جواد صالحی فدردی

جواد صالحی فدردی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه روان‎شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد ‏

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۲۱.

اثربخشی آموزش مهارت های پیش از ازدواج و مهارت های زندگی بر ملاک های همسرگزینی و هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش هیجانی مهارت های زندگی مهارت های پیش از ازدواج ملاک های همسرگزینی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هوش هوش هیجانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره قبل از ازدواج
تعداد بازدید : ۱۷۷۱ تعداد دانلود : ۱۴۱۶
هدف از اجرای این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارت های پیش از ازدواج و مهارت های زندگی بر بهبود ملاک های همسرگزینی و هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. نمونه پژوهش شامل80 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود که28 نفر آنها پسر و 52 نفر دختر بودند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان به مدت 16 ساعت تحت آموزش مهارت های پیش از ازدواج و مهارت های زندگی قرار گرفتند.آزمودنی ها در ابتدا و انتهای دوره آموزشی، به پرسشنامه های هوش هیجانی بار-اون و ملاک های همسرگزینی پاسخ دادند. نتایج بدست آمده از تحلیل داده ها بیانگر این است که نه تنها بین هوش هیجانی و ملاک های محتوایی و فرایندی انتخاب همسر دانشجویان همبستگی مثبت وجود دارد بلکه آموزش های ارائه شده بر افزایش هوش هیجانی مؤثر بوده است (01/0p
۲۲.

تاثیر برنامه ی نوین آموزش تعدیل سوگیری شناختی بر سوگیری توجه و علایم اضطراب اجتماعی در دانشجویان مضطرب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب اجتماعی سوگیری توجه شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲۵ تعداد دانلود : ۶۳۰
مقدمه: هدف مطالعه ی حاضر، بررسی اثربخشی برنامه ی 4 جلسه ای تعدیل سوگیری شناختی توجه (CBM-A) بر کاهش سوگیری توجه به تهدید و علایم اضطراب اجتماعی در دانشجویان مضطرب اجتماعی بود. روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی، تمام دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دامنه ی سنی 30-18 سال مراجعه کننده به کلینیک دانشکده ی روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 92-1391 بودند. داوطلبان با نمره ی بالا در پرسش نامه ی هراس اجتماعی کانور (30 نفر) به طور تصادفی در گروه آزمون و درمان نما قرار گرفتند. در پیش آزمون، آزمودنی ها تست کامپیوتری سنجش سوگیری توجه و پرسش نامه ی اضطراب اجتماعی کانور را کامل کردند. گروه آزمون، 4 جلسه ی آموزش تعدیل سوگیری شناختی برای سوگیری توجه را در طی چهار هفته (جلسات هفتگی) دریافت کردند. گروه درمان نما تعداد جلسات آموزشی برابر با گروه آزمون و مداخله ی درمان نما را دریافت کردند. در پس آزمون (یک هفته بعد از آموزش) و بعد از 12 هفته در آزمون پی گیری (90 روز)، تمام آزمودنی ها تکلیف سوگیری توجه و اضطراب اجتماعی را دریافت کردند. داده ها با نرم افزارSPSS نسخه ی 16 و تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: گروه آزمون نسبت به درمان نما، کاهش معنی داری در سوگیری توجه به تهدید در ارزیابی پس آزمون (01/0>P) و پی گیری (01/0>P) نشان دادند. هم چنین گروه آزمون نسبت به درمان نما به طور معنی داری علایم اضطراب اجتماعی کمتری در پس آزمون (05/0>P) و پی گیری (01/0>P) گزارش کردند. نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از یک برنامه ی تعدیل سوگیری توجه چندجلسه ای برای تسهیل رهاسازی توجه از تهدید می تواند در درمان اضطراب اجتماعی کاربردهای بالینی داشته باشد.
۲۳.

بررسی نقش هیجان ها در بازیابی اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیجان بازیابی اطلاعات رفتار اطلاع یابی احساس دانشگاه بین المللی امام رضا (ع)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاع یابی
  2. حوزه‌های تخصصی علم اطلاعات و دانش‌شناسی علوم اطلاع رسانی خدمات اطلاع رسانی مدیریت اطلاعات ذخیره و بازیابی اطلاعات
تعداد بازدید : ۱۵۰۵ تعداد دانلود : ۱۳۱۰
پژوهش حاضر با هدف شناسایی هیجان های کاربران در مراحل مختلف بازیابی اطلاعات بر مبنای مدل بازیابی اطلاعات در محیط وب انجام شد. از نظر روش شناسی، پژوهش حاضر آزمایشی و از نظر نوع، کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد رشته های علوم انسانی دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) تشکیل می دادند که G*Power بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و با استفاده از نرم افزارحجم نمونه ای برابر 30 نفر انتخاب شد . گردآوری داده ها با استفاده ازپرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی و سابقه کار با اینترنت، پرسشنامه پس از جست وجو و تصاویر ضبط شده از چهره کاربران صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که: 1. در مرحله جست وجوی آغازین، هیجان ترس و در 49 درصد بیشترین میزان / مرحله پیوندیابی، هیجان های منفی در مجموع با 3 فراوانی را داشتند. 2. بین هیجان های مختلف کاربران در مراحل چهارگانهبازیابی اطلاعات رابطه معناداری مشاهده شد. 3. در مجموع هیجان های منفی(ترس، عصبانیت، غم، و تنفر) در جست وجوی دشوار بیشتر از جست وجوی ساده بود، و بین سطح دشواری وظایف جست وجو و نوع هیجان های کاربران رابطه معناداری وجود داشت.
۲۵.

مقایسه عزت نفس ضمنی در افراد افسرده و سالم

کلید واژه ها: افسردگی پردازش منفی اطلاعات ضمنی آزمون تداعی ضمنی عزت نفس (IAT)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۲ تعداد دانلود : ۷۰۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی پردازش منفی اطلاعات ضمنی مرتبط با خود با استفاده از آزمون تداعی ضمنی عزت نفس، در دانشجویان دارای افسردگی و بدون افسردگی انجام شد.تعداد 17 شرکت کننده ی دارای افسردگی و 17 نفر دانشجوی بدون افسردگی، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. تشخیص افسردگی با استفاده از پرسشنامه ی افسردگی بک و مصاحبه ی بالینی صورت گرفت. با هدف کنترل اضطراب آزمودنی ها، از پرسشنامه ی اضطراب بک استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره انجام شد.نتایج نمایانگر آن بود که گروه افسرده از گروه عادی، دارای نمره ی افسردگی بالا تری در پرسشنامه ی افسردگی بک بودند (001/0=p). همچنین عزت نفس ضمنی گروه افسرده با گروه آزمودنی های بهنجار، به طور معناداری متفاوت بود (003/0 = p).از یافته های این پژوهش می توان این گونه نتیجه گرفت که افراد افسرده در آزمون تداعی ضمنی عزت نفس (IAT)، نمره ی عزت نفس ضمنی کمتری از افراد بدون افسردگی دارند.
۲۶.

بازداری شناختی در اختلال وسواس شستشو: پارادایم بازداری بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وسواس شستشو بازداری شناختی پارادایم بازداری بازگشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۹ تعداد دانلود : ۶۱۰
پدیده بازداری بازگشت (IOR) به عنوان یک کنش بازداری شناختی، اشاره به سرکوب نسبی توجه به محرک هایی دارد که اخیرا مورد توجه قرار گرفته اند. این کنش در آدمی دارای ارزش انطباقی است (ونگ و کلاین، 2010). با توجه به علایم مرکزی در اختلال وسواس اجباری (OCD) احتمال نقص در بازداری شناختی وجود دارد. اما نتایج پژوهش ها در این زمینه بسیار ناهمسو است. از این رو این پژوهش در جهت بررسی نقص احتمالی IOR در نمونه ای بالینی از وسواس شستشو انجام گرفت. این مطالعه به روش علّی مقایسه ای بود. سه مقیاس پرسشنامه افسردگی بک ویرایش II(BDI-II)، پرسشنامه بازنگری شده وسواسی اجباری (OCI-R) و آزمون IOR هیجانی بر روی نمونه پژوهش شامل 30 نمونه بالینی مبتلا به اختلال وسواس شستشو (%20 مذکر) و 30 نمونه غیروسواس (%7/26 مذکر) اجرا شدند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که افراد دچار وسواس شستشو نقصی در IOR ندارند (134/0=2η ؛ 866/0= Wilk’s Lambda؛ 05/0< P و 265/1=F). از طرفی بدون در نظر گرفتن عامل گروه، بین زمان واکنش افراد در کوشش های معتبر و نامعتبر تفاوت معنادار وجود دارد (05/0≥P؛ 29/2= t) که نشان دهنده پدیده IOR عمومی در آزمودنی ها است. بررسی نتایج نشان داد که نقصی در بازداری شناختی در نمونه بالینی از مبتلایان به وسواس شستشو وجود ندارد. احتمال وجود نقص در سطوح دیگر بازداری مانند بازداری رفتاری مطرح است. دیگر تلویحات نظری و تجربی مورد بحث قرار گرفته است.
۲۷.

اثربخشی آموزش رایانه ای بازداری و حافظه کاری بر نشانه ها و اختلال های همبود زندانیان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی در بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی آموزش بازداری آموزش حافظه کاری اختلال های همبود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۸ تعداد دانلود : ۵۷۹
مقدمه: اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی یکی از اختلال های روان پزشکی شایع است که اغلب تا بزرگسالی پایدار بوده، با اختلال های روان پزشکی زیادی همبودی داشته و شیوع زیادی در جمعیت زندانیان دارد. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش بازداری و حافظه کاری در کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی و اختلال های همبود زندانیان بزرگسال مبتلا به این اختلال بود. روش: برای این منظور، تعداد 30 نفر از زندانیان مرد زندان گرگان که تشخیص اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی را دریافت کرده بودند، به صورت داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش که برنامه آموزشی بازداری یا حافظه کاری را طی 25 جلسه دریافت نمودند و یک گروه کنترل گمارده شدند. شدت نشانه ها با استفاده از مقیاس خود گزارشی اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بزرگسالان، پرسشنامه افسردگی بک-2، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه چند محوری بالینی میلون-3 در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. یافته ها: آموزش بازداری رفتاری به بهبود نشانه های اختلال در گروه آزمایش منتهی نشد، اما آموزش حافظه کاری به کاهش نشانه های فزون کنشی-تکانشگری آنان منتهی شد. همچنین، یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش بازداری و حافظه کاری به کاهش نشانه های اختلال های همبود در بزرگسالان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی از جمله اضطراب و افسردگی منجر شد. نتیجه گیری: آموزش کنش های اجرایی، به خصوص آموزش حافظه کاری نه تنها در کاهش نشانه های این اختلال تأثیر بسزایی دارند، بلکه می توانند به عنوان یک راهبرد درمانی برای کاهش نشانه های اختلال های همبود با اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی مورد پژوهش های آتی قرار گیرند تا اثر آنها به طور واضح تر نمایان شود.
۲۸.

مقایسه پردازش فراشناختی دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب روان درمانی اختلالات هراسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳۶ تعداد دانلود : ۶۲۰
اهداف: تحقیقات سال های اخیر نشان داده است که سوگیری توجه، نقش مهمی در سبب شناسی و تداوم اختلالات اضطرابی ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی چگونگی پردازش فراشناختی (وجود یا عدم سوگیری توجه) نسبت به محرک های مرتبط با خشم و شادی در افراد عادی و افراد دچار اضطراب اجتماعی، با استفاده از روشی جدید تحت عنوان آزمون دات پروب بود. روش ها: این پژوهش علّی- مقایسه ای در سال 1393 انجام شد. جامعه پژوهش، دانشجویان عادی دانشگاه فردوسی مشهد و افراد مراجعه کننده به کلینیک های روان درمانی دانشگاه بودند که نهایتاً از بین آنان ۳۶ نفر (۱۸ نفر دچار اضطراب اجتماعی و ۱۸ نفر عادی) به صورت دردسترس انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه هراس اجتماعی (SPIN) و آزمون دات پروب استفاده شد. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آزمون آماری T مستقل انجام شد. یافته ها: میانگین زمان واکنش به واژگان محرک خشم در افراد دارای اضطراب اجتماعی به طور معنی داری از افراد عادی کمتر بود (01/0>p). اما بین زمان واکنش به واژگان محرک شادی در افراد دارای اضطراب اجتماعی و افراد عادی تفاوت معنی داری وجود نداشت (0/05<p). نتیجه گیری: با استفاده از درمان های فراشناختی برای اصلاح ساختار پردازش فراشناختی می توان افراد دچار اضطراب اجتماعی را درمان نمود.
۲۹.

مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی چهره ای در مبتلایان به اضطراب اجتماعی و گروه سالم غیرمضطرب با فن آوری ردیاب چشمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سوگیری توجه اختلال اضطراب اجتماعی جلوه های چهره ای پویا ردیابی چشم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۸۴
مقدمه: افراد از طریق پردازش اطلاعات اجتماعی، درباره ی دنیای اجتماعی اطلاعات کسب می کنند. شیوه ی توجه و تفسیر افراد درباره ی اطلاعات، اثری واضح بر نتیجه گیری آن ها از تعاملات اجتماعی شان دارد. این اطلاعات به شکل های متنوعی شامل رفتارهای غیرکلامی، نشانه های عروضی در کلام و جلوه های هیجانی چهره ای حاصل می شود. این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه ی سوگیری توجه به جلوه های هیجانی در مبتلایان به اختلال اضطراب اجتماعی و افراد غیرمضطرب، از دستگاه ردیاب چشمی استفاده کرده است. روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش، تمام دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی در دامنه ی سنی 30-18 سال مراجعه کننده در نیمه ی دوم 1390 و نیمه ی اول 1391 به کلینیک دانشکده ی روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد و جامعه ی بهنجار، دانشجویان غیرمضطرب 30-18 ساله ی دانشگاه فردوسی مشهد بودند. آزمودنی ها 30 فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی و 30 فرد غیرمضطرب بودند. آزمودنی ها پرسش نامه های جمعیت شناختی، هراس اجتماعی و افسردگی بک را تکمیل کردند و توسط تکلیف دات پروب برای اندازه گیری توجه دیداری به جلوه های هیجانی چهره ای پویا با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی مدل SMI RED250 آزمون شدند. اطلاعات با آزمون های تحلیل واریانس و تحلیل تی با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل گردید. یافته ها: افراد مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب، به طور معنی داری گوش به زنگی سریع تری به جلوه های چهره ای تهدیدکننده دارند (05/0P<). آزمودنی های مضطرب اجتماعی نسبت به گروه غیرمضطرب در 500 میلی ثانیه ی اول ارایه ی محرک ها، اجتناب بیشتری از جلوه های تهدیدکننده نشان دادند و در سرتاسر دوره ی ارایه ی محرک ها (3000 میلی ثانیه) به نشانه های تهدید اجتماعی، مدت زمان بیشتری توجه می کنند. نتیجه گیری: افراد با اختلال اضطراب اجتماعی مفروضه های منفی درباره ی این که چگونه افراد، آن ها را می بینند شکل می دهند که باعث توجه خاصی به نشانه های محیطی تهدیدآمیز می شود.
۳۰.

مقایسه اثربخشی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی و واقعیت درمانی بر بهبود شاخص های درمانی اعتیاد سوء مصرف کنندگان مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد کنترل سوء مصرف مواد واقعیت درمانی برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۰ تعداد دانلود : ۵۷۶
درمان افراد وابسته یا سوء مصرف کننده مواد چه به صورت سرپایی یا بستری مستلزم مشاوره و درمان گروهی و شرکت در فعالیت های گروهی دیگر، مثل شرکت در گروه های سوء مصرف کنندگان مواد بی-نام می باشد. هدف پژوهش حاضر عبارت بود از مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش گروهی غنی سازی و ارتقاء زندگی و واقعیت درمانی بر بهبود شاخص های درمانی اعتیاد سوء مصرف کنندگان مواد. شرکت کنندگان (30= N) که همگی به دلیل سوء مصرف مواد تحت درمان بودند، به طور تصادفی به یکی از سه گروه برنامه غنی سازی و ارتقاء زندگی، واقعیت درمانی، و کنترل نما گمارده شدند و بر روی همه آنها پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری با استفاده از ابزار یکسانی، انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل نما، برنامه های آموزشی غنی سازی و ارتقاء زندگی LEAP و واقعیت درمانی RT با بهبود شاخص های اعتیاد در پس آزمون و آزمون پیگیری همراه بودند. گروه آموزشی RT در شاخص های منبع کنترل، میزان وسوسه، احساس کنترل مثبت و رضایت از زندگی موثرتر از گروه کنترل نما بود. برنامه LEAP در شاخص های، افزایش شادکامی، کاهش احساس کنترل منفی، اطمینان موقعیتی، کاهش میزان داروی مصرفی، کاهش میزان وسوسه و میزان رضایت از زندگی برتری داشت.
۳۱.

بررسی سوگیری توجه، سبک های خوردن، و نمایه توده بدنی در افراد رژیم گیرنده و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوگیری توجه چاقی اضافه وزن آزمون استروپ رژیم درمانی سبک خوردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۹ تعداد دانلود : ۶۳۱
مقدمه: بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، چاقی و اضافه وزن یکی از معضلاتی است که سلامت جمعیت بسیاری از کشورهای جهان، ازجمله ایران را تهدید می کند. بررسی مطالعات پیشین نشان می دهد که عوامل شناختی، به ویژه سوگیری توجه، نقشی مهمی در ناکامی کسانی که به منظور کاهش وزن، تحت رژیم درمانی قرار می گیرند، ایفا می کند. همچنین، نتایج پژوهش های صورت گرفته حاکی از آن است که سبک خوردن افراد، عامل مهمی در پیش بینی میزان موفقیت آنها در رسیدن به هدف کاهش وزن است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط عوامل فوق در جامعه ایرانی است. روش: در پژوهش حاضر رابطه بین سوگیری توجه، سبک های خوردن، و تعامل این دو در کسانی که تحت رژیم کاهش وزن بودند (34 نفر) و در افراد عادی (35 نفر) مورد بررسی قرار گرفت؛ این افراد واجد ملاک های پر اشتهایی روانی و بی اشتهایی روانی نبودند. برای سنجش سوگیری توجه از نسخه تطبیق یافته آزمون استروپ هیجانی و برای سنجش سبک خوردن غالب از پرسشنامه عادات خوردن داچ استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری حاکی از آن بود که سوگیری توجه خوراکی و نمایه توده بدنی در رژیم گیرندگان، بیش از افراد عادی است. همچنین، اغلب افرادی که رژیم غذایی داشتند، در مقیاس های خوردن بازداری شده و خوردن هیجانی نمرات بالاتری را نسبت به گروه غیر رژیم گیرندگان کسب کردند. نتیجه گیری: رژیم گرفتن می تواند با افزایش سوگیری توجه و غلبه سبک خوردن بازداری شده و هیجانی همراه باشد. این عوامل در چارچوب نظریه انگیزشی می توانند شکست در رِژیم درمانی را تبیین کنند.
۳۲.

مقایسه سوگیری توجه نسبت به محرک های وسواسی در افراد وسواسی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۲۲۸
مطالعات پیشین درباره اینکه آیا بیماران OCD بالینی یا شبه بالینی، مانند افراد مبتلا به دیگر اختلالات اضطرابی، نسبت به محرک های مرتبط با نگرانی هایشان، سوگیری توجه نشان می دهند یا نه، یافته های مختلفی را بیان کرده اند. لذا این پژوهش به بررسی سوگیری توجه نسبت به محرک های وسواسی در یک نمونه ایرانی مبتلا به و فاقد وسواس پرداخته است. جامعه پژوهش کلیه افراد دارای نشانه های وسواس اجبار شهر مشهد بوده که با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، افرادی که نمره (بالاتر از 16) متوسط و بالا در پرسش نامه ییل براون بدست آوردند، به عنوان افراد وسواسی (تعدا = 30؛ میانگین سن= 24 و انحراف استاندارد= 45/4) و افراد گروه کنترل (تعداد = 30؛ میانگین سن= 66/24 و انحراف استاندارد= 24/2) به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. در این مطالعه، افراد دارای نشانه-های OCD با آزمودنی های گروه کنترل در آزمون استروپ هیجانی برای محرک های وسواسی مقایسه شدند. نتایج بدست آمده از تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که افراد وسواسی در مقایسه با گروه کنترل سوگیری توجه بیشتری به محرک های مربوط به وسواس دارند. شاید به این دلیل که افراد وسواسی، دشواری هایی در نادیده گرفتن محرک های مربوط به آسیب شناسی شان دارند. این مسئله ممکن است در سبب شناسی و تداوم OCD دخالت داشته باشد.
۳۳.

تأثیر آموزش مهارت های فراشناختی بر انگیزه پیشرفت و درک مطلب دانش-آموزان دختر دبیرستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: فراشناخت انگیزه پیشرفت درک مطلب یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۱۷۲
مقدمه: یکی از سازه های جدید در روانشناسی تربیتی، فراشناخت است که توجه بسیاری از پژوهشگران تربیتی را به خود معطوف کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش مهارت های فراشناختی بر انگیزه ی پیشرفت و درک مطلب دانش آموزان بود. روش: روش تحقیق، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. دو کلاس از بین دانش آموزان دختر سال دوم رشته ی علوم انسانی از دبیرستان های شهرستان اسفراین به شیوه ی تصادفی انتخاب شدند که یک کلاس به عنوان گروه آزمایش (32 نفر؛ میانگین سن= 4/16؛ انحراف استاندارد= 2/1) و کلاس دیگر به عنوان گواه (30 نفر؛ میانگین سن 6/16؛ انحراف استاندارد= 1/1) در نظر گرفته شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ی انگیزه پیشرفت ادواردز (EPPS) و آزمون محقق ساخته درک مطلب استفاده شد. آموزش مهارت های فراشناختی در 15 جلسه اجرا شد. در تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مهارت های فراشناختی بر انگیزه ی پیشرفت دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری داشته است. هم چنین تأثیر آموزش مهارت های فراشناختی بر افزایش درک مطلب دانش آموزان گروه آزمایش معنادار بوده است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر تأثیر آموزش راهبردها و مهارت های فراشناختی را بر پیشرفت تحصیلی به ویژه درک مطلب و انگیزه ی پیشرفت تأیید کرد. پیشنهاد می شود به منظور بهبود انگیزه پیشرفت و درک مطلب دانش آموزان، آموزش این راهبردها در دستور کار معلمان قرار گیرد.
۳۴.

مقایسه ی ساختار انگیزشی و سبک های خوردن در زنان مبتلا به اضافه وزن و چاقی و دارای وزن طبیعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: انگیزش چاقی اضافه وزن رژیم سبک خوردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۰ تعداد دانلود : ۷۰۶
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی ساختار انگیزشی و سبک های خوردن در زنان مراجعه کننده به یکی از مجموعه های ورزشی شهر مشهد اجرا شد. روش کار: در این پژوهش توصیفی مقایسه ای، در پاییز 1389 بر اساس نمایه ی توده ی بدنی (BMI)، 60 نفر خانم مبتلا به اضافه وزن و 60 نفر خانم دارای وزن در محدوده ی طبیعی به روش نمونه گیری در دسترس به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها پرسش نامه های اهداف شخصی و عادات خوردن داچ را تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه ها از MANCOVA و ANOVA و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: دو گروه از نظر ساختار انگیزشی و سبک های خوردن تفاوت داشتند، به طوری که افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی، ساختار انگیزشی غیر انطباقی تر و در مقیاس خوردن هیجانی، هیجانی سرگردان، هیجانی مشخص و بیرونی نمرات بالاتری را گزارش کردند (05/0>P). هم چنین، افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی با سابقه ی شکست مکرر، ساختار انگیزشی غیر انطباقی تری نسبت به افراد موفق (بدون سابقه ی شکست) داشتند (001/0≥P). به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که ساختار انگیزشی می تواند ورای اثرات سن و تحصیلات، BMI و تعداد شکست در رژیم درمانی را پیش بینی کند و سبک خوردن می تواند BMI پیش بینی کند (001/0≥P). نتیجه گیری: افراد مبتلا به اضافه وزن و چاقی، ساختار انگیزشی غیر انطباقی تر و سبک خوردن متفاوتی نسبت به افراد با وزن طبیعی داشتند. هم چنین، افراد مبتلا به اضافه وزن با شکست های مکرر، ساختار انگیزشی غیر انطباقی تری نسبت به افراد موفق داشتند. ساختار انگیزشی، تعداد شکست در رژیم درمانی و BMI را پیش بینی کرد و سبک خوردن، BMI را پیش بینی نمود.
۳۵.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی به شیوه ی گروهی (با تکیه بر مولفه های هوشیاری فراگیر بنیادین، تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی) بر نشانه های افسردگی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی هیجان تحمل رفتاردرمانی هوشیاری فراگیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳۷ تعداد دانلود : ۱۲۲۵
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) به شیوه ی گروهی بر نشانه های افسردگی از طریق بهبود مولفه های هوشیاری فراگیر، تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی است. روش کار: در این پژوهش شبه آزمایشی با استفاده از شیوه ی نمونه گیری داوطلبانه از میان دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه های فردوسی و علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 88-1387، تعداد بیست نفر که با استفاده از پرسش نامه ی افسردگی بک دارای نشانه های افسردگی بودند، شناسایی شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. پرسش نامه ی هوشیاری فراگیر فریبرگ (FMI)، مقیاس تحمل پریشانی (DTS) و مقیاس دشواری های تنظیم هیجانی (DERS) روی دو گروه اجرا گردید. سپس رفتاردرمانی دیالکتیکی به شیوه ی گروهی در هشت جلسه و طی چهار هفته بر روی گروه آزمون بر اساس راهنمای درمانی اجرا شد و گروه شاهد هیچ درمانی دریافت نکردند. در خاتمه، دو گروه، مقیاس های پ ژوهش را تکمیل نمودند. ارزیابی پی گیر نیز یک ماه پس از اتمام درمان صورت گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تی برای نمونه های همبسته تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش نشانه های افسردگی (001/0P<) و افزایش معنی دار در شاخص های هوشیاری فراگیر (001/0=P) و تحمل پریشانی (05/0P<) بود. آزمودنی های گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد در شاخص دشواری های تنظیم هیجانی، کاهش معنی داری نشان ندادند. بهبودی مشاهده شده در گروه آزمون در پی گیری یک ماهه نیز حفظ شده بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد DBT از طریق اثر گذاری بر مولفه های هوشیاری فراگیر و تحمل پریشانی، نشانه های افسردگی را کاهش می دهد.
۳۶.

بررسی رابطه بین ساختار انگیزشی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت زناشویی سرمایه گذاری تفاهم جاذبه ساختار انگیزشی طرز تلقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۴ تعداد دانلود : ۶۶۸
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین ساختار انگیزشی و رضایت زناشویی انجام گرفت. ساختار اگیزشی مجموعه مولفه هایی است که موفقیت افراد را در دستیابی به اهداف متعدد زندگی، از جمله در حیطه خانوادگی، تعیین می کند. شرکت کنندگان (تعداد = 122، 79% زن) با استفاده از روش نمونه گیری غیر تصادفی از میان دانشجویان متأهل دانشگاه فردوسی انتخاب شدند و پرسشنامه های اهداف شخصی (PCI) و رضایت زناشویی را کامل کردند. برای خلاصه کردن داده های حاصل از PCI از روش تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) استفاده شد. بر اساس الگوی بارهای عاملی، شاخص انگیزش انطباقی محاسبه شد. برای آزمون روابط بین رضایت زناشویی کلی و مؤلفه های آن با انگیزش انطباقی از روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد که بعد از کنترل اثر سن، جنسیت، سال های تأهل، تعداد فرزند، سن و شغل همسر، افزایش در انگیزشی انطباقی، افزایش در رضایت زناشویی کلی و مؤلفه های آن را پیش بینی می کند. ساختار انگیزشی انطباقی، 8/6 درصد از تغییر در واریانس نمره کلی رضایت زناشویی، 7/6 درصد از تغییر در واریانس جاذبه، 1/3 درصد از تغییر در واریانس تفاهم، 5/3 درصد از تغییر در واریانس طرز تلفی و 4/10 درصد از تغییر در واریانس سرمایه گذاری را پیش بینی کرد. نتیجه آن که به نظر می رسد که سطح کلی موفقیت در دستیابی به اهداف در حیطه های مختلف زندگی می تواند عامل مهمی در تعیین رضایت زناشویی باشد. نتایج در ارتباط با سودمندی مشاوره انگیزشی برای ارتقاء رضایت زناشویی مورد بحث قرار گرفته است.
۳۸.

رابطه بین نشخوار فکری و افسردگی در نمونه ای از دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی نشخوار فکری نظریه سبک های پاسخ مقیاس پاسخ های نشخواری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۰ تعداد دانلود : ۳۹۵۷
نشخوارفکری به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه افسردگی شناخته شده است. از این رو، هدف این پژوهش معرفی نشخوار فکری در چارچوب نظریه سبک های پاسخ و پیامد های آن برای خلق غمگین و اختلال افسردگی بود. در این راستا، رابطه بین نشخوارفکری، افسردگی و اضطراب در نمونه ای از دانشجویان ایرانی نیز بررسی شد. شرکت کنندگان (تعداد = 119؛ 63% زن) به روش نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان دانشگاه فردوسی انتخاب شدند و پرسشنامه های افسردگی و اضطراب بِک و مقیاس پاسخ های نشخواری را کامل کردند. ضریب آلفای کرونباخ 88/0=  به عنوان شاخصی از همسانی درونی برای مقیاس پاسخ های نشخواری، محاسبه شد. نتایج تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی نشان داد که نشخوار فکری، پس از کنترل اثرات سن، جنس و میزان اضطراب، به طور معنی داری30% از تغییر در واریانس افسردگی را پیش بینی کرد. با وجود تفاوت های فرهنگی و اجتماعی، یافته های پیشین در مورد رابطه نشخوارفکری و افسردگی در نمونه ایرانی نیز تأیید شد. به علاوه، معلوم شد که نشخوارفکری می تواند میزان افسردگی را حتی پس از کنترل میزان اضطراب پیش بینی کنند که این یافته با توجه به نقش نشخوار فکری در اضطراب و علائم مختلط اضطراب ـ افسردگی، حایز اهمیت است. تلویحات درمانی در زمینه نشخوارفکری مورد بحث قرار گرفته است.
۳۹.

اثر بخشی آموزش کنترل توجه بر کاهش تورش توجه به مواد و بهبود شاخص های درمانی معتادان تحت درمان سم زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وابستگی به مواد آزمون استروپ تورش توجه برنامه آموزش کنترل توجه آزمون پاسخ گری فیزیولوژیک (ترشح بزاق)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۰ تعداد دانلود : ۵۹۲
مقدمه: مشخص شده است که شناخت های ضمنی، به ویژه تورش توجه نسبت به محرک مربوط به مواد، نقش مهمی در حفظ، پیشرفت و عود رفتار سوء مصرف مواد بازی می کند. این تحقیق، امکان پذیری پرورش توجه با برنامه آموزش کنترل توجه نسبت به مواد را بررسی می کند. روش: شرکت کنندگان نمونه ای (87=N) از سوء مصرف کنندگان تحت درمان با روش سم زدایی بودند که به شیوه تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه آزمایش، سه جلسه آموزش با این برنامه را پشت سر گذاشتند. تمامی شرکت کنندگان، پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه وسوسه پس از ترک مواد، پرسشنامه خلق مثبت- خلق منفی، پرسشنامه استرس ادراک شده، پرسشنامه آمادگی برای تغییر، پرسشنامه اطمینان موقعیتی و پرسشنامه دغدغه های شخصی و آزمون استروپ مواد را کامل کردند. همین طور، شاخص بازخورد زیستی (ترشح بزاق) به هنگام مواجهه آزمودنی ها با محرک های مواد و محرک های خنثی، اندازه گیری شد. از تمامی آزمودنی ها در جلسات پس آزمون و پیگیری یک ماهه سنجش به عمل آمد. یک پیگیری مختصر تلفنی شش ماهه نیز برای ارزیابی وسوسه، خلق مثبت و منفی، استرس ادراک شده، آمادگی برای تغییر، اطمینان موقعیتی، میزان دارو، تعداد لغزش و عود آزمودنی ها نیز اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، گروه آموزش دیده، در پس آزمون و پیگیری یک ماهه تورش توجه کمتری را برای محرک های مواد نشان دادند؛ وسوسه و خلق منفی آن ها در پس آزمون و پیگیری شش ماهه کمتر بود؛ و استرس ادراک شده پایین تری را در پس آزمون و پیگیری یک ماهه گزارش دادند. همچنین، گروه آموزش دیده، در دو خرده مقیاس پرسشنامه اطمینان موقعیتی (مشکلات اجتماعی در کار و موقعیت های اجتماعی خوشایند) در پس آزمون و اطمینان موقعیتی در پیگیری شش ماهه افزایش نشان دادند. تلویحات یافته های پژوهش از لحاظ نظری و عملی بحث شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان