مدل پارادیمی به اشتراک گذاری دانش ضمنی با هدف راه اندازی آموزش کارآفرینی در مدارس (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مقدمه و هدف: از آنجایی که مدارس به شکل متداول کارآمدی ندارد و دانش آموزان بعد از فارغ التحصیلی قادر به جذب بازار کار نمی باشند،لذا باید مدارس به منظور راه اندازی آموزش کارآفرینی به اشتراک گذاری تجربیات ضمین در این رابطه اقدام نمایند. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل پارادایمی به اشتراک گذاری دانش ضمنی با هدف راه اندازی آموزش کارآفرینی در مدارس بوده است. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین و محیط پژوهش را کلیه مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی(1401-1400) تشکیل دادند. شیوه نمونه گیری به روش نظری تا حد اشباع استفاده شد و لذا 27 نفر از مدیران ابتدایی شهر اصفهان با سابقه بالاتر از 25 سال بعنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. تکنینک گردآوری اطلاعات، مصاحبه عمیق و شیوه تحلیل اطلاعات به روش کُدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفت. به این ترتیب مرحله کُد گذاری باز به تعداد 87 مفهوم اولیه منجر شد که با حذف و تعدیل کدهای همس ان، در مرحله دوم تعداد 18 مفهوم تقلیل یافتند و با انجام پالایش، تعداد 69 مفهوم باقی ماند یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش ، اجزای مدل بدست آمده مشتمل بر این موارد است: شرایط علّی با سه مقوله اصلی(اراده سازمانی، انگیزه سازمانی و اجرای مدیریت دانش در سازمان)، شرایط زمینه ای با دو مقوله اصلی(شرایط فردی، و سازمانی)، شرایط مداخله گر با سه مقوله اصلی( محدودیت فردی، اجتماعی و سازمانی)، پیامدها با دو مقوله اصلی( کارایی و اثربخشی مدیریت)؛ و راهبردها با سه مقوله اصلی( بهبود بینش، توانش، و نگرش) . بحث و نتیجه گیری: برای راه اندازی آموزش کارآفرینی در مدارس باید انگیزه لازم را در مدیران مدارس برای به اشتراک گذاری دانش ضمنی فراهم کرد و اراده آنها را در این رابطه تقویت کردA paradigmatic model of tacit knowledge sharing with the aim of setting up entrepreneurship education in schools
Introduction: Since the schools are not efficient in the usual way and the students are not able to attract the labor market after graduation, the aim of the current research was to present a paradigmatic model of tacit knowledge sharing with the aim of starting entrepreneurship education in schools. research methodology: Qualitative research method based on the data theory of Strauss and Corbin Foundation and the research environment were formed by all principals of elementary schools in Isfahan city in the academic year (2021-2022). The theoretical sampling method was used until saturation, and therefore, 27 elementary school principals of Isfahan city with more than 25 years of experience were selected as participants in the research. The method of data analysis was done by open, central and selective coding method. In this way, the open coding stage resulted in the number of 87 initial concepts, which were reduced by removing and adjusting identical codes, in the second stage, the number of 18 concepts was reduced, and after refining, the number of concepts remained 69. Findings: The components of the obtained model include: causal conditions with three main categories (organizational will, organizational motivation and implementation of knowledge management in the organization), background conditions with two main categories (individual and organizational conditions) Intervening conditions with three main categories (individual, social and organizational limitations), consequences with two main categories (management efficiency and effectiveness); and strategies with three main categories (improving insight, ability, and attitude). The sum of the mentioned factors can improve the sharing of tacit knowledge with the aim of entrepreneurship education. Conclusion: In order to set up entrepreneurship education in schools, it is necessary to provide the necessary motivation in school managers to share tacit knowledge and strengthen their will in this regard.