فرشته پورمحسنی کلوری

فرشته پورمحسنی کلوری

مدرک تحصیلی: استادیار روان شناسی دانشگاه پیام نور تهران
پست الکترونیکی: fpmohseni@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴ مورد.
۱.

اثربخشی برنامه های توانمند سازی زناشویی بر رضایت مندی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه توانمند سازی زناشویی برنامه انریچ برنامه گلاسر و زوجین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۷۳۵
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه های توانمند سازی زناشویی بر رضایت مندی زوجین می باشد. روش: این پژوهش در چارچوب طرح های آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. 36 زوج از زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره بهزیستی شهر اردبیل به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه های آزمایشی برنامه های توانمند سازی انریچ و گلاسر را دریافت نمودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه رضایت مندی زناشویی جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد رضایت مندی زناشویی در هر دو گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافته است. نتیجه گیری: یافته ها از اثربخشی برنامه های توانمند سازی ازدواج در پیشگیری از بروز ناسازگاری های زناشویی حمایت می کند.
۲.

تأثیر بازی های رایانه ای بر توانایی چرخش ذهنی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی طراحی فضاهای آموزشی
تعداد بازدید : ۱۹۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۷
هدف: گسترش روزافزون محبوبیت بازی های رایانه ای در میان کودکان و نوجوانان، محققان را بر آن داشته است تا به مطالعه تاثیرات شناختی، عاطفی و رفتاری این بازی ها بر استفاده کنندگان بپردازند. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر بازی های رایانه ای بر توانایی چرخش ذهنی می باشد. چرخش ذهنی نوعی توانایی فضایی است که در آن شخص باید مجسم کند که اگر یک شکل دو یا سه بعدی، به اندازه معینی حول یک محور بچرخد، پس از چرخش چگونه ظاهر خواهد شد. روش: در این مطالعه مداخله ای روانشناختی در میان 162 دانش آموز کلاس اول و دوم راهنمایی 12-13) ساله( یک پرسشنامه محقق ساخته توزیع و از طریق پرسشنامه، میزان آشنایی گروه نمونه با بازی رایانه ای «تتریس» کنترل گردید. سپس از میان آنها 60 نفر به طور تصادفی انتخاب و به چهار گروه 15 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابتدا، هر چهار گروه به طور همزمان در موقعیت پیش آزمون به آزمون چرخش تصویری پاسخ دادند. پس از آن دو گروه آزمایشی دختر و پسر در طول چهار هفته و در شش جلسه 30 دقیقه ای به بازی «تتریس» پرداختند و بلافاصله بعد از آموزش هر چهار گروه مورد پس آزمون قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده به وسیله آزمون t مستقل و t وابسته تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که توانایی چرخش ذهنی پسران و دختران در پیش آزمون تفاوت معناداری نداشت، اما پس از اجرای کاربندی آزمایشی، توانایی چرخشی ذهنی نوجوانان در پس آزمون افزایش یافت و این افزایش نمرات در دختران بیشتر از پسران بود. نتیجه گیری: الگوهای عوامل محیطی، اجتماعی و زیستی به این نتیجه گیری منجر می شوند که توانایی فضایی و به ویژه چرخش ذهنی دختران و زنان، در مقایسه با پسران و مردان از انعطاف پذیری بیشتری برخوردار است.
۴.

رابطه فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری با بخشش و رضایت زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج سیستم بازداری رفتاری مشکل بین شخصی سیستم روی آوری رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۶ تعداد دانلود : ۸۰۶
ازدواج یکی از مهم ترین روابط اجتماعی و صمیمانه آدمی است و یکی از جوانب با اهمیت یک نظام زناشویی، رضایتی است که همسران در ازدواج تجربه می کنند. عوامل زیادی بر رضایت زناشویی همسران اثر می گذارد که از جمله می توان به ویژگی های زیستی شخصیت و بخشش اشاره کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی- رفتاری با بخشش و رضایت زناشویی زوجین انجام شد. گروه نمونه 200 نفر (115 زن، 85 مرد) متاهل شهرستان مرند بودند که در جلسه اولیا و مربیان مدارس دخترانه ابتدایی این شهر شرکت کرده بودند و به مقیاس بخشش (HFS)، مقیاس بازداری/ روی آوری (BAS/BIS) و پرسشنامه رضایت زناشویی (ENRICH) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین بخشش خود با بازداری رفتاری رابطه منفی معنادار و بین بخشش خود و بخشش دیگران با روی آوری رفتاری رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین رضایت زناشویی با بخشش خود و دیگران و سیستم روی آوری رفتاری به طور مثبت و معنادار و با سیستم بازداری رفتاری به طور منفی و معنادار همبسته بود. سیستم روی آوری رفتاری، بخشش خود، بخشش دیگران و رضایت زناشویی را به طور مثبت و معنادار پیش بینی می کند و مولفه بازداری رفتاری، بخشش خود و رضایت زناشویی را به طور منفی و معنادار پیش بینی می-نماید. یافته ها در چهارچوب نظریه حساسیت به تقویت گری و مفهوم بخشش مورد بحث قرار گرفتند. نتایج این پژوهش می تواند در طراحی برنامه های پیش گیرانه توانمندسازی زوجین و مداخلات درمانی برای زوجین مفید باشد.
۵.

مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودپنداره جراحی زیبایی پردازش هیجانی طرحوارهای ناکارآمد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش خود و تلاشهای آن
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان ماهیت هیجان
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۱۳۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۴۵
هدف از این پژوهش مقایسه خودپنداره، طرحوارهای ناکارآمد و پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی و غیرمتقاضی بود. روش پژوهش علّی- مقایسه از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک های زیبایی (مطب های پوست، مو و زیبایی) و افراد عادی شهر اردبیل در نیمه اول سال 1394 بودند که از این بین تعداد 120 نفر (60 متقاضی جراحی زیبایی و 60 غیر متقاضی) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه طرحواره یانگ، مقیاس خودپنداره راجرز و پردازش هیجانی باکر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد میانگین طرحواره بریدگی و طرد، خودگردانی، دیگر جهت مندی و گوش بزنگی بیش از حد در گروه متقاضی جراحی زیبایی بیشتر از گروه غیر متقاضی جراحی زیبایی بود. همچنین پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی کمتر از افراد غیر متقاضی جراحی زیبایی است. بعلاوه نتایج نشان داد افراد متقاضی جراحی زیبایی در مقایسه با افراد غیرمتقاضی از خودپنداره منفی بالاتری برخوردار بودند. در نتیجه می توان بیان کرد طراحی مداخلات آموزشی برای کاهش خودپنداره منفی، طرحوارهای ناکارآمد و افزایش پردازش هیجانی در افراد متقاضی جراحی زیبایی ضرورت دارد.
۶.

تفاوت های جنسیتی در سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی در پیش بینی سبک های عشق ورزی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفاوت های جنسیتی دانشجویان سبک های دلبستگی سبک های عشق ورزی الگوی شش عاملی شخصیتی HEXACO

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۶ تعداد دانلود : ۵۹۸
یکی از مهم ترین مسائل دوران دانشجویی، روابط عاشقانه با جنس مخالف است. پژوهش ها نشان داده است این روابط بر زمینه های اصلی عملکرد جوانان، همچون: روابط صمیمانه، تحول هویت، رابطه با همسالان و تحول جنسی تأثیر می گذارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تفاوت های جنسیتی در سبک های دلبستگی و ویژگی های شخصیتی در پیش بینی سبک های عشق ورزی دانشجویان دانشگاه های اردبیل انجام شد. بدین منظور، 200 نفر از دانشجویان دانشگاه های اردبیل به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک دلبستگی (کالینز و رید، 1990)، پرسشنامه شخصیتی هگزاکو (آشتون و لی،2004) و مقیاس سبک های عشق (هندریک و هندریک، 1989) پاسخ دادند. بررسی تفاوت های جنسیتی در سبک های عشق ورزی نشان داد که در رابطه عاشقانه با جنس مخالف، دختران بیش تر از عشق احساساتی و پسران بیشتر از سبک عشق بازیگرانه و منطقی استفاده می کنند (05/0P< و 01/0P<). تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد در پسران، وظیفه شناسی و در دختران سبک دلبستگی صمیمانه توانستند سبک عشق احساساتی را پیش بینی نمایند. همچنین، در پسران خصیصه تواضع - فروتنی سبک عشق بازیگرانه؛ و دلبستگی اضطرابی و خوشایندی سبک عشق منطقی را پیش بینی کردند. در دختران نیز تهییج پذیری و دلبستگی اضطرابی توانستند سبک عشق منطقی را پیش بینی نمایند (05/0P< و 01/0P<). یافته های این مطالعه در راستای درک عوامل مؤثر بر سبک های عشق ورزی قابل بحث است.
۸.

مقایسه خودافشاسازی، صمیمیت و پردازش هیجانی در زنان متاهل مبتلا به فوبی اجتماعی و زنان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صمیمیت فوبی اجتماعی زنان متاهل پردازش هیجانی خودافشاسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۲ تعداد دانلود : ۵۷۲
هدف این پژوهش مقایسه خود افشاسازی، صمیمیت و پردازش هیجانی در زنان متأهل مبتلا به فوبی اجتماعی و زنان سالم بود. پژوهش حاضر یک طرح علی مقایسه ای است و جامعه آماری آن شامل تمامی زنان متاهل ساکن در شهر اردبیل بودند که به مراکز مشاوره شهر اردبیل مراجعه و تشخیص اختلال فوبی اجتماعی دریافت نموده بودند. از میان این زنان، 40 زن مبتلا به فوبی اجتماعی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ گروه بهنجار نیز 40 نفر بودند که از میان زنان متاهل ساکن اردبیل به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و در متغیرهای جایگاه اجتماعی-اقتصادی، سطح تحصیلات و مدت تاهل با گروه زنان مبتلا به فوبی اجتماعی همتا شدند. سپس هر دو گروه به مقیاس فوبی اجتماعی کانور و همکاران، مقیاس خود افشاسازی، مقیاس صمیمیت و مقیاس پردازش هیجانی پاسخ دادند. داده هابا استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که خود افشاسازی و صمیمیت در زنان متأهل مبتلابه فوبی اجتماعی در مقایسه با زنان سالم بطور معناداری کمتر است و پردازش هیجانی در زنان متأهل مبتلا به فوبی اجتماعی در مقایسه با گروه سالم بیشتر است. این پژوهش می تواند درزمینه پیشگیری، درمان و ارائه خدمات مشاوره ای به زنان مبتلا به فوبی اجتماعی سودمند باشد.
۹.

بررسی و مقایسه نقش سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی مشکلات رفتاری هیجانی نوجوانان شبه خانواده و غیر شبه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک دلبستگی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مشکلات رفتاری هیجانی نوجوانان شبه خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۴ تعداد دانلود : ۶۹۵
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نقش سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم هیجان در پیش بینی مشکلات رفتاری هیجانی نوجوانان شبه خانواده و نوجوانان غیر شبه ه خانواده انجام گردید. مطالعه حاضر یک پژوهش علّی مقایسه ای بوده و جامعه پژوهش را تمامی نوجوانان مراکز شبه خانواده و نوجوانان ساکن استان اردبیل بودند. 30 نفر از نوجوانان شبه خانواده به شیوه داوطلبانه و 30 نفر از ن وجوانان غیر شبه خانواده به شی وه تصادفی انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، فهرست مشکلات رفتاری و پرسشنامه سبک های دلبستگی پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد دلبستگی اضطرابی، اجتنابی و نشخوارگری در نوجوانان شبه خانواده و دلبستگی اضطرابی و فاجعه پنداری در نوجوانان غیرشبه خانواده درونی سازی رفتاری را پیش بینی نمودند. در نوجوانان شبه خانواده، نشخوارگری و دلبستگی اضطرابی و در نوجوانان غیر شبه خانواده راهبرد ملامت دیگران، دلبستگی اضطرابی، ارزیابی مجدد مثبت، فاجعه پنداری و نشخوارگری برونی سازی رفتاری را پیش بینی نمودند. همچنین نوجوانان شبه خانواده بیشتر دارای سبک دلبستگی اجتنابی و اضطرابی هستند و کمتر از سبک دلبستگی ایمن برخوردارند و از راهبردهای ناسازگارانه ملامت خویش، نشخوارگری، فاجعه پنداری و ملامت دیگران بیشتر استفاده کرده و نشانگان درونی سازی در آنان بیشتر از نوجوانان عادی است. بنابراین نوجوانان شبه خانواده بیشتر از راهبردهای هیجانی ناسازگارانه و سبک های دلبستگی نا ایمن برخوردارند.
۱۰.

بررسی اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی سلامت روان سندرم روده تحریک پذیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۹ تعداد دانلود : ۷۹۵
هدف: سندرم روده تحریک پذیر با وجود شیوع بالا و علائم مشخص، هنوز علت روشنی ندارد. به نظر می رسد عوامل روانشناختی در بروز و تشدید علائم این بیماری نقش قابل توجهی دارند، اما هنوز درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد، هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که در آن چهل نفر از بیمارانی که در 6 ماه نخست سال 1394 توسط پزشکان متخصص گوارش شهر اردبیل تشخیص سندرم روده تحریک پذیر دریافت کرده بودند، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بگونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه به پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و سلامت روانی گلدبرگ پاسخ دادند، سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت نمود و آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه پس از اتمام برنامه مجدداً پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که در بیماران گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کیفیت زندگی و سلامت روانی به طور معناداری بهبود یافته بود (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی در ارتقای سلامت روانی و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر موثر است
۱۱.

اثربخشی آموزش مهارت خلاقیت بر تفکر انتقادی، مهارت اجتماعی و خلاقیت دانش آموزان پایه ششم ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مهارت خلاقیت خلاقیت تفکر انتقادی مهارت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۹ تعداد دانلود : ۶۴۹
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش مهارت خلاقیت برتفکرانتقادی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت در دانش آموزان دختر پایه ششم شهر تهران در سال تحصیلی 1397-1398بود. طرح پژوهش آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم منطقه 19 آموزش و پرورش شهر تهران بود که ۴۰ نفر به شیوه در دسترس انتخاب گردید و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.پیش از آموزش مهارت خلاقیت، پرسشنامه های خلاقیت عابدی (1372)، گرایش به تفکرانتقادی ریکتس (2003) و مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (۱۹۹۲) اجرا گردید. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارت خلاقیت، موجب افزایش خلاقیت دانش آموزان شد(05/0>p)، اما بر تفکر انتقادی و مهارت های اجتماعی آزمودنی های گروه آزمایش تاثیر معناداری نشان نداد(05/0
۱۲.

بررسی و مقایسه تکانشگری شناختی و توانایی برنامه ریزی در افراد مبتلا و غیرمبتلا به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکانشگری شناختی تصمیم گیری بازداری پاسخ برنامه ریزی اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۵۶۲
هدف: سوءمصرف مواد با مجموعه ای از بدکارکردی های اجرایی مغز همراه است که پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی تکانشگری شناختی (تصمیم گیری و بازداری پاسخ) و برنامه ریزی در افراد معتاد و بهنجار صورت گرفت. روش: روش پژوهش مطالعه حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی معتادان بستری در مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل بودند که از اردیبهشت تا تیر ماه سال 1396 به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 60 نفر از افراد مذکور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین 60 فرد غیرمعتاد که به لحاظ سن، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل با گروه معتاد همتا بودند نیز از میان همراهان بیماران به شیوه در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه در آزمون قماربازی آیوا ( IGT )، آزمون برو/نرو ( GO/NO GO ) و برج لندن شرکت کردند. یافته ها : نتایج نشان داد که تکانشگری شناختی (تصمیم گیری و بازداری پاسخ) در افراد معتاد بیشتر و توانایی برنامه ریزی در آنان ضعیف تر از افراد غیرمعتاد است. نتیجه گیری: افراد وابسته به مواد مخدر نسبت به افراد عادی تصمیم گیری پرخطر، بازداری پاسخ کمتر و توانایی برنامه ریزی ضعیف تری دارند. بنابراین نقص در کارکردهای اجرایی با سوءمصرف مواد رابطه دارد.
۱۳.

مقایسه نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی در افراد مبتلا به سرطان خون و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحمل ابهام سرطان مقابله مذهبی نیمرخ شخصیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۴۸۱
مقدمه: سرطان خون یکی از شایع ترین سرطان ها است، شیوع بالایی داشته، پیامدهای روانی و اجتماعی زیادی برای بیمار به همراه دارد و عوامل مختلفی در شکل گیری و تشدید آن نقش دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی بیماران مبتلا به سرطان خون و افراد سالم انجام گرفت. روش: روش پژوهش، علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به سرطان خون بستری در بیمارستان های ولی عصر، شمس، شهریار و شهید قاضی شهر تبریز بودند؛ نمونه پژوهش شامل دو گروه 50 نفری از بیماران و همراهان آن ها بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند و به لحاظ سن، جنس، تأهل و سطح تحصیلات باهم همتا شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه نئو (مک کری و کاستا، 1985)، تحمل ابهام (مک لین، 1993) و مقیاس مقابله مذهبی (پارگامنت، 2000)، استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین نیمرخ شخصیتی، تحمل ابهام و مقابله مذهبی بین افراد مبتلا به سرطان خون و افراد سالم تفاوت معنی داری وجود دارد، افراد مبتلا به سرطان خون در روان رنجور ی، تحمل ابهام پایین و مقابله مذهبی منفی نمرات بالاتری نسبت به افراد سالم کسب کردند و افراد سالم نیز در متغیرهای برون گرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری، باوجدان بودن، مقابله مذهبی مثبت و تحمل ابهام بالا نمرات بالاتری نسبت به افراد مبتلا به سرطان خون داشتند (01/0p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گیری کرد که برخی ویژگی های شخصیتی و راهکارهای مقابله ای مذهبی سازگارانه و ناسازگارانه برخورد با بیماری می تواند بر علائم بیماری و مقابله مؤثر با آن تأثیر گذاشته و به متخصصان بالینی در تدوین مداخلات درمانی جهت درمان مؤثرتر به این بیماران کمک نماید.
۱۴.

اثربخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پذیرش و تعهد انگیزشِ درمان خودکارآمدی ترک وابستگی به مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۱۴۸
انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک به عنوان متغیرهای روانشناختی از عوامل مهم درمان موفق در ترک مواد محسوب می شوند، بنابراین شناسایی پروتکل های آموزشی جهت افزایش انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک برای افراد تحت درمان دارای اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی ترک و انگیزش درمان در افراد وابسته به مواد انجام شد. روش تحقیق از نوع آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس-آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مرکز ترک اعتیاد تسلیم آرامش شهرستان تالش در سال 1397 بودند. که از میان آنان، 30 نفر با تشخیص وابستگی به مواد افیونی (بر پایه معیارهای تشخیصیDSM-V ) که مرحله سم زدایی را به پایان رسانده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و گروه کنترل گمارده شدند و به پرسش نامه های انگیزش درمان میلر و تونیگان (1996) و پرسشنامه خودکارآمدی ترک برامسون (1999) پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک تفاوت معنی دار بود (05/0P). با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک بیماران وابسته به مواد تأثیر معنی داری دارد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک در افراد وابسته به مواد شده است؛ بنابراین به متخصصان فعال در درمان روانشناختی اعتیاد و مراکز ترک اعتیاد پیشنهاد می شود که از پروتکل روان درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت افزایش انگیزش درمان و خودکارآمدی ترک آزمودنی های تحت درمان استفاده کنند.
۱۵.

نارسایی شناختی، نشانه های شخصیت مرزی و تکانشگری در دانشجویان معتاد و غیرمعتاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارسایی شناختی نشانه های شخصیت مرزی تکانشگری اعتیاد به اینترنت و دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۴۱۳
مقدمه: به دلیل کاربرد وسیع اینترنت، پدیده اعتیاد به اینترنت و عوامل موثر در پدیدآیی آن توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه نارسایی شناختی، تکانشگری و شخصیت مرزی در دانشجویان معتاد و غیرمعتاد به اینترنت است. روش: در این پژوهش علی-مقایسه ای 300 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی از میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ انتخاب شدند و به پرسشنامه اعتیاد به اینترنت پاسخ دادند و از میان آنان دو گروه 60 نفری از کسانی که نمره اعتیاد به اینترنت آنان یک انحراف استاندارد پایین تر و بالاتر از میانگین بود به عنوان کاربران عادی و کاربران دارای اعتیاد به اینترنت انتخاب شدند و به پرسشنامه تکانشگری، مقیاس شخصیت مرزی و پرسشنامه نارسایی شناختی پاسخ دادند. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج : کاربران معتاد به اینترنت در مقایسه با کاربران عادی به گونه معناداری دچار نارسایی شناختی، نشانه های شخصیت مرزی و رفتار تکانشگرانه می باشند. نتیجه گیری: عوامل زیستی و روانشناختی، فرد را مستعد اعتیاد به اینترنت می کند. شناسایی این عوامل به متخصصان کمک می کند از اعتیاد به اینترنت پیشگیری کنند.
۱۶.

اثربخشی آموزش سواد فضای مجازی بر میزان قربانی شدن ناشی از قلدری در فضای مجازی، تفکر انتقادی و خودکنترلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواد فضای مجازی قربانی شدن تفکرانتقادی و خودکنترلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۸۱
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش سواد فضای مجازی بر میزان قربانی شدن ناشی از قلدری در فضای مجازی، خودکنترلی و تفکر انتقادی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1399-1400 بود. پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه سوم متوسطه دوم شهر اردبیل بودند که از میان آنان30 نفر دانش-آموز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. قبل از آموزش برنامه سواد فضای مجازی، آزمودنی های هر دو گروه به ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ های ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻗﻠﺪری-ﻗﺮﺑﺎﻧی ﺳﺎیﺒﺮی CBVEQ))، پرسشنامه خود کنترلی تانجی و پرسشنامه تفکر انتقادی ریتکس پاسخ دادند. سپس گروه آزمایش 8 جلسه آموزش سواد فضای مجازی را دریافت نمودند و گروه کنترل در این مدت هیچمداخله ای را دریافت ننمودند. پس از اتمام برنامه آموزشی هر دو گروه مجددا به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند داده-ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیلداده ها نشان داد که آموزش سواد فضای مجازی، خودکنترلی و تفکر نقادانه دانش آموزان را بهبود بخشیده و قربانی قلدری فضای مجازی شدن را کاهش داده است (05/0>p). بنابراین آموزش سواد فضای مجازی با افزایش آگاهی کاربران در خصوص استفاده از این فضا، می-تواند پیامدهای مخرب استفاده از فضای مجازی را کاهش دهد.
۱۷.

بررسی نقش صفات شخصیتی سایکوپاتیک و پرخاشگری در گرایش به مصرف مواد دانش آموزان دارای نشانه های اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صفات شخصیتی سایکوپاتیک پرخاشگری گرایش به مصرف مواد نشانه های اختلال سلوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۱۳۵
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش صفات شخصیتی سایکوپاتیک و پرخاشگری در گرایش به مصرف مواد در دانش آموزان دارای نشانه های اختلال سلوک بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر بیله سوار استان اردبیل بودند که از میان آنان 240 نفر به عنوان نمونه اولیه به شیوه در دسترس انتخاب شدند. از میان آنان، 67 نفر از دانش آموزانی که در مقیاس اختلال سلوک نمره آنان یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود به عنوان دانش آموزان دارای نشانه های اختلال سلوک تعیین شدند و به پرسشنامه های صفات شخصیتی سایکوپاتیک، پرخاشگری و گرایش به مصرف مواد پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین صفات شخصیتی سایکوپاتیک و پرخاشگری با گرایش به مواد در دانش آموزان دارای نشانه های اختلال سلوک رابطه معناداری وجود دارد. مولفه رفتاری و بین فردی صفات شخصیتی سایکوپاتیک و پرخاشگری توانستند 27 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد را در نوجوانان مورد مطالعه به گونه معناداری پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، گرایش به مصرف مواد دانش آموزان دارای نشانه های اختلال سلوک را می توان بر اساس صفات شخصیتی سایکوپاتیک و میزان پرخاشگری پیش بینی نمود.
۱۸.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انگیزش درمان و خودانتقادی افراد در وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۵۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انگیزش درمان و خودانتقادی در افراد وابسته به مواد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز بهبودی میان مدت اقامتی شهرستان آستارا در سه ماهه اول سال 1399 بود. از بین جامعه فوق، تعداد 20 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) گمارده شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش، پرسشنامه مراحل آمادگی برای تغییر و انگیزش درمان و مقیاس سطوح خودانتقادی بود. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده از تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در پیش آزمون و پس آزمون، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انگیزش درمان و خودانتقادی در افراد وابسته به مواد تأیید شد. به عبارت دیگر، نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معنی داری موجب افزایش میزان انگیزش درمان و کاهش خودانتقادی در گروه آزمایش شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، به متخصصان فعال در زمینه ترک اعتیاد پیشنهاد می شود از پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان درمان مکمل روان شناختی در جهت افزایش انگیزش درمان و همچنین کاهش خودانتقادی در افراد وابسته مواد بهره ببرند.
۱۹.

The Role of Listening Style and Negative Meta Emotion in Marital Dissatisfaction of Women with Anxiety Attachment

کلید واژه ها: Listening Style Negative Meta emotion Marital Dissatisfaction Women with Anxiety Attachment

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۷۸
Objective: Research was conducted with the aim of investigating the role of listening-style and negative meta-emotion in marital dissatisfaction of women with anxiety-attachment. Methods: The research was done by descriptive-correlation method. The statistical population included all married women between the ages 20 -50, in Herris-city of East-Azarbayjan in the 2021. Among them, 150 people with high anxiety-attachment were selected using the available sampling method and filled out Doel Listening-style-questionnaire (1997), Negative Meta-Emotion-questionnaire by Mittmansgraber et al.(2009), and Glumbeck-Rust Marital-questionnaire (1987),also the Bernan-et al. Experience in Relationships were used. Pearson correlation and multiple Regression analysis were used. Results: The study results indicated that there was a significant negative relationship between couple`s comprehension listening-style with marital dissatisfaction in anxious attached women and a positive relation between responsive style and negative emotion. regression analysis showed 62% of the variance of marital disturbance in women with anxiety-attachment is explained by negative variables of couple`s listening-style and negative emotions. Conclusion: Considering that the sense of secure attachment facilitates use of secure emotion regulation strategies and constructive listening. These skills reduce tension, maintain satisfying intimate relationships and increase personal adaptability through constructive and realistic efforts. Therefore, these are an important factor in establishing successful interpersonal relationships.
۲۰.

نقش هوش سازمانی و دین داری در کار با سلامت عمومی کارکنان نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش سازمانی دین داری در کار سلامت عمومی کارکنان نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۷۸
سلامت روانی تحت تأثیر عوامل مختلفی می تواند کاهش یا افزایش یابد. از جمله این عوامل هوش سازمانی و دین داری در کار می باشد. هوش سازمانی، ظرفیت سازمان ها برای ایجاد و استفاده از دانش، به منظور سازگاری با محیط است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش سازمانی و دین داری در کار با سلامت عمومی کارکنان نظامی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کارکنان نظامی شهر اردبیل 1399-1398 بود که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 120 نفر از کارکنان نظامی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سلامت روان گلدنبرگ و هیلر (1972)، پرسش نامه هوش سازمانی کارل آلبرش (2004) و مقیاس دین داری در کار لین و همکاران (2008) استفاده شد. داده ها از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss ورژن 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین هوش سازمانی و دین داری در کار با سلامت عمومی کارکنان نظامی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که سلامت عمومی کارکنان براساس متغیرهای هوش سازمانی (05/0 > P، 062/0= β) و دین داری در کار (05/0>P، 147/0=β) قابل پیش بینی است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که هوش سازمانی و دین داری در کار نقش معنی داری در پیش بینی سلامت عمومی کارکنان نظامی دارند و نیاز است که مدیران و مسؤئولان نظامی توجه ویژه ای  به این موضوع داشته باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان