جواد وکیلی

جواد وکیلی

مدرک تحصیلی: استادیار فیزیولوژی ورزشی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشگاه تبریز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۵ مورد.
۱.

بررسی اثر تداخلی تمرینات ترکیبی (قدرتی و استقامتی همزمان) بر قدرت و توان هوازی بیشینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت استقامت تمرینات ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 189 تعداد دانلود : 124
نتایج پژوهش های مختلف درباره اثر تداخلی تمرینات ترکیبی بر قدرت و توان هوازی بیشینه (VO2max) متفاوت است. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر شش هفته تمرینات ترکیبی بر قدرت بیشینه و VO2max مردان غیرورزشکار بود. به این منظور 34 دانشجوی غیرفعال و سالم (با میانگین سن 18/1± 22 سال، قد 48/6 ±54/173 سانتیمتر و وزن 50/8 ± 01/65 کیلوگرم) داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به صورت تصادفی در یکی از چهارگروه استقامتی (10=n)، قدرتی (8 = n)، ترکیبی (8 = n) و کنترل (8 = n) قرار گرفتند.گروه استقامتی، برنامه تمرین استقامتی اینتروال بومپا (3 روز در هفته، 25 – 5/12 دقیقه، 70 – 50 درصد HRR) را به مدت شش هفته انجام دادند. گروه قدرتی، برنامه تمرینی قدرتی (3 روز در هفته، 3 ست / 6 حرکت، 85 – 70 %RM1) و گروه ترکیبی نیز از تمرینات استقامتی و قدرتی (تمرین استقامتی قبل از ظهر و تمرین قدرتی بعد از ظهر) را اجرا کردند. گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکردند. کلیه آزمودنی ها قبل و بعد از برنامه تمرینی آزمون های ارزیابی قدرت (حرکت لیفت با دستگاه) و VO2max (آزمون بروس) را انجام دادند. نتایج تحقیق حاضر با تی وابسته نشان داد، اجرای تمرینات ترکیبی به افزایش معنی دار قدرت (00/0=P) و VO2max (00/0=P) آزمودنی ها منجر شد. به علاوه، با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه بین توسعه VO2max در دو گروه استقامتی (18%) و ترکیبی (16%)، اختلاف معنی داری مشاهده نشد (95/0=P). بین مقدار افزایش قدرت بیشینه در گروه قدرتی (39%) و ترکیبی (31%) به لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد (31/0=P). نتیجه این که اجرای تمرینات ترکیبی هیچ اثر تداخلی در افزایش قدرت و توان هوازی بیشینه نسبت به گروه های قدرتی و استقامتی نداشت.
۲.

بررسی رابطه بین قدرت عضلات باز کننده پشت و انعطاف پذیری ستون مهره ها با میزان کایفوز و لوردوز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کایفوز قدرت اکستنسورهای پشت انعطاف پذیری ستون مهره ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 131 تعداد دانلود : 742
هدف این تحقیق عبارت است از بررسی رابطه بین قدرت عضلات بازکننده پشت و انعطاف پذیری ستون مهره ها با میزان کایفوز و لوردوز در افراد سالم. در این تحقیق 100 دانشجوی پسر غیرورزشکار دانشگاه تهران با میانگین سن 41/1±27/23 سال، قد 64/6±42/177 سانتی متر، و وزن 63/10±17/65 کیلوگرم شرکت داشتند که علایم بیماری یا سابقه جراحی در ستون مهره ها و عضلات آن ناحیه را نداشتند. قدرت عضلات اکستنسور پشت، میزان انعطاف پذیری ستون مهره ها، و میزان کایفوز و لوردوز به ترتیب با دینامومتر دیجیتال و اسپاینال ماوس اندازه گیری شد. با توجه به اینکه روش تحقیق از نوع همبستگی است، با استفاده از روش های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه روابط بین متغیرها بررسی شد. نتایج نشان داد بین قدرت اکستنسورهای پشت با میزان کایفوز (72/0- r =) و میزان لوردوز (28/0r =) رابطه معناداری وجود دارد (05/0p<) ولی بین انعطاف پذیری ناحیه پشتی با میزان کایفوز (04/0-r=) و انعطاف پذیری ناحیه کمری با میزان لوردوز (06/0r=) رابطه معناداری مشاهده نشد (05/0p>). بر اساس نتایج رگرسیون، از بین عوامل قد، وزن، سن، BMI، قدرت عضلات بازکننده پشت، انعطاف پذیری ناحیه پشتی و کمری ستون مهره ها، تنها قدرت عضلات بازکننده پشت بهترین پیشگوکننده میزان کایفوز (05/0p<، 73/0-=β، 55/0=2R) و لوردوز (05/0p<، 30/0=β، 24/0=2R) بود. بر اساس یافته های تحقیق، افزایش قدرت عضلات اکستنسور پشت با کاهش میزان کایفوز و افزایش میزان لوردوز همراه خواهد بود و رابطه مستقیمی بین انعطاف پذیری ستون مهره ها و میزان کایفوز و لوردوز در این نمونه ها مشاهده نشد.
۵.

تاثیر برنامة تمرین ترکیبی (مقاومتی + استقامتی) بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی مردان چاق غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میوستاتین تمرین ترکیبی غیرورزشکار مردان چاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 967 تعداد دانلود : 583
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین ترکیبی بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی مردان چاق غیرورزشکار بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی است. به همین منظور 23 مرد چاق غیرورزشکار به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند و به دو گروه تجربی (12= n) با میانگین سن 06 /2 ± 38 /21 سال، قد 07 /7 ± 65 /173 سانتی متر و وزن 05 /15±61 /86 کیلوگرم و درصد چربی 67 /2 ± 05 /27 و گروه کنترل (11= n) با میانگین سن 13 /1 ± 44 /21 سال، قد 09 /5 ± 61 /175 سانتی متر، وزن 05 /14±00 /90 کیلوگرم و درصد چربی 68 /2±15 /27 تقسیم شدند. گروه تجربی پروتکل 8 هفته ای تمرین ترکیبی شامل تمرین مقاومتی (5 حرکت، 3 جلسه در هفته با شدت 50 تا 80 درصد ) و تمرین استقامتی (دویدن با شدت 65 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه در مدت زمان 25 تا 40 دقیقه) را در یک روز و به ترتیب تمرین مقاومتی – استقامتی اجرا کردند. گروه کنترل در هیچ برنامة تمرینی شرکت نکرد. قبل و 48 ساعت بعد از اتمام آخرین جلسة تمرینی و در شرایط ناشتایی، 5 میلی لیتر خون از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. نتایج تحلیل آماری با آزمون t مستقل نشان داد که مقدار میوستاتین پلاسمایی در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشت (001 /0= P) . ازاین رو می توان نتیجه گرفت که اجرای تمرین ترکیبی در پیشگیری از آتروفی عضلانی و کاهش تودة عضلات مؤثر است.
۹.

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک برنشانه های اختلال شخصیت مرزی زندانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال شخصیت مرزی رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 462 تعداد دانلود : 172
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر علایم اختلال شخصیت مرزی زندانیان مرد شهرستان چناران بود. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زندانیان شهرستان چناران بودند که 30 نفر از زندانیان داوطلب که واجد معیارهای شمول و عدم شمول بودند به عنوان نمونه انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند. گروه آزمایش جلسات فردی ومهارت آموزی گروهی را دریافت نمود. ارزیابی در4مرحله پیش آزمون، 3ماه بعددرمان، پس آزمون وپیگیری اجرا شد. ابزارهای اندازه گیری شامل مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته(SCID-II)و شاخص شدت اختلال شخصیت مرزی (BPDSI) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس مختلط نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معنی داری را در علایم اختلال شخصیت مرزی به خصوص در بی ثباتی هیجانی نشان داد؛ هرچند نشانه های ترک شدن، روابط بین فردی و عقایید پارانویید تغییری نشان ندادند. نتیجه گیری: پژوهش حاضرنشان می داد رفتاردرمانی دیالکتیک می تواند در کاهش علایم اختلال شخصیت مرزی مؤثر باشد و این تأثیر از پایداری لازم تا زمان پیگیری برخوردار است.
۱۰.

تاثیر برنامه تمرین مقاومتی بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی مردان چاق غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی میوستاتین مردان چاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 909 تعداد دانلود : 97
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین مقاومتی بر مقادیر میوستاتین پلاسمایی مردان چاق غیر ورزشکار بود. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی می باشد به همین منظور 19 مرد چاق غیر ورزشکار بصورت داوطلبانه در تحقیق حاضر شرکت کردند و به دو گروه تجربی (n=8 ) با میانگین سن 1/57± 21 سال، قد 5/51±171/11 سانتی متر و وزن 15/85±92/22 کیلوگرم و درصد چربی 1/37 ± 28/21 و کنترل با میانگین سن 1/13±21/44 سال، قد 5/09± 175/61 سانتی متر ، وزن 14/05±90/00 کیلوگرم و درصد چربی 2/68 ± 27/15 تقسیم شدند. گروه تجربی پروتکل 8 هفته ای تمرین مقاومتی شامل 5 حرکت، 3 جلسه در هفته با شدت 50 تا 80 درصد را اجرا کردند و گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکرد. قبل و 48 ساعت بعد از اتمام آخرین جلسه تمرینی و در شرایط ناشتایی 5 میلی لیتر خون از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. نتایج تحلیل آماری با آزمون تی مستقل نشان داد که مقدار میوستاتین پلاسمایی در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری داشت (p=0/005). لذا می­توان نتیجه گرفت که اجرای تمرین مقاومتی می تواند در پیشگیری از آتروفی عضلانی و کاهش توده عضلات موثر باشد.
۱۲.

تبیین سناریوهای مشارکت جویانه و دمکراتیک نهادی در ساختار نظام حکمروایی منطقه کلا نشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشارکت شهروندی منطقه کلا نشهری تهران حکمروایی مناطق کلا نشهری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
تعداد بازدید : 43 تعداد دانلود : 399
«حکمروایی مناطق کلا نشهری» رویکردی نوظهور در اداره و برنامه ریزی شایسته، اثربخش، مردم سالارانه تمامی عناصر جامعه شهری در یک منطقه کلانشهری قلمداد می شود. در غیاب این رهیافت یکپارچه نگر، منطقه کلا نشهری تهران به عنوان شاخص ترین و بزرگ ترین منطقه کلا نشهری در ایران؛ از جمله مناطق وسیع، پراهمیتو درعین حال فاقد ساختارهای یک نظام حکمروایی شایسته، واجد ساختار مدیریتی یکپارچه، جاذب مشارکت شهروندی و تمرکززدا، عملاً نتوانسته است ظرفیت های فراوان جذب مشارکت کارآمد، مؤثر و مردم سالارانه شهروندان و نقش آفرینی نهادهای برخواسته از آرا و دیدگاه های آنها در این منطقه را زیر چتر یکپارچه سیاستگذاری و اجرا گرد هم آورد و عملا به منطقه ای بالای تفرق روزافزون سیاسی و سیاستی بدل شده است. این پژوهش با رویکرد تحلیل، توصیفی و تجویزی ضمن بررسی چالش های رویه ای و محتوایی سازوکارهای غیرمشارکت جویانه موجود در عرصه حکمروایی منطقه کلا نشهری تهران، چهار سناریو در قالب یک پیشنهاد فرایندمحور ارائه شده است که در آن ابتدا روش انتخاب غیرمستقیم مدیر منطقه کلا نشهری و روش انتخاب مستقیم شورای منطقه کلا نشهری مورد تأکید قرار گرفته و پس از ایجاد بسترهای سیاسی و اجتماعی، روش انتخاب مستقیم مدیر منطقه کلا نشهری و انتخاب مستقیم شورای منطقه کلا نشهری پیشنهاد شده است.
۱۳.

تأثیر یک ماه تمرینات مرسوم برآمادگی جسمانی، ترکیب بدنی واجرای کاتای قهرمانان بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاراته کاتا تمرینات مرسوم قدرت عضلانی توان هوازی توان بی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 361 تعداد دانلود : 828
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرینات مرسوم یک ماهه در کاراته شامل تمرینات قدرتی، هوازی و کاتا بر گشتاورهای فلکشن و اکستنشن ران و زانو، استقامت عضلانی، توان هوازی و بی هوازی، ترکیب بدنی و اجرای کاتای قهرمانان بین المللی کاتای تیمی سه نفره ایران با سابقه قهرمانی لیگ های جهانی و آسیا بود. این کاتاروها با دامنه سنی 3 ± 5/31 سال، شاخص توده بدنی 5/1 ± 5/25 کیلوگرم بر مترمربع، چربی بدنی 5/1 ± 5/12 درصد در تمرینات یک ماهه شامل هشت جلسه هوازی، شش جلسه قدرتی، شش جلسه تکنیک و کاتا و چهار جلسه ترکیبی (قدرت و هوازی) شرکت کردند. از ابزار مختلف آمار توصیفی همچون میانگین، انحراف معیار و درصد تغییرات فردی و تیمی برای مقایسه اطلاعات پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نتایج افزایش قابل توجهی را در تمامی گشتاورها نشان داد. همچنین، افزایش قابل توجهی در مقادیر استقامت عضلانی مرتبط با نیم اسکات با وزن بدن (50 درصد)، پرس سینه با 8/0 وزن بدن (5/19 درصد)، بارفیکس (5/33 درصد) و در اجرای کاتا بهبودی از نسبتاً قوی به قوی مشاهده شد؛ بااین حال، در مقادیر ترکیب بدنی، توان هوازی (دوی 1600 متر) و توان بی هوازی (پرش سارجنت) تغییر چندانی مشاهده نشد. به نظر می رسد باوجود مفیدبودن تمرینات مرسوم کاراته، برای اثربخشی بیشتر باید به نیازهای فردی، رژیم غذایی مناسب و تمرینات تکمیلی توجه ویژه ای شود.
۱۴.

تأثیر ده هفته تمرین مقاومتی همراه با مکمل دهی سیاه دار بر برخی عوامل خطرزای قلبی- عروقی زنان دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی دیابتی نوع دو عوامل خطرزای قلبی- عروقی مکمل سیاه دار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : 297 تعداد دانلود : 103
دیابت نوع دو یک اختلال متابولیکی است که عوارض متعددی از جمله بیماری قلبی- عروقی را در پی دارد. برای پیشگیری از عوارض آن روش های مختلفی از جمله تغییر سبک زندگی و اصلاح رژیم غذایی پیشنهاد شده است. در این تحقیق اثر ده هفته تمرین مقاومتی و مکمل دهی سیاه دار بر برخی عوامل خطرزای قلبی- عروقی زنان دیابتی نوع دو بررسی می شود. به این منظور در یک طرح تحقیقی نیمه تجربی 31 زن میانسال مبتلا به دیابت نوع دو با میانگین و انحراف استاندارد سن 76/3±12/41 سال، وزن 9/7±15/79 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 26/2±70/30 داوطلب شرکت در تحقیق شدند و به طور تصادفی در چهار گروه کنترل، تمرین، مکمل، ترکیبی (مکمل+تمرین) قرار گرفتند و به مدت ده هفته پروتکل تمرینی و مصرف مکمل ویژه خود را دنبال کردند. گروه تمرین، برنامه تمرین مقاومتی با وزنه را برای گروه عضلانی اصلی با شدت 40 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه (IRM) سه جلسه در هفته به مدت ده هفته اجرا کردند. گروه مکمل در این مدت روزانه دو کپسول سیاه دار 500 میلی گرمی را در دو وعده صبحانه و ناهار صرف کردند. گروه ترکیبی هر دو برنامه تمرینی و مصرف مکمل را دنبال کردند. گروه کنترل نیز تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفت. نمونه های خونی در دو مرحله پیش از شروع تمرین و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی برای اندازه گیری متغیرهای تری گلیسرید (TG)، کلسترول تام (TC)، لیپوپروتئین با چگالی پایین (LDL) و بالا (HDL)، قند خون ناشتا (FBG) و مقاومت به انسولین انجام گرفت. برای تحلیل داده ها از آنوای دوراهه ( 4*2) در سطح معنا داری کمتر از 05/0 استفاده شد. براساس نتایج تحقیق حاضر در شاخص های FBG و مقاومت به انسولین در هر دو گروه تمرین و مکمل سیاه دار کاهش معناداری گزارش شد (05/0>P). اما در شاخص های TG، TC، LDL و HDL اثر تمرین معنادار بود، اما تأثیر مکمل سیاه دار روی عوامل مذکور معنادار نبود (05/0<P). ازاین رو به نظر می رسد اجرای تمرین مقاومتی روی نیمرخ لیپیدی و مقاومت به انسولین و مکمل سیاه دار در بهبود عوارض دیابت مؤثر باشد.
۱۵.

تأثیر دوازده هفته تمرین در آب و خشکی بر نیتریک اکساید سرمی و شاخص های خطرزای قلبی زنان دیابتی دارای نارسایی قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین در آب دیابت عوامل خطرزای قلبی– عروقی فعالیت ورزشی هوازی نارسایی قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 890 تعداد دانلود : 763
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین در آب و خشکی بر نیتریک اکساید سرمی و برخی شاخص های خطر قلبی زنان دیابتی مبتلا به نارسایی قلبی است. ازاین رو در طرح تحقیقی نیمه تجربی از بین زنان دیابتی 45 تا 65 ساله 40 نفر با میانگین و انحراف استاندارد شاخص توده بدنی 15/2 ±33 و قند خون ناشتا بالای 125 به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و در یکی از سه گروه تمرین در آب (16=n)، تمرین در خشکی (8=n) و گروه کنترل (16=n) قرار گرفتند. گروه تمرین در آب 3 جلسه در هفته به مدت 12 هفته تمرینات داخل آب را با شدت درک فشار 8-5 و گروه تمرین در خشکی فعالیت های هوازی و مقاومتی را با شدت مشابه به مدت 60 دقیقه اجرا کردند. گروه کنترل روند طبیعی فعالیت های روزمره را دنبال کردند. شاخص های دیابتی و خطرزای قلبی 48 ساعت قبل و بعد از تمرین از آزمودنی ها اخذ شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آنوای یکراهه، کروسکال والیس و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنا داری 05/0=α استفاده شد. نتایج تحقیق افزایش معنا دار ALB (000/0=P) و  NO(006/0=P) و کاهش معنا دار  FBS(002/0=P) را در دو گروه تمرین در آب و خشکی نشان داد. در شاخص های TG (005/0=P)، LDL (016/0=P) تنها در گروه تمرین در آب کاهش معنا داری مشاهده شد. تحقیق حاضر نشان داد که انجام فعالیت های هوازی به ویژه در داخل آب به عنوان روش ایمن و مؤثر می تواند در بهبود عارضه بیماران مبتلا به دیابت تأثیرگذار باشد.
۱۶.

تأثیر هشت هفته تمرینات HIIT بر عوامل التهابی پسران نوجوان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضافه وزن اینترلوکین-6 اینترلوکین-10 پروتئین واکنشی C تمرینات تناوبی با شدت بالا C

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 358 تعداد دانلود : 740
چاقی از مهم ترین چالش های بهداشت عمومی قرن حاضر است که سبب افزایش سطوح پلاسمایی سایتوکین های التهابی و کاهش عوامل ضدالتهابی و آنتی آتروژنیک می شود. احتمالاً تمرینات تناوبی با شدت بالا بتوانند این تأثیرات مخرب را متوقف یا معکوس کنند. ازاین رو هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر 8 هفته تمرینات تناوبی بر عوامل التهابی پسران نوجوان دارای اضافه وزن است. در یک طرح تحقیقی نیمه تجربی از میان پسران نوجوان دارای اضافه وزن (18-13 سال، میانگین قد 33/154 سانتی متر، میانگین شاخص توده بدنی 05/27 کیلوگرم بر متر مربع)، 30 نفر به صورت داوطلبانه در 3 گروه 10 نفره شامل گروه تمرین تناوبی کوتاه مدت (9 وهله 30 ثانیه ای، 100تا 110 درصد حداکثر سرعت با 150 ثانیه استراحت)، طولانی مدت (4 وهله 150 ثانیه ای، 90 تا 95 درصد حداکثر سرعت با 240 ثانیه استراحت) و گروه کنترل قرار گرفتند. 48 ساعت قبل از شروع و بعد از اتمام پروتکل ورزشی، وزن، قد، شاخص توده بدنی و درصد چربی به وسیله دستگاه تعیین ترکیب بدنی اندازه گیری و نمونه های خونی برای تعیین شاخص های اینترلوکین-6، اینترلوکین 10 و پروتئین واکنشی C اخذ شد. نتایج نشان داد 8 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا موجب افزایش اینترلوکین 10 و کاهش پروتئین واکنشی C می شود. اما بر اینترلوکین-6 تأثیر معناداری ندارد. همچنین مشخص شد بین دو نوع تمرین کوتاه مدت و بلندمدت HIIT هیچ تفاوتی در تأثیرگذاری بر شاخص های مدنظر وجود ندارد. براساس یافته ها می توان گفت نوجوانان دارای اضافه وزن یا چاق احتمالاً بتوانند با استفاده از تمرینات HIIT سیستم ضدالتهابی خویش را با افزایش اینترلوکین-6 و کاهش پروتئین واکنشی C تقویت کنند. اما برای تعیین اثر این تمرینات بر اینترلوکین 6 به مطالعات بیشتری نیاز است.
۱۷.

تأثیر چهار هفته تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر عوامل هورمونی آنابولیک، نیتریک اکساید و لاکتات مردان سنگ نورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنگ نوردی محدودیت جریان خون نیتریک اکساید هورمون رشد IGF-1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 223 تعداد دانلود : 126
تمرینات مقاومتی (RT) از مهم ترین برنامه های تمرینی در بیشتر ورزش ها از جمله ورزش سنگ نوردی است. این تمرینات از طریق افزایش قدرت و استقامت عضله نقش مهمی در بهبود عملکرد ورزشی دارد. به تازگی استفاده از محدودیت جریان خون (BFR) به عنوان روشی برای بهبود کارایی RT پیشنهاد شده است. ازاین رو هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر عوامل هورمونی آنابولیک، نیتریک اکساید و لاکتات مردان سنگ نورد بود. در این تحقیق نیمه تجربی، به صورت هدفمند 20 سنگ نورد مرد نخبه با میانگین سنی 42/1±3/23 سال و درصد چربی 25/2±1/13درصد و حداقل 2 سال سابقه تمرینی با تخصیص تصادفی در دو گروه تمرین با BFR و تمرین بدون BFR قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی 3 جلسه در هفته و به مدت 4 هفته و هر جلسه به مدت 80 دقیقه با شدت تمرین30 درصد حداکثر قدرت بیشینه با یا بدون BFR بود. خون گیری در چهار مرحله حالت پایه، پس از آزمون ورزشی اولیه، پس از 4 هفته تمرین در حالت پایه و بلافاصله پس از قرارداد سنگ نوردی پس آزمون به منظور تعیین سطوح سرمی IGF-1، NO، هورمون رشد و لاکتات خون اخذ شد. در نهایت، داده های حاصله با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنا داری کمتر از 05/0 تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله پیش آزمون، افزایش غلظت IGF-1، NO، هورمون رشد و لاکتات در گروه BFR بیشتر از بدون BFR بود (05/0>P). علاوه بر این، افزایش مقادیر استراحتی NO تنها در گروه BFR معنا دار بود (05/0>P)، اما مقادیر استراحتی IGF-1، GH و لاکتات خون در گروه بدون BFR تغییر معنا داری نداشت (05/0<P). همچنین، پاسخ ورزشی IGF-1، NO و GH صرفاً در گروه BFR به طور معنا داری افزایش یافت (05/0>P). به نظر می رسد تمرین با BFR احتمالاً روشی مناسب برای دستیابی کارامدتر و موثر به سازگاری های تمرینی است، لیکن تا زمان انجام مطالعات بیشتر نتایج تحقیق حاضر باید بااحتیاط استفاده شود.
۱۸.

اثرات تمرین تناوبی شدید و مکمل کورکومین بر پیام رسانی مسیر فیبروز قلبی موش های صحرایی متعاقب سکته قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکته قلبی تمرین تناوبی شدید کورکومین فیبروز قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 792 تعداد دانلود : 580
هدف: هدف تحقیق تأثیر 12 هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) به همراه مصرف کورکومین بر مقدار بیان FSTL1، Smad7 و کلاژن های نوع I، III و IV بطن چپ موش های صحرایی نر مدل سکته قلبی بود. روش شناسی: پس از القای سکته قلبی، 48 سر موش صحرائی به پنج گروه: مرجع، تمرین، کورکومین، توأم (تمرین+کورکومین) و کنترل تقسیم شدند. پس از کشتار گروه مرجع برای تأیید بروز سکته، کورکومین روزانه 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ استفاده شد. جلسات تمرین HIIT پنج روز در هفته، هر جلسه شامل 60 دقیقه متشکل از 10 وهله (هر وهله چهار دقیقه) دویدن با شدت 90-85 درصد از vVO2 peak با دو دقیقه فاصله استراحت فعال در بین تکرارهای دویدن با شدت 50-45 درصد از vVO2 peak برگزار شدند. مقدار بیان پروتئین های FSTL1، Smad7 و همچنین کلاژن های I، III و IV بافت بطن چپ توسط وسترن بلات اندازه گیری شدند. یافته ها: پس از هر سه مداخله شامل تمرین، کورکومین و توأم، وزن قلب به طور معنی داری بیشتر (به ترتیب 001/0=P، 018/0=P و 001/0=P) و مقدار بیان کلاژن نوع IV کمتر (001/0=P در هر سه مورد) از گروه کنترل بودند. فقط در گروه توأم مقدار بیان کلاژن نوع III قلب به طور معنی داری کمتر (033/0=P) و FSTL و Smad7 (001/0=P) و Smad7 (008/0=P) بیشتر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: کاهش کلاژن نوع IV بدون مرگ ومیر در اثر اعمال هر سه مداخله، شاید به ایمن بودن تمرین HIIT و مکمل کورکومین برای کاهش روند فیبروز قلبی متعاقب سکته دلالت کند؛ اما فقط مداخله توأم سبب کاهش بیان پروتئین کلاژن نوع III و افزایش FSTL و Smad7 در بطن چپ دچار سکته شد که زمینه تجویز توأم کورکومین و HIIT برای کسب نتایج بهتر را فراهم می کند؛ اما به دلیل محدودیت های تحقیق و کمبود شواهد انسانی، همچنان نیاز به تحقیقات بیشتر باقی است.
۱۹.

تأثیر تمرین تناوبی شدید و مکمل کورکومین بر تعداد سلول های مویرگی CD31+ و مقدار بیان VEGF و MMP9 بطن چپ موش های مدل سکته قلبی ناشی از ایزوپروترنول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنژیوژنز تمرین تناوبی شدید سکته قلبی کورکومین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 727 تعداد دانلود : 696
در این تحقیق تأثیر تمرین تناوبی شدید (HIIT) به همراه مصرف کورکومین بر تعداد سلول های مویرگی CD31+و مقدار بیان عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) و ماتریکس متالوپروتئیناز9 (MMP9)در بطن چپ رت های نر مدل سکته قلبی حاد بررسی شد. پس از القای سکته قلبی با ایزوپرترنول، تعداد 40 سر رت نر به چهار گروه شامل تمرین، کورکومین، توأم (شامل تمرین و کورکومین)، کنترل تقسیم شدند. کورکومین روزانه 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ خوراکی استفاده شد. تمرین HIIT به مدت 8 هفته (5 روز در هفته) شامل 60 دقیقه دویدن تناوبی (4 دقیقه دویدن با شدت 90-85 درصد VO2max و 2 دقیقه ریکاوری فعال با شدت 60 – 50 درصد) انجام گرفت. یافته ها نشان داد تمرین HIIT در هر دو گروه (تمرین و توأم) موجب افزایش معنادار مقدار بیان پروتئین VEGF بطن چپ شد (001/0=P)، درحالی که کورکومین تأثیر معنادار نداشت (05/0<P). فقط کورکومین (در هر دو گروه کورکومین و توأم) موجب کاهش معنادار بیان پروتئین MMP9 بطن چپ شد (001/0=P)، درحالی که هر سه مداخله موجب افزایش معنادار تعداد سلول های CD31<sup>+ مویرگ های بطن چپ شدند (001/0=P) که از این لحاظ، اثر تمرین نسبت به کورکومین (001/0=P) و همچنین اثر توأم به طور معناداری بیشتر از اثر کورکومین و تمرین بود (001/0=P). نتایج نشان داد هر سه مداخله شامل کورکومین، تمرین و توأم در تکثیر مویرگی پس از سکته دخالت دارند. اما به نظر می رسد که رشد مویرگی ناشی از کورکومین از مسیرهای مستقل از VEGF نیز رخ می دهد. اما هنوز نقش دقیق کاهش MMP9 ناشی از کورکومین مشخص نیست و به دلیل محدودیت های تحقیق، به تحقیقات بیشتری نیاز است. 
۲۰.

تأثیر تمرین ترکیبی و مکمل دهی ویتامین D بر برخی شاخص های آسیب کبدی، عملکردی و افسردگی زنان معتاد در حال ترک مت آمفتامین و هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنزیم کبدی افسردگی تمرین ترکیبی زنان معتاد عملکردی ویتامین D

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 430 تعداد دانلود : 506
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر تمرین ترکیبی و مکمل دهی ویتامین D بر برخی شاخص های آسیب کبدی، عملکردی و افسردگی زنان معتاد در حال ترک مت آمفتامین و هروئین است. روش پژوهش: در این تحقیق نیمه تجربی، 32 زن معتاد با میانگین سن 7/6 ± 34/28 سال، وزن 24/10 ± 06/62 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 93/2 ± 10/24 کیلوگرم بر متر مربع از اردوگاه ترک اعتیاد فرشته تبریز به صورت داوطلبانه انتخاب و در چهار گروه تمرین، تمرین+ مکمل (ویتامین D با دوز 2000 واحد بین الملل در روز)، مکمل و کنترل جایگزین شدند. برنامه گروه تمرین ترکیبی شامل شش حرکت مقاومتی دایره ای با شدت 40-70 درصد یک تکرار بیشینه به صورت ایستگاهی و فعالیت هوازی با شدت 50-70 درصد ضربان قلب ذخیره به صورت اینتروال های هوازی 5 دقیقه ای 3 جلسه در هفته در 8 هفته اجرا شد. پیش و پس از پروتکل تمرینی، نمونه خونی برای اندازه گیری آنزیم های ALT، AST،ALP  از داوطلبان اخذ شد. همچنین ولع مصرف، افسردگی، عملکرد ورزشی و استقامت عضلانی اندازه گیری شد. از آزمون شاپیروویلک برای بررسی توزیع طبیعی داده ها و از آزمون کروسکال والیس، آنوا و تعقیبی بونفرونی برای مقایسه گروه ها در سطح معنا داری 05/0α< استفاده شد. یافته ها : یافته ها نشان داد آنزیم های کبدی AST، ALP کاهش معنا داری در گروه تمرین + مکمل نسبت به سایر گروه ها داشت (03/0=P). اما آنزیم ALT در همه گروه ها به طور معنا داری کاهش نیافت (05/0 نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت تمرین ترکیبی به همراه مکمل ویتامین D می تواند آثار مطلوبی در کاهش آسیب های کبدی، افسردگی و افزایش عملکرد و استقامت عضلانی زنان معتاد داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان