بازده سهام شرکت ها معیار با اهمیتی در تصمیم گیری های مالی است. هدف اصلی تحقیق، بررسی رابطه بین سودآوری نسبی و بازده سهام در سطح صنعت است. این تحقیق از نقطه نظر سازمان صنعتی و با بسط مدل رقابتی کارنو به بررسی ارتباط متقابل بین اطلاعات در سطح صنعت و اطلاعات مختص شرکت در تشریح بازده سهام می پردازد. نمونه آماری تحقیق متشکل از 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 تا 1389 می باشد. در این تحقیق از سه الگوی رگرسیونی چندمتغیره برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شده است. با بسط مدل کارنو، نتایج حاکی از آن است که در سطح صنعت، تأثیر سودآوری نسبی شرکت بر بازده سهام شرکت های سودآور کمتر از شرکت های زیان ده می باشد، که با آنچه که طبق مدل کارنو انتظار می رفت، مطابقت دارد. با تقسیم بندی شرکت ها به دو گروه با بازده صنعت مثبت و بازده صنعت منفی، رابطه معکوس بین سودآوری نسبی و بازده سهام در سطح صنعت همواره برقرار است. همچنین با وجود اخبار مساعد صنعت، سودآوری نسبی بهتر می تواند حساسیت بازده را تشریح نماید.با جایگزینی دو متغیر بنیادی دیگر یعنی کارایی هزینه ای و سهم بازار به جای سودآوری و انجام تحلیل مشابه نتایج حاکی از آن است که در سطح صنعت، تأثیر کارایی نسبی هزینه ای بر بازده سهام همانند تأثیر سودآوری نسبی بوده، اما در مورد سهم نسبی بازار چنین نیست.