پژوهش های جامعه شناسی معاصر
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال 11 بهار و تابستان 1401 شماره 20 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ناباروری، یکی از مشکلاتی است که در جامعه انسانی از گذشته تا به امروز وجود داشته؛ اما همراه با پیشرفت جامعه و صنعتی شدن مخاطر های آن نیز افزون گردیده است. این معضل به وسیله فن آوری زیستی جدید، راه حل هایی به ارمغان آورده است، اما به موازات آن چالش هایی ایجاد کرده که نادیده گرفتن و گذر از آن قادر است فجایع اجتماعی و اخلاقی خوف ناکی ببار آورد. مسائلی که ژرفای آن از قلم اندیشمندی چون «فوکویاما» نهیبی بر آینده سرشت انسانی است. فوکویاما چنین چالش هایی را ورای جوامع به شکل ریشه ای، معطوف به هویت انسانی ارزیابی می کند، اما واقعیت آن است که چنین فن آوری هایی، بیش از آن که معضلات انفجارگونه آن در عرصه جهانی نمایان شود؛ در هر جامعه، حفره های فرهنگی و اجتماعی متعددی ایجاد خواهد کرد. در پژوهش حاضر، ضمن تکیه بر دیدگاه فوکویاما و بحث و بررسی نظریه او، با نگاهی بومی، مسأله بازبینی و حلاجی شده است. مباحث گویای آن است که با توجه به بسترهای فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی و هم چنین فقدان نظارت در عرصه تبادلی و نیز عدم شفافیت در زمینه حقوقی، به کارگیری این فن آوری در ایران با چالش های نوظهوری مواجه گردیده است که ضرورت توجه ویژه محققین و صاحب نظران علوم اجتماعی و رفتاری را دو چندان می سازد.
عوامل مؤثر بر بیکاری دانش آموختگان دانشگاه های آزاد اسلامی غرب استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیکاری یکی از مشکلات بزرگ اقتصادی-اجتماعی است که می تواند پیامدهای اقتصادی و اجتماعی جبران ناپذیری به همراه داشته باشد و ازجمله دلایل اصلی بروز مشکلات اقتصادی-اجتماعی است. در این میان بیکاری قشر جوان و به خصوص فارغ التحصیلان دانشگاه ها به دلیل هزینه های اقتصادی و اجتماعی که برای آموزش آن ها انجام شده است، اهمیتی مضاعف دارد. در این پژوهش عوامل مؤثر بر بیکاری دانش آموختگان دانشگاه های آزاد اسلامی غرب استان مازندران مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه محقق ساخته برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه فارغ التحصیلان دانشگاهی رشته های علوم انسانی دانشگاه های غرب استان مازندران تشکیل می دهند که 352 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای در این مطالعه شرکت کردند. نتایج تحقیق نشان داد بیکاری در زنان، افراد مجرد، افراد دارای تحصیلات پایین تر و در سنین پایین تر به میزان بیشتری مشاهده شده است. علاوه بر این نتایج حاکی از تأثیر مستقیم و معنادار عوامل اجتماعی (افزایش جمعیت، نابرابری اجتماعی و گسترش شهرنشینی) و عوامل اقتصادی (بالا بودن نرخ تورم، ناتوانی فارغ التحصیلان در سرمایه گذاری، عدم مهارت آموزی و پایین بودن سطح تقاضای فارغ التحصیلان) بر بیکاری فارغ التحصیلان بوده است؛ لذا برای کنترل بیکاری فارغ التحصیلان لازم است طرح جامعی با همکاری وزارت علوم تدوین و با همکاری دستگاه های مختلف اجرایی گردد.
سنجش تأثیر خانواده و رسانه بر گرایش به خرافات در مردم مشهد (بررسی تأثیر جامعه پذیری خانواده و محتوای مصرف رسانه بر مردم شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم پیشرفت علم و فناوری در جوامع حاضر پژوهش ها نشان می دهد که خرافات هم چنان نقش قابل توجهی در باورها و رفتار مردم دارد. باورهای خرافی از آنجاکه به ارائه راه حل های بی تأثیر و بعضاً آسیب زا برای افراد منجر می شود یک رفتار نامطلوب اجتماعی قلمداد می شود. به نظر می رسد باورهای خرافی به شیوه جامعه پذیری غیررسمی (از طریق خانواده و رسانه های توده ای) در بین مردم رواج پیدا می کند. پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش این دو عامل در گرایش خرافی مردم می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردم 15 تا 65 ساله شهر مشهد بوده است که از این میان با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته متغیرهای تحقیق درمورد آنان اندازه گیری شد. نتایج تحقیق نشان داد سازه گرایش به خرافات از میزان پایایی بالایی (a>.95) برخوردار بود. نتایج تحقیق مؤید فرضیه های مطرح شده بود؛ به طوری که گرایش به خرافات هم بستگی مستقیم و معناداری با گرایش «دیگران مهم» افراد داشت. هم چنین افرادی که مصرف رسانه ای غالب آنان از نوع برنامه های آگاهی دهنده بود، کمتر از افرادی که بیشتر برنامه های سرگرم کننده مشاهده می کردند، گرایش خرافی داشتند؛ از این رو پیشنهاد می شود به منظور تضعیف گرایش های خرافی در جامعه ضمن تمرکز بیشتر بر محتوای برنامه های رسانه های سرگرم کننده، جامعه پذیری مجدد خانواده ها در این خصوص مدنظر قرار گیرد.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر شکل گیری فرهنگ فساد (مورد مطالعه: شهروندان نجف آبادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین ویژگی هر فرهنگ، اکتسابی بودن و تأثیر تعاملات اعضای جامعه در تولید و بازتولید آن هست. گاهی این تعاملات می تواند در راستای مبارزه با فساد و گاهی نیز در راستای پذیرفتن رفتارهای مفسده آمیز و چشم پوشی نسبت به آن ها و در نتیجه از بین رفتن قبح فساد شکل بگیرد و حالتی را در جامعه نهادینه کند که با نام «فرهنگ فساد» شناخته می شود. هدف این پژوهش مشخص نمودن میزان سطح فرهنگ فساد در بین مردم شهر نجف آباد اصفهان و نیز تبیین چرایی شکل گیری آن می باشد. این پژوهش به صورت کمّی و به شیوه پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به انجام رسیده است. نمونه گیری در این تحقیق به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بوده است. تعداد نمونه ها براساس جدول تعیین حجم نمونه لین برابر با 370 نفر مشخص گردیده است. در این تحقیق برای تحلیل نتایج از نرم افزارهای SPSS و نرم افزار Smart PLS مورد استفاده قرار گرفته است. تحلیل آماری داده های این تحقیق نشان داد سه مؤلفه از بین رفتن قبح فساد، عدم تمایل به افشای فساد و به هنجار شمردن مصادیق فساد می تواند درمجموع 2/61% از واریانس متغیر فرهنگ فساد را تبیین کنند. آزمون فرضیات نیز نشان دادند که متغیرهای مستقل جمع گرایی، فرهنگ شهروندی، فرهنگ افشاگری و برابری جنسیتی اثر منفی بر تمایل افراد به فرهنگ فساد دارند و در مقابل عواملی چون فردگرایی و فرهنگ هدیه دادن و فردگرایی سطح تمایل مردم به فرهنگ فساد را افزایش می دهند. نتایج مدل سازی معادله ساختاری واریانس محور متغیرها نشان داد که متغیرهای مستقل این تحقیق می توانند 2/45% از واریانس تمایل مردم به فرهنگ فساد را تبیین نماید. روند افزایشی فساد در ایران و پیامدهای منفی آن، این نگرانی را ایجاد می کند که قبح و زشتی اعمال مفسده آمیز از بین برود و با بهنجار شدن آن ها، فساد تبدیل به یک ویژگی فرهنگی شود. براساس یافته های این مطالعه می توان با اعتلای روحیه جمع گرایی و کاهش تمایلات خودمحورانه در بین مردم، آشنا ساختن آن ها با تکالیف و مسئولیت های شهروندی، مبارزه با نابرابری های جنستی، حمایت از افشاکنندگان فساد و نیز تشویق آن ها مانع شکل گیری فرهنگ فساد شد؛ هم چنین می توان با قانونمند کردن فرهنگ هدیه و جبران نکویی ها به این مهم دست یافت. یافته های پژوهش حاضر مؤید نظریه آنومی دورکیم و نظریه فشار مرتون و نظریه آنومی رفیع پور در مورد شکل گیری فرهنگ فساد است.
بررسی جامعه شناختی خاص گرایی فرهنگی در بین شهروندان همدانی و ارائه مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ، عامل تمایز انسان با سایر موجودات و نیز تمایز جوامع و گروه های انسانی است و می توان از فرهنگ و هویت فرهنگی خاص سخن گفت که عوامل مختلفی نیز در آن دخیل اند. مهاجرپذیری شهر همدان از استان های همجوار و شهرستان ها با قومیت و فرهنگ های گوناگون، سبب تنوع فرهنگی و تحت تأثیر دو جریان خاص گرایی و عام گرایی فرهنگی است. این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی خاص گرایی فرهنگی در بین شهروندان همدانی انجام و چارچوب نظری پژوهش با رویکرد تلفیقی مبتنی بر نظام فرهنگی و متغیرهای الگویی پارسونز و ساختاربندی و رویکرد دیالکتیکی گیدنز بوده و نیز از دیدگاه های مرتبط با متغیرهای مختلف بهره گرفته است. تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه با نمونه ای به حجم 500 نفر که با روش خوشه ای چندمرحله ای و نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند، انجام و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS و PLS استفاده شده است. نتایج میانگین خاص گرایی فرهنگی درمیان شهروندان همدانی را 74/2 و نزدیک به متوسط 3، نشان می دهد. هم چنین خاص گرایی جوانان کمتر از سنین بالاتر، خاص گرایی مردان بیش از زنان و خاص گرایی شهروندان بومی بیش از مهاجران است. میزان خاص گرایی فرهنگی شهروندان با سطوح مختلف تحصیلات و در قومیت های مختلف متفاوت است. براساس تحلیل معادلات ساختاری، فرضیه های تحقیق تأیید و حکایت از تأثیر معنادار جهانی شدن، سنت گرایی، دین داری، فضای مجازی، مهاجرت، تحصیلات، اعتماد اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و قومیت بر خاص گرایی فرهنگی شهروندان همدانی دارد. درمجموع نیز متغیرهای مستقل 65% واریانس متغیر وابسته، یعنی خاص گرایی فرهنگی را توضیح می دهند.
مک دونالیزه شدن و نظام سلامت: مطالعه تأثیر اصول چهارگانه مک دونالیزه شدن بر نظام سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مک دونالیزه شدن فرآیندی است که در آن کنش های اجتماعی و شیوه های سازماندهی به طور فزاینده ای توسط عقلانیت شدید هدایت می شود؛ و تدوام عقلانیت شدید به تولید کنندگان، مصرف کنندگان و مدیران، ابزارهای کارآمدتر، قابل محاسبه، قابل پیش بینی و کنترل شده ارائه می کند تا به اهداف موردنظر دست پیدا کنند. در این پژوهش، اصول چهارگانه مک دونالیزه شدن در ارتباط با تغییرات نظام سلامت مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که، مک دونالیزه شدن آگاهانه یا غیرآگاهانه سیستم مراقبت های بهداشتی را به طرق مختلف تحت تأثیر قرار داده و باعث شده است که مراقبت های بهداشتی نظام سلامت حول چهار محور کارایی، محاسبه پذیری، قابل پیش بینی بودن و فناوری های غیرانسانی شکل بگیرد. عامل کارایی منجر به شکل گیری کلینیک های دقیق، تکمیل پرسش نامه ها توسط بیماران، استفاده گسترده تر از دستیاران پزشکی، جراحی رباتیک و ملاقات کوتاه با پزشکان شده است. براساس اصل محاسبه پذیری دریافت مراقبت های بهداشتی توسط بیماران تابعی از هزینه و بازگشت مالی به سیستم شده و مواردی نظیر مدت اقامت و میزان پذیرش بیمار مورد توجه قرار می گیرد. اصل پیش بینی پذیری هم سبب شده است تمامی فرآیند درمان از ورود بیمار به مراکز درمانی تا خروج از آن، براساس یک دستورالعمل دقیق و از قبل پیش بینی شده انجام بگیرد که این امر منجر به فشار بیشتر بر پزشکان شده تا همه بیماران را یکسان درمان کنند. براساس اصل کنترل، فناوری های غیرانسانی شروع به مشارکت بیشتر در مراقبت های بهداشتی کرده اند. سوابق پزشکی الکترونیکی، تعاملات بین پزشک و بیماران را کنترل کرده و جایگزینی فناوری رضایت مشتری را از بین برده و به ناکارآمدی بیشتر دامن زده است.
مطالعه نسلی تغییرات ارزشی در ایران (تحلیل ثانویه داده های موج 4 و 7 پیمایش ارزش های جهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه تغییر ارزش ها و نگرش ها در ایران در گذار نسلی دو دهه اخیر موضوع اصلی مقاله حاضر است. رویکرد نظری و مفهومی مقاله با استناد به نظریه پسانوسازی اینگلهارت، جهانی شدن فرهنگی و نظریه برساخت گرایی اجتماعی صورت بندی شده است. از نظر روشی این مطالعه به شیوه اسنادی و تحلیل ثانویه انجام شده و با کاربرد مطالعه طولیِ نسلی، تغییرات ارزشی در جامعه ایران را براساس داده های موج 4 و 7 پیمایش ارزش های جهانی مورد سنجش قرار داده است. داده ها نشان می دهد در گذار نسلی 20 ساله در برخی موضوعات ارزش ها و نگرش ها تغییری نکرده و در برخی دیگر ما شاهد تفاوت های نسلی هستیم؛ اگرچه این دگرگونی از یک الگوی عام تبعیت نمی کند. در گذشته موضوعی مانند «دوستان» و امروزه موضوعاتی چون «اوقات فراغت» و «سیاست» بیشتر اهمیت پیدا کرده است. همان گونه که نگرش های جنسیتی برابرخواهانه، فرهنگ سیاسی دموکراتیک و گرایش های لیبرالی در یک گروه نسلی دیده می شود، ارزش ها و نگرش های مردسالارانه، غیردموکراتیک و سوسیالیستی هم در همان نسل وجود دارد. با وجود این نشانه هایی از وارونگی ارزشی نیز در این گذار نسلی هویداست.
فراتحلیل عوامل جامعه شناختی مؤثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به آمار بالای جراحی زیبایی در کشور ایران در منطقه خاورمیانه، تحقیقات داخلی فراوانی در حوزه جامعه شناختی در رابطه با گرایش به جراحی زیبایی، در بین گروه های مختلف و با روش های متفاوت، انجام شده است. از آنجا که این تحقیقات به صورت منفرد و پراکنده هستند، هدف از پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایج مطالعات صورت گرفته پیرامون گرایش به جراحی زیبایی در ایران است. روش پژوهش جستار حاضر فراتحلیل است. به منظور انجام فراتحلیل، 55 مقاله معتبر علمی که در بینِ سال های (1380- 1399 ه .ش.) با موضوع گرایش به جراحی زیبایی در ایران منتشر شده و مناسب این تحلیل بودند؛ انتخاب و با استفاده از نسخه دوم نرم افزار CMA تحلیل شدند. نتایج اندازه اثرها نشان داد که «احساسِ کهتری» بیشترین تأثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی (59/0= r) دارد؛ به طوری که، اندازه اثر آن مثبت و قوی است. بعد از آن، بیشترین عوامل تأثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی به ترتیب فشارهنجاری، تصویر بدنی منفی، گروه مرجع، رسانه و مدیریت بدن با اندازه اثر مثبت و متوسط بوده اند. این پژوهش تأکید بر اثربخشی متغیرهای جامعه شناختی بر موضوع مورد بررسی داشته است.
بررسی جامعه شناختی رضایت شغلی به عنوان عامل توسعه سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیروی انسانی در سازمان ها از اهمیت زیادی برخوردار است. بهره وری،اثربخشی و توسعه سازمان ها به کارایی و اثربخشی نیروی انسانی آن سازمان بستگی دارد؛ لذا یکی از مسائل مهمی که در هر سازمانی باید موردتوجه قرار گیرد، خشنودی و رضایت شغلی کارکنان آن سازمان می باشد؛ چراکه این امر می تواند مستقیماً منجر به توسعه سازمانی گردد. برای تحقق بخشیدن به بهره وری نیروی انسانی در حوزه سازمانی، باید راهکارهای لازم شناسایی شود؛ ازجمله راهکارهای مؤثر توجه به سرمایه های فکری سازمان و رضایت شغلی کارکنان است با توجه به اهمیت. پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی در بین کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان بجنورد پرداخته است. در این پژوهش از نظریه انگیزشی-بهداشتی هرزبرگ و تاحدی نظریه مبادله اجتماعی «ویت» و «ویلسون» به عنوان چارچوب نظری استفاده شد که عوامل بهداشتی شامل: یکنواختی در کار، حقوق و مزایا، سلسله مراتب سازمان، روابط در محیط کاری و دسترسی و قدرت و هم چنین عوامل انگیزشی شامل: رده شغلی، رسته شغلی و نوع استخدامی است. این تحقیق با روش پیمایشی انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است. اعتبار پرسشنامه توسط جمعی از افراد اهل فن در این حوزه تأیید گردیده است؛ جمعیت آماری تحقیق شامل کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان بجنورد (250 نفر) دربر می گیرد که نمونه آماری در این تحقیق ۱۵۰ نفر از کارکنان این سازمان است. روش نمونه گیری به شکل تصادفی ساده بوده است. براساس نتایج به دست آمده حقوق و میزان قدرت و دسترسی افراد نقش اصلی را در افزایش رضایت شغلی کارکنان داشته است. با افزایش میزان حقوق و دسترسی و قدرت افراد میزان رضایت شغلی کارکنان افزایش می باید..
مطالعه زندگی روزمره دلارفروشان در سبزه میدان تهران؛ مقاومت از نوع زندگی روزمره اقتصادی در سبزه میدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم گام با سنت مطالعات فرهنگی به مثابه یک علم میان رشته ای که در ظاهر به پدیده های پیش پا افتاده توجه می کند و لایه هایی از یک پدیده را کنار می زند تا به عمق و معنی نهفته در آن دست پیدا کند، در اینجا نیز به پدیده دلارفرشی در سبزه میدان بازار تهران به عنوان یکی از عناصر اقتصادی و به ظاهر بی اهمیت، اما تأثیرگذار در زندگی روزمره مردم در بخشی از شهر تهران پرداخته شده است. این پدیده تاکنون از توجه محققان مغفول مانده است؛ با این که ظاهراً افراد در آنجا مشغول معامله دلار هستند، اما لایه های پنهانی در آن نهفته است، که ازطریق کنجکاوی مطالعات فرهنگی آن ها را آشکار کرده ایم. این پژوهش با استفاده از روش قوم نگاری و مشاهده مشارکتی انجام شده است؛ بر این اساس روش قوم نگاری را به شیوه پیشِ رو به کار برده شده است؛ جمع آوری اسناد، مشاهده، و مصاحبه نیمه ساخت یافته. با 11 نفر از افراد حاضر در میدان مصاحبه انجام شد، که با استفاده از نظریات بوردیو و سایر نظریه پردازان حوزه مطالعات فرهنگی داده ها تحلیل و نتایج پیشِ رو به دست آمد؛ قماربازان دارای فرهنگ درون گروهی خاصی هستند، که آنان را از بازاریان قدیمی متمایز می سازد. این فرهنگ درون گروهی در شیوه لباس پوشیدن، صحبت کردن، راه رفتن و تمامی کردارهای آنان قابل ملاحظه است. آنان فاقد سرمایه های کافی فرهنگی و اقتصادی برای ورود به بطن بازار هستند و به همین دلیل نظام فرهنگی بازار و رویداد فرهنگی کسب و کار اجازه ورود چنین افرادی را به داخل خود نمی دهد و نتیجتاً یک سبک زندگی خاص در حاشیه جریان اصلی کسب و کار در بازار تهران شکل گرفته است.
پدیدارشناسی هویت مردانه در مراکز زیبایی: از برساخت هویت تا هژمونی مُدواره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جوامع امروزی، بنا به باور صاحب نظران، مردان مشتریان مخفی صنایع زیبایی و مراکز زیبایی محسوب می شوند که با آن هویت خود را مدیریت و برساخت می کنند. بر همین مبنا، پژوهش حاضر به مطالعه کیفی برساخت هویت و استراتژی های مدیریت هویت مردان شهر یزد در مراکز زیبایی می پردازد. داده های این مطالعه از طریق مصاحبه عمیق گردآوری و از روش پدیدارشناسی برای تحلیل آن ها استفاده شده است. به کمک روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 25 نفر از مردان یزدی مصاحبه شد و درنهایت، داده های گردآوری شده در قالب 11مضمون کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهند، مردان شرکت کننده بر این باورند که، زیبایی وسیله ای مناسب برای مدیریت و دستیابی به هویتی دلخواه می باشد. فهم و تفسیر آنان از حضور در مراکز زیبایی در سه مضمون مسابقه جنسی، سبک مقابله ای و راهبرد فراشناختی خود، نشان داده شده است. به همین منظور، مردان به وسیله خود اثربخشی، خود آرمانی، کمال یابی خود و خود ارزشمندی، هویت جدید خود را بر همگان عرضه می کنند؛ درنهایت، آنان با استفاده از استراتژی های هم ذات پنداری، شخصیت سازی، مدل سازی و هنرنمایی، هویت خویش را مدیریت نموده اند.
مطالعه عوامل مؤثر گرایش به خرافات در بین شهروندان: فراتحلیل پژوهش های بازه زمانی 1388 الی 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خرافه به باورهای مبتنی بر تقدیر، شانس، سنت می گویند که فرد برای تحلیل اتفاقات پیرامون خود استفاده می کند و معمولاً مبنای علمی ندرند. متفکران نوسازی علت آن را محلی گرایی، انزوای محیطی، فقر فرهنگی، تله محرومیت، خرده فرهنگ گروهی، عدم نوسازی اجتماعی، ترس از تحول، جامعه کندویی و قطاعی و وجود تصور خیرمحدود می داند. در ایران مطابق آمارها، میزان گرایش به خرافه زیاد شده و شهروندان هزینه مالی و اجتماعی برای این مسأله می پردازند. هدف اصلی تحقیق، مطالعه عوامل مؤثر گرایش به خرافات در بین شهروندان است. روش تحقیق از نوع فرا تحلیل کمّی، جامعه آماری آن 23 سند که 18 پژوهش به دلیل پیمایش و مرتبط بودن با مسأله پژوهش، رعایت کیفیت و روایی انتخاب شده است؛ روش نمونه گیری از نوع غیراحتمالی از پایگاه علمی نورمگز، جهاد دانشگاهی، مگ ایران و ایران داک بوده است. نتایج نشان می دهد که بین عوامل اجتماعی (0.135)، فرهنگی (0.204)، روانی (0.365) و اقتصادی (0.478) با گرایش به خرافات رابطه وجود داشته و اثر کل آن ها برابر با 19 بوده است. هم چنین آزمون Q و نمودار قیفی وجود ناهمگنی (واریانس) بین مطالعات را تأیید کردند. برای بررسی آن، متغیرهای زمینه ای به عنوان متغیر تعدیل گر درنظر گرفته شدند. نتایج بررسی تعدیل گر نشان می دهد که هویت قومی بر گرایش به خرافه تأثیر داشته و میزان اثر کلی آن برابر با 0.13% است. این میزان در بین گروهی قومی لُر و ترک ها نسبت به سایر اقوام بیشتر بوده است. از بُعد جنسیت، زنان بیشتر از مردان به سمت خرافه می روند و علت این امر به تفاوت روانی، جسمی و تفاوت اجتماعی بین مردان و زنان در جامعه برمی گردد؛ هم چنین بازیکنان فوتبال کمتر و شهروندان عمومی بیشتر از همه به خرافات گرایش دارند. از نگاه محل زندگی (زیست مکانی-جغرافیایی)، ساکنان محیط روستا بیشتر علاقه و تمایل به تبیین امور با خرافات دارند. علت این امر به انزوای جغرافیایی، سرمایه فرهنگی پایین، محلی گرایی و سازگاری و هم نوایی مردم با هنجارهای سنتی و تاریخی خود در باب امور اجتماعی دارد.