آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه تعارض های هویتی و زیست سیاسی زنان طراحی و اجرا شده است. این پژوهش از نوع مطالعات مقطعی، پهنانگر، توصیفی و کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان ساکن استان های تهران، کردستان، لرستان، ایلام، فارس، سیستان و بلوچستان، خراسان و مرکزی است که براساس سطح توسعه یافتگی و امکانات محقق انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. برای انتخاب نمونه ها از شیوه ترکیبی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده و برای تحلیل داده ها از ضرایب همبستگی، تحلیل مسیر و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که 47 درصد از زنان موردمطالعه تعارض هویت فردی را در حد زیادی تجربه کرده اند؛  میزان جامعه پذیری سیاسی کل زنان با میانگین 1.15 پایین تر از حد متوسط بوده است.  همچنین یافته ها حاکی از آن است زنانی که دچار تعارض های هویتی هستند از نظر جامعه پذیری سیاسی نسبت به زنانی که تعارض های هویتی را تجربه نکرده اند؛ وضعیت متفاوتی دارند و میزان جامعه پذیری سیاسی در زنانی که تعارض های هویتی را تجربه نکرده اند بیشتر است. بیشترین میانگین تعارض هویتی در استان های ایلام (2.36) و لرستان (2.29) و کمترین تعارض هویتی در استان های تهران (1.6) و خراسان (1.14) مشاهده شد.  نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نشان داد؛ تعارض های هویت فردی بیشترین تأثیر را بر عدم جامعه پذیری سیاسی زنان دارند. استنباط مقاله این است؛ زنان در کشمکش میان ساختارهای هویتیِ سنتی و خواست های مدرن و عاملیت گرایی سیاسی قرار گرفته اند. به عبارت دیگر می توان گفت جامعه ایران امروز با پدیدهِ «زیست سیاسی متعارض زنانه» مواجه است و همچنان چالش ها و سردرگمی ها در حوزه زنان به دلیل تداوم چنین تناقض هایی، پابرجا مانده و بحران های سیاسی و اجتماعی را نیز در پی داشته است.

Identity conflicts and political socialization of women in Iran

The current research is designed and implemented with the aim of investigating the identity conflicts and political socialization of women based on Giddens' theory of identity and Lucien Pai's political socialization. The statistical population of this research is all working women in Tehran, Kurdistan, Lorestan, Ilam, Fars, Sistan and Baluchistan, Khorasan and Central provinces. To select the samples, the combined method of multi-stage cluster sampling and simple random sampling was used. Correlation coefficients, path analysis and regression were used to analyze the data. The results of the research showed that 47 percent of the studied women have experienced personal identity conflict to a great extent. Also, the findings indicate that women who have identity conflicts are more politically socialized than women who have not experienced identity conflicts. They have a different situation and the level of political socialization is higher in women who have not experienced identity conflicts. The results of multivariate regression and path analysis showed; Individual identity conflicts have the greatest effect on women's lack of political socialization. The conclusion of the article is; Women in Iranian society are in a conflict between traditional identity structures and modern demands and political agency, and in this process, a kind of political rejection has been created for them. In other words, it can be said that today's Iranian society is facing the phenomenon of "conflicting women's political life".

تبلیغات