بیگانگی از کار یکی از عوامل مخرب عملکرد در سازمان است. از این رو شناسایی عوامل موثر بر بروز این عارضه سازمانی می تواند نقش مهمی در عملکرد سازمانی داشته باشد. هدف این پژوهش، مطالعه بیگانگی از کار زنان شاغل با محوریت سقف شیشه ای است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان زن بانک های مسکن و ملی استان گیلان است که نمونه ای به حجم 125 نفر از آنها به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش دو پرسشنامه بیگانگی از کار و سقف شیشه ای بوده است. برای ارزیابی روایی محتوایی و سازه پرسشنامه از نظرات خبرگان و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد و ضریب پایایی این پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب 94/0 و 76/0 بوده است. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد که بیگانگی از کار، همبستگی مثبت و معناداری با سقف شیشه ای دارد. همچنین یافته های حاصل از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی نشان داد مدل پیشنهادی پژوهشگر از برازش مناسبی برخوردار است و بیگانگی از کار از راه سقف شیشه ای تبیین شده است و با شکل گیری و ضخیم شدن سقف شیشه ای بیگانگی از کار زنان شاغل در این بانک ها افزایش می یابد.