محمود مهرمحمدی

محمود مهرمحمدی

مدرک تحصیلی: استاد گروه علوم تربیتی دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۷۴ مورد.
۱۰۲.

A Comparative Analysis of Ghazali and Egan’s Views on Imagination and Education: the Mythic Understanding and Children Learning(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 372 تعداد دانلود : 278
“Naive imagination is like a dark glass that prevent the shining lights entering the heart, but when is ripe enough become a clear glass that points those lights.” (Ghazali, the Niche of Lights, P.73) Iranian philosopher and educator, Abu Hamid Ghazali (1058-1111 A.D.) is the author of more than seventy books and essays on philosophy, education, mysticism, ethics, jurisprudence and dialectical theology. Throughout his works, one can easily observe that among the tools of acquiring knowledge (i.e., the senses, the imagination, and the intellect), imagination has become subject of special attention due to its capacity in recalling, analyzing, and synthesizing pre-acquired images, concepts and meanings and creating new and noble ones. Because of his unequivocal attention to imagination, instead of intellect, and the great impact imaginative thinking has had on Islamic philosophy of his times, some critics have maintained that “Islam has turned against science in twelfth century.” This article consists of two parts. The first part deals about Ghazali’s perspective the place of imaginative faculty among the other faculties; the external faculties (i.e. the senses), the internal faculties (i.e. common-sense, imagery, memory, estimation), and the intellect and hence; it is observed that the faculty of imagination itself is a part of the internal faculties and links the external faculties with the intellect as well as comprehensive and continuous interaction with other internal faculties. Upon defining imagination, tasks and types associated with it, its priority and superiority over the intellect, the relationship between (1) the internal senses and the imagination and (2) the imagination and the intellect are addressed. In the second part, the authors follow the practical implications of such imaginative thought in Ghazali’s teaching approach. To do so, and because of the comparative analysis pursued in the article (i.e., comparing Ghazali with contemporary western educational thinker Kieran Egan) about children’s education, we concentrated on the “mythic understanding” that Egan has proposed for these ages and then, contrasted it with Ghazali’s works. The results show that as Egan, but not in such a complete and detailed form, Ghazali considered the elements of play, story, binary opposites, rhyme, rhythm, images, gossip, mystery, and metaphor in his approach. But there are no clear and sufficient evidence for other elements (i.e., joke and humor) in Ghazali’s teaching approach.
۱۰۳.

مبانی و ویژگی های یک الگوی تدریس برای انواع دانش روش کاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعلیم و تربیت برنامه درسی تدریس تربیت معلم الگوی تدریس دانش روش کاری کار انتقالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 727 تعداد دانلود : 265
از عناصر مهم نظام تعلیم و تربیت در کنار سایر عوامل نظام آموزشی، رویکردها، الگوها و روش های تدریس است. تدریس فعالیتی است که در کانون و نقطه تلاقی همه عناصر آموزشی قرار دارد و مهمترین عملکرد معلم در کلاس درس محسوب می باشد که زمینه را برای یادگیری فراهم می سازد. تدریس فرایند تسهیل کننده یادگیری است. از آنجا که با هر روشی نمی توان هر موضوعی را تدریس کرد، بنابراین برای تدریس موضوعات گوناگون روش های تدریس مناسب نیاز است. ماهیت موضوعات به نوع دانشی که درباره آن بحث می کند بستگی دارد. از دیدگاه صاحب نظران روان شناسی شناختی با رویکرد پردازش اطلاعات سه نوع دانش وجود دارد؛ دانش از نوع «بیانی»؛ دانش از نوع «روش کاری»؛ و دانش از نوع «تصاویر ذهنی». موضوعات روش کاری سه نوع هستند که عبارتند از: دانش روش کاری «شناسایی طرح» و دانش روش کاری «مراحل عمل» و دانش روش کاری از نوع انتقالی یا ابتکاری. آموزش و تدریس انواع موضوعات از هم متفاوت بوده و هر کدام به روش متفاوتی آموزش داده می شود. بر این اساس شناخت نوع دانش از لحاظ دانش روش کاری شناسایی طرح، دانش روش کاری مراحل عمل و دانش روش کاری انتقالی دارای اهمیت بسزایی بوده و نیاز به طراحی الگوی تدریس مناسب برای آنها احساس می شود. مقاله حاضر درباره تعاریف و مفاهیم، و انواع دانش روش کاری و انتقالی و ارائه یک الگوی تدریس برای تدریس انواع موضوعات روش کاری بحث می کند.
۱۰۴.

بازشناسی مفهوم و تبیین جایگاه تخیل در برنامه های درسی و آموزش با تأکید بر دوره ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آموزش برنامه درسی تخیل دوره ابتدائی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی فعالیتهای هنری و بازی ها دبستانی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی دبستان
تعداد بازدید : 789 تعداد دانلود : 680
در این مقاله نخست به بازشناسی مفهوم تخیل پرداخته شده و معانی گوناگون آن به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد. این بحث مقدماتی روشن می سازد که شناخت مفهوم تخیل به عنوان یک ظرفیت انسانی کار ساده ای نبوده و باید به عنوان یک پروژه ناتمام برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خصوصاً سیاست گذارانی که به نوآوری و تحول در این عرصه خطیر می اندیشند مطرح شود. خصوصا این که باید میان معنای تخیل در کودکی و بزرگسالی و تخیل به عنوان یک ظرفیت فکری – ذهنی ممتاز و یک بیماری و عارضه خطرناک تمایز قائل شد. به دنبال این مبحث مقدماتی، از منظر ثبوتی درباره کاربرد تخیل و تجربیات تخیلی کودکان در برنامه های درسی و آموزش بحث می شود. این موضوع متضمن پذیرش اصل تازه ای در طراحی آموزشی است و چگونگی پاسخگو نمودن آموزش به قدرت و ظرفیت تخیل به عنوان یک ابزار ذهنی یا یک منبع مغتنم در فرایند یاددهی - یادگیری را در کانون توجه قرار می دهد. در بخش بعدی، ظرفیت تخیل در انسان از منظر اثباتی مورد توجه قرار می گیرد و ضرورت پرورش آن در نظام های تعلیم و تربیت از ابعاد گوناگون مورد بحث واقع می شود. از جمله این ابعاد می توان به انسان شناسی و هستی شناسی اسلامی، نقش برنامه درسی در فعلیت بخشیدن به ظرفیت های بالقوه ذهنی یا ""ساختن ذهن""، نقش تخیل در تفکر مفهومی، نسبت گسست ناپذیر تخیل با خلاقیت و بالاخره نسبت تخیل با حل مسأله یا فرایند علمی اشاره کرد. در آخرین بخش مقاله ودر مقام جمع بندی، علاوه بر تأکید بر مواضع اساسی نویسنده در این زمینه، ضرورت پرداختن به پروژه دیگری جهت شناسائی ""قفل های ذهنی"" در نظام آموزش و پرورش که مهم ترین موانع بر سر راه استفاده از تخیل یا پرورش آن می باشد مورد بحث قرار می گیرد.
۱۰۵.

الزام ها و پیامدهای اجتماعی برنامه درسی پاسخگو در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش عالی برنامه درسی پیامدها الزام ها رسالت خدمات اجتماعی برنامه درسی پاسخگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 106 تعداد دانلود : 11
نظام آموزش عالی نهادی اجتماعی است که از دیرباز برای انجام سه رسالت آموزش، پژوهش و خدمات پدید آمده و در سال های اخیر رسالت های جدیدی از جمله کارآفرینی نیز به آن افزوده شده است. در بین تمامی عناصر و خرده نظام های آموزش عالی، از برنامه های درسی به عنوان مهم ترین عنصر و به منزله قلب این نظام یاد می شود زیرا بنیادی ترین ابزار فراهم آورنده دانش، تجربه و مهارت های دانشجویان برای عرضه خدمات به جامعه است. برنامه درسی که بتواند آرمان ها و رسالت های دانشگاه ها و سایر موسسات آموزش عالی را برای رفع نیازهای فردی( دانشجویان)، سازمانی( دانشگاه) و اجتماعی ( کارفرمایان و جامعه) تحقق بخشد برنامه درسی پاسخگو نامیده می شود. تبیین الزامات و پیامدهای اجتماعی برنامه درسی پاسخگو در آموزش عالی، هدف اصلی پژوهش حاضر بود که برای اجرای آن از روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. در پرسشنامه مذکور الزامات و پیامدهای برنامه درسی پاسخگو در حیطه خدمات اجتماعی از دیدگاه نمونه پژوهش یعنی استادان و دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه های اصفهان، صنعتی اصفهان و علوم پزشکی اصفهان و نیز کارفرمایان و مدیران که به روش طبقه بندی متناسب با حجم از نوع تخصیص بهینه و به طور تصادفی انتخاب شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از spss تجزیه وتحلیل گردید. نتایج حاصل از آزمون t نشان داد میانگین نظرات نمونه پژوهش در مورد الزام ها و پیامدهای تبیین شده بیش از میانگین فرضی جامعه بود)001/0≥ P). هم چنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره( مانوا) بیانگر آن بود که نظر استادان، دانشجویان و کارفرمایان در خصوص الزام های برنامه های درسی پاسخگو در آموزش عالی یکسان بوده اما بین دیدگاه های آنان در مورد پیامدهای اجتماعی موردانتظار از برنامه های درسی تفاوت معنی دار وجود داشت)005/0≥ P).
۱۰۶.

نقدی و نظری بر نگاشت سوم سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رویکرد تلفیقی آزاد سازی برنامه درسی برنامه درسی ملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 990 تعداد دانلود : 935
بدون تردید برنامه درسی ملی مهم ترین پروژه اجرائی- مطالعاتی حوزه برنامه درسی در کشور ماست. این سند چون به سفارش مراجع عالی تصمیم گیری تدوین شده است، پس از تصویب در این مراجع وجهه رسمی و قانونی پیدا کرده و هدایت کننده تحولات آتی در خصوص برنامه های درسی در سطح ماقبل دانشگاه خواهد بود. بنا به همین موقعیت و جایگاه باید به نقد آن اهتمام ورزید تا تحولات آتی نظام آموزشی مسیر صحیح و قابل دفاعی را بپیمایند. در این مقاله نگارنده پس از دو مقدمه که یکی به ارزیابی کمیت و کیفیت حضور متخصصان برنامه درسی در این فرایند و دیگری به نام یا عنوان اطلاق شده به این سند اختصاص دارد، دو محور اساسی را برگزبده و به نقد مضامین و احکام مندرج در این سند از این دو منظر پرداخته است. منظر نخست به تمرکز زدائی یا آزاد سازی برنامه درسی مربوط می شود که به باور نگارنده باید محرک و مشوق اصلی این حرکت به حساب آید. بدون حرکت سنجیده به سوی آزاد سازی، به دیگر سخن، نیازی که بتوان رفع آن را توجیه کننده این حرکت ملی دانست به شدت کمرنگ، مبهم یا حتی محو می گردد. منظر دوم تلفیق یا در هم تنیدگی است که وجه دیگری از کاستی های برنامه های درسی در نظام آموزشی به شمار آمده و لذا باید برنامه درسی ملی معرف گشایش های جدی و معناداری در این زمینه باشد.
۱۰۸.

شاخص های ارزیابی کیفیت میان رشته ای های دانشگاهی؛ ابزاری برای برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی کیفیت دانشگاه شاخص میان رشته ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 449 تعداد دانلود : 253
میان رشته ای های دانشگاهی استانداردهای تعالی خاص خود را می طلبند. هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین شاخص های ارزیابی کیفیت میان رشته ای های دانشگاهی بوده و در آن از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است. به این منظور ابتدا ابعاد مفهومی و مؤلفه های اساسی میان رشته ای های شناسایی شده و بر مبانی آن ، عوامل، ملاک ها و شاخص های مناسبی طراحی و تدوین شده است. جامعه آماری تحقیق شامل اسناد و مدارک موجود در پایگاه های اطلاعاتی قابل دسترس محقق در خصوص موضوع پژوهش بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مشخص شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که برای ارزیابی میان رشته ای های دانشگاهی باید به پنج بُعد مفهومی شامل: مسائل چندوجهی، بینش های میان رشته ای، تولید دانش تلفیقی، فهم میان رشته ایِ مسائل و ساختار میان رشته ای، و همچنین پنج عامل اصلی شامل: اهداف، برنامه درسی، فرایند تدریس ـ یادگیری، هیئت علمی و مدیریت، توجه کرد. بر این اساس، در این تحقیق برای ارزیابی کیفیت میان رشته ای ها ؛ 5 عامل، 14 ملاک و 59 شاخص شناسایی و طراحی شده است.
۱۰۹.

تبیین انتقادی جایگاه علوم اعصاب، در قلمرو دانش و عمل تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 182 تعداد دانلود : 317
رشد سریع فنون تصویربرداری عصبی در سال های اخیر، امکان فوق العاده ای برای پژوهشگران فراهم کرده است تا فهم بهتری از ساختار و کارکرد مغز انسان به دست آورند. در پرتو بهره گیری از این فن آوری های تصویربرداری عصبی پیشرفته، یافته های پژوهشگران حیطه مغز، در زمینه تفکر، هیجان، انگیزش، یادگیری و رشد، موجی از بینش های جدید به دنبال داشته که تبیین های موجود درباره موضوعات تربیتی را تحت تاثیر جدی قرار داده است. از این رو، بسیاری از متخصصان علوم اعصاب و تربیت ادعا می کنند که برقراری پیوند بین علوم اعصاب و علوم تربیتی می-تواند نقش عمده ای در بهبود دانش، سیاست و عمل تربیتی ایفا کند. کاربرد و دلالت ها و کاربرد های تربیتی معتبر استنباط شده از یافته های علوم اعصاب نیز از این ادعا حمایت می کنند؛ اما با وجود این، به نظر برخی منتقدان، رابطه میان کارکردهای عصبی و عمل تربیتی بسیار محدود و شکاف بین علوم اعصاب و علوم تربیتی به قدری زیاد است که امکان برقراری پیوند مستقیم بین آنها وجود ندارد و باید رشته های دیگری همچون «روان شناسی شناختی» و یا «علوم اعصاب شناختی» واسطه برقراری این پیوند شوند. اما از چشم انداز تربیتی، ماهیت دانش تربیت به عنوان یک دانش کاربردی ایجاب می کند که برای دستیابی به اهداف تربیتی، از علوم اعصاب نیز همچون سایر علوم توصیفی (از قبیل روان شناسی و جامعه شناسی) استفاده شود که این امر از طریق استخراج دلالت ها و کاربردهای تربیتی معتبر از مبانی اعصاب شناختی تربیت محقق خواهد شد. بنابراین، ایجاد پیوند بین این دو دانش هم ضروری و هم امکان پذیر است، چرا که می توان در تعامل و تلفیق با «فلسفه تربیتی»، «جامعه شناسی تربیتی»، و «روان شناسی تربیتی» از «اعصاب شناسی تربیتی (علوم اعصاب تربیتی)» هم برای بهبود دانش، سیاست و عمل تربیت بهره گرفت. با این وجود، مهم ترین اصل درخور توجه در این ارتباط، اصل هوشیاری و احتیاط در تفسیر و استفاده تربیتی از یافته ها ی پژوهش مغز است که تحقق این امر هم مستلزم فراهم کردن زمینه تعامل و مشارکت سازنده و واقعی بین دانشمندان و پژوهشگران علوم اعصاب و تربیت و تلفیق علوم اعصاب شناختی و علوم اعصاب تربیتی در برنامه های درسی علوم-تربیتی و تربیت معلم است
۱۱۱.

بررسی برنامه درسی میان رشته ای در آموزش عالی از منظر چگونگی تغییر آن در سطوح مختلف برنامه درسی (مورد مطالعه: برنامه درسی کارشناسی ارشد رشته آموزش ریاضی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی تغییر آموزش ریاضی برنامه درسی میان رشته ای سطوح برنامه درسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی نظریه ها و کاربرد آن
تعداد بازدید : 321 تعداد دانلود : 859
یکی از رویکردهایی مورد بحث امروزی، توسعه میان رشته ای در آموزش عالی است. در سال های اخیر، تعداد زیادی دوره های میان رشته ای در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری طراحی شده و در سطح دانشگاه های کشور، دانشجویان زیادی در این رشته های جدید مشغول به تحصیل هستند. اما این مسئله مطرح است که با توجه به آن که بحث تغییر برنامه درسی از سطح قصد شده به سایر سطوح، از جمله اجرا شده و تجربه شده همواره یکی از دغدغه های موجود است، در خصوص برنامه های درسی میان رشته ای از این منظر چه می توان گفت؟ هدف پژوهش حاضر این است که از طریق یک مطالعه موردی به بررسی یکی از رشته های میان رشته ای بپردازد. به این منظور، الگوی کلاین که برنامه درسی را شامل هفت سطح می داند را به عنوان چارچوب اصلی پژوهش قرار داده و با استفاده از نظریه های بارنت، تری کارسون و فولن در تغییر برنامه درسی، آن را به عنوان مبنای نظری برای بررسی تغییر برنامه درسی آموزش عالی مفهوم پردازی می کند و مورد استفاده قرار می دهد. نتایج نشان داد که برنامه های درسی میان رشته ای در آموزش عالی، تمایل زیادی به تغییر در سطوح مختلف برنامه درسی دارد که موجب تجلی تجربیات مختلفی در دانش آموختگان این رشته ها می شود. بررسی علل این تغییر و نتایج حاصل از آن برای توسعه این رشته ها ضروری است.
۱۱۲.

الگوی ساختاری رابطه خودکارآمدی، سودمندی ادراک شده و پیشرفت تحصیلی: بررسی نقش واسطه ای یادگیری خود نظم بخش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیشرفت تحصیلی خودکارآمدی سودمندی ادراک شده الگویابی معادلات ساختاری یادگیری خودنظم بخش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 588 تعداد دانلود : 994
هدف: بررسی تاثیر خود کارآمدی و سودمندی ادراک شده بر پیشرفت تحصیلی، با واسطه گری یادگیری خودنظم بخش. روش: 400 دانش آموز پایه سوم ریاضی فیزیک (200 دختر و 200 پسر) دبیرستان های دولتی شهر اصفهان به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه ای شامل سه خرده مقیاس پاسخ دادند. یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون زای خودکارآمدی و سودمندی ادراک شده اثر مستقیم معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند، همچنین نتایج نشان داد که رابطه بین خود کارآمدی و سودمندی ادراک شده با پیشرفت تحصیلی از طریق یادگیری خود نظم بخش میانجی گری شد. در این الگو تمام وزن های رگرسیونی از نظر آماری معنادار بوده و متغیرهای پیش بینی کننده 54/0 از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین کردند. نتیجه گیری:در مجموع یافته ها نشان می دهد که خودکارآمدی و سودمندی ادراک شده مستقیماً و با واسطه یادگیری خود نظم بخش بر پیشرفت تحصیلی تاثیر دارند.
۱۱۳.

روش های یاددهی- یادگیری عصر اقتصاد دانایی در برنامه درسی راهبردی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی راهبردی آموزش عالی نسبیت یادگیری یادگیری ترکیبی فراکنشی فرا زمانی فرامکانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری نظریه های یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی نظریه ها و کاربرد آن
تعداد بازدید : 255 تعداد دانلود : 46
این مطالعه، چالش ها و چشم اندازهای آموزش عالی در عصر اقتصاد دانایی را از منظر مطالعات برنامه درسی و متمرکز بر یکی از محوری ترین مقوله های آن، یعنی یادگیری و روش های آن مورد پژوهش قرار داده است. در این جهت، با تاکید بر ناکافی بودن اصلاحات مقطعی در محتوی و روش ها، سیر تحولی مفهوم یادگیری و روش های آن تا یادگیری ترکیبی در عصر اقتصاد دانایی را با مقوله ای به نام نسبیت یادگیری تبیین کرده است. این تبیین را مقدمه انتخاب رویکرد کل نگر به مطالعات برنامه درسی آموزش عالی برای یادگیری چگونه یادگرفتن (فراشناخت در یادگیری) قرار داده و یکی از چشم اندازهای تحقق آن را برنامه درسی راهبردی آموزش عالی معرفی می کند. اعتقاد مطالعه بر آن است که پیش بینی گونه های تعامل بعد روش های یاددهی- یادگیری این برنامه، شامل تنوعی از روش های یادگیری چهره به چهره، آموزش از دور سنتی و نوین با دو بعد دیگر آن یعنی محتوی و شایستگی های قابل کسب و تعمیق در دانشگاه، زمینه های فراشناخت در یادگیری را به عنوان ضرورتی برای مدیریت دانایی در رویارویی با پدیده تغییر در همه سطوح برنامه درسی فراهم خواهد ساخت. در جهت اعتبارسنجی این چشم انداز، الگوی برنامه درسی راهبردی آموزش عالی مورد اعتبارسنجی از دیدگاه 908 دانشجو و استاد از دوازده دانشگاه قرار گرفته است. در این اعتبارسنجی، شاخص اصلی برنامه یعنی اهمیت کل نگری و نمود آن در رتبه بندی بعد روش های یاددهی- یادگیری و تعامل آن با سایر ابعاد، گروه های روشی آن (سه گروه)، تنوع روش های این گروه ها (14 روش)، در دو وضعیت موجود و مطلوب برنامه درسی آموزش عالی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
۱۱۴.

مقایسه ایدئولوژی های برنامه درسی آیزنر با میلر: نگاهی دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پست مدرنیسم ایدئولوژی های برنامه درسی آموزه های دینی و معنوی نظریه های توصیفی برنامه درسی میلر آیزنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 946 تعداد دانلود : 978
در داخل حوزه تعلیم و تربیت، حوزه ای فرعی وجود دارد که «برنامه درسی» نامیده می شود. برنامه درسی به عنوان یک حوزه مطالعاتی، در زمینه مباحث نظری از اختلاف برانگیزترین حوز های معرفت بشری محسوب می شود. یکی از مباحثی که از دیرباز منشا و مصدر این اختلاف نظر بین نظریه پردازان این رشته بوده، ایدئولوژی های برنامه درسی یا نظریه های هنجاری برنامه درسی است. موضوع ایدئولوژی برنامه درسی یکی از مباحث اساسی و پر مناقشه برنامه درسی است. نگاهی گذرا به منابع منتشر شده در حوزه برنامه درسی در دهه های گذشته حاکی از آن است که به این موضوع توجه بسیار جدی شده است؛ به نحوی که آثار قابل ملاحظه ای در این زمینه به رشته تحریر در آمده است. دو تن از صاحب نظران بنامی که در این زمینه آثار معتبری منتشر نموده اند، آیزنر و میلر می باشند. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن بررسی عمیق اندیشه های آیزنر و میلر در این زمینه، تنوع برداشت ها از ایدئولوژی های برنامه درسی و دلایل آن را به گونه ای منطقی به تصویر بکشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا مروری بر اندیشه های هر دو صاحب نظر شده و پس از آن، با تاملی دوباره در این ایدئولوژی ها، نکات کلیدی اندیشه های این افراد استنتاج گردیده و در نهایت، با مقایسه ایدئولوژی های آیزنر و میلر، تحلیل و نتیجه گیری انجام شده است. به طور کلی، نتایج این مقایسه و ارزیابی نشان می دهد که تفاوت های اساسی و بنیادی در فلسفه و جهان بینی این دو صاحب نظر وجود دارد.
۱۱۵.

ملاحظات اساسی در باب سیاست گذاری توسعه برنامه درسی میان رشته ای در آموزش عالی از منظر فرایند تکوین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آموزش عالی تلفیق تیپ شناسی علوم میان رشته ای مطالعات برنامه درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 310 تعداد دانلود : 657
در این مقاله ابتدا، با اشاره به ضرورت ورود به عرصه علوم میان رشته ای و نیاز به ارایه تبیین دقیق نظری از آن، هدف مقاله در همین راستا ارزیابی می شود. سپس موقعیت مساله ای علوم میان رشته ای، در آموزش عالی ایران و جهان توضیح داده می شود. از آنجا که تبار و پیشینه مباحث تلفیق در برنامه های درسی مقطع پیش از دانشگاه، یعنی حوزه آموزش و پرورش، است، بر ضرورت آشنایی سیاست گذاران آموزش عالی با این پیشینه تاکید شده و در بخش بعد، از طریق باز پردازش این پیشینه، شکل متفاوتی از تیپ شناسی تلفیق (سه وجهی) عرضه شده است. آنگاه منطق های متفاوتی تشریح شده است که در پس استفاده از رویکرد تلفیقی در آموزش پیش از دانشگاه، در مقایسه با آموزش دانشگاهی، وجود دارد و بر این مهم تاکید می شود که منطق تلفیق (و علوم میان رشته ای) در آموزش عالی، علی الاصول، پاسخ گویی به نیازهای معرفتی و اجتماعی نوظهور بشر از طریق خلق و تکوین رشته های جدید است. متعاقبا، در بخشی که می توان آن را مهم ترین بخش این نوشتار دانست، با ارایه بررسی های نمونه ای و اجمالی درباره تکوین علوم میان رشته ای، قواعدی که در جیان تکوین رشته های جدیدی باید به آنها ملتزم بود، توضیح داده شده است. در بخش نتیجه گیری، پیش از بخش پایانی، پنج گزینه سیاستی در توسعه علوم میان رشته ای توضیح داده شده است و بالاخره، در بخش پایانی یک گونه شناسی تلفیق در برنامه درسی آموزش عالی نقد و ارزیابی شده است.
۱۱۶.

تحلیلی بر سیاست کاهش تمرکز از برنامه ریزی درسی در آموزش عالی ایران: ضرورت ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آموزش عالی تمرکززدایی برنامه ریزی درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 615 تعداد دانلود : 324
در این مقاله، نویسنده ابتدا به مهجوریت تاریخی مباحث مربوط به آموزش عالی در رشته برنامه درسی می پردازد و از این رهگذر، نیاز به جبران این کاستی را که اختصاص به محیط ایران ندارد و بیش و کم، وجهه جهانی دارد، گوشزد می نماید. سپس، بحث کوتاهی درباره ماهیت و ماموریت رشته برنامه درسی ارایه می کند تا خواننده قرایتی از ماموریت رشته را که بحث تولید برنامه های درسی به وسیله دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی، در چارچوب آن قرایت، معنا می یابد، دریابد. مباحث اصلی مقاله در دو بخش ضرورت ها و فرصت های معطوف به سیاست تمرکز زدایی از فرآیند برنامه ریزی درسی آموزش عالی، قابل پی گیری است. در بخش ضرورت ها، نگارنده تلویحا به اصولی می پردازد که ضرورتا در برنامه ریزی درسی به وسیله دانشگاه ها باید مطمح نظر باشد و غفلت از آن ها، این سیاست را از خیز انتفاع ساقط خواهد کرد. در بخش فرصت ها، به این پرسش پاسخ داده می شود که از منظر دانش برنامه درسی، توجه به کدام اصول متضمن دستیابی به قابلیت حداکثری در اجرای سیاست کاهش تمرکز در برنامه ریزی درسی آموزش عالی خواهد بود. به دیگر سخن، در بخش ضرورت ها، شرایط حد اقلی التزام به عهده دار شدن ماموریت برنامه ریزی درسی در سطح دانشگاه ها و در بخش فرصت ها، شرایط حداکثری مورد توجه قرار می گیرند. در بخش پایانی این نوشتار و در قالب یک جمع بندی کوتاه، این معنا مورد تاکید قرار می گیرد که وضع سیاست های مترقی برای دستیابی به تعالی و ترقی لازم است؛ ولیکن هرگز کافی نیست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان