امین کرایی

امین کرایی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه مشاره، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند همدلی زناشویی صمیمیت عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۸۶
انتقال به دوره ی والدگری غالباً با شور و نشاط و لذت فراوانی همراه است، اما این مرحله تغییرات زیادی را به دنبال دارد که می تواند کارکردهای فردی و زوجی را تحت تاثیر قرار دهد. از یک طرف تولد فرزند نشان دهنده ی تحقق رویای والدین است، از طرف دیگر می تواند به معنای تجربه لحظات دشوار و آزار دهنده ای باشد که در نتیجه تقاضاهای مراقبت و یادگیری بی پایان و سازمان دهی های مجددِ لازم به عنوان یک فرد، همسر، عضو خانواده و حرفه ای (شغلی)، حاصل شده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، زوجین در سال های ابتدایی تولد فرزند اول بوده که در سال 1399 به مراکز مشاوره شهرستان بهبهان مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش، 20 زوج بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس و بر اساس نقطه برش پرسشنامه رضایت زناشویی کانزاس (شوم و همکاران، 1986) انتخاب و به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش (10 زوج) و کنترل (10 زوج) گمارده شدند. از هر دو گروه، پیش آزمونی برای تعیین وضعیت همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوجین به عمل آمد. سپس گروه آزمایشی، طی 6 جلسه 90 دقیقه ای برنامه زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند را به صورت زوجی دریافت کردند. پس از گذشت یک ماه و نیم بعد از اتمام درمان، آزمون پیگیری در هر دو گروه اجرا شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه همدلی زناشویی (جولیف و فارینگتون، 2006) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت (شِیفر و السون، 1981) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که در متغیرهای همدلی زناشویی و صمیمیت عاطفی، افزایش معناداری در نمرات پس آزمون و پیگیری گروه آزمایش رخ داده است. این تفاوت با در نظر گرفتن سطح 05/0 >p معنادار می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که از جمله رویکردهای مؤثر برای کاهش مشکلات و ناهماهنگی های زناشویی ناشی از زایش نخستین فرزند، رویکرد زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند است که می توان از این رویکرد به عنوان یک الگوی درمانی و نیز یک الگوی آموزشی به منظور پیشگیری از تعمیق تعارضات و نیز بهبود روابط زوج ها در قالب درمان های زوجی و یا کارگاه های آموزشی بهره گرفت
۲.

نقش میانجی نظارت زناشویی آنلاین در رابطه بین رفتارهای دلبستگی با رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: رفتارهای دلبستگی نظارت زناشویی شبکه های مجازی رضایت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۹
زمینه و هدف: رضایت زناشویی با برخی متغیرهای روان شناختی ازجمله رفتارهای دلبستگی مرتبط است؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی زنان با نقش میانجی نظارت آنلاین بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر، طرح همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است که یک روش همبستگی چند متغیری بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه ی زنان متأهل استان خوزستان بودند که همسران آن ها از شبکه های اجتماعی استفاده می کردند. با استفاده از روش نمونه گیری روش گلوله برفی بدون تبعیض 350 نفر از زنان متأهل باسواد الکترونیکی و مسلط به استفاده از شبکه های اجتماعی، انتخاب شدند. آزمودنی ها به مقیاس نسخه اصلاح شده مقیاس رفتارهای دلبستگی ساندبرگ و همکاران 2012، مقیاس نظارت آنلاین نسخه اصلاح شده الیسون 2007 و مقیاس رضایت زناشویی پاسخ دادند. از نرم افزار آماری SPSS نسخه 27 و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 24 برای ارزیابی مدل پیشنهادی استفاده گردید. یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که اثر مستقیم رفتارهای دلبستگی بر نظارت آنلاین و اثر مستقیم نظارت آنلاین بر رضایت زناشویی معنی دار است 05/0>p. همچنین اثر مستقیم رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی معنی دار است 05/0>p. اثر غیرمستقیم رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی به واسطه ی نظارت آنلاین نیز معنی دار است 05/0>p. با توجه به معنادار بودن اثر رفتارهای دلبستگی بر رضایت زناشویی در مدل، باید گفت نظارت آنلاین نقش میانجی گری جزئی در رابطه بین رفتارهای دلبستگی با رضایت زناشویی ایفا می کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر، می توان گفت که رفتارهای دلبستگی از طریق نظارت آنلاین بر رضایت زناشویی زنان متأهل اثرگذار است.
۳.

اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری بر وسوسه مصرف و پیشگیری از عود در معتادان خودمعرف مراکز ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد پیشگیری از عود درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی - رفتاری وسوسه مصرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۱
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری (ACT-CBT) بر وسوسه مصرف و پیشگیری از عود در معتادان خودمعرف مراکز ترک اعتیاد دزفول انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معتادان خودمعرف به مراکز ترک اعتیاد دزفول بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد ۳۰ نفر از افراد معتاد خودمعرف به مراکز ترک اعتیاد دزفول انتخاب و بعد از انجام مرحله پیش آزمون بر اساس نمرات کسب شده، به دو گروه همگن (آزمایشی ۱۵ نفر و گواه ۱۵ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش، طی ۱۰ جلسه، تحت درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری قرار گرفت. گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه عقاید وسوسه انگیزBeck & Clark (1993)  و مقیاس پیش بینی بازگشت Whrite (1993) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، توسط شرکت کنندگان، تکمیل گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، از تحلیل کواریانس تک متغیری، استفاده شده است. نتایج نشان داد که درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری اثر معنی داری بر کاهش وسوسه مصرف و پیشگیری از ع ود (قدرت میل و احتمال مصرف) در معتادان خودمعرف در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه داشت. این نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (05/0p<). نتایج پژوهش نشان داد که درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری، راهبردی مؤثر در کاهش وسوسه مصرف و پیشگیری از عود در معتادان خودمعرف می باشد و می توان از آن، به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد.
۴.

تعارضات زناشویی، تاب آوری و ساختار توزیع قدرت در خانواده به عنوان پیش بین های کیفیت زناشویی زنان دارای همسر نظامی: یک تحلیل تشخیصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارضات زناشویی تاب آوری ساختار توزیع قدرت در خانواده کیفیت زناشویی زنان دارای همسر نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۹۴
کیفیت روابط زناشویی به واسطه ی نقش مهمی که بر سلامت روانشناختی زوج ها دارد، مورد توجه متخصصان بهداشت روانی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعارضات زناشویی، تاب آوری و مؤلفه های ساختار توزیع قدرت در خانواده در پیش بینی کیفیت زناشویی زنان دارای همسر نظامی بود. جامعه ی مورد پژوهش زنان دارای همسر نظامی رسمی یکی از سازمان های نظامی مستقر در استان خوزستان بود که نمونه ای شامل 188 زن به روش نمونه گیری تصادفی ساده (94 نفر کیفیت زناشویی بالا و 94 نفر کیفیت زناشویی پایین) انتخاب شدند. پژوهش حاضر یک پژوهش همبستگی از نوع پیش بینی است که با هدف پیش بینی عضویت گروهی و دستیابی به معادله ی تشخیصی (ممیز) طراحی شده است. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیل تشخیصی استفاده شد. شرکت کنندگان، پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی ذاکر، 1387)، مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه توزیع قدرت خانوده مهدوی و صبوری خسروشاهی (1382) و شاخص کیفیت زناشویی نورتون (1983) را پاسخ دادند. نتایج به دست آمده با روش تحلیل تشخیصی همزمان، پیش بینی کیفیت زناشویی بر اساس تعارضات زناشویی، تاب آوری و ساختار توزیع قدرت در خانواده (مؤلفه های شیوه های اعمال قدرت، ساختار قدرت و حوزه و قلمرو قدرت) را تأیید کرد. همچنین، نتایج تحلیل تشخیصی با روش گام به گام نشان داد که هر 5 متغیر و به ترتیب شیوه های اعمال قدرت، تعارضات زناشویی، ساختار قدرت، حوزه و قلمرو قدرت و تاب آوری قوی ترین پیش بین های کیفیت زناشویی بالا و پایین زنان هستند (05/0>p). بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که این متغیرها نقش مهمی در کیفیت زناشویی زنان دارای همسر نظامی دارد.
۵.

اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری (ACT-CBT) بر تغییر نگرش و عزت نفس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان تلفیقی شناختی-رفتاری و پذیرش و تعهد تغییر نگرش عزت نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۵۱
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری (ACT-CBT) بر تغییر نگرش و عزت نفس بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معتادان خودمعرف مراکز ترک اعتیاد دزفول بود. ابتدا یک مرکز ترک اعتیاد دزفول انتخاب شد. سپس نمونه ای به حجم ۳۰ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، طی ۱۰ جلسه، تحت درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی-رفتاری قرار گرفت. گروه گواه، در این مدت، هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه نگرش نسبت به اعتیاد و مواد مخدر نظری (۱۳۷۸) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (۱۹۶۵)، در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، توسط شرکت کنندگان، تکمیل گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در این تحقیق، از تحلیل کوواریانس تک متغیره، در نرم افزار SPSS-۲۰، استفاده شد. سطح معناداری تمام آزمون ها نیز کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد. یافته ها: درمان تلفیقی پذیرش و تعهد و شناختی- رفتاری اثر معناداری بر تغییر نگرش و عزت نفس معتادان خود معرف در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه داشت نتیجه گیری: نتایج نشان داد که این درمان راهبردی مؤثر بر تغییر نگرش و عزت نفس معتادان خودمعرف می باشد و می توان از آن، به عنوان روش درمانی مؤثر بهره برد
۶.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و خودکارامدی کودکان: یک مطالعه آزمایشی تک موردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد اضطراب کودکان خودکارآمدی کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۹۸
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و خودکارامدی کودکان بود. روش: جامعه ی آماری پژوهش کودکان مضطرب 11-8 ساله ی شهر اهواز بود. نمونه ی پژوهش شامل 3 کودک مضطرب بودند که با فراخوان در گروه های مدارس و مراکز مشاور ه ی شهر اهواز و با توجه به نقطه ی برش پرسش نامه ی تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان (بیرماهر و همکاران، 1999) و مصاحبه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح پژوهشی تک موردی با خط پایه ناهمزمان استفاده شد. پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی جلسه اجرا شد. داده ها در سه مرحله خط پایه، در فرایند درمان و یک ماه پس از درمان جمع آوری شدند و به روش شاخص تغییر پایا، درصد بهبودی و ترسیم دیداری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آزمودنی ها در مرحله درمان در متغیر اضطراب (96/30 درصد) و در متغیر خودکارامدی (13/28 درصد) و در مرحله پیگیری در متغیر اضطراب (44/38 درصد) و در متغیر خودکارامدی (25/32 درصد) بهبود پیدا کردند. همچنین شاخص تغییر پایای هر دو متغیر در مرحله پس از درمان و پیگیری معنادار (1.96z= و سطح معناداری 05/0) بود. نتیجه گیری: بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با آفزایش انعطاف پذیری روان شناختی و کاهش دادن واکنش های ناکارآمد باعث کاهش اضطراب و افزایش خودکارآمدی کودکان مضطرب می شود
۷.

مقایسه اثربخشی آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور بر بهبود عزت نفس و همدلی زنان خیانت دیده شهرستان اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۳
زمینه و هدف: خیانت در ازدواج عامل بزرگ عدم رضایت زناشویی و همچنین زمینه ی اصلی بروز تعارض ها و ناسازگاری های زناشویی و جنسی است، بنابراین؛ هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور بر بهبود عزت نفس و همدلی زنان خیانت دیده شهرستان اهواز بود. مواد و روش ها: روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه با گمارش تصادفی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل خیانت دیده ی مراجعه کننده به مراکز مشاوره بین الملل و راه کمال شهرستان اهواز بود که از این میان 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی و برابر به گروه آموزش گذشت مبتنی بر مذهب (آزمایش اول)، گروه درمان بافت نگر انصاف محور (آزمایش 2) و گروه گواه گماشته شدند. آزمودنی ها به مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) و مقیاس صفات همدلی بتسون (بتسون و همکاران، 1983) پاسخ دادند. هر گروه آزمایش براساس دستورالعمل مربوطه ی خود، تعداد جلسات آموزش مرتبط را دریافت کرد درحالی که گروه گواه در این مدت هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA)، آزمون تعقیبی بونفرنی و نسخه ی 26 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج آزمون تعقیبی بونفرنی نشان داد که آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور باعث افزایش عزت نفس (001/0 > p) و همدلی (001/0 > p) زنان خیانت دیده نسبت به گروه کنترل می شوند. بااین حال، تفاوت معناداری بین دو روش در افزایش عزت نفس (415/0 = p) و همدلی (114/0 = p) زنان خیانت دیده وجود نداشت نتیجه گیری: براساس نتایج، می توان گفت که برای کمک به افزایش عزت نفس و همدلی زنان خیانت دیده نسبت به همسرانشان از هر یک از روش های آموزش گذشت مبتنی بر مذهب یا درمان بافت نگر انصاف محور به طور موفقیت آمیزی استفاده نمود.
۸.

مقایسه اثربخشی آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور بر بهبود خشم و گذشت زنان خیانت دیده شهرستان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور بر بهبود خشم و گذشت زنان خیانت دیده شهرستان اهواز بود. روش: طرح این پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل خیانت دیده ی شهرستان اهواز بود که از این میان 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی و برابر به گروه های آموزش گذشت مبتنی بر مذهب (آزمایش اول)، درمان بافت نگر انصاف محور (آزمایش 2) و گواه گماشته شدند. آزمودنی ها به چکلیست نشانه های روانی (SCL-90-R) و مقیاس گذشت صفت (بری و همکاران، 2005) پاسخ دادند. هر گروه آزمایش براساس دستورالعمل مربوطه ی خود، تعداد جلسات آموزش مرتبط را دریافت کرد در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری، آزمون تعقیبی بانفرانی و 26-SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج MANCOVA حاکی از وجود تفاوت معنادار بین پس آزمون گروه ها بود. نتایج آزمون تعقیبی بانفرانی نشان داد که آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور باعث کاهش خشم (001/0 > p) و افزایش گذشت (001/0 > p) می شوند. با این حال، تفاوت معناداری بین دو روش در کاهش خشم (417/0 = p) و افزایش گذشت (405/0 = p) وجود نداشت. نتیجه گیری: براساس نتایج، می توان برای کمک به کاهش خشم و افزایش گذشت زنان خیانت دیده نسبت به همسرانشان از هر یک از روش های آموزش گذشت مبتنی بر مذهب یا درمان بافت نگر انصاف محور به طور موفقیت آمیزی استفاده نمود.
۹.

روابط ساختاری مهارت های حل مسئله و هوش معنوی با گرایش به اعتیاد به اینترنت به توجه نقش میانجی نشخوار فکری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت های حل مسئله هوش معنوی اعتیاد به اینترنت و نشخوار فکری تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۸۱
زمینه: نتایج پژوهش ها نشان می دهد که عتیاد به اینترنت، به عنوان یک اختلال کنترل تکانه و الگوی سازش نایافته استفاده از اینترنت، منجر به ناراحتی قابل توجه می شود و مشکلات شناختی، تحصیلی و شغلی در زندگی فرد ایجاد می کند. همچنین نشخوار فکری یا افکاری که فرد به طور مکرر در احساسات و رخدادهای منفی در ذهن می پروراند، ممکن است به فاجعه انگاری در ذهن آنان منجر شود. هرچند پژوهش های زیادی به راهبردهای حل مسأله و هوش معنوی به عنوان مهارت های پیشگیرانه برای بهبود توانش های کنار آمدن با رویدادهای آسیب زا تأکید داشته اند، اما در زمینه بررسی این متغیرها در بین جامعه مورد نظر شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر برر سی روابط ساختاری مهارت های حل مسئله و هوش معنوی با گرایش به اعتیاد به اینترنت با توجه به نقش میانجی گر نشخوار فکری بود. روش: در قالب یک پژوهش توصیفی - همبستگی از بین دانشجویان 19 تا 35 ساله کاربر اینترنت، 353 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه مهارت های حل مسئله هپنر (1982)، هوش معنوی کینگ (2008)، اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) و نشخوار فکری یوسف (1383) گردآوری شد. داده ها با استفاده از روش آماری معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارها SPSS-24 و lisrel-8/8 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مدل پژوهش برازش خوبی دارد. نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین متغیرهای مهارت های حل مسئله و هوش معنوی با میزان اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری وجود دارد (01/0 p<). نتیجه گیری: اعتیاد به اینترنت دارای همبسته های رفتاری مختلف نظیر حل مسأله و هوش معنوی است که می تواند توسط فرآیندهای مختلف تعدیل شود.
۱۰.

Testing the Model of Direct and Indirect Effects of Self-Esteem and Communication Skills on the Sexual Satisfaction of Female Nurses in Shiraz: The Mediating Role of Hidden Communication Aggression(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Social image sabotage Emotional withdrawal Sexual Satisfaction Self-esteem communication skills

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۲
Aim:   Considering the effects of hidden communication aggression and its consequences on the couple's relations, reducing it can diminish its consequences. The present study aimed to examine the model of direct and indirect effects of self-esteem and communication skills on sexual satisfaction with mediating role of hidden aggression dimensions of spouses in female nurses of public and private hospitals in Shiraz city.   Methods: The study sample consisted of 310 female nurses selected through the two-stage random cluster sampling method. The research method was correlational, and the research tools were the Self-Esteem Scale (SES), the Marital Social-Skills Inventory (MSSI), the Hidden Communication Aggression Scale (HCAS), and the Sexual Satisfaction Scale for Women (SSSW). Data analysis was done using Pearson's correlation coefficient and structural equation modeling.   Results:   The results showed that there was a significant relationship in the direct paths of self-esteem to the social image sabotage, self-esteem to emotional withdrawal, communication skills to emotional withdrawal, self-esteem to sexual satisfaction, communication skills to sexual satisfaction, social image sabotage to sexual satisfaction, and emotional withdrawal to sexual satisfaction, but the relation of communication skills to the social image sabotage was not significant (P=0.41). Also, the mediating role of emotional withdrawal was significant between self-esteem and sexual satisfaction (P=0.006, b=0.038) and between communication skills and sexual satisfaction (P=0.006, b=-0.062) at P<0.05. But the mediating role of the social image sabotage variable was not significant between communication skills and sexual satisfaction (P=0.20, b=0.027) and between self-esteem and sexual satisfaction (p=0.06, b=-0.034).   Conclusion: Researchers interested in this field are suggested to examine the effect of home violence and especially covert violence in other psychological variables so that the results of this type of violence in married life can be better recognized. The results of this research on self-esteem showed that people with high self-esteem have higher quality and satisfaction in their relationships and married life. Thus, those responsible for the education and upbringing of people since childhood (family, teachers, counselors, etc.) should attempt to increase this spirit in people and make the increase of this spirit in the individual a priority of their work
۱۱.

پیش بینی پذیرش واکسن کووید- 19 بر اساس اضطراب مرگ، سرمایه اجتماعی و خرافه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پذیرش واکسن کووید- 19 اضطراب مرگ سرمایه اجتماعی خرافه گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۳
مقدمه: هدف پژوهش حاضر پیش بینی پذیرش واکسن کووید- 19 بر اساس اضطراب مرگ، سرمایه ی اجتماعی و خرافه گرایی می باشد. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه افرادی بود که در بازه ی زمانی تابستان و پاییز 1400 واجد شرایط دریافت واکسن بودند که از بین جامعه مذکور 150 نفر در دو گروه شامل افراد بالای 18 سال که تمایل به دریافت انواع واکسن کووید- 19 (75 نفر) و افرادی که تمایلی به پذیرش آن نداشتند (75 نفر)، به عنوان نمونه پژوهش و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. از شرکت کنندگان خواسته شد که به مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی دلاویز (1384) و پرسشنامه گرایش به خرافات عزیزخانی و همکاران (1392) پاسخ دهند. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی از تحلیل ممیز استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده با روش تحلیل ممیز همزمان، فرضیه پژوهش مبنی بر پیش بینی پذیرش واکسن کووید- 19 بر اساس اضطراب مرگ، سرمایه اجتماعی و خرافه گرایی را تأیید کرد (ضریب پیش بینی برابر با 65/0). همچنین، نتایج تحلیل تمیز با روش گام به گام نشان داد که دو متغیر سرمایه ی اجتماعی و خرافه گرایی قوی ترین پیش بین های پذیرش یا عدم پذیرش واکسن کووید-19 می باشند (ضریب پیش بینی برابر با 64/0). نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقش پیش بین هر سه متغیر اضطراب مرگ، سرمایه اجتماعی و خرافه گرایی در پذیرش یا رد واکسن کووید- 19 می باشد که نقش مهمی در ارتقای سطح سلامت جامعه دارد. یافته ها به تفصیل مورد بحث قرار گرفت.
۱۲.

شناسایی علل طلاق زنان فاقد فرزند (مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق چرخه زندگی زناشویی نظریه زیلباخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۳۶۱
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل طلاق و تهیه و ساخت پرسشنامه عوامل طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی زنان انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مطلقه در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی (متأهل فاقد فرزند) بودند که حداقل 6 ماه تجربه زندگی مشترک داشتند. در پژوهش حاضر چهار نمونه به روش نمونه گیری در دسترس مورد استفاده قرار گرفت که نمونه اول جهت یافتن عوامل اولیه و تدوین پرسشنامه (25 نفر)، نمونه ی دوم برای بررسی پایایی و روایی ابزار (50 نفر)، نمونه اصلی به منظور انجام تحلیل عامل اکتشافی (200 نفر) و نمونه ی چهارم به منظور انجام تحلیل عامل تأییدی (200 نفر) انتحاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی بود که پس از تحلیل نتایج این پژوهش ساخته و مورد تأیید قرار گرفت. طرح پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل ماتریس کوواریانس بود که برای تحلیل نتایج از روش تحلیل عامل اکتشافی (EFA) و تحلیل عامل تأییدی (CFA) استفاده شد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی نشان داد که عوامل طلاق در مرحله ابتدایی چرخه زندگی زناشویی از نظر زنان طلاق گرفته شامل مشکلات جنسی و روابط زناشویی، نداشتن مهارت های زندگی لازم، مشکلات خانواده مبدأ و عدم بلوغ عاطفی؛ مشکلات اقتصادی و مشکلات فرهنگی و عدم شناخت، می باشند. شناسایی عوامل طلاق به عنوان الگو و مسیری برای زوج های جوان، و در نهایت باعث ارتقای سلامت عمومی جامعه می باشد.
۱۳.

تأثیر زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر کیفیت رابطه جنسی و استرس والدینی زوجین دارای فرزند زیر سه سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زوج درمانی تلفیقی به روش الماس کیفیت رابطه جنسی استرس والدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
هدف: انتقال به دوره ی والدگری غالباً با شور و نشاط و لذت فراوانی همراه است، اما این مرحله تغییرات زیادی را به دنبال دارد که می تواند کارکردهای فردی و زوجی را تحت تأثیر قرار دهد. این پژوهش، با هدف بررسی تأثیر زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند بر کیفیت رابطه جنسی و استرس والدینی زوجین دارای فرزند زیر سه سال انجام شده است. روش : روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش، کلیه زوجین دارای فرزند کمتر از 3 سال بودند که در سال 1399 به مراکز مشاوره شهرستان بهبهان مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش، 20 زوج بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 10 زوج) گمارده شدند. اعضای گروه آزمایش، به صورت گروهی تحت زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند در 6 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، شامل مقیاس کیفیت رابطه جنسی زناشویی و مقیاس استرس والدینی بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه ها از نظر کیفیت رابطه جنسی و استرس والدینی تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، زوج درمانی تلفیقی به روش دایمند باعث افزایش معنی دار کیفیت رابطه جنسی  (001/0 , p < 944/485F=) و کاهش معنی دار استرس والدینی (001/0 , p < 647/274F=) زوجین شد.
۱۴.

مقایسه اثربخشی درمان متمرکزبر شفقت و رفتاردرمانگری دیالکتیکی بر کاهش تعارض زناشویی زنان در آستانه طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارض زناشویی درمان متمرکز بر شفقت رفتاردرمانگری دیالکتیکی زنان در آستانه طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۲۲۵
زمینه: تعارض زناشویی می تواند پایه های زندگی مشترک را متزلزل سازد و زمینه طلاق عاطفی و رسمی را فراهم سازد. اثربخشی رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز بر شفقت بر متغیرهای مختلفی تأیید شده است، اما در زمینه مقایسه و تأثیر این دو درمان بر تعارض زناشویی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش درمان متمرکز بر شفقت و رفتاردرمانگری دیالکتیکی بر کاهش تعارض زناشویی زنان در آستانه طلاق بود. روش: روش پژوهش به صورت شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش را کلیه زنان دارای تعارض زناشویی و در آستانه طلاق شهر ساری تشکیل می دادند که در سال 1397 به مراکز مشاوره تحت نظارت سازمان بهزیستی شهرستان ساری مراجعه کرده بودند. 45 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ) ثنایی و همکاران (1387) بود. گروه آزمایشی اول، 8 جلسه (هفته ای دوساعت) تحت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفت، و گروه آزمایشی دوم، 8 جلسه (هفته ای دوساعت) تحت آموزش گروهی رفتاردرمانگری دیالکتیکی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار، SPSS24، استفاده شده است و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در پس آزمون، تعارض زناشویی آزمودنی های گروه های آزمایشی نسبت به گروه گواه، کاهش معنی داری داشته است (001/0 p<). اما تحلیل آزمون تعقیبی بنفرونی بین اثربخشی رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز بر شفقت بر تعارض زناشویی زنان در آستانه طلاق تفاوتی را نشان نداد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، حمایت تجربی مناسبی را برای رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز برشفقت فراهم می آورد. پیشنهاد می گردد روانشناسان و مشاوران خانواده، این دو درمان را جهت بهبود تعارض زناشویی به کار گیرند.
۱۵.

تأثیر برنامه آموزشی غنی سازی روابط زوجین مدل جانسون بر رفتارهای دل بستگی و ناخشنودی جنسی زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه آموزشی غنی سازی روابط زوجین مدل جانسون رفتارهای دل بستگی ناخشنودی جنسی زوجین ناسازگار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۳
پژوهشگران، تعارضات زناشویی شدید را با سلامت پایین تر و گونه های بیماری ها مانند سرطان، قلبی و دردهای مزمن مرتبط دانسته اند و نتیجه گرفته اند که ناسازگاری زناشویی می تواند بنیادی برای آسیب پذیری های روان شناختی و بدنی زوجین ایجاد کند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه آموزشی غنی سازی روابط زوجین مدل جانسون بر رفتارهای دل بستگی و ناخشنودی جنسی زوجین ناسازگار بود. طرح پژوهش، کارآزمایی از نوع پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش، همه زوجین ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان اهواز بود که از این میان 30 زوج با روش نمونه گیری در دسترس، گزینش و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت آموزشی غنی سازی روابط زوجین مدل جانسون در 8 جلسه 120 دقیقه ای قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش دربرگیرنده مقیاس سنجش رفتارهای دل بستگی در زوجین (Sandberg et al, 2012) و مقیاس خوشنودی جنسی زنان (Meston, Trapnell, 2005) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیری تحلیل شد. برآیندها نشان داد که میان گروه آزمایش و گواه ازنظر رفتارهای دل بستگی (در دسترس بودن، پاسخگو بودن و درگیر بودن) و ناخشنودی جنسی تفاوت معنی داری وجود دارد. این اثربخشی تا مرحله پیگیری 3 ماهه نیز ماندگاری داشته است. برنامه آموزشی غنی سازی روابط زوجین مدل جانسون مایه بهبود دسترسی و پردازش دوباره واکنش های هیجانی اساسی در تعاملات زوج ها می شود. این فرایند به گسترش شیوِه های دل بستگی امن تر، الگوی متفاوت همکنش زوج ها، همدلی زوج ها نسبت به تجارب یکدیگر و فراهم کردن الگوهای همکنشی تازه منتهی می شود.
۱۶.

آزمون مدل اثرات مستقیم و غیرمستقیم کارکرد خانواده مبدأ و ادراک ازدواج والدین بر افسردگی و کیفیت زناشویی زنان: نقش میانجی بلوغ عاطفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی کیفیت زناشویی کارکرد خانواده مبدأ ادراک ازدواج والدین بلوغ عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۵۵
زمینه و هدف: با توجه به اینکه خانواده مهم ترین نهاد اجتماعی می باشد متغیرهای زیادی ممکن است در روابط زناشویی و کیفیت آن تأثیر گذار باشند. شناخت این عوامل در بهبود و ارتقا سطح کیفی این نهاد می توانند اثرگذار باشند هدف از پژوهش حاضر آزمون مدل اثرات مستقیم و غیرمستقیم کارکرد خانواده مبدأ و ادراک ازدواج والدین بر افسردگی و کیفیت زناشویی زنان با توجه به نقش میانجی بلوغ عاطفی بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل دارای مدرک تحصیلی دیپلم و مدرک بالاتر شهر اهواز در سال ۱۴۰۰ می باشد که از این جامعه آماری تعداد ۳۴۰ نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از مقیاس کیفیت رابطه زناشویی نورتون (MRQS)، پرسش نامه فرم کوتاه افسردگی بک (BDI-۱۳)، مقیاس خانواده اصلی هاوشتات و همکاران (FOS)، پرسش نامه ادراک ازدواج والدین الدر و همکاران (PPMQ) و مقیاس بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (EMS) استفاده شد. در پژوهش حاضر ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت و جهت آزمون روابط غیرمستقیم از روش بوت استراب نرم افزار AMOS-۲۴ استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو مسیر غیرمستقیم اثر کارکرد خانواده مبدأ بر افسردگی و کیفیت زناشویی از طریق بلوغ عاطفی در سطح معناداری کمتر از ۰۵/۰ مورد تائید قرار گرفت؛ اما دو مسیر غیرمستقیم اثر ادراک ازدواج والدین بر افسردگی و کیفیت زناشویی از طریق بلوغ عاطفی در سطح معنی داری بزرگ تر از ۰۵/۰ بود بنابراین مورد تائید نمی باشند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم کارکرد خانواده ی مبدأ به بلوغ عاطفی، کارکرد خانواده مبدأ و افسردگی، کارکرد خانواده مبدأ به کیفیت زناشویی، بلوغ عاطفی و افسردگی، بلوغ عاطفی به کیفیت زناشویی و ادراک ازدواج والدین به کیفیت زناشویی ازلحاظ آماری معنی دار می باشد بنابراین توجه متخصصان خانواده درمانی و زوج درمانی به متغیرهای پیش بین و تأثیر آن ها در بهبود روابط زناشویی و نهاد خانواده امری ضروری است.
۱۷.

بررسی تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجی گری مؤلفه های افق ازدواج در دانشجویان پسر مجرد تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابعاد هویت فردی نگرش نسبت به ازدواج مؤلفه های افق ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۷۵۲
ازدواج یکی از انتخاب های مهم و سرنوشت ساز هر فرد است. هدف پژوهش، طراحی و تدوین مدل تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجی گری مؤلفه های افق ازدواج بود. روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانشجویان پسر مجرد مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه های استان آذربایجان شرقی می باشد که نمونه ای به حجم 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. طرح پژوهش، از نوع تحلیل مسیر است که به بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجی گری مؤلفه های افق ازدواج می پردازد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن، پرسشنامه فرایند هویت فردی بالیستری و همکاران، مقیاس اهمیت ازدواج بلت، مقیاس سن مورد انتظار ازدواج ویلوغبی و مقیاس آمادگی ازدواج جانسونو همکاران می باشند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مؤلفه عشق هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق سه مؤلفه افق ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه دارد. اما مؤلفه ی کار فقط به صورت غیرمستقیم و از طریق مؤلفه زمان بندی ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه معناداری دارد. از سوی دیگر؛ مؤلفه جهانبینی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق مؤلفه اهمیت ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج موجب بهبود نگرش نسبت به ازدواج می شود. مؤلفه های دیدگاه افق ازدواج نیز با به صورت مستقیم با نگرش نسبت به ازدواج ارتباط دارند. نتیجه گیری: یافته های به دست آمده از تحلیل مسیر نشان داد مدل ساختاری از برازندگی خوبی برخوردار است و همه ی روابط ساختاری مدل نهایی در سطح 05/0>P معنادار می باشد.
۱۸.

بررسی تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجی گری مؤلفه های افق ازدواج در دانشجویان دختر مجرد تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابعاد هویت فردی نگرش نسبت به ازدواج مؤلفه های افق ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۲۴۷
هدف پژوهش حاضر، طراحی و تدوین مدل تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجی گری مؤلفه های افق ازدواج بود.جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر مجرد مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاههای استان آذربایجان شرقی بود که نمونه ای به حجم 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. طرح پژوهش، از نوع تحلیل ماتریس کوواریانس یا همبستگی (تحلیل مسیر) است. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش به ازدواج پارک و روزن (2012)، پرسشنامه فرایند هویت فردی بالیستری و همکاران(1995)، مقیاس اهمیت ازدواج بلت (2016)، مقیاس سن مورد انتظار ازدواج ویلوغبی (2014) و مقیاس آمادگی ازدواج جانسون و همکاران (2011) می باشند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مؤلفه عشق هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق سه مؤلفه افق ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه دارد. اما مؤلفه کار فقط به صورت غیرمستقیم و از طریق مؤلفه زمانبندی ازدواج و آمادگی ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه دارد. از سوی دیگر؛ مؤلفه جهانبینی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق مؤلفه اهمیت ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج موجب بهبود نگرش نسبت به ازدواج می شود. مؤلفه های دیدگاه افق ازدواج نیز با به صورت مستقیم با نگرش نسبت به ازدواج ارتباط دارند.
۱۹.

تدوین الگوی ازدواج موفق: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگو ازدواج موفق رضایتمندی از زندگی پژوهش کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۳ تعداد دانلود : ۶۳۰
ازدواج سالم و موفق، نقش بنیادین در تشکیل خانواده سالم ایفا می کند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی ازدواج موفق است. این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه زوج های شهر یاسوج که حداقل دارای5 سال زندگی مشترک می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند آزمودنی ها انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری، در نهایت 26نفر(13زوج) دارای ازدواج موفق مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفته و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم استراوس وکوربین مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد حرکتی در جهت نگهداری و تداوم زندگی به عنوان مقوله مرکزی و همسرگزینی آگاهانه به عنوان شرایط علی و شرایط میانجی در پنج سطح فردی، زوجی، خانوادگی، فرهنگی- اجتماعی و والدینی طبقه بندی و ارائه شد. راهبردهای حل تعارض نیز در دو سطح راهبردهای حل تعارض زوجی وخانوادگی تقسیم شد. در نهایت پیامد مقوله مرکزی که رضایتمندی از زندگی است توضیح داده شد. ارائه مدل ازدواج موفق می تواند به عنوان الگو ومسیری برای زوج ها باشد و برای روانشناسان و مشاوران ازدواج مثمر ثمر واقع شود و سرانجام به سلامت جامعه کمک کند.
۲۰.

رابطه بین بازیگری احساسی با فرسودگی شغلی و رضایت از زندگی با توجه به نقش تعدیلگر حمایت سرپرست در پرستاران بیمارستان های شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازیگری احساسی حمایت سرپرست رضایت از زندگی فرسودگی شغلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۴۳۲
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگری حمایت سرپرست در رابطه بین بازیگری احساسی با فرسودگی شغلی و رضایت از زندگی در پرستاران است. این مطالعه توصیفی - همبستگی است. جامعه آماری همه پرستاران (حدود 1100 نفر) شاغل در بیمارستان های دولتی شهر شیراز است؛ 285 نفر (بر اساس جدول کرجسی و مورگان) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و 225 نفر کاملاً به پرسش نامه ها پاسخ دادند. داده های پژوهش از پرسش نامه های بازیگری احساسی، حمایت سرپرست، فرسودگی شغلی، و رضایت از زندگی به دست آمد و پایایی این ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ در دامنه ای بین 79/0 تا 83/0 به دست آمد. روایی صوری و محتوایی ابزارهای پژوهش نیز به تأیید متخصصان این حوزه رسید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها نشان داد که بازیگری احساسی با فرسودگی شغلی رابطه مثبت و با رضایت از زندگی رابطه منفی دارد. همچنین، نقش تعدیل کننده حمایت سرپرست تأیید شد. استراتژی های بازیگری احساسیْ استرس روانی پرستاران را افزایش می دهد؛ این تجربه در بلندمدت می تواند فرسودگی شغلی پرستاران را افزایش دهد و به کاهش رضایت از زندگی منجر شود. در این میان، حمایت و توجه سرپرستان می تواند موجب تعدیل اثرهای منفی بازیگری احساسی شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان