فریده دوکانه ای فرد

فریده دوکانه ای فرد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۱ مورد.
۲۱.

مدل یابی ساختارى قدرت ایگو با موفقیت شغلی و میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام کد گذاری درون سازی پاسخ های مراجع پاسخ های مشاور تحلیل مکالمه فرایند محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۴۱۲
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل ساختارى پیشبینی موفقیت شغلی براساس قدرت ایگو با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس انجام شد. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل شاغلین مرد و زن متاهل در فرمانداریهای فیروزکوه، دماوند و پردیس در سال 1397 بود. با توجه به این که برای مطالعات مدل سازی معادله ساختاری200 تا 400 نفر نمونه توصیه شده (شوماخر و لومکس، 1388)، حجم نمونه مورد نظر 300 نفر در نظر گرفته شد و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. افراد نمونه، پرسش نامههای موفقیت شغلی نبی، رضایت زناشویی اینریچ، قدرت ایگو مارک استروم و همکاران و عزت نفس آیزنک را تکمیل کردند. برای آزمون فرضیه ها، از معادلات ساختاری استفاده شد. یافتهها حاکی از این بود: قدرت ایگو به صورت مثبت و معنادار موفقیت شغلی را پیش بینی می کند. عزت نفس رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری می کند. رضایت زناشویی رابطه بین قدرت ایگو و موفقیت شغلی را به صورت مثبت و معنادار میانجیگری میکند. براساس نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت توانمندی ایگو هم به طور مستقیم و هم با میانجیگری رضایت زناشویی و عزت نفس میتواند بر میزان موفقیت شغلی نقش داشته باشد.
۲۲.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم مشاوره پیش از ازدواج مبتنی بر دو رویکرد شناختی رفتاری و واقعیت درمانی بر تمایز یافتگی خود دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: مشاوره پیش از ازدواج رویکرد شناختی - رفتاری واقعیت درمانی تمایز یافتگی خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف : هدف این تحقیق تعیین تفاوت اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم مشاوره پیش از ازدواج مبتنی بر دو رویکرد شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی بر تمایز یافتگی خود دانشجویان است. روش : این تحقیق از دسته تحقیقات نیمه آزمایشی با طرح پژوهشی، پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه هدف این پژوهش دانشجویان مجرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام خمینی(ره) شهرری و تعداد نمونه مورد مطالعه برابر با 45 نفر است. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تمایز یافتگی خود (DSI) و دوره آموزش گروهی مفاهیم مشاوره پیش از ازدواج با رویکرد شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی در 8 جلسه 2 ساعته به آزمودنی ها استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.   یافته ها : نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که آموزش گروهی مفاهیم مشاوره پیش از ازدواج با دو رویکرد شناختی- رفتاری و واقعیت درمانی بر افزایش تمایز یافتگی خود دانشجویان معنادار بوده، اما این دو روش آموزش، از نظر اثربخشی، تفاوت آماری معنا داری با هم نداشته اند. نتیجه گیری: اگرچه هر دو روش آموزش مشاوره پیش از ازدواج شناختی رفتاری و واقعیت درمانی تاثیر معنا داری بر افزایش تمایز یافتگی خود داشته اند اما تفاوتی ندارد که از کدامیک از این روشها برای آموزش استفاده شود.
۲۳.

مقایسه اثربخشی سه روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان هیجان مدار و درمان تلفیقی بر بهزیستی معنوی خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری: مطالعه نیمه آزمایشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بهزیستی معنوی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درمان هیجان مدار درمان تلفیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۹۰
سابقه و هدف: یافتن روش های درمانی مؤثر بر ارتقای معنویت افراد به ویژه همسران، در سازگاری و افزایش روابط صمیمانه آنان و جلوگیری از طلاق و مسائل خانواده بسیار سودمند و منطقی است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان هیجان مدار (EFT) و درمان تلفیقی بر معنویت خانواده های متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری بودند. شرایط ورود به مطالعه نداشتن اعتیاد همسران و هوش بهر بالا تر از ۸۵ بود. ابتدا افراد به پرسش نامه ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻓﺮاﮔﯿﺮ پاسخ دادند و از میان آنان ۵۶ زوج که نمره شان پایین تر از متوسط بود، به روش نمونه گیری دردسترس و تصادفی ساده انتخاب؛ و به طور تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. سپس گروه آزمایشی یک، 10 جلسه درمانی ACT؛ گروه دو، 10 جلسه درمانی EFT و گروه سه، ۱۶ جلسه آموزش تلفیقی دریافت کردند و به گروه گواه هیچ آموزشی داده نشد. در پایان، همسران با ﻣﻘﯿﺎس ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻓﺮاﮔﯿﺮ آزمون مجدد شدند و آزمون پیگیری بعد از گذشت یک ماه اجرا شد. داده ها به دلیل طبیعی بودن با آزمون تحلیل کوواریانس و کرویت ماچلی تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تحلیل های آماری نشان داد که سه روش درمان ACT، EFT و تلفیق این دو روش درمانی موجب افزایش معنی دار بهزیستی معنوی همسران متقاضی طلاق در مقایسه با گروه گواه شد، اما تفاوت معناداری بین سه روش درمان مشاهده نشد. ماندگاری اثر درمان هر سه روش نیز در پیگیری یک ماهه نشان داده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که معنویت تغییرپذیر است و با آموزش و درمان بهزیستی معنوی افزایش می یابد. از سوی دیگر، یافته ها گویای اصالت ACT و EFT در افزایش بهزیستی معنوی همسران متقاضی طلاق و کاهش میزان طلاق بود. بنابراین، می توان هر سه روش مذکور را برای ارتقای بهزیستی معنوی به کار برد.
۲۴.

مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و معنادرمانی بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی زنان متقاضی طلاق آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی ‏ذهنی خیانت زناشویی طلاق معنادرمانی واقعیت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۲۸
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و معنادرمانی بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی متقاضی طلاق بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دوماهه بود. از بین کلیه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر بابل از تیرماه تا آذرماه 1400 تعداد 48 نفر به روش نمونه گیری هدفمند (16 نفر گروه واقعیت درمانی، 16 نفر گروه معنادرمانی و 16 نفر گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی ذهنی (SWBQ) کی یز و ماگیارمو (2003) استفاده شد. در نهایت داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری هر سه مؤلفه بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>P). هر دو مداخله واقعیت درمانی و معنادرمانی در مؤلفه های بهزیستی ذهنی اثربخش بودند اما بین دو مداخله در هیچکدام از مؤلفه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0<P). بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت هر دو مداخله واقعیت درمانی و معنی درمانی در ارتقای مؤلفه های بهزیستی ذهنی مؤثر هستند اما بین دو مداخله تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
۲۵.

ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی عملکرد خانواده خوش بینی تاب آوری کفایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۲
هدف: هدف این پژوهش، ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی بود. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی با روش همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود که از جامعه دانشجویان پردیس علامه طباطبایی ارومیه (ویژه خواهران) و پردیس شهید رجایی ارومیه (ویژه برادران) با روش نمونه گیری در دسترس، 250 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی ریف، 1989، عملکرد خانواده مک مستر اپستاین و همکاران، 1950؛ خوش بینی (جهت گیری زندگی) شی یر و کارور 1985؛ تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) و کفایت اجتماعی فلنر (1990) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین تاب آوری و بهزیستی روان شناختی مثبت (01/0>p، 240/0=β). ضریب مسیر کل بین خوش بینی و بهزیستی روان شناختی مثبت و در سطح 01/0 معنادار است (01/0>p، 317/0=β). همچنین ضریب مسیر کل عملکرد خانواده و بهزیستی روان شناختی منفی (01/0>p، 225/0-=β). ضریب مسیر بین کفایت اجتماعی و بهزیستی روان شناختی مثبت و در سطح 01/0 معنادار است (01/0>p، 225/0=β). ضریب مسیر غیرمستقیم بین تاب آوری (01/0>p، 089/0=β) و خوش بینی (01/0>p، 094/0=β) و بهزیستی روان شناختی مثبت و ضریب مسیر غیرمستقیم بین عملکرد خانواده و بهزیستی روان شناختی (01/0>p، 110/0-=β) منفی و در سطح 01/0 معنادار است. نتایج: نتایج نشان داد تاب آوری و خوش بینی به صورت مثبت و معنادار و عملکرد خانواده به صورت منفی و معنادار بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کند و کفایت اجتماعی به صورت مثبت و معنادار رابطه بین تاب آوری و خوش بینی و به صورت منفی و معنادار رابطه بین عملکرد خانواده و بهزیستی روان شناختی را میانجیگری می کند.
۲۶.

Comparison of the effectiveness of coupled communication imaging therapy (imago therapy) with acceptance and commitment therapy (ACT) on the mental health of couples(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: communication imagery acceptance and commitment mental health

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۳۵۵
Purpose: Most couples face communication problems in their marital life. Disturbing relationships have devastating effects on their physical and social performance. Methodology: The purpose of this study was to compare the efficacy of communication imaging therapy (IMG therapy) with acceptance and commitment therapy (ACT) on the mental health of couples. Method: The research method was semi-experimental with pre-test, after-test, control and follow-up two months. The statistical population of this study consisted of all couples referring to counseling centers located in 6th district of Tehran in 1965-96. By using available sampling, 90 people were randomly selected and randomly assigned to three groups of 30 people. They responded to the Mental Health Questionnaire in three stages (Goldberg, 1972). The groups received 8 sessions of Ninety-minute training in association with treatment and admission therapy (ACT), and did not receive an interventional control. Findings: The results showed a significant decrease in the mental health score in the experimental group compared with the control group in the post-test and follow up stage. Since the implementation of the intervention training of communication imaging therapy therapy (EMG) with acceptance and commitment therapy (ACT) Mental health of couples is influential. Discussion: these couple therapy approaches can be used as a useful strategy for creating coherence and creating a conscious relationship to the interaction of mental elements to improve couples' relationships.
۲۷.

تدوین الگوی پیش بینی اختلالات عاطفی - رفتاری کودکان بر اساس مهارت های اجتماعی و اضطراب مادرانشان با میانجیگری خودپنداره کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب خودپنداره اختلالات عاطفی - رفتاری مهارت های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۲۵۷
هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی پیش بینی اختلالات عاطفی-رفتاری کودکان براساس مهارت های اجتماعی و اضطراب مادرانشان با میانجیگری خودپنداره کودکان بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 12 ساله 4 مدرسه دولتی منطقه 6 شهر تهران به همراه مادران آنان در سال 1396 بودند. حجم نمونه با توجه به نوع تحقیق و برای جلوگیری از افت آزمودنی450 نفر درنظرگرفته شد.ابزار پژوهش پرسشنامه های مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت، اختلالات رفتاری و رفتاری- عاطفی وودورث، خودپنداره پیرز و هریس است. پس از اتمام پرسشنامه ها از مادران آنها خواسته شد که به پرسشنامه اضطراب مارچ در مورد خود پاسخ دهند. سپس پرسشنامه مادرانی که نمرات بالایی در اضطراب کسب کرده بودند با پرسشنامه های مربوط به فرزند خود مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نمرات پایین اضطراب از روند پژوهش خارج شد. در نتایج به دست آمده از ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیری و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. در صورت لزوم تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری مانند ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS و روش تحلیل مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Amos به بررسی فرضیه های تحقیق پرداخته شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش خوبی برخوردار بوده است.
۲۸.

پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های دلبستگی و باورهای فراشناختی در زنان: نقش واسطه ای فرسودگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف: هدف این پژوهش ارائه مدلی جهت پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های دلبستگی و باورهای فراشناختی در زنان با نقش واسطه ای فرسودگی زناشویی بود. روش: این پژوهش توصیفی -همبستگی از نوع اکتشافی - متوالی و هدایت شده بود و جامعه آماری 1854 زن متأهل مراجعه کننده به خانه های سلامت شهر تهران در سال 1398 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 375 زن بر اساس نرم افزار sample power انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (2008)، باورهای فراشناختی ولز و همکاران (2004)، سبک های دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (1990) و فرسودگی زناشویی پاینز (1966) بود که بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. به منظور تحلیل داده ها، علاوه بر شاخص های آمار توصیفی، از روش آماری معادلات ساختاری smartpls استفاده شد. یافته ها: یافته های نتایج ضرایب استاندارد مسیر مستقیم نشان داده است که بین سبک دلبستگی ایمن با فرسودگی زناشویی و طلاق عاطفی اثر مستقیم منفی و بین باورهایی درباره نگرانی، باور کنترل ناپذیری همبستگی اثر مستقیم و با باور اطمینان شناختی، باور نیاز به کنترل افکار و وقوف شناختی همبستگی اثر مستقیم منفی برقرار است (01/0=P)؛ همچنین نتایج ضرایب استاندارد مسیر غیرمستقیم نشان داده است که بین سبک های دلبستگی و باورهای فراشناختی با نقش واسطه ای فرسودگی زناشویی با طلاق عاطفی زنان رابطه و شدت اثر مطلوبی دارد (01/0=P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش به مشاوران حوزه خانواده پیشنهاد می شود به منظور ایجاد انسجام و خلق رابطه آگاهانه به تقابل عناصر درون روانی در جهت بهبود روابط زوج ها در طول ملاحظات درمانی بپردازند.
۲۹.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی بر اجتناب تجربی زوجین دیوار سنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیوار سنگی اجتناب تجربی زوج درمانی هیجان مدار طرحواره درمانی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۸۳
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی بر اجتناب تجربی زوجین دیوار سنگی شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل بود. از جامعه زوجین دارای سبک ارتباطی دیوارسنگی شهر تهران در سال 1400، تعداد 60 نفر (30 زوج) به صورت نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ویک گروه کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های گروه های آزمایش وکنترل درسه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به مقیاس های چند بعدی اجتناب تجربی پاسخ دادند. سپس زوج درمانی گروهی هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی برای گروه های آزمایش در 10 جلسه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: نتایج نشان داد، زوج درمانی های هیجان مدار و طرحواره درمانی هیجانی باعث کاهش اجتناب تجربی و مولفه های آنها در زوجین دارای سبک ارتباطی دیوارسنگی شدند (p<0/01) و بین اثربخشی دو روش تفاوت معنی دار نبود. نتیجهگیری: بر اساس نتایج، توجه به این رویکرد در برنامه های درمانی و مشاوره ای به عنوان یک روش مؤثر جهت کاهش اجتناب تجربی زوجین شهر تهران دارای سبک ارتباطی دیوار سنگی می تواند مفید باشد.
۳۰.

نقش واسطه ای بخشودگی بین فردی در رابطه بین تمایز یافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بخشودگی تمایزیافتگی شایستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای بخشودگی بین فردی در رابطه بین تمایزیافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانشجویان دختر دانشگاه تهران در همه مقاطع در سال 1399 بودند. به منظور جمع آوری داده ها 378 نفر از آن ها به روش در دسترس انتخاب شده و به صورت آنلاین مورد سنجش قرار گرفتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه شایستگی اجتماعی (SCQ) (پرندین، 1385)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود (DSI) (اِسکورن و اِسمیت، 2003) و مقیاس بخشودگی بین فردی (IFS) (احتشام زاده و همکاران، 1389) انجام شد. داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 تحلیل شدند. ضرایب مسیر تمایزیافتگی بر بخشودگی بین فردی (001/0=P، 635/0=β) و بخشودگی بین فردی بر شایستگی اجتماعی (001/0=p، 649/0=β) معنادار بود (05/0>P)؛ اما مسیر مستقیم تمایزیافتگی بر شایستگی اجتماعی معنادار نبود (122/0=p، 149/0=β). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که مسیر غیرمستقیم تمایزیافتگی بر شایستگی اجتماعی با نقش میانجی بخشودگی بین فردی (001/0=P، 412/0=β) معنادار بود (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که بخشودگی بین فردی بین تمایزیافتگی و شایستگی اجتماعی دانشجویان دختر نقش میانجی کامل دارد.
۳۱.

پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا: نقش میانجیگری حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درد ذهنی سرمایه روان شناختی حمایت اجتماعی سوگ کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا با نقش میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری افراد دارای تجربه سوگ خویشاوندان نزدیک (پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر) ناشی از ویروس کرونا در سال 1400 شهر تهران بود که با استناد به نظر هویت و کرامر (2004) 432 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به مقیاس درد ذهنی توسط اورباخ و میکلینسر (2003)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لاتنز و همکاران (2007) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزارهای spss, Amoss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین سرمایه روان شناختی (38/0 = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (01/0 p <)؛ در حالی که بین سرمایه روان شناختی (27/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با درد ذهنی (روان شناختی) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p <). بین حمایت اجتماعی ادراک شده (36/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آنبا درد ذهنی (روان شناختی) نیز رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p<). همچنین ضرایب مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی (15/0- =ß، 01/0 p<) به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا منفی و معنی دار است. ضریب مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان متغیر میانجی به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا نیز منفی و معنی دار است (20/0- =ß، 01/0 p<).
۳۲.

مدل طلاق عاطفی براساس تمایز یافتگی با نقش میانجی ساختار شخصیت و تجربه مایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق عاطفی تمایز یافتگی ساختار شخصیت تجربه مایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۳۱
روش پژوهش: با توجه به شاخص ها و اهداف تحقیق، پژوهش انجام شده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه ی والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1399 بود. روش نمونه گیری بصورت تصادفی چند مرحله ای وحجم نمونه آماری براساس نرم افزارsample power (350 نفر) در نظر گرفته شد و مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن(2008)، تمایز یافتگی اسکورن و فریدلندر (1989)، ساختار شخصیت نئو(NEO-AC) مک کری و کاستا(1992)، تجربه مایی ویدز و نیس بک و بودنمانن(2013) مورد استفاده قرار گرفته و بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و معادلات ساختاری smartpls تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد ارائه مدل طلاق عاطفی براساس تمایز یافتگی با نقش میانجی ساختار شخصیت و تجربه مایی در والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره وراهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است، همچنین بین مولفه های تمایز یافتگی، ساختار شخصیت و تجربه مایی با طلاق عاطفی رابطه معناداری وجود داشت و از طرفی بین مولفه های تمایز یافتگی با طلاق عاطفی و میانجیگری ساختار شخصیت و تجربه مایی در والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران شدت اثر مطلوبی وجود داشته بود. نتیجه گیری: تمایز یافتگی، ساختار شخصیت و تجربه مایی هر یک از زوجین بر مبنای درک متقابل نیازهای یکدیگر می تواند پیش بینی کننده تعهد زناشویی در بافت روابط زناشویی کارآمد و ایجاد صمیمیت، تعهد در روابط و کاهش بروز طلاق عاطفی در زوجین گردد.
۳۳.

اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر فرسودگی شغلی و رضایت زناشویی کارکنان هلال احمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۸۵
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر فرسودگی شغلی و رضایت زناشویی کارکنان هلال احمر بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان هلال احمر (ستاد مرکزی) تشکیل می دهند. افراد نمونه در وهله اول به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و پس از تکمیل پرسشنامه های رضایت زناشویی و فرسودگی شغلی برای ورود به تحقیق با استفاده از نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (15 نفر برای هر گروه) برگزیده شدند. گروه آزمایش، در 10 جلسه گروهی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری شرکت کرد، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. در نهایت، داده های جمع آوری و با استفاده از تحلیل کواریانس تحلیل شدند. یافته ها: براساس یافته ها، بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری به طور معناداری موجب کاهش فرسودگی شغلی و افزایش رضایت زناشویی کارکنان شده است. (01/0>P) نتیجه گیری: با توجه به نتایج، انجام مداخلات بر اساس آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری می تواند در بهبود وضعیت شغلی و زناشویی کارکنان هلال احمر مفید باشد
۳۴.

ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روان شناختی عملکرد خانواده خوش بینی تاب آوری کفایت اجتماعی خودکارآمدی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۸۲
هدف: هدف از این مطالعه ارائه مدل ساختاری پیش بینی بهزیستی روان شناختی براساس عملکرد خانواده، خوش بینی و تاب آوری با میانجیگری کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی با مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه دانشجویان پردیس علامه طباطبایی ارومیه (ویژه خواهران) و پردیس شهید رجایی ارومیه (ویژه برادران) با روش نمونه گیری در دسترس، 250 نفر انتخاب و پرسشنامه های بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989)، عملکرد خانواده مک مستر (اپستاین و همکاران، 1990)، خوش بینی (جهت گیری زندگی) (شییر و کارور، 1985)، تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003)، کفایت اجتماعی (فلنر، 1990) و خودکارآمدی تحصیلی (پاتریک و همکاران، 1997) را تکمیل کردند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل ساختاری با داده های گردآوری شده برازش قابل قبول دارد. تاب آوری و خوش بینی و کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مثبت و معنادار و عملکرد خانواده به صورت منفی و معنادار (01/0>p) بهزیستی روان شناختی را پیش بینی می کردند. کفایت اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی به صورت مثبت و معنادار (01/0>p) رابطه بین تاب آوری و خوش بینی و به صورت منفی و معنادار (01/0>p) رابطه بین عملکرد خانواده و بهزیستی روان شناختی را میانجیگری می کرد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت برنامه آموزشی سرزندگی تحصیلی می تواند راهکار اجرایی مناسبی جهت افزایش خودکارآمدی تحصیلی، بهزیستی روان شناختی، خوش بینی، تاب آوری و کفایت اجتماعی دانشجویان باشد.
۳۵.

ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های دلبستگی، صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان متأهل شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق عاطفی سبک های دلبستگی صفات شخصیت خودکارآمدی شغلی حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۴۶
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های دلبستگی، صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان متاهل شاغل بود. روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و تبیینی با رویکرد مدل ساختاری بود. از جامعه زنان متأهل شاغل در شهرداری تهران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 400 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن، دلبستگی کولینز و رید(1996)، ویژگی های شخصیتی NEO-FFI، خودکارآمدی شغلی (ریگز و نایت، 1994) و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بزرگترین بار عاملی متعلق به نشانگر پی آمدهای فردی (882/0=β) و کوچکترین بار عاملی متعلق به نشانگر باورهای فرد (675/0=β) خودکارآمدی شغلی است. بدین ترتیب با توجه به این که بارهای عاملی همه نشانگرها بالاتر از 32/0 بود، می توان گفت همه آنها از توان لازم برای اندازه گیری متغیرهای مکنون پژوهش حاضر برخوردارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که با توجه به نتایج به دست آمده حمایت اجتماعی ادراک شده می تواند بین طلاق عاطفی، سبک های دلبستگی، صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی در زنان متاهل شاغل نقش میانجی داشته باشد.
۳۶.

ارائه مدل پیش بینی درد ذهنی(روانشناختی) بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و معنای زندگی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا

تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۴۷
زمینه و هدف: افرادی که در جریان بیماری COVID-19 یکی از اعضای خانواده خود را از دست می دهند، در معرض خطر سوگ پیچیده و سایر بیماریهای روانی قرار می گیرند؛ لذا هدف پژوهش حاضر تعیین و ارائه مدلی جهت پیش بینی درد ذهنی(روانشناختی) بر اساس انعطاف پذیری روانشناختی و معنای زندگی با میانجی گری حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری افراد دارای تجربه سوگ خویشاوندان نزدیک (پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر) ناشی از ویروس کرونا در سال 1400 شهر تهران بود که با استناد به نظر هویت و کرامر (2004) 432 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به مقیاس درد ذهنی اورباخ و میکلینسر (2003)، پرسشنامه پذیرش و عمل بوند و همکاران(2011)، پرسشنامه معنای زندگی استیگر و دینک (2009) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزارهای spss, Amoss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین انعطاف پذیری روان شناختی (29/0 = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (اجتناب از تجارب هیجانی و کنترل روی زندگی)، معنای زندگی (44/0 = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (جستجوی معنا و وجود معنا) با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (01/0 < P )؛ در حالی که بین انعطاف پذیری روان شناختی (41/0- = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (اجتناب از تجارب هیجانی و کنترل روی زندگی)، معنای زندگی (32/0- = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (جستجوی معنا و وجود معنا) با درد ذهنی (روان شناختی) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 < P ). بین حمایت اجتماعی ادراک شده (36/0- = r، 01/0 < P ) و مؤلفه های آن (حمایت ادراک شده از سوی خانواده، حمایت ادراک شده از سوی افراد مهم و حمایت ادراک شده از سوی دوستان) با درد ذهنی (روان شناختی) نیز رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 < P ). همچنین ضرایب مسیر مستقیم انعطاف پذیری روان شناختی (30/0- = ß ، 01/0 < P ) و معنای زندگی (19/0- = ß ، 01/0 < P ) به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا منفی و معنی دار می باشند. ضریب مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان متغیر میانجی به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا نیز منفی و معنی دار است (20/0- = ß ، 01/0 < P ). نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان می دهد که مدل پژوهش مبنی بر رابطه انعطاف پذیری روانشناختی و معنای زندگی با حمایت اجتماعی ادراک شده بر درد ذهنی (روان شناختی) در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا از برازش مطلوب برخوردار است.
۳۷.

ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی براساس ویژگی های شخصیتی و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادارک شده در زنان متأهل شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طلاق عاطفی صفات شخصیت خودکارآمدی شغلی حمایت اجتماعی ادراک شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی برای پیش بینی طلاق عاطفی براساس صفات شخصیت و خودکارآمدی شغلی با میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان متأهل شاغل بود. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد مدل معادلات ساختاری بود. از جامعه زنان متأهل شاغل در شهرداری تهران در سال 1399 با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 400 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن، ویژگی های شخصیتی، خودکارآمدی شغلی و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران مورداستفاده قرار گرفت. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه بین صفات برونگرایی و توافق پذیری با طلاق عاطفی را به صورت منفی و معنادار(01/0>p) میانجیگری می کند. به علاوه حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه بین خودکارآمدی شغلی و طلاق عاطفی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت برای پیشگیری از طلاق یا طلاق عاطفی آموزش های لازم به خانواده های ارائه و برای خانواده هایی که دچار تعارضات زناشویی هستند با مداخله های درمانی مناسب از طریق مراکز مشاوره به آن ها کمک شود تا مشکلات خود حل وفصل نمایند.
۳۸.

ارائه مدل پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس تمایزیافتگی، هوش هیجانی و سلامت روان با میانجی گری تاب آوری در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس تمایزیافتگی، هوش هیجانی و سلامت روان با میانجی گری تاب آوری در زوجین انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده منطقه 1 شهر تهران در بازه زمانی نیمه دوم تیر تا پایان شهریور ماه سال 1400 بود، که 248 زوج ( 124 مرد و 124 زن) با روش نمونه گیری غیرتصادفی بصورت در دسترس انتخاب و با روش اجرای اینترنتی با استفاده از مقیاس های دلزدگی زناشوئی (پاینز، 1996)، هوش هیجانی شات، و همکاران (1998)، تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و پرسشنامه های تمایزیافتگی خود اسکورن و دندی، (2003) و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر(1972) مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده از ارزیابی مدل پیشنهادی به روش معادلات ساختاری نشان داد شاخص های برازش مدل از سطح مطلوبی برخوردار است. بین تمایزیافتگی (05/0>P) و سلامت روانی (0۱/0>P) با دلزدگی زناشویی رابطه معناداری وجود دارد، اما بین هوش هیجانی با دلزدگی زناشویی رابطه معناداری وجود ندارد (05/0<P). همچنین تاب آوری در رابطه بین تمایزیافتگی، هوش هیجانی و سلامت روان با دلزدگی زناشویی زوجین نقش میانجی ندارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان گفت که تمایزیافتگی و سلامت روانی نقش مهمی در دلزدگی زناشویی و به طور کلی روابط زناشویی زوجین دارد، لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران حوزه زوج و خانواده یاری می رساند.
۳۹.

اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت هیجان هیجان مدار عملکرد خانواده رضایت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود عملکرد خانواده و رضایت زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش 47 زوج متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه عملکرد خانواده مک مستر (1950) و رضایت زناشویی انریچ (1998) 32 زوج به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه آزمایش (16 زوج) و گروه گواه (16 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار جانسون (2004) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار بر نمره عملکرد خانواده (0.001=F= 15.78 ,P) و رضایت زناشویی (0.001=F= 15.16 ,P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار برای افزایش رضایت زناشویی و بهبود عملکرد خانواده در زوج های دچار تعارض زناشویی روش مناسبی است.
۴۰.

The Model of Emotional Divorce based on Differentiation with the Mediating Role of Attachment Styles and Experience of We-ness(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۶۰
Purpose : Most couples have communication problems in their married life, the existence of chaotic relationships has destructive effects on formation of emotional divorce among couples: purpose of this study was to present a model of emotional divorce based on differentiation with mediating role of attachment styles and experience of we-ness. Methodology : the research method was descriptive-correlational and the statistical population included all parents of students referring to counseling and guidance centers of association of parents and educators of Tehran in 2020 that their number was1836 people.the statistical sample size was considered based on Sample Power statistical software (350 people),and sampling method was multi-stage random.research tools included, Guttman (2008) Emotional Divorce Scale, Skorn and Friedlander (1989) Differentiation inventory, Collins and Reed(1990)Attachment Styles Scale, Vedes, Nussbeck,Bodenman (2013) Experience of We-ness Questionnaire,in this study, data analysis was performed using SPSS software and Smartpls Structural Equations. Findings : the results showed,presenting the model of emotional divorce based on differentiation with mediating role of attachment styles and experience of we-ness, accordance with the theoretical model and has a good fit,also,the study of direct path showed that there is asignificant negative relationship between the components of differentiation, attachment styles and experience of we-ness with emotional divorce and the results of the indirect path also showed that differentiation has a significant negative relationship with mediating role of attachment styles and experience of we-ness with emotional divorce and intensity of desired effect. Conclusion : Inordertocreate cohesion and create asatisfying marital relationship based on recognizing the emotions of each couple and modifying the attachment style and type of differentiation of couples,we can confront the psychological elements to improve the relationship between couples during medical considerations

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان