حنیف رحیمی پردنجانی

حنیف رحیمی پردنجانی

مدرک تحصیلی: دکتری تخصصی تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی، شهر تهران: استان تهران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

مطالعه ای در سیر تحوّل ساختار دیباچه های مرقّع عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیباچه دیباچه مرقع ساختار دیباچه دیباچهٔ مرقّع تیموری دیباچهٔ مرقّع صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۳
هم زمان با ظهور مرقّع به عنوان شکل جدیدی از کتاب آرایی، ایده افزودن دیباچه به ابتدای آن با تأسی از آثار ادبی و تاریخی نیز شکل گرفت. به مرور زمان و تحت تأثیر عوامل متعدّد، ساختار دیباچه ها به تدریج پیچیده تر گردید و مؤلفه های ساختاری جدیدی به آن ها افزوده شد. هدف پژوهش حاضر تعیین سیر تطوّر مؤلّفه های ساختاری دیباچه های مرقّع عصر صفوی است. در حقیقت مسأله اصلی پژوهش حاضر این است که به مرور زمان، ساختار دیباچه های مرقّع دوره صفوی چه تغییری کرده و ماهیّت و میزان این تغییرات چگونه است؟ برای پاسخ به سوال اصلی و رسیدن به هدف پژوهش، از روش توصیفی-تحلیلی، استفاده و برای تبیین هرچه بهتر، از تطبیق و تحلیل محتوا نیز بهره گرفته شد. شیوه گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای است. نحوه تبیین به این صورت است که ابتدا برای بررسی تأثیر و تأثّرات احتمالی، ساختار کلّی دیباچه های ادبی و تاریخی و دیباچه های مرقّع تیموری مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با بررسی محتوای دیباچه های صفوی، مؤلفه های ساختاری آن ها استخراج و با هم تطبیق داده شد. سپس از طریق تحلیل محتوای کمّی، نرخ تغییرات ساختارهای اصلی دیباچه ها (تحمیدیه، استدلال، تاریخ و توصیف) در طول زمان مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که مؤلّفان دیباچه های مرقّع در دوره صفوی، طرحی نو درانداختند و دو مؤلفه ساختاری - تاریخ هنر و توصیف مرقّع - برای ارتباط هرچه بیشتر دیباچه با مرقّع افزودند. در حقیقت تاریخ تغییرات ساختاری دیباچه های مرقّع صفوی را باید تاریخ حل مسأله ارتباط دیباچه و مرقّع و برقراری تعادل میان دو مؤلفه تاریخ هنر و توصیف مرقّع دانست. در نهایت، تلفیق و تعادل این دو مؤلفه در دیباچه مرتضی قلی شاملو به نتیجه رسید، دیباچه ای که این مسأله را نه از طریق برابری این دو مؤلفه، بلکه با استفاده از صنایع ادبی و زبانی حل کرد. روند شخصی سازی مرقّع ها نیز بر کم رنگ شدن برخی مؤلفه ها مثل ضرورت پرداختن به فلسفه وجودی هنر و مشروعیت بخشی به آن و اهمیت برخی دیگر مانند توصیف مرقّع، بی تأثیر نبوده است.
۲.

تصحیح یک اشتباه تاریخی: مطالعه ای در نشان کلانتری کتابخانه به اسم کمال الدّین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۱۴۷
نخستین بار متن نشان کلانتریِ کتابخانه به اسم کمال الدّین بهزاد، به اهتمام قزوینی و بووا در سال 1298ش/1914م و از روی نسخه نامه نامی کتابخانه ملّی پاریس منتشر شد و تاریخ صدور آن 928ق و به فرمان شاه اسماعیل اوّل گزارش شد. از آن پس، قطعیت این گزارش مسلّم انگاشته شد و در پژوهش های بعدی تکرار گردید. به مرور زمان، از دو متن مجزّا و گاهی یکسان با تواریخ متفاوت سخن رفت و این امر باعث ابهاماتی گردید. مسئله پژوهش حاضر این است که چند متن نشان کلانتری برای بهزاد وجود دارد و در چه تواریخی و توسط چه کسانی صادر شده اند؟ این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی سعی دارد با بررسی سیر انتشار متن فرمان و ارتباط شاه اسماعیل با خواندمیر و بهزاد و نیز با تطبیق تاریخ فرمان ها در نسخ نامه نامی ، پاسخی منطقی به این پرسش بدهد. بر اساس یافته های این پژوهش، فقط یک متن فرمان کلانتری کتابخانه به اسم بهزاد وجود دارد و آن نیز قبل از 913ق و در دربار تیموریان صادر شده است.
۳.

دفاعیه ای از نقاشی: تحلیل دیباچه قطب الدین محمد بر مرقع شاه تهماسب با رویکرد جامعه شناسی تاریخی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیباچه نقاشی خوشنویسی قطب الدین محمد جامعه شناسی تاریخی تحلیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۹ تعداد دانلود : ۴۸۹
تاکنون به جنبه های ادبی و اطلاعات تاریخی که دیباچه های مرقعات در خوددارند توجه فراوانی شده، لیکن زمینه های جامعه شناختی آن ها و توجه به ارجاعات متن به بیرون وبستر تاریخی که در آن قرارگرفته اند همچنان مغفول مانده است. دیباچه قطب الدین محمد بر مرقع شاه تهماسب در سال 964ق از معدود دیباچه هایی است که در این برهه زمانی علاوه بر خوشنویسی به مسئله نقاشی و نقاشان می پردازد. این پژوهش به دنبال این مسئله است که علل برآمدن دیباچه قطب الدین محمد در خصوص نقاشی در قرن دهم کدامند؟ برای پاسخ، از جامعه شناسی تاریخی تحلیلی که بیشتر به دنبال «چرا»یی امور و پاسخ های مبتنی بر روابط علّی معتبر است، بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دیباچه به عنوان دفاعیه ای از نقاشی و نقاشان ظهور یافته و زنجیره های علّی متنوعی متشکل از فضای سیاسی مذهبی آن دوره تاریخی، سنت نوشتاری و پیش زمینه فکری، تحصیلاتی و شغلی مؤلف منجر به تألیف دیباچه گردیده است.
۴.

دو نگرش به تاریخ هنر: مطالعه تطبیقی فلسفۀ تاریخ هنر قاضی احمد قمی و جورجو وازاری در «گلستان هنر» و «زندگی هنرمندان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه تاریخ هنر «گلستان هنر» قاضی احمد قمی «زندگی هنرمندان» جورجو وازاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۲۶
تاکنون در خصوص نخستین آثارِ تاریخ هنر به معنای امروزی؛ یعنی «گلستان هنر» از قاضی میر احمد قمی و «زندگی هنرمندان» تألیف جورجو وازاری، که در بستر و سنت های متفاوت تاریخ نگاری نوشته شده اند، از جنبه های نسخه شناسی، تاریخی و از منظر ادبی، پژوهش های متعددی صورت گرفته اند. اما آن چه که تا کنون مغفول مانده، نگاهی ژرف تر و وسیع تر به مبانی معرفتی و چارچوب نظریِ تاریخ نگاری و نگرش مورخان به مفهوم تاریخ، سیر آن و در نهایت، نوع نگاه آنها به تاریخ هنر است. در حقیقت، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که نگرش و چارچوب فکری و مفهومی نویسندگان مذکور به تاریخ هنر یا به طور کلی فلسفه تاریخ هنر آنان با توجه به دو اثر «گلستان هنر» و «زندگی هنرمندان»، از چه مؤلفه هایی برخوردار است؟ جهت دست یابی به پاسخ، از روش توصیفی-تطبیقی استفاده می شود. در این راستا، از ترکیب روش های تفهمی و تطبیقی بهره برده می شود. روش تفهمی، شیوه ای تفسیری است که به شکلی درونی و همدلانه می کوشد تا طرز تلقی و نگاه نویسنده یا عامل تاریخی را نسبت به موضوعات کشف و درک کند. در نهایت، اجزای مورد بررسی با یکدیگر تطبیق داده شده و وجوه مختلف تشابه و تفاوت آنها مورد کنکاش قرار می گیرد. هدف کلی پژوهش، دست یابی به مبانی و خطوط اصلی معرفت تاریخی این دو مورخِ هنر و سپس تعمیم نتایج است. نتایج و یافته های کلی پژوهش بر آن هستند که در دو جهان ایرانی و اروپایی، حداقل تا پیش از دوره مدرن، دو تلقی متفاوت از تاریخ هنر وجود دارد؛ فلسفه تاریخ هنر در ایران، منبعث از تفکر دینی است که از ماهیتی خطی، ثابت، سرچشمه ای و گذشته نگر برخوردار است و هنرمندِ وابسته به زنجیره استاد-شاگردی، مقلد استادان و سنت پیش از خود است، اما در اروپا بر اساس تفکر اومانیستی برگرفته از دوره باستان، فلسفه تاریخ هنر دارای ویژگی چرخه ای، تکاملی، غایت نگر و آینده گرا است که فردیت هنرمندِ خلاق و مقلد طبیعت مورد تأکید بوده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان