در این مقاله رویکرد «روش شناسی شریعتی» در حوزه مطالعات دین پژوهی از زاویه علوم انسانی نقد و بررسی شده است. نگارنده در این مقاله تلاش نموده این پرسش را مطرح و دنبال کند که نگاه متدولوژیک شریعتی به مقوله دین پژوهی بر چه اساس و مبنایی می باشد. سپس برای راستی آزمایی رویکرد شریعتی در مطالعه جامعه شناختی ادیان تلاش کرده است با خوانش انتقادی، متدولوژی شریعتی را کنکاش و واکاوی کند.البته تلاش نگارنده این بوده است که بحث «روش شناسی» شریعتی در «بستر علوم انسانی» را با اتکاء بر آثار شریعتی مورد بازبینی انتقادی قرار دهد و مقصود این است که اغلب آثار نسبت به متن شریعتی بی التفات بوده اند و منتقدان او حتی بر این باورند که شریعتی بحثی در باب روش شناسی علوم انسانی به صورت اعم، و دین شناسی، به صورت اخص، ندارد. امّا با خوانش انتقادی متن می توان به نتایج بنیادین متفاوت تری دست یافت و تلاش نگارنده آن است که این ساحت از اندیشه شریعتی را مورد مداقه قرار دهد