آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵

چکیده

هم زمان با رویارویی ایران با مدرنیته غربی و شکل گیری تقابلات گفتمانی متأثر از آن، زنان، هویت و شرایط زندگی آن ها به عنوان یکی از مهم ترین سوژه ها مورد توجه قرار گرفت. به دنبال آن، دامنه وسیعی از گفتار پیرامون آن ها در این گفتمان ها شکل گرفت و زنان به یکی از محورهای تنازع تبدیل شدند. مقاله حاضر با بررسی گفتارهای شکل گرفته حول محور زنان در نوشته های دوره مشروطه، با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی به واکاوی نحوه صورت بندی سوژه زن مدرن در گفتمان های برجسته این دوره می پردازد. هدف این پژوهش آن است که معنای سوژه زن مدرن در هر کدام از گفتمان های دوره مشروطه و ایدئولوژی های حاکم بر آن ها را درک کنیم. همچنین به بررسی جایگاه هر کدام از گفتمان ها و احراز موقعیت آن ها در گفتمان مسلط بپردازیم. نتایج تحقیق نشان می دهد زن مدرنی که در تقابل با سنت شکل گرفت، در گفتمان تجددگرا به مثابه سوژه مطالبه گر نقاد، در گفتمان سنتی، به مثابه زن اروپایی مآب و بی قید است. گفتمان تلفیقی نیز در میانه این تنازع، به برساخت سوژه زنی می پردازد که به مثابه زن آگاه شریعت مدار و تکلیف محور در این کشاکش معنایی شناخته می شود. معنای برساخته گفتمان تلفیقی به دلیل عدم تنازع آشکار با سنت های مذهبی جایگاه بهتری به دست آورده و توانسته است در ادوار دیگر نیز تداوم یابد.

Discourse Formulation of the Modern Woman Subject in the Discourses of Constitutional Era

Amidst Iran's confrontation with Western modernity and the subsequent discursive conflicts, women's lives, identities, and living conditions came to the forefront as prominent topics of discourse. This resulted in an extensive array of discussions concerning them, thereby transforming women into a subject of tension. This article analyzes the discourses that emerged concerning women in the writings of the Constitutional era. It employs critical discourse analysis to investigate how the modern woman subject was formulated in the most prominent discourses of this era. The objective of this study is to comprehend the ideologies that govern each discourse of the Constitutional era as they pertain to the modern woman subject. Additionally, the position and status of each discourse within the hegemonic discourse are examined. The results suggest that the progressive discourse presents the modern woman as a demanding and critical subject, having been formed in opposition to tradition. Conversely, the traditional discourse depicts her as a liberated and European-like figure. In the midst of these semantic disputes, the integrative discourse constructs the subject of a woman who is acknowledged as a conscientious, Sharia-compliant, and duty-oriented individual. The integrative discourse's construction of meaning, which avoided explicit conflict with religious traditions, attained a more advantageous position and has maintained its existence throughout subsequent eras.

تبلیغات