با دیگر بازیگران تأثیرگذار شکل دهد. حل و فصل بحران و مدیریت چالش های امنیتی و اقتصادی به مثابه بخش قابل توجهی از قالب های رفتاری دیپلماسی عمومی ایران به شمار می آید. گام اول دیپلماسی عمومی ایران بر نشانه هایی از شفاف سازی و اعتمادسازی مبتنی بوده است. ترسیم نقشه راه دیپلماسی عمومی ازاین جهت اهمیت دارد که رابطه متقابل بازیگران برای حل و فصل چالش های فراروی کشورها را شکل خواهد داد. دیپلماسی عمومی سیاست خارجی ایران نیازمند همبستگی در ساختار داخلی و بهره گیری از نقشه راه به نسبت یکسانی برای پیشبرد الگوهای همکاری جویانه بین بازیگران نامتجانس خواهد بود. در فضای پسابرجامی، دیپلماسی عمومی ایران بر ساز و کارهای کنش چندجانبه مبتنی بوده است. در این فرایند تلاش ایران برای حداقل سازی تهدیدهای اقتصادی ناشی از اعاده تحریم های پسابرجامی شکل گرفته و تأثیر خود را در فضای اقتصاد سیاسی ایران بر جای گذاشته است.
۱۱.

بررسی عوامل نهادی مؤثر بر شکل گیری دولت و عملکرد آن در افغانستان، 1393- 1380(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افغانستان ائتلاف مسلط دولت رانت نظام دسترسی محدود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۵۸
یکی از اهداف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل نهادی تأثیرگذار بر شکل گیری دولت و عملکرد آن در افغانستان در دوره زمانی 1393-1380 است. ازاین رو تلاش شده است تا به دو پرسش پژوهشی زیر پاسخ داده شود: 1. چه عوامل نهادی در شکل گیری دولت در افغانستان و عملکرد آن در این دوره زمانی مؤثر بوده اند؟ 2. چگونه این عوامل نهادی بر شکل گیری و عملکرد دولت در افغانستان پس از اجلاس بن در سال های 1393-1380 که افغانستان از «ثبات سیاسی نسبی» بهره مند شد، تأثیر داشته اند؟ در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که عوامل نهادی سبب ساز موفقیت ذی نفعان برای تشکیل ائتلاف مسلط از میان نهاد های تأثیرگذار بر توافق «اجلاس بن» شدند و «دولت ائتلافی مسلط» از راه رانتیریسم و محدودسازی دسترسی افراد و نهادهای خارج از ائتلاف به رانت ها توانست «ثبات سیاسی نسبی» را در افغانستان در این دوره زمانی تأمین کند. برای تحلیل داده های گردآوری شده بر اساس یافته های گزیده ای از پژوهش های پیشین، و گزارش ها و آمار ارائه شده از سوی مراکز معتبر ملی و بین المللی مربوط به مسئله موردنظر، از روش تحلیل نهادی استفاده شد. چارچوب نظری پژوهش بر پایه نظریه نهادگرایانه داگلاس نورث برای بررسی نظام های دسترسی محدود قرار داده شد. دولت در این نظام ها حاصل شکل گیری ائتلافی مسلط بر پایه منطق توزیع رانت است و رفتار نهاد ها پیش بینی شدنی و بر نوعی تعامل سودآور استوار است. به عبارت دیگر، رفتار نخبگان سیاسی در دولت (ائتلاف مسلط) افغانستان با رانت هدایت و محدود می شد و این وضعیت به حفظ ثبات سیاسی نسبی در دوره زمانی 1393-1380 انجامید.
۱۲.

راهبرد «میدان» و «دیپلماسی» در تفکر استراتژیک شهید سلیمانی به مثابه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت نرم میدان دیپلماسی شهید سلیمانی غرب آسیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
این پژوهش به بررسی راهبرد ترکیبی «میدان» و «دیپلماسی» در اندیشه استراتژیک شهید سپهبد قاسم سلیمانی به مثابه قدرت نرم در پیشبرد سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی ایران می پردازد. پرسش اصلی نویسندگان این پژوهش این است که چگونه پیشبرد این راهبرد در میدان های نبرد منطقه ای همزمان منجر به دفع تهدیدات امنیت ملی و افزایش نفوذ ژئوپلتیک ایران در حوزه کاربرد دیپلماسی و در مواجهه با قدرت های بزرگ و رقبای منطقه ای گردید؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که سردار سلیمانی با بکارگیری نوعی بازدارندگی ترکیبی و استفاده از نیروهای شریک و متحد ایران در منطقه (قدرت نرم)، ایفای نقش موثر و حضور فعال و به موقع ایران در کنترل و مدیریت شرایط پسا منازعه در بحران های منطقه ای از جمله در عراق، سوریه و افغانستان (قدرت سیاسی)، و همچنین سرکوب نیروهای تکفیری تروریستی همچون داعش و شاخه های القاعده در منطقه شامات (قدرت امنیتی-نظامی)، تراز قدرت منطقه ای ایران را در میدان های نبرد منطقه ای و به تبع قدرت چانه زنی دیپلماتیک کشورمان در پرونده های کلان سیاست خارجی کشور افزایش داد. نویسندگان از روش تاریخی-تحلیلی برای تجزیه و تحلیل موضوع استفاده کرده و با استفاده از نظریه بازدارندگی «موازنه وحشت» به تبیین موضوع می پردازند. نویسندگان نتیجه می گیرند که بکارگیری این راهبرد ترکیبی نرم و سخت از سوی شهید سلیمانی تهدیدات امنیتی جدی را در مقاطعی تاریخی در یک دهه گذشته رفع کرده و زمینه های فرصت سازی برای بکارگیری یک دیپلماسی فعال را فراهم کرده است.
۱۳.

انقلاب ایران و موازنه گرایی منطقه ای در سیاست بین الملل از 1357 تا 1400

نویسنده:

کلید واژه ها: انقلاب ایران موازنه گرایی هژمون منطقهای نظام بینالملل موازنه قدرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۵
بسیاری از انقلاب های سیاسی جهان نقش مؤثری در شکل بندی های ساختاری نظام بین الملل از خود به جا گذاشته اند و به همین علت، همواره بین انقلاب های سیاسی و ساختار نظام بین الملل رابطه درهمتنیده ای وجود دارد. این مقاله با استفاده از روش تحلیل علّی داده های تاریخی حاصل از منابع کتابخانه ای در پی پاسخ به این پرسش است که انقلاب اسلامی ایران چه تأثیری در شکل بندی ساختاری موازنه قدرت در منطقه و در ادامه در نظام بین الملل داشته است. بر اساس منطق رفتاری بازیگران در سیاست بین الملل، هریک از قدرت های بزرگ میبایست نقش هژمون منطقه ای را در دستور کار قرار دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که انقلاب اسلامی ایران نقش ملی رهایی بخش منطقه ای را ایفا نموده و این امر منجر به ظهور نشانه هایی از تغییر الگوی رفتاری قدرت های بزرگ گردید و باعث شد سیاست منطقه ای آمریکا از هژمون منطقه ای به موازنه فراساحلی تغییر وضعیت دهد. به این معنا، انقلاب اسلامی ایران نقش متغیر مستقل تغییر دهنده را در تغییرات موازنه قوا در منطقه و نظام بین الملل ایفا کرده است و اگر انقلاب اسلامی ایران رخ نمی داد تغییرات منطقه ای و بین المللی در ساختار نظام بین الملل به شکل کنونی اتفاق نمی افتاد. دوران تاریخی مورد توجه در این مقاله مربوط به شرایطی است که آثار انقلاب اسلامی انعکاس یافته و مربوط به سال های بعد از جنگ سرد به ویژه قرن ۱۲ است.
۱۴.

دولت اقتدارگرا و گذار به دمکراسی در چین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دولت اقتدارگرا توسعه اقتصادی گذار به دموکراسی چین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۸۰
این مقاله به دنبال بررسی گذار به دموکراسی در چین بعد از اصلاحات موفق اقتصادی دهه 1980 می باشد. بسیاری از تئوریسین های مدرنیزاسیون طرفدار پیش شرط اقتصادی در گذار به دموکراسی باور داشتند توسعه اقتصادی پیش شرط دمکراتیزاسیون می تواند باشد ولی در چین با وجود موفقیت های اقتصادی و اجتماعی گذار به دموکراسی بر مبنای مدل مورد نظر آنها رخ نداده است. اینکه چه عواملی باعث شده است که تئوری مدرنیزاسیون در گذار به دموکراسی با پیش شرط اقتصادی در چین تحقق پیدا نکند، بایستی در موقعیت دولت و جامعه جستجو کرد. روش تحقیق این مقاله مطالعه موردی با بررسی موقعیت و نقش نهادهای سنتی و لنینستی در گذار به دموکراسی با توجه به فراهم شدن پیش شرط های اقتصادی و اجتماعی گذار به دموکراسی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که با وجود برخی پیشرفت ها در دمکراتیزاسیون مانند انتخابات محلی توسط مردم بعد از اصلاحات دهه 1980م، میراث نهادی سنتی چین باستان (فرهنگ کنفوسیوس) مبتنی بر نظم سلسله مراتبی بورکراتیک، شایسته سالاری و جامعه هماهنگ، نهادسازی لینینستی بعد از انقلاب مائو مبتنی بر انحصار قدرت در اختیار حزب کمونیسم و ضرورت توسعه اقتصادی، رفاه عمومی و ثبات سیاسی به عنوان اولویت مردم زمینه تضعیف جامعه نسبت به دولت اقتدارگرا در چین شده و امکان گذار به دموکراسی در چین از پائین را با وجود تغییر ساختارهای اقتصادی و اجتماعی تضعیف کرده است.
۱۵.

نقش «مصلحت سیاسی» در افزایش قدرت نرم برای بازدارندگی سیاسی و امنیتی "با تأکید بر اندیشه امام خمینی (ره)"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصلحت سیاسی جمهوری اسلامی ولایت فقیه حفظ نظام امام خمینی آیت الله خامنه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۵
از منظر امام خمینی، مصلحت سیاسی و حکم حکومتی برآمده از آن از ریاست الهیه مفوضه به پیامبر اسلام و اختیارات حکومتی فقیه جامع الشرایط ناشی می شود و غایت مصلحت سیاسی در جمهوری اسلامی «حفظ جمهوری اسلامی» است و هیچ امر دیگر فقهی و غیر آن نمی تواند مانعی در مسیر حفظ نظام تلقی شود. این امر به دلیل آن است جمهوری اسلامی مهمترین دلیل حفظ و بقای «اسلام ناب» در جهان و مهمترین حامی محرومان و مستضعفان جهان است؛ از این منظر حفظ آن مهمترین واجب الهی تلقی می گردد و در صورت انحصار حفظ جمهوری اسلامی در مسیر یا ابزاری خاص، استفاده از آن جایز و بلکه واجب می باشد. این رویکرد نظری به مصلحت سیاسی تأمین کننده بخش قابل توجهی از قدرت نرم نظام سیاسی بوده که طی آن می تواند بازدراندگی سیاسی – امنیتی خود را به خوبی حفظ نماید. در واقع مصلحت سیاسی به معنای ابزاری برای تهدید نظری و شناختی دشمن برای کاهش احتمال اعمال قدرت سخت اوست و سبب افزایش بازدارندگی نظام اسلامی می گردد. بر این اساس نظام اسلامی بدون توسل به قدرت سخت می تواند بازدارندگی سیاسی و امنیتی خود را افزایش دهد.
۱۶.

The Impact of International Sanctions on Development of Health Tourism in Iran

کلید واژه ها: health tourism International Sanctions Sanctions on aircraft and its Parts Oil Exports Tourism infrastructure and Budget deficit

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۷۷
Health tourism, as a subset of Tourism, is composed of separate sections. This industry is currently one of the most leading and lucrative industries in the World. Different countries benefit from this industry according to their abilities, capabilities and the amount of attention they pay to it. But Iran is not able properly to exploit these sections due to its capabilities. One of the main obstacles to the development of Health tourism are international sanctions. This study aims to answer the following Question: How international sanctions effect on development of Health tourism in Iran? According to the descriptive- analytical method from the statistics and data of reputable international and domestic organizations and through the following hypothesis supposes that international sanctions, directly and indirectly, hinder the development of Health tourism. The results demonstrate that international sanctions directly prevent the sale of aircraft and its parts, bank transactions and etc. and indirectly, by prohibiting the export of oil, petrochemical products, minerals and crude metals, cause the government a lack of access to foreign currency, thereupon creating the budget deficit and ultimately postponing the development of infrastructure as a base for development of health tourism, therefore, it has a negative impact and reduces the growth rate of its development.
۱۷.

تحلیل موج چهارم بنیادگرایی افراطی مدرن در چارچوب پساسازمان گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۲۳
ناکامی راهبرد جهاد فتح از سوی داعش، سبب شده است تا به عنوان یک مؤلفه تطبیقی با شرایط جدید و راهبرد تروریستی جدید در دستور کار قرار گیرد. بر اساس آن، ساختار تشکیلاتی جدید با توجه به اشراف اطلاعاتی رقبا تدوین شد. این مسئله سبب سرعت بخشیدن به حملات، مخفی بودن این حملات، استفاده از لایه های مجازی ارتباطات اینترنتی، عضویابی و عملیات های اینترنتی می شود که توانایی سازمان های امنیتی را در مقابله با این گروه ها به شدت کاهش می دهد. افراط گرایی، بنیادگرایی و تروریسم در سال های اخیر در سراسر طیف ایدئولوژیک با روندی «پساسازمانی» گسترش یافته است. در این روند، با افزایش فعالیت های آنلاین، عضویت و حمایت از گروه های خاص مبهم تر شده و رشد جنبش های فراملی، سیال تر جریان داشته است. حملات تروریستی را افرادی انجام می دهند که هیچ ارتباط مشخصی با سازمان های شناسایی شده ندارند، اما نوعی روش همسان و ایدئولوژی مشترک در همه آن ها دیده می شود. در این مقاله با این فرض که افراط گرایی در سال های آینده در قالب «پساسازمان گرایی» گسترش خواهد یافت، می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که اساساً تروریسم نوین بر اساس پساسازمان گرایی، چه مؤلفه ها، متغیرها و ساختاری دارد؟ هدف در این مقاله این است که با روش تحلیلی و با استفاده از نتایج چند پژوهش پیمایشی و ارائه مصداق هایی، محتوای مجازی بنیادگرایی پساسازمانی را به عنوان نسل چهارم تروریسم، تحلیل و مؤلفه های اصلی آن را شناسایی کنیم. یافته های این پژوهش این فرضیه را تأیید می کند که موج چهارم بنیادگرایی در قالب پساسازمان گرایی نمود می یابد.
۱۸.

ظهور دولت ضعیف و گسترش چالش های اجتماعی و راهبردی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دولت ضعیف افول ساختاری آمریکا بحران های اجتماعی جنبش های نوظهور ظهور دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۷۱
اگر کشوری تهدیدات فراروی خود را از دست بدهد، در آن شرایط قادر به ایجاد انسجام ملی در داخل کشور نخواهد بود. در این راستا هانتینگتون به این موضوع اشاره دارد که ایالات متحده آمریکا در سال های بعد از جنگ سرد به گونه تدریجی مشروعیت ساختاری خود را از دست داده و باعث شده زمینه برای ظهور هویت های چالشی در داخل ایالات متحده فراهم آید، ازاین رو آمریکا در وضعیت بحرانی است. در واقع ارزیابی های شکل گرفته نشان می دهد که ایالات متحده در وضعیت «دولت ضعیف» قرار دارد. لذا در این مقاله کوشش خواهیم نمود به این پرسش پاسخ دهیم که علت و نشانه های اصلی افول آمریکا در نظام بین الملل کدام اند؟ پس از تجزیه وتحلیل نشانه های درون ساختاری ظهور دولت ضعیف در آمریکا، بر این باور هستیم که نشانه های منطقه ای و بین المللی زمینه ظهور دولت ضعیف و گسترش چالش های اجتماعی را در آمریکا فراهم نموده است. همچنین گسترش چالش های اجتماعی، ظهور هویت انتقادی، افزایش انتظارات جامعه، بازتولید دیگری در سیاست جهانی و افزایش بدهی های آمریکا در اقتصاد بین الملل عامل اصلی افول ایالات متحده خواهد بود. چارچوب نظری این مقاله بر مبنای جابه جایی قدرت ژئوپلیتیکی طراحی شده و روش تحقیق نیز دارای رویکرد توصیفی و از نوع تحلیلی-نهادی می باشد و روش گردآوری داده ها نیز بر مبنای کتابخانه ای و منابع معتبر اینترنتی است.
۱۹.

هویت گرایی و نظم منطقه ای خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت نیروهای هویت بنیاد نظم منطقه ای جامعه شناسی تاریخی خاورمیانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۲۷۰
رابطه میان هویت و نظم منطقه ای در سالهای پس از جنگ سرد و بین المللی شدن منازعات قومی اهمیت یافت. هویت گرایی، پس از پایان نظام دوقطبی، در نقاط مختلف جهان از جمله خاورمیانه، قفقاز و بالکان، بی ثباتی دولت ها و تشدید پویش های امنیتی منطقه ای و بین المللی را در پی داشت. این تحولات، کنش گروه های هویت گرا و تاثیر آن در سطوح فراملی را در کانون توجه پژوهشگران و سیاست گذاران قرار داد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مشخصا به دنبال پاسخ به این پرسش است که کنش نیروهای هویت بنیاد خاورمیانه چه تاثیری بر شکل گیری و تحول الگوهای نظم منطقه ای دارد؟ گروه های هویت بنیاد فروملی و فراملی بازیگران اصلی محیط امنیتی خاورمیانه بوده که با تضعیف یا دگرگونی ساختار دولت ها و شکل دهی به ائتلاف های منطقه ای و بین المللی بر الگوهای نظم منطقه ای موثرند.
۲۰.

سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ و تأثیر آن بر امنیتی سازی منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست خارجی آمریکا نظریه پیوستگی روزنا فردگرایی امنیتی سازی غرب آسیا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۵۹
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین فردگرایی در سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ و تأثیر آن بر امنیتی سازی منطقه غرب آسیا است. متناسب با این هدف، نگارنده به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که فردگرایی در دوران ترامپ چه تأثیری بر امنیتی سازی منطقه غرب آسیا داشته است؟ نگارنده تلاش می کند تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استناد به نظریه پیوستگی روزنا از یک سو و نظریه امنیتی سازی مکتب کپنهاگ از سوی دیگر به عنوان چارچوب نظری، فردگرایی در سیاست خارجی ترامپ را بررسی و تأثیر آن بر امنیتی سازی منطقه راهبردی غرب آسیا را تحلیل کند. روزنا منابع سیاست خارجی را به پنج دسته تقسیم می کند: فردی، وابسته به نقش، اجتماعی، حکومتی و خارجی. درخصوص اولویت هر کدام از این متغیرها، روزنا معتقد است که نقش متغیر فرد در آمریکا به عنوان کشوری با وسعت زیاد، اقتصاد توسعه یافته و با جامعه باز در پایین ترین سطح قرار دارد. بررسی سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ از بعد روان شناسی شخصیتی و عملکرد، برخلاف نظریه روزنا نشان می دهد که متغیر فرد بالاتر از چهار مورد دیگر قرار گرفته است. هرچند امنیتی سازی منطقه غرب آسیا به دولت جرج دبلیو بوش برمی گردد؛ اما آنچه این مقاله به عنوان فرضیه درنظر گرفته است، تأثیری است که فردگرایی ترامپ به عنوان بازیگر امنیتی ساز در سیاست خارجی دولت در تشدید امنیتی سازی منطقه غرب آسیا و اقدامات تنش آفرین انجام داده است. پژوهش حاضر اثبات می کند که اقداماتی ازقبیل ممنوع کردن اتباع شش کشور اسلامی از ورود به آمریکا، خروج از برجام، ترور سپهبد قاسم سلیمانی و انتقال سفارت رژیم صهیونیستی از تل آویو به بیت المقدس، به عنوان اقدامات خاص و نتیجه تشدید امنیتی سازی این منطقه، قابل ارائه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان