مقایسه اثربخشی آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور بر بهبود خشم و گذشت زنان خیانت دیده شهرستان اهواز (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور بر بهبود خشم و گذشت زنان خیانت دیده شهرستان اهواز بود. روش: طرح این پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زنان متأهل خیانت دیده ی شهرستان اهواز بود که از این میان 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی و برابر به گروه های آموزش گذشت مبتنی بر مذهب (آزمایش اول)، درمان بافت نگر انصاف محور (آزمایش 2) و گواه گماشته شدند. آزمودنی ها به چکلیست نشانه های روانی (SCL-90-R) و مقیاس گذشت صفت (بری و همکاران، 2005) پاسخ دادند. هر گروه آزمایش براساس دستورالعمل مربوطه ی خود، تعداد جلسات آموزش مرتبط را دریافت کرد در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری، آزمون تعقیبی بانفرانی و 26-SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج MANCOVA حاکی از وجود تفاوت معنادار بین پس آزمون گروه ها بود. نتایج آزمون تعقیبی بانفرانی نشان داد که آموزش گذشت مبتنی بر مذهب و درمان بافت نگر انصاف محور باعث کاهش خشم (001/0 > p) و افزایش گذشت (001/0 > p) می شوند. با این حال، تفاوت معناداری بین دو روش در کاهش خشم (417/0 = p) و افزایش گذشت (405/0 = p) وجود نداشت. نتیجه گیری: براساس نتایج، می توان برای کمک به کاهش خشم و افزایش گذشت زنان خیانت دیده نسبت به همسرانشان از هر یک از روش های آموزش گذشت مبتنی بر مذهب یا درمان بافت نگر انصاف محور به طور موفقیت آمیزی استفاده نمود.Comparing effectiveness of the religion-based forgiveness training and the fairness-based contextual therapy on improvement of anger and forgiveness of cheated women in Ahvaz
Aim: The current research aimed to compare the effectiveness of the religion-based forgiveness training and the fairness-based contextual therapy on improvement of anger and forgiveness of cheated women in Ahvaz. Method: The research design was experimental with pre- and post-tests and control group. The statistical population of the research included all cheated married women in Ahvaz city among whom 45 were recruited using available sampling method and equally, randomly assigned to either the religion-based forgiveness training (experiment 1), the fairness-based contextual therapy (experiment 2), or control group. The subjects answered the Symptom Checklist (SCL-90-R) and the Trait Forgivingness Scale (Berry, et al., 2005). Each experiment group received he related sessions according to their manuals meanwhile the control group received no intervention at all. The data were analyzed using univariate, multivariate analysis of covariance, Bonferroni post-hoc, and SPSS-26. Results: The MANCOVA results showed statistically significant differences between the posttests. The results of Bonferroni test showed that the religion-based forgiveness training AND the fairness-based contextual therapy decreased the betrayed women’s anger (p < .001) and increased their forgiveness (p < .001). However, there were no significant differences between the two methods in terms of anger (p = .417) and forgiveness (p = .405). Conclusion: According to the results, therapists can use either religion-based forgiveness training or fairness-based contextual therapy to help betrayed women’s anger and forgiveness toward their husbands successfully.