درآمدی بر تصمیم گیری با رویکرد شناختی عصبی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
تصمیم گیری فرایندی بسیار پیچیده و چندوجهی است. هدف از این مقاله درک بهتر ماهیت فرایندهای تصمیم گیری از منظر عصبی شناختی است. بدین منظور به تشریح مباحث چرایی زمان بر بودن تصمیم گیری، نقش هیجانات در تصمیم گیری، گذرگاه های عصبی تصمیم گیری، نقش تفکرهای خودانگیخته، هدف گرا و خلاق در تصمیم گیری، چگونگی انجام تصمیم گیری های پاداش و تنبیه در مغز پرداخته می شود. مرور مطالعات انجام شده در خصوص این مباحث نشان می دهد تصمیم گیری فرایندی زمان بر است و انسان در آن واحد بیش از یک تصمیم نمی تواند اخذ کند. هیجانات مؤلفه ای اساسی در تنظیم فعل و انفعالات بین شرایط محیطی و فرآیند تصمیم گیری انسان هستند و از طریق سیستم های عاطفی، دانش ضمنی و صریح ارزشمندی برای تصمیم گیری های سریع و عقلائی فراهم می شود. سیستم های عصبی دوگانه که در گذشته در حوزه تفکر و استدلال شناخته شده بودند، در تصمیم گیری نیز نقش دارند. فعالیت ذهنی خودانگیخته می تواند در سطح گسترده در تصمیم گیری و خلاقیت مفید باشد. در نهایت اینکه تصمیمات ماهیت شناختی عصبی دارند از این رو یافته های علوم شناختی می تواند به تقویت نظریه های تصمیم گیری برای درک کامل تر فرایند انتخاب افراد کمک کند و دیدگاه های کامل تر و واقع گرایانه تری از رفتارهای تصمیم سازی و تصمیم گیری ارائه کند.Neuropsychology of Decision Making
The purpose of this paper is to better understand the nature of decision-making processes from a neuro-cognitive perspective. Therefore, a qualitative meta-analysis of the literature on decision shows that the decision-making process is time-consuming, and at the same time, human beings cannot get more than one decision. Emotion is an essential component in regulating interactions between environmental conditions and the process of human decision making, and through emotional systems, explicit and implicit knowledge is provided for quick and rational decision-making. Dual neural systems, previously known in the field of thinking and reasoning, also play a role in decision making. The increasing volume of research shows that spontaneous mental activity can be useful at a broader level in decision making and creativity. Ultimately, decision making is a cognitive-neural process. Therefore, cognitive science findings can strengthen decision-making theories for a more complete understanding of the process and provide better and realistic views of decision-making behaviors.