مقایسه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، حساسیت اضطرابی و شیوه والدگری در مادران نوجوانان با نشانه های اضطرابی و مادران نوجوانان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بررسی و مقایسه تنظیم شناختی هیجان، حساسیت اضطرابی و شیوه والدگری در دو گروه مادران نوجوانان با نشانه های اضطرابی و عادی میباشد. نمونه گیری در دو مرحله و تصادفی خوشه ای بود.مرحله اول، شامل 363 نفر از دانش آموزان هفتم، هشتم و نهم مدارس4 ناحیه شیراز سال 97-98 بودند.مقیاس سنجش نشانگان اضطراب، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه داس 21 سؤالی بود.با توجه به نمرات به دست آمده 100 نفر از نمونه انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند (50نفر مادران نوجوانان با نشانگان اضطرابی و 50نفر مادران عادی).مادران پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج،پرسشنامه حساسیت اضطرابی و پرسشنامه سبکهای فرزندپروی دیانا بامریندرا تکمیل کردند. تجزیه تحلیل باآزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تعقیبی توکی انجام شد. یافته ها نشان دادند که بین میانگین مادران اضطرابی و میانگین مادران عادی تفاوت معناداری وجود دارد؛درتنظیم شناختی هیجان، تفاوت در راهبردهای سازش یافته و غیرسازش یافته وجود دارد. میانگین راهبردهای سازش یافته در مادران عادی بالاتر از اضطرابی بود و میانگین راهبردهای سازش نایافته در گروه اضطرابی بالاتر بود.درحساسیت اضطرابی کلیه زیر مقیاسها تفاوت معنادار بود،که میانگین تمام زیرمقیاس های حساسیت اضطرابی درگروه اضطرابی بالاتر از گروه عادی بود.در سبک های والدگری تفاوت معنادار دو گروه در شیوه والدگری سهل گیر و مستبد بدست آمد.گروه اضطرابی در هر دو زیرمقیاس میانگین بالاتری از گروه عادی داشت.نتایج پژوهش نشان داد که شیوه های فرزند پروری والدین، راهبردهای شناختی که برای تنظیم هیجاناتشان و نوع واکنششان به حساسیت نسبت به اضطراب از عوامل تاثیرگذار بر سلامت نوجوانان است.