معصومه آزموده

معصومه آزموده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۱.

Comparing the effectiveness of acceptance and commitment therapy and schema therapy on alexithymia of divorced women referring to welfare organization

کلید واژه ها: Acceptance and Commitment Therapy Schema therapy Alexithymia Divorced women Welfare Organization

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۳۵
Objective: Divorce is one of the stressful experiences of the family that can lead to conflict and incompatibility between couples. The aim of this research was to Comparing the effectiveness of acceptance, commitment therapy and schema therapy on alexithymia of divorced women referring to welfare.Methods: The method of this research was semi-experimental with a pre- post-test design and a control group. The statistical population consisted of all women who referred to welfare organization of Tabriz in the second half of 2022-2023, from which 60 people were randomly assigned to two experimental groups and one control group (20 people in each group). Before and after acceptance and commitment therapy and schema therapy interventions, questionnaire Toronto alexithymia (TAS-20) by Taylor et al. (1997) were used to collect data, and multivariate analysis of covariance (MANCOVA) test was used for hypothese analysis.Results: The results of the analysis of covariance showed that the significance level in all comparisons was less than 0.05, except for the difficulty in identifying emotions, that both interventions were effective on the variable of alexithymia and its two components (p<0.05).Conclusion: According to the results of the present study, there was a difference between the effectiveness of acceptance and commitment therapy and schema therapy in all dependent variable components, except difficulty identifying emotions, and the effectiveness of acceptance and commitment therapy was more than schema therapy.
۲.

افسردگی و امید به زندگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی: مقایسه ای از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی پذیرش افسردگی امید خیانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
با توجه به افزایش نگران کننده آمار خیانت و طلاق، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی صورت گرفت. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون   پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر تبریز در سال 1401 تشکیل دادند. 45 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). گروه های آزمایشی درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه دریافت کردند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه های افسردگی بک و امید به زندگی اشنایدر بود. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بن فرونی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که هر دو درمان، در مقایسه با گروه کنترل، باعث کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی در پس آزمون شدند (001/0>P). همچنین تأثیر درمان ها بر افسردگی و امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی، در مرحله پس آزمون ازنظر آماری متفاوت نبود. نتایج گواه این بود شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توانند سبب کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شوند.
۳.

مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلسر و معنادرمانی فرانکل بر رضایت از زندگی زنان در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلسر معنادرمانی فرانکل رضایت از زندگی زنان طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۷
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر نظریه انتخاب گلسر و معنادرمانی فرانکل بر رضایت از زندگی زنان در معرض طلاق بود. پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان در معرض طلاق شهر تبریز بود که در نیمه دوم سال 1400 به دادگاه خانواده، شورای حل اختلاف و مراکز مشاوره خانواده این شهر مراجعه نموده بودند. از این جامعه، 60 نفر داوطلب واجد شرایط به روش هدفمند انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (20 نفر در هر گروه) تخصیص یافتند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه مقیاس رضایت از زندگی (SWLST، داینر و همکاران، 1985) بود. روش تحلیل این پژوهش، آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی بود. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین رضایت از زندگی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت؛ اما تفاوت معنی داری بین دو مداخله در این متغیر نشان داده نشد. بنابراین واقعیت درمانی و معنادرمانی در افزایش رضایت از زندگی زنان در معرض طلاق مؤثر بوده اند و مشاوران و درمانگران ممکن است به منظور بهبود این متغیر در زنان در معرض طلاق، از این درمان ها استفاده نمایند.
۴.

اثربخشی زوج درمانی رفتاری-هیجانی–عقلانی بر باورهای ارتباطی ناکارآمد زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای ارتباطی زوج درمانی عقلانی-هیجانی-رفتاری طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۰
پیش زمینه و هدف: بر اساس نتایج تحقیقات مختلف یکی از مهم ترین عوامل مشکل ساز که باعث افزایش تعارضات و حتی طلاق می شود، ادراک تحریف شده، باورها و تفکرات زوجین است، بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی عقلانی-هیجانی–رفتاری بر بهبود باورهای ارتباطی زوجین متقاض طلاق بود. مواد و روش کار: روش شناسی این مطالعه نیمه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش اندیشه شهرستان تبریز در هفت ماهه اول سال1400بود. نمونه شامل30 زوج داوطلب بود که به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. در گروه آزمایش10 جلسه آموزش90 دقیقه ای اجرا شد. شرکت کنندگان در پژوهش در هرسه موقعیت به مقیاس باورهای ارتباطی پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته (Mixed Model ANOVA) استفاده شد.یافته ها: زوج درمانی عقلانی-هیجانی–رفتاری بر بهبود باورهای ارتباطی ناکارآمد ذهن خوانی(035/0>P)، تغییرناپذیری همسر(043/0>P) و تخریب کنندگی مخالفت (001/0>(P، در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته و این تأثیر در پیگیری سه ماهه پایدار مانده است. همچنین نتایج نشان داد، در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش نمرات خرده مقیاس های ذهن خوانی، تغییرناپذیری همسر و تخریب کنندگی مخالفت زنان کمتر از مردان است(001/0>P)؛ که نشان می دهد زوج درمانی عقلانی-هیجانی–رفتاری به طور معناداری بر بهبود باورهای ارتباطی ناکارآمد و باقی ماندن تأثیر مداخله در آنان مؤثرتر عمل نموده است.بحث و نتیجه گیری: بنابراین می توان از این رویکرد به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای کاهش و بهبود باورهای ارتباطی ناکارآمد در روابط تبادلی زوجین استفاده کرد.
۵.

اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهدوپذیرش بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پذیرش و تعهد زوج درمانی تعارضات زناشویی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف: تعارضات زناشویی محور بسیاری از پژوهش ها بوده و پرداختن به هیجان، رفتار و شناخت نقش محوری در روان درمانی دارد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش برکاهش تعارضات زناشویی زوجین بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره آرامش اندیشه در هفت ماهه اول سال1400بود. از بین آن ها30 زوج داوطلب به صورت نمونه گیری در دسترس با در نظر گرفتن شاخص های ورود و اعمال معیارهای خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه با حجم 15زوج قرار گرفتند. سپس زوج درمانی مبتنی بر تعهد و پذیرش در10جلسه، هفته ای دو بار برای گروه آزمایش اجرا شد. هردو گروه قبل و بعد از مداخله و در مرحله پیگیری به پرسشنامه تعارضات تجدید نظر شده پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته ساده استفاده شد. یافته ها: نتایج، حاکی از کاهش تعارضات زوجین گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه(110/108=F، 0001/0= P) و نیز پایداری نتایج در مرحله پیگیری(40/39= F،001/0=P) بود. بنابراین می توان بیان کرد که کاربست این مداخله راهکاری مؤثر برای کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مرکز مشاوره قابل آزمودن است.  
۶.

الگوی توانمندسازی کودک همسران: مطالعه ای به روش بنیادبخشی نظریه

کلید واژه ها: کودک همسری توانمندسازی بنیادبخشی نظریه داده بنیاد ازدواج کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۲
زمینه: علیرغم تفاوت های دیدگاهی در خصوص سن مناسب برای ازدواج، گرایش به کودک همسری در برخی از مناطق کشور شایع بوده و در حال افزایش است. هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توانمندسازی کودک همسری بر اساس روش بنیادبخشی نظریه انجام شده است. روش: پژوهش حاضر به روش بنیاد بخشی نظریه انجام شده است. نمونه پژوهش، شامل 18 نفر از کودک همسران شهرستان شبستر بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختار یافته بوده و از منابع کتابخانه ای و فیش برداری نیز جهت گردآوری اطلاعات استفاده شد. یافته ها: پس از تحلیل داده های پژوهش، نهایتاً مقوله های آشکار شده در قالب ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی، با روابطی که بین آن ها وجود دارد به شرح ذیل استخراج گردید؛ شرایط علّی (دانش نظری، ویژگی های رفتاری والدین، خانواده، اجتماع)، مقوله محوری (توانمندسازی کودک همسران)، راهبردها (راهبرد های اقتصادی، توسعه مهارت های اجتماعی، توسعه مهارت های علمی و مشاوره ای، راهبردهای دینی)، شرایط زمینه ای (ویژگی های جمعیت شناختی و جغرافیایی، شرایط اقتصادی و اجتماعی، شرایط فرهنگی، عدم بلوغ، عدم استقلال)، شرایط مداخله گر (تجربیات قبلی، تمایل به گذشته، فرهنگ حاکم، شرایط موجود همسر) و پیامد (پیامدهای جسمی، پیامدهای خانوادگی و اجتماعی، پیامدهای روحی و روان شناختی، پیامدهای فردی) و همچنین 61 مقوله فرعی نیز کشف شد. نتیجه گیری: توانمند سازی کودک همسران و آموزش مهارت های لازم برای آنها، می تواند بسیاری از چالش های اساسی که کودک همسران با آن مواجه هستند را برطرف کرده و رضایت زناشوئی کودک همسران را افزایش دهد.
۷.

مقایسه اثربخشی بازی درمانی با رویکرد شناختی- رفتاری و قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی درمانی شناختی - رفتاری قصه درمانی سازگاری اجتماعی کم توان ذهنی آموزش پذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۳۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی بازی درمانی شناختی – رفتاری و قصه درمانی بر سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام گرفت. روش: این پژوهش، مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر در سال تحصیلی 1399-1400 است که در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. با توجه به ساخت پژوهش و شرایط کنونی، از روش نمونه گیری دردسترس برای انتخاب نمونه استفاده شد. از این رو، نمونه آماری شامل 45 دانش آموز پسر ابتدایی بود که به صورت تصادفی (15 نفر گروه آزمایش بازی درمانی، 15 نفرگروه آزمایش قصه درمانی و 15 نفرگروه کنترل) با رعایت ملاک های ورود به پژوهش و با جایگزینی تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه سازگاری اجتماعی دانش آموزان سینها و سینگ استفاده شد. یکی از گروه های آزمایش برنامه آموزشی بازی درمانی (8 جلسه 45 دقیقه ای بازی درمانی شناختی-رفتاری)، گروه بعدی برنامه آموزشی قصه درمانی (8 جلسه 45 دقیقه ای قصه درمانی) و گروه کنترل برنامه آموزشی دریافت نکردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین بازی درمانی شناختی- رفتاری و قصه درمانی با گروه کنترل در تمام مؤلفه های سازگاری (اجتماعی، هیجانی و تحصیلی) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بازی درمانی شناختی- رفتاری نسبت به قصه درمانی در افزایش مؤلفه های سازگاری مؤثرتر بود. بحث و نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت که قصه درمانی و بازی درمانی شناختی- رفتاری می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت آموزش سازگاری و بهبود مشکلات روانشناختی دانش آموزان کم توان ذهنی به کار گرفته شوند
۸.

اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و ناگویی هیجانی زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناگویی هیجانی تحمل ابهام طرحواره درمانی بهزیستی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۶
هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر تحمل ابهام و ناگویی هیجانی زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر تبریز در شش ماهه دوم سال 1402-1401 تشکیل دادند که از بین آنها تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند. قبل و بعد از مداخله طرحواره درمانی برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تحمل ابهام نوع دوم (MSTAT II) مکلین (1993) و ناگویی هیجانی تورنتو (20-TAS) تیلور و همکاران (1997) استفاده شد و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون تحمل ابهام و ناگویی هیجانی در دو گروه آزمایش و کنترل در سطح 05/0 تفاوت معناداری وجود دارد. از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که طرحواره درمانی در افزایش تحمل ابهام و همینطور کاهش ناگویی هیجانی موثر بوده است.
۹.

اثربخشی تقویت حافظه کاری بر توجه، پردازش شناختی و راهبردهای تنظیم هیجان کودکان دارای اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال یادگیری خاص پردازش شناختی تقویت حافظه کاری تنظیم هیجان توجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۷۳
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی تقویت حافظه کاری بر توجه، پردازش شناختی و راهبردهای تنظیم هیجان کودکان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 9 تا 12 سال مراجعه کننده به مرکز مشکلات یادگیری خاص ناحیه سه تبریز در نیمه دوم سال 1400 بود. نمونه آماری شامل40 کودک بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه پردازش شناختی (CPI) کروز (1999) و پرسشنامه تنظیم هیجان (CERQ-K) گارنفسکی و همکاران (2012) و پرسشنامه توجه (JADDI) جردن (1992) بود. در این پژوهش، شرکت کنندگان گروه آزمایش برنامه تقویت حافظه کاری را طی 16 جلسه 50 دقیقه ای در هشت هفته (هفته ای دو جلسه) دریافت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون توجه، پردازش شناختی و تنظیم هیجان در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری در سطح 01/0 وجود داشت. با توجه به این یافته ها می توان مطرح کرد که مداخله تقویت حافظه کاری درمان موثری برای بهبود توجه، پردازش شناختی و تنظیم هیجان در کودکان بوده است.
۱۰.

اثربخشی قصه درمانی بر پرخاشگری، اضطراب و ترس اجتماعی کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای با پیگیری یک ماهه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرخاشگری اضطراب ترس اجتماعی قصه درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۷۳
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی قصه درمانی بر پرخاشگری، اضطراب و ترس اجتماعی کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای با پیگیری یک ماهه بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان دختر با اختلال نافرمانی مقابله ای تشکیل می دادند که در سال تحصیلی 99-1398 در مدارس شهر تبریز مشغول به تحصیل بودند که پس از غربال گری، تعداد 40 دانش آموز که نمره بالاتری در مقیاس نافرمانی مقابله ای به دست آورده بودند، انتخاب شده و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 20 نفری قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری شهیم، اضطراب اسپنس و همکاران و ترس اجتماعی ماسیا و همکاران استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس و آزمون اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که قصه درمانی بر پرخاشگری، اضطراب و ترس اجتماعی دانش آموزان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر دارد و باعث کاهش پرخاشگری، اضطراب و ترس اجتماعی در آن ها می شود. همچنین نتایج نشان داد که اثربخشی قصه درمانی بر پرخاشگری، اضطراب و ترس اجتماعی پایدار است. توجه به قصه درمانی نقش مهمی در بهبود مشکلات روان شناختی کودکان می تواند داشته باشد.
۱۱.

مقایسه اثربخشی حساسیت زدایی با حرکت چشم و بازپردازش، رهاسازی هیجانی و شناختی-رفتاری در استرس پس از سانحه کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس پس از سانحه تکنیک رهاسازی هیج انی حساسیت زدایی با حرک ت چش م و پردازش مجدد شناختی - رفتاری کووید-19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۳۶
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی سه روش درمانی حساسیت زدایی با حرکت چشم و پردازش مجدد، فن رهاسازی هیجانی و درمان شناختی-رفتاری در درمان اختلال استرس پس از سانحه بهبودیافتگان بیماری کووید19شهر تبریز در سال 1400 بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران بهبودیافته زن کووید-19 بود که بصورت هدفمند (افراد دارای نمره بالاتر از میانگین در پرسشناه استرس پس از سانحه)تعداد 48 بیمار زن بهبود یافته کووید19 با تشخیص PTSD انتخاب و در چهار گروه، گروه آزمایش1(12 نفر)،گروه آزمایش2 (12نفر)، گروه آزمایش3 (12نفر) و گروه کنترل(12 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. شرکت کنندگان در جلسات EMDR و EFT بصورت فردی و CBT به صورت گروهی در 6 جلسه چهل و پنج دقیقه ای تحت درمان قرار گرفتند. گروه کنترل برنامه عادی روزانه خود را گذراند. همه آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهشی با تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد که علائم استرس پس از سانحه در هر سه گروه آزمایشی به طور معناداری کاهش یافته است ( 05/0P<). در نتیجه هر سه روش درمانی EMDR ، CBT و EFT باعث کاهش علائم استرس پس از سانحه می شود و همچنین روش درمانی EMDR نسبت به CBT و EFT تاثیر بیشتری بر PTSD داشته است. نتایج حاصله بر استفاده بیشتر از مداخله EMDR برای علائم PTSD اشاره دارد.
۱۲.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طرحواره درمانی تحمل ابهام زنان مطلقه بهزیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۴
مقدمه: طلاق یکی از تجارب تنش زای خانواده است که می تواند منجر به بروز تعارضات و ناسازگاری در بین زوجین شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر تحمل ابهام زنان مطلقه مراجعه کننده به بهزیستی بود. روش: روش این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه زنان مراجعه کننده به بهزیستی شهر تبریز در شش ماهه دوم سال 1402-1401 تشکیل می دهد که از این بین تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (در هر گروه 20 نفر) گمارش تصادفی شد. پیش آزمون و پس آزمون بعد از مداخلات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی اجرا گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تحمل ابهام مکلین (1993) و برای تحلیل فرضیه ها نیز از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که هر دو مداخله بر روی متغیر تحمل ابهام اثربخشی داشتند (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر بین میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی در متغیر وابسته تفاوت وجود داشت که میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیشتر از طرحواره درمانی بود. نتیجه گیری : نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش تحمل ابهام و بهبود وضعیت زنان مطلقه تاثیر دارد.
۱۳.

رابطه ابعاد تاریک و روشن شخصیت با رضایت از زندگی با میانجی گری جهت گیری های ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ابعاد تاریک و روشن شخصیت با رضایت از زندگی با میانجی گری جهت گیری های ارزشی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از روش معادلات ساختاری بود. به همین منظور، تعداد 400 نفر از افراد مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر تبریز به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رضایت از زندگی، پرسشنامه صفات تاریک شخصیت، پرسشنامه سه گانه روشن شخصیت و پرسشنامه نظام ارزشی استفاده شد. سپس داد ه ها با استفاده از روش معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند ابعاد تاریک شخصیت بر رضایت از زندگی اثر منفی داشت، ابعاد روشن شخصیت بر رضایت از زندگی اثر مثبت داشت، بین ابعاد تاریک شخصیت با رضایت از زندگی و میانجی گری جهت گیری های ارزشی رابطه منفی وجود داشت و بین ابعاد روشن شخصیت با رضایت از زندگی با میانجی گری جهت گیری های ارزشی رابطه مثبت وجود داشت؛ بنابراین، ابعاد تاریک و روشن شخصیت و نحوه جهت گیری ارزشی با میزان رضایت از زندگی مرتبط است؛ از این رو، می توان با تدوین مداخلات روان درمانی ازطریق تأثیرگذاری بر متغیرهای ابعاد تاریک و روشن شخصیت و جهت گیری ارزشی، اثربخشی این متغیرها بر رضایت از زندگی را بررسی کرد.  
۱۴.

مقایسه اثر بخشی آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی و تنظیم شناختی هیجان، بر کیفیت زندگی کلاسی دانش آموزان دوره دوم متوسطه در پاندمی کرونا

کلید واژه ها: کیفیت زندگی کلاسی یادگیری خود تنظیمی تنظیم شناختی هیجان کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۵
در شرایط مجازی شدن آموزش، مفاهیم مهمی مثل کیفیت زندگی کلاسی، دستخوش تغییراتی شده اند. این مطالعه باهدف تعیین مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و تنظیم شناختی هیجان، بر کیفیت زندگی کلاسی دانش آموزان دوم متوسطه در پاندمی کرونا انجام شد. پژوهش از نوع نیمه تجربی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه تبریز می باشد، که به تعداد60 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به عنوان نمونه تحقیق به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه شاهد قرار گرفتند. دانش آموزان هر سه گروه پرسشنامه های راهبردهای انگیزشی و خودتنظیمی برای یادگیری پینتریچ و دیگورت (MSLQ)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (CERQ)، پرسشنامه کیفیت زندگی کلاسی اینلی و بورک 1992 را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. گروه های آزمایش یک و دو، طی 16 جلسه آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و آموزش تنظیم شناختی هیجان را دریافت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANCOVA) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشانگر این می باشد که میانگین کیفیت زندگی کلاسی در گروه شاهد که هیچ آموزشی دریافت نکرده اند در پس آزمون ثابت مانده است. درحالی که میانگین کیفیت زندگی کلاسی در هر دو گروه آزمایش در پس آزمون افزایش یافته اما در پاندمی کرونا تأثیر آموزش های تنظیم شناختی هیجان بیشتر از آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بوده است. با توجه به ابعاد تأثیرات این پاندمی و تغییر روش آموزش و یادگیری، در کنار آموزش های روتین کلاسی، آموزش های مکمل مناسب ضروری می باشد.
۱۵.

مقایسه اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری و قصه درمانی بر جرات ورزی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۴۸
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری و قصه درمانی بر جرات ورزی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر در سال تحصیلی 1399-1400 بود که در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. نمونه ی آماری شامل 45 دانش آموز پسر مقطع ابتدایی بود که 15 نفر گروه آزمایش بازی درمانی، 15 نفر گروه آزمایش قصه درمانی و 15 نفر گروه کنترل با جایگزینی تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها، مقیاس جرات ورزی گمبریل وریچی (1975) مورد استفاده قرار گرفت. یکی از گروه های آزمایش برنامه آموزشی بازی درمانی (8 جلسه 45 دقیقه ای بازی درمانی شناختی-رفتاری)، گروه دوم برنامه آموزشی قصه درمانی (8 جلسه 45 دقیقه ای قصه درمانی) و گروه کنترل مداخله دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین بازی درمانی شناختی-رفتاری و قصه درمانی با گروه کنترل در جرات ورزی تفاوت معناداری وجود دارد (001/0p<). قصه درمانی نسبت به بازی درمانی در افزایش مهارت جرات ورزی اثربخش تر بود با ضریب تأثیر 69%. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که قصه درمانی و بازی درمانی شناختی- رفتاری می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت آموزش جرات ورزی و بهبود مشکلات روان شناختی و رفتاری دانش آموزان کم توان ذهنی به کار گرفته شوند.
۱۶.

Comparing the Efficacy of Cognitive-Behavioral Play Therapy and Narrative Therapy on Aggression and Assertiveness of Students with an Educable Intellectual Disability(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Aggression assertiveness Cognitive-behavioral play therapy intellectual disability narrative therapy

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۶۶
The present study aimed to compare the efficacy of cognitive-behavioral play therapy and narrative therapy on aggression and assertiveness of students with an educable intellectual disability. This study followed a quasi-experimental research design with a pre-test, post-test, and a control group. The statistical population included all students with an educable intellectual disability enrolled in Tabriz elementary schools, of whom 45 male students were randomly assigned to two experimental and one control groups (15 per group) using convenience sampling. The Shahim Aggression Questionnaire for Elementary School Students (2006) and the Gmbryl and Ritchie’s Assertiveness Questionnaire (1975) were used to collect data. After the pre-test, one of the experimental groups received a play therapy program while the other group received narrative therapy. Afterward, all the groups sat for a post-test. Moreover, although the control group did not receive any therapy, they were required to participate in pre-and post-tests and complete the questionnaires. The covariance analysis revealed a significant difference in aggression and assertiveness between cognitive-behavioral play therapy, narrative therapy and the control groups (0.001). Narrative therapy was more effective at reducing aggression than cognitive-behavioral play therapy, with an effect size of 69%. Additionally, narrative therapy was more effective than play therapy at increasing assertiveness, with an effect size of 74%.  Thus, narrative therapy and cognitive-behavioral play therapy can be used in conjunction to alleviate psychological problems in students with educable intellectual disabilities.  
۱۷.

مدل ساختاری نقش واسطه ای تنظیم هیجان منفی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه با تجربه آشفتگی روانشناختی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره های ناسازگار اولیه تنظیم هیجان منفی آشفتگی روانشناختی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲
این پژوهش با هدف تعیین مدل ساختاری تأثیر طرحواره های ناسازگار اولیه بر تجربه آشفتگی روانشناختی از طریق تنظیم هیجان منفی در نوجوانان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی براساس معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر میاندوآب در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 4779 نفر بود. نمونه آماری پژوهش شامل 399 نفر از دانش آموزان بود که با استفاده از فرمول اسلووین به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه، تنظیم شناختی هیجان و مقیاس آشفتگی روانشناختی بود. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار Spss-26 و Amos-21 انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که مسیر های مستقیم طرحواره های ناسازگار اولیه به تنظیم هیجان منفی و آشفتگی روانشناختی و مسیر مستقیم تنظیم هیجان منفی به آشفتگی روانشناختی از نظر آماری معنی دار بودند (05/0>p). همچنین، مدل تأثیر طرحواره های ناسازگار اولیه بر آشفتگی روانشناختی از طریق تنظیم هیجان منفی (05/0>p) از برازش متوسطی برخوردار بود. به طورکلی با توجه به یافته های پژوهش می توان مطرح کرد که طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان ساختارهای شناختی منجر به تشکیل باورهای غیرمنطقی شده و با ایجاد و تشدید فرایندهای تنظیم هیجان منفی موجب بروز و تداوم آشفتگی روانشناختی در نوجوانان گردند.
۱۸.

مقایسه اثربخشی بازی درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری و قصه درمانی بر پرخاشگری جسمانی، رابطه ای و کلامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر

کلید واژه ها: بازی درمانی شناختی-رفتاری پرخاشگری قصه درمانی کم توان ذهنی آموزش پذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۸۵
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان اثربخشی بازی درمانی شناختی –رفتاری و قصه درمانی بر پرخاشگری دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر صورت گرفت. این پژوهش، مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر که در مدارس ابتدایی استثنایی شهر تبریز مشغول تحصیل بودند. از روش نمونه گیری در دسترس برای انتخاب نمونه استفاده شد. لذا، نمونه آماری شامل 45 دانش آموز پسر ابتدایی بود که (15نفرهرگروه) با جایگزینی تصادفی درگروه های آزمایش وکنترل انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، مقیاس پرخاشگری کودکان دبستانی شهیم (1387) مورد استفاده قرارگرفت. یکی از گروه های آزمایش برنامه آموزشی بازی درمانی (8 جلسه 45دقیقه ای بازی درمانی شناختی-رفتاری)، گروه بعدی برنامه آموزشی قصه درمانی (8 جلسه 45دقیقه ای قصه درمانی) و گروه کنترل برنامه آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین بازی درمانی شناختی-رفتاری و قصه درمانی با گروه کنترل در پرخاشگری تفاوت معناداری وجود دارد(001/0). همچنین قصه درمانی نسبت به بازی درمانی شناختی-رفتاری در کاهش پرخاشگری با ضریب تاثیر 69% موثرتر بود. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که قصه درمانی و بازی درمانی شناختی- رفتاری می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در جهت کاهش و بهبود مشکلات روانشناختی دانش آموزان کم توان ذهنی به کار گرفته شوند.
۱۹.

مقایسه اثربخشی تقویت حافظه کاری و آموزش تفکرانتقادی بر راهبردهای تنظیم هیجان کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال یادگیری خاص تفکر انتقادی حافظه ی کاری راهبردهای تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۰
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی تقویت حافظه ی کاری و آموزش تفکر انتقادی بر راهبرهای تنظیم هیجان کودکان با اخت الل یادگیری خاص بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش نیمه تجربی باطرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 9 تا 12 سال مراجعه کننده به مرکز مشکلات یادگیری خاص ناحیه 3 تبریز در نیمه دوم سال تحصیلی 1400 بود. از این بین، تعداد 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در 2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارش تصادفی شدند. ابزارهای مورد استفاده پژوهش، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی نسخه کودکان به همراه شیوه نامه اجرایی مداخ الت تقویت حافظه ی کاری و آموزش تفکر انتقادی بود. جهت تحلیل داده ها از کوواریانس و کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: بررسی اندازه اثر نشان داد که بیشترین تفاوت در راهبرد ارزیابی مجدد مثبت با ضریب 347 / 0 و راهبرد تمرکز مجدد مثبت با ضریب 254 / 0 است. بررسی میانگین های تعدیل شده نشان داد میانگین تعدیل شده ی 2 مؤلفه تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت در گروه تفکر انتقادی به طور معنا داری بیشتر از گروه تقویت حافظه ی کاری بود و همچنین میانگین 3 مؤلفه ی سرزنش خود، نشخوار فکری و فاجعه انگاری در گروه تفکر انتقادی به طور معنا داری کمتر از گروه تقویت حافظه ی کاری بود ) 05 / .)p>0 نتیجه گیری: در گروه تفکر انتقادی به کارگیری راهبردهای سازگارانه (تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت) به میزان معناداری افزایش پیدا کرده و تفاوت قابل توجهی میان اثربخشی آموزش تفکر انتقادی و تقویت حافظه ی کاری بر افزایش به کارگیری راهبردهای سازگارانه و کاهش به کارگیری راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان وجود داشت.
۲۰.

بررسی نقش واسطه ای جهت گیری ارزشی در پیش بینی رضایت از زندگی براساس صفات تاریک و روشن شخصیت و تمایزیافتگی عاطفی

کلید واژه ها: جهت گیری عاطفه رضایت زندگی شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۳۲
مقدمه: رضایت از زندگی تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی از جمله صفات تاریک و روشن شخصیت و نحوه تمایزیافتگی عاطفی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای جهت گیری ارزشی در پیش بینی رضایت از زندگی براساس صفات تاریک و روشن شخصیت و تمایزیافتگی عاطفی انجام گرفت. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با استفاده از روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، افراد مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر تبریز در سال ۱۴۰۰ بودند که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد ۴۰۰ نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رضایت از زندگی دینر و همکاران (SWLS)، پرسشنامه صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر (DTP)، پرسشنامه سه گانه روشن شخصیت کافمن و همکاران (LTP)، پرسشنامه خود متمایزسازی دریک و مورداک (DSI-SF) و پرسشنامه نظام ارزشی شوارتز (SVS) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نقش مستقیم و معنی دار صفات تاریک (۰/۳۸-=β) و روشن شخصیت (۰/۳۴=β) و تمایزیافتگی عاطفی (۰/۲۹=β) را در پیش بینی رضایت از زندگی نشان داد. همچنین رابطه غیرمستقیم این متغیر ها با رضایت از زندگی با نقش واسطه ای جهت گیری ارزشی نشان داده شد (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: مؤلفه جهت گیری ارزشی ارتباط بین صفات تاریک و روشن شخصیت و تمایز یافتگی عاطفی با رضایت از زندگی را میانجی گری می کند. این یافته ها می تواند کاربردهای عملی برای استفاده مشاوران و روانشناسان در جهت افزایش رضایت از زندگی داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان