محیط کالبدی، مجموعه ای از قابلیت ها را برای تأمین معانی ذهنی خود در جهت زندگی بهتر و رشد شخصیت افراد، به کار می گیرد. از عمیق ترین لایه های شناخت در این مسیر، خودآگاهی است(امامی نائینی،1388) که به انسان اجازه می دهد تا مسائل را از دیدگاه دیگران ببیند و به خویش، عملش و همچنین عزت نفس عمومی افتخار کند. بنابراین اهمیت موضوع خودآگاهی از یک سو و تاثیر محیط در ایجاد این مهم از سوی دیگر، موجب گردید که این پژوهش به دنبال رابطه بین کالبد محیط و خودآگاهی باشد و بر این اساس به این پرسش پاسخ دهد که «چه مؤلفه های کالبدی از محیط می تواند مؤثر بر خودآگاهی باشد؟». ساختار پژوهش حاضر ترکیبی از تحقیق بنیادی و کاربردی است که به واسطه تحقیق کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی، با جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. در نهایت پژوهش اذعان دارد که محیط به سه روش شامل به واسطه شناخت قبلی، به واسطه داشتن باور و توسط مشاهده و کسب اطلاعات از آن، می تواند بر خودآگاهی افراد موثر باشد که روش اول در ارتباط با گذشته و تاریخ، بیشتر در فضاهای بینابین درون و بیرون، روش دوم در ارتباط با ابعاد معنوی انسان، هم در فضاهای مکث و هم فضاهای حرکتی و روش سوم در ارتباط با اصل تعامل است که در فضاهای جمعی، چندمنظوره و فضاهای حرکتی با قابلیت نظرگاهی، صورت می پذیرد. نکته قابل تامل در این بررسی ها این است که در دو روش اول خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، تنها در جهت نشانگی و نمادگرایی است که خودآگاهی درونی را به دنبال دارد؛ اما در روش سوم خودآگاهی، ویژگی های فضایی محیط کالبدی، علاوه بر این موارد، در جهت ایجاد تعامل بین افراد صورت می پذیرد و این امر نشان دهنده این است که این روش از سطح بالاتری از سایرین، برخوردار است که نه تنها شامل خود واقعی، آرمانی، معنوی و مادی می شود بلکه خود اجتماعی که خودآگاهی بیرونی را به دنبال دارد را شامل می گردد.