هدف از پژوهش حاضر ارائه مدلی جهت ارزیابی قابلیت های چابکی (رضایت مشتری، تشریک مساعی، مدیریت تغییر و افراد و اطلاعات) شرکت خودرو سازی سایپا با استفاده از سیستم استنتاج فازی (FIS) است. در ابتدا، پیش مدل تحقیق که مبتنی بر ادبیات تحقیق بود، در اختیار خبرگان قرار گرفت. پس از اصلاحات انجام شده مبتنی بر اجماع نظر خبرگان و تکنیک دلفی مؤلفه ها و شاخص های مدل پژوهش نهایی شد. ابهام و پیچیدگی موجود در خصوصیات قابلیت های چابکی شاخص های کیفی و همچنین استفاده از متغیرهای زبانی جهت کسب اطلاعات از خبرگان، محقق را بر آن داشت که از سیستم استنتاج فازی برای تحلیل اطلاعات مؤلفه های مدل استفاده نماید. با مقادیر به دست آمده از FISهای طراحی شده، بررسی و ارزیابی وضعیت قابلیت های چابکی سازمان مورد نظر امکان پذیر خواهد بود. همچنین جهت استخراج قوانین سیستم استنتاج فازی که مبتنی بر دانش خبرگان است با آنها مصاحبه شد. سپس با مقادیر بدست آمده از سیستم استنتاج فازی طراحی شده بررسی و ارزیابی وضعیت قابلیت های چابکی سازمان مورد نظر امکان پذیر خواهد بود. به طور کلی دو نوع پرسشنامه در این تحقیق به کار گرفته شده که پرسشنامه اول به منظور اعتبارسنجی مدل مفهومی طراحی گردیده است و پرسشنامه نهایی جهت اندازه گیری مولفه های چابکی (ورودی های FIS) در سازمان مورد مطالعه توزیع و جمع آوری گردیده است. این ارزیابی مدیر را در تجزیه و تحلیل شکاف بین سطح موجود و سطح مطلوب قابلیت ها یاری می رساند و اطلاعات معتبرتری را جهت تصمیم گیری در اختیار آنها قرار می دهد. خروجی بدست آمده از سیستم نشان دهنده آن است که میزان چابکی قابلیت های رضایت مشتری، تشریک مساعی، مدیریت تغییر و افراد و اطلاعات در سطح متوسط قرار دارند. بر اساس این نتایج، وضعیت قابلیت های چابکی شرکت سایپا متوسط ارزیابی شد. در نهایت پیشنهاداتی به منظور بهبود وضعیت کنونی شرکت سایپا ارائه شد.