آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵

چکیده

هدف اصلی این پژوهش بررسی و طرح نظرات زنان و مردان دانش آموخته شاغل و چگونگی برساخت جنسیت در فضای کسب وکار است. این پژوهش ضمن اجتناب از نگاه تک بعدی و جزیره ای در تحلیل موضوع اشتغال و جنسیت، از روش نظریه داده محور استفاده نموده است. داده های کیفی با کمک ابزار مصاحبه نیمه ساخت یافته و با روش نمونه گیری هدفمند از 22 نفر از زنان و مردان دانش آموخته شاغل در شهر تهران و با نرم افزار MAXQDA و روش نظریه داده محور تفسیر شده است. مدل پارادایمی حاصل از تفسیر نظرات جامعه هدف این پژوهش نشانگر آن است که در تعامل با مجموعه ای از شرایط همچون شرایط علّی (مناسبات جنسیتی حاکم بر فضای کار، باورهای جنسیتی و قواعد ساخت دهنده)، شرایط زمینه ای (چالش های فضای کار، ماهیت فضای کار و حمایت شبکه های ارتباطی)، شرایط مداخله گر (آشنایی با جایگاه حرفه ای، کیفیت شغلی و پارادوکس دانشگاه و بازار کار)، و پدیده هسته (ساخت جنسیتی اشتغال) معنا می یابد. زنان شاغل وقتی در شرایط دسترسی نابرابر به فرصت ها و منابع قرار می گیرند، با استراتژی کنشگری فعال خود می توانند نحوه دسترسی به منابع را تغییر دهند؛ اما این به معنای آزادی مطلق نیست و ساختار حاکم بر فضای کار با قواعد و منابعی مانند مناسبات جنسیتی، باورهای جنسیتی، قواعد ساخت دهنده، فقدان حمایت شبکه های ارتباطی، فضای کار آمرانه، چالش های محیط کار و تناقض بین خروجی دانشگاه و  نیازهای بازار کار، کنش آنها را تغییر داده و با محدود کردن زنان، الزام آور بودن خود را نشان می دهد. مردان همچون زنان به وجود نوعی سلطه مردانه در کار، وجود قوانین تبعیض آمیز، چالش های فضای کار، و پارادوکس دانشگاه و بازار کار در به حاشیه راندن زنان اذعان داشتند. بر مبنای این نتایج و نگاه چندمتغیره به برساخت جنسیت در فضای کار، دست یافتن زنان به امکان مشارکت بیشتر و سوق یافتن فضای کار به سمت بی سالاری جنسیتی، در تعامل با بازاندیشی در سیاست گذاری های اشتغال، اصلاح نگرش مدیران، و برقراری توازن قدرت در خانواده امکان پذیر خواهد شد.

The Construction of Gender in Business Environment Analysis of the Experiences of Graduates Working in Tehran

The main purpose of this study is to investigate and present the viewpoints of employed men and women graduates and the construct of gender in the workplace. In this study, in addition to avoiding one-dimensional and narrow view in the analysis of employment and gender, a GrandedTheory approach and  an exploratory one were employed. The qualitative data were collected through semi-structured interviews and purposive sampling method from 22 educated men and women working in Tehran. The data were analyzed with MAXQDA software and data-driven theory method. The paradigm model obtained from interpreting the viewpoints of the population under study indicated that the core phenomenon (gender construction of employment) could be defined based on the interactions of factors such as causal conditions (gender relations governing the work environment, gender beliefs and constructive rules); underlying conditions (challenges of the workplace, the nature of the workplace and the support of communication networks) and intervening conditions (recognizing the professional position, job quality and the paradox of the university and the labor market). While confirming qualitative findings, the analysis of data revealed that women experienced the gender construct and unequal access to resources more than men in workplace. In the final analysis it could be said that working women, when exposed to unequal access to opportunities and resources, can change the way of access to resources with their active action strategy, but this does not imply absolute freedom. The structure is imposed by rules and resources such as gender relations in the workplace, gender beliefs, constructive rules, lack of communication network support, authoritarian work environment, workplace challenges and paradoxes between the university and the labor market and it changes and limits women actions. Men, like women, acknowledged the existence of a masculine dominant environment in work, the existence of discriminatory laws, the challenges of the workplace, the paradox of the university, and the tendency of the labor market to exclude and marginalize women.  Based on these results and a multivariate view of gender construction in the workplace, it is possible for women to achieve greater participation and leading the workplace to move towards avoiding gender domination by reviewing the employment policies, reforming managers' attitudes and balancing power in the family.

تبلیغات