محسن مراثی

محسن مراثی

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه پژوهش هنر، دانشکده هنر ، دانشگاه شاهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۸ مورد از کل ۵۸ مورد.
۴۱.

مطالعه تطبیقی محتوای بازی «فرقه اساسین ها» و افسانه های حشاشین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسانه های حشاشین بازی های رایانه ای تاریخی بازی فرقه اساسین ها جنگ های صلیبی مطالعات گیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۸۱
محتوای بسیاری از بازی های رایانه ای، تاریخی اند؛ به این معنا که بازیکن در ژانرهای مختلفی در دوره یا دوره های تاریخی مشخصی بازی را انجام می دهد. سری بازی های «فرقه اساسین ها» از این دسته اند و پژوهش پیش رو، نسخه نخست این بازی (2007) را به تفصیل بررسی کرده است. مهم ترین مشخصه این سری بازی ها بر موضوع «ترور» مبتنی است که در داستان بازی، سرمنشأ آن، فرقه فداییان اسماعیلی و افسانه حشاشین در فضای جنگ سوم صلیبی قرار داده شده است. در این مقاله نشان داده می شود که سازندگان بازی «فرقه اساسین ها» چگونه روایات تاریخی به ویژه افسانه های حشاشین را گزینش و به روایت و مکانیک بازی تبدیل کرده اند و چه قرائت جدیدی از افسانه های حشاشین شکل داده اند. هدف این پژوهش، تلاشی برای بررسی تطبیقی محتوای داستانی بازی رایانه ای تاریخی «فرقه اساسین ها» با افسانه های حشاشین از منظری میان رشته ای تاریخ و هنر است.  در قسمتی از پژوهش که فرقه فداییان اسماعیلی و افسانه های حشاشین بررسی شده است، از روش تاریخی و در قسمتی که محتوای بازی توضیح داده شده  از روش توصیفی - تحلیل محتوا استفاده شد. رویکرد این پژوهش تطبیقی به شیوه لنزی است. یافته های پژوهش نشان داد که طراحان بازی با هوشمندی، داستان بازی را با الهام از افسانه های حشاشین و در چند لایه بازسازی کرده اند. برخی روایت های تاریخی مانند ماجرای پرش مرگبار فدائی به دستور شیخ الجبل و بینش باطنی به مکانیک هایی در بازی تبدیل شده اند. بیشتر شخصیت های مسلمان بازی برساخته است؛ اما برعکس، بیشتر شخصیت های مسیحی داستان حقیقی است. امید است این پژوهش برای سازندگان بازی های تاریخی سودمند باشد.
۴۲.

مطالعه نقوش سفال و منسوجات دوره سامانی و آلبویه در تطبیق با هنر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر سامانی هنر آل بویه هنر ساسانی سفال سامانی منسوجات آل بویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۱۲
هم زمانی تاریخی حکومت سامانی و آل بویه، نوزایی فرهنگی و هنری عمده ای را سبب شد. در این دوران، سامانیان و آلبویه در آثار هنری خود از هنر ساسانی تأثیر پذیرفتند، لکن تأثیرات آن ها از جهاتی با یکدیگر متفاوت است. هدف پژوهش حاضر مطالعه شباهت ها و بیان علل تفاوت ها در تأثیر پذیری هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی است. از آنجا که هنر دوره سامانی و آل بویه در تحولات هنر دوره های بعدی سهم بسزایی دارند، شناخت خصوصیات هنری حاکم بر این دوره ها در مطالعه تاریخ هنر ایران امری ضروری است. لذا در راستای اهداف پژوهش، به این پرسش اساسی پرداخته شد که دلیل اصلی تأثیرپذیری متفاوت هنر سامانی و آل بویه از هنر ساسانی چیست؟ در این راستا، شاخص ترین هنر هر دوره، یعنی سفالگری سامانی و منسوجات آل بویه با یکدیگر و نیز با نمونه های هنر ساسانی به روش ترکیبیِ تاریخی و توصیفی و با رویکرد تطبیقی مطالعه شدند. نتایج حاکی از آن است که تأثیرپذیری هنر سامانی از هنر سغدی-ساسانی و هنر آل بویه از هنر عرب-ساسانی، یکی از دلایلی است که تأثیرپذیری متفاوت این دو دوره را از هنر ساسانی منجر شده است. در عین حال تلاش این دو حکومت برای کسب مشروعیت ملی نزد توده مردم، عامل اصلی بروز تفاوت در تأثیرپذیری آن ها از هنر ساسانی است.
۴۳.

ماهیت فضا و زمان در آثار چند رسانه ایِ کتی پاترسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان چیدمان چند رسانه ای هنر چند رسانه ای کتی پاترسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۱۳
مقاله حاضر با هدف شناسایی فضا و زمان در آثار چند رسانه ای کتی پاترسون با شیوه توصیفیT تحلیلی با روش گردآوری کتابخانه ای تدوین شده است.کتی پاترسون به عنوان یکی از هنرمندان چند رسانه ای با به کارگیری چندین رسانه ی گوناگون هنری غالباً فضا و زمان را با استفاده از تکنولوژی مفاهیم میکرو و ماکرو، فاصله گذاری، فاصله زمانی، چرخه زمانی و زمان بندی، و روابط زمانی را به اشتراک می گذارد. او فضایی را ایجاد می کند تا مخاطب را از حالت منفعل خود خارج و سعی می کند تا با درگیر کردن اکثر ادراکات حسی ، فضا و زمان را به شکل جدیدی ارائه دهد و نحوه ی برخورد متفاوتی با مسئله ی زمان را به وجود آورد. در نهایت فضا در آثار پاترسون فراتر از چارچوب ریاضیات برای برقراری ارتباطی ژرف، و تصور ناشناخته ها می باشد. در این راستا از چارچوب مفهومی و روش شناسی ملهم از رویکرد گوتفرید بوهم و تی جی لسینگ استفاده شد . نتایج پژوهش نشان داد، پاترسون درک جدیدی از زمان را برای مخاطب ارائه می دهد تا بتواند خوانش های متوالی و همزمانی را داشته باشد. مخاطب در درک فضا و زمان آثار چندرسانه ای پاترسون، نقشی فعال داشته و خود تعیین کننده مدت زمان دریافت آثار است.
۴۴.

مطالعه تطبیقی تصاویر نسخ چاپ سنگی و کاشی های مصور دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصاویر نسخ چاپ سنگی مصورسازی کاشی نگاری کاشی های مصور دوره ی قاجار فنون نقاشی روی کاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۱
در این مقاله تلاش می شود با مطالعه تطبیقی تصاویر منقوش بر کاشی های دوره قاجار، به چگونگی تاثیر پذیری آنها از آثار چاپ سنگی پرداخته شود. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی یکی از منابع الهام کاشی نگاران دوره قاجار در تولید کاشی های مصور است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رواج و کثرت نسخ چاپ سنگی از جمله عواملی است که موجب گسترش هنرهای تصویری و رواج واقع گرایی به شیوه اروپایی در نیمه حکومت قاجار شده است. زیرا آثار چاپ سنگی به سهولت در اختیار سایر هنرمندان قرار می گرفت؛ لذا بسیاری از هنرها از جمله هنر کاشی کاری را تحت تاثیر خود قرار داد. از مقایسه میان تصاویر نسخ چاپ سنگی و کاشی های این دوره، نمونه های بارزی شناسایی شدند که آشکارا تاثیرپذیری نقاشی روی کاشی را از فنون و روش های تصویرسازی آثار چاپ سنگی اثبات می کند. این تصاویر در آغاز با سلایق هنر هندی، در هندوستان شکل گرفتند و پس از ورود به ایران، توسط کاشی نگاران ایرانی تقلید شده اند. نمونه های کاشی نگاری موجود در عمارت کاخ گلستان و نیز نمونه های موجود در مجموعه های خصوصی منسوب به شهر اصفهان، گواه بر این ادعا هستند. این پژوهش از لحاظ ماهیت و روش توصیفی_ تحلیلی است و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و مشاهده ای بوده است
۴۵.

تحلیل جنبه های نمادین آیه نور در محراب های مساجد ایران سده های ۵ تا ۱۰ق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نور آیه نور نمادگرایی قندیل مقرنس محراب مساجد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۹
از دیرباز بکار گیری نمادها در هنر و معماری موردتوجه بوده است، شاید بتوان ادعا کرد که یکی از مولفه هایی که معماری را ماندگار می سازد و آن را از یک هنر زیبا به یک هنر کامل و ماندگار بدل می کند، امکان بهره گیری این هنر از نمادها و سمبل ها در آن است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نمادشناسی آیه نور و کنکاش دقیق برای یافتن مفهوم نمادین آیه نور در قالب تزئینات معماری اسلامی در مساجد ایران می باشد. و در صدد پاسخ به این سوالات است که: ۱. مفهوم نمادین آیه نور به چه صورت در تزئینات مساجد ایران نمایش داده شده است؟ ۲. کدام نقش بیش از دیگر نقوش از اشتهار و کاربرد بیشتری برخوردار است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اطلاعات میدانی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد: آیه نور یکی از معدود مواردی است که در قرآن کریم به عنصری به عنوان نماد اشاره می کند. همانطور که از معنای آیه قابل برداشت است خداوند برای درک بهتر مفاهیم در ذهن مخاطب، نور خود را با تمثیل از چراغی درون محراب بصورت نماد بیان می کند. پس از تفسیر آیه به وسیله مفسران و عالمان اسلامی، نقش قندیل در هنر اسلامی به عنوان مفهوم نمادین آیه نور بصورت مکرر استفاده شده است. به غیر از این نقش، نمادگرایی آیه نور، در دیگر عناصر تزئینی مسجد همچون مقرنس ها، کاربندی ها به وجوه منظم و مشبک های حائل نور که در آن ها هندسه و نور به یاری یکدیگر تجلی گر هستی هستند قابل مشاهده و تحلیل است. به علت ارتباط مستقیم بین ماهیت تصویری قندیل و مثالی که در آیه نور ذکر شده است، این نقش بیش از دیگر نقوش تزئینی مساجد، به عنوان یادآور آیه نور عمل کرده است.
۴۶.

خوانشی تازه بر بازنمایی و تفسیر هنری چهار هنرمند معاصر بر اثر مونالیزا (با تکیه بر مطالعه ی تطبیقی هرمنوتیک و دیکانستراکشن)

کلید واژه ها: مونالیزا هرمنوتیک دیکانستراکشن پست مدرنیسم سمیولوژی نشانه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۱
 در دهه های اخیر پیدایش یک رویکرد جدید در مورد چگونگی نگرش و دوباره خوانی متون ادبی و هنری، مورد توجه قرار گرفته است. این منظر جدید که دیکانستراکشن1 (واسازی) نام دارد با نگاهی بن فکنانه، در تقابل با ساختارگرایی2 هرمنوتیک3 (تأویل) قرار می گیرد. هرچند که وجود تشابهاتی میان این دو منظر، ارتباط و اشتراکات پایه ایی را میان این دو گرایش تفسیری اثبات می کند تا آنجا که می توان مدعی زایش دیکانستراکشن (واسازی) از نهان هرمنوتیک (تأویل) شد لکن بسترهای متباینی که هرکدام از این دو نگرش در آن تجلّی یافته اند؛ و منظر آزادانه ی که دیکانستراکشن دارد به نظر می آید این نوع تفسیر اخیر مرحله ای فراتر از هرمنوتیک مدرن است. با اینحال این مقاله با رویکرد مطالعه تطبیقی دیکانستراکشن (واسازی) با هرمنوتیک (تأویل) از منظر ویتگنشتاین و گادامر سعی دارد بر عدم جدایی هرمنوتیک و دیکانستراکشن تأکید ورزد و در این راستا با تحلیل 4 نمونه از آثار اقتباسی هم منظر دیکانستراکشن و هم هرمنوتیک را برای این آثار قائل می شود. بر این اساس این نتیجه حاصل می شود که نمی توان قطعاً مدعی شد یک تفسیر، تفسیری دیکانستراکشنی است یا هرمنوتیکی بطوریکه هرچند در نظر می توان تمایزاتی میان این دو نوع یافت ولیکن در عمل به خاطر محدودیّت و قید و بندهای غیر قابل انکار تمایزی دیده نمی شود بطوریکه یک تفسیر دیکانستراکشنی در آزادانه ترین حالت تنها می تواند یک نوع هرمنوتیک مدرن باشد. این مقاله بر اساس روش تحقیق توصیفی - تحلیلی به انجام رسیده و در تحلیل اطلاعات از روش تطبیقی استفاده شده است.
۴۷.

بررسی ویژگی های تزیینی قرآن نگاری مکتب شیراز عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های تزیینی قرآن نگاری مکتب شیراز عصرصفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۱
نیمه اول صفوی یکی از اعصار طلایی هنر کتابت قرآن در ایران است و سبک ها و مکاتب هنری شاخصی در شهرهای مختلف تحت حکومت صفوی پدیدار شده است. یکی از مکاتبی که همواره در طول تاریخ ایران نقشی کلیدی در هنرهای مربوط به کتاب آرایی ایفا کرده است، مکتب شیراز می باشد. نقطه اوج هنر تذهیب نسخ دست نویس و قرآن نگاری در شیراز را باید در سال های قرن نهم و دهم ه. ق جستجو کرد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که دستاوردهای تزیینی و تصویری قرآن های مکتب شیراز صفوی چیست؟ تجزیه و تحلیل تزیینات و ابعاد گرافیکی نمونه هایی نفیس از قرآن های مکتب شیراز عصر صفوی با این هدف صورت گرفته است تا ویژگی آرایه های تصویری آثار مورد مطالعه قرار گیرد و نقش این مکتب در هنر قرآن نگاری شناسایی شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و از طریق منابع کتابخانه ای و مشاهده به انجام رسیده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد قرآن های مکتب شیراز صفوی از جهت ساختار، فشردگی و پیچیدگی تذهیب، جسارت در انتخاب ترکیبات رنگی زنده، شیوه خوشنویسی و غلبه نقوش گیاهی با یکدیگر مرتبط هستند. این آثار از الگویی واحد در ترسیم قالب اصلی پیروی می کنند و عمده نوآوری هایشان در جزییات نمایان می شود  
۴۸.

فضا و زمان دیجیتال در هنر چند رسانه ای با تأکید بر آثار دنیل استیگمن مانگرین و الساندرو راواگنان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۸۹
هنر چند رسانه ای به منظور شکستن کیفیت خطی و سنتی فضا و زمان، بر آن است تا ادراک جدیدی از پدیده فضا و زمان را در محیط دیجیتال فراهم آورد و به طور بنیادین آنها را بازآرایی کند.  این نوع هنری همچنین قابلیت های منحصر به فردی در فضا و زمان اثر و در تعامل با کاربران ایجاد می کند. این مقاله بر آن است تا به شناسایی دو شاخه ی مهم هنر رسانه ای جدید، یعنی هنر واقعیت مجازی و واقعیت افزوده بپردازد. در این راستا با روش نمونه گیری انتخابی، آثار دنیل استیگمن مانگرین و الساندرو راواگنان به عنوان دو هنرمند اصلی این دو شاخه ی هنری مورد شناسایی قرار گرفت. چارچوب نظری با استفاده از نظریه گوتفرید بوهم و ای جی لسینگ تدوین شده است. روش مورد استفاده توصیفی تحلیلی و گردآوری مطالب نیز کتابخانه ای و با استفاده از منابع اینترنتی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که فضا و زمان در آثار هنر جدید رسانه ای به طور عام و هنر واقعیت مجازی، هنرواقعیت افزوده به طور خاص  به وسیله کاربرد فرارسانه ای خود، نیروی بالقوه ای را برای آنچه حضور مجازی نامیده می شود، جهت خلق تجربه ای از بی واسطگی به نمایش میگذارد و مخاطب را در این فضا و زمان  غوطه ور می سازد و یا آن را یا زمان و فضای واقعی ترکیب می کند. نهایتاً فضا و زمان در این نوع آثار  بسیار  سیال و پویا هستند که در امتداد آن تماشای منفعلانه ی مخاطب در درک فضا و زمان اثر را از بیننده صرف به  تعامل گری فعال مبدل می کند. طبق نظریه بوهم، زمان نمایش توسط هنرمندان از پیش شکل گرفته و مدت زمان دریافت آثار هر دو نوع هنری وابسته به تعاملگری و کنش مخاطبان است و با حضور ایشان معنا می گیرد. هم چنین مخاطب در درک این آثار طبق نظر لسینگ می تواند از خوانش های همزمان و متوالی برای درک فضا و زمان آثار بهره ببرد.
۴۹.

بررسی عملکرد «عنوان» در انتقال و دگرگونی مفهوم در آثار تجسمیِ هنر مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عنوان هنر مفهومی مفهوم اثر هنری برداشت مخاطب از اثر عنوان گذاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۸
هدف پژوهش حاضر شناخت عملکرد «عنوان» بر برداشت مخاطب در آثار تجسمی هنر مفهومی است و قصد دارد به این سوال پاسخ گوید که اگر «عنوان» بر درک مخاطب از آثار تجسمیِ مفهومی تاثیر داشته باشد، این تاثیر به چه نحوی است و میزان آن چقدر است؟ پژوهش بر اساس یک روش ترکیبیِ متوالی دو مرحله ای شکل گرفته که در مرحله ی اول، پژوهشگر از روش «نیمه تجربی» تاثیر «عنوان» را بر برداشت اعضای جامعه ی نمونه از دو اثر تجسمی مفهومی، به آزمون گذاشته و در مرحله ی دوم، از روش «توصیفیِ تحلیل محتوا»، پاسخ های افراد را پردازش کرده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها، ترکیبی (کیفی و کمّی) می باشد. این پژوهش، در استفاده از روش ترکیبی در مطالعات هنر و در بررسی کمّیِ تأثیر «عنوان» دارای نوآوری است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «عنوان» در انتقال مفهوم آثار تجسمیِ مفهومی دخالت داشته و می تواند آن را بین 70 تا 80 درصد تغییر داده، بین 50 تا 64 درصد دگرگون نموده و به سمت مفاهیمی که خود بر آن ها دلالت دارد، متمرکز نماید؛ اما نمی تواند برداشت مخاطب را یکّه گرداند. «عنوان» همچنین قادر است برداشت مخاطب از این آثار را بین 47 تا 61 درصد محدود کرده، بین 19 تا 32 درصد بسط داده و سبب زایش مفاهیم تازه از اثر گردد.
۵۰.

مطالعه تطبیقی زبان زنانه و مردانه در آثار هنرمندان معاصر عرب با موضوع جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان زنانه فمینیسم پست مدرن هنر معاصر عرب هنر و جنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
  فمینیسم پست مدرن با گسترش تفاوت های زنانگی و مردانگی قائل به زبان زنانه است که آن را یک عامل متمایزکننده بین آثار هنری و ادبی زنان و مردان می داند و ویژگی هایی چون استفاده از نمادهای چندلایه و پیچیده، استفاده خاص از تن در آثار و وارونه ساختن ارزش های زیبایی شناختی را برای آن برمی شمارند. در مقابل این دیدگاه ها، افرادی چون لیندا ناکلین مخالف شکل گیری چنین زبانی در آثار زنان هنرمند هستند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیل محتوا و با رویکرد تطبیقی در رابطه با شکل گیری زبان زنانه، به بررسی آثار هنرمندان معاصر زن عرب پرداخته و به دنبال پاسخِ این پرسش است که آیا زبان زنانه در آثار هنرمندان زن معاصر عرب شکل گرفته است؟ براین اساس، در کنار بررسی آثار زن عرب، آثار مردان عرب معاصر هم بررسی شده تا دستیابی به پاسخ پرسش با دقت بیشتری انجام گیرد. نمونه های مطالعه با موضوع جنگ انتخاب شده اند. از نتایج این پژوهش می توان به عدم شکل گیری زبان زنانه در این آثار و شباهت آنان با آثار هنرمندان مرد اشاره کرد.
۵۱.

تحلیل نگاره سفینه النجات اثر محمدعلی رجبی بر اساس نظریه ترامتنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترامتنیت ژرار ژنت نگارگری سفینه النجات محمدعلی رجبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۶
مزایای استفاده از پیش متن های متعدد،  غنا بخشیدن به آثار هنری و بیان معانی متعدد در یک اثر واحد است که نمود آن را می توان در نگاره سفینه النجات اثر استاد رجبی مشاهده کرد. هدف از این مطالعه شناسایی انواع روابط ترامتنی و پیش متن های مورداستفاده در نگاره سفینه النجات با روش ترامتنیت ژنت و درصدد پاسخ به دو سؤال است: نگاره سفینه النجات اثر استاد رجبی دارای کدام یک از گونه های روابط ترامتنی است؟ این پژوهش به روش توصیفیِ تحلیل محتوا و رویکرد تطبیقی انجام شده و ازجمله تحقیقات کیفی محسوب می شود. شیوه جمع آوری داده ها کتابخانه ای و مشاهده ای است. نتایج نشان می دهد نگاره غیر از رابطه فرامتنی تمام انواع رابطه ترامتنی را دارد. هنرمند علاوه بر استفاده از پیش متن های متنوع مانند قرآن و شاهنامه فردوسی، مواردی را در جهت غنای معنایی، به نگاره افزوده و علاوه بر استفاده از پیش متن های نوشتاری از پیش متن های تصویری که مهم ترین آن نگاره "گفتار اندر ستایش پیغمبر " در شاهنامه تهماسبی بهره برده است و در چهره پردازی علاوه بر استفاده از شیوه های نگارگری سنتی از شیوه چهره پردازی استاد فرشچیان هم استفاده شده است. هنرمند توانسته علاوه بر به نمایش گذاشتن قدرت قلم و مهارت فنی؛ اثر را از تصویری روایتگر به بیش متنی جدید تبدیل نماید و در عین وفاداری به پیش متن ها بیانی فراتر از آن ها برای عصر حاضر داشته باشد.
۵۲.

پژوهشی در تعریف و تحدید انواع هنرهای مشارکتی- تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۶۰
هدف این مقاله ی پژوهشی شناسایی و طبقه بندی انواع هنر های مشارکتی- تعاملی است. برای رسیدن به این هدف، از هر گونه ی هنری یک نمونه ی شاخص انتخاب شده و پس از توصیف و تحلیل سازمایه های اساسی تشکیل دهنده ی آن و ذکر وجوه تمایز آن از دیگر گونه ها، تعریف ویژه ای از آن ارائه شده است. توضیح آنکه از آغاز دهه ی نود به این سو، که رایانه های شخصی و اینترنت، به تدریج تبدیل به رسانه هایی تثبیت شده در خلق آثار هنری شدند؛ و گونه هایی جدید چون "هنر تعاملی" و "هنر نت" قدم به عرصه ی هنر معاصر گذاشتند؛ "تعامل گریِ" مخاطبانِ آثار هنری دیگر نه امری بعید، بل که اصلی اساسی قلمداد شد. اما یکی از مسائلی که همواره مشکلاتی را در فهمِ دقیق این گونه های هنریِ مشارکتی-تعاملی فرارویِ محققین و هنرمندان قرار داده است؛ تفکیکِ این حوزه های به ظاهر مشابه، از یک دیگر است. از این جا، پرسش اصلی این پژوهش نیز آن است که: بر مبنای چه معیارهایی و با چه عناوینی می توان این گونه های هنری را از یک دیگر جدا کرد و تعاریفی متمایز کننده را برای آن ها پیش نهاد؟ در پاسخ به این پرسش به روشی توصیفی-تحلیلی تلاش شده تا گونه های هنری مشارکتی-تعاملی معین، و از یک دیگر متمایز شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد که برخلاف آن چه در منابع مختلف دیده می شود و آن طور که هنرمندان با سهل انگاری و بدون توجه به بار معنایی هر اصطلاح آثار خود را "تعاملی"، "مشارکتی" یا "اینترنتی" می نامند؛ هر کدام از این مقولات، تعریف و عنوان ویژه یِ خود را دارند و این آثار در هشت گونه ی متفاوت قابل طبقه بندی هستند.
۵۳.

بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته از منظر نشانه شناسی اجتماعی تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت معنای بازنمودی معنای ترکیبی معنای تعاملی نشانه شناسی اجتماعی تصویر نقاشان خودآموخته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۹۸
هدف این مقاله مطالعه نحوه بازنمایی جنسیت در آثار نقاشان خودآموخته براساس الگوی نشانه شناسی اجتماعی تصویر است. خودآموختگان هنرمندانی تعلیم ندیده، فاقد آموزش رسمی و آکادمیک اند که به صورت خودجوش شروع به تولید آثار هنری می کنند. تجزیه وتحلیل این آثار با استفاده از دستور زبان بصری کرس و ون لیون در خوانش نشانه شناسی اجتماعی به رفع ابهام از تصاویر به عنوان سرگرمی صرف کمک و ایدئولوژی پنهان نقاشی ها را آشکار می کند. در این زمینه، 32 اثر نقاشی از 9 هنرمند خودآموخته، که در آن ها تصویر زن و مرد بازنمایی شده، انتخاب و تحلیل و بررسی شد. پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و برمبنای مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که آثار نقاش خودآموخته زن و مرد بیانگر تقسیم بندی جنسیتی نقش های اجتماعی است؛ با این تفاوت که نقاش زن به طور ضمنی یا علنی خود را به عنوان عنصر هسته ای برجسته نمایی و زن را کنشگر اصلی معرفی می کند. بنابراین، نقاش زن با آگاهی از سوگیری های جنسیتی اجتماعی سعی در تغییر آن به نفع خود دارد. نقاشان زن با وجه نمایی واقع گرایانه در آثار، نگاهی تبیینی به ویژگی و شرایط واقعی زنان دارند و از طرفی رویکردی برابرطلبانه به نقش زن و مرد دارند. درحالی که نقاش مرد نگاهی توصیفی دارد و به بازتولید نقش های کلیشه ای جنسیتی می پردازد.
۵۴.

تحلیل حضور کیفی نور در مساجد تاریخی اسلامی، نمونه موردی: مسجد شیخ لطف الله، مسجد سلیمیه و مسجد جامع قرطبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نور معماری اسلامی مسجد شیخ لطف الله مسجد سلیمیه مسجد جامع قرطبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۷
باتوجه به جایگاه ارزشمند نور در هنر اسلامی و رابطه مستقیم آن با مفاهیم حکمی، کامل ترین بازخوانی تجلیات نور می تواند بر روی فضاهای نیایشی صورت پذیرد. نور یکی از عناصر مورد توجه در معماری اسلامی است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد تطبیقی براساس اطلاعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده است. برای انجام این تحقیق، سه نمونه از شاخص ترین مساجد اسلامی، مسجد شیخ لطف الله اصفهان، مسجد سلیمیه استانبول و مسجد جامع قرطبه در کوردوا انتخاب شد. میزان دریافت تابش نور طبیعی روز از نورگیرها در گرم ترین و سردترین روز سال در ساعت ۱۲ ظهر با استفاده از سنجش روشنایی نور توسط نرم افزار تردی مکس دیزاین در سطح پلان و دید ناظر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش و نتایج آنالیزها نشان می دهد؛ گزینش مکان، تعداد و فرم نورگیرها، فضای مساجد را به واسطه حضور متوازن و متعادل نور و یا حضور تأکیدی در جهت و با هدفی خاص مورد تأثیر قرار داده است. صورت شکلی این گزینش به سبب شرایط پیرامونی حاکم بر مکان و امکانات رایج در فن برپاسازی معماری متفاوت و در نتیجه میزان نور دریافتی در هر سه مسجد متفاوت بوده است. هدف غایی در هر سه مسجد ایجاد فضای معنوی و متحد کردن نمازگزاران در زیر نور الهی است که به صورت یکسان در فضای مسجد سلیمیه تقسیم می شود و در فضای تاریک مسجد شیخ لطف الله و مسجد جامع قرطبه به صورت اثرهای نوری، شاخص تر از حضور مستقیم نور تجلی می یابد.اهداف پژوهش:کشف اصول و قوانین نورپردازی و نقش نورگیرها در توزیع نور طبیعی در مساجد تاریخی اسلامی.تحلیل حضور کمی و کیفی نور در نمونه های مورد مطالعه.سؤالات پژوهش: چه رابطه ای میان معماری فضا و فرم نورگیرها در معنویت بخشی به فضا در مساجد اسلامی (مسجد شیخ لطف الله، مسجد سلیمیه و مسجد قرطبه) وجود دارد؟چه عواملی در مساجد تاریخی در کیفیت و کمیت به حضوررسانی نور نقش دارند؟
۵۵.

تحلیل نگاره صحرای محشر فالنامه طهماسبی در تطبیق با نقاشی داوری اخروی فرا آنجلیکو بر مبنای رویکرد بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صحرای محشر فالنامه طهماسبی داوری اخروی فرا آنجلیکو بیش متنیت ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۸۳
 ادیان توحیدی و ابراهیمی به پیروان خود، وعده روز رستاخیز را - که موعد حساب رسی همگانی است- داده اند. در کتب مقدس این شریعت ها، از چگونگی معاد و کیفیت پاداش و عذاب و هم چنین، جزییات حشر انسان ها آیات و گزاره های متعددی بیان شده است. مساله جان گرفتن مردگان، برپایی قیامت و بهشت و جهنم از جمله این مضامین است. مقاله پیش رو به بررسی و تطبیق دو اثر با موضوع روز رستاخیز می پردازد. نگاره صحرای محشر فالنامه طهماسبی براساس آیات قرآن و روایات اسلامی و شیعی و نقاشی داوری اخروی فرا آنجلیکو بر گرفته از مضامین کتاب مقدس و باور های مسیحی، مصور شده است. از جمله پرسش های مهم پژوهش این است که: 1) وجوه تشابه و تفاوت در دو اثر مذکور با پیش متن های گوناگون کدامند؟ 2) پیش متن های متفاوت در خلق دو اثر هنری با مضمونی یک سان چه نقشی داشته اند؟ هدف پژوهش حاضر، تحلیل دو اثر مذکور، بر اساس میزان تاثیرپذیری از پیش متن های خود، با استفاده از مبانی نظری بیش متنیت ژرار ژنت که منجر به بازیابی وسعت دامنه تاثیرات دو هنر اسلامی و مسیحی بر روی یک دیگر خواهد شد. عدم توجه به مفاهیم دینی موجود در آثار هنری و مضامین متشابه میان تمثلات هنری ادیان ابراهیمی، ضرورت انجام این پژوهش را مشخص می کند. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی پیروی شده و گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای انجام شده است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد که علی رغم وجود شباهت های فراوان میان آثار مذکور، به دلیل شباهت های پیش متن های آن ها با یک دیگر، نمی توان در مورد تاثیر این دو اثر بر یک دیگر حکم قطعی صادر نمود.    
۵۶.

مطالعه تطبیقی عناصر غیر دایجتیک در عکس های سینمایی محسن راستانی و مری الن مارک با رویکرد تحلیل رمزگان بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عکاسی فیلم محسن راستانی مری الن مارک عناصر غیر دایجتیک رمزگان بلاغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۴۸
به تمامی امکانات و کنش هایی که هنگام نمایش فیلم در سینما روی پرده اتفاق می افتند، مانند واقعیت داستانی، گفتار، فعالیت شخصیت ها و همه کنش ها به شکلی که درون پرده و همزمان با نمایش اجرا شده اند، عناصر دایجتیک می گویند. بخشی از عناصر دایجتیک عکس های سینمایی اند که ارجاعاتی به روایت و روند داستان فیلم دارند. عده اندکی از عکاسان سینمایی با رویکردی افراطی، عکس هایی به سبک و شیوه خود و خارج از روند داستان فیلم می گیرند. این عکس ها که در بستر فیلم خلق شده و ارجاعاتی ویژه به سبک عکاس دارند در دسته عناصر غیر دایجتیک قرار می گیرند. در این پژوهش عناصر غیر دایجتیک در عکس های محسن راستانی از فیلم  اینجا چراغی روشن است و عکس های مری الن مارک از فیلم پرواز بر فراز آشیانه فاخته بر مبنای نظریه رمزگان بلاغی امبرتو اکو بررسی شده تا به پرسش اصلی پژوهش که موارد تشابه و تفاوت عکس های سینمایی محسن راستانی و مری الن مارک، با عناصر غیر دایجتیک چگونه  قابل تبیین است؟ پاسخ داده شود. هدف این پژوهش شناخت عناصر غیر دایجتیک و سبک ویژه عکاس در عکس های سینمایی محسن راستانی و تطبیق آن با آثار مری الن مارک است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. اطلاعات به روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای و عکس ها نیز از آرشیو شخصی و منابع الکترونیکی گردآوری شده اند. از مقایسه عکس های محسن راستانی و مری الن مارک، می توان نتیجه گرفت که هر دو، عکس هایی مرتبط با روایت فیلم و عکس هایی با سبک شخصی (مستند-پرتره) و غیر دایجتیک دارند که تبدیل به کتاب و نمایشگاه شده اند.
۵۷.

تحلیل انتقادی گفتمان شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک: با تکیه بر آرای نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان انتقادی اندیشه شیعی کاشی نگاره دوران قاجار تکیه معاون الملک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی به تحلیل مهم ترین مضمون هنر شیعی دوران قاجار، روایت عاشورا و وقایع وابسته به آن در کاشی نگاره های مذهبی تکیه معاون الملک می پردازد. این رویکرد زبان تجسمی کاشی نگاره را هم چون عملکرد اجتماعی مرتبط با عوامل سیاسی، اجتماعی، دو گفتمان سلطنت و شیعی موردمطالعه قرار می دهد. عواملی که با عناصر خاص شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک بازتولید می شوند. عناصر شیعی ترکیبی از اعتقادات، باورها، اسطوره ها و حوادث تاریخی شیعیان است. کاربرد این عناصر شیعی در راستای مشروعیت بخشی به حکومت حاکمان وقت نسبت به اعتقادات مردم در عناصر وابسته به معماری، مؤثر بوده است. هدف از پژوهش، تحلیل گفتمان های ناظر بر بازتاب اندیشه شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک و شناخت عناصر و عملکرد گفتمان شیعی در کاشی نگاره های تکیه در واکنش به تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه دوران قاجار خواهد بود. سؤالات پژوهش: چه گفتمان هایی منجر به بازتاب اندیشه شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک شد؟ و این گفتمان شیعی در کاشی نگاره های تکیه، تحت تأثیر چه عواملی به وقوع پیوسته است؟ روش پژوهش، تحلیل محتوای انتقادی و از نوع پژوهش های کیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. جامعه پژوهش، 12 کاشی نگاره مربوط زینبیه تکیه معاون الملک است که 3 کاشی نگاره به روش هدفمند انتخاب شده تا بیشترین اطلاعات مرتبط با سؤالات پژوهش تحلیل شود. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی و بر مبنای آراء فرکلاف در سه سطح موردبررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی، در کاشی نگاره هاگفتمان شیعه در تقابل با گفتمان سلطنت قرار گرفته است. گفتمان شیعه برای نشان دادن این تضاد در شرایط موجود جامعه از روایات شیعی استفاده می کرد. روایات شیعی با تفکر شیعی عرب و هویت ایرانی تلفیق شد. عناصرشیعی در قالب رفتارها و الگوهای قهرمانان شیعه بازتولید شد. هنرمند مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره قاجار را با گفتمانی ضد استعماری بیان کرد. گفتمان انتقادی شیعه با استفاده از مضمون در کاشی ها، تعامل و تقابل شخصیت های شیعه را در کنار پیامدهای منفی نشان داد. در چارچوب گفتمان شیعه، برخی هنجارهای اجتماعی معکوس شد. گفتمان شیعه در ساختار و بافت نقاشی های کاشی، داستان خود را با انتخاب وقایع خاص شیعی خلق کرد. این انتخاب گفتمان شیعه به دلیل وجود گفتمان ضدسلطنتی و انتقادی در عصر قاجار بود و در نقاشی های کاشی منعکس شد.
۵۸.

مطالعه ی تطبیقی قلم های برگرفته از خط نسخِ ایرانی (مطالعه ی موردی: حریر، ویژه، میزان و آهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوشنویسی نسخ ایرانی قلم حریر قلم ویژه قلم میزان قلم آهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۳
طراحان فونت با استفاده از صورت و قواعد خوشنویسی ایرانی برای آفرینش قلم های جدید متناسب با کاربردهای معاصر تلاش میکنند. در این بین خط نسخ ایرانی به جهت رعایت اغلب قواعد خوشنویسی، زیبایی و سهولت در خوانش و نگارش و همچنین دارا بودن روح هنر ایرانی، منبع اقتباس اغلب قلم های منتشرشده در دهه های اخیر در ایران بوده است. در این پژوهش ابتدا قواعد دوازده گانه خوشنویسی مندرج در رساله آداب المشق باباشاه اصفهانی به عنوان چهارچوب نظری و شاخص تطبیق معرفی شده و سپس به صورت توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی به مطالعه ی میزان همپوشانی قلم های برگرفته از خط نسخ ایرانی یعنی اقلام: حریر، ویژه، میزان و آهنگ با قواعد حاکم بر خوشنویسی پرداخته شده است. شناخت ویژگی ها، تحلیل قابلیت ها، تشابهات و تغییرات قلم های امروزی در مقایسه با خط نسخ ایرانی از اهداف پژوهش است. ارزیابی کیفیت طراحی قلم های امروزی با استفاده از دگرگون سازی خط نسخ ایرانی از ضرورت های انجام تحقیق است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که قلمهای حریر، ویژه، میزان و آهنگ در تطبیق با خط نسخ ایرانی در 9 مورد با قواعد خوشنویسی نسخ ایرانی مطابقت دارند. تفاوتهای جزئی را می توان به دلیل تغییر سلایق، گذرِ زمان، نیازهای معاصر، آزادیِ عمل طراحان تایپ برای بروز خلاقیت های صوری و از جهاتی گسترش فنّاوری اجرا و توسعه قلم عنوان کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان