مهدی کرمانی

مهدی کرمانی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد .
پست الکترونیکی: m-kermani@um.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۴ مورد از کل ۵۴ مورد.
۴۱.

استراتژی های بقا در شرایط فقر، در میان افراد کم برخوردار شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استراتژی بقا فقر کم برخوردار مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
افراد کم برخوردار به صورت روزمره در مواجهه با شرایط نابسامان اقتصادی، در حال مبارزه برای بقا هستند. پژوهش حاضر با توجه به پژوهش های اندک در حوزه استراتژی های بقای افراد کم برخوردار در ایران و با هدف توجه به تجربه زیسته خود این افراد، صورت پذیرفته است. در این پژوهش از نظریه رفتاری/تصمیم گیری، نظریه سرمایه انسانی، نظریه دارایی ها و ریسک مالی/درآمدی و نظریه اجتناب از خطر برای افزایش حساسیت نظری استفاده شده است. روش پژوهش حاضر کیفی، تکنیک جمع آوری داده، مصاحبه و تکنیک تحلیل داده و مضمون طبق چارچوب براون و کلارک است. یافته های حاصل از 22 مصاحبه در میان افراد کم برخوردار شهر مشهد است. استراتژی های بقای به کار گرفته شده، شامل استراتژی های حمایت جوییِ معیشت محور، اشتغال گزینیِ ناقص، آموزش و کسب مهارت های پایه ای، نزول شدید مصرف خانوار و فعالیت های مقطعی مجرمانه بوده است.
۴۲.

سنجش تأثیر خانواده و رسانه بر گرایش به خرافات در مردم مشهد (بررسی تأثیر جامعه پذیری خانواده و محتوای مصرف رسانه بر مردم شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خرافات جامعه پذیری خانواده رسانه جادو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۱
علی رغم پیشرفت علم و فناوری در جوامع حاضر پژوهش ها نشان می دهد که خرافات هم چنان نقش قابل توجهی در باورها و رفتار مردم دارد. باورهای خرافی از آنجاکه به ارائه راه حل های بی تأثیر و بعضاً آسیب زا برای افراد منجر می شود یک رفتار نامطلوب اجتماعی قلمداد می شود. به نظر می رسد باورهای خرافی به شیوه جامعه پذیری غیررسمی (از طریق خانواده و رسانه های توده ای) در بین مردم رواج پیدا می کند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش این دو عامل در گرایش خرافی مردم می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردم 15 تا 65 ساله شهر مشهد بوده است که از این میان با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و با استفاده از  پرسشنامه محقق ساخته متغیرهای تحقیق درمورد آنان اندازه گیری شد.  نتایج تحقیق نشان داد سازه گرایش به خرافات از میزان پایایی بالایی (a>.95) برخوردار بود. نتایج تحقیق مؤید فرضیه های مطرح شده بود؛ به طوری که گرایش به خرافات هم بستگی مستقیم و معناداری با گرایش «دیگران مهم» افراد داشت. هم چنین افرادی که مصرف رسانه ای غالب آنان از نوع برنامه های آگاهی دهنده بود، کمتر از افرادی که بیشتر برنامه های سرگرم کننده مشاهده می کردند، گرایش خرافی داشتند؛ از این رو پیشنهاد می شود به منظور تضعیف گرایش های خرافی در جامعه ضمن تمرکز بیشتر بر محتوای برنامه های رسانه های سرگرم کننده، جامعه پذیری مجدد خانواده ها در این خصوص مدنظر قرار گیرد.
۴۳.

فوق برنامه ها و جهت گیری کارآفرینانه در فرهنگ سازمانی دانشگاه؛ مطالعه موردی دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ سازمانی فوق برنامه کارآفرینی اجتماعی نوآوری نوع دوستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۰۹
پژوهش حاضر در قالب رویکردی کیفی مبتنی بر نظریه زمینه ای با هدف بررسی نسبت فرهنگ سازمانی و شکل گیری تمایلات کارآفرینی اجتماعی، به بررسی تجربه زیسته دانشجویان پیرامون فعالیت های فرهنگی و فوق برنامه در دانشگاه پرداخته است. تجزیه و تحلیل داده ها که از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 22 دانشجو در دانشگاه فردوسی مشهد به دست آمد، منجر به صورت بندی پدیده مرکزی تحت عنوان «فوق برنامه ها در دانشگاه: عرصه تلفیق نوآوری و نوع دوستی» شده است. این پدیده بر پایه مجموعه ای از شرایط زمینه ای از قبیل «جهت گیری استادمحور در فرهنگ سازمانی دانشگاه»، «غلبه امور آموزشی پژوهشی بر امور تربیتی در دانشگاه» و «پویایی خرده فرهنگ های دانشجویی در قلمرو سازمانی دانشگاه»، رخ داده است. مهمترین شرایط علی اثرگذار بر پدیده مذکور عبارت از «تنوع و گستردگی فوق برنامه های آموزشی»، «الگوی اجرایی حاکم بر فعالیت های فوق برنامه» و «دسترس پذیری فوق برنامه ها در قالب های مالی و زمانی» است. همچنین برخی شرایط مداخله ای مانند «تجارب مربوط به زندگی خانوادگی»، «سوابق تحصیلی در مدرسه» و «شرایط حاکم بر رشته و گروه آموزشی» شناسایی شدند. راهبردهای اتخاذشده توسط دانشجویان در مقابل پدیده مذکور شامل «اولویت دهی»، «توازن دهی» و «بی توجهی» به فوق برنامه منجر به پیامدهایی نظیر «افزایش تمایل به کارگروهی»، «جهت گیری توامان فردی و جمعی در منفعت جویی»، «تحول در احساسات خیرخواهانه»، «گرایش به نوآوری» و «رشد تک ساحتی در بی توجهی به فوق برنامه ها» شده است.
۴۴.

کنش حمایتی، از سنت گرایی گزینشی تا عرفی نگری تقلیدی: ارائه یک نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۱۶
کنش حمایتی یکی از نمودهای تعامل گرم نامتقاران در جامعه است که از سوی افراد با دلایل و انگیزه های مختلفی و در شرایط متفاوتی انجام می گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی شرایط حاکم بر کنش های حمایتی و راهبرد های افراد  انجام گرفته است. به منظور دستیابی به هدف این پژوهش، کنش حمایتی و شرایط وقوع آن در مکاتب مختلف جامعه شناسی و آراء صاحب نظران اصلی این حوزه مورد نقد و بررسی قرار گرفته و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد با 22 فرد ساکن شهر مشهد، درباره تجربیات مختلف کنش حمایتی و دلایل انجام آن ها مصاحبه عمیق صورت گرفته است. ازآنجایی که در پژوهش حاضر، رسیدن به حداکثر تنوع در دیدگاه کنش گران مد نظر بوده است، از نمونه گیری هدفمند(حدکثر تنوع) بهره گرفته شد. ملاک اصلی برای انتخاب شرکت کنندگان نیز، تجربه کردن پدیده موردمطالعه بوده است. برای این منظور، ابتدا برخی شاخص ها همچون دیدگاه مذهبی، گروه سنی، تحصیلات، درآمد و خاستگاه اقتصادی مشخص شد تا بر اساس آن ها بتوان نمونه هایی کاملاً متفاوت را مد نظر قرار داد.  مصاحبه ها در سه سطح باز، محوری و گزینشی کدگذاری شده و در نهایت 35 مقوله اصلی که در چهار دسته شرایط(علّی، مداخله ای و زمینه ای)، راهبردهای کنش، پیامدها و مقوله هسته ای قرار گرفته اند، شناسایی شده است. مبتنی بر تحلیل یافته های این پژوهش، مقوله هسته ای تحت عنوان «درهم آمیزی دریافت های معنایی پیشامدرن و الگوهای ابزاری مدرن در پیشبرد کنش های حمایتی» شناسایی شد که از درون آن مقوله هسته ای دیگری تحت عنوان «گذر از حمایتِ تکلیف مدارانه دینی خانواده محور به حمایتِ وظیفه مدارانه اجتماع محور» مورد شناسایی قرار گرفت.
۴۵.

تبیین جامعه شناختی مصرف نمایشی پوشاک (مطالعه موردی: شهر بیرجند- دی ماه 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصرف مصرف نمایشی پوشاک بیرجند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۰۳
امروزه مصرف پوشاک، کارکرد اصلی خود را تا حدود زیادی ازدست داده و در ورای تأمین نیازهای واقعی، به عرصه ای برای ابراز هویت و پاسخ گویی به نیازهای اجتماعی افراد، بدل شده است.هدف از این پژوهش، تبیین جامعه شناختی مصرف نمایشی پوشاک در شهر بیرجند بوده و سعی شده است تا تأثیر عاملیت انسانی و عوامل ساختاری در تکوین این پدیده، موردبررسی قرار گیرد. ازآنجاکه محقق با تمرکز بر روی متغیرها، قصد مطالعه یک واقعیت اجتماعی از بیرون را داشته است، رویکرد مناسب، رویکرد کمی بوده است؛ لذا داده های لازم برای آزمون فرضیات تحقیق، با روش پیمایش و از طریق پرسشنامه، گردآوری شده است. بر این اساس، محقق با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 383 نفر از ساکنان شهر بیرجند را با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، برگزیده است.اعتبار صوری ابزار از طریق قضاوت داوران، شاخص وزنی متغیرها به وسیله آزمون تحلیل عاملی و پایایی ابزار با آزمون آلفای کرونباخ، محاسبه گردیده است.نتایج این تحقیق نشان داد که متغیرهای همنوایی، تمایزطلبی، جلوه گری، فرصت های خودنمایی، محدودیت های اجتماعی و عادات مصرفی، بر مصرف نمایشی پوشاک، تأثیر معناداری داشته اند . البته دسترسی به منابع، تأثیر معناداری بر این متغیر نداشته است. به علاوه، ازنظر میزان مصرف نمایشی پوشاک، بین زنان و مردان، تفاوت معناداری مشاهده نشده است.یافته های این پژوهش، با بخشی از مباحث نظری که از سوی نظریه پردازانی چون: زیمل، وبلن و بوردیو، درباره مصارف نمایشی و کارکرد هویت بخشی آن ها ارائه شده است، در جامعه موردمطالعه، همسویی دارد.
۴۶.

مواجهۀ بازاندیشانه با بحران اقتصادی در زندگی روزمره: راهبردها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بحران اقتصادی راهبردهای مواجهه راهبرد مقاومت فقدان بلوغ سیاسی راهبرد خلاقیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
بروز بحران اقتصادی و در کنار آن ظهور پدیده همه گیر کرونا و تأثیر آن بر اوضاع اقتصادی، در سال های اخیر شرایط اقتصادی نامطلوبی را برای اقشار مختلف جامعه به وجود آورده است. در این شرایط خانوارها نیازمند کنش ها و راهبردهایی برای انطباق با شرایط و گذر از این وضعیت هستند. تحقیق حاضر نیز با هدف بررسی همین راهبردها که در شرایطی از نامطلوبیت اقتصادی از سوی خانوارها صورت می پذیرد، گام برداشته است. این مطالعه در چهارچوب پارادایم تفسیری و برساخت گرا با رویکرد کیفی، تکنیک تحلیل مضمون و ابزار پرسشنامه نیمه ساخت یافته انجام شده است. افراد بیشتر از 18 سال نمونه تحقیق را تشکیل داده اند که برای انتخاب آن ها از نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس استفاده شده است. معیار ورود به مطالعه نیز سرپرست خانوار بودن نمونه ها در نظر گرفته شده است که در نهایت با توجه به قاعده اشباع نظری با 36 نفر مصاحبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که راهبردهای مواجهه شهروندان در سه دسته قرار می گیرد: بعضی از کنش ها مقاومتی بودند و تنها درصدد کاهش میزان اثرات بحران ها بر اقتصاد خانوار و تلاش برای ادامه حیات بودند. برخی کنش ها نیز بازیابی کننده بودند؛ بدین صورت که خانوارها در صدد حفظ سطح رفاهیِ خود قبل از بروز بحران ها بودند. در اینجا کنش های اقتصادی کوتاه مدت و ناپایدار بوده است و تأثیر چندانی بر بازیابی اقتصاد خانوار و دفع شوک های بحران نداشته اند. برخی کنش های دیگر نیز در حوزه راهبرد خلاقیت قرار گرفتند. در این راهبرد افراد با استفاده از شرایط هرج و مرج اقتصادی کنش هایی نامولد و ناکارا را برای افزایش سهم خود از اقتصاد به کار بردند. در این راهبرد منفعت عمومی نادیده گرفته می شود و فقط نفع شخصی مدنظر افراد قرار دارد؛ البته برخی از کنش های خلاق مولد با عنوان خلاق بالقوه معرفی شده اند که با موانع بسیار در جهت عملی شدن روبه رو بوده اند. در کنار این، نتایج تحقیق همچنین بیانگر اعتقاد شهروندان به تأثیرگذاری محیط و بستر اجتماع بر نحوه راهبردهای اقتصادی مردم بوده است؛ بدین صورت که فقدان بلوغ سیاسی علت ایجاد پیامدهایی چون اقتصاد شکننده، جامعه کم عیار و فرهنگ عقلانیت ستیز است؛ شرایطی که نوع راهبردها و کنش های اقتصادی خانوار را متأثر کرده است.
۴۷.

درک زنان از موانع و تسهیل کننده های موفقیت: مطالعه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت زنان تسهیل کننده ها فرصت ها موانع موفقیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۲
با وجود افزایش چشمگیر زنان در آموزش عالی، شکاف درخور توجهی در فعالیت های اجتماعی اقتصادی زنان به عنوان مظاهر موفقیت در زندگی امروزین همچنان وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر، فهم موانع و تسهیل کننده های موفقیت زنان است. در قالب مطالعه ای کیفی با رویکرد داده بنیاد با زنان 30 تا 40 ساله ساکن در شهر مشهد مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. بر پایه نمونه گیری نظری و هدفمند، مصاحبه ها تا دست یابی به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت با 25 نفر مصاحبه شد. داده ها پس از انتقال به نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودی ای با شیوه کدگذاری داده بنیاد برساخت گرا تحلیل شد. یافته ها در قالب هشت مقوله بازنمایی شد که عبارت اند از: «جامعه پذیری تک بعدی و محدود سازی بیرونی»، «محدودیت چشم انداز شغلی»، «نبود حمایت مالی و خانوادگی»، «کمبود آموزش های مهارت محور»، «فشار نقش خانه داری»، «تمرکز بر توانمندی های شخصی»، «دسترسی به تحصیلات دانشگاهی» و «فرصت فضای مجازی». مقوله مرکزی با عنوان «محدودیت و دوگانگی نقش» نام گرفت. یافته ها حاکی از این است که نظام های درهم تنیده اجتماعی فرهنگی که هویت افراد را شکل می دهد زنان را درگیر چرخه ای از یادگیری در رابطه با تأثیرات نظام مند کرده است؛ به طوری که مشارکت کنندگان ساختارهای معناسازی مورد نیاز برای پالایش تأثیرات تبعیض آمیز را توسعه می دهند. می توان گفت که نظام اجتماعی توانسته فرصت های جدیدی برای زنان فراهم کند، اما وزن مؤلفه های اجتماعی جنسیتی همچنان بالاست و این فرصت ها تحقق پیدا نکرده اند.
۴۸.

مواجهه تکنولوژی با کودکی: تحلیل نشانه شناختی نقش آفرینی کودکان در تبلیغات تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انفعال کودکانه بارت تبلیغات نشانه شناسی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۹۲
تلویزیون به عنوان یکی از مهم ترین درگاه های رسانه ای، روزانه پیام های زیادی به صورت آشکار و پنهان به مخاطب منتقل می کند. در این میان، کودکان یکی از مهم ترین مخاطبین برنامه های تلویزیونی، به خصوص ژانر تبلیغاتی هستند؛ آنان به دلیل فراغت کافی زمان بیشتری را در مقابل تلویزیون می گذارنند و روزانه اطلاعات زیادی از طریق تلویزیون و برنامه های تبلیغی آن به ذهن کودکان که هنوز ظرفیت تحلیلی و انتقادی منسجمی ندارند، وارد می شود و رفتارهای اقتصادی و مصرفی آنان و والدینشان را متأثر می سازد؛ از این رو، مطالعه حاضر درصدد بررسی نشانه شناختی حضور کودکان در تبلیغات تلویزیونی است. این پژوهش با رویکرد کیفی نشانه شناختی به بررسی یازده تبلیغ تلویزیونی که نقش اصلی آن را کودک به عهده داشته، پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که کودکان در متن این تبلیغات، در موقعیتی منفعلانه و بی قدرت در برابر نیروی قدرتمند تکنولوژی، قرار می گیرند. ماحصل این تقابل میان دو سویه بی قدرت و قدرتمند، انضباط بدن های کودکان، تسلیم و یک دست شدگی آنان به واسطه کنترل و نظم القا شده ازسوی رسانه ها با تأکید به ظرفیت ماورایی محصولات تکنولوژیک است. در این تبلیغات آن چه مشهود است، صورت های تمرین و تربیت کودک برای ورود زود هنگام به دوران بزرگ سالی است؛ به گونه ای که او بیاموزد از ویژگی های کودکی فاصله گرفته و به واسطه قدرت ماورایی تکنولوژی به سوی دنیای بزرگ سالی گام بردارد و به این ترتیب از ناتوانی ها یا شیطنت های زندگی کودکانه که می تواند برای والدین مسأله آفرینی کند، فاصله بگیرد.
۴۹.

تجربه زیسته زنان از پدیده ازدواج زودهنگام: یک بررسی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج زودهنگام زنان انفعال کودکی کودک همسری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۹۹
کودک همسری با واردکردن دختران بدون آمادگی و توان جسمی، روانی و اجتماعی لازم، از کودکی به مرحله بزرگ سالی، چالش هایی جدی برای آن ها به وجود می آورد. مسئله کلیدی در این ارتباط تأثیرگذاری پیچیده و چندسطحی این پدیده بر شئون مختلف زندگی عاملان اجتماعی موردنظر است که بررسی این پدیده را منوط به واکاوی ژرفانگرانه تجربه زیسته زنان از ازدواج زودهنگام در بستر اجتماعی و فرهنگی پیرامونشان می کند. در تحقیق حاضر با رویکرد کیفی، مبتنی بر نظریه زمینه ای، به بررسی مسئله مذکور در میان دختران 13 تا 17 سال، در روستای بقمچ، از توابع بخش مرکزی شهرستان چناران که تجربه ازدواج زودهنگام داشته اند، پرداخته شده و در مجموع با 10 نفر از این دختران مصاحبه شده است.بر مبنای نتایج تحقیق، عواملی همچون «رواج بین نسلی ازدواج زودهنگام»، «بی اهمیتی تحصیل دختران»، «فشار اجتماعی بر دختران مجرد»، «محیط فرهنگی بسته و درون نگر جامعه روستایی»، «محوریت مردسالاری در نظام اجتماعی جامعه روستایی» و «عدم پذیرش عشق پیش از ازدواج» بر رخداد «کودک همسری: تلفیق انفعال کودکانه و اقتدار سنت مدارانه» مؤثر است. مشارکت کنندگان در تحقیق، در مقابلِ پدیده کودک همسری، راهبردهایی مانند «سهل گیری در گزینش همسر»، «تقدیرگرایی در تن دادن به زندگی زناشویی»، «تعجیل در یاددهی اصول زناشویی» و «همسرگزینی در شبکه خویشاوندی» را در پیش می گرفتند و پیامدهایی از قبیل «به خطرافتادن سلامتی جسمانی»، «فشار روانی ناشی از عدم آمادگی پذیرش نقش همسری و مادری»، «تداوم سنت های اجتماعی پشتیبان ازدواج زودهنگام»، «تجربه بیگانگی از خود در نقش همسری» و نهایتاً «انزوای اجتماعی» را می پذیرفتند.   
۵۰.

پدیدارشناسی همسرگزینی دختران جوان در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج پدیدار شناسی مشهد همسرگزینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۵۸
در هر جامعه ای برای گزینش همسر، بنا بر شرایط و مقتضیات آن جامعه، معیار ها و هنجارهایی وجود دارد. به بیان دیگر، همسرگزینی امری اجتماعی و تا حد زیادی تحت تأثیر ارزش های غالب در جامعه است. بیشتر تحقیقات انجام شده در این حوزه از استراتژی های قیاسی و روش های کمّی برای بررسی این پدیده بهره برده اند؛ در صورتی که این پدیده در تجربه زیسته عاملان اجتماعی ابعاد ذهنی و مصادیق عینی متنوع و در عین حال پیچیده ای دارد. بر این اساس، در مطالعه حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدار شناختی به بررسی و بازسازی معنایی همسرگزینی به منزله پدیده ای اجتماعی در میان زنان جوان پرداخته شود. این بررسی پدیدارشناسانه با مشارکت پانزده دختر جوان متأهل در شهر مشهد، که به صورت هدفمند گزینش شده بودند، انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که به طور کلی سه الگوی غالب برای گزینش همسر وجود دارد که عبارت اند از: سبک مبتنی بر الگوهای سنتی، سبک مبتنی بر تعاملات دوستانه، سبک بینابینی (تعاملات دوستانه تحت نظارت خانواده). همچنین، معیارسازی، کنترل معیار، انطباق یابی، پذیرش و گزینش نهایی بیانگر ابعاد اصلی و مشترک فرایند گزینش همسر از سوی مشارکت کنندگان در تحقیق بوده است.
۵۱.

زنان در هزارتوی اشتغال: بررسی کیفی راهبردهای زنان در دستیابی به فرصت های شغلی (مورد مطالعه: زنان شاغل شهر مشهد در سال 1398- 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلمات کلیدی: کاریابی بازار کار هویت یابی امنیت شغلی استقلال اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۴
اشتغال زنان، به واسطه زمینه های تاریخی فرهنگی و شرایط ساختاری مختلف، عموما با چالش ها و موانع جدی روبرو بوده است. واکاوی تجارب و شناسایی راهبردهای زنان در به دست آوردن فرصت های شغلی می تواند در روشن ساختن این چالش ها و راه های غلبه بر آنها موثر باشد. روش انجام پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای بوده است. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با نوزده تن از زنان شاغل در شهر مشهد به دست آمده است. مطابق با نتایج حاصل، پدیده مرکزی تحت عنوان «کاریابی زنان: موازنه میان هویت یابی، امنیت جویی و استقلال طلبی» صورت بندی شد. این پدیده با مجموعه ای از شرایط زمینه ای از قبیل «گسترش فرصت های شغلی ناپایدار در بازار کار» و «تحول در معیارهای اعتباریابی زنان در جامعه ایرانی»، شرایط علی همچون «چگالی زنان شاغل در شبکه اجتماعی پیرامونی»، «چالش های نقشی- هویتی» و «برخورداری از مهارت ها و مدارک حرفه ای» و همچنین شرایط مداخله ای مانند «تحصیلات»، «تاهل و تجربه اقتصادی مرتبط با آن» و «تجربه زیسته در خانه پدری» احاطه شده بود. اتخاذ راهبردهایی نظیر «پرسه زنی در بازار کار»، «تجربه های کارآفرینانه»، «کاریابی مبتنی بر تجارب پیشین» و «تکیه بر شبکه های اجتماعی پیرامونی»، پیامدهایی از قبیل «اولویت یابی درآمد بر امنیت شغلی»، «استقلال نسبی اقتصادی زنان» و «زنانه شدن تدریجی بازار کار» به دنبال داشته است.
۵۲.

عاملیت زنانه در مواجهه با خشونت نمادین در طبقه متوسط(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: خانواده خشونت خشونت نمادین زنان طبقه متوسط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۰
مقدمه: خشونت نمادین نوعی از خشونت علیه زنان است که در آن خشونت از جنبه های آشکار و بدنی خارج شده و به صورت پنهان و نمادین درآمده است. از آنجا که پژوهشهای صورت گرفته در خصوص خشونت خانگی در داخل کشور عمدتاً به روش کمی انجام شده و به خشونتهای مستقیم و آشکار می پردازد، نیاز به انجام پژوهش حاضر، وجود داشته است. مبانی حساسیت برانگیز نظری پژوهش حاضر بر اساس نظریه منابع، نظریه انتخاب عقلانی کلمن و خشونت نمادین بوردیو بوده است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی به شیوه نظریه مبنایی است که حاصل 15 مصاحبه عمیق در میان زنان تحصیل کرده در شهر مشهد است. یافته ها: 20 مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال کدگذاری داده ها در این پژوهش استخراج شد. مفهوم هسته «عاملیت زنانه در مواجهه با خشونت نمادین» نامیده شد و مقولاتی مانند دخالت اطرافیان شوهر، جهت گیری سوگیرانه کنش زناشویی همسر، ناپایداری در هنجارهای زندگی زناشویی، دسترسی پذیری پشتیبان های مکمل، آگاهی یابی فزاینده زنان، همسان همسرگزینی اقتصادی- اجتماعی به عنوان شرایط علی؛ همچنین پایداری/ تزلزل زندگی خانوادگی، فراز/ فرود منزلتی زنان در خانواده، تحدید/ تزاید در سطح خشونت خانگی و آرامش/ آشفتگی جو خانوادگی به عنوان شرایط پیامدی از داده های این پژوهش استخراج شدند. بحث: برخورداری زنان طبقه متوسط از منابعی چون تحصیلات عمومی و دانشگاهی و دسترسی بهتر به منابع مالی، حمایت اجتماعی و مراجع قانونی موجب شده است تا پتانسیل و امکان اعمال خشونت به گونه ای آشکار و مستقیم توسط همسرانشان توان بروز نیابد، اما در معرض نوعی خشونت غیرملموس تر و پنهانی تر، قرار گیرند. در این میان نوعی مدیریت و بروز عاملیت زنانه در راستای زدودن و یا حداقل تعدیل خشونت نمادین در عرصه زندگی زناشویی به گونه ای هوشمندانه و به گونه ای که انعکاس رفتارهای مذکور کمترین هزینه را متوجه طرف مقابل کند، توسط زنان بروز می یابد.
۵۳.

مطالعه جامعه شناختی مصرف نمایشی پوشاک؛ مورد مطالعه: ساکنان 15-55 ساله شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مصرف نمایشی پوشاک همنوایی تمایزطلبی جلوه گری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۵۱
امروزه مصرف پوشاک، دچار تغییرات وسیعی شده و در ورای تأمین نیاز های ضروری، به عرصه ای برای بازتعریف هویت افراد، بدل شده است ؛ این پژوهش، به دنبال  بررسی این نکته است که افراد مورد مطالعه در شهر بیرجند، چه دلایلی را درباره مصرف نمایشی پوشاک، ابراز کرده و این پدیده از سوی آنان، چگونه درک و تفسیر می شود. این تحقیق، با رویکردی کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام گرفته است. بنابراین با روش نمونه گیری نظری و هدفمند، درمجموع با 31 نفر از ساکنان این شهر که در گروه سنی 15-55سال قرار داشته اند و ضمن داشتن تجربه مصرف نمایشی پوشاک، از توانایی لازم برای بیان تجارب فردی برخوردار بوده اند، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. بر اساس یافته ها، همنوایی، تمایزطلبی و جلوه گری، «شرایط علّیِ» مصرف نمایشی بوده است. همچنین دسترسی به منابع و عادات مصرفی از شرایط زمینه ایِ این نوع مصرف بوده و افراد برای تصمیم گیری در مصارف نمایشی از راهبردهای رقابت، مبادله و مدیریت احساسات استفاده کرده اند. 
۵۴.

توانمندسازی مهارت محور کارگران خدماتی زن (مطالعه ای کیفی در مراکز اقامتی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندسازی رفاه کار خانه داری کیفیت زندگی مراکز اقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۴۹
کارگران خدماتی غیرماهر، از جمله مستخدمان زن در هتل ها و مراکز اقامتی، به رغم سهم عمده ای که در کیفیت خدمات این مراکز دارند، معمولاً موقعیت شغلی نازل و کمتر شناخته شده ای دارند؛ در حالی که شناخت کافی از وضعیت ایشان و عوامل اثرگذار بر عملکرد شغلی آن ها می تواند، با کمترین هزینه ها، دستاوردهای درخور توجه در راستای بهبود وضعیت رفاهی ایشان و نیز ارتقای کیفیت خدمات وابسته به منابع انسانی در صنعت گردشگری از خود بر جای گذارد. تحقیق حاضر پیرامون چنین مسئله ای و با روش کیفی مبتنی بر رویکرد نظریه زمینه ای به مطالعه وضعیت شغلی خانه داران زن ده مرکز اقامتی در شهر مشهد پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان دهنده ضعف عملکرد شغلی و پایین بودن کیفیت زندگی جامعه مطالعه شده و درگیری ایشان با مجموعه ای از مسائل فرساینده و آسیب رسان به سلامت جسمی و روانی در محیط شغلی و زندگی فردی آن هاست. همچنین، بخشی دیگر از نتایج مؤید لزوم هم زمانی آموزش مهارت شغلی و آشنایی با مهارت های عمومی زندگی بوده است که اتخاذ راهبردهای کم هزینه از سوی افراد در زمینه انجام دادن فعالیت های یدی در محیط کار و در نتیجه حفظ سلامتی جسمانی و حصول رفاه مادی بیشتر در درازمدت را به دنبال داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان