پژوهش های جامعه شناسی معاصر
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال 11 پاییز و زمستان 1401 شماره 21 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اشتغال زنان یکی از موضوعات مهم اجتماعی و فرهنگی است که هم چنان با موانع و چالش هایی مواجه است. یکی از مهم ترین مؤلفه ها در این زمینه نوع نگاه مردان به اشتغال زنان است که هدف پژوهش حاضر، واکاوی این نوع نگاه در بین مردان یزدی است. مطالعه در سال 1398 در شهر یزد انجام شد و روش مطالعه، نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین است. با معیار اشباع داده ها و رعایت اخلاق پژوهش، 21 مرد به روش نمونه گیری هدفمند و نظری و با مصاحبه نیمه ساختاریافته وارد مطالعه شدند. تحلیل داده ها با کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد، که درنهایت منجر به استخراج 38 مفهوم، 7 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته ای شد. مقوله های اصلی پژوهش شامل: عوامل علّی (جامعه پذیری سنتی، ساختارهای نابرابر جنسیتی)، عوامل زمینه ای (بسترهای تسهیل کننده پذیرش اشتغال، تناسب و زنانه شدن محیط و شرایط کاری)، عامل مداخله گر (بازتعریف ارزشی شغل زنان)، استراتژی ها (کنش سازگارانه و ناسازگارانه با پذیرش شغل زن) و پیامدها (فرصت ها و تهدیدهای پذیرش اشتغال زن)، می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که با وجود تغییرات وسیع اجتماعی، بیشتر مشارکت کنندگان، شغل زنان را همراه با دغدغه های اجتماعی مورد پذیرش دارند. این پذیرش که در مطالعه حاضر تحت عنوان مقوله هسته باور مشروط برساخت گردید از یک سو به زمینه های اجتماعی و فرهنگی و از سوی دیگر به ماهیت شغل و بستری که زن در آن مشغول است مربوط است؛ لذا، باور مشروط، زنان را در محدوده های شغلی خاصی تعریف می کند، که ضمن توجه به مؤلفه های فرهنگی جامعه، نقش های اصلی زنان در خانواده را تحت الشعاع قرار ندهد. سیاست گذاری های اجتماعی و فرهنگی در جهت توزیع و بسط مشاغل زنانه مرتبط با بسترهای اجتماعی و فرهنگی از یک سو و حفظ کیان خانواده ازسوی دیگر پیشنهاد می گردد.
بررسی نقش امید شغلی و بهزیستی معنوی-اجتماعی در فرسودگی تحصیلی دانشجویان (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش امید شغلی و بهزیستی معنوی-اجتماعی در فرسودگی تحصیلی دانشجویان به انجام رسیده است؛ روش پژوهش پیمایش و جامعه آماری آن تمام دانشجویان دانشگاه تبریز را دربر دارد. حجم نمونه برابر با 275 و شیوه نمونه گیری، طبقه ای متناسب با حجم می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از روش های آماری در سطح توصیفی و استنباطی از روش هم بستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه F استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین متغیر امید شغلی و فرسودگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه تبریز هم بستگی نسبتاً قوی و معکوس (459/0-) و معنادار در سطح اطمینان 99% (000/0) وجود دارد؛ در بررسی میزان ضریب هم بستگی پیرسون بین متغیر بهزیستی اجتماعی و ابعاد آن با متغیر فرسودگی تحصیلی نیز نتایج حاکی از وج ود هم بستگی معکوس (415/0-) و معنادار در سطح اطمینان 99% (000/0) می باشد؛ نتایج میزان هم بستگی بین ابعاد این متغیر با متغیر وابسته نیز، نتایج حاکی از وجود رابطه معکوس بین ابعاد انسجام اجتماعی (567/0-)، شکوفایی اجتماعی (120/0-) و پذیرش اجتماعی (254/0-) می باشد؛ درنهایت در بررسی میزان ضریب هم بستگی بین متغیر بهزیستی معنوی و فرسودگی تحصیلی نیز نتایج حاکی از وجود رابطه قوی و معکوس (774/0) و معنادار در سطح اطمینان 99% (000/0) می باشد؛ میزان هم بستگی بُعد بهزیستی مذهبی (514/0-) و بهزیستی وجودی (793/0-) می باشد؛ درمجموع تحلیل رگرسیون چند متغیره حاکی از این است که مجموع متغیرهای مستقل توانسته اند 60% از تغییرات مربوط به متغیر فرسودگی تحصیلی دانشجویان دانشگاه تبریز را تبیین کنند. نتایج بررسی تفاوت میانگین میزان فرسودگی تحصیلی دانشجویان بر حسب متغیرهای تحصیلات پدر و مادر و قومیت نیز حاکی از این است که این میانگین فقط به لحاظ متغیر تحصیلات پدر با مقدار (735/2f=) و در سطح معناداری 95 % (044/0) متفاوت می باشد. .
تحلیل بوردیویی نقش سرمایه های اقتصادی و فرهنگی در تبیین سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت هر جامعه ای مبتنی بر سلامت خانواده است که این خود متأثر از مجموعه تعاملاتی است که در بین افراد این نهاد وجود دارد. در این میان، سلامت روانی مطلوب زنان و مادران، می تواند تأثیر به سزایی در سلامت و توسعه جامعه داشته باشد؛ چراکه سلامت زنان، به ویژه مادران، از مفاهیم زیربنایی در توسعه و رفاه اجتماعی است. در این راستا، پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی با سلامت روانی زنان متأهل شهر تبریز براساس دستگاه نظری «پی یر بوردیو» انجام شده است. روش تحقیق مورداستفاده در پژوهش حاضر، از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر تبریز می باشد که 400 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری پژوهش جهت گردآوری داده ها انتخاب شدند. هم چنین، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و نوع روایی ابزار اندازه گیری، محتوایی از نوع اعتبار صوری می باشد. جهت سنجش پایایی نیز، از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که هم بستگی بین سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی با تمامی مؤلفه های متغیر سلامت روانی (علایم جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی) مورد تأیید واقع شد. هم چنین نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای مستقل تحقیق 38% از تغییرات متغیر سلامت روانی را تبیین نموده اند.
پیش بینی هوش هیجانی و سبک های دل بستگی براساس تجربه چندفرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این را باید پذیرفت که ارتباط متقابل بین مناطق و فرهنگ های مختلف جهان افزایش یافته و تجربه چندفرهنگی رشد کرده است. تجارب چندفرهنگی به فرد اجازه می دهد تا افراد با دیدگاه هایی که با فرهنگ بومی هم خوان نیست و شاید در تضاد است، روبه رو شود. بسیاری از متغیرهای اجتماعی و روان شناختی وجود دارند که به مباحث ارتباطات انسانی یا تعاملات اجتماعی می پردازند و می توانند متأثر از تجربه چندفرهنگی باشند؛ ازجمله آن ها می توان به هوش هیجانی و سبک های دل بستگی اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر پیش بینی هوش هیجانی و سبک های دل بستگی براساس تجربه چندفرهنگی در شهروندان شهرستان نهاوند- منطقه خزل بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش شهروندان منطقه خزل در سال 99-98 (به تعداد 33000 نفر) را دربر دارد. روش نمونه گیری طبقه ای و روش تعیین حجم نمونه جدول مورگان است که تعداد نمونه 384 نفر بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه تجربه های چندفرهنگی «ناروز» و «هیل» (2009)؛ مقیاس سبک های دل بستگی «هازن» و «شیور» (1987) و پرسشنامه هوش هیجانی «بار-ان» (1997) بوده است. از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد) و روش های آماری هم بستگی پیرسون و رگرسیون خطی گام به گام برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که تجربه چندفرهنگی قادر به پیش بینی هوش هیجانی است؛ تجربه چندفرهنگی به تنهایی 104/0 از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کند و با تمایل فرهنگی 127/0 از واریانس هوش هیجانی را تبیین می کند. تمایل چندفرهنگی، قادر به پیش بینی سبک اجتنابی است و 4/0% واریانس سبک اجتنابی را تبیین می کند. تجربه چندفرهنگی، قادر به پیش بینی سبک ایمن است و 010/0% واریانس سبک ایمن را تبیین می کند. تجربه چندفرهنگی، قادر به پیش بینی سبک دوسوگرا است و 012/0% واریانس سبک دوسوگرا را تبیین می کند.
تغییرات اجتماعی ایل ترکاشوند در بستر تاریخ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی روندهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی ایل ترکاشوند در تاریخ معاصر ایران می پردازد. روش پژوهشْ قوم نگاری و جامعه هدف آن ایل ترکاشوند است. فنون گردآوری داده ها مصاحبه، مشاهده، نقشه و نمودار هستند؛ داده ها براساس سه مرحله سازماندهی داده، تفسیر و گزارش نویسی تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهند: 1. ایل ترکاشوند شامل شش طایفه (رحمت، سلیمان، گرگه، مرشو، ملیجان، میرازی) است و قلمرو کوچ آنان در سده 13 ه .ش. از شمال به کوهستان الوند همدان، از شرق به بروجرد و خرم آباد، از غرب به قصرشیرین، گیلانغرب و ایلام، و از جنوب به دشت عباسِ دهلران و خوزستان منتهی بوده است. 2. با اسکان عشایر در دوره «رضاشاه»، تعدادی از طوایف به اجبار برای مدت دو سال در مناطقی مانند: همدان، کنگاور، صحنه و ماهیدشت اسکان داده شدند؛ اما پس از مدتی و به ویژه با سقوط پهلوی اول دوباره به کوچ روی بازگشتند. 3. دولت درپی اصلاحات ارضی با واردات بی رویه گوشتِ منجمد و دامِ زنده، دامداری را با رکود مواجه ساخت؛ افزون براین، نیاز به کارگر ساده بر اثر توسعه کارخانه جات و صنایع مونتاژ به همراه جاذبه های شهری زمینه اسکان بخشی از ایل ترکاشوند در شهر کنگاور را فراهم آورد. 4-پس از پیروزی انقلاب اسلامی سال 1357، دولت با کنترل واردات، سبب رونق دوباره دامداری و تداوم کوچ روی درمیان بخشی از افراد ایل شد، اما با تثبیت زندگی شهری و افزایش جذابیت روزافزون آن، یکجانشینی ایل ترکاشوند نیز تداوم یافت.
تاریخ در قاب عکس (گفتمان کاوی عکس های خانوادگی شهر کرمانشاه از قاجار تا انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاویر ابتدایی روی دیوار غارها و نقوش حک شده بر دیواره های باستانی بر میل انسان و گروه های انسانی بر بازنمایی زندگی خود یا بیان آرزوها دلالت دارد. این نقوش نسبت انکارناپذیری با واقعیت های کلانِ شیوه تولید، نظام سیاسی، سلسله مراتب قدرت و نظام ارزش ها دارند. اما امروزه جهان به طورکلی به تصویر بدل شده است و انسان بدون تصویر خود احساس تنهایی می کند؛ نوآوری های تکنولوژیک و تغییرات گفتمانی مجال استفاده بیشتر و متنوع تر از ابزار ثبت تصویر خود را فراهم کرده اند. این پژوهش در تلاش است تا این محور ها را با تمرکز بر عکس در مقام متن بررسی کند. عکس واقعیت های اجتماعی را به صورت عینی و ضمنی در خود ذخیره می کند و نمایش می دهد و نگارندگان با نظریه و روش نشانه شناسی و گفتمان کاوی پساساختارگرا کوشیده اند در وهله نخست این متن های تصویری را توصیف کنند؛ سپس به تحلیل معانی ضمنی و دلالت های ثانویه عکس ها پرداخته و درنهایت نسبت آن ها را روندهای اجتماعی و گفتمانی مسلط، در سه دوره قاجار، پهلوی و دهه اول پس از انقلاب اسلامی 1357 بیان کنند. قلمرو پژوهش، عکس های خانوادگی موجود در کرمانشاه است و درنهایت 32 عکس نمونه انتخاب و تحلیل شده است. تحلیل عکس های دوره قاجار نشان دهنده سلطه گفتمان مردسالار و اختصاص پدیده عکاسی به قشر اشراف و سیاسی است. در دوره پهلوی اول، عکاسی در بین قشر مرفه رواج داشته و در دوره دوم پهلوی در بین قشر مرفه و متوسط؛ در دوره اول مردسالاری، حکومت سالاری و فرنگی مآبی (مدرن بودن یا غرب گرایی) و در دوره دوم، زنانگی، فرنگی مآبی و مصرف گرایی دال های محوری هستند. در دوره پس از انقلاب اسلامی، یعنی دهه 1360، با گسترش ابزار عکاسی در بین قشر عامه، پوشش سنتی، ایجاد فضای صمیمانه در بین اعضای خانواده و کاهش گفتمان مردسالاری دیده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که درمجموع فرآیند تحولات در کرمانشاه و تحولات سراسری در این حوزه شباهت بسیار دارند؛ هم چنین می توان گفت که در این فرآیند تاریخی، تکنولوژی به خواست های گفتمان های حاکم خدمت کرده است، اما در صورت ظهور تفاوت بین آن دو، تکنولوژی راه خود را رفته و الزاماً به فرمان حکام نبوده است.
بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و آگاهی از حقوق شهروندی با نقش میانجی سرمایه سیاسی (موردمطالعه: شهروندان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از حقوق و وظایف شهروندی شهروندان در امور جامعه از مباحث چالش برانگیز است، بر این اساس هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین اعتماد اجتماعی و آگاهی از حقوق شهروندی با نقش میانجی سرمایه سیاسی درمیان شهروندان شهر اهواز است که از دیدگا ه های جامعه شناختی در این رابطه استفاده شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان 20 تا 65 سال شهر اهواز، که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 526 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده نیز با استفاده از نرم افزار Amos و Spss انجام گرفت. ازلحاظ زمانی این پژوهش در سال 1400-1399 اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که متغیرهای اعتماد اجتماعی و سرمایه سیاسی تأثیر معناداری بر متغیر وابسته (آگاهی از حقوق شهروندی) دارد؛ هم چنین نتایج نشان داد که متغیر سرمایه سیاسی نقش میانجی را در رابطه اعتماد اجتماعی با متغیر آگاهی از حقوق شهروندی دارا می باشد. در بخش مدل اندازه گیری، ضریب آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، میانگین واریانس استخراج شده و بارهای عاملی برای همه سازه های پژوهش و در بخش مدل ساختاری نیز شاخص های T-Value، ضرایب مسیر، ضریب تعیین، نشان می دهد مدل نهایی از برازندگی نتایج قابل قبولی برخوردار است. برمبن ای یافته ه ا، میانگی ن ش اخص ترکیب ی متغیرها در س طح متوس ط ارزیاب ی می ش ود. درمجموع متغیرهای پژوهش توانسته اند 55% از واریانس متغیر آگاهی از حقوق شهروندی را تبیین کنند. نتایج نشان می دهد، مدل از برازش قابل قبولی برخوردار می باشد و دو متغیر اعتماد اجتماعی و آگاهی از حقوق شهروندی از میانگین بالایی برخوردار می باشند.
بررسی وجود روابط اجتماعی گمنشافتی (خانوادگی، دوستی و همسایگی) در محلات شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر عموماً با روابط اجتماعی غیرشخصی، گمنامی، خویشتن داری و روابط سطحی و گذرا شناخته می شود؛ اما شهر ویژگی های دیگری چون پیوند های خانوادگی و خویشاوندی، همسایگی و روابط بین دوستان را نیز به طور آشکار و پنهان در بستر خودپرورش می دهد. رویکرد «زیمل» و «ورث» به روابط غیرشخصی و فردگرایانه شهر اشاره دارد و رویکرد «گانز» و «فیشر» به پیوندهای خانوادگی و دوستان، و رویکرد «جاکوبز» به روابط اجتماعی محلات توجه دارد. این پژوهش به دنبال آن است نشان دهد که در محلات شهر همدان روابط اجتماعی گمنشافتی وجود دارد و می توان این فرضیه نظریه پردازان مدرن شهری را مورد مناقشه قرار داد. بدین منظور از تحلیل ساختاری برای تجزیه و تحلیل روابط اجتماعی استفاده شده است. روش پیمایشی با نمونه گیری خوشه ای در چهار منطقه مختلف شهری با 400 پرسشنامه آزموده شده به کار گرفته شد. ابعاد روابط اجتماعی شامل: دوری و نزدیکی (اندازه رابطه)؛ میزان رفت و آمد، تمایل به رفت و آمد (تعداد رابطه)؛ اعتماد، احساس دوستی و کمک (شدت رابطه) است. این ابعاد در بین خانواده، خویشاوندان، دوستان، همسایه ها و اهالی محل و دوستان سنجیده شده اند. واحد تحلیل خانواده است. خانواده ها در رفت وآمد، تمایل به رفت وآمد، اعتماد، احساس دوستی و کمک کردن به اعضای خانواده خود، خویشاوندان نزدیک و بستگان میزان بسیار بالایی را به نمایش می گذارند. میزان اعتماد، احساس دوستی خانواده ها با دوستان هرچند در مقایسه با روابط خانوادگی و بستگان نزدیک خیلی بالا نیست، ولی در مقایسه با اهالی محل و همسایه ها وضعیت به مراتب بهتری دارند. همین امر فرضیه تحقیق مبتنی بر این که روابط اجتماعی گمنشافتی در محلات شهر وجود دارد، تأیید می کند. درضمن بین ابعاد روابط اجتماعی مورد اشاره بین مناطق چهارگانه شهری تفاوت های معنی داری دیده می شود. منطقه مرفه نشین ازنظر روابط گمنشافتی در سطح پایینی قرار دارد و با سه منطقه دیگر متفاوت است.
فراتحلیل مطالعات انجام شده درمورد رابطه سرمایه اجتماعی و شادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت سرمایه اجتماعی در ایجاد شادی سبب انجام پژوهش ها و مطالعات گوناگونی در سراسر دنیا، ازجمله ایران شده است که نتایجی اغلب متضاد از آن ها دریافت می شود. با درنظر گرفتن چنین شرایطی، پژوهشی دوباره در این زمینه از یک سو بر تورم پژوهش ها و داده ها می افزاید، و از سوی دیگر تلقی پژوهش های اجتماعی به عنوان پژوهش هایی مبهم، غیرمولد و حتی غیرعملی را تقویت می کند. ضروری است مجموع پژوهش های انجام شده، در قالب فراتحلیل دوباره بررسی و تحلیل شوند. نگارندگان در این مسیر ابتدا با لحاظ کردن معیارهایی به 49 مطالعه دست یافتند که مطابق با معیارهای ورودی بود و پس از بررسی دقیق تر و لحاظ کردن معیارهای خروج درنهایت 31 مطالعه را برای انجام این پژوهش با روش فراتحلیل انتخاب شد. نتیجه بررسی این مطالعه در زمینه رابطه سرمایه اجتماعی و شادی بیانگر معناداری رابطه میان این دو متغیر بود و میزان این رابطه براساس نظام تفسیری کوهن در حد متوسط رو به بالا است؛ هم چنین نتایج نشان دادند سرمایه اجتماعی با تعدیل گری متغیرهای چهارگانه «ابعاد سرمایه اجتماعی»، «واحد تحلیل»، «فیلد مطالعاتی محققان» و «حوزه جغرافیایی تحقیق» تأثیر متفاوتی بر شادی دارد.
واکاوی نگرش به معنای فرزند در هویت های معاصر (مورد مطالعه: زوجین جوان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد نگرش به معنای فرزند در بین زوجین تهرانی است. تغییرات و تحولاتی که امروزه در حوزه خانواده به وجود آمده، یک امر چند علیتی می باشد که یکی از مهم ترین این علت ها، تحولات هویتی در نسل جوان و زوج های جوان است. این تحولات ناگزیر و لازمه جهانی است که ما را دربر گرفته است. بر همین اساس، بخش زیادی از نقش های جنسیتی و منابع هویتی سنتی و نسبتاً ثابت، اولویت خود را برای انسان مدرن امروزی از دست داده و امکان های جدیدتری را برای عرضه خود و احساس ارزشمندی در اختیار او قرار داده است. نگرش زوجین به فرزند، به همان اندازه که یک تصمیم و انتخاب فردی و یا زناشویی است، می تواند یک برساخت از تغییر هویت زوجین در عصر جدید باشد که در هر دو صورت (خواستن یا نخواستن فرزند)، پیامدهای متفاوت تری بر زوجین دهه اخیر نسبت به زوجین نسل های قبل، دربر خواهد داشت. روش این مطالعه داده بنیاد است. داده های موردنیاز این پژوهش حاصل مصاحبه نیمه ساخت یافته با 24 نفر از زوجین جوان ساکن شهر تهران می باشد. شیوه انتخاب مشارکت کنندگان، هدفمند و در دسترس و تعیین تعداد آن ها با رسیدن به مرحله اشباع، مشخص شده است. براساس نتایج پژوهش، پدیده محوری «تقدم رهابودگی به تقیّد»، به عنوان محور کلی پژوهش، نگرش به فرزند را در بین زوجین جوان تبیین می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد، مشارکت کنندگان، نسبت به معنای فرزند در زندگی و وجوب آن دچار بازاندیشی و بازمعنایی می باشند که ریشه این تغییرات بازاندیشانه در تغییرات هویت سنتی به مدرن می باشد..
مواجهه تکنولوژی با کودکی: تحلیل نشانه شناختی نقش آفرینی کودکان در تبلیغات تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تلویزیون به عنوان یکی از مهم ترین درگاه های رسانه ای، روزانه پیام های زیادی به صورت آشکار و پنهان به مخاطب منتقل می کند. در این میان، کودکان یکی از مهم ترین مخاطبین برنامه های تلویزیونی، به خصوص ژانر تبلیغاتی هستند؛ آنان به دلیل فراغت کافی زمان بیشتری را در مقابل تلویزیون می گذارنند و روزانه اطلاعات زیادی از طریق تلویزیون و برنامه های تبلیغی آن به ذهن کودکان که هنوز ظرفیت تحلیلی و انتقادی منسجمی ندارند، وارد می شود و رفتارهای اقتصادی و مصرفی آنان و والدینشان را متأثر می سازد؛ از این رو، مطالعه حاضر درصدد بررسی نشانه شناختی حضور کودکان در تبلیغات تلویزیونی است. این پژوهش با رویکرد کیفی نشانه شناختی به بررسی یازده تبلیغ تلویزیونی که نقش اصلی آن را کودک به عهده داشته، پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که کودکان در متن این تبلیغات، در موقعیتی منفعلانه و بی قدرت در برابر نیروی قدرتمند تکنولوژی، قرار می گیرند. ماحصل این تقابل میان دو سویه بی قدرت و قدرتمند، انضباط بدن های کودکان، تسلیم و یک دست شدگی آنان به واسطه کنترل و نظم القا شده ازسوی رسانه ها با تأکید به ظرفیت ماورایی محصولات تکنولوژیک است. در این تبلیغات آن چه مشهود است، صورت های تمرین و تربیت کودک برای ورود زود هنگام به دوران بزرگ سالی است؛ به گونه ای که او بیاموزد از ویژگی های کودکی فاصله گرفته و به واسطه قدرت ماورایی تکنولوژی به سوی دنیای بزرگ سالی گام بردارد و به این ترتیب از ناتوانی ها یا شیطنت های زندگی کودکانه که می تواند برای والدین مسأله آفرینی کند، فاصله بگیرد.
بازخوانی جامعه شناسی تاریخیِ روایت شریعتی از تشیّع در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی تاریخی در حوزه مطالعات اجتماعی تاریخ ایران، جایگاه ویژه ای دارد و ایران به عنوان جامعه ای با تاریخ دراز دامن، یکی از بسترهای مهم این سنخ از مطالعات می باشد. در این مطالعه که به روش تجزیه و تحلیل انتقادی متن انجام شده است، به رویکرد «علی شریعتی» در یکی از مهم ترین دوره های تاریخی جامعه ایران، یعنی حکومت صفویه پرداخته و تلاش شده است که مفهوم «روضه خوانی» را به مثابه یک نهاد اجتماعی جامعه ساز مورد کندوکاو جامعه شناختی قرار دهد. در این پژوهش، از منظر انتقادی، تساهل مذهبی صفویه مورد بازبینی و چشم انداز شریعتی، مورد نقد قرار گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل ها در این مطالعه نشان می دهد شریعتی تساهل اجتماعی -که دارای زمینه های دینی هم بوده- را به اشتباه از نقاط ضعف صفویه برمی شمارد و کوچ «مسیحیان گرجی» و «ارمنی» و توسعه اقتصادی در این دوران را که مبتنی بر شبکه فعال ارمنی/ مسیحی و یهودی بود، به غلط محصول دست های مرموز می خواند. شاید اگر این شبکه ها تقویت می شد و تساهل اجتماعی در امپراتوری صفویان دچار افت و گزند نمی شد، تاریخ ظهور سرمایه داری به گونه دیگری نوشته می شد؛ اما در قرائت شریعتی چندصدایی و تنوع دینی و مشرب های متکثر در دوره صفویه از نشانه های «روابط بسیار نزدیک و مرموز» صفویه با غرب مسیحی قلمداد می گردد. به سخن دیگر، این مطالعه در پی پیشنهاد این نکته است که با رویکرد جامعه شناسی تاریخی می توان برخی از مسائل پیچیده تاریخ ایران و مدرنیته را در بستر مفهومی نوین، طرح و مورد بازخوانی قرار داد.