محمدرضا شعیری

محمدرضا شعیری

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه شاهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷۴ مورد.
۲۱.

مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی با درمان فراتشخیصی یکپارچه در درمان بیماران مبتلا به اختلال های اضطرابی و افسردگی همایند: کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلال های اضطرابی و افسردگی همایند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۴۳۹
هدف : هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی با درمان فراتشخیصی یکپارچه در درمان افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی و افسردگی همزمان بود. روش : در پژوهش حاضر 45 فرد مبتلا به حداقل یک تشخیص اصلی و یک تشخیص همراه در حوزه اختلال های اضطرابی و افسردگی به طور تصادفی در سه گروه درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی، درمان فراتشخیصی یکپارچه و گروه لیست انتظار جایگزین شدند و دو گروه درمانی، درمان های متناظر را دریافت کردند. برای گردآوری داده ها، آزمودنی ها پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم ( BDI-II )، پرسشنامه اضطراب بک ( BAI )، مقیاس عاطفه مثبت و منفی ( PANAS )، مقیاس سازگاری اجتماعی و کاری ( WSAS ) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شش ماهه تکمیل کردند. داده های پژوهش از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مختلط، آزمون تعقیبی اثرات ساده و آزمون معناداری بالینی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که هر دو درمان در مقایسه با گروه لیست انتظار، موفق به کاهش علایم افراد مبتلا به اختلال های همایند اضطرابی و افسردگی شدند (001/0 p< ). البته درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در بهبود اضطراب، عملکرد عمومی و عاطفه منفی نسبت به درمان فراتشخیصی یکپارچه از اثربخشی بهتری برخوردار بوده است (05/0 p< )، ولی در کاهش افسردگی تفاوت معنی داری با هم نداشتند (05/0 p> ). همچنین درمان فراتشخیصی یکپارچه در افزایش عاطفه مثبت عملکرد بهتری داشته است (05/0 p< ). بررسی ملاک های معناداری بالینی نیز نشان داد که گروه درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در مورد اختلال های اصلی و همراه، در پایان دوره پیگیری، به ترتیب 29 و 23 درصد بیشتر از گروه فراتشخیصی یکپارچه به وضعیت عملکرد طبیعی دست یافتند. نتیجه گیری : درمان فراتشخیصی مبتنی بر افکار تکرارشونده منفی در مقایسه با درمان فراتشخیصی یکپارچه در بهبود علایم افراد مبتلا به اختلال های همایند اضطرابی و افسردگی از اثربخشی بیشتری برخوردار بود.
۲۲.

اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر شادکامی و بهزیستی روانشناختی افراد دارای نشانه های افسردگی: مطالعه تک آزمودنی با چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی مداخله های مثبت گرا علایم و نشانه های افسردگی طرح تک آزمودنی چند خط پایه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان هیجان مثبت و منفی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان رضایت از زندگی
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی مثبت گرا
تعداد بازدید : ۳۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۴۱۲
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی کارآمدی روان درمانی مثبت گرا برای افزایش بهزیستی روانشناختی در افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی در فرهنگ ایرانی است. بدین منظور از طرح تک آزمودنی چند خط پایه با دوره پیگیری استفاده شد. برای انجام این پژوهش ابتدا از بین افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی که به یک مرکز مشاوره در تهران مراجعه کرده بودند و ملاک های ورود و خروج در پژوهش حاضر را دارا بودند و برای شرکت در پژوهش اعلام آمادگی کردند، 3 نفر به شیوه نمونه-گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی بین 3 تا 7 هفته مرحله خط پایه در نظر گرفته شد. درمان به صورت انفرادی بر اساس دستورالعمل سلیگمن و همکاران (2006) در 6 جلسه توسط پژوهشگر انجام گرفت. ارزیابی ها با استفاده از پرسش نامه افسردگی بکویرایش دوم(بک و دیگران، 1996) پرسشنامه شادکامی آکسفورد(آرگایل و دیگران، 1995)، آزمونجهت گیری های شادکامی (پترسون و دیگران، 2005)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (ریف، 1995) در مرحله خط پایه، جلسات درمان و دو ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد که هر سه مراجع با شروع درمان روند کاهشی معناداری را در طراز نمرات افسردگی نشان می دهند (71 درصد). همچنین هر سه مراجع روند افزایشی معناداری را در طراز نمرات بهزیستی روانشناختی (21 درصد)، شادکامی (46 درصد) و رضایت از زندگی (61 درصد) نشان می دهند. این نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. بر این اساس، به نظر می رسد روان درمانی مثبت گرا یک درمان کوتاه مدّت مؤثر برای کاهش علایم و نشانه های افسردگی و افزایش بهزیستی روانشناختی در فرهنگ ایرانی است.
۲۳.

اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه مقابله ای کندال بر اختلال های اضطرابی: یک روی آورد فراتشخیصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمانگری شناختی رفتاری برنامه مقابله ای کندال اضطراب نشانگان درونی سازی شده نشانگان برونی سازی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۵ تعداد دانلود : ۳۷۸
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه مقابله ای کندال بر کاهش برخی از نشانگان همراه در کودکان 8 تا 10 ساله ایرانی مبتلا به اضطراب صورت گرفته است. این پژوهش، بر اساس یک طرح شبه تجربی پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 20 کودک 8 تا 10 ساله با تشخیص یک یا چند مورد از اختلال های اضطراب فراگیر، اضطراب جدایی یا اضطراب اجتماعی است که با روش نمونه برداری در دسترس هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری (گروه درمانگری و گروه گواه) جایگزین شدند. مداخله درمانگری مبتنی بر برنامه شناختی رفتاری انفرادی مقابله ای کندال به مدت 16 جلسه برای شرکت کنندگان گروه درمانگری اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده از فهرست مشکلات رفتاری کودک (CBCL؛ آشنباخ، 1991) گردآوری و از طریق آزمون من ویتنی و آزمون فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درمانگری شناختی رفتاری مقابله ای کندال، برخی نشانگان درونی سازی و برونی سازی را در گروه درمانگری در مقایسه با گروه گواه به طورمعناداری کاهش داده که در پیگیری های یک و نیم ماهه و سه ماهه نیز تداوم داشته است. با استفاده از نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت درمانگری شناختی رفتاری مقابله ای کندال علاوه بر کاهش نشانگان درونی سازی، نشانگان برونی سازی کودکان 8 تا 10 ساله ایرانی مبتلا به اضطراب را نیز کاهش داده است.
۲۴.

بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه ""Coping cat"" در کاهش اضطراب کودکان 10-8 ساله مبتلا به اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب درمان شناختی ـرفتاری کودکان برنامه ""Coping cat

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۴ تعداد دانلود : ۷۹۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر برنامه ""Coping cat"" در کاهش علائم اضطراب کودکان 10-8 ساله ایرانی مبتلا به اضطراب صورت گرفته است. این پژوهش، بر اساس یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل انجام شده است. 20 کودک 8 تا 10 ساله با تشخیص اختلال اضطراب فراگیر، اضطراب جدایی، و یا اضطراب اجتماعی پس از مصاحبه بالینی توسط روان پزشک کودک و نوجوان، ارزیابی با مصاحبه تشخیصی نیمه ساختاریافته اختلالات خلقی و اسکیزوفرنیا برای کودکان و نوجوانان (K-SADS-PL) و قرارگرفتن در سطح بالینی بر اساس مقیاس اضطراب مبتنی بر DSM آزمون فهرست مشکلات رفتاری کودکان (CBCL)، با روش نمونه گیری در دسترس مبتنی بر هدف به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری (گروه درمان و گروه انتظار) جایگزین شدند. مداخله درمانی مبتنی بر برنامه شناختی رفتاری انفرادی ""Coping cat"" به مدت 16 جلسه برای شرکت کنندگان گروه درمان اجرا شد. تحلیل داده ها بر اساس آزمون ناپارامتریک من ویتنی، فریدمن و همچنین بررسی معناداری بالینی نشان داد درمان شناختی رفتاری ""Coping cat"" از نظر آماری (335/3-=Z ، 001/0p<) و بالینی به طور معناداری علایم اضطراب گروه درمان را در مقایسه با گروه انتظار کاهش داده که در پیگیری های یک و نیم ماهه و سه ماهه نیز تداوم داشته است
۲۵.

مقاله به زبان انگلیسی: بررسی مقایسه ای سبک های والدگری و خودکارآمدی والدینی در مادران کودکان با و بدون نشانه های اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب کودکان خودکارآمدی والدگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۲ تعداد دانلود : ۶۸۵
مقدمه: اختلالات اضطرابی از شایع ترین مشکلات در بین کودکان می باشد که می تواند به مشکلات کارکردی منجر شود. اکثر مطالعات نشانگر همپوشی بالای اختلالات اضطرابی کودک و خانواده وی بوده اند. هدف مطالعه ی حاضر، مقایسه ی بین سبک های والدگری و خودکارآمدی والدگری مادران کودکان مضطرب و غیر مضطرب بوده است. روش کار: در این تحقیق علی-مقایسه ای در سال 1392 110کودک (55 کودک مبتلا به اضطراب و 55 کودک غیر مبتلا به اضطراب) به همراه مادران شان شرکت کردند. کودکان مضطرب از طریق نمونه گیری در دسترس و کودکان غیر مضطرب بر اساس همتاسازی متغیرهای جمعیت شناختی با گروه مضطرب از مدارس ابتدایی شهر مشهد انتخاب شدند. مادران کودکان، پرسش نامه های سبک های والدگری، خودکارآمدی والدگری و اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل نمودند. مقایسه ی نتایج دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمون تی مستقل انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تعارض و سردرگمی مادران کودکان مضطرب به طور معنی داری بالاتر از تعارض و سردرگمی مادران گروه شاهد (001/0P<) و پاسخ دهی، دسترسی و حساسیت مادران کودکان مضطرب به شکل معنی داری پایین تر از مادران کودکان گروه شاهد (001/0P<) است. هم چنین مادران کودکان مضطرب سطوح پایین تر خودکارآمدی والدینی را در مقایسه با مادران کودکان غیر مضطرب نشان دادند (001/0P<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشانگر ارتباط اضطراب کودکان با برخی از عوامل والدگری مثل سبک های والدگری و خودکارآامدی والدگری بوده است. بنابر این شایسته است در ارزیابی و درمان کودکان مضطرب و هم چنین پیشگیری به برخی از عوامل والدینی توجه شود.
۲۶.

بررسی رابطه ساده و چندگانه سپاس گزاری با عواطف مثبت و منفی، شادکامی و خوش بینی

کلید واژه ها: شادکامی خوش بینی عاطفه مثبت و منفی سپاس گزاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان هیجان مثبت و منفی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان رضایت از زندگی
تعداد بازدید : ۱۳۹۴ تعداد دانلود : ۸۱۳
سپاس گزاری یکی از سازه های روان شناختی نوظهور در روان شناسی مثبت گرا است که با پرسش های بسیاری روبرو می باشد. بدین خاطر هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ساده بین سپاس گزاری با عواطف مثبت و منفی، شادکامی و خوش بینی، ونیز تبیین میزان سپاس گزاری برمبنای متغیرهای یاد شده بوده است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. نمونه تحقیق بر اساس روش خوشه ای از دانشگاه شاهد و دانشکده ولیعصر انتخاب شده و شامل 128 دانشجو با میانگین سنی 62/20 (29/2=ِsd) بوده اند. ابزارهای مورد استفاده در این بررسی شامل مقیاس های سپاس-گزاری(GQ-6)، عاطفه مثبت و منفی (PANAS)، شادکامی آکسفورد و خوش بینی (LOT) بوده است. نتایج مربوط به همبستگی بین متغیر سپاسگزاری و متغیرهای عاطفه مثبت، شادکامی و خوش بینی نشانگر رابطه مثبت و معنادار، و با عاطفه منفی بیانگر رابطه منفی و معنادار بوده است. همچنین، نتایج مربوط به رگرسیون چند متغیره نشان داده است که متغیرهای عاطفه مثبت، شادکامی و خوش بینی می توانند در مجموع 43 درصد از واریانس متغیر سپاس گزاری را پیش بینی کنند. در عین اینکه بین سپاس-گزاری افراد با عواطف مثبت و منفی و شادکامی و خوش بینی رابطه معنادار وجود دارد، اما در این پژوهش، متغیرهای عاطفه منفی، شادکامی و خوش بینی پیش بینی کننده سپاس گزاری می باشند، در حالی که متغیر عاطفه مثبت علیرغم رابطه مثبت و معناداری که با سپاس گزاری دارد، در پیش بینی کنندگی سپاس گزاری نقشی ایفا نمی کند.
۲۷.

ژنتیسم دیدار با پیاژه : از پنجره تحلیل مقایسه ای با دیگر تحول گرایان

نویسنده:

کلید واژه ها: تحول پیاژه والن گزل لئونتیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۱۰۷
مقاله حاضر با نگاهی تحلیلی اندیشه پیاژه را مورد بررسی قرار داده است.برای رسیدن به این هدف ، نوشته کنونی در پنج قسمت تنظیم گردیده است.در گام اول و دوم اندیشه پیاژه از شناخت شناسی تا روانشناسی پیگیری شده است. در گام سوم تحول اندیشه پیاژه مطرح، و در گام چهارم با دیگر تحول گرایان مقایسه گردیده است.در اخرین گام دورنمای اندیشه او مورد بررسی قرار داده شده است.
۲۸.

ویژگی های روانسنجی مقیاس سنجش جهانی دمانس رولاند (RUDAS) در نمونه ای از سالمندان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مقیاس سنجش جهانی دمانس رولاند(RUDAS) روایی پایایی سالمند تحلیل عاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۵ تعداد دانلود : ۴۵۱
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روانسنجی مقیاس سنجش جهانی دمانس رولاند (RUDAS) در نمونه ای از سالمندان ایرانی بود. روش: ابتدا با نمونه گیری در دسترس، 500 سالمند از دو مرکز، آسایشگاه سالمندان کهریزک (305 نفر) و کانون جهان دیدگان (195 نفر)، مورد بررسی قرار گرفتند. سپس 61 نفر دیگر نیز برای محاسبه پایایی بازآزمایی بررسی شدند. برای گردآوری داده ها افزون بر مقیاس سنجش جهانی دمانس رولاند (RUDAS)، معاینه مختصر وضعیت روانی (MMSE)، پرسشنامه آگاهی دهنده کاهش شناختی در پیری (IQCDE)، مقیاس افسردگی سالمندان (GDS) و پرسشنامه اروپایی پنج بعدی کیفیت زندگی (EuroQol-5D) به کار رفت. تجزیه و تحلیل داده ها به روش همبستگی پیرسون و تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی انجام شد. یافته ها: یافته ها نشانگر همبستگی RUDAS با سایر ابزارها (001/0 p) و بنابراین برخورداری از روایی همگرا و افتراقی مناسب بود. پایایی بازآزمایی دوهفته ای و آلفای کرونباخ RUDAS به ترتیب 88/0 و 77/0 به دست آمد. نقطه برش، ویژگی و حساسیت این آزمون به ترتیب20، 79/0 و 86/0 بود. از سوی دیگر تحلیل عاملی RUDAS بیانگر اشباع آن از یک عامل بود. نتیجه گیری: RUDAS از ویژگی های روانسنجی مناسب برای کاربرد در جمعیت سالمندان ایرانی برخوردار است
۲۹.

طراحی مقدماتی پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای کودکان مبتلا به درد مزمن (CHACT) و بررسی تاثیر آن بر میزان انعطاف پذیری روانشناختی کودکان 7 تا 12 ساله نسبت به درد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۶ تعداد دانلود : ۷۷۸
هدف: هدف پژوهش حاضر، طراحی مقدماتی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کودکان مبتلا به درد مزمن و کارآزمایی بالینی آن بر روی میزان انعطاف پذیری کودکان 7 تا 12 ساله نسبت به درد بوده است. روش: تحقیق حاضر در دو مرحله انجام شد: در مرحله ی اول، برای طراحی پروتکل، از سویی، منابع مرتبط با درمان پذیرش و تعهد و درمان های روان شناختی کودکان و از سوی دیگر گرته ی اولیه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد کودکان، به همراه مشورت با اعضای انجمن علوم رفتاری و بافتاری، مورد استفاده قرار گرفت. سپس در مرحله ی دوم، این پروتکل مورد کارآزمایی بالینی قرار گرفت. بدین منظور، با توجه به معیارهای درد مزمن، 20 کودک که با توجه به نظر والدینشان آمادگی شرکت در این پژوهش را داشتند، از بیمارستان های تخصصی و فوق تخصصی کودکان تهران، به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و در گروه آزمایش ( 10 نفر) و گروه کنترل ( 10 نفر)، قرار گرفتند. نسخه ی کودک و نسخه ی والد پرسش نامه ی انعطاف پذیری روان شناختی نسبت به درد، در مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری اول و پیگیری دوم، در هر دو گروه اجرا شد. نتیجه: نتایج این پژوهش نشان داد که در مرحله ی نخست، پروتکل یاد شده، بر اساس گام های هشتگانه با تکالیف والدین و کودکان شکا گرفت و در مرحله ی دوم، گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تغییر معناداری را در متغیر انعطاف پذیری در مراحل متعدد نمایان ساخته و این تغییر بعد از پایان درمان، در دو مرحله ی پیگیری اولیه و ثانویه، ادامهشته است. بحث: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که پروتکل یاد شده توانسته مولفه ها و گام هایی را برای مداخله بر روی کودکان مبتلا به درد مزمن، نشان دهد و کارآزمایی بالینی آن بر میزان انعطاف پذیری این کودکان و والدینشان نسبت به درد مزمن اثر بخش بوده است،
۳۰.

پرسشنامه الگوهای ارتباطی: اعتبار و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبار ارزیابی روایی ارتباط زناشویی پرسشنامه الگوهای ارتباطی الگوهای تعاملی متعارض طلبکار - بدهکار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۳ تعداد دانلود : ۵۷۰
هدف: مطالعه حاضر به تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) در زنان و مردان متاهل ایرانی پرداخته است. روش: نمونه ای از 401 (148 زن، 253 مرد) کارمند متاهل انتخاب شدند و مقیاس های پرسشنامه الگوهای ارتباطی (کریستینسن و سولاوی، 1984)، پرسشنامه پرخاشگری (باس و پری، 1992)، مقیاس زوجی انریچ (فورز و السون، 1998)، عاطفه مثبت-منفی (واتسون و همکاران، 1988)، سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، عزت نفس (آیزنک، 1976) و رضایتمندی (هودسن، 1992) را تکمیل کردند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که پرسشنامه الگوهای ارتباطی (CPQ) از اعتبار مناسبی (آلفای کرونباخ 76/0) برخوردار است. علاوه براین، روایی همگرای پرسشنامه با مقیاس های ذکر شده (از 30/0 تا 95/0) بدست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گیری کرد که پرسشنامه الگوهای ارتباطی از اعتبار و روایی مناسبی در نمونه ای زنان و مردان متاهل ایرانی برخوردار بوده است.
۳۱.

مقایسه متغیرهای آزمون رورشاخ در نمونه غیر بالینی ایرانی با غیر ایرانی بر اساس نظام جامع اکسنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون رورشاخ نظام جامع رورشاخ دانش آموزان ایرانی اکسنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۲۴۴
هدف از تحقیق حاضر بررسی نتایج نمونه های غیربالینی 10ساله ایرانی در لوح های رورشاخ و مقایسه نتایج مذکور با یافته های نمونه غیربالینی و غیرایرانی (اکسنر، 2003) در سنین مشابه بود. بدین منظور تعداد 170 کودک 10 ساله (80 دختر و 90 پسر) که در پایه چهارم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند، از 5 منطقه شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند و آزمون رورشاخ در مورد آنها اجرا شد. مقایسه میانگین های دو گروه 10 ساله ایرانی و اکسنر (2003) نشان داد که تفاوت دو گروه در برخی از متغیرهای گستره، تعیین کننده، محتوا و پاسخ های رایج، معنادار است. با در نظر گرفتن این مسئله که آزمون های فرافکنی به اندازه آزمون های عینی نسبت به تأثیرهای فرهنگی حساس هستند، نتایج به دست آمده را می توان ناشی از تفاوت های فرهنگی به شمار آورد..
۳۲.

کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در نوجوانان: تفاوت های بهداشت روانی، وضعیت اجتماعی- اقتصادی، جنس و سن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی سلامت وضعیت اجتماعی - اقتصادی بهداشت روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۷ تعداد دانلود : ۴۶۱
پژوهش حاضر به منظور تعیین وضعیت کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دانش آموزان با توجه به تفاوت های موجود در وضعیت بهداشت روانی، اجتماعی اقتصادی، جنس و سن انجام گرفت. 551 نفر از دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان شهر یزد (275 دختر، 276 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامة کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کیداسکرین-52 (ریونز- سیبرر و دیگران، 2005)، پرسشنامه بررسی نقاط قوت و مشکلات (گودمن، 1997) و پرسشنامه ویژگی های اجتماعی- اقتصادی (گرمارودی و مرادی، 1389) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند که 1) در مقیاس های بهزیستی جسمانی، بهزیستی روانی، ارتباط با والدین و زندگی خانوادگی، حمایت اجتماعی و همسالان و خودمختاری، پسران وضعیت بهتری نسبت به دختران دارند، 2) دانش آموزان مقطع راهنمایی در تمام ابعاد پرسشنامه کیداسکرین-52 به جز سه بعد حمایت اجتماعی و همسالان، پذیرش اجتماعی و مزاحمت و منابع مالی وضعیت بهتری نسبت به دانش آموزان دبیرستانی به دست آوردند، و 3) در مقیاس های بهزیستی جسمانی، ارتباط با والدین و زندگی خانوادگی، منابع مالی و بهزیستی روانی بین دانش آموزان دارای وضعیت اجتماعی اقتصادی بالا و پایین تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک متغیری در مورد مقایسه گروه های بهنجار، مرزی و نابهنجار نشان داد که گروه بهنجار وضعیت بهتری در مقیاس های خلق و هیجان ، پذیرش اجتماعی و مزاحمت، بهزیستی روانی و ادراک خود نسبت به گروه نابهنجار دارد.
۳۴.

درد مزمن، خودکارآمدی درد و افکار خودکشی: نقش تعدیل کننده ی خودکارآمدی درد بر رابطه ی بین افسردگی و افکار خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی خودکارآمدی درد مزمن افکار خودکشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی خودکشی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
تعداد بازدید : ۲۳۵۷ تعداد دانلود : ۱۱۴۹
مقدمه: یکی از نتایج زیان­بخش درد مزمن، افزایش قابل ملاحظه­ی افکار و رفتارهای خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه­ی بین افسردگی، خودکارآمدی و افکار خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن انجام گرفت. روش­کار: در این پژوهش توصیفی­همبستگی، در بهار تا تابستان 1389، 264 بیمار مبتلا به درد مزمن به شیوه­ی نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس­های افکار خودکشی، افسردگی و خودکارآمدی را کامل کردند. داده­ها با استفاده از روش­های همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی، تحلیل گردیدند. یافته­ها: همبستگی مثبت و معنی­داری بین افکار خودکشی و افسردگی (01/0P<، 56/0=r) و همبستگی منفی و معنی­داری بین افکار خودکشی و خودکارآمدی (01/0P<، 36/0-=r) وجود داشت. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد که خودکارآمدی در رابطه­ی بین افسردگی و افکار خودکشی، نقش تعدیل­کننده را ایفا می­کند. نتیجه­گیری: رابطه­ی معنی­داری بین افسردگی و افکار خودکشی در بیماران درد مزمن وجود دارد و خودکارآمدی می­تواند چنین رابطه­ای را تعدیل کند. بنابراین، آن گروه از برنامه­های درمانی که علاوه بر اعاده­ی خلق بهنجار بیماران، افزایش احساس خودکارآمدی مرتبط با درد را در دستور کار خود قرار می­دهند احتمالا قادر هستند در کاهش شدت افکار خودکشی بیماران مبتلا به درد مزمن عملکرد موثرتری داشته باشند.
۳۵.

روایی و پایایی پرسش نامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کیداسکرین 27گویه ای در نمونه ای از دانش آموزان ایرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کیداسکرین نوجوانان روایی پایایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۱ تعداد دانلود : ۳۵۴
هدف : هدف پژوهش حاضر وارسی مقدماتی روایی و پایایی نسخه 27گویه ای پرسش نامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کیداسکرین در نمونه ای از دانش آموزان ایرانی بود. روش : 551 دانش آموز مقطع راهنمایی و دبیرستان شهر یزد با دامنه سنی 19-11 سال با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسش نامه پس از اجرای مقدماتی و انجام مصاحبه شناختی روی نمونه اصلی اجرا شد. افزون بر نسخه خودسنجی کیداسکرین 27گویه ای، نسخه چهارم پرسش نامه کیفیت زندگی بیماری های کودکان، مقیاس های مرکزی عام ( PedsQL )، نسخه 28گویه ای پرسش نامه سلامت عمومی ( GHQ-28 )، شاخص بهزیستی شخصی، نسخه دانش آموزان ( PWI-SC )، مقیاس چندبعدی رضایت از زندگی دانش آموزان ( MSLSS )، پرسش نامه عزت نفس کوپر اسمیت ( CSSEI )، پرسش نامه نقاط قوت و ضعف ( SDQ ) و پرسش نامه ویژگی های اجتماعی- اقتصادی اجرا شد. روایی کیداسکرین به روش های تحلیل روایی سازه (تحلیل عاملی تأییدی و افتراقی) و هم گرا و واگرا و پایایی به روش های آلفای کرونباخ و بازآزمایی (با فاصله دو هفته) بررسی شد. یافته ها : اثر کف برای ابعاد بهزیستی روان شناختی، حمایت اجتماعی و هم سالان و ارتباط با پدر و مادر و خودمختاری و اثر سقف برای تمام ابعاد مشاهده شد که از میزان قابل توجهی برخوردار نبود. یافته های تحلیل عاملی تأییدی حاکی از برازندگی مناسب مدل با داده ها بود. بررسی روایی هم گرا و واگرا نشان داد همبستگی میان ابعاد کیداسکرین، جز بُعد حمایت اجتماعی و هم سالان، با ابعاد مشابه در سایر پرسش نامه ها که ساختارهای مشابهی را می سنجیدند، در حد متوسط و قوی بود (01/0 p< ). هم چنین میان دو گروه با وضعیت اجتماعی- اقتصادی بالا و پایین و سه گروه وضعیت روان شناختی (بهنجار، مرزی و نابهنجار) در بعضی از ابعاد کیداسکرین تفاوت وجود داشت (05/0 p< ). ضرایب آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد، جز بُعد محیط مدرسه بالاتر از 70/0 و ضرایب بازآزمایی دوهفته ای برای تمام ابعاد در حد قوی بود (01/0 p< ) که نمایان گر ثبات آزمون در طول زمان است. نتیجه گیری : کیداسکرین 27 گویه ای از روایی و پایایی مناسبی در جامعه ایرانی برخوردار است.
۳۷.

نقش خودکارآمدی و فاجعه آفرینی در پیش بینی افسردگی در بیماران درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی خودکارآمدی درد مزمن فاجعه آفرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۸ تعداد دانلود : ۹۵۰
مقدمه: هر چند شواهدی درباره ارتباط متغیرهای شناختی و افسردگی در بیماران درد مزمن وجود دارد اما اینکه آیا ارتباط مذکور پس از کنترل اثر متغیرهای مداخله گر همچنان باقی می ماند یا خیر، مورد وارسی کافی قرار نگرفته است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم خودکارآمدی و فاجعه آفرینی درد در پیش بینی افسردگی پس از کنترل اثر شدت درد و توقف فعالیت ها بر اثر درد انجام شد. روش: پژوهش حاضر دارای طرحی مقطعی و از نوع همبستگی است که در آن 245 بیمار مبتلا به درد مزمن، به شیوه نمونه گیری در دسترس، در فاصله زمانی 6 ماه از هفت مرکز درمانی درد شهر تهران انتخاب شدند. این افراد مقیاس های اطلاعات جمعیت شناختی، شدت درد، افسردگی، خودکارآمدی و فاجعه آفرینی را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره از نوع سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط معناداری بین خودکارآمدی و فاجعه آفرینی درد با شدت درد، افسردگی و تعداد روزهای توقف فعالیت بر اثر درد (01/0P≤) وجود داشت. در تحلیل رگرسیون، خودکارآمدی و فاجعه آفرینی توانستند افسردگی را فراتر از اثر شدت درد و توقف فعالیت ها بر اثر درد نیز پیش بینی کنند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه درد شدید، احساس خودکارآمدی ضعیف و افکار فاجعه آفرین زیاد، خلق افسرده را در بیماران درد مزمن پیش بینی می کند لذا اگر در کنار برنامه درمانی این بیماران برای کاهش درد، از راهکارهای شناختی مربوط به افزایش باورهای خودکارآمدی و کاهش افکار فاجعه آفرینی نیز استفاده شود، می توان به پیشگیری از افسردگی این بیماران کمک کرد.
۳۸.

تأثیر راهبردهای شاکرانه بر عاطفه مثبت، شادکامی و خوش بینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: عاطفه شکرگزاری شادکامی خوش بینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۴۷۶
هدف : هدف پژوهش حاضر، پاسخ گویی به این پرسش بود که آیا راهبردهای گوناگون شکرگزاری می تواند عاطفه مثبت، شادکامی و خوش بینی را در ایرانیانی که عاطفه مثبت پایینی دارند، فزونی بخشد؟ روش : در پژوهش شبه تجربی حاضر، با کاربرد طرح پیش آزمون- پس آزمون، ابتدا 636 آزمودنی از دانشگاه های شاهد، ولی عصر (عج) و علم و فرهنگ با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و سپس از میان آنان بر پایه نمره برش عاطفه مثبت پایین، 96 آزمودنی برگزیده شد، که در نهایت بر پایه رضایت به شرکت در پژوهش، 62 آزمودنیِ باقی مانده به طور تصادفی در هفت گروه (راهبردهای شاکرانه و خنثی مربوط به سه الگوی امونس، سلیگمن و کلامی- عملی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند و دستورالعمل های جداگانه را در پاکت های مخصوص به خود دریافت کردند. داده ها با مقیاس عواطف مثبت و منفی ( PANAS )، پرسش نامه شادکامی آکسفورد ( OHQ ) و آزمون جهت گیری زندگی (LOT) گردآوری شد. پس از اُفت آزمودنی ها، داده های مربوط به 50 آزمودنی با روش های آماری کروسکال والیس و U من ویتنی تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان گر افزایش عاطفه مثبت در اثر راهبردهای شکرگزاری سلیگمن و کلامی- عملی (02/0= p ) و افزایش شادکامی (04/0= p ) در اثر هر سه راهبرد شاکرانه امونس، سلیگمن و کلامی- عملی بود. نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر بیان گر تأثیر به کارگیری راهبردهای شکرگزاری بر گسترش عاطفه مثبت و شادکامی است.
۳۹.

نقش پذیرش درد در کاهش شدت درد و ناتوانی بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ناتوانی درد مزمن شدت درد پذیرش درد مزمن اختلال در عملکرد روزانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۳ تعداد دانلود : ۹۵۷
زمینه و هدف: شواهد پژوهشی نشان می دهد که پذیرش درد باعث عملکرد بهتر بیماران دارای درد مزمن می شود، اما این موضوع تاکنون در بیماران ایرانی مبتلا به درد مزمن مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه پذیرش درد مزمن با ناتوانی جسمی ناشی از آن بود. مواد و روش ها: مطالعه توصیفی- همبستگی حاضر بر روی 245 بیمار درد مزمن صورت گرفت. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران درد مزمنی که در بهار و تابستان سال 1389 به درمانگاه های درمان درد در شهر تهران مراجعه نموده بودند، انتخاب شدند. این افراد مقیاس های پذیرش درد مزمن، ناتوانی جسمی، شدت درد و اختلال در عملکرد روزانه به واسطه درد و پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل کردند. داده ها با محاسبه ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون چند متغیره چند مرتبه ای تحلیل شدند. یافته ها: بین میزان پذیرش درد مزمن با شدت درد، ناتوانی جسمی و اختلال در عملکرد روزانه به دلیل درد، ارتباط معنی داری (01/0 > P) وجود داشت. در تحلیل رگرسیون، میزان پذیرش درد مزمن توانست بعد از کنترل اثر متغیرهای زمینه ای و شدت درد، واریانس معنی داری (01/0 > P) از هر دو مقیاس ناتوانی (ناتوانی جسمی و اختلال عملکرد روزانه) را تبیین کند. نتیجه گیری: پذیرش درد مزمن از عوامل مهم و مؤثر بر میزان ناتوانی ادراک شده در بیماران درد مزمن است. بنابراین جهت به حداقل رساندن ناتوانی، علاوه بر کاهش شدت درد، می توان استفاده از روش های درمانی را که بر افزایش میزان پذیرش درد مزمن تمرکز دارند، پیشنهاد کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان