سیاست مقایسه ای خاورمیانه ای ترامپ و بایدن؛ از موازنه نظامی تا موازنه فراساحلی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۲
237 - 269
حوزه های تخصصی:
سیاست مقایسه ای رؤسای جمهور آمریکا از این جهت اهمیت دارد که الگوی کنش رفتاری آنان در ارتباط با حوزه های منطقه ای بررسی می شود. اگرچه هر یک از رؤسای جمهور آمریکا دارای انگاره های متفاوتی در ارتباط با حوزه سیاست خارجی هستند، آنان اهداف مشترکی را در ارتباط با امنیت منطقه ای و سیاست بین الملل در دستور کار دارند. ترامپ و بایدن شکل های مختلفی از سیاست خاورمیانه را برای مهار منطقه ای پی گرفته، هرکدام از سازوکارهای متفاوتی برای تحقق اهداف بهره می گیرند. در این فرایند دونالد ترامپ از سیاست موازنه ترجیحی قدرت بهره گرفت؛ در حالی که بایدن سازوکارهای موازنه همکاری جویانه در مقابله با تهدیدها و حداکثرسازی منافع از طریق موازنه گرایی فراساحلی را در دستور کار قرار داده است. اسناد امنیت ملی بایدن که در سال های 2021م. و 2022م. منتشر شد، بیانگر آن است که سیاست امنیتی آمریکا با تغییراتی همراه شده است. بحران اوکراین تأثیر خود را در ارتباط با امنیت منطقه ای و الگوی کنش راهبردی بایدن با ایران بر جای گذاشته است. اگرچه انگاره های تاکتیکی و راهبردی بایدن و ترامپ با یکدیگر تفاوت هایی دارند، هرکدام از رؤسای جمهور آمریکا، سیاست منطقه ای خود را بر اساس ضرورت های راهبردی سیاست بین الملل تنظیم می کنند. در این راستا، پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که سیاست امنیت منطقه ای آمریکا در دوران ترامپ و بایدن، چه نشانه هایی از کنش تاکتیکی و راهبردی دارد؟ در تبیین الگوی رفتاری رؤسای جمهور آمریکا، از نظریه نئونئو استفاده شده است؛ این نظریه به کنش منطقه ای بر اساس رهیافت نئولیبرالی و نئورئالیستی معطوف است. فرضیه پژوهش این است که سیاست امنیت منطقه ای دونالد ترامپ، بر اساس موازنه ترجیحی قدرت است و به کنش پیش دستانه در ایجاد موازنه انجامیده است؛ در حالی که بایدن از سازوکارهای موازنه فراساحلی بهره گرفته، درصدد ایفای نقش موازنه گر منطقه ای در خاورمیانه است.