مینو قره بگلو

مینو قره بگلو

مدرک تحصیلی: استادیار دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۰ مورد.
۱.

بررسی تاثیر حیات پذیری فضاهای سکونتی قشر کم درآمد بر توانمندسازی ساکنان آن، نمونه مورد مطالعه: چهار پهنه غیر رسمی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن سکونتگاه های غیررسمی توانمندسازی حیات پذیری تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۴
مسکن یکی از مهم ترین نیازهای انسان به شمار می رود و سکونتگاه های حاشیه ای، راه حل اقشار کم درآمد جامعه به مسئله مسکن بوده و به تدریج منجر به معضلات گوناگونی شده و این سکونتگاه ها را با چالش های جدی روبه رو کرده است. البته رهیافت های مختلفی برای حل این معضل ارائه شده که توانمندسازی یکی از به روزترین و کارآمدترین آنهاست؛ مهم ترین محور آن هم کسب قدرت کنترل و تسلط بر نیروهای تأثیرگ ذار ب ر حیات انسانی است. بنابراین هدف پژوهش بررسی رابطه حیات پذیری فضاهای سکونتی قشر کم درآمد با توانمندسازی ساکنان آن بوده و در پی پاسخ به این پرسش است که کدام عوامل بیشترین تأثیر را بر حیات پذیری فضاهای سکونتی و توانمندسازی ساکنان آن دارد؟ و هریک از این عوامل چگونه بر شکل گیری رابطه بین این دو در صورت وجود، اثر می گذارند؟ براساس ادبیات موجود الگویی از مؤثرترین ابعاد و معیارها برای حیات پذیری فضاهای سکونتی و توانمندی ساکنان آن استخراج گردید. به منظور ارزیابی الگوی نظری، چهار محله مسکونی در چهار پهنه حاشیه نشین شهر تبریز (محلات سیلاب، ابوذر، زمزم و آخماقیه) انتخاب و با روش پرسشنامه در بستر مطالعات میدانی اقدام به بررسی شد. شیوه پژوهش پایه ای این پژوهش، همبستگی است که با تبیین الگوی معادله های ساختاری، حیات پذیری به عنوان متغیر مستقل و  توانمندسازی به عنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس بارعاملی هر سنجه و جایگاه هریک از متغیرهای الگوی نظری تعیین شد. یافته های پژوهش بر اهمیت ابعاد حیات پذیری فضاهای سکونتی در توانمندسازی ساکنان آن دلالت دارد و نشان می دهد، توانمندسازی ساکنان در راستای تحقق معیارهای حیات پذیری فضاهای سکونتی قرار دارند. همچنین مؤثرترین بعد در حیات پذیری فضاهای سکونتی بعد ادراکی_معنایی و مؤثرترین بعد در توانمندسازی ساکنان، بعد روانی(شناختی) است؛ که معیارهای ادراکی_معنایی حیات پذیری بیشترین تأثیر را بر توانمندی روانی ساکنان دارد. در پهنه های حاشیه نشین شهر تبریز، پهنه شمالی نسبت به سایر پهنه ها از حیات پذیری و توانمندسازی پایینی برخوردار بوده و نیازمند توجه ویژه است.
۲.

تأثیر احساس جمعی بر شکل گیری قرارگاه های رفتاری (مورد مطالعاتی: باهمستان های آیینی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هم ساختی حضور انسانی مکان - رفتار ادراک بالادست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۹
بیان مسئله: قرارگاه های رفتاری به عنوان محیط هایی با نقش های معنادار و هم ساز با اجتماع، از اهمیت ویژه ای برای بهبود کیفیت محیط زندگی، برخوردارند؛ از سویی دیگر احساس جمعی افراد، به عنوان عامل انسانی و هویت بخش در حوزه طراحی های محیطی است که در جهت نشان دادن پیوند و ادراک یکسان افراد، علاوه بر رفتارهای شخصی می تواند از طریق وضعیت فرهنگی جامعه به دست آید، لذا دستیابی به معنای واضح از محیط از یک سو و بررسی شاخصه های احساس جمعی در تأثیرگذاری بر هم ساختی مکان-رفتار، از سوی دیگر کلید درک یک قرارگاه رفتاری و شکل گیری محیط همساز با اجتماع است.هدف و سؤال تحقیق: نوشتار حاضر در راستای پاسخ به این که هم ساختی مکان-رفتار در قرارگاه رفتاری چگونه تحت تأثیر مؤلفه های احساس جمعی است؟ با هدف شناسایی و بررسی نقش احساس جمعی در شکل گیری قرارگاه های رفتاری تدوین شده است.روش تحقیق: پژوهش حاضر براساس هدف دارای ماهیتی کاربردی مبتنی بر راهبرد پس کاوی است؛ منطبق بر این راهبرد، الگوی نظری از طریق جمع آوری داده ها و مرور ادبیات موضوع با رویکرد کیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای به دست آمده و در پیمایش میدانی مورد بررسی تجربی و تدقیق قرارگرفته است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که هم ساختی در باهم ستان های آیینی شهر تبریز به طور مؤثری تحت تأثیر مؤلفه های شرایط اجتماعی و روانی مرتبط با طول عمر، ادراک بالادستی و مسائل اجتماعی است و از سوی دیگر ویژگی های محیطی و عوامل فراشخصی (ادراک بالادستی و ادراک یکسان با دیگران) به عنوان معیارهای تعیین کننده احساس جمعی در باهمستان ها عمل می کنند. به عبارتی میزان همبستگی بین احساس جمعی و هم ساختی شکل دهنده قرارگاه های رفتاری نشان دهنده این مهم است که احساس جمعی به عنوان کاتالیزور حضور انسانی و عنصر پایه در افزایش عوامل مؤثر بر سازگاری و هم ساختی در محیط عمل می کند و به عبارتی احساس جمعی به شکل معناداری بر شکل گیری قرارگاه های رفتاری تأثیر می گذارد.
۳.

تبیین اصالت فرهنگی در شکل گیری معماری معاصر از منظر ادارکات اعتباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصالت فرهنگی معماری علامه طباطبایی ادراکات اعتباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۰
اساس و پایه اصالت، فرهنگ است؛ فرهنگ یک جلوه روشنی از حیات اجتماعی است که در ارتباط انسان ها نهفته و انسان نیز رابطه مستقیم با معماری دارد، به صورتی که معماری در هر دوره بیان فرهنگ غالب بر جامعه است. بدین ترتیب این پژوهش درصدد پاسخگویی به پرسش زیر می باشد: اصالت فرهنگی در معماری چگونه و بر مبنای چه مولفه هایی قابل تبیین و بررسی است؟ این پژوهش با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش استدلال منطقی و منطق پس کاوی، پس از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جهت واکاوی فرهنگ از رویکرد رئالیسم اسلامی و ذیل آن ادراکات علامه طباطبایی مورد بحث قرار گرفت. در ادامه، مصاحبه با 11 نفر از اساتید برجسته ایران صورت گرفت. مفاهیم استخراجی از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و مضامین متون مکتوب مصاحبه ها دسته بندی و مقوله بندی شدند و در نهایت مدل اصالت فرهنگی در معماری از منظر اندیشه اسلامی بر پایه ادراکات علامه طباطبایی انتزاع گردید. اصالت فرهنگی، از وجود ثابت و ظاهری متغییر تبعیت می کند که این موضوع در معماری بحث ثابت و جاری زندگی و نیز متغیر که ساختارهای کالبدی و فضایی را ایجاد خواهد کرد. مدل نهایی در ذیل بحث رئالیسم انتقادی حاوی سه سطحِ 1.واقعی (فرهنگ و ارزش ها در معماری) شامل اصالت ارجاعی، سنت های زنده، تاثیرگذار، خالق، نفوذپذیری، 2. سطح رویدادی (کنش معماری) شامل اصالت تاریخی و مکان، ساخت و طراحی، کیفی، بستر و زمینه و 3.سطح تجربی (حس و درک و تجربه معماری) شامل ادراکی و زیباشناسی و هنر قابل درک و دسته بندی است.
۴.

تبیین مولفه های دانشکده معماری کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۵
هدف: هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، کشف مولفه های کارآفرینی دانشگاه ها و چگونگی کاربست آن ها در دانشکده های معماری جهت تبدیل شدن به دانشکده های معماری کارآفرین بود.روش پژوهش: این پژوهش کیفی با استفاده از دو روش تحلیل محتوای کیفی و پس کاوی اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه با پرسشنامه باز پاسخ بود. بر این اساس، با رویکرد نمونه گیری هدفمند، اساتید عضو هیئت علمی دانشگاه های استان آذربایجان شرقی با سابقه کاری و پژوهشی بالای 7 سال انتخاب شدند. در نهایت با مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با 26 نفر اشباع نظری در نفر دوازدهم حاصل شد. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفت.یافته ها: پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، سه حوزه کلان و 19 مقوله خرد شناسایی شد که تعداد 2 مقوله از این 19 مقوله خرد بعنوان مقوله های هسته در هر حوزه مطرح شدند. مقوله های هسته شامل تفکر حرفه مند، ذات کارآفرین، آموزش مهارت محور، منابع مالی مستقل و زاینده، کالبد پویا و گستره ارتباطی در سه حوزه رفتاری، ساختاری و محیطی طبقه بندی شدند.نتیجه گیری: با توجه به مقوله های فوق و مجموعه مقولات مطرح شده در پژوهش، آموزش کارآفرینی، ارتباط بهتر با بازار کار، پرورش معماران کارآفرین و معماران حرفه ای را در سطح دانشکده های معماری و جامعه حاصل می شود.کلیدواژه ها: کارآفرینی، دانشکده کارآفرین، کارآفرینی معماری، حرفه معماری، آموزش معماری
۵.

شناسایی انواع تخیل در اثر معماری مبتنی بر دیدگاه فلسفه عصب شناسی (تحلیل چند مصداق از معماری معاصر جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرایند طراحی معماری تخیل معماری خیال دیدگاه فلسفه عصب شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۸۹
بیان مسئله: «تخیل» نقش پیچیده ای در فرایند طراحی معمار و شکل گیری اثر معماری دارد. از آن جا که خلق اثر معماری، مستلزم طی فرایندی چندلایه و تعاملی است، شناخت تخیل و عوامل تأثیرگذار بر آن، از اهمیت زیادی برخوردار است. تخیل به عنوان بخشی از این فرایند پیچیده، توان معمار برای تصور فضایی، ساختارها، طرح های سه بعدی و جنبه های کارکردی است. اما موضوع طراحی و مفاهیم مرتبط با آن و از سوی دیگر، خلق اثری با فرم خارق العاده، گاه مانع از پرداخت به تخیل و ماهیت آن می شود. آنچه جای پرسش است، چیستی انواع تخیل معمار در فرایند خلق اثر معماری ا ست.  هدف پژوهش: هدف از انجام پژوهش، ضمن پاسخ به پرسش، شناسایی انواع تخیل و نقش آن در اثر معماری مبتنی بر دیدگاه فلسفه عصب شناسی است. که ضمن پاسخ به نیازهای فیزیکی مخاطب، زمینه انطباق با قوه تخیل مخاطب و خلق فضای مطلوب را فراهم کند. روش پژوهش: این پژوهش از جهت ماهیت، کیفی و نیز راهبرد پژوهش کیفی (تفسیری- تحلیلی) است که با تدابیر توصیف، تحلیل و تبیین انجام می شود. شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای شامل مطالعه آثار معماری است. روش تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است. بر اساس مبانی نظری و ادبیات موضوع و تحلیل و بررسی آثار معماری دوره اخیر، انواع تخیل شناسایی و به تبیین نقش آن پرداخت می شود. خانه ردیفی، تئاتر کارلو فلیچه، موزه یهود، ساختمان سولاریس، حمام آب گرم، خانه شماره دو، یادبود بورومینی، خانه هشت، موزه گوگنهایم و ساختمان برج کپسولی مصادیق معماری منتخب هستند.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که انواع تخیل در خلق اثر معماری را می توان در ده نوع شناسایی کرد، تخیل فردی، جمعی، اخلاقی، اکولوژیکی، مجسم، زبانی، روایی، بازنمایی، مواد و متابولیست. بر اساس دیدگاه فلسفه عصب شناسی نقش هر یک از انواع تخیل را می توان در چهار دسته خیال پردازی ذهنی، قصدی، ترکیبی بدیع و پدیدارشناسی جای داد. 
۶.

ارائۀ الگویی میان رشته ای برای ارزیابی خلاقیت اثر معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنجش خلاقیت حل مسئله نوآوری فایده نیازهای انسان از محیط معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۱۹
معماری به عنوان دانشی که فضای مناسب را برای زیست انسان فراهم می کند آن چنان با ابعاد متعدد وجودی انسان و زندگی او گره خورده است که دست زدن به هرگونه خلاقیت در آن، به دلیل گستردگی و پیچیدگی فراوان، ناگزیر از توجه به طیف وسیعی از رشته ها و حوزه های معرفتی است. بدین سبب، خلاقیت در معماری ماهیتاً مقوله ای میان رشته ای است و هر نوع تحلیل و ارزیابی آن نیز بدون در نظر گرفتن این ویژگی ناکارآمد و بی تأثیر خواهد بود. در این مقاله، که از روش فرایند استدلال منطقی بهره می بریم، به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چگونه می توان الگویی میان رشته ای برای ارزیابی خلاقیت در آثار معماری تدوین کرد. طبق یافته های این پژوهش، سنجش خلاقیت معماری با رویکرد میان رشته ای عبارت است از به کارگیری علوم مختلف برای رسیدن به یک دانش یکپارچه به منظور ارزیابی تازگیِ راه حل های ارائه شده توسط معماری برای رفع نیازهای مختلف انسان جهت زندگی در آن فضا. بر این اساس، خلاقیت دارای دو بُعد اساسی نوآوری و فایده است که برای ارزیابی هر اثر خلاقانه بررسی این دو بعد لازم و ضروری است. طبق الگوی پیشنهادی این مقاله، برای سنجش خلاقیت معماری ابتدا باید نیازها و خواست های انسان از یک بنای معماری با کاربری خاص مشخص شود، سپس میزان رضایت از پاسخ های آن بنا به نیازها مورد سنجش قرار گیرد. در مرحله بعد نوآوری معماری در برآورده کردن این نیازها در یک طیف هفت مرحله ای از مصالح به کار رفته (کمترین نوآوری) تا ایجاد یک عملکرد جدید (بیشترین نوآوری) ارزیابی می شود.
۷.

نمود کالبدی پاسخ به ترس در شهر تاریخی تبریز، دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترس شهری ترس و معماری شهر تاریخی تبریز دوره قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۶۷
بیان مسئله: در برخی دوره های تاریخی در شهر های ایران نظیر تبریز، ترس های شهری ناشی از جنگ ها و ناامنی ها وجود داشته است که اهالی شهر با عناصر معماری مثل برج و بارو، احداث خندق و غیره، پاسخ کالبدی به این نوع ترس ها می داده اند. روایت های شهری در میان عموم علی الخصوص افراد پا به سن گذاشته نشان می دهد، چنین پدیده ای در ذهنیت مردم هم وجود داشته است. هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی ترس های شهری و بررسی وضعیت عناصر معماری شهر تاریخی تبریز می باشد، برای این منظور در این پژوهش، عناصر کالبدی مرتبط با سکونت پذیری در شهر تبریز از جمله:کوچه ها، محلات، خانه ها و غیره در مواجهه با ترس های شهری مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق: این پژوهش از نوع تحقیق های نظری- بنیادی می باشد و روش پژوهش توصیفی- تاریخی و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی، اسنادی و متون تاریخی است. برای نمونه موردی، به دلیل در ابهام بودن ابعاد شهر تبریز در دوره های قبل از قاجار، دوره قاجار انتخاب گشته است. در راستای هدف پژوهش، در ابتدا به مطالعه ی مفهوم ترس شهری پرداخته و در ادامه پژوهش نمونه موردی ارزیابی گردیده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد در گذشته، در شهر تبریز با استفاده از عناصر کالبدی مرتبط با سکونت پذیری مثل کوچه های تنگ و باریک گاها سرپوشیده، خانه هایی با درب کوتاه، دالان های ورودی پرپیچ و خم، حیاط های بیرونی و اندرونی پایین تر از سطح معبر و غیره در سه حوزه قلمرو، نظارت و سیمای محیط پاسخی مناسب به مفهوم ترس شهری می داده اند.
۸.

ساخت یابی معماری فضاهای سکونتی با رویکرد فرهنگ ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری فضاهای سکونتی فرهنگ نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
هویت فرهنگی، از مهم ترین مسائل پیش روی جوامع در حال توسعه و کشورهای اسلامی هستند، که امروزه بیش از هر زمان دیگر بر روی آن تمرکز شده و مطالعات فرهنگی سال های اخیر بیش از هر زمان دیگر بر احیای فرهنگ و هویت متمرکز شده است. بسیاری از مطالعات فرهنگی ازجمله نظریه ساخت یابی گیدنز، بر مفهوم کنش متمرکزند. فرهنگ، هم هویتی متجلی در افعال و کنش های اجتماعی می یابد و هم افعال و کنش های اجتماعی، فرهنگ جمعی را شکل می دهند. در این راستا به نظر می رسد بتوان با پشتوانه نظریه اعتبارات و بهره گیری ازنظریه ساخت یابی، کنش های اجتماعی را در فضاهای مسکونی مورد تحلیل قرار داد، که در پژوهش های پیشین صورت نگرفته است. رویکرد این پژوهش کیفی و راهبرد استدلال منطقی و شیوه جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای است. بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این است که ساخت یابی معماری در فضاهای سکونتی با رویکرد فرهنگی چه ابعادی دارد؟ و هدف کلی از این پژوهش تبیین ابعاد فرهنگی معماری فضاهای سکونتی و شیوه جمع آوری اطلاعات، بر پایه مطالعات کتابخانه ای است. یافته های تحقیق حاکی از این است که در رویکرد فرهنگی، معماری فضاهای سکونتی به عنوان یک سیستم، بازتولید فرهنگ (ساخت) نهاد خانواده است و قواعد و منابعی دارد که باید مورد بررسی قرار گیرد. قواعد و منابع فرهنگ (ساخت) فضاهای سکونتی در چهار بعد «احکام و سنت ها» ، «محیط و امکانات فنی و رفاهی» ، «هنجارها، مفاهیم و ارزش های اخلاقی» و «ضوابط و قوانین حاکم بر کنش های خانواده و معماری فضاهای سکونتی» قابل تحلیل و ارزیابی است.
۹.

ارائه مدلی برای سنجش میزان خلاقیت اثر معماری بر اساس روش SAPPhIRE ؛ نمونه موردی: بناهای تجاری منتخب شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنجش خلاقیت نوآوری فایده نیاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۷۴
خلاقیت از دغدغه های همیشگی هنرمندان و معماران در دوره های مختلف تاریخ بوده است. چالش ها و مشکلات معاصر، نیازمند پاسخ های جدید و متناسب با اقتضای زمان هستند. با علم به اینکه هدف نهایی معماری ایجاد مکانی برای زندگی مردم است، خلاقیت در این حوزه نیز باید در خدمت ارتقای کیفیت زندگی انسان و پاسخگوی مسایل جدید هر عصر باشد. از این رو دست یابی به مدلی نظام مند که امکان سنجش میزان خلاقیت اثر معماری را فراهم آورد و مولفه های تاثیرگذار این حوزه را معرفی کند، می تواند گره بسیاری از مشکلات حوزه انسان و محیط را بگشاید و در طراحی آثاری خلاق و ارزشمند نقش آفرینی کند. در این پژوهش ابتدا با رویکرد کیفی و روش استدلال منطقی به ارائه مدلی برای سنجش میزان خلاقیت اثر معماری پرداخته شد. در مرحله بعد با رویکرد کمی و روش پیمایشی، میزان خلاقیت 3 بنای تجاری منتخب شهر تبریز که در دهه اخیر و پس از به وجود آمدن نهضت ساخت مال ها طراحی و اجرا شده اند، محاسبه گردید. طبق یافته های پژوهش، خلاقیت دارای دو بعد اساسی نوآوری و فایده است. فایده معماری در پاسخ بنا به نیازهای انسان از محیط معنا پیدا می کند و نوآوری در میزان تازگی این پاسخ ها نسبت به معماری های حوزه مرتبط سنجیده می شود. در مدل ارائه شده، ابتدا به سنجش میزان رضایت از قابلیت های بنای معماری در پاسخ به نیازهای انسان از محیط پرداخته می شود. در مرحله بعد با تطبیق روش SAPPhIRE با محیط معماری، میزان نوآوری پاسخ های بنای معماری به نیازهای انسان، با استفاده از این مدل سنجیده می شود. نتایج به دست آمده حاکی از این است که در بناهای مورد مطالعه با تمهیداتی چون ایجاد ارتباط بصری بین طبقات، استفاده از فضاهای نیمه باز و ایجاد امکان فعالیت های متنوع برای اقشار مختلف، خلاقیت معماری ارتقاء یافته است. در نهایت میزان خلاقیت مجتمع لاله پارک 0.28، اطلس 0.25 و ستاره باران 0.20 محاسبه شد.
۱۰.

بازاندیشی در مفهوم باهمستان در راستای تکوّن مفهوم امت واحده در بستر معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
وحدت و همدلی و ترک جدال و تفرقه، از اصولی ترین آموزه های مترقی و بلند انسانی است. محیط به عنوان بستر زندگی انسان، یکی از عواملی است که می تواند بر شکلگیری این مهم اثر گذارده و در صورت عدم ایفای نقش مطلوب خویش، می تواند انسان را از این هدف دور سازد. این پژوهش با هدف دستیابی به مولفه های کالبدی محیط در راستای تسهیل همدلی و وحدت میان مردم جامعه؛ ابتدا به بررسی مفهوم باهمستان در معماری و شهرسازی پرداخته و سپس ضمن پیوند آن با مفهوم امت واحده، و تکیه بر ماهیت امکان دهندگی محیط، برای شکلگیری وفاق و همدلی میان اقشار جامعه در بستری از فرهنگ اسلامی، مولفه های کالبدی ارائه نمود. سوال اصلی این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد کیفی به انجام رسیده است، چگونگی یاری رسانی مولفه های کالبدی محیط، به ایجاد وحدت، همدلی و وفاق میان مردم از منظر اندیشه اسلامی است. با تحقق یافته های این تحقیق که معرف چند ویژگی کالبدی برای محیط مصنوع است، می توان امید داشت که محیط، بستری برای شکلگیری وحدت در میان امت گردد.
۱۱.

دیدگاه اخوان الصفا به هندسه و کاربرد آن در معماری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۶۸
در معماری قرون اول تا چهارم هجری ایران موضوع قابل مشاهده، ضعف در طراحی و اجرای بناهای معماری است. این موضوع با الگوگیری های فراوان از معماری و تجربه علمی گذشته باتوجه به حضور کم رنگ عالمانی چون ریاضی دانان اسلامی، باعث عدم همخوانی موضوعات برپایی بنای معماری چون تناسبات فضا، ایستایی و دقت اجرایی می باشد. اخوان الصفا به عنوان اندیشمندانی دینی در قرن چهارم هجری در جهت ترفیع علوم و صناعاتی چون معماری در چنین وضعیتی شروع به ارائه رسالات علمی و عملی چون ریاضیات و هندسه در معماری اسلامی نمودند. موضوع بسیار مهم در این پژوهش نوع دیدگاه هندسی اخوان به موضوع کاربرد هندسه در معماری اسلامی و نحوه ارائه آن در این صناعت است. در قرون بعد از چهارم هجری علاوه بر علوم فراوان سرزمین های اسلامی، صناعت معماری نیز دارای پیشرفت های فراوانی شد که ارتباط علمی اندیشمندان با حرف معماری را نمایش می دهد. این ارتباط، هندسه و علم برپایی بنای معماری بر اساس هندسه کاربردی معماری از جانب ریاضی دان اسلامی بوده است. براین اساس، در این پژوهش به واسطه روش تحلیل و تفسیر تاریخی موضوع هندسه در دیدگاه اخوان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش شامل اصول هندسی است که از جانب اخوان به صناعتی چون معماری ارائه گردیده است. بر اساس نتایج پژوهش، اخوان هندسه را به صورت نظری شامل علوم فلسفی، حکمی و قوانین عددی ریاضیات دانسته اند. در قسمت عملی در جهت ارتباط با صناعات و توان پاسخ به موضوعات کارکردی، از اصول ترسیمی در جهت کاربردی شدن هندسه و فراگیری آن توسط صناعت معماری بهره گرفته شده است. این اصول ترسیمی در ساده ترین حالات تناسباتی-هندسی جهت تطبیق مقیاس با موضوعات معماری است. حاصل این هندسه کاربردی نظم، یکپارچگی، خوانایی و پاسخ کامل به نیازهای فردی و اجتماعی در قالب بنای معماری است که اخوان الصفا به عنوان ریاضی دانانی اسلامی بر آن تأکید نموده اند.
۱۲.

عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی از مکان

کلید واژه ها: ادراک محیط تصاویر ذهنی مکان نقشه شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۲۳۴
تصویر ذهنی بازنمایی ذهنی یک پدیده در غیاب آن است، ما بسیاری از اطلاعات موجود در حافظه خود را به صورت تصویری به خاطر می آوریم چون آنها را به صورت تصویری ثبت نموده ایم. انسان به واسطه حضور در محیط ودریافت داده های محیطی فرآیند ادراک محیط را آغاز می کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و فهم عوامل مؤثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان، با توجه به ادراک از محیط و نقشه های شناختی پرداخته است. هدف پژوهش بررسی عوامل موثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان است، این مقاله به رابطه تصاویز ذهنی و ادارک و شناخت محیط می پردازد. روش تحقیق مقاله بصورت ﺗﻮﺻیﻔی -ﺗﺤﻠیﻠی به مطالعه ادراک و شناخت محیط، نقشه های شناختی،تصویر ذهنی و ارتباط تصویر ذهنی با مکان به گردآوری داده ها پرداخته است. بررسی ها نشان میدهد که بطور کلی عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی مکان از 2عامل تشکیل می شوند؛ که عوامل داخلی ایجاد شده در فرد، نظیر :ویژگی های شخصیتی،جنسیت وتوانایی ها و استراتژی ها و عوامل خارجی نظیر: ویژگی های محیط،دسترسی بصری،چیدمان فضایی می باشند.
۱۳.

تبیین رویکرد شناختی-فرهنگی در انطباق با رویکردهای تکوینی به معنا در شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکوین معنای شهری رویکرد شناختی - فرهنگی شناخت موقعیتی پسااثبات گرایی پساساختارگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۵۲
بیان مسئله: امروزه معنای محیط از مهم ترین موضوعات شهرسازی بوده و مکاتب فکری معاصر همواره به دنبال نظریه پردازی «ماهیت معنا و فرایند تکوین آن» در فضاهای شهری هستند. به نظر می رسد این مکاتب به دلیل فقدان ظرفیت لازم جهت بهره مندی از ابتکارات سایر حوزه های علمی و همچنین نگاه تک سطحی به معنا، با کاستی هایی همراه هستند. به دلیل ماهیت میان رشته ای شهرسازی، بهره گیری از علوم مرتبط با ساختارهای شناختی و ادراکی فرد مانند علوم شناختی برای تبیین فرایند تکوین معنا در فضای شهری، ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف این نوشتار تعمیم کاربست مفاهیم مرتبط با شناخت انسان و محیط در حوزه علوم شناختی به حوزه مطالعات محیطی از جمله شهرسازی و کاهش خلأ موجود در مطالعات نظری میان رشته ای بین این دو حوزه است. روش: روش تحقیق در این مقاله، تطبیقی - تحلیلی است که با تبیین جایگاه رویکرد شناختی-فرهنگی در مقایسه با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا در حوزه مطالعات شهری، انجام می شود. یافته ها: رویکرد شناختی-فرهنگی به لحاظ معرفت شناسی و عوامل تکوین معنا در فضاهای شهری با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا متمایز می شود. به لحاظ معرفت شناسی در رویکرد شناختی-فرهنگی، معنا را به طور هم زمان در دو سطح فراگیر با ذهنیت فرهنگی و در سطح خاص با رویه های فرهنگی بازتولید می شود. قابلیت های شناختی-فرهنگی فضای شهری، تجربه شناختی-فرهنگی فرد از فضای شهری و نحوه در دسترس بودن/دسترس پذیری در یک موقعیت خاص عوامل تکوین معنا در رویکرد شناختی-فرهنگی هستند. نتیجه گیری: رویکرد شناختی-فرهنگی به عنوان رویکرد پیشنهادی پژوهش با نگاهی چندسطحی و موقعیتی به معنا، کاستی های موجود رویکردهای پیشین همچون نگاه تک سطحی به مطالعه معنا در مطالعات شهری را پوشش داده و شهرسازی را به عنوان دانش موقعیت مند فرهنگی معرفی می نماید
۱۴.

کاربست بازی وارسازی د ر فضاهای شهری جهت ارتقاء حضورپذیری کود کان اوتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای شهری اوتیسم بازی وارسازی بازی حضورپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۹۳
شهر های امروز، د ر عین پیشرفت ها و توسعه ها د ر ابعاد مختلف خود ، از تأمین نیاز های قشر های خاصی عاجز ماند ه اند . یکی از این قشر ها کود کان، و به خصوص کود کانی است که از اختلال طیف اوتیسم رنج می برند . د ر واقع شهر ها بایستی به گونه ای برنامه ریزی و طراحی شوند که امکان حضور این قشر از افراد را فراهم سازند . این پژوهش با بررسی نمونه موارد ی از کشور های مختلف جهان، د ر زمینه بازی وارسازی فضاهای شهری خود و نیز با بررسی چند نمونه بازی وارسازی اوتیسم، جمع بند ی ای د ر زمینه برقراری ارتباط بین اوتیسم، بازی وارسازی و فضاهای شهری، بیان و پیشنهاد هایی را برای بازی گونه کرد ن فضاهای شهری برای کود کان اوتیستیک ارائه کرد ه است. این تحقیق، با رویکرد ی کیفی، از روش توصیفی-تحلیلی استفاد ه کرد ه و با گرد آوری نمونه موارد کاربرد ی و اجراشد ه د ر این زمینه، سعی د ر سنجش میزان مطلوبیت این موارد ، جهت استفاد ه از رویکرد بازی وار سازی شهری برای آسایش و آرامش بخشی به کود کان اوتیستیک د ر شهر های کشورمان د اشته است. نتایج حاصله، د ر قالب پیشنهاد هایی برای بازی وارسازی فضاهای شهری مناسب برای کود کان اوتیستیک ارائه شد ه تا فرایند بازی کرد ن د ر شهر، برای کود کان اوتیستیک با رعایت موارد روان شناختی، ذهنی و جسمی عملی شود .
۱۵.

نماد شناسی در معماری مساجد ایرانی از رویکرد مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسجد فرهنگ نمادهای کالبدی مساجد بازنمایی مفاهیم فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۴۷
مسجد نخستین کانون نیایشی و اجتماعی در جامعه مسلمین بوده است. از آنجایی که فضای کالبدی ریشه در فرهنگ یک جامعه دارد، از این رو معماری مساجد در هر فرهنگی بروز دهنده نمادهای فرهنگی آن جامعه می باشد. معماری مسجد ایرانی علاوه بر حل چالش های فرمی و سازگاری با زمینه در تمام نقاط جغرافیایی، به هویتی مشخص و تداوم یافته دست یافتند که یک شاخص هویت شکلی مسجد را به مخاطبان ارایه می نمود. ولی با تغییر الگوهای فرهنگی بر اثر گرایش به نوگرایی براساس مدرنیزاسیون جوامع، هویت کالبدی مساجد معاصر دچار گسست شده است. این پژوهش با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش توصیفی تحلیلی به این پرسش ها پاسخ می دهد که مساجد به عنوان یک محصول فرهنگی چه نسبتی با نماد و نشانه های کالبدی در بستر فرهنگ ایرانی دارند؟؛ و در بستر فرهنگی ایران چه نماد و نشانه های در معماری مساجد جای گرفته است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که شکل گیری نماد در معماری باعث ایجاد هویت، قلمرو فرهنگی در یک سرزمین می شود. نمادهای مساجد مجموعه ی از کنش های فرهنگی است که از طریق بازنمایی در کالبد، مفاهیم را منتقل می کند. عناصر مشترکی از طریق فرایند بازنمایی نمادهای فرهنگی در ذهن مخاطبان شکل می گیرد، کنش های یکسانی را در ذهن شکل می دهد. در ارزیابی انجام شده از باز نمایی مساجد چهار دوره، مساجد دوره سنت کاملا و مساجد دوره سکولار نسبتا با مولفه ها و ویژگی های بازنمایی در مساجد سازگاری داشته اند. اما در ارزیابی مساجد دوره های انقلابی و انتقادی مشخص شد که این ویژگی ها از طراحی کنار گذاشته شده است.
۱۶.

مولفه های کالبدی موثر بر خودآگاهی در محیط

کلید واژه ها: محیط کالبدی خودآگاهی مولفه های کالبدی خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۶۱
محیط کالبدی، مجموعه ای از قابلیت ها را برای تأمین معانی ذهنی خود در جهت زندگی بهتر و رشد شخصیت افراد، به کار می گیرد. از عمیق ترین لایه های شناخت در این مسیر، خودآگاهی است(امامی نائینی،1388) که به انسان اجازه می دهد تا مسائل را از دیدگاه دیگران ببیند و به خویش، عملش و همچنین عزت نفس عمومی افتخار کند. بنابراین اهمیت موضوع خودآگاهی از یک سو و تاثیر محیط در ایجاد این مهم از سوی دیگر، موجب گردید که این پژوهش به دنبال رابطه بین کالبد محیط و خودآگاهی باشد و بر این اساس به این پرسش پاسخ دهد که «چه مؤلفه های کالبدی از محیط می تواند مؤثر بر خودآگاهی باشد؟». ساختار پژوهش حاضر ترکیبی از تحقیق بنیادی و کاربردی است که به واسطه تحقیق کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی، با جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. در نهایت پژوهش اذعان دارد که محیط به سه روش شامل به واسطه شناخت قبلی، به واسطه داشتن باور و توسط مشاهده و کسب اطلاعات از آن، می تواند بر خودآگاهی افراد موثر باشد که روش اول در ارتباط با گذشته و تاریخ، بیشتر در فضاهای بینابین درون و بیرون، روش دوم در ارتباط با ابعاد معنوی انسان، هم در فضاهای مکث و هم فضاهای حرکتی و روش سوم در ارتباط با اصل تعامل است که در فضاهای جمعی، چندمنظوره و فضاهای حرکتی با قابلیت نظرگاهی، صورت می پذیرد. نکته قابل تامل در این بررسی ها این است که در دو روش اول خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، تنها در جهت نشانگی و نمادگرایی است که خودآگاهی درونی را به دنبال دارد؛ اما در روش سوم خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، علاوه بر این موارد، در جهت ایجاد تعامل بین افراد صورت می پذیرد و این امر نشان دهنده این است که این روش از سطح بالاتری از سایرین، برخوردار است که نه تنها شامل خود واقعی، آرمانی، معنوی و مادی می شود بلکه خود اجتماعی که خودآگاهی بیرونی را به دنبال دارد را شامل می گردد.
۱۷.

جایگاه و مفهوم هندسه در هنر معماری اسلامی بر اساس آراء اخوان الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخوان الصفا ریاضیات هندسه هنر اسلامی صناعت معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۲۳۰
هنر معماری ایران به واسطه همراهی و همکاری معماران با دانشمندان اسلامی، دارای ابعاد علمی و حکمی فراوانی است. از قرون چهارم هجری به بعد، معماری با ظهور دانشمندانی چون اخوان الصفا با ارائه رسالات حوزه ریاضی، صناعات و مبانی هندسی همراه شده است که بر امکان اتصال علم روز با مبانی صناعت معماری تأکید بیشتری نموده است. وجود و حضور نسخ خطی دوره و همچنین اشارت علمی هندسی، ریاضی و صناعتی آن در مقوله احداث بنا، در این نسخ اثبات شده است. نکته و هدف اساسی در پرداخت به این موضوع، نحوه برخورد مفهومی این دانشمندان با موضوع هندسه در صناعت معماری است که در دوره تاریخی خود به چه صورتی مفهوم هندسه را تعبیر کرده و جهت کاربرد صناعت معماری تعریف نموده اند. سؤال اساسی در این نوشتار شناخت مفاهیم و موضوعات هندسه است که اخوان الصفا در ارتباط با صناعت معماری به آن پرداخته و معرفی نموده اند. این موضوع خطاب به علم برپایی بنای معماری از صناعت آن، بر اساس مفاهیم صادرشده ریاضی و هندسی است. روش پژوهش در این نوشتار باتوجه به بررسی موضوع هندسه در ریاضیات اخوان الصفا و موارد اندیشه دار و فلسفی آنان است که از روش تفسیری و تاریخی در برخورد با نسخه خطی هندسه اخوان الصفا و صناعت ریاست بناست. در بحث تحلیل مبانی و یافته گیری معماری آرای هندسی، از استدلال قیاسی دراین خصوص استفاده شده است. اخوان الصفا هندسه را دارای زمینه کمّی محسوس و کیفی معقول معرفی نموده اند که صناعت معماری را برای انسان دارای وجوه جسمانی و روحانی خطاب نموده است. فرم ها و اشکال هندسی در صناعت معماری، مستخرج شده از قوانین اعداد و اصول ریاضیات است که برای رفع نیازهای کارکردی انسان به دست آمده اند. قدس اعداد و اشکال مبنا در کارکرد بر اساس قاعده عقلی ریاضیات است که دارای اثبات از منظر معادلات عددی است. اعداد مبنایی به صورت یک، دو، سه و چهار معرفی شده اند و هرکدام دارای کارکرد و نحوه گسترش بر اساس معادلات تناسباتی هندسه عددی خاص خود هستند. در عالم فرمی نیز نقطه، خط، دایره، مثلث، مربع، کلمات و نقوش هندسی دارای چنین کارکردی هستند. در بحث هندسه از دیدگاه اخوان الصفا، اعداد و مبانی ریاضی به صورت هندسه نظری معرفی شده است و انسان در این دیدگاه دارای ابعاد جسمانی و روحانی تلقی شده است. هندسه عملی باید پاسخی باشد جهت برپایی بنای معماری برای انسان در جهت رفع نیاز فیزیکی و سپس مبانی روحانی. تناسبات دقیق و مشخص بین اعداد و اشکال فرمی خاص دراین خصوص به صورت ترسیمی و کاربردی به همراه نصایح و تدابیر حکمی منتج شده از اندیشه اسلام و دیگر مبانی اندیشه دار واجب در پرداخت صناعت معماری در باب کاربرد هندسه است. از هندسه به نردبانی تعبیر شده است که اثر معماری را خاصیت جسمانی و روحانی متعالی می بخشد. هندسه در این منظر در جهت کاربرد مناسب باید از حکمت نیز در این امور بهره مند باشد.
۱۸.

میزان کارآمدی برنامه مصوب آموزش مسکن (طرح معماری 5) بر اساس انتظارات جامعه حرفه ای از فارغ التحصیلان رشته معماری؛ بررسی موردی: جامعه حرفه ای شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی ساختار برنامه درسی آموزش معماری طرح معماری 5 مسکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۷۵
به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران، یکی از راه های انکارناپذیر در ارتقای کیفیت آموزش، پرداختن به حوزه برنامه ریزی درسی است. امروزه عدم آمادگی دانش آموختگان جهت ورود به حرفه، حکایت از فاصله بین آموزش دانشگاهی و خواسته های حرفه از فارغ التحصیلان دارد. این امر ضرورت ارتقاء سطح کیفی آموزش معماری و تربیت معماران و بالا بردن توان حرفه ای افراد همگام با نیازهای واقعی جامعه را مشخص می سازد. این پژوهش با هدف بررسی برنامه درس طرح معماری 5، بر اساس انتظارات حرفه از فارغ التحصیلان به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که چه رابطه ای بین انتظارات حرفه از فارغ التحصیلان معماری شهر تبریز در حوزه فضاهای سکونتی و برنامه آموزش طرح معماری 5 در دانشکده های معماری وجود دارد؟ این پژوهش از نوع کیفی با رهیافت تفسیری و به روش داده نگر است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته با معمارانِ حرفه ای است و در این راستا ساختار مصاحبه ها به روش تحلیل محتوای کیفی و بررسی مقوله های مؤثر از محتوای آنها استخراج می گردد. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که بعد مهارتی به عنوان یکی از اجزاء اصلی برنامه درسی به طور کامل در برنامه درسی نادیده گرفته شده است و در بعد دانشی و نگرشی در بحث ضوابط و مقررات و حوزه های مخاطب شناسی و جامعه شناسی فاصله فراوانی بین حرفه و برنامه درسی وجود دارد.
۱۹.

رویکردهای طراحی معماری و نظریه های بنیادین برای کاربران مبتلا به اختلالات طیف اتیسم

کلید واژه ها: اتیسم طراحی حسی نظریه بنیادین رویکرد طراحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
طراحی و ایجاد محیطی متناسب با نیازهای کاربران در قلمرو معماری قرار می گیرد؛ امروزه با بالا رفتن سطح آگاهی جامعه از تاثیر کالبدی محیط زندگی بر آسایش و کیفیت زندگی انسان، نیاز به طراحی و ساخت فضاهای معماری متناسب با ویژگی های جسمی و روحی کاربران، به ویژه برای کاربران با نیازهای خاص نظیر مبتلایان به اختلالات طیف اتیسم که تعداد و حضور آنها در جامعه رو به افزایش است؛جهت افزایش بهره وری،ارتباط و بروز رفتار سازگارانه بیش از پیش احساس میشود.بنابراین ضروری است که معماران راه حل های طراحی جهت پاسخگویی به نیازهای حسی خاص کاربر اتیسم مشابه راه حل های تدوین شده برای افراد با معلولیت های حرکتی و بصری ایجاد کنند وآنها را نباید مجبور به سازگاری کامل با محیط های فعلی موجود کرد و تحت هیچ شرایطی،معماری مسائل حسی که افراد مبتلا به اتیسم در محیط برای یادگیری و پیشرفت نیاز دارند را نباید نادیده بگیرد. این مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای یک پژوهش کاربردی با هدف معرفی و تفصیل رویکرد های طراحی معماری و نظریه های بنیادین جهت طراحی و ایجاد محیط متناسب با نیاز ها و مسائل حسی خاص کاربران مبتلا به اتیسم میباشد و از آنجایی که در کشور ایران اکثر مراکز آموزشی و توانبخشی فضاهایی مسکونی هستند که تغییر کاربری داده اند و با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارند؛ معماران و طراحان میتوانندبرای دستیابی به اهداف خود یعنی طراحی کارآمد منطبق با نیازها و افزایش کیفیت بهره وری این دسته از کاربران خاص در تمام مکان ها اعم از آموزشی و مسکونی و...این مبانی را مد نظر قرار دهند. در پژوهش حاضر رویکردهای طراحی مناسب برای این افراد شامل رویکرد طراحی حسی(توسعه مهارت)،عصبی-معمولی(انطباق با شرایط روزمره)و تغییر تئوری تحریک حسی(ترکیب دو رویکرد طراحی حسی و عصبی-معمولی) و نظریه های بنیادین شامل رفتارمحیطی،درمانی محیطی،گشتالت،ادغام حواس،کوری ذهن وعملکرد اجرایی که به شناخت نیازهای خاص کاربر مبتلا به اتیسم در تعامل با محیط اطراف میپردازد؛مورد بررسی قرار میگیرد.
۲۰.

ارزیابی کالبد سکونتگاه های خودانگیخته در پیوند با ساختار زندگی ساکنین (نمونه موردی: سکونتگاه های پهنه شمالی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکونتگاه خودانگیخته ساختار زندگی اجتماعی الگوی کالبدی تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۱۸۲
یکی از عوامل تعیین کننده در سکونتگاه های خودانگیخته مناطق حاشیه نشین، الگوهای رفتاری در جریان زندگی ساکنین و فعالیت های روزمره وابسته به آن است که بر شکل سکونت تأثیرگذار خواهد بود. هدف پژوهش حاضر واکاوی و شناسایی الگوی کالبدی سکونتگاه های خودانگیخته و راهبردهای برساخت آن در پیوند با شیوه زندگی ساکنین مناطق حاشیه نشین پهنه شمالی شهر تبریز است. رویکرد مدنظر این پژوهش کیفی بوده و با روش نظریه زمینه ای انجام شده است. در این پژوهش برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند با بیشترین تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته، مشاهده و برداشت های پلانی استفاده شده است. در نمونه پژوهش، 40 نفر از ساکنین این مناطق مشارکت داشته اند و تعداد 30 نمونه از خانه ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساماندهی فضاها و الگوی کالبدی سکونتگاه های خودانگیخته در رابطه با سه ساختار مشروع، معنا و سلطه بیشتر تابع ساختارهای مشروع و معنایی بوده است. در این روند ویژگی های زندگی ساکنین و سیستم شکل گیری کالبدی محیط در رابطه با این ساختارها بر مولفه های محیطی چون حضورپذیری کودکان و ایجاد قرارگاه اجتماعی در محله، انعطاف پذیری و تطبیق پذیری کالبد، بسط پذیری کالبدی در سکونت گسترده (اشاره به همزیستی نسل ها)، ادغام پذیری فضای زیستی و کار، افزایش زیست پذیری فضای باز و توجه به محرمیت و ارزش های مذهبی(حجاب، مراسمات و ...) اشاره داشته اند. این مقولات از جمله موارد ضروری است که می بایست در طراحی و بهسازی مناطق حاشیه نشین بدان اهتمام داشت تا بتوان کالبد را در همسویی با شکل زندگی ساکنین قرار داد؛ فرایندی که منجر به پایداری و انس با مکان نیز خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان