۱.
در این مقاله به دنبال واکاویدن مسئله بازنمایی رفتار مجرمانه در تلویزیون با تمرکز بر مستند تلویزیونی شوک هستیم تا نشان دهیم که این بازنمایی می تواند بر نحوه جرم انگاری رفتارها در جامعه واقعی اثر بگذارد. با روش نشانه شناسی به سراغ مستند شوک که درباره انحرافات جوانان است رفته، دلالت های ثانویه آن را نشان داده و بر نحوه رمزگشایی مقامات رسمی نظام عدالت کیفری از رمزگذاری های صورت گرفته، تمرکز می کنیم. توضیح آنکه رابطه رسانه و جرم همواره در جرم شناسی کلاسیک مطرح بوده است اما جرم شناسی فرهنگی به عنوان رویکرد نظری برآمده از مطالعات فرهنگی، برداشت های ساده انگارانه از این رابطه را به کناری نهاد و معنای جرم را برساخته نظام های بازنمایی دانست. هراس اخلاقی تولید شده توسط رسانه ها، مفهوم جرم انگاری را از معنای سنتی آن که در حقوق کیفری مورد نظر است، فراتر برده و جنبه های جدیدی به آن می دهد. تلویزیون به مثابه رسانه ای فراگیر و عامه پسند با پردازش های ایدئولوژیک از وقایع اجتماعی، نقش مهمی در این فرایند جرم انگاری پنهان ایفا می کند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در گفتمان تلویزیون ایران، تیپ گروهی از جوانان در قالب مصرف کنندگان منفعل نمادها، موسیقی زیرزمینی و فرقه ها رمزگذاری شده است. از سوی دیگر، گفتمان رسمی پلیسی و قضایی، اولا خود در برساختن هراس اخلاقی از جوانان از طریق ایجاد دوگانه ها و بازتولید اسطوره هایی مانند جوانان "پاک دامن و سلیطه" تاثیر داشته و ثانیا این برساخته رسانه ای را در قالب برساخته های حقوقی مانند جرایم علیه عفت عمومی و اخلاق مصرف می کند.
۲.
این مقاله با طرح نظریه میخاییل باختین و با استفاده از مفاهیم اصلی نظریه او همچون چندصدایی، مکالمه، بینامتنیت و زمان مکان (کرونوتوپ)، به مطالعه ساخت استعاری مسلط بر متن مجموعه طنز تلویزیونی شب های برره پرداخته است. روش تحقیق این پژوهش، تحلیل گفتمان است که مفاهیم باختین در آن نقش نظام مفهومی را بازی می کند. بر این اساس، نخست این مقولات نظری به میان خواهند آمد، آنگاه مقاله با استفاده از این مفاهیم نشان خواهد داد که سوژه تولیدگر با توجه به اینکه بافت گفتمانی جامعه "حدود اندیشگی" او را در شیوه ای از پیش تعیین شده و محدود مشخص کرده است، چگونه با آن فرم سرشاخ می شود و امکانات گفتن خود را به گونه ای سامان می دهد تا در عین توجه به چهارچوب ها، فرصت خوانش های تازه ای را از آن ها فراهم آورد؛ در نهایت مقاله در فرآیندی دلالتی در گفت وگو با متن به تحلیل و تفسیر کنش فرهنگی مهران مدیری پرداخته است. در نهایت تفسیر مقاله از سریال طنز شب های برره به این ایده می رسد که مهران مدیری با گردهم آوردن تمهیداتی مثل خلق زمان- مکان خیالی برره، تبعید عقل مدرن، ضدزبان برره ای و بینامتنیتی که در زنجیره تکاملی آثارش وجود دارد، توانسته است "شب های برره" را به عنوان یک سریال طنز استثنایی و مورد پذیرش مخاطبانش معرفی کند.
۳.
هدف مطالعه حاضر پرده برداشتن از چگونگی کاربرد واژگانی نظیر فکر می کنم1 در زبان ایمیل و گروه های ایمیلی، و درک تفاوت های میان نگارش اینترنتی کاربران بومی و غیر بومی در استفاده از نشانه های تردید می باشد. به این منظور تعداد 103 پیام الکترونیکی دریافت شده از افراد بومی و غیر بومی در یکی از گروه های ایمیلی آموزش زبان انگلیسی مطالعه شده اند. کاربرد واژه ها و افعالی چون فکر می کنم، احساس می کنم2، می دانم3و عباراتی چون این طور به نظر می رسد4 که در علم زبان شناسی کاربردی، نشانه های تردید5 نامیده می شوند، از چند دهه پیش تا حد زیادی در نوشتار و تا حد کمتری در گفتار، در سبک های نگارشی مختلف چون مقالات علمی و پایان نامه ها مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است (لوین، 2005). اما نحوه کاربرد آنها در تعاملات گروه های ایمیلی نادیده گرفته شده است و مقاله حاضر به آن می پردازد. تحلیل داده ها نشان می دهد که تفاوت معنی داری در میزان استفاده از نشانه های تردید در پیام های کاربران بومی و غیر بومی وجود دارد. مقایسه ها، همچنین، نشان دهنده تفاوت میان فراوانی استفاده از ابزارهای مختلف نشانه تردید میان افراد بومی و غیر بومی بود، به این ترتیب که کاربران بومی بسیار بیشتر از افراد غیر بومی از عبارات وصفی و اسامی تحدیدی استفاده نموده اند. این در حالی است که نویسندگان غیر بومی بیش از کاربران بومی، افعال تحدیدی و حروف تعیین/ نشانه های عددی / وابسته های اسمی + اسم را برای ابراز تردید به کار برده اند . از سوی دیگر، با اینکه از دید نوع ابزار به کار رفته برای ابراز تردید، تفاوت فاحشی میان ابزارهای استفاده شده در تعاملات اینترنتی و ابزارهای به کار رفته در سایر سبک های نگارشی مشاهده نمی شود، اما تحلیل داده ها نشان گر تفاوت میان نحوه به کار بردن زیرگروه های نشانه تردید در تعاملات اینترنتی و سایر سبک های نگارشی است.
۴.
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر استفاده از یافته های پژوهشی در دانشگاه های مجازی ایران است. جامعه آماری این پژوهش افراد مطلع و فعال در آموزش های مجازی(آگاهان کلیدی) 23 دانشگاه مجازی ایران و پژوهشگران حوزه یادگیری الکترونیکی سراسر کشور هستند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان از تعداد کل 170 نفر جامعه آماری مورد نظر 118 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده و به عنوان نمونه انتخاب شدند. روایی پرسشنامه محقق ساخته از طریق نظرات هشت نفر از متخصصان تایید و پایایی آن با محاسبه آلفای کرانباخ (877/0) به دست آمد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمون های t تک گروهی و آزمون فریدمن نشان می دهد که شش عامل، پرداختن به مسائل مهم، انتخاب روش شناسی پژوهش، وجود مکانیسم های مناسب جهت ارائه یافته های پژوهشی، سازماندهی یافته ها و استفاده از شیوه های فناورانه توزیع اطلاعات، ارائه یافته ها به صورت دقیق و عملیاتی و بیان یافته ها متناسب با بافت سازمان آموزشی در کاربست یافته های پژوهشی در دانشگاه های مجازی ایران موثر هستند و بین عامل ها نیز بر اساس اولویت تفاوت معنا داری وجود دارد؛ به طوری که با توجه به مقدار میانگین رتبه ها بیشترین تأثیر مربوط به بیان یافته ها متناسب با بافت سازمان آموزشی است و به ترتیب عوامل سازماندهی یافته ها و استفاده از شیوه فناورانه توزیع اطلاعات، ارائه یافته ها به صورت دقیق و عملیاتی، وجود مکانیسم های مناسب جهت ارائه یافته های پژوهشی، انتخاب روش شناسی پژوهشی مناسب و انتخاب مسائل مهم پژوهشی در رتبه های بعدی قرار می گیرند.
۵.
این مقاله به مطالعه ترجیحات همسر گزینی کاربران سایت همسریابی طوبی می پردازد. غالبا در محافل رسمی یا غیررسمی جامعه ایران این دیدگاه حاکم است که فرایند جهانی شدن و تشدید فرایندهای نو گرایی منشا اصلی تهدید ارزش های اصیل و سنتی در جامعه اند و این موضوع بیش از همه در نهاد خانواده و خصوصا ترجیحات همسرگزینی مورد اشاره قرار می گیرد. بر خلاف این دیدگاه، مطالعه حاضر در پی این است که نشان دهد، ترجیحات همسر گزینی در فضای مجازی هنوز هم محافظه کارانه و اصیل است. به عبارتی جامعه ایرانی، به خصوص جوانان و کسانی که در سن ازداوج قرار دارند، هنوز در خصوص انتخاب همسر ایده آل به ارزش های اصیل تمایل دارند و بر ترجیحاتی تاکید می ورزد که ماهیت محافظه کارانه دارند. این ادعاها مبتنی بر داده های سایت طوبی در سال 1390 بوده که مشتمل بر 100000 پروفایل مشخصات فردی است. این مقاله با بهره گیری از آمار توصیفی و تحلیلی استدلال می کند که نگرانی لایه های رسمی سیاست گذار در مورد به مخاطره افتادن ارزش های اصیل و سنتی انتخاب همسر به واسطه گسترش روابط به واسطه کامپیوتر و بی بندباری نسل جدید، اصالت ندارد؛ چراکه نتایج تحلیل داده ها نشان داد که اولویت کاربران هنوز هم ارزش های اصیل جامعه مانند صداقت، مهربانی، وفاداری، ایمان و غیره بوده که به طور سنتی جامعه ایرانی بر آنها تاکید می کند.
۶.
هدف این مقاله ی پژوهشی شناسایی و طبقه بندی انواع هنر های مشارکتی- تعاملی است. برای رسیدن به این هدف، از هر گونه ی هنری یک نمونه ی شاخص انتخاب شده و پس از توصیف و تحلیل سازمایه های اساسی تشکیل دهنده ی آن و ذکر وجوه تمایز آن از دیگر گونه ها، تعریف ویژه ای از آن ارائه شده است. توضیح آنکه از آغاز دهه ی نود به این سو، که رایانه های شخصی و اینترنت، به تدریج تبدیل به رسانه هایی تثبیت شده در خلق آثار هنری شدند؛ و گونه هایی جدید چون "هنر تعاملی" و "هنر نت" قدم به عرصه ی هنر معاصر گذاشتند؛ "تعامل گریِ" مخاطبانِ آثار هنری دیگر نه امری بعید، بل که اصلی اساسی قلمداد شد. اما یکی از مسائلی که همواره مشکلاتی را در فهمِ دقیق این گونه های هنریِ مشارکتی-تعاملی فرارویِ محققین و هنرمندان قرار داده است؛ تفکیکِ این حوزه های به ظاهر مشابه، از یک دیگر است. از این جا، پرسش اصلی این پژوهش نیز آن است که: بر مبنای چه معیارهایی و با چه عناوینی می توان این گونه های هنری را از یک دیگر جدا کرد و تعاریفی متمایز کننده را برای آن ها پیش نهاد؟ در پاسخ به این پرسش به روشی توصیفی-تحلیلی تلاش شده تا گونه های هنری مشارکتی-تعاملی معین، و از یک دیگر متمایز شوند. نتایج تحقیق نشان می دهد که برخلاف آن چه در منابع مختلف دیده می شود و آن طور که هنرمندان با سهل انگاری و بدون توجه به بار معنایی هر اصطلاح آثار خود را "تعاملی"، "مشارکتی" یا "اینترنتی" می نامند؛ هر کدام از این مقولات، تعریف و عنوان ویژه یِ خود را دارند و این آثار در هشت گونه ی متفاوت قابل طبقه بندی هستند.
۷.
هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب رسانه در گردشگری است. این عوامل با استفاده از طیف وسیعی از ادبیات تحقیق در این حوزه و نظر خبرگان شناسایی شده و سپس رسانه ها با استفاده از تکنیک ویکور فازی در حوزه های گردشگری سلامت، گردشگری ورزشی و گردشگری آموزشی رتبه بندی شدند. در حوزه های مختلف گردشگری، اینترنت و تلویزیون به عنوان بهترین رسانه ها شناسایی شدند. بر اساس این رتبه بندی ها، مدیران گردشگری می توانند با تمرکز بر اطلاع رسانی از طریق اینترنت، زمینه ی جذب گردشگران را فراهم کنند. همچنین نمی توان از اهمیت تلویزیون در حوزه های مختلف گردشگری غافل ماند. بنابراین توسعه ی گردشگری با تمرکز بر نقش تلویزیون باید مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
۸.
در این مقاله، وضعیت موجود فیلم های آمریکایی ساخته شده پیرامون ایران از سال 1979 به بعد مورد مطالعه قرار گرفت. برای این منظور با استفاده از نظرات صاحبنظران و کارشناسان حوزه سینما و رسانه، مولفه های فرهنگی موجود در چهار فیلم سیصد، یک شب با پادشاه، اسکندر و سنگسار ثریا به عنوان فیلم های دارای مولفه های هویت فرهنگی ایرانیان شناسایی و گزینش شدند و با روش تحلیل محتوای کیفی مطالعه شدند. موضوع مورد متوجه در این پژوهش پدیده ایران هراسی است که در سال های اخیر، دامنه وسیع تری از رسانه ها، از جمله سینما، را در برگرفته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای آمریکا (هالیوود) تولید فیلم هایی با محوریت موضوعاتی چون تاریخ و تمدن ایران باستان، دین و مذهب ایرانیان و در مجموع به چالش کشیدن مسئله هویت فرهنگی ایرانیان را به طور جدی در دستور کار خود قرار داده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که هالیوود در مؤلفه تاریخ فرهنگی، بر دو محور پادشاهان ایرانی و نیروی نظامی تاکید می کند، در مؤلفه جغرافیای فرهنگی، قلمرو وسیع سرزمین ایران را به تصویر می کشد، در مؤلفه دین به چهار محور روحانیت، احکام و شعائر اسلامی و دینداران می پردازد، در مؤلفه زبان، زبان فارسی را در پیوند با زبان عربی قلمداد می کند، در مؤلفه نظام اجتماعی ایران محورهایی مانند قانونگریزی، بی انضباطی اجتماعی، توحش و بربریت، تبعیض نژادی، مردسالاری، برده داری، ضایع نمودن حقوق زنان، اختلاف طبقاتی و عدم رعایت حقوق بشر را بازنمایی کرده و از منظر شرق شناسی، ایران را به عنوان دیگری غرب مطرح می کند.