الصیدنه یگانه اثر شناخته شده ابوریحان بیرونی در داروشناسی و به گمان نزدیک به درست، آخرین اثر اوست که گویا کار نگارش آن ناتمام مانده و هرگز از سواد به بیاض درنیامده است. در حدود 611ق/1214م، ابوبکر بن علی بن عثمان کاسانی تحریری فارسی از الصیدنه در دهلی پدید آورد که گذشته از ارزش زبانی، به لحاظ در بر داشتن بخش های افتاده از یگانه دست نویس شناخته شده روایت عربی، ارزشی دوچندان یافته است. کهن ترین دست نویس این روایت فارسی، محفوظ در کتابخانه مغنیسا، ساختاری دوپاره دارد که پاره دوم به خواص ادویه مفرده اختصاص یافته است، در حالی که در چهار دست نویس کمابیش کامل این اثر، محتوای هر مدخل از پاره دوم دست نویس مغنیسا در پایان مدخل های مشابه پاره نخست آمده است. پژوهشگران با معیار انگاشتن ساختار دوپاره، پدیدآور پاره دوم را به اعتبار عبارتی در همان دست نویس، فردی به نام «قاضی جلال کاسانی» و متمایز از «کاسانیِ مترجم الصیدنه » انگاشته اند. اما بررسی های مندرج در این جستار نشان از آن دارد که «قاضی جلال کاسانی» نامی است که کاتب دست نویس مغنیسا هم برای مترجم الصیدنه و هم برای پدیدآور پاره دوم به کار برده و در نتیجه باور صیدنه پژوهان به وجود «دو کاسانی متمایز مرتبط با الصیدنه » نادرست است. این جستار همچنین نکاتی را در باره روزگار و زندگی و نام و نسب درست محرر فارسی در بر دارد و شماری از اشتباهات رایج در این باب را تصحیح کرده است. در پایان نکاتی نیز در باره شیوه بهره گیری از تحریر فارسی به عنوان «متن موازی» در تکمیل افتادگی های دست نویس یگانه روایت عربی یاد شده است.
Persian Redaction of Biruni's Al-Saydanah and Its Composer